🔖روایت دیدار حضرت ماه
صبح روز ۲۹ آذر ۱۴۰۱ همهی خانوادههای شهدای آن حادثهی بزرگ آمده بودند. حادثهی تلخ و در عین حال پُرشکوه حرم مطهّر حضرت احمدبنموسیٰ شاهچراغ، که یک حادثهی ماندنی در تاریخ است.
همهی حضار دور تا دورِ حسینیه چشم انتظار دیدار روی حضرت ماه بودند. نمیدانم تا به حال در این فضای سراسر نور ورحمت نفس کشیدهای یانه؟ لحظه لحظهی حضور در این حسینیه، بوی عطرِ رحمت میدهد، گویی عِطرِ حضور امام خمینی (رحمت الله) مانند نامش فضا را عطرآگین کرده است.
به گواه دیده، همهی حاضرین در این مهمانی، از روز واقعه تا کنون سالهای سال بزرگتر و قویتر شده بودند و نگاههایشان نافذتر و عمیقتر از قبل. تصویر شهدا در قابها در دستانِ حاضرینِ داغدار جلوهگری میکرد، اما روحِ بلندشان ایستاده به صف، دستِ احترام به سینه، برای استقبال از حضرت یار. خوب که گوش میکردی هلهلهی حضور ملائک در پیش پایشان را میشنیدی. شمیمِ عطرِ یاسِ فاطمیه فضا را پر کرده بود. آخر این حسینیه، عهدِ دیرین دارد با مادرِ سادات در این ایام. اگر چشم دل داشتیم حتما حاج قاسم شهید را هم در جمع شهدای حاضر میدیدیم، چرا که او هم انسی شیرین داشت با حسینیه و مولایش. به گمانم در یکی از همین روزهای فاطمیه، امضای تذکرهی شهادتش را از مادر سادات گرفته باشد.
قطرههای اشک حاضرین به دنبال بهانهای برای سرازیر شدن بر روی گونهها، در چشمها بیتابی میکرد و قلبها به انتظار در سینه میکوبید. چه خوش مجلسی بود، مجلس عِطر گل صلوات تا سرآید انتظارِ دیدارِ رویِ ماه.
دقیقهای گذشت. انتظارها سرآمد و چشمهی نور تابیدن گرفت تا ستارههای حاضر در مجلس، از تلألوءِ وجودش منور گردند. همه از فرطِ شوق، سراپا گوش شدند تا بشنوند کلام مولا و دیده گشتند تا سیراب شوند از دیدن روی ماه. آخر به رسم همیشگی ولایت، پدری میکند برای فرزندان شهدا که تاب آورند، ندیدن و نبوییدن و نبودن پدر را، تا مادران شهدا لب به سخن گشایند و به زبان مادری، تمنا کنند دعای صبر بر ندیدن فرزند را و التیام بخشند داغِ جگرِ پدران و همسران شهدا را و امروز پدری که خود جانباز این حادثهی عظیم بود، حسرتِ دوری از فرزندِ خردسال شهیدش را که همنامِ علیاصغر حسین (علیه السلام) بود، ندبه میکرد و میگریست و میسوخت...
و جگرسوزترین لحظه زمانی رخ نمود که حضرت مولا، خطاب به این همه اشک و آهِ جگرسوز، پدرانه فرمود: «یکی از بزرگترین غصهها و ناراحتیهای ما، این است که شما خانوادهها و مادران شهدا را اینطور بیتاب میبینیم.» و آه از دلِ آقای مظلوممان، وقتی داغِ آرتین ۵ ساله را سختتر و طاقتفرساتر از همهی داغهای این حادثه دانستند. چرا که اینک او بیتابِ دیدارِ رویِ مادر، برادر و پدر بود و تنها مونسش خواهری نوعروس است که باید صبر ِزینب (سلام الله علیها) داشته باشد که تاب آورد بر این همه مصیبت و راوی شود این حادثهی عظیم را که تاریخ بداند، شیعه از نسل زینب است. هم او که در نیمروزی ۷۲ لالهی پرپر دید، حقیقت را بر سر نیزهها دید، امامِ تبدار در بند و غل و زنجیر دید و حامی کاروان مُخَدَّرات اسیر گشت، اما کمر راست کرد به بر هم زدن مجلس یزید و رسوا ساخت، سیاهرویان و سیاهدلانِ حادثهی کربلا را.
و امروز رسالتِ روایتِ حادثهی عظیم شاهچراغ چون واقعهی عاشورا، تکلیفی است که حضرت ولی بر عهدهی تک تک عاشقانش قرار داد، تا چهرهی حقیقی کفار و منافقین و دواعش در عالم رسوا گردد و جهان آمادهی پذیرش حکومت مهدوی گردد.
✍️آمنه عسکری منفرد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴شعر فاطمی
دور سر مولا که پَرِ فاطمه می سوخت
دشمن به تلافی، در و یک سینه به هم دوخت
تا گفت: علی بر همه ی خلق امیر است
از خشم، عدو ضربه زد و شعله برافروخت
✍️زهره قاسمی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
▪️فاطمه سلاماللهعلیها سیاسیترین زن تاریخ اسلام است
✍️سارا سادات پاد
▪️در مسیر پر خطر کنشگری اجتماعی و سیاسی، کودکان خود را نیز همراه خود می برد ولی این حضور، بهانه فراموشی نقش مادری فاطمه هم نشد و کودکانش درس حقطلبی وحقخواهی و حقگویی را در کارگاه عملی مادر آموختند.
رفتارهای خشونت آمیز علیه مادر و مجروح شدن تن نازنین مادر را می دیدند و این فاطمه بود که به کودکانش آموخت برای حقطلبی و شایستهسالاری جان، بهایی هم تراز است.
اینگونه و به قیمت همه دارایی خود یعنی جان خویش، حضور خود را در برشی از تاریخ برای اجرای عدالت و حکومت صالحان وشایستگان تصویر کرد.
▪️ندبههای فاطمه، کنار قبر پیامبر نه فقط از دلتنگی دخترانه، بلکه برای میراث فرهنگی بزرگِ پدری مهربان و سخاوتمند بود که آن را برای همه بشریت به ودیعه گذاشته بود و فاطمه نگران همه بشریت در قرنهای آتی بود. کسانی که در سایه یک کژروی خودخواهانه در بخشی از تاریخ، از چشیدن طعم دلپذیر حکومت علوی محروم میشدند و احتمالا ناخواسته و پیوسته در مقابل ناشایستسالاری منفعل میشدند.
🔗متن کامل در صفحه پایگاه تحلیلی عصر زنان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖درد دلی با خدا
بغضی نفسم را گرفته
و خفگی بر گلویم چنگ انداخته!
این روزها بارها قلم بردست گرفتم تا بنویسم از مادر،
اما اشک امانم نمیدهد...
چگونه بنویسم از فاطمه؟!
از آن آفریده از نور عظمت حضرت حق،
از سبب خلقت آسمان و زمین و عرش و کرسی و انس و جن و ...
از کسی که نامش را تو برایش انتخاب کردی،
از کسی که انبیا و اوصیا برای نجات از مشکلات به ایشان تمسک میجستند،
از نامی که بر ساق عرش و درهای بهشت نوشته شده،
از عصمت الله
از درجة الوسیله
از اولین ورودی بهشت
از بالاتر از پیامبران
از ذوی القربی
از بضعة الرسول
از ام ابیها
از کوثر
از لیلة القدر
از مشکات
از کوکب دری
از محدثه الجبرئیل
از سرور زنان عالم
از بوی طوبایی که پیامبر از او میشنید
از کسی که شفاعت امت، که مهریه اش شد
از صاحب مصحف
از کسی که در سوگ پدر ، جبرئیل تسلایش میداد.
از که بنویسم
که اگر قرار بر نوشتن باشد، قلم ها و جوهر ها کفایت نمیکنند.
خداوندا
بامحبوبه ات چه کردند؟!
همیشه با خود میگویم اصلا کاش همه ی اتفاق هایی که شنیده ایم، دروغ باشد...
انشاءالله که نه دری بوده و نه کوچه ای!
نه آتشی و نه مسماری!
نه بغضی و نه ضربه ای!
مگر میشود باشند و بشنوند و ببینند و دم برنیاورند؟!!
خداوندا
چه کردند با فاطمه ات، که مرگ را بر بودن کنار مولای خود ترجیح میدهد؟!
خدای من
داغ اینقدر سنگین است که باید اول به خودت تسلیت گفت.
خدایا تسلیت...
✍️زهره قاسمی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔖 آری! فاطمه، فاطمه است.
🏴 اگر روزی ابعاد شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) برای ذهنهای ساده و چشمهای کوتهبین انسانها آشکار میگشت، ضمیرِ روشن و فطرتِ الهی، قطعاً گواهی میداد که او سرور همهی زنانِ عالم است؛ چراکه «فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) فجرِ درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت، ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستارههای فروزان ولایت قرارگرفته است.»(بیانات رهبر انقلاب، ۳۰ مهر ۷۶ ).
🏴 بانویی که در ۱۸ سالگی به درجهی والایی از مقام طهارت، مقامات معنوی، عرفانی و حکمت میرسد. با قدرتِ تحلیلِ مسائلِ سیاسی و آیندهنگری، قدرت برخورد با عظیمترین مسائل زمان خود را دارد. فاطمه مادر حسنین (علیهماالسلام) است، آنها که سید و بزرگ اهل بهشت هستند و در دامان پاکیزهی مادری تربیت شدند که به عنوان «اسوه» مطرح میشود. «فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه و در طول دوران زندگی زناشویی، علی (علیهالسلام) را به خشم نیاورده و حتی یک بار هم سرپیچی نکرده. در محیط خانه یک همسر و یک زن است، آنگونه که اسلام میگوید.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۵ آذر ۷۶).
🏴 نکتهی مهم در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسولاکرم (صلیاللهعلیه وآله) از طرف دیگر است. او به مسجد میآید، سخنرانی و موضعگیری و دفاع میکند، حرف میزند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگیناپذیر و محنتپذیر است. همچنین ایشان یک عابد شبزندهدار، قیامکنندهی لله، خاضع و خاشع برای پروردگار است. در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیایکهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت میکند. جمع کردن این ابعاد در وجود یک انسان، نقطهی درخشانِ زندگی فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) است. «بعضی گمان میکنند انسان عابد، متضرّع و اهل دعا و ذکر، نمیتواند یک انسان سیاسی باشد؛ یا بعضی خیال میکنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فیسبیلالله حضور فعال دارد؛ اگر زن است، نمیتواند یک زنِ خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمیتواند یک مردِ خانه و دکان و زندگی باشد. خیال میکنند اینها باهم منافات دارد. در حالی که از نظر اسلام، این امور نه تنها منافات و ضدیت ندارد، بلکه شخصیتِ انسانِ کامل را میسازد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۲ آذر ۶۷).
🏴 آری! فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از جهت «خردمندی»، «فرزانگی»، «عقل و معرفت» الگو و سرمشق است. از بُعد «عبادت و مجاهدت»، «حضور در صحنهی تصمیمگیریهای عظیم اجتماعی»، «خانهداری»، «همسرداری»، «تربیت فرزندان صالح»، سرمشق و الگو است. زیرا زندگی این بانوی بزرگ اسلام نشان میدهد که زنِ مسلمان، برای ورود در صحنهی سیاست و میدان کار و تلاش و نیز ایفای نقش فعال در جامعه، همراه با تحصیل، عبادت، همسرداری و تربیت، میتواند پیرو فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) باشد. اکنون مضمون جملات معروف دکتر شریعتی در مورد این بانوی بزرگوار معنی پیدا میکند، آنجا که قلم چنین نگاشت؛
«فاطمه، فاطمه نیست؛ چون دختر خدیجهی کبراست، چون همسر و همسنگ علی (علیهالسلام) است، چون دختر پیامبر عظیمالشأن اسلام است، مادر حسنین و مادر زینب کبرا است. «اینها همه هست و این همه، فاطمه نیست.» آری! با وجود این همه فضیلت، کاملترین وصف برای نشاندادن ابعادِ وجودِ این بانوی بزرگوار اسلام این است؛
«فاطمه، فاطمه است.»
✍ آمنه عسکری منفرد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
▪️باید بروم
دیشب این موقع، مادر نشسته بود، غمگین بود، مریض بود اما لبخند میزد.
مادر نشسته بود، موهایمان را شانه میکرد، دستهای مجروحش را روی صورت حسین میکشید...
دیشب این موقع، حالمان خوب بود، غم داشتیم، اما مادر هم داشتیم...
برخلاف امروز که از وقتی که مادر رفت، پدر گوشهی خانه نشسته ، زانو بغل کرده ،زل زده به دیوار. گریه نمیکند اما ....
دلم میخواهد میخ و در را از جا بکنم اما توانش را ندارم...
دلم میخواهد برخیزم و محسن را ...
نه اصلا خود مادر را...
اما نمیتوانم..
تنها کاری که از من چهار ساله برمیاید این است که حواسم به لیوان آب بالای سرحسین، به لباسها به تعداد کفنها باشد...
گاهی وقتها که نگاه پدر خیلی خیره میماند، صدایش میکنم، نگرانش هستم..
گریهی خودم بند نمیآید ،اما چاره چیست؟
من بزرگترین زن خانه هستم...
من باید مثل مادرم، برای پدرم، مادری کنم...
کاش میشد آن روز سلمان و مقداد، لااقل دستهایشان را بالا میبردند و حساب آن نامردان را میرسیدند.
اصلا کاش مادر، نفرینشان کرده بود.
اما هربار این حرفها را به پدر میگویم، بغض میکند، گاهی اشک روی گوشهی چشمش راه میکشد و میگوید؛ پیش از این قول دادهام به پدربزرگ، ناچارم صبرکنم، اگر صبر نکنم، هزارسال بعد، چیزی از دین نمیماند.
من میدانم پدر راست میگوید. حماسهی خیبرش را مادر بارها با شور برایم تعریف کرده بود...
کاش امشب دیشب بود...دلم هوای قصههای مادر را، تن نحیفش وصدای گوش نوازش را کرده...
من مادرم را میخواهم اما وظیفهام حکم میکند، مراقب پدر، و برادرهایم باشم، پس گریههایم باشد در خلوت...
وقتی پدر آرام و سلانه سلانه،مارا سر مزار مادر برد...
آن وقت گریه خواهم کرد...
فعلا باید برخیزم و مادری کنم...
کاش هزارسال بعدمسلمانها بدانند ما این سه ماه، چه زجری کشیدیم تا اسلام به آنها برسد!
کاش قدر امانتمان را بدانند.کاش مراقبش باشند...
آه ..مادرتو کجایی؟!!
✍️ زهرا نجاتی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️چتر محبت مادر
آنهایی که مادر بیمار دارند یا داشتهاند میفهمند چه میگویم، نَفَس مادر، ضربان قلب بچههاست، حتی اگه در بستر بیماری باشد.
زیرا همین که چتر محبت مادر بر سر آدمیست تاجدار عالم است.
چه خوب که دنیا امشب صدای نفسهای مادر را میشنود و قلب مادر به شوق فرزندانش میتپد.
دلم برای فردا که بیمادر میشویم در شور و شین است.
قفل غم بر دل نشسته است، حس میکنم با شهادت مادرمان، کفار همان سنگی که بر سینهی تازه مسلمانها میگذاشتند بر قلب من نیز نهادهاند گویی از هُرم غم، نَفَس دارد در سینه گُر میگیرد.
کافران عجب داغی بر دلمان گذاشتند، آری گویی اینها مسلمان نبودند.
مادر حلالم کن، من آن دختری که میخواستی نبودم؛
مرضی را حلالکن.
✍️مرضیه رمضان قاسم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴شعر فاطمی
زَهری که شکستی غریبانه زنی را !
رخساره آن ماه مدینه به شبی را…
گو از چه دَریدی در بیت دو ولی را
آن محفلِ عرفانخدا روی زمین را
بُغضِ چه کسی قدرت پای تو به در شد؟
ریسه به که بَستی که چنین عادت دین شد؟
دستی که بلند شد به فرمان خدا بود!
آن مرد نه داماد پیمبر، مرتضی بود!
ای وای که زهرا همه جا ام ابیهاست…
در خانه شوهر و پدر حامی جان هاست
نور فلک و جان دو عالم، مرو از حال
افتاده زمین جان پیمبر، مزن هی بال
✍🏻فاطمه شکیب رخ
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
یا زهرا
زهرا که میرفت، علی شقُّالقمر میشد، حسن جگرش را پیشمرگ حُسَین میکرد و زینب با ما رایتُ الّا جمیلایش، قلب حسَین را تسلِّی میداد. کاش زهرا نمیرفت!
زِ کویِ دوست نوای خروش میآید
صدایِ آه یتیمان به گوش میآید
به چشم اشک و فغان میهمانِ بر لب بود
ستم کشیدهترین فرد خانه زینب بود
✍️مهتا صانعی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴شعر فاطمی
هی میشود در پیشِ چشمانم مجسم
آن خاطراتِ بینهایت تلخ چون سم
آن خاطراتی که گره خورده به هیزم
پشتِ در این خانه که شد خانهی غم
یک گله گرگ وحشی و یک گل میانش...
باز این تپشهای دلم شد نامنظم
ای سوره که بر پیکرت هر زخم، آیهست!
ای سینهی تو حافظِ آیات محکم!
بودم گواه غربتت مادر! چنانکه
عیسی گواه پاکی و ایمان مریم
تا بی هوا شب چیره شد بر روی ماهت
دنیای من شد تار و پودش رنگِ ماتم
سرریز کرد آتشفشان قلب من تا
بر یاس چشمانت نشست آرام شبنم
پشت سرت، چشم حسینت آب میریخت
وقتی دویدی سمت بابا...وای از آن دم
خلّوا ابن عمی...بازویت کار سپر کرد
ترسیدم و چشمان زینب را گرفتم
برگشتی اما مثل شمع و خواستی که
دل کندنِ ما از تو باشد آه... کم کم
"والصابرین..." در گوش من میخواند فضه
معنای صبر اما خودش یک گوشه نم نم...
جانا! تمام من خودت بودی که رفتی
بعد از تو خون، مردهست در رگهای عالم
پیش تو آرام است محسن، خوش به حالش
ای کاش میبردی در آغوشت مرا هم
حالا برایم چارهسازی جز دعا نیست
نزدیک کن امر فرج را! فارج الهمّ!
✍️منیره عابدی
پ.ن:
از حقوق ما بر شیعیان این است که پس از هر نماز واجب، دست خود را بر چانه گرفته و سه بار بگویند:
یا ربَّ محمد عَجِّل فَرَجَ آلِ محمدِِ
یا ربَّ محمد اِحفظ غيبةَ محمدِِ
یا ربَّ محمد اِنتَقِم لاِبنَةِ محمدِِ...
📚مکیال المکارم: ۷/۲
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🏴پویش فاطمی
نکتهی مهم در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها، جمع بین زندگی یک زنِ مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و وظایف یک انسانِ مجاهدِ غیورِ و خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم، بعد از رحلت رسولاکرم (صلیاللهعلیه وآله) از طرف دیگر است. او به مسجد میآید، سخنرانی و موضعگیری و دفاع میکند، حرف میزند. یک جهادگر به تمام معنا و خستگیناپذیر و محنتپذیر است.
✍️آمنه عسکری منفرد
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
ما بچه شیعهها روضه شنیدن، به روضه رفتن، از روضه گفتن و دربارهی روضه خواندن را از مادرانمان آموختیم.از همان روزی که در آغوششان بودیم و آنها برای مادر دو عالم لالایی میخواندند. از روزی که یادمان دادند برای فاطمیه باید مشکی بپوشیم.
✍️زهرا کبیری پور
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
قفل غم بر دل نشسته است، حس میکنم با شهادت مادرمان، کفار همان سنگی که بر سینهی تازه مسلمانها میگذاشتند بر قلب من نیز نهادهاند گویی از هُرم غم، نَفَس دارد در سینه گُر میگیرد.
کافران عجب داغی بر دلمان گذاشتند، آری گویی اینها مسلمان نبودند.
✍️ مرضیه رمضان قاسم
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
چه شد که "ام ابیها" را در سوگ پدر، روانه بیابان و بیت الاحزان نمودند؟ مگر نه اینکه خداوند"لولاک لما خلقت الافلاک" را در وصف او گفته بود! پس چه شد که حرمت او همانند بازویش شکسته شد؟ چه شد که شبانه غسل و کفن و دفن گردید؟ چه شد که مزارش مخفی و بی شمع و چراغ ماند؟
✍️سعیده موسوی فرد
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
کاش میشد آن روز سلمان و مقداد، لااقل دستهایشان را بالا میبردند و حساب آن نامردان را میرسیدند.
اصلا کاش مادر، نفرینشان کرده بود.
اما هربار این حرفها را به پدر میگویم، بغض میکند، گاهی اشک روی گوشهی چشمش راه میکشد و میگوید؛ پیش از این قول دادهام به پدربزرگ، ناچارم صبرکنم، اگر صبر نکنم، هزارسال بعد، چیزی از دین نمیماند.
✍️زهرا نجاتی
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
ای وای که زهرا همه جا ام ابیهاست
در خانه شوهر و پدر حامی جان هاست
نور فلک و جان دو عالم، مرو از حال
افتاده زمین جان پیمبر، مزن هی بال
✍🏻فاطمه شکیب رخ
🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی
#پویش_نوشتن
#فاطمیه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
مادر هرکاری کند بچهها یاد میگیرند...
مثلاً اگر شهید شود... 🥀
بعد از شنیدن این جمله هنوز عبارتی اینچنین هنرمندانه و در عین حال گویا در وصف نقش تربیتی مادر نشنیدهام.
اما میپسندم، شرحی کوتاه بر این عبارت بیان کنم...
اگر زینب (س)، ادامهی حسین (ع) شد و کربلا در کربلا نماند؛ دلیلش وجود الگوی شایستهای همچون زهرای اطهر (س) بود برای زینب(س)...
مادری که یاد داد روایتگری را به فرزندانش تا پای جان...
حال اگر افق نگاهمان فاطمهگونه زیستن باشد مسیرش جهاد تبیین است در جنگ روایتها...
جهادی که برای حضور در خط مقدمش، باید ابتدا، سنگر خانواده را مجهز کرد.
پس بیاییم در جبههی تبیین فعال باشیم تا کودکانمان فرابگیرند.
✍زینب نجیب
#جهاد_تبیین
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI