13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«آثار وفای به عهد»
✍زهرا گندمکار
رهرو کسی باش که اهل دل است
تعریف من از عهد و وفا همین است
وفای به عهد، افزون بر اینکه سبب جلب اعتماد عمومی و ایجاد محبوبیت مردمی میشود، از نگاه قرآن، در زندگی مادی و معنوی انسان آثار بسیاری دارد؛ از جمله:
1. سبب فزونی ایمان و ثبات قدم میگردد
2. انسان را در زمره نمازگزاران،مؤمنان حقیقی و پرهیزکاران قرار میدهد
3. سبب اعطای حق شفاعت به وی میشود
4. قرآن کریم در آیات 19 تا 24 سوره رعد، ضمن قراردادن وفاکنندگان به عهد در ردیف: صاحبان عقل و اندیشه، برقرارکنندگان پیوندهای الهی، خداترسان شکیبا و نمازگزارانی که به وسیله حسنات با سیئات مبارزه میکنند، نتیجه عملکرد آنان را در سه جمله زیر توصیف میکند:
ـعاقبتبهخیری و استقرار در باغهاى جاويدان بهشتى؛
ـقرارگرفتن در کنار پدران و همسران و فرزندان صالح خود؛
فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مىگردند و به آنان میگویند: سلام بر شما، به جهت صبر و استقامتتان! چه نيكو است سرانجام آن سراى جاويدان!
#ماه_مبارک_رمضان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«طعم کلمات، بوی ادویهها»
✍فاطمه میریطایفهفرد
موسم عید، وقت رسیدگی به خانه، برای خانمِخانه است. بانویی که قرار است رنگ بهار را به در و دیوار خانه بپاشد، تا کودکانش طعم نوروز را برای ابد در گوشه ذهن بهخاطر بسپارند.
خیلی فرقی ندارد که بانو، دکتر باشد، مهندس باشد، یا حتی نویسنده. هرکه باشد موسم عید، میشود بانوی با سلیقهی ایرانی. اما گاهی دیگر هنرها و مهارتها به کمک بانو میآیند.
خانم نویسنده، مشغول تميز کاری میشود. کارزار سخت اما پرهیجان ادویهها مبارز میطلبد.
هرخانهای کمدی هرچند کوچک را برای ادویهها دارد. اما کمد ادویههای خانم نویسنده رنگ و بوی خاصی دارد. هر کدام از این طعمها اگر به غذا اضافه شود چه میکند؟!
در گنجه ادویهها، گنجهایی از طعمهای بینظیری است که قلمرو فرهنگی بانو را نشان میدهد. گنجه ادویهاش پراست از بوی جغرافیای اسلام، پراست از تمدن کهن ایران.
از هرکجای ایران رنگ و بویی در این گنجه یافت میشود، ادویه سیستان، آچار زابل، ادویه خرمشهر و طعم تند فلافلهایش، عطر گرمصاله آبادان، ادویه مشهد و رایحهی بینظیر بازار سرشور، سبزیهای معطر شمال، خلال بادام و خلالپرتقال قزوین، که یاد سرای سعد السلطنه را تداعی میکند. زعفران و زرشک قائنات، که بانو را به یاد خاطرات شیرین بیرجند میاندازد، شاید هم بابالجواد حرم مطهر یا شاید، کنار بست شیخ طوسی هنگام وداع آخر. بانو با دیدن ارده دزفول، سلامی هم به سبزه قبا میکند و همراه کاروان راهيان نور به مناطق جنگی میرود.
ترخینه کرمانشاه، نویسنده را تا کنار دست کندههای فرهاد میبرد،
فلفل ببر ترکیه، زعتر سوریه، ادویه عراقی.
ادویهها برای آشپز، حکم کلمات را دارند برای یک نویسنده. نویسنده با کمک گرفتن از واژهها مفهوم ذهنی خودش را منتقل میکند. هنگام نوشتن در ذهن نویسنده طوفانی از واژهها رخ میدهد و نویسنده در پی یافتن واژهی خود در بحبوحه این طوفان است. هرچه واژگان نویسنده بیشتر، کلامش شیرینتر. نویسنده گاه ناگزیراست که از محدوده زیستی خود کمی آن طرفتر برود و از مضامین دیگر ملل نیز برای بهتر رساندن کلام استفاده کند.
واژه چاشنی نوشته است. کمکم نویسنده ذائقه مخاطب خود را با قلمش هم سو میکند. درست شبیه آشپزی که غذای سرآشپز را در اول منوی خود جای میدهد.
درست مثل غذای مادرها، که به اندازه همه مادران دنیا، مزه و طعم جدید وجود دارد.
گنجه کلمات برای بانوی نویسنده، حکم گنجه ادویه دارد. واژههای بانوی نویسنده باید مانند گنجه ادویههایش پر باشد از مزهها و رنگها و ذائقهها.
نویسنده برای بیان حق و حقیقت، برای خوش طعم کردن آن، باید به وسعت تنوع مخاطب، به فکر طعمهاى نابی باشد که بتواند حلاوت حق را بهتر بچشاند. خدا کند این اتفاق رخ دهد. برایش دعا کنید.
سال نو مبارک
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پویش #من_خدیجهام5⃣
یک بانو به مثابۀ یک اُمت
✍کبرا خالقی
۱. چه جذْبهای! چه شأن و مقامی دارد خدیجه در میان قریش! چه مال و منالی! چه تجارتی؛ همهی مردم از زن و مرد برگرداگرد او حلقه زدهاند تا از این جاه و جلال برخوردار شوند؛ و خدیجه چه با متانت و سخاوتمندانه بدون ذرهای بُخل، همه را از خوان نعمت الهی بهرهمند میسازد. ناگهان کلامی الهی قلب خدیجه را دگرگون میسازد؛ دیگر خدیجه واله و شیدای این نفحهی الهی است و با تیزبینی و عقلانیتی که دارد، در آن دوران تاریکی و انحراف، آنچنان مجذوب راه حق میشود که در (المستدرک علی الصحیحین، ج3۳، ص۲۰۱) در روایتی آمده است؛ پیامبر فرمود: «خدا را شکر که خدیجه را همسر من قرار داد چرا که من عاشق او بودم».
۲. حضرت خدیجه برای تبیین اسلام، همهی عزت و آبرو و اموال و ثروتش را در راه نشر و دعوت به اسلام خرج کرد و از آن ثروت بی کران و تجارت گسترده چیز چندانی برایش باقی نماند. از سوی دیگر، به خاطر موضع گیرهای سرسختانهاش در برابر اندیشه های ارتجاعی و کفرآلود که زنان قریش به آنها خُو گرفته و مدافع آن بودند؛ ایستاد. زنان قریش گفتند؛ همسرت نسبت به اعتقادات و سبک زندگی ما حرفهایی زده که باعث شده است ما و روسای قبایل و شوهرانمان به ستوه بیاییم. بنابراین رفت و آمد با تو را تحریم میکنیم و جریان شعب ابیطالب از همینجا شروع شد.
۳. آخر همسرش، ادعای بزرگی را مطرح کرده بود. او به گفته مجلسی در (بحار، ج ۱۸، ص۲۰۲) ندای «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا» که رهانيدن انسان از سلطه طاغوتهاست را سر داده بود و این شعار و اعتقاد، مخالف اعتقادات طاغوتی قریش بود. آری، تمام ظلمها، هجمهها و تحریفاتی که در تاریخ نسبت به حضرت خدیجه علیهاالسلام وارد شده به این خاطر است که، اول زنی است که اسلام آورد و از همان لحظه آغاز، ایمانش را با قبول ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام به درجه کمال رساند. رهبر معظم انقلاب میفرماید: «جناب خدیجه (سلاماللهعلیها) حقیقتاً مظلوم است؛ بهخاطر اینکه شَرف همسرى پیغمبر در مورد ایشان داراى یک ارزش مضاعف است؛ دیگران مشرّف به شَرف همسرى پیغمبر شدند لکن این رنجهایى را که پیغمبر در عمدهى دوران رسالت به آنها مبتلا بودند ندیدند.» (۲۰اردیبهشت۱۳۹۵)
۴. او در لبیک به دعوت خدا و اسلام در زمانهای که دنیا سراسر از سیاهی و ظلمات و دعوت به شهوات بود؛ به مثابۀ یک امت، همراه ابوطالب پشتیبان نبوت و ولایت شد و از هیچ تهدید و تحریم و آزاری ترس به خود راه نداد. تا آنجا که زنان قریش نیز او را در هنگامه تولد فرزندش، تنها و بی کس گذاشتند. و خدایی که جبرانکننده است برای به دنیا آوردن فرزندش، چهار زن بهشتی را بر بالینش حاضر و او را شایسته و سزاوار مادریِ دُردانۀ جهان خلقت کرد.
۵. در کتاب در محضر بهجت (ج١، ص ١۵٨) آمده است: «بعد از وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه به پیامبر وحی شد که دیگر در مکه ناصر و یاور نداری از مکه هجرت کن». راز عجیب عاشقی پیامبر نسبت به حضرت خدیجه علاوه بر همۀ شایستگیهایش، ایستادگی و مقاومت مظلومانۀ او در راه خدا و دفاع از ولایت است. او به خاطر دین از همهچیز خود دست شُست تا به عنوان یک زن به تنهایی، الگویی برای تمام زنان تاریخساز و تمدنساز باشد.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّةِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پویش #من_خدیجهام6⃣
«اولین زن»
✍ایرانپور
در عصر سراسر ظلمت جاهلیت، مزین به عفت بود و معروف به طاهره. با ظهور اسلام، آفتاب حمایتش بر این نهال تابیدن گرفت در حالی که همه تیشه عداوت و دشمنی برداشته و بر ریشه اسلام میزدند. نه تنها تمام ثروتش که همه اعتبارش را خرج پر و بال دادن به رسالت آسمانی محمد امین کرد. عشق به محمد با زندگیاش عجین شده و در آسمان محبت او پرواز کرد.
ندای لبیکش به رسولالله در ندای لبیک علی ابن ابیطالب گره خورده و پا در مسیر تبلیغ دین نهاد. هر آنچه داشت را خرج دین کرد. اسلام بدون کمکهای مالی او در مسیر پیشرفت قرار نمیگرفت و شاید دچار اختلال و وقفهای عمده میشد.
کوثر از صدف وجود او، زینت زندگی رسولالله شد و در کنار زنان بهشتی، نامش ماندگار است. در شرافت او همین بس که در رجزخوانی روز عاشورا، مایه افتخار و مباهات سیدالشهدا علیهالسلام است.
نه فقط ثروت و اعتبارش که حتی دستانش نیز سپر سنگهایی بود که از سمت ابوجهل و مشرکان، سوی پیامبر فرود میآمد. [۱]
حاصل زحمات عمر شریفش خانهای شد در بهشت که بنایش از مروارید است که زینتش نور است[۲].
او خدیجه است که در دهمین سال بعثت داغ هجرانش بر امت اسلام وارد آمد و در ردای پیغمبر از دنیا رفت. تا ابد امالمؤمنین است و اسباب افتخار اسلام.
پی نوشت:
۱. مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۴۳.
۲. بلاذری، انسابالاشراف، ج۱، ص۴۰۶.
#ام_المومنین
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پویش #من_خدیجهام7⃣
«بانوی نمونه
حضرت خدیجه سلام الله علیها»
✍️ ف.مرادی
✅️ میخواهم از بانویی بنویسم که معروف به امالمومنین است چرا که سپر سنگاندازیهای قریش به سوی نبیاکرم می شود و وقتی قریش صدای خدیجه را میشنیدند پیامبر را ها میکردند، کسی که تمام اموالش را در راه اسلام خرج کرد، ما انسانهایی را معرفی میکنیم به عنوان نمونه که کاری برای خدمت به انسانیت کردهاند اما عظمت این بانو آن قدر زیاد هست که یک کار نه بلکه خود و مال و جان و آبرویش را برای ولیّ زمانِ خود خرج کرد
🔹️در روایت هست که چهار زن سرور زنان عالم هستند یکی از آنها خدیجه سلام الله علیهاست، چه نقطه اشتراکی بین این چهار بانو هست؟
🔸️آری عفیف، پاکدامن، در عبودیت و در اوج هستند ولی آنچه مهم است این چهار بانو فدایی راه ولیّ زمان خود میشوند و تا پای جان در خدمت ولیّ زمانشان هستند و دست از حمایت ولیِّ خود برنمیدارند.
🔹️آری همه عبادات در یک کفه و حمایت از ولیّ جامعه در طرف دیگر بلکه بالاتر، بدون ولایت عملی مقبول درگاه احدیت نیست، مَثل معروف که نماز بیولای او عبادتی است بیوضو به منکر علی بگو نماز خود قضا کند نه نماز بلکه همه عبادات او بدون ولی مورد پذیرش نیست.
🔸️انسان زمانی میتواند به قله توحید برسد که رابطه قلبی، دلی و زبانی خود را با ولیّ زمانش مشخص کند و طبق معیارِ ولیّ حرکت کند چه انسانهایی که دم از ولایت زدند اما در بزنگاهها سقوط کردند.
🔹️خدیجه سلام الله علیها بانویی است که تا آخر در خط ولایت ماند و بهترین الگو برای زنان عالم شد.
🖤روحش شاد و راهش پررهرو🖤
#ام_المومنین
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پویش #من_خدبجهام8⃣
«سخنی بامادر»
✍ فاطمه نوروزی
سلام مادر عزیزم
چقدر دلم می خواهد که برایم صحبت کنی!
بگو برایم ای آرام جانم
چه عشقی از خداوند در دل داشتی که اینگونه عاشقانه با پیامبرش همراهی کردی
بگو برایم از لحظه لحظه دلدادگی هایت
بگو برایم چگونه عشق ومحبت را در هم آمیختی تا پیامبر خدا را یاری نمایی
بگو برایم باچه عشقی، مشقت ها را تحمل نمودی تا پیامبر خدا تنها نباشد
بگو برایم از دخترت، که بانوی دو عالم است
بگو برایم از نسل پاک ومعصومت
مادرم
ای اولین بانوی تمدن بزرگ اسلامی
مادرم
محبت توست که به زندگیم صفای بی پایان می بخشد
مادرم
ای مهتاب شب هایم
عاشقانه دوستت دارم
🌹 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلیَ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹
#ام_المومنین
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«نوروز باستانی»
✍ راضیه کاظمی زاده
مشغول آماده کردن آخرین سفره ی افطار ۱۴۰۲ می شوم، سفره را می چینم و به رسم هر روز اهل خانه را دعوت میکنم، همه دور سفره می نشینیم، صدای اذان پخش میشود، طبق عهدی که بسته ایم، همه با هم در این لحظه ناب برای ظهور یگانه منجی عالم بشریت دعا می کنیم و با خواندن «اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا» روزه ی خود را افطار می کنیم!
دخترم که امسال روزه اولی است، با صدایی که خوشحالی در آن موج می زند، میگوید:« آخ جون! چند ساعتی بیشتر به تحویل سال نمانده است»!
ناخودآگاه نگاهم به عقربه های ساعت گره می خورد، تنها یک چیز در ذهنم مرور می شود، «امسال هم گذشت اما خبری از مهدی فاطمه عجل الله نشد»!
خیال می کردم با دعاهایی که در سحر و افطار می کنیم او حتما خواهد آمد، اما ..!
با خود میگویم هنوز چند ساعتی مانده است، شاید این سال جدید، سال ظهور مولایم باشد! پوزخندی میزنم و این خیال را از صفحه ی ذهنم پاک می کنم!
اینبار احساساتم کنار می روند و پای عقل به میدان باز می شود، و شروع به چیدن صغری و کبری منطقی می کند برای نیامدنش!
عقل راست می گوید مگر جز دعا برای آمدنت چه کرده بودیم؟! شاید این دعا کردن هم لقلقه ی زبانمان شده است که ناخواسته بر زبان جاری می کنیم، مگر غیر از این است که ما برای آمدن همین «نوروز باستانی» از ماه ها قبل در تکاپوی خانه تکانی و خرید انواع وسایل و لباس نو می شویم؟! مگر غیر از این است که نه تنها ما، بلکه کشورمان برای این عید آماده می شوند و همه با آمادگی کامل به استقبال او می رویم؟!
اما بمیرم برای مهدی فاطمه که قرن ها در انتظار است و کسی هنوز آمدنش را نمی خواهد و حتی به اندازه ی یک «نوروز» که تنها رسمی باستانی است، برای آمدنش هیچ سعی و تلاشی نمی کند!
نه خانه هایمان را تمیز می کنیم، نه فرزندانمان را برای استقبال از او آماده می کنیم، نه حاضریم به خاطرش دست از گناهانمان بکشیم ... و فقط تنها نشسته ایم و دلخوش کرده ایم به دعاهایی که شاید از ته دل باشد، اما...
نمی دانیم که تنها دعا کردن کافی نیست، دیگر باید وارد میدان عمل شویم، باید دست از گناهان و خطاهایمان برداریم، باید دلمان را پاک کنیم از گرد گناهانی که مانع آمدنت می شوند، باید به جایی برسیم که تنها فکرمان این باشد که چه کنیم تا مهدی فاطمه عجل الله بیاید؟! باید خط کش برداریم و هر روز خودمان را محک بزنیم! تا شاید لیاقت پیدا کنیم تا پذیرای حضور مولایمان شویم!
آقای من! بهار بی شما، مانند یک روز آفتابی در وسط زمستان است که کسی با دیدن آفتاب، گمان نمیکند که بهار آمده است!
خواستم، آمدن بهار را تبریک بگویم اما هر چه فکر میکنم، ما بدون مولایمان بهاری نداریم!
به امید آن روزی که همگی به استقبال مولایمان رویم، همانگونه که به استقبال بهار می رویم🤲
#نوروز
#امام_زمان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«خدا نیست؟»
✍نسا خلیلی
حکمران فضای مجازی که حداقل در دو قرن اخیر، کشور متخاصم بوده است؛ خدا یا انسان باتقوا و دلسوزی نیست که بر اساس صلاح انسان، اطلاعات را برای بهبود و رشد او، استفاده کند.
او خصم ما است، دوست ما نیست.
آمریکا و صهیونیسم، دشمنی اثبات شده با ایران دارند و بنابر مکتب لیبرالیسم و آموزههای تلمود، جز بر مبنای منفعتگرایی ژنِ برتر انگارانه خود به چیز دیگری فکر نمیکنند.
صهیون، دشمنی دیرینه خود را با ایران و ایرانیان، در جشن پوریم –مصادف با ۴ و ۵ فرودین ۱۴۰۳ - فریاد زده و میزند و از هیچ ضربهای به ایران دریغ نمیکند.
در اغتشاشات سال گذشته، در نرمافزارهای مختلف حتی برنامهٔ تماشای فیلم اندروید مانند «kmplayer» به طور آشکار آگهی استخدام کارمند اطلاعاتی منتشر میکردند.
آمریکا که جریان آزاد اطلاعات را با همهگیری ابزار خود فریاد میکرد؛ با پیداشدن رقیب، صدای تیک تاکِ عقبگردِ عملی از جریان آزاد را سر داد و با رای دو حزبی دستور به واگذاری تیک تاک به آمریکا را دیکته کرد.
اما صد افسوس برخی، دنبال هموارکردن راه دسترسی دشمن شناختهشده به کلانداده و اطلاعات ایرانیان در جنگ شناختی هستند.
این تذهبون؟
#مجازی
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
پویش #من_خدبجهام8⃣
«من خدیجهام»
✍آمنه عسکری منفرد
محمّدجان لحظهای به من گوش بسپار، من خدیجهام!
از همان ابتدا که تو را و خدایت را و راهت را شناختم و حق را آشکار در وجودت یافتم، شیفتهات شدم، واله و حیران!
میدانی! یقین دارم خدایت نورِ وحدانیتش را برقلبم چنان تابانید که مرا عاشق خود کرد و عاشقِ او به طور قطع، مجذوب تو نیز خواهدشد و من نیز چنین شدم.
تو قبل از بعثت نیز شهرهی خلق بودی به نامِ «محمّد امین» و من به خوبی میشناختمت، اما آن زمان که رسالتت آشکار گشت و تو را در میان خلق، مهجور و بییاور یافتم با خدای خود عهد کردم که هر آنچه از مال و مکنت به من بخشیده، در راه گسترش حق و حقیقت تقدیم کنم تا سهم ناچیزی در نشر حق داشتهباشم.
از خدا که پنهان نیست از تو چه پنهان! از همان روزهای ابتدایی که نفحهی الهی جانم را زنده کرد و نور سیمای تو قلبم را تسخیرکرد، سیل ملامت و طعن ازسوی بخیلان و سران قریش مرا احاطه کرد، همانها که مرا از یاریت منع میکردند و با تمام وجود جلوی پایم سنگاندازی میکردند، اما من با خدایم عهد بسته بودم تا پای جان در این راه بایستم، مال و منال و جاه و مقام که دیگر ارزشی نداشت. اما خدای تو بسیار بخشندهتر از من بود، این را زمانی فهمیدم که دعاهایم مستجاب شد و من لایق همسری بهترین خلق خدا شدم.
محمّدم! میدانی خوشترین ساعت عمرم چه زمانی بود؟ همان روز که خدای جل و علا فاطمه را نور چشمانمان قرار داد. همان روز که طعن و کین و تحقیر زنان قریش جانم را بیش از پیش آزرده ساختهبود چراکه آنان با تحریک همسرانشان سعی در ناامید کردن من داشتند و حتی هنگام تولد فاطمه نیز مرا یاری نکردند و گفتند: «آن روز که ما تو را از یاری محمّد برحذر داشتیم، به ما اعتنا نکردی، او با اعتقادات و اندیشههایش برای همسران ما که سران قریش هستند، زحمت و سختی بسیار ایجادکرد، اما تو با مال و مکنت و آبرویت، از او حمایت کردی، که اگر نبود این حمایت، محمّد اکنون اینچنین قدرت و عزت نداشت. اکنون ما با تو بیگانهایم...» اما آنها ندانستند که خدای تو بزرگتر و برتر از همه آنهاست و مرا با پاکترین زنان بهشتی در آن هنگامه سخت نیز یاری کرد.
جان دل! سختترین روزها در شعبابیطالب را هنوز به یاد دارم. همان روزها و شبهای پرالتهاب و پرتنش که تازه مسلمانان با رنج بیخانمانی، گرسنگی، تشنگی و ناامنی روزگار را سپری کردند و تنها حضور مقتدر تو آرام جان همگیمان بود؛ اما در تمام این لحظات، بزرگترین دلخوشیام این بود که علی بزرگترین حامی و یاور توست، همو که تو را از جان عزیزتر میداند و تو نیز او را که محبوب خداست چون جان، عزیز میداری.
محمّد جان! اکنون که دریافتم عمرم رو به پایان است، بزرگترین غم من، تنها ماندن توست و تنها دلخوشیام این است که «فاطمه» جای مرا برایت پر خواهد کرد.
فاطمه! فاطمه! فاطمه! عزیزِ دلِ مادر! مرا ببخش که در خردسالی از تو جدا میشوم و تو باید علاوه بر تحمل رنج بی مادری، امین و سنگِ صبورِ پدر نیز باشی، اگرچه میدانم این رنج در مقابل آنچه بین در و دیوار برای حمایت از ولایت بر سرِ تو و فرزندت میآید به مراتب سبکتر است. برای تمامِ روزهای بیمادریت دعا میکنم و محمّد را به تو و تو را به خدای محّمد میسپارم.
#ام_المومنین
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI