eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
733 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
205 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«زخم های خوب نشدنی» ✍طیبه فرید «آب را جيره بندي کرده‌ايم. نان را جيره‌بندي کرده‌ايم. عطش همه را هلاک کرده. همه را جز شهداء که حالا کنار هم در انتهاي کانال خوابيده اند» خدا رحمتش کند. فرکانس صدای امیر حاج امینی هیچوقت توی کانال‌های مغزم کَم نمی‌شود. دوست دارم بگویم کجایی که ببینی وسط این توسعه زدگی، حسّ زندگی را هم جیره بندی کرده‌ایم. روحمان سوراخ سوراخ شده. از دی ماه بدم می‌آید.کاش دستی از آستین غیب پیدا می‌شد و از بین روزشمارهای دنیا صفحات دی ماهش را می‌کَند. آن اول‌ها فقط بیست و هفتمش را دوست نداشتم اما حالا اولش را، وسطش را ، آخرش را، صبحش را عصرش را سحرش را همه‌اش را دوست ندارم.دی ماه پر از زخم‌های کاریست. سی سال قبل از اینکه به دنیا بیایم یک سحر سرد لعنتی با کسی که شبیه انسان کامل بود تا جوخه اعدام رفتم. صدای خِش خِش دمپایی‌اش وقتی داشت از راهروی زندان به سمت جوخه می‌رفت را به وضوح می‌شنیدم. حتی داغی و سوزش گلوله‌هایی که نشست توی تنش و بخار الله‌اکبر آخری که از دهانش بیرون آمد. نواب برایم آشنا بود. کِی وکجا دیده بودمش نمی‌دانم.این صحنه با کمی تغییر یک بار دیگر در سیزده دی برایم تکرار شد.سیزده دی که حاج قاسم را از ما گرفتند، و ابومهدی را. زخم عمیقی که هیچوقت جایش خوب نشد. هرچند که پُر شد! دیروز از پیش از ظهر حالم منقلب بود. بی هیچ دلیلی، بی هیچ حاشیه‌ای. روحم شده بود عین آسمان روزهای ابری بی‌باران. پر از ابرهای متراکم بغض‌دارِ بلاتکلیف. عصر کلاس داشتم. دم مغرب گوشی‌ام را روشن کردم.... شهادت مستشار نظامی ایران سید رضی موسوی در سوریه. از بعد شهادت حاج قاسم مشکی‌اش را در نیاورده بود. حاج قاسم به او گفته بود «سید تو پیر شدی بدرد باید شهید شی.» وعده حاج قاسم صادق بود.شهید شد.... تمدن‌سازی شهید بزرگ می‌خواهد.باز هم می‌خواهد. خیلی وقت است وعدهَهای انتقام سخت آقای امیر عبداللهیان قانعم نمی‌کند.ابعاد انتقام سخت باید خیلی بزرگ‌تر از این وعده وعیدها باشد حالا که این زخم‌ها خوب شدنی در کارشان نیست. @AFKAREHOWZAVI
«می‌ترسیم» ✍زهرا سبحانی می‌ترسیم. خیلی وقت است که دیگر از گفتن احساس‌مان می‌ترسیم. از باید و نبایدهای بی‌اساس فضای مجازی که، خِرمان را می‌چسبد و ولمان نمی‌کند! می‌ترسیم که نکند متهم به بی‌بصیرتی، عجول بودن و حتی نفهم بودن، بشویم. جگرسوخته به تماشا نشسته‌ایم و دم نمی‌زنیم. چقدر زشتند این روزها! آدم‌هایش هم همینطور. آنقدر زشت که برای متهم نشدنمان باید پا روی احساساتمان بگذاریم و در هیاهوی ول‌معطل‌ها، معطل شویم. روز و شب را سر می‌کنیم در حالی که خوب می‌دانیم از این انقلاب فقط دم زدنش را فهمیده‌ایم؛ انقلابی که برای مطالبه‌ی بدیهی‌ترین اصلش یعنی «استقلال»، کلی مصلحتِ جفت و جور شده را باید بالا و پایین کنیم... کارمان شده تأیید و توجیه خلافِ‌اصل‌ها که به اسم بصیرت بزک می‌شود. دردآورتر از آن، سرخوشیم از عمل به وظیفه‌ی جهادتبیین که در خیالاتمان و نه براساس حقیقت، چارچوبش را تعریف کرده‌ایم. جهادی که انگار کارش فقط و فقط تطهیر اشخاص و اعمالشان به هر نحو ممکن است. اینکه از کی و کجا این رویه شروع شد را به یاد ندارم،یعنی آنقدر روی دلم مانده که دوست ندارم به نقطه‌ی شروعش فکر کنم. تا کجا پیش می‌رود هم برایم مهم نیست؛ اما اوجش پانزده مهر به این ور است. روزهایی که فقط اشک، دل تب دیده‌ی ما را التیام می‌بخشد و بیانیه‌ها و ژست گرفتن‌های بی‌حاصل، خش روی اعصابمان می‌شود. و باز هم می‌ترسیم! حتی از آرزو کردن رشادت‌های مردان مجاهد یمنی! تا مبادا بوقچی‌های این فضای بی‌صاحب به جانمان بیفتند و دوباره مکرراتی را تکرار کنند که همه‌شان را از بَریم. خیلی وقت است که دیگر، تحلیل‌ کارشناسان به دلمان نمی‌نشیند چرا که از تحلیل آن‌ها تا واقعیت، فرسنگ‌ها فاصله‌ست. ما همچنان می‌ترسیم حتی برای مطالبه‌ی خون پاک دلیرمردی که برای محفوظ ماندن انقلاب این سرزمین، کیلومترها آن ورتر از خط‌کشی‌های این سرزمین، جنگید. خوشابه‌حالش که عاقبت به خیر شد و این دنیای همه چی وارونه با آدم‌هایش را رها کرد. باشد که رد خونش چاره‌ی این دردها و ترس‌هایمان شود... @AFKAREHOWZAVI
. زخم های نورانی ✍ کبرا خالقی ۱. مکتب سلیمانی که برپایه‌ی صدق و اخلاص بنا شده است، همان ادامه‌ی مکتب امامین انقلاب اسلامی و اوصیاء و انبیای الهی است. این صدق و اخلاص همان سرمایه‌ی وجودی انسان‌های توحیدی‌ست که به راستی بر عهد خود ایستادگی کردند و مخلصانه در راه خدا جان، مال، آبرو هر آنچه که امانت در نزدشان بود نثار و ایثار کردند. از صفات ارزشمند حاج قاسم این است که در این راه پربرکت هنوز هم دستان مبارک دوستان اهل مقاومت خود را می‌گیرد و آنان را نیز به حیات طیبه می‌رساند. نمونه‌ی این دوستان، سید رضی بود که به لشکر آسمانی حاج قاسم پیوست و گوهر گرانبهای ایمان خود را خرج راه مقاومت علیه ظلم و ستم بر مظلومان کرد. سیدرضی، شهید عزیز ما سالیان درازی در میدان حق علیه استکبار جهانی مجاهدت کرد و برای این ایستادگی، خون پاکش را به محضر حجت حق تقدیم کرد. ۲. بله درست است که با هر خونِ شهید، زخمی بر قلوب مومنان وارد می‌شود، اما همان جراحت‌ها و زخم‌ها نوری می‌شوند تا راه عزت و شرف بهتر و بیشتر نمایان شود و درخت تناور اسلام را مستحکم‌تر کند. همچنانکه این شهادت‌ها پس از چهل و اندی سال از گذشت انقلاب اسلامی هم به اقتدار امت اسلامی کمک و هم دفع شر از سر مومنان کرده است، همانطور که در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّـهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا...» ﴿آیه٣٨ سوره حج) خداوند«مدافع مؤمنان» است. و این اقتدار نظام اسلامی است که ابرقدرت‌های پوشالی ناتوان از رویارویی با جمهوری اسلامی، در سطح بین‌المللی، به ترور سربازان و سرداران گمنام مطیع امر ولایت دست می‌زنند. بعد از شهادت شهید سلیمانی نه تنها اسرائیل در سراشیبی سقوط در زباله‌دان تاریخ قرار گرفته است بلکه خون‌های مبارک شهدای‌مان، ابهت آمریکا و اذنابش را به زیر کشیده و اینگونه وجدان ملت‌‌ها را هوشیار و بیدار کرده است که هر روز با برگزاری تظاهرات نسبت به سیاست‌های شیطانی آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی اعتراض خود را به جنایات در غزه نشان می‌دهند. ۳. این خون‌های شهدای جمهوری اسلامی و مقاومت در دفاع از مظلومان عالم به‌خصوص دفاع از فلسطین باعث شده است تا مردم نستوه غزه هم‌چنان با بصیرت و افتخار بر سر آزادگی و شرافت خود باقی بمانند و در مقابل جنایات هولناک رژیم کودک‌کش مقاومت نمایند و آنان را به ستوه آورند. ما زخمی تیغ تیز دشمن هستیم و از آن خصمِ زبون خشمگینیم، اما به قول مولانا که به شمس گفت: پس زخم‌هایمان چه؟ و او پاسخ داد: نور از محل آنها وارد می‌شود؛ همانطور هم، زخم‌های نورانی که بر پیکره‌ی اسلام وارد می‌آید امت اسلام را آگاه‌تر و متحدتر می‌کند و بر تاریکی‌ها غلبه پیدا خواهد کرد و امت اسلامی بزودی شاهد برپایی تمدن نوین اسلامی خواهد شد و خون پاک و نورانی حاج قاسم و یاران مقاومش مثل سید رضی موسوی، خود انتقام سختی علیه مستکبران جهان خواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اسم‌ها از آسمان می‌آیند ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد نمی‌دانم حال مادرش چگونه بود که او را رضی نامید، شاید خوابی، شاید رویایی، حتما آرزویی بزرگ مثل سید رضی بودن فرزندش، مثل او پا در رکاب ولایت بودن. اسم‌ها از آسمان می‌آید، از پیش خدا. ▫️▫️▫️▫️▫️ چه فرق دارد برای آنان که دیر به دنیا آمده‌اند و روی ماه علی(علیه‌السلام) را ندیدند. مگر فقط دیدن است؟ همین که او را در اتمسفر دلت حس کنی برای هدایت کافی‌ست. حالا قرن ۴و ۵ با قرن ۱۴ و ۱۵ هجری قمری در تلاقی عمیقی از ولایت، صاحب دو سیدرضی شدند، یکی قلم زد و دیگری خون داد. ▫️▫️▫️▫️▫️ قاعده ولایت این است همین که دل وصل شود، کهربای ولایت او را می‌برد به بهشت، از پس خاکریزهای حلب، یا از پس کوچه کَرَخ بغداد، از کنار مضجع مطهر امامین کاظمین یا از دل دمشق کنار عمه سادات. ▫️▫️▫️▫️▫️ مادر موجود غریبی‌ست، فقط کافی‌‌ست دلش تاب بخورد، دلش بلرزد برای عاقبت فرزندش آن‌وقت خدا به یاری‌اش می‌آید. حالا مادر "سید رضی موسوی" چه دعایی کرده خدا عالم است. شیخ مفیدها باید بیایند و "کتاب النسا‌"ها* بنویسند در تقدیر مادرانی که فرزندانی چون رضی‌ها پرورش دادند. *شیخ مفید کتابی با نام «کتاب النساء» را به درخواست مادر سید رضی نوشته و در مقدمه کتاب از او به احترام یاد کرده‌است. @AFKAREHOWZAVI
بانوی فداکار ✍م* صالحی در تاریخ صدر اسلام، زنان بسیاری بودند که پا به پای مردان و گاه جلوتر از آنان رسالت انسان ساز خویش را ایفا می کردند. آنان افزون بر انجام فعالیت های معمول در خانه، در سنگر اجتماع نیز در دفاع از ارزش های اسلامی به جان فشانی می پرداختند. ازاین رو شناساندن الگوهای موفق و اسوه های فکری و عملی زنان کوشا در تاریخ اسلام، اهمیت والایی دارد و باید به شناسایی اسوه های دانایی، ایمان و فضیلت همت گماشت. در این میان ام البنین سلام الله علیها ، مادر حضرت عباس(علیه السلام ) از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. به گونه ای که نام حضرت ابالفضل را بدون نام مادرش ام البنین نمی توان در ذهن تصور کرد. نام ام البنین یادآور عظمت عباس و درخشندگی سیمای ابالفضل است. نام او خلاصۀگذشت، ادب، فداکاری، غیرت، محبت و ولایت پذیری بوده است. زندگی این بانوی بافضیلت، مالامال از عشق به ولایت و امامت بود، آگاه به زمان خویش، از جمله کسانی بود که از حریم حسینی دفاع می کرد و مجلس عزای شهید کربلا را برپامی داشت. صفات و ویژگی های فردی ایشان شامل: فضایل اخلاقی، کمالات انسانی، نیروی ایمانی، شکیبایی، بصیرت و... او را به شایستگی، در خانه امامت، بانوی بانوان کرده بود. ام البنین علیها السلام با معرفتی که به مقام اهل بیت علیهم السلام داشت، فرزندانی همچون حضرت ابوالفضل علیه السلام را در دامان خود پرورش داد که تا آخرین لحظات زندگی خویش دست از ولایت نکشیده اند.. خداحافظ صدای صلابت، شیرزن بی نظیر طایفه «بنی کلاب»، مادر فرزندان حماسه، همسر مولا خداحافظ ای مادر زخم های بزرگ! خداحافظ ای مادر کربلا! خداحافظ ای مادر کاروان اسیر! @AFKAREHOWZAVI
بانوی با فضیلت مخدره چمن‌خواه ده سال پس از رحلت حضرت رسول(صلی الله‌علیه‌و‌آله) و حضرت فاطمه (سلام الله‌علیها)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه، علی (علیه‌السلام) تصمیم به ازدواج نمود. لذا به برادر خویش، «عقیل» که نظر و گفته‌اش در علم انساب، حجت و ذهن و سینه‌اش گنجینه‌ای از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده می‌فرماید: «زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.». عقیل، بانو «ام البنین» از خاندان بنی کلاب را که در شجاعت بى‏‌مانند بود، برای حضرت انتخاب کرد. نام او «فاطمه» بود که بعدها پس از ازدواج با حضرت علی (علیه‌السلام) با کنیه‏ «امُّ البنین» (مادر پسران) مشهور شد. پدر و مادرش از خاندان بنی کلاب از اجداد بزرگ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بودند و دارای خوبی‌ها و صفات خانوادگی مشترک بودند. فاطمه، دختری پاکدل وباتقوا بود. فضایل اخلاقی، کمالات انسانی، نیروی ایمانی، ثبات و پایداری، شکیبایی و بردباری، بصیرت و دانایی، نطق و سخندانی او را به شایستگی، بانوی بانوان کرده بود. حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب، پدر ام البنین، مردی شجاع و دلیر و راستگو بود که شجاعت از صفات ویژه اوست. وی از استوانه‏ هاى شرافت در میان عرب به شمار مى‏ رفت و در بخشش، مهمان نوازى، دلاورى و رادمردى و منطق قوی مشهور بود. مادر بزرگوار ام البنین، ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب (از اجداد رسول خدا وامیرالمومنین)، که در تربیت فرزندان کوشا بوده و تاریخ از وی چهره درخشانی را به تصویر کشیده است. بینش عمیق، دوستی با اهل بیت و دوستی با فرزندان در کنار وظیفه مهم مادری و چونان معلمی دلسوز، آموختن باورهای اعتقادی و مسایل مربوط به همسرداری و آداب معاشرت با دیگران از جمله ویژگی های خاص این بانو است. در بسیاری از کتب تاریخی نام یازده تن از مادران وی ذکر شده است که همگی از خانواده های شریف و اصیل عرب بوده اند و به واقع مصداق بارز شجره طیبه می باشند. شجره ای که اصل آن در زمین است و فرع آن در آسمان ها و حاصل و نتیجه این درخت پاک، چهار پسر رشید به نام‌های: «عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان» است. فرزندان «ام‌البنین» همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق «عُبیداللّه‏» فرزند حضرت ابوالفضل(علیه‏ السلام) ادامه یافت.  خاندان این بانو از خاندان‌هاى ریشه‏ دار و جلیل‌القدر بود که به دلیرى و دستگیرى معروف بودند وهر یک در بزرگی و شرافت به گونه ای مشهور گشته اند و مورخان در مورد شرافت نسب «ام البنین» می‌نویسند: «تاریخ پدران و دایی های ام البنین را به ما می شناساند که آنان از سوارکاران شجاع عرب بودند». در مورد نَسب مادری ابوالفضل العباس (علیه السلام) در کتب تاریخی مطالب زیادی هست، شاید بتوان با یک جمله تصویری از خاندان «ام البنین» ترسیم کرد و آن اینکه پدران و مادران و خاندان ام البنین در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعی و بزرگواری پس از قریش، سرآمد قبایل گوناگون عرب بوده اند. عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه «ام‌البنین» به اهل‌بیت(علیه‌السلام) به‌ویژه امام حسین (علیه‌السلام) را ستوده و از او به نیکی یاد کرده‌اند. به‌گفته شهید ثانی و عبدالرزاق مُقَرَّم، «ام‌البنین» به خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود؛ به‌همین دلیل اهل‌بیت نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند. «ام‌البنین» در قبرستان بقیع دفن شده است. در ایران،۱۳ جمادی‌الثانی روز وفات «ام‌البنین» به‌عنوان «روز تکریم مادران و همسران شهدا» در تقویم رسمی کشور نام‌گذاری شده است. @AFKAREHOWZAVI
. 🥀 با ریختن خون عزیز ما/ تأیید شد انقلاب ما. ✍ایران‌پور 🔹 آسمان مقاومت به ستاره‌ای دیگر زینت داده شد. ستاره‌هایی که گرای سعادت می‌دهند. دستانی که به ریسمان ماندگار شهادت چنگ می‌زند و قدم‌هایی که در مسیر خط سرخ عاشورا به سوی جاودانگی می‌روند. سید رضی موسوی، نه آخرین نامی است که بر دفتر ایستادگی ثبت می‌شود که از جمله مصادیق خون‌هایی است که پیر وادی انقلاب جهانی اسلام فرمود بکشید ما را زنده‌تر می‌شویم‌.[۱] زمین‌های آفتاب سوخته دمشق و کران تا کران جبهه‌ مقاومت، شاهد اشک‌ها و لبخندهایی است که این مجاهد ۶۰ ساله در جبهه‌های مردانگی در خاطر زمین و زمان ثبت کرده. از شیرمردان خطه زنجان است و در جای جای هوای مقاومت نفس کشیده از مقر دوکوهه گرفته تا کوچه‌ پس‌کوچه‌های زینبیه. قدم‌های بی قراری که از سنگرهای دفاع مقدس به میدان نبرد با اسراییل کشیده شده و سرانجام در جوار سیده زینب، بر دامن مولای شهیدش آرمید. طوبی و هنیئا له. پی نوشت: [۱]. صحیفه امام، ج۷، ص۱۸۳. @AFKAREHOWZAVI
🔘مادران شهدا، وارثان داغی همیشه نابهنگام ✍️زهرا سعادت مادر،از جنس تسلیم و رضا آفریده شده و مادر شهید،که سالها با درد خود صبور و استوار ایستاده،بانی آرامش دریایی است که روزی همه دارایی‌اش را به موجهایش سپرده و با خیال آمدنش غزلی در شُرُف آغاز سروده است! در برق نگاه مادرشهید،روشنایی مثل باور روشن آب موج می‌زند و گهگاه بر کویر دلتنگی‌اش می‌بارد! مادران معظم شهدا خلوت نشین قطعه خاموش شهرند... ازهمان روزی که پلاکی برای باور به او دادند،آیه‌های یقین به "فتقبّلها ربّها بقبول حَسَن" برایش نازل شد! ای مقیم استوای هجر! با تسبیح پاره شده اشکهایت برایمان "امّن یجیب" بخوان! تا ما ساکنان وادی غفلت،با زمزم واژه‌هایت دوباره بیدار شویم و قصه رشادت در این سرزمین تکرار شود مگر نه اینکه "خرمشهرها در پیش است"!! @AFKAREHOWZAVI
به بهانه سالگرد روزهای عملیات کربلای 4 و تقدیم 153 شهید گلگون‌کفن از دیار الوند. «خط شکن» ✍ایرانپور پای خیالم به سال ۱۳۶۵ باز شده است. سوز سرمای دی ماه لابه‌لای کلماتم موج می‌زند. گردان غواصی جعفر طیار از لشکر نیزارها عبور کرده و به دل اروند زده است. غواصی حکایت دلدادگی‌ست‌. دل به آسمان داده و دست‌هایشان را به سرمای استخوان‌سوز اروند سپرده‌اند. حماسه موج می‌زند، خروش بی‌رحم آب، باتلاقی که قدم‌ها را سنگین کرده و سیم خاردار و خورشیدی‌هایی که قدم‌به قدم از دل آب سربرآورده و حرکت گردان را کند کرده‌اند. رگبارها بی امان بر سیاهی شب باریدن گرفته و لحظه به لحظه، اروند مقتل یکی از غواصانی می‌شود که آرام و بی صدا، در باغ شهادت را دق‌الباب کرده و میهمان بهشت می‌شوند. آتش سنگین شده و کربلا پشت کربلا در جریان است. داغ کربلای ۴ آب سرد اروند را به خروش آورده. «رضا عمادی» طلبه‌ بیست ساله‌ای است که از سنگر فقاهت به خاکریز جبهه آمده و حالا در دل ظلمت شب، مشق عشق می‌کند. خورشیدی‌ها، چنان خارپشت‌هایی آهنی، حرکت گردان را به زحمت انداخته‌اند. رضا عمادی، دستان فداکاریش را به دامن توسل به حضرت زهرا علیها‌السلام گره زده و خودش را روی خورشیدی‌های بی رحم چسبیده به کانال انداخته. نوک تیز آهن یکی‌یکی، گوشت و پوستش را می‌شکافد. حالا اروند دشتی از لاله است. قطره قطره، خون پاک طلبه غواص، اروند را به رودی از جاودانگی در تاریخ شجاعت جوانان ایران گره زده. صدای شکستن استخوان‌های نحیف رضا ست که با صدای بی جانش یکی می‌شود: _ به حضرت زهرا علیها‌السلام قسمتان می‌دهم از روی من عبور کنید بچه‌ها دارند یکی یکی شهید می‌شن. صحرا، یکپارچه روضه است، روضه‌ای مکشوفه، بند بند آرزوهای مادری از هم گسسته می‌شود و شاید در فرسنگ‌ها آن طرف‌تر خواب پدری آشفته. کربلای چهار، کربلای خونین چهار، معبری شد و دست رضا عمادی را به آسمان سپرد. خط شکسته شد و غواص‌ها با تمام درد از روی بدن رضا، همان هم‌رزم خوش‌رو و مهربانشان گذشتند. ردی از زخم بر قلب کربلای چهار به جا ماند. رضا عمادی با لباس طلبگی، آغاز کرد و با لباس غواصی اوج گرفت و راهگشای مسیر نور شد. @AFKAREHOWZAVI
. «قصه ی مادرِ ماه و ستاره ها» ✍م. اکبری نیمه شب از خواب پرید. هنوز هوشیار نشده بود که یادِ خوابش افتاد، خواب عجیبی بود.کمی هم ترسیده بود اما سعی کرد خوابش را به یاد بیاورد. سه ستاره به همراه یک قرص ماه از آسمان در دامانش افتادند. ندایی شنیده شد: فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانی و سه ستاره درخشان پس از رسول، پدرشان سید و سرور همه انسان‌هاست.باز هم ترسی به جانش افتاد ، براستی تعبیر این خواب چیست؟! روز بعد مهمانی به خانه شان آمد، عقیل سه روز مهمان خانه شان بود، طبق رسومات اعراب پس از سه روز پذیرایی و اکرام، مهمان درخواستش را مطرح کرد.اما در خواست عقیل دور از تصور اهل خانه بود. او به خواستگاری فاطمه آمده بود، آن هم از طرف برادرش امیر المومنین علی بن ابی طالب!!!برادرش پس از دوازده سال از شهادت بانویش ، تصمیم به ازدواج گرفته بود، به عقیل سپرده بود برایش همسری دلیر برگزیند. فاطمه در قبیله بادیه نشین بنی کلاب ، پرورش یافته بود، سوار کاری ، تیر اندازی و... آموخته بود، دختری شجاع و دلیر و مهربان و متواضع؛اما این ها تمام ‌کمالات فاطمه نبود، ادب، عشق به خاندان اهل بیت و ولایت پذیری هم در وجودش داشت که لیاقت همسری وصی پیامبر را پیدا کرده بود. روزی که می خواست به خانه امیرالمومنین برود ، زینب سلام الله علیها را صدا زد ، به پایش افتاد و گفت که نیامده جای مادرشان را بگیرد ، به خدمت و کنیزی امام و فرزندانش آمده است.حتی اجازه نداد در خانه اسمش را صدا کنند به احترام دخت رسول گرامی!!! خداوند چهار پسر به او عطا کرد و شد ام البنین! و اما اولین پسرش مثل قرص ماه می درخشید! و شد ماهِ خاندان بنی هاشم... حالا تعبیر خوابش روشن شد! فهمید که برای کاری بزرگ برگزیده شده است و آن هم از طرف بانوی دو عالم صدیقه طاهره! وقتی حسین و زینب سلام الله علیهما سفرشان را آغاز کردند، چهار فرزند خود را با آن ها راهی کرد! باید ماموریت بزرگش را کامل می کرد، فاطمه سه ستاره و قرص ماهش را فدای حسین (سلام الله علیه) کرد! پس از عاشورا ما موریت سخت تری داشت، باید یاد و خاطره ی شهدای کربلا را زنده نگه می داشت برای قرن های بعد؛پس شد اولین بانی روضه های خانگی.در آن زمان خوف و خطر مجلس عزاداری برای امام شهیدش بر پا می کرد،هیئت و مجلس عزا یادگاری مادرمان حضرت ام البنین است! پس از ام البنین همه ی مادران راه و رسم کنیزی خاندان اهل بیت را آموختند، و مقامِ مادرِ شهید وجود یافت. @AFKAREHOWZAVI
. 🔖 بانوی تمدن‌ساز، «بانو ام‌البنین» (سلام‌الله علیها) آمنه عسکری منفرد وقتی حضرت حق تعالی «زن» را خلق کرد، او را مظهر جمال خود در بین مخلوقاتش قرار داد، سپس سهم بزرگی از «تربیت» و «هویت‌سازی» بندگانش را به عنوان تکلیف در اختیار او قرار داد و به واسطه‌ی قبول زحمت در انجام این تکلیف توسط او، بهشت برین را زیر پایش قرار داد. حال اگر زن، جایگاه خود را در آفرینش بشناسد و به قدر ارزش وجود خویش بال بگشاید و در جهت ادای تکلیفش که «انسان‌سازی» است، حرکت کند، تا عرش اعلی بالا خواهد‌ رفت. حال اگر بانویی در این مسیر، همسر و فرزندانش را برای جهاد در راه خدا آماده و همراهی کند، حتماً نقش کلیدی و ریشه‌ای خود را شناخته که از همه هستی‌اش برای رسیدن به معبود می‌گذرد. ​بانوی وارسته، بانو ام‌البنین (سلام‌الله‌علیها) زنی زیبا، عاقله، بااخلاق و ایمانی عمیق و استوار و دارای صفات عالی از خاندان مردان شجاع و نامدار عرب در مناطق حجاز بود که در شرافت و شهامت و دلاوری، سرآمد رادمردان عصر خود بودند و ام‌البنین نیز این اوصاف والا را از آنها به ارث برد و بعد ازدواج با مولای متقیان، آنها را با آموخته‌هایش از خاندان وحی درآمیخت و به فرزندانش آموخت. ایشان با محبتی خالصانه خود را وقف خاندان ولایت کرد و بعد از شهادت فرزندانش در صحرای کربلا، با هنر نوحه‌سرایی و حماسه‌خوانی برای مظلومیت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش، ندای مظلومیت، حق‌طلبی و آزادی‌خواهی عاشوراییان را به گوش مردم می‌رساند. این حماسه‌آفرینی با افتخار به جوان‌هایی بود که در اثبات حق امامت ولیّ زمان به شهادت رسیدند–و همه‌اش اشک ریختن و به سر زدن نیست– آری! روحیه‌ی انقلابی بانوی شاخص، حضرت ام‌البنین (سلام‌الله علیها)، فرزندی چون حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام)، علم‌دار کربلا را تربیت کرد که در راه اعتلای کلمه حق در رکاب امام زمانش ایستاد و جان خود را در راه ولایت تقدیم کرد. آری! بانو ام‌البنین، از بانوان تمدن‌ساز تاریخ اسلام بود، که جایگاه و نقش خود را در نقشه‌ی‌جامع ولیّ زمانش شناخت و جریان‌ساز شد. @AFKAREHOWZAVI