ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_سو
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرحله_سوم #هجوم
#قسمت_سوم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️اصرار بر آتش زدن خانه
سخنان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هیچ تاثیری در تصمیم عمر نداشت و او همچنان پشت در بود.در این حال حضرت فرمود:(( عید ای پسر حنتمه، وای بر تو! همین دیروز پدرم به خاک سپرده شد و امروز آمدهاید تا خانه ام را آتش بزنید))؟
عمر گفت:(( ای فاطمه، میخواهم خانه تو را بخاطر هدفی که دارم آتش بزنم ))!!حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود:
-وای بر شما. چه زود به خدا و رسولش درباره ما اهل بیت خیانت کردید، در حالی که شما را به موت و آمدن به سوی ما وصیت کرده می فرماید:(( قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودو في القربى)): ((بگو از شما هیچ مزدی نمیخواهم جز مودت درباره خاندانم)).
در این هنگام عده ای که صدای ناله و گریه حضرت را شنیده بودند با چشمانی گریان بازگشتند، اما عمر و یارانش همچنان پشت در ماندند تا طبق دستور ابوبکر عمل کنند که گفته بود:((علی را با شدید ترین صورت نزد من بیاورید)).
◀️آوردن هیزم و آتشگیره
عمر و عبدالرحمان بن عوف و با قنفذ و عدهای از منافقین برای قدرت نمایی شمشیرهایشان را به کمر بسته بودند و می گفتند:((اگر علی تاخیر کند و از آمدن امتناع نماید، خانه را با ساکنانش به آتش میکشیم))!
در این حال عمر دوباره از پشت در خطاب به امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت :((قسم به آنکه جانم در دست اوست، یا باید برای بیعت بیرون بیایی یا خانه را بر سر شما آتش میزنم)). سپس به خالد بن ولید گفت :تو و مردان دیگر هیزوم بیاورید تا آنها را شعله ور نمایم.
آنگاه آتشگیره ای در دست گرفت و به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم ها را نزدیک خانه بیاورند. سپس خود نیز هیزوم برداشته و دستور داد برای شعله ور شدن هیزم ها خار بیاورند هیزم ها اطراف خانه چیده شده و سر و صداها بالا رفت در حالی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در بود، و عمر فریاد می زد:((به خدا قسم، اگر در را باز نکنید آن را آتش می زنم)).
حضرت زهرا (سلام الله علیها) دوباره پرسید:
- ای پسر خطاب، آیا آمدهای تا خانه ما را آتش بزنی؟ گفت: آری!! فرمود :((ای دشمن خدا و پیامبر و امیرالمومنین)).
◀️هجوم به خانه وحی
اهل سقیفه انتظار داشتند با سر و صدایی که به راه انداخته اند امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای بیعت بیرون بیاید؛ ولی با دیدن این عکس العمل های حضرت زهرا (سلام الله علیها) فهمیدند که جز با عملی کردن تهدیدات خود به نتیجه نخواهند رسید.
برای این هدف تمهیدات لازم را نیز تدارک دیده بودند. چهار هزار نفر مسلح اطراف مسجد به عنوان پشتیبان ایستاده بودند. عده ای هم در فاصله نزدیکتر منتظر دستور بودند. در این حال و قنفذ و خالد و مغیره و ابوعبیده جراح و سالم پشت در آمدند.
امیر المؤمنین و حضرت زهرا و فرزندانشان در خانه بودند که عمر فریادزد:(( خانه فاطمه را با هرکسی که در آن است آتش بزنید))! با شنیدن این صدا، حضرت زهرا (سلام الله علیها) از پشت در فرمود:
-پدر جان، یا رسول الله، پس از تو از سوی پسر خطاب و پسر ابی قحافه چه مصیبت هایی به من می رسد. ای عمر، ای دشمن خدا و پیامبر، لعنت خدا بر تو باد.
با شنیدن صدای حضرت، عده ای دیگر از مردم گریه کنان از خانه فاطمه (سلام الله علیها) دور شدند.
#محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_سو
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرحله_سوم #هجوم
#قسمت_چهارم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️آتش گرفتن در
در حالی که همه ناباورانه نگاه می کردند و انتظار چنین کاری را نداشتند، عمر آتشگیره را به هیزوم هایی گرفت که خار مغیلان زیر آنها قرار داده بود و آنها را شعلهور ساخت.
با شعله گرفتن هیزم ها، آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در نشسته بود! در این حال قنفذ سعی میکرد در را باز کند تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهارچوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع بازکردندر شد، در حالی که می فرمود:(( شما را به حق خدا و پدرم پیامبر قسم می دهم که از ما دست بردارید و باز گردید))!
با گرفتن آتش به در باز کردن آن آسانتر شده بود؛ ولی حضرت زهرا (سلام الله علیها) همچنان در را محکم گرفته بود تا باز نشود. در این حال عمر تازیانهای از قنفذ گرفت و آماده هجوم به خانه شد.
کم کم آتش به این سوی در خانه رسید در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می خورد. در آن لحظه ناگهان عمر چنان به در نیمه سوخته زد که آن را از جا کند و شکست!
پیش از آنکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بتواند کنار برود، در با تمام سنگینی بر روی آن حضرت افتاد. در این حال فاطمه (سلام الله علیها) بین در و دیوار قرار گرفت و بر همه بدن آن حضرت آسیب رسید.
◀️حمله عمر به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
با شکستن ای در عمر بی محابا وارد خانه شد، و در حالی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بین در و دیوار بود بار دیگر با محکم ترین لگد به در زد. سپس چنان در را بر روی حضرت زهرا (سلام الله علیها) فشار داد که نزدیک بود روح از تن آن حضرت خارج شود!
در شعله گرفته با ضرب لگد بر صورت و سینه در پهلوی صدیقه کبری (سلام الله علیها) برخورد کرد، و میخ در بر سینه حضرت فرو رفت و خون جاری شد. همچنین فشار شدیدی بر سینه آن حضرت وارد شد به گونه ای که یکی از استخوانهای سینه اش را شکست، و صدای ناله اش بلند شد.
فشار در بدن حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حدی بود که در همان لحظه حضرت امام محسن (علیه السلام) در رحم مادر به شهادت رسید. در اثر این ضربات، حضرت زهرا (سلام الله علیها) با صورت بر زمین افتاد در حالی که آتش همچنان زبانه می کشید!
در آن حال حضرت صیحه ای زد که هرکس شنید گمان کرد مدینه زیر و رو شد، و فرمود:
-ابتا، یا رسول الله، آیا اینگونه با حبیبه و دختر رفتار میکنند؟
آه ، ای فضه،مرا دریاب! به خدا قسم، فرزندی که در رحم داشتم کشتند.
سپس حضرت زهرا (سلام الله علیها) از بر خاست در حالی که قتل محسن (علیه السلام) را احساس می کرد؛ و از شدت ضربه در و جراحات به دیوار تکیه داد.
#محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#رنج_مقدس #نرجس_شکوریان_فرد #رمان_مذهبی #قسمت_هفتادم و حالا چند ماهي مي شود كه تمام معادلات چند مج
💐دوستان گرامی سلام 💐
ادامه #رمان_مذهبی #رنج_مقدس ان شاءالله بعد از اتمام #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها .
چون تایپ خیلی طول می کشه و هم زمان نمی رسم هر دو رو آماده کنم .
🙇🏻♂با احترام یکی از مدیران کانال🧕
🌹🌺🌸🌼🌻🌷🌹🌺🌸🌼🌻🌷
هدایت شده از حسینیهِ مجازی فاطمیه(س)کارون
#رژیم_تفکر
🌻دوستی گفت من رژیم دارم
گفتم :شما وزن متعادلی دارید نیاز به رژیم نیست !؟
او گفت : رژیم تغذیه نیست رژیم تفکر و رفتار است...
در این رژیم اجتناب می کنم از :
۱- افکار منفی
۲-آدمهای منفی
۳-کسانی که لبخند را از من می گیرند.
۴-آنهایی که باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود .
۵-آنها که باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم .
۶- آنهایی که چوب لای چرخ زندگیم می گذارند.
❇️او گفت : اگر یک ماه این رژیم را رعایت کنم سه کیلو از بیماریهای تفکر و رفتارم کم میشود و سه کیلو کیفیت زندگیم بالا میرود .... شما هم امتحان کنید
─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─
https://eitaa.com/joinchat/3966173265C0e5f570413
🦋اگه شما غذا در یخچال خونتون دارید لباس هم به تن دارین و یک سقف هم بالا سرتون هست و جایی برای خوابیدن دارین پس شما از ۷۵ درصد از کل مردم جهان ثروتمند تری
🌿🌺اگه شما الان پول در کیفتان هست و کمی هم پول خرد دارید تا هرکجا بخواهید بروید پس شما جزو ۱۸ درصد مردم پولدار دنیا هستین
🌿🌺اگه شما زنده هستین با سلامتی بیشتر از مریضی پس شما نسبت به میلیونها آدمی که طی این هفته خواهند مرد لطف بیشتری از خداوند نصیبتان شده
🦋اگه شما می توانید این پیام را براحتی بخوانید و بفهمید شما از ۳ میلیارد انسانی که در جهان هستند و نمی توانند ببینند و بخوانند یا از مشکل عقب ماندگی ذهنی رنج می برند خوشبخت تر هستید
🌿🌺 زندگی همش شکایت و حسرت خوردن نیست، زندگی یعنی هزاران دلیل برای شکرگزاری به درگاه خداوند مهربان و لطیف
#معجزه_شکرگزاری
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_سو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_سو
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرحله_سوم #هجوم
#قسمت_پنجم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️سیلی به صورت دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله)
قبل از رسیدن فضه، عمر وارد خانه شد و بر هر دو طرف صورت حضرت زهرا (سلام الله علیها) چنان از روی پوشش صورت سیلی زد که چشمان حضرت پر از خون شد.
عمر که هنوز آتش کینه شعله ور بود، بالگد به سینه حضرت -که یکی از استخوان هایش شکسته بود- زد، در حالی که آن حضرت با صدای بلند گریه میکرد و میفرمود:
-یا ابتاه،یا رسول الله، دختر فاطمه زده میشود و جنینش در رحم به قتل می رسد و سیلی بر صورتش می خورد، همان صورتی که همیشه آن را از گزند حوادث حفظ میکردی!
عمر به این هم اکتفا نکرد و با تازیانه بر دستان صدیقه کبرا (سلام الله علیها) زد و سپس با لگد بر پهلوی آن حضرت زد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) ناله کرد :((یا ابتا! یا رسول الله))!
عمر همچنان جسارت خود را ادامه داد و شمشیر را در غلاف بلند کرد و بیمحابا بر هر دو پهلوی حضرت زد. با این حملات وحشیانه، ناله حضرت زهرا (سلام الله علیها) به فریاد تبدیل شد.
ناگهان عمر تازیانه را بر بازوی فاطمه (سلام الله علیها) زد به گونهای که تازیانه بر بازوی حضرت پیچید و جای آن متورم شد و مانند بازوبندی سیاه و سوخته نقش بست. در این حال صدای حضرت به ((یا ابتاه)) بلند شد!
◀️حمایت امیرالمومنین (علیه السلام) از حضرت زهرا (سلام الله علیها)
تمام این وقایع در چند لحظه اتفاق افتاد. در همان لحظات امیرالمومنین (علیه السلام) با چشمانی سرخ از غضب فورا به طرف در خانه آمد.
آن حضرت عبای خود را روی همسرش انداخت و او را به سینه چسبانید و با صدای بلند خطاب به فضه فرمود:
-ای فضه، نزد بانویت بیا که از فشار و ضربت در محسنش کشته شد. بدن محسن را در انتهای خانه دفن کن که به جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ملحق می شود و نزد او شکایت خواهد کرد.
◀️اراده حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای نفرین
در آن حال حضرت زهرا (سلام الله علیها) خواست نفرین کند و از این همه ظلم به درگاه پروردگار استغاثه نماید، ولی امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:
ای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خدا سوگند، اگر نفرین کنی و از خدا بخواهی که این مردم را هلاک کند دعای تو را اجابت خواهد نمود و هیچ یک از این آن بر روی زمین باقی نخواهند ماند. ای سیدة نساء، بر این مردم بخت برگشته رحمت باش و عذاب مخواه.
در این حال فصه آمد و امیرالمومنین (علیه السلام) حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به اون سپرد تا سراغ مهاجمین برود. فضه آن حضرت را از کنار در آتش گرفته به داخل خانه برد تا به حال او رسیدگی کند.
◀️حمله امیرالمومنین(علیه السلام) به عمر
سپس امیرالمومنین(علیه السلام)برخاست و خطاب به عمر فرمود:((ای پسر خطاب، وای بر تو از این روز بعد از این روز و آنچه در ادامه اش میآید.بیرون برو قبل از آنکه شمشیرم را آشکار کند و این مردمی که تو را حمایت می کنند نابود سازم)).عمر به سرعت از خانه خارج شد و به همراهانش گفت:
-از امر عظیمی نجات پیدا کردم و جنایت هولناکی انجام دادم که بر جان خویش امانی ندارم.این علی است که از خانه بیرون می آید و هیچ یک از ما نمی توانیم با او مقابله کنیم!
امیرالمومنین(علیه السلام)به دنبال عمر از خانه بیرون آمد و گریبان او را گرفت و تکانی داد و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و تصمیم به قتل اوگرفت،اما سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله)و وصیت حضرت درباره صبر را به یاد آورد و فرمود:
-ای پسر صهاک،قسم به خدایی که محمد را به نبوت کرامت داد،اگر نبود پیمانی که از طرف خداوند نوشته شده و عهدی که پیامبر(صلی الله علیه و آله)با من نموده می فهمیدی که هرگز نمی توانی داخل خانه ام شوی!
آنگاه عمر را رها کرد و به داخل خانه بازگشت و نزد همسرش آمد تا حال او را جویا شود.
#محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مرحله_سو
#به_نام_خدای_فاطمه_سلام_الله_علیها #گزارش_لحظه_به_لحظه_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرحله_سوم #هجوم #قسمت_ششم
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
◀️حمله دوباره به خانه
عمر وقتی شنید پیامبر(صلی الله علیه و آله)به امیرالمومنین(علیه السلام) دستور ثبت داده، فهمید که می تواند به کار خود ادامه دهد؛و از ابوبکر نیروی کمک خواست!او و یارانش این بار با پشتیبانی سیصد نفری که از قبل آماده بودند حمله کردند و تا پشت در نیمه سوخته آمدند.
آنگاه عمر و قنفذ و خالد و مغیره همراه گروهی به داخل خانه هجوم آوردند تا امیرالمومنین(علیه السلام)را برای بیعت ببرند. در حالی که امیرالمومنین(علیه السلام)در کنار حضرت زهرا(سلام الله علیها)بود،خالد وارد خانه شد و شمشیرش را از غلاف کشید و حمله کرد تا تیزی شمشیر را بر حضرت زهرا(سلام الله علیها)فرود آورد!!
امیرالمومنین(علیه السلام)با دیدن این منظره خالد حمله کرد و او در جای خود میخکوب شد.حضرت میخواست خالد را به سزای عملش برساند،ولی او حضرت را قسم داد و امیرالمومنین(علیه السلام)رهایش کرد.
◀️طناب بر گردن امیرالمومنین(علیه السلام)
در این میان قنفذ نزد ابوبکر بازگشت وماجراهای اتفاق افتاده در حمله عمر را به او خبر داد.ابوبکر برای مرحله بعد به قنفذ چنین دستور داد:
-برگردید، اگر علی از خانه بیرون آمد دست نگه دارید و گرنه در خانه اش به او هجوم آورید،و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!
قنفذ با گروهی دیگر به خانه هجوم آوردند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند.در این هنگام امیرالمومنین(علیه السلام)سراغ شمشیرش رفت،ولی آنها زودتر به سمت شمشیر حضرت رفتند و دستجمعی بر سر او ریختند.
عمر جلو آمد و به امیرالمومنین(علیه السلام)گفت:((برخیز و برای بیعت با ابوبکربرویم))،اما حضرت ابا کرد عمر دست حضرت را گرفت و گفت:((برخیز)).اما حضرت برنخاست.
آنجا بود که اهل سقیفه با طنابی که بر گردن امیرالمومنین(علیهالسلام)انداخته بودند آن حضرت را کشان کشان بردند.
◀️هجوم دوباره به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
در آن هنگام حضرت زهرا(سلام الله علیها)با پهلوی شکسته و سینه خون آلود از جا برخاست و قبل از آنکه مهاجمین از خانه خارج شوند،بین امیرالمومنین(علیه السلام)و آنان مانع شد و فرمود:
-به خدا قسم،اجازه نمی دهم پسر عمویم را با ظلم و ستم ببرید.وای بر شما.چه زود به خدا و رسولش درباره ما اهل بیت خیانت کردید!
اما عمر و یارانش بدون اعتنا به سخنان حضرت،امیرالمومنین(علیه السلام)را به طرف مسجد می کشیدند.در این حال حضرت زهرا(سلام الله علیها)،امیرالمومنین(علیه السلام)را گرفته بود و می کشید و آنان نمی توانستند بر ممانعت حضرت غلبه کنند.
اینجا بود که عمر شمشیر را خالد گرفت و سه بار با غلاف آن برکتف حضرت زهرا(سلام الله علیها)زد به طوری که او را مجروح کرد و خون جاری شد،ولی آن حضرت همسرش را رها نکرد.
با مشاهده این منظره شرم انگیز،عده ای طناب را رها کردند و از امیرالمومنین(علیه السلام)دست کشیدند؛ولی گروهی همچنان به کار خود ادامه می دادند.
◀️ضرب و جرح حضرت زهرا(سلام الله علیها)به دستور ابوبکر
عمر که می دید بعضی از مردم به خاطر مناظره و ماجراهای به وجود آمده عقبنشینی میکنند،به قنفذ گفت:((آنقدر فاطمه را بزن تا دست از علی بکشد))!
از سوی دیگر به ابوبکر که بالای منبر بود خبر دادند:((زهرا نمیگذارد علی را بیاوریم)).او نیز دستور به زدن حضرت داد و گفت:((زود علی را برای بیعت بیاورید و گرنه فتنه ای برپا خواهد شد)).همچنین برای قنفذ پیام فرستاد که((فاطمه را بزن))!
عمر به اطرافیانش نگاهی کرد و گفت:((فاطمه را بزنید)).در این حال خود او با غلاف شمشیر بر پهلوی حضرت زهرا(سلام الله علیها)و با تازیانه بر دستان حضرت می زد به گونهای که پهلویش سیاه شد،و در آن حال صدا می زد:((وا ابتاه،وا رسول الله.پدر جان،ابوبکر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بدرفتاری کردند)).
قنفذ به دستور عمر با تازیانه بر سر حضرت زهرا(سلام الله علیها)زد به گونه ای که انتهای تازیانه بین دو کتف آن حضرت اصابت کرد و خون جاری شد. آنگاه بر دو پهلوی حضرت زد به گونه ای که جای آن کبود شد.
هنوز این جنایت قنفذ تمام نشده بر صورت فاطمه(سلام الله علیها)ضربتی زد که به چشمان حضرت ثابت کرد.آنگاه دوباره با تازیانه بر سر و دست و کتف بازوی حضرت زد.
خالد نیز با غلاف شمشیر محکم بر حضرت زد.همچنین مغیره ضربتی بر حضرت زهرا(سلام الله علیها)زد که از جای آن خون جاری شد.
کوچه های مدینه پر از مردم شده بود و همه ایستاده بودند و نگاه می کردند و عده ای می گریستند!در این میان عمر فریاد می زد:((ما را با زنان و رای آنان کاری نیست))!!
#محمدرضا_انصاری
#کپی_با_ذکر_منبع_بلا_مانع_است.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
.
#روز _خونین در #کنگره_آمریکا
#هواداران_خشمگین #ترامپ در اقدامی بی سابقه و به طرز عجیبی وارد کنگره شدند که بر اثر درگیری با نیروهای امنیتی تا کنون ۴ نفر کشته شدند.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
🎥 دستور صریح رهبر انقلاب؛
ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است/به فرانسه هم خوشبین نیستم
🔸رهبر انقلاب فرمودند: ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است. اگر آمریکاییها توانسته بودند، واکسن درست کرده بودند، وضعیت خودشان اینگونه نبود. چند روز پیش ظرف ۲۴ ساعت ۴۰۰۰ نفر تلفات داشتند.
🔹 به اینها اعتماد و اطمینان هم نیست. گاهی اینها میخواهند روی ملتهای دیگر امتحان کنند.
🔸البته من به فرانسه هم خوشبین نیستم چون سابقه ورود خونهای آلوده را داریم.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
ابرار
🎥 دستور صریح رهبر انقلاب؛ ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است/به فرانسه هم خوشبین نیستم
🔰 تشکر رهبر انقلاب از حرکت حماسهگونهی مردم ایران در بزرگداشت سالگرد شهید سلیمانی
🔺لازم است حمد الهی را به جا بیاورم و از مردم عزیز کشورمان سپاسگزاری کنم به خاطر حرکت عظیم حماسهگونهای که در سالگرد شهید عزیزمان سلیمانی و شهید ابومهدی در کشور به وجود آوردند و روح تازهای به کالبد کشور و ملت دمیده شد.
با هیچ بخشنامه ای و با هیچ دستوری امکان نداشت چنین حرکتی بوجود بیاید، این حرکت ناشی از عواطف مردم، بصیرت مردم و انگیزههای درست مردم بود.
همچنین تجمع بزرگ و شگفت انگیزی که در بغداد و در بعضی از شهرهای دیگر عراق برای تکریم و بزرگداشت از شهید ابومهدی فرمانده برجسته عراقی و شهید سلیمانی مهمان عزیز مردم عراق تشکیل شد از همه برادران و خواهرانی که دراینجا و عراق در این مراسم شرکت کردند صمیمانه تشکر میکنم.
لازم می دانم شهدای همراه شهید سلیمانی را هم نامشان را بیاورم، چون عظمت شهید سلیمانی موجب شد که نام این ها کمتر آورده شود و کمتر مطرح شود. شهید پورجعفری، شهید مظفرینیا، شهید طارمی و شهید زمانینیا که همه اینها جزو شهدای عالیقدرند و همچنین همراهان شهید ابومهدی عراقی که نام آنها را البته در ذهن ندارم.
╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮
*ان الابرار لفی نعیم*
کانال عمومی پیام رسان ایتا
#ابرار
@abrar40
╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا