✔️ثانیههای مبارک
✍️نجمه صالحی
داستان خلقت، داستان عجیبی است، خداوند در شش روز یا شش دوره یا شش هنگام، جهان خلقت(آسمانها و زمين و... ) را آفرید، در دو روز اول زمين و دنيای مادی آفريده شد و مواد مورد نياز حیات در دو روز بعدی و در نهايت در دو روز آخر آفرينش، آسمانها و حيات معنوی خلق شد؛ و خلاصه که در روز آخر ابر و باد و مه و خورشید و فلک گرد هم آمدند؛ گویی در روز جمعه، تمام آفرینش تکمیل شده است و جمعه شد روز اجتماع و چه روز مبارکی!
جمعه با این هدایای الهی مبارک شد بر ما و چه مبارکتر خواهد شد با رسیدن آخرین بهارش! رسیدن آخرین بهارش در انتهای زمستان!
در میانه راه مینشینم و چشم بر جادهی انتظار میدوزم، انتظار و طلب تکرار قرآن، انتظار و طلب آن یار پنهان، انتظار و دیدار دریایی از نور! انتظار و آمادهباش!
مولا جان، ثانیهها بیرحمند! به وقت تنهایی جان میگیرند تا بگذرند! به وقت انتظار میکشند آدم را! چه تعداد منتظرانی که رفتند و تو نیامدی!
بیا و پایان ببخش سرزنش ملامتگران را در دنیای صدرنگ، با تو دنیا یک رنگ میشود. چه لحظه شیرینی خواهد بود لحظه دیدار حضرت منتظَر!
تو خواندهای ما را از آیینهی عشق
می آیی تو یک روز از آدینهی عشق
ای کاش من آن روز باشم در سپاهت
روشن شود چشم همه از روی ماهت...
🌟اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌟
#جمعه
#انتظار_فرج
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI