🍃ساقی تشنه خدا
داشتم دنبال ایدهای میگشتم
برای نقّاشی انتظار امشب.
یادم افتاد به نگاه منتظر کودکی که
پردۀ خیمه را کنار زده
و دارد از دور، سمت شریعه را نگاه میکند.
مادرش را درون خیمه میکشم
که دارد کودک منتظرش را نگاه میکند
آن هم با اشکهای جاری
که کار هزار شعلۀ آتش را میکند برای سوزاندن دل.
لب کودک، تکیدۀ عطش است
و اشکش میریزد روی لب تکیدهاش
و لبش شور میشود و مثل دل به شور افتادهاش میسوزد.
برادرش را درون گهواره میکشم
که دارد با هق هق گریهاش انتظار عمو را فریاد میزند
عمه را باید کجا بکشم که بچهها را به وعدۀ آمدن عمو آرام میکند؟
کاش میشد نقش دل همه را طوری بکشم
تا خلایق بدانند آنها منتظر عمو هستند، نه آب.
کاش دلهرۀ این بچهها کشیدنی بود
تا با دیدن این نقّاشی مردم میفهمیدند
بچّهها منتظر برگشتن نگهبان خیمهها هستند
من این دلهره را این گونه به تصویر میکشم:
بچّههای خردسال را در حالی میکشم
که دستهایشان را روی گوشوارههایشان گذاشتهاند
و بزرگترها را در حالی میکشم
که با هر دو دست چادرشان را محکم گرفتهاند.
منتظرانهترین نگاه به گمانم نگاه مادر شیرخواره است
و شاید هم منتظرانهتر از او، نگاه باباست.
بوم نقاشی امشبم را باید بزرگتر بگیرم
زیرا میخواهم منتظری را به تصویر بکشم
که همه منتظر او هستند.
میروم سمت شریعه و سقّا را میکشم
سقّا منتظر آمدن برادر است
روی زمین افتاده و گوشش را تیز کرده
تا صدای پای اسب برادر را بشنود.
سقّا کنار آب افتاده
کاش میشد انتظار به بن بست رسیدۀ آب را هم بکشم.
آب، منتظر خروشید و خروشید تا به لب سقّا برسد
ولی امیدش ناامید شد و به لب نرسید.
مَشک را هم میکشم
پر از تیرهایی که سینهاش را دریدهاند
این تیرها پیش از آن که مشک را بدرند
انتظارش را تکه تکه کردهاند
چه قدر منتظر ماند تا به خیمهها برسد ولی نرسید
انتظار در چشمها خودش را نشان میدهد
سقّا منتظر برادر است
ولی چگونه میشود نگاه منتظر را
از چشم به خون نشسته تماشا کرد؟
شکر خدا در میان همۀ این انتظارها، یک انتظار به مقصد رسید
و برادر به برادر رسید.
امشب از میان این انتظارها
نمیخواهم پلی بزنم به انتظار خودم.
امشب شبیه تو شدم و برای سقّا گریستم.
شبت بخیر ساقی تشنههای خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃حقیقت دین خدا
من از شما یاد گرفتهام
که اگر کسی پرسید دین چیست
در پاسخش بگویم: دین همان محبّت است و محبّت، همان دین
و فهمیدم دین هر کسی را باید
با آنچه که دوست دارد بسنجم.
یکی دنیا را دوست دارد
پس دینش دنیاست و دنیایش دین او.
یکی خدا را دوست دارد
پس دینش خداست و خدایش دین او.
من فکر میکردم که تو را دوست دارم
پس خیالم این بود که دین من تویی
و افتخار میکردم به این دین.
چه قدر دلم آرام بودم که دینم تو هستی
امّا در این چند شب
یعنی از وقتی که دارم به شباهتها فکر میکنم
ترس بیدینی افتاده در بند بند وجودم.
میان محبّ و محبوب، باید شباهتی باشد
بدون شباهت نمیشود ادّعای محبّت کرد.
شباهت باید به خاطر محبّت آمده باشد
این، کار مرا سخت میکند.
حالا باید بگردم دنبال شباهتی که
چون تو را دوست دارم، آمده باشد.
میگردم، ولی بعید میدانم پیدا شود.
اگر پیدا نشود، یعنی تو را دوست ندارم
و اگر تو را دوست نداشته باشم
یعنی تو دین من نیستی.
نمیخواهم بگردم دنبال چیزهایی که دوست دارم
خودت میدانی چرا
چون نمیخواهم قبول کنم دین من تو نیستی
من بیدین بودن را بیشتر میپسندم
تا این که بپذیرم
دین من دنیاست، دین من مردماند
دین من پول است،دین من جاه و مقام است.
نه، بیدین بودن بهتر است از این دینها.
چون بیدین به تو نزدیکتر است
تا کسی که دینش دنیای اوست.
آقا!
نمیخواهم فقط ذهنم را پاک کنم
از فکرهایی که به من میگویند دینم دنیای من است
میخواهم دلم را پاک کنم
از هر محبّتی که بوی تو را نمیدهد.
این محبّتها اگر پاک شود
شاید محبّت تو را در پستوی دلم
هر اندازه کم، ولی پیدا کنم.
همان را میکنم سرمایۀ دینداریام.
محبّت تو کمش هم به اندازۀ کوهی از طلای سرخ میارزد.
کار تو دیندارکردن بیدینهاست
مگر غیر از این است؟
دلم میخواهد دیندار باشم.
شبت بخیر حقیقت دین خدا!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🔹صبر فعّال برای خاطر بچّهها
تلاش کنید با مشاوره و همفکری با انسانهای مطمئن و باتجربه، مسیر زندگی را تا اندازۀ
ممکن، رو به صلاح و خوشی تغییر دهید؛ امّا اگر به هر دلیلی نتوانستید موفّق شوید، بهترین کار، صبر است.
از احساس مادرانۀ خود برای بالا بردن ظرفیت تحمّل خویش، استفاده کنید.
هر وقت در زندگی کم آوردید، به این فکر کنید که با طلاق، چه اتّفاقی برای دخترانتان میافتد؟
یادتان باشد صبر، نباید موجب بیانگیزه شدن شما در مسیر تغییر دادن همسرتان شود. هر وقت روزنۀ امیدی برای تغییرش پیدا کردید، تلاش خود را از سر بگیرید.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۹۲
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
خلاصۀ درس بیست و پنجم تا سی و سوم.pdf
159.4K
#درس
#خلاصه درس بیست و پنجم تا سی و سوم
✅ جواب این سؤالات رو توی این فایل پی دی اف پیدا میکنید👇
⁉️خدا برا بندۀ مؤمنی که توبه میکنه چکار میکنه؟
⁉️میدونید اصلیترین رکن توبه، که یه حالت قلبیه و هیچ آدابی هم نداره، چیه؟
⁉️ آدمای مؤمن تو زندگیشون چند بار میتونن توبه کنن؟
⁉️چطوری بفهمیم که خدا رو درست معرّفی کردیم یا نه؟
⁉️توّاب بودن خدا به چه معناست؟
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 007-008.mp3
6.55M
#لالایی_خدا
#تلاوت صفحه ۷-۸
#سوره_بقره آیات ۳۸-۵۷
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹ شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
004 gusale parasti bani esrail.mp3
3.72M
#لالایی_خدا
#قصه ۴
#اسم_قصه: گوساله پرستی بنی اسرائیل
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹ شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
دوستای مهربون لالایی خدا!
سلام💐
✅ ما رو با شرکت تو نظرسنجی کمک کنید تا تو ادامۀ برنامهها بتونیم اشکالامون رو بفهمیم و برطرف کنیم و نقطههای قوّتمون رو بشناسیم و تقویت کنیم.
🔰برای شرکت تو نظر سنجی دو تا راه وجود داره:
1⃣ لینک نظر سنجی👇
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfzYTdP9qO7wjtxqeMbiqBecia65FuAYfcCS38tLmXlIHZO1w/viewform?usp=sf_link
2⃣ ارتباط با مدیر کانال👇
@modir_lalaiekhoda
🍃امید ورشکسته ها
چقدر بد است که آدمها
وقتی سرمایۀ دینشان را حساب میکنند
نمازهایشان را با هم جمع میزنند
روزههایشان را روی هم میگذارند
و ختم قرآنهایشان را حساب میکنند تا ببینند فقیرند یا غنی.
کاش روزی برسد که آدمها برای محاسبۀ دینشان
شباهتهایی را که به تو دارند حساب کنند.
هر کسی شباهتش کمتر فقیرتر و هر که شباهتش بیشتر غنیتر.
ما کاری به شباهتهایمان با تو نداریم
که این قدر دچار توهّم غنا شدهایم.
نمازی که شبیه نماز تو نباشد
مگر سرمایهای به حساب میآید که دلمان را به آن خوش کنیم؟
این نمازها هر چه قدر بیشتر
نشانۀ فقر بیشتر است یا غنای بیشتر؟
نمازی که شبیه نماز تو نباشد
مگر معراج مؤمن میشود و آدم را به آسمان میبرد؟
اگر بگوییم این نماز از نمازهایی است که باید
به خاطرش توبه کرد، دروغ گفتهایم؟
تو روزه که میگیری مگر مثل ما
فقط به نخوردن و نیاشامیدن بسنده میکنی؟
چرا ما این قدر روزههایمان را بزرگ میبینیم؟
این همان روزهای است که خدا میگوید خودم پاداش آن هستم؟
شباهت قرآن خواندن ما با قرآن خواندنهای تو چقدر است؟
جز این است که تو از روی قرآن میخوانی و ما هم میخوانیم؟
تو با قرآن زندگی میکنی.
ما هم با قرآن زندگی میکنیم؟
آیا به ما هم میگویند قرآن بخوان و بالا برو؟
پس چرا قرآن خواندنهایمان
این قدر در نگاهمان بزرگ است؟
اگر روزی برسد که شباهتهایمان
ملاک سنجش سرمایههایمان باشد
یک دنیا غنی در یک لحظه احساس ورشکستگی میکنند.
چه قدر نیاز داریم این روزها به این احساس ورشکستگیها.
مشکل بزرگ ما این است که احساس فقر نمیکنیم.
فقیر که نباشی دنبال سرمایه هم نمیروی.
این ورشکستهها هستند که حسّ التماس دارند
ما اگر حسّ التماسمان به تو ضعیف است
برای آن است که هنوز احساس ورشکستگی نکردهایم.
آدمهایی که ورشکستهاند ولی احساس ورشکستگی ندارند
خیلی خطرناکاند
آنها زندگی را روی سرمایهای که ندارند میسازند.
بزرگترین خدمت به این آدمها
قبولاندن ورشکستگی به آنهاست.
آقا!
من ورشکستگیام را خوب فهمیدهام
ممنونم که در شبهایی که به دنبال شباهتم با تو بودم
به من فهماندی که ورشکستهام.
حالا حسّ التماس گرفتهام
دوست دارم با بند بند وجودم التماس کنم
التماس آدم ورشکسته برای چیست؟
جز به دست آوردن سرمایه؟
و سرمایه، بجز شباهتهای من به تو چیست؟
التماس میکنم و اگر بخواهی قسم میخورم
به هر چه که تو دوست داری
کمی از سرمایۀ شباهت خودت را به من فقیر بده
بگذار امید رو به قبله شدهام با این سرمایه جان بگیرد.
شبت بخیر امید ورشکستهها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
✅ آثار محبت
📌1⃣ همسان سازی
❇️ آشنایی با آثار محبّت، انگیزۀ ما را برای ابراز محبّت، بیشتر میکند.
یکی از اصلیترین نتایج محبّت، خاصیت همسانسازی آن است.
🌹محبّت، مُحب را به شکل محبوب در میآورد.
کودکانی که عاشق پدر و مادرشان هستند، بی آن که پدر و مادر دستوری بدهند، بسیاری از مسائل تربیتی را همان طور که پدر و مادر مراعات میکنند، انجام میدهند. اگر هم غافل باشند، به محض این که متوجّه میشوند کاری مورد علاقۀ پدر و مادر است، بدون اجبار، انجام میدهند.
📚من دیگرما، کتاب دوم، ص۳۲
#من_دیگر_ما
#کتاب_دوم
#تربیت_فرزند
#گزارههای_رفتاری
@abbasivaladi
🍃شیرین اتفاق زندگی
امشب میخواهم کودکی خودم را نقّاشی کنم
وقتی که پدرم رفته بود سفر
و در روزهایی که سایۀ او بالای سرم بود
اتّفاقهای خوب و بد زیادی میافتاد.
من در تنهاییهای خودم وقتی
به اتّفاقهای تلخ فکر میکردم
اشک میریختم و در خیال خویش با پدر حرف میزدم
و منتظر بودم که روزی بیاید
و هر چه از تلخیها در دلم جمع شده برای پدر بگویم.
به اتّفاقهای شیرین که فکر میکردم
در خلوت خودم برای پدر تعریف میکردم و لبخند میزدم
بعد هم منتظر بودم که روزی بیاید
و هر چه از شیرینیها در خاطرم مانده
برای پدر بگویم و با هم بخندیم.
همیشه در خیالم صورت پدر را میکشیدم
وقتی که برایش از اتّفاقهای تلخ میگفتم و او برایم اشک میریخت
و من هم با دستان کوچکم اشکهایش را پاک میکردم
صورت پدر وقتی که به اتّفاقهای شیرینم میخندید
با این که خیالی بود، ولی حسابی بیخودم میکرد از خویش.
پدر که آمد، یادم رفت که خسته است
هنوز گرد سفر از روی صورتش پاک نشده بود
که او را مینشاندم و ناز میکردم و حرف میزدم.
کجای این قصه را باید نقّاشی کنم؟
من دوست دارم کودکیهای خودم را
در آن زمانی نقاشی کنم که تنگ غروب در کنج اتاق نشستهام
و عکس پدر را به دست گرفتهام و قطره قطره اشک میریزم.
کودکیهایم به من میگوید که من منتظر نیستم.
من دلم با حرف زدن با تو آرام نمیشود
یعنی تو برای من حتی به اندازۀ یک پدر برای کودکش نیستی.
یادم نمیآید به این فکر کرده باشم
که بار حادثههای تلخ را با گفتگوی با تو سبک کنم
و شیرینی اتّفاقهای خوب را با تو تقسیم کنم.
در حادثههای تلخ، اگر با تو هم حرف بزنم، بیشتر گله میکنم
و وقتی اتّفاقهای خوب میافتد، مست غفلت میشوم
و تو را از یاد میبرم.
من منتظر نیستم، ولی میخواهم منتظر شوم
پس باید شبیه تو شوم.
باید تلخ و شیرین زندگی را مثل تو معنا کنم.
این واقعیت را نمیتوانم انکار کنم
ولی قبول آن هم نفسم را بند میآورد:
تلخ و شیرینهای زندگی خودم را که نگاه میکنم میبینم
چه تلخهایی که برای تو شیرین است
و چه شیرینهایی که برای تو تلخ است.
وقتی تلخ و شیرین زندگی در کام من
با آنچه تو تلخ و شیرین میدانی
این اندازه فرق میکند
رعب و وحشت، همۀ وجودم را میگیرد.
اگر بیایی و امر کنی یکی از آن شیرینهایی را که به کام من تلخ است
نوش جان کنم
قبول میکنم یا نه؟
و اگر نهیم کنی از آن شیرینهایی که به کام تو تلخ است
میپذیرم یا نه؟
من از تفاوت ذائقۀ خودم با تو میترسم
آخرش کار دستم میدهد.
زودتر کاری کن برایم
نکند دیر شود.
شبت بخیر شیرین اتّفاق زندگی!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
✅ مشاوره را کمک بدانیم، نه دخالت (بخش سوم)
❇️ حکمیّت: مشاورهای خانوادگی در اختلافات جدی
👆حکمیّت را میتوان نوعی همفکری نامید که در مواردی که کار به جاهای باریک کشیده و ممکن است حرف طلاق به میان آید، پا پیش میگذارد. حکمیّت، دستوری قرآنی است.
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
♦️گام هفتم (بخش سوم، حکمیّت)
@abbasivaladi
👇👇👇👇👇
n043 تا ساحل، گام هفتم، بخش سوم، حکمیت.mp3
3.92M
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_اول
#کتاب_صوتی
#فانوس_دانایی
#شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک
🎧گام هفتم (بخش سوم، حکمیّت)
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 009-010.mp3
5.53M
#لالایی_خدا
#تلاوت صفحه ۹-۱۰
#سوره_بقره آیات ۵۸-۶۹
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹ شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
005 ki ahle behshteh.mp3
3.43M
#لالایی_خدا
#قصه ۵
#اسم_قصه: کی اهل بهشته؟
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹ شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
006 dastane ahle shanbeh.mp3
3.95M
#لالایی_خدا
#قصه ۶
#اسم_قصه: داستان اهل شنبه
#محسن_عباسی_ولدی
روزهای زوج، ساعت ۹ شب
🌹بچههای لالایی خدا!
کمک به سیلزدههای عزیز یادتون نره
@lalaiekhoda
🍃فراقت جهنّم عاشقان
نمیخواهم فکرم را از قیامت خالی کنم
دیشب که گفتم
میخواهم مثل تو لحظههایم را با فکر کردن به قیامت پر کنم.
امشب خیالم پر کشید و رفت پیش یک جهنّمی
و گفت میخواهد او را نقاشی کند
چگونهاش را نمیدانم
ولی گفت جهنّمیها دو دستهاند
آنها که حکمشان خلود در آتش است
و آنها که روزی از آتش بیرون میآیند.
خیالم گفت آن جهنّمی که میخواهم بروم پیشش
از آنهایی است که بناست روزی بیاید بیرون.
خیالم گفت: این جهنّمی را طوری میکشم
تا همه بدانند دارد فریاد میکشد ضجّه میزند
التماس میکند که زودتر بیاید بیرون
انتظاری که او برای بیرون آمدن دارد
در تب و تابی که از سر و رویش پیداست موج میزند
او به بهشت که فکر میکند
جهنّم بودن جهنّم را بیشتر می فهمد
برای همین هم ملتمسانهتر فریاد میکشد.
آقا!
من باور نکردهام دنیا بیتو جهنّم است
و باور نکردهام که بهشت با آمدن تو معنا میشود
برای همین هم آسوده و بیخیال نشستهام و در تب و تاب نیستم
به دعاهایم نگاه میکنم و میبینم
یکی یکی دعاها نمایشی و از دل سیری است
از دعاهایی که برای آمدنت میکنم
بوی التماس به مشام نمیرسد.
من منتظر نیستم، ولی میخواهم منتظر تو باشم
پس باید شبیه تو شوم.
کاش یک بار برای همیشه باور میکردم که تو
خودت را لایق بهشت نمیدانی
و وقتی که به خدا از آتش جهنم پناه میبری
پناه بردنت واقعی است، نمایشی نیست.
چرا من که باید شبیه تو باشم
بهشت را بر خودم واجب میدانم
و خدا را بدهکار یک بهشت به خویش میبینم؟
من شبیه تو نیستم که فاصلۀ خودم را تا جهنّم
به قدری دور میبینم که دلم از ترس جهنّم نمیلرزد.
تو وقتی به بهشت فکر میکنی
عبادتهایت را از فکرت گذر نمیدهی
فقط به رحمت خدا میاندیشی
من شبیه تو نیستم که وقتی به عبادتهایم نگاه میکنم
اوّلین چیزی که به فکر میآید
بهشتی است که بیتردید باید از خدا بگیرم.
تا وقتی که دربارۀ فاصلۀ بهشت و جهنّم تا خودم
مثل تو فکر نمیکنم
نمیتوانم دنیا را بی تو جهنّم ببینم و با تو بهشت
و اگر دنیا را این طور ندیدم
در نبودنت حالم، حال التماس و ضجّه و ندبه نخواهد شد.
مرا مثل خودت به این یقین برسان
که بیلطف و فضل خدا، بیشک جهنّمی هستم و از بهشت محروم.
من به این یقین، سخت محتاجم.
شبت بخیر فراقت جهنّم عاشقان!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
خلاصۀ درس سی و چهارم تا چهلم.pdf
154.2K
#درس
#خلاصه درس سی و چهارم تا چهلم
✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا میکنید:
⁉️حسن ظن داشتن به خدا یعنی چی؟
⁉️معنای دقیق خوف و رجا چیه؟
⁉️اگه بندهای توبه نکرده باشه، ممکنه خدا اون رو ببخشه؟
⁉️اگه حق الناس به گردنمون باشه چی؟ بازم امیدی به بخشش خدا هست؟
⁉️آیا مهربون معرفی کردن خدا، خیال بنده ها رو برا گناه کردن راحت نمیکنه؟!
@abbasivaladi
🍃روح امید
کسی اگر در روی این زمین
شایستۀ نام موفّق باشد
فقط و فقط خود تویی آقا!
موفّق کسی است که توفیقی به او رسیده
توفیق هم فقط توفیق بندگی است
هر چه جز بندگی نام توفیق به خود گرفته
از موفّقیت جز نامش، بهرۀ دیگری ندارد.
حالا بگو بدانم آیا کسی روی این زمین هست
که بیشتر از تو توفیق بندگی یافته باشد؟
کاش کسی بود که صدایش به همۀ اهل زمین میرسید
تا میرفتم و به او التماس میکردم
فریاد بزند تا همه بشنوند:
موفّق کسی است که شبیه تو باشد.
چه مبتذل کردهاند واژۀ موفّق را!
کدام توفیق؟! کدام بندگی؟!
سنگمحکها همه دنیایی شده
هر کسی دنیای بیشتری به دست میآورد،
موفّقتر
و هر کسی از دنیا عقب میماند، شکستخوردهتر است.
آقا!
با این سنگمحکها خود تو از دستۀ شکستخوردگانی.
دادِ این همه فاصله را باید به کجا برد؟
وقتی که تو سنگ محک موفّقیت باشی
امّا از نگاه مردم دنیا شکست خورده نامیده شوی
راه مردم دنیا چه قدر کج میشود از جادۀ موفّقیت!
باید شبیه تو شد تا طعم موفّقیت را چشید
و من میخواهم شبیه تو باشم.
به قدری توحیدت را مرور میکنم مرور میکنم مرور میکنم
که یک روز خودت به زبان بیایی و بگویی:
«چه قدر توحیدت شبیه توحید من شده!»
آن روز اگر برسد، دیگر هیچ آرزویی ندارم.
تو به هیچ کسی جز خدا
در هیچ چیزی
هیچ امیدی نمیبندی
این سه «هیچ» همۀ هستی مرا به باد فنا داده
چون من این گونه نیستم
به همه در همه چیز همه جور امید میبندم
و اگر امیدم نا امید شد، شاید به سوی خدا بروم.
"توحید در امید" تو
وقتی ملاک سنجش توحید میشود
خودم را در مردابی از شرک غوطهور میبینم.
گاهی با خودم حرف میزنم و میگویم:
کاش میشد از خیال توحید تو بیرون آمد.
زیرا به توحید تو که فکر میکنم
فاصلهها قصد ناامیدکردنم را میکنند.
امّا نه، همین امشب باید قدم اوّل توحید در امید را بردارم.
چرا ناامیدی!؟
من به خدای تو امید میبندم
که رشتۀ امیدم را از هر کسی جز خودش قطع کند.
دعای تو که پشت سر این امید باشد
امیدم هیچ گاه ناامید نخواهد شد.
شبت بخیر روح امید!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍀بچه ها چقدر مظلوم اند! ما چقدر ظالمیم!
🍀ما هر جا که میرویم
«خود»مان دنبالمان است.
انگار بدون «خود»
هیچ کاری مزه نمیدهد بِهِمان.
🍀در خوردن و پوشیدن
در ساختن و در کوشیدن
در رفت و آمد
در نرفتن و نیامدن
حتی در عبادتهایمان
«خود»مان را میکشیم به دنبالمان.
🍀مثل این که ما را ساختهاند
برای این که شب و روز برسیم به دلخواه «خود»مان.
اصلاً هدف آفرینش ما
باد کردن همین «خود» است انگار!
ما کاری جز این نداریم!
🍀تک فرزندمان بچۀ دیگری میخواهد
فقط دلش نیست که این را میخواهد
خدا او را این طور آفریده.
کنار یک بچۀ دیگر
آرام میگیرد.
🍀وقتی با بچۀ دیگر بازی میکند
انگار گذر زمان را حس نمیکند.
اصلاً گویی مثل گُل اول صبح
تا آخر شب، باز است و باطراوت.
🍀ما خودمان هم که بچه بودیم
بچۀ دیگری میخواستیم.
چقدر التماس میکردیم
که مادرمان برایمان بچه بیاورد!
فکر میکردیم لک لکها بچه میآورند برای مادرها.
چقدر ناراحت بودیم از دست لک لکهای تنبل!
🍀حالا که پدر شدهایم یا مادر
«خود»مان هزار بهانه میآورد
برای بچه نیاوردن.
ما هم که تسلیم محض «خود»یم
امروز، بچهها
حسابی از دست لک لکها عصبانیاند.
🍀گمان نمیکردم این «خود»
«خدا»یی باشد با این همه قدرت
که حتی مهر مادری و محبت پدری را هم
تسیلم خودش کند.
📚بازی چه محراب خوبی است برای عبادت ص۶۷-۶۳
#بازی_چه_محراب_خوبی_است_برای_عبادت
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi