eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
724 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
204 ویدیو
17 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوچرخه بازها ✍طیبه فرید اولین بار که بابا برای تنها برادرم دوچرخه خرید او خیلی کوچک بود.مادرم که تا آن روز در کوچه را سه قفله می کرد که مبادا پسر آفتاب مهتاب ندیده اش توی کوچه از بچه ها فحش یاد بگیرد یا با بقیه برود توی جوی آب حالا باید زمین خوردن ولیعهد را تماشا می کرد.بابا برای چرخ دوتا کمکی گذاشت تا برادرم کم کم رکاب زدن را یاد بگیرد.او کم کم یاد گرفت ایستادنی هم رکاب بزند.اما همه اینها با اطمینان به وجود کمکی بود.چند ماه بعد وقتش رسیده بود که بابا چرخ های کوچک کمکی را باز کند.برادرم کم و بیش زمین می خورد.اکثر اوقات یا سر زانوی شلوارش پاره بود یا ساق پایش زخم و زیل و کبود....کمی طول کشید که بدون نگرانی رکاب بزند و تعادلش را حفظ کند اما وقتی از این مرحله گذشت شده بود یک بایسیکل ران حرفه ای. او آن قدر خوب رکاب می زد که می توانست یک بچه دیگر را ترک دوچرخه اش سوار کند. مخلص کلام اینکه قصه دوچرخه بازْ شدنِ برادرم قصه این روزهای ماست.توی بازار داغ انتخابات دارند کمکی های چرخ تشخیصمان را باز می کنند.فلان‌عالم گفته به فلانی رأی بدهید ،فلان چهره گفته به فلانی رأی ندهید..... وما سفت چسبیده ایم به کمکی هایمان و دل کندن از آن ها برایمان عذاب آور است.تیزی تردید می نشیند توی زانوی تشخیصمان وزخم و زیلی اش می کند.زخم ها می سوزند....وما کم کم باورمان می شود که این مسیری ناگزیر است.برای آدم بالغی که بلد است ایستاده رکاب بزند کمکی معنایی ندارد. باید یکی دو بار زمین بخوریم و قالب های ذهنی مان بیفتد وبشکند تا حرفه ای بشویم.یکروز بچه هایمان ترک دوچرخه ما می نشینند و ما برایشان می گوییم که آدم ها از یک جایی باید کمکی هایش را باز کند تا حرفه ای شود..... @AFKAREHOWZAVI
. 🔖جانم وطنم ✍ فاطمه مهدوی من دوست دارم به جای نق‌زدن و دنبال مقصر گشتن، خودم برای امورم دست به کار شوم و یک جا ننشینم تا دیگران برایم تصمیم بگیرند. اصلا این شیوه زندگی اجتماعی، با غیرت و خلق و خوی ایرانی‌ام سازگار نیست. یک ایرانی هیچ‌گاه دست روی دست نمی‌گذارد تا ذره‌ای از صلابت و اقتدار وطنش کاسته گردد. من می‌خواهم به دنیا ثابت کنم که یک ایرانی اجازه‌ی دخالت در امور کشورش را به بیگانه نمی‌دهد و خودش امور کشورش را رقم می‌زند و برای کسب سبک و روش صحیح زندگی، فقط به فرامین الهی متمسک می‌شود. من به تمام دنیا نشان خواهم داد که مردم ایران، با تمام اختلاف سلیقه‌ها و با وجود نظرات و عقاید مختلف، باز هم در همه‌ی شرایط، کنار هم و دوشادوش هم، یک تن می‌شوند برای جان شیرینشان، ایران و هیچ عرصه‌ای را برای جولان دشمنان خالی نمی‌گذارند. جلوه‌هایی از زیبایی و شکوه حکومت مردم‌سالارِ اسلامی ایران، در همین انتخابات‌ همیشه رقم خورده و می‌خورد. همه‌ی اقشار جامعه، اعم از دارا و ندار، پایتخت‌نشین و دور از مرکز، روستایی و شهری، پیر و جوان، تحصیل‌کرده و کم‌سواد، زن و مرد، همه با شوق و علاقه و قلوبی مملو از عشق به وطن پاکشان، شناسنامه به دست، پای صندوق آرا حاضر می‌شوند و در همان پای صندوق گور دشمنان را کنده و مدفونشان می‌کنند. و اما رای‌اولی‌ها، چه نوباوگان پر حرارتی که خون تازه‌اند به شریان جامعه و ملائک بدرقه‌شان می‌کنند تا آن شریف‌زادگانِ شریف، با نوک انگشتانشان، دهان کثیف خبیثان روزگار را بدوزند و حسرت از همه‌ی رنج و خرج، برای منحرف ساختن آنان را نصیب دل‌های سیاهشان کنند. من منتظرم تا وفا کنم به عهدی که با خونم برای جانم بسته‌ام، دل در دلم نیست تا برسد روز عمل به تکلیف و وظیفه، لحظات آغازین روز موعود،با استعانت از خدای قادر، نیت خواهم کرد به نابودی دشمنان اسلام، وضو خواهم ساخت تا نوری شود بر وجودم و جامه‌ی آراسته بر تن خواهم کرد که لباس رزمم خواهد بود و پای اخلاص در کفش عزم و اراده فرو برده و گام را استوار بر مسیر سربازی برای وطنم قرار خواهم داد. در هر گام با خود لبیک خواهم گفت به دعوت پروردگارم و سرود ظفر زمزمه خواهم کرد. مدارک نشانگر از هویت پرافتخارم را با دستان راستین بر اعتقاداتم، تحویل داده و برگه‌های تعرفه که همان تیرهای زهرآلود برای چشمان خیره شده‌ی بدخواهان است را به دل صندوق انداخته و انگشت می‌زنم سند ارادت به وطنم را. این کمترین کاری است که در این رزمگاه از من برمی‌آید و این سربازی ناقابلِ من کجا و سرباختن شهدای جان‌باخته‌ی وطنم ایران کجا! @AFKAREHOWZAVI
. درد دل کمی سیاسی ✍ز.ملکی در این مدت کارزار و تبلیغات کاندیداهای ریاست‌جمهوری، برای همه‌ی این بزرگواران «مردم عزیز ایران» بودیم. فرقی هم نمی‌کرد که سخنشان از دل برمی‌آید، یا برای جمع کردن رأی است که عزت پیشکش می‌‌‌کنند! و آیا واقعاً عزت ما را باور دارند و برای حفظ آن خواهند کوشید، یا اینکه آن را لگدمال کرده و مچاله‌شده‌اش را به دشمن هدیه خواهند کرد. ما همان مردمی هستیم که نزدیک نیم قرن این عزت را زیر سایه‌ی ولی فقیهمان در مشت گرفته و محافظت کرده‌ایم. همان مردمی که آگاهانه و با بصیرت برای مملکتمان دل سوزاندیم و همان‌طور که در پشت خاکریزها جان‌ها و دل‌ها تقدیم کردیم و سنگرها را خالی نگذاشتیم و از فتنه‌ها هم نهراسیدیم، سنگر رأی را نیز هرگز رها نمی‌کنیم. در مدت این نیم قرن با اینکه گاهی به‌خاطر خیانت عده‌ای، گرگ‌هایی در لباس میش روی کار آمدند و برای زمین زدن ایران عزیزمان طرح‌ها ریختند، اما طرحشان به لطف خدا ناتمام ماند و همیشه جبهه‌ی باطل متحمل شکست بوده‌است. حالِ اکنون ما شبیه همان وقتی‌ست که منتظر خبر سلامتی خادمان ملت بودیم و دلمان می‌خواست دعاهایمان مستجاب گردد، اما مصلحت خدا طور دیگری رقم خورد و رسیدیم به امروزی که چشممان به مصلحت دیگری از خداوند است. اما خداوند آن را به دست خود مردم سپرده، که یا سرسپردگی، ذلت و هضم در دشمن را انتخاب کنند، یا اینکه با انتخاب درست و اصلح، از عزت‌ و اقتدار خویش دفاع نمایند. همه‌ی ما در انتخاب آزادیم و به اقتدار میهن و ملت‌مان رأی می‌دهیم و کسی را رئیس‌جمهور خود می‌دانیم که آن را مهم‌تر از استراحت و خواب و نان شبش بداند، نه کسی که «حرم جمهوری اسلامی» را اسیر مصلحت‌اندیشی یاران غربی خود نماید و خدای نکرده راه شهیدان خدمت ناتمام بماند. @AFKAREHOWZAVI
. «چله خدمت» ✍سیده ناهید موسوی همه کارهای آدمیزاد که نباید معامله بُرد بُرد و دنیوی باشد. من به شدت معتقد به کارهای«قربةً الي الله»هستم،یا تعبیری زیباتر که شهید آوینی می‌فرماید؛« کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید!» چله خدمت که برای بزرگداشت خدمات مخلصانه و صادقانه ، به همت بزرگوارانی مردمی، از مردم برای مردم بوده است با این شعار که هشت میلیون خدمت در چهل روز به نیت شهید رئیسی انجام شود. معلمی رایگان تدریس خصوصی می‌کند، مهندسی نذر کُتب آموزشی کرده و بانویی خانه‌دار نان محلی می‌پزد و... فارغ از تحصیلات و شغل همین‌که قدمی برای ترویج سنت حسنه خدمت به خلق خداوند که سیره همه معصومین علیهم‌السلام برداشته باشید کافیست تا بذر مهربانی و همدلی، انسانیت و نوع دوستی را درقلوب هم‌وطنان خود بکارید تا ثمره و میوه آن را پیش روی خود ببینید. برای کار خیر هرگز دیر نیست در هر زمانی با اندک داشته های خود می‌توان سیلی از برکات را جاری کرد. میلیون‌ها خدمت و خدمات متنوع برای هموطنان در اقصی نقاط کشور بلاعوض و دلی انجام شده‌است. اینکه بعضی پویش‌های فضای مجازی فرصت کارخیر و ثواب زیادی برای ما فراهم می‌کنند باید بهترین استفاده را از آن‌ها ببریم‌. اصلا نباید فکر کنیم اگر کمک و خدمت خود را علنی کنیم «ریا» می‌شود، گاهی لازم است موضوعی را بولد و تکرار کنیم که اشتیاق و علاقه دیگران هم برای شرکت در کار خیر چندین برابر شود. چهل روز از شهادت رییس جمهور فقید ما گذشت، شهادتی که اثرات پُربرکتی برای مردمان این سرزمین داشت و این پویش تنها ذره‌ای از آن خیرات است و خدمت هم‌چنان ادامه دارد.
. ساعتی بیش نمانده ✍فاطمه میری طایفه فرد لای پنجره باز است. بچه‌های مجتمع دارند مناظره بازی می‌کنند. یکی جلیلی شده، یکی قالیباف، یکی پزشکیان... خوب هم گوش کرده‌اند مناظرات را. اهل تکه انداختن هم هستند. شهید روحانی را دست گرفته‌اند و دارند به دنیای بزرگترها می‌خندند. دنیای قشنگی دارند. سن‌ّ آن‌ها تا رأی دادن فاصله دارد، اما رأی آنان پزشکیان نیست. آن‌ها سر جلیلی و قالیباف می‌جنگند. کار به جایی نمی‌رسد، الان تصمیم گرفتند که "سنگ کاغذ قیچی" راه بیندازند و یکی را انتخاب کنند. ◽◽◽◽◽ کاش دنیا به قشنگی دنیای کودکان بود. کاش این شنبه‌ی آمدنی خبر از پیروزی جبهه انقلاب بدهد. نه این که دور باشد این آرزو که مجبور باشم کاش بیاورم، نه! کاش واژه آرامی بود برای روح پر تلاطمم. این آرزو در دست‌مان است اگر این لحظات را قدر بدانیم. ◽◽◽◽◽ به امید لحظات شیرین در شنبه. به افتخار نشان‌دادن یک دموکراسی واقعی، واقعی‌تر از تمام رأی‌های الکترال، به شیرینی چشاندن طعم ولایت به کام کشورهای منطقه، به امید حرکتی منطقه‌ای برای خلاص شدن از شر خاندان‌ها و خلیفه‌ها، به امید رسیدن به همه امیدها، پای صندوق رأی می‌رویم. دقیقا ما همین جا ایستاده‌ایم در قلب خاورمیانه. انتخابات ما دل‌های جوانان منطقه را بیدار می‌کند. تلنگر می‌زند، نیشگون می‌گیرد پهلوی لمیده آل‌های وبال را. حیف است در این میانه کارزار، کوچک بیاندیشیم. ما فرزندان بعد از وعده صادقیم. ساعتی بیش نمانده، به میدان بیاوریم تمام خسته‌ها را. @AFKAREHOWZAVI
. در تبم ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد در تبم، در سوزم، در گداز. خدایا می‌بینی با من چه کرده‌ای؟ این چه حبّی است که مرا این‌گونه کرده؟ همان که خودت حلالش کردی، همان که خودت در وجودم تعبيه کردی. آیا درمانی هست؟ خدای مهربان مثل من زیادند، هم کیفی هم کمیّ. هم امشب و هم همه شب‌ها. خودت به حال ما رحم کن. ما به محبتت دل بستیم. ما به ولایت تو سر خم کردیم. خودت نگهبان این عزیز کرده‌‌ی ما باش. هم برای خودمان هم برای دین خودت و هم برای همه ستم‌دیدگان. من‌ که حسن زاده آملی نیستم الهی‌نامه بنویسم. دارم دست و پا می‌زنم برای حرف زدن با خودِ خودت. خودت که مشرفی به حالم، به آن‌چه می‌خواهم به زبان الکن بیاورم و نمی‌آید. خدایا خودت اجماع کن بین آن‌چه بهترین سهم ایرانم است. خدایا این میم مالکیت را از من، از ما مگیر. @AFKAREHOWZAVI
. دلتنگی برای دو شهید... ✍زينب نجیب در تمام لحظات امروز در بحبوحه‌ی بحث‌ها و گفتگوها، یاد و خاطره دو عزیز از جلوی چشمم کنار نرفت! یکی شهید رئیسی عزیز و بزرگوار که از لحظه‌‌ی رفتنش، داغی بر دل گذاشت جبران ناپذیر. خلاء حضور او را بیش از پیش احساس می‌کنم... و دیگری شهید بروجردی عزیز آن‌هنگام که در بحرانی‌ترین لحظات جنگ، وقتی از او خواستند که برای اجرای یک تصمیم در فتنه‌ای ترکیبی، جمله‌ای از امام بگوید تا شاید قائله بخوابد، در چشمان هم‌رزمش خیره شد و با آن لبخنده زیبای پر از مهرش گفت: "رفیق...! من باید برای امام هزینه بشم نه امام برای من" چقدر این چند روز شاهد بودیم که بجای تبیین بیانات آقا در مسیر شناخت شاخص‌های اصلح؛ اغلب تکه‌ای از آن برای معرفی و تبلیغ کاندیدای مورد نظر هر جناح استفاده می‌شد. یک کلمه "باتقوا بودن" برای یک جا برجسته می‌شد و مثلا "کارآمدی" برای جای دیگر... یادشان رفته بود که کاندیدا خود را باید به شاخص‌ها نزدیک کند نه شاخص‌ها برای تبلیغ افراد... امیدوارم انتخاب فردا، مسیر رشد را بسوی شبیه‌شدن هرچه سریعتر ما، به معیارهای انقلابی، فراهم کند. @AFKAREHOWZAVI
. همچنان می‌سوزد ✍ نسا خلیلی دلم برای انقلاب می‌سوزد. انقلابی که شعارهایش جهانی شده است، اما در داخل به بهانه‌های مختلف ادعا می‌شود که این گفتمان هرچه ناب‌تر خریدارش کمتر است. دلم برای بچه‌های انقلاب می‌سوزد، که به هواخواهی نظام، مرغ عزا و عروسی انتخابات می‌شوند و همیشه از آن‌ها انتظار است که باشند ولی کوتاه بیایند، تا خاکستری برباد نرود. دلم برای خودمان می‌سوزد که دنبال کار جهادی می‌رویم ولی به وقت نظرخواهی، کسی ما را داخل آدم حساب نمی‌کند؛ چرا که با عشق وطن نشان دادیم که همیشه پای نظام هستیم. دلم می‌سوزد که سرمایه‌های انقلاب، به بهانه‌های نه‌چندان صحیح در چنگال شایعات پر پر می‌شوند. هرچند که زمزمۀ شهید آوینی را هم می‌شنوم که می‌گوید: «حزب‌اللهی بودن را با تمام تراژدی‌هایش دوست دارم.» @AFKAREHOWZAVI
🗳  توئیت دقایقی قبل KHAMENEI.IR: مردم برای شرکت در انتخابات تنبلی نکنند پُست | ‏مردم برای شرکت در انتخابات ‎ نکنند بی‌اعتنائی نکنند دستِ‌کم نگیرند در همه‌ی گوشه‌های کشور شرکت کنند. مشارکت فقط مال شهرها نیست؛ مال شهرهای بزرگ نیست؛ در انواع مراکز جمعیّتی، روستاها و بخشها مردم باید در ‎ شرکت کنند تا ‎ در دنیا ‎ بشود. 📲 سایر پست‌ها را از اینجا ببینید
🗳 چگونه نزدیک‌ترین صندوق رای‌ را پیدا کنیم؟ 📌مردم می‌توانند از طریق پیام‌رسان‌های ایتا، گپ و ویراستی نزدیک‌ترین شعبۀ رای‌گیری به محل خود را روی نقشه پیدا کنند. ◻️ برای پیداکردنِ شعبه‌ها روی نام این پیام‌رسان‌ها کلیک کنید @AFKAREHOWZAVI
. 🔖اجماع ملت ایران ✍آمنه عسکری منفرد امروز در ۸ تیر ۱۴۰۳ و هنگامه آزمون انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، اجماع ملت غیور و انقلابی ایران، رای به ایران قوی، سربلند و متحد است. رای ملت ایران، تقویت جبهه‌ی مقاومت است، چون رییس‌جمهور منتخب ملت ایران، می‌تواند با افزایش قدرت منطقه‌ای و جهانی ایران، آینده ی روشن، مقاوم و مقتدر برای منطقه در مقابل مستکبران عالم را تعیین کند. رای مردم عزیز ایران، حرکت با قدرت به سمت قله‌های تمدنی است، چون می‌داند رای او، علاوه بر تاثیر ملی، تاثیر تاریخی هم دارد. رای ملت ایران به فردی است که خادم ملت باشد و برای حفظ عزت و استقلال جمهوری اسلامی ایران؛ شجاع، بصیر، خستگی‌ناپذیر و آگاه باشد و در یک کلام رای ملت ایران، و است. @AFKAREHOWZAVI
هوالمحبوب⚘️ من زمینم روی دست آسمان برخاسته قدرِ ماه آسمان را رنگِ خاکم کاسته نامم ایران است بردارم سر از زانوی خاک مادرِ دنیا منم آری من این بانوی پاک با درختان نخستین زمین هم‌ریشه‌ام زیر سقف آسمان خوابیده شیر بیشه‌ام من زمینم زیر نور آفتاب دیگری با گیاهانی که می‌نوشند آب دیگری با جگرپروردگان آذری تا مازنی دورم از اندیشه‌ی ناپاک یا اهریمنی دایه‌ی ملّاح و جاشوی لبِ دریانشین مادر چابکسوارِ ترکمن‌صحرا نشین آه فرزندان من بی‌تاب نام مادرند کرد و لر یا پارس باشند و عرب، نام‌آورند آه فرزندان من از تات و گیلک تا بلوچ آه فرزندان من در شهر یا صحرای کوچ هر زبانم را به شعر آورده و هم‌مهین‌اند دامن مادر به دست و شیرخواران منند من زمینم، سرزمین لاله‌های غرق خون سینه‌ی من لاله‌زار و رنگ شیرم لاله‌گون پ‌ن: که پایِ درد تو نشستن، افتخاری‌ست ایرانِ من! @shaeranehowzavi