eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
714 دنبال‌کننده
851 عکس
146 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. آه مادر ✍️نجمه صالحی داغدار فراق پدر بود و ناراحت از جوری عظیم! مجبورش کردند از خانه‌اش بیرون برود تا گوش همسایه‌ها صدای ناراحتی او را نشنود، تا کسی متوجه اصل غم او نشود! بیرون از خانه، با کودکانش خیمه‌ عزا برپا می‌کرد. غروب که می‌شد همسرش او‌ را به خانه بازمی‌گرداند. پس از گذشت چند روز از رحلت پدرش، بر اثر شدت بیماری دیگر حتی نتوانست به آنجا برود تا بگرید تا حجم غمش کم شود تا ....* به راستی اگر با کسی صحبت می‌کرد بیشتر از چه می‌گفت؟ کدام گوش لیاقت شنیدن غم‌های او را داشت؟ او از کدامین غم می‌خواست سخن بگوید؟! فراق پدرش، شکستن دست و پهلو، از دست دادن فرزند، جسارت به فرزندان و همسرش، غصب اموالش، یا غم بی‌یاوری امام زمانش؟! مصائبی که خود می‌گفت:« اگر بر روزها فرود می‌آمدند، شب می‌شدند...« صِرنَ لَیالیاً.»* کار را به جایی رساندند که در دعای خود به درگاه پروردگار، گفت: «اللهم عجل وفاتی سریعا»*. و مادر پر کشید! آن روز فرزندان او محتاج شنیدن صدایش بودند، حتی شده یک کلمه! حتی شده یک آه! پایین پای او حلقه زده بودند. اولین گل باغ زندگی‌اش با بغض می‌گفت: «ی‍َا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي...» پیکر مقدّس او را حرکت می‌داد و می‌فرمود: «مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن!» برادرش می‌گفت:«يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ»« مادر جان! من پسر تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن!»* آن روز مادر نتوانست‌ سخن بگوید، نشد که درخواست پسرانش را اجابت کند اما یک روز دیگر، در صحرایی داغ و نفس‌گیر، شاید حوالی غروب، صدای مادر می‌آمد: «بُنَیّ...» 🥀وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ*🥀 *بحارالانوار، علامه مجلسی ، ج ۴۳، ص ۱۷۷ـ ۱۷۸؛ مقتل مقرّم ، ص ۹۷. *مسکن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد،شهید ثانی، زین الدین بن علی‏، ص ۱۱۲. *احقاق الحق و ازهاق الباطل، نورالله الحسينی المرعشی للتستری، ج۱۹، ص ۱۶۰. *بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج‏۴۳، ص ۱۸۶_۱۸۷ *شعرا، آیه ۲۲۷. @AFKAREHOWZAVI
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بضعةُ النّبی ✍م* صالحی مهم‌ترین روش‌های تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسان‌ها، بر این اصل مهم تأکید نمود؛ زیرا شخصیت الگو، به عنوان یک نقطه‌ی کانونی در محور رشد و هدایت‌های اخلاقی تربیتی قرار می‌گیرد و در شکل‌گیری رفتار تربیت شونده، آثار زیادی بر جای می‌گذارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) در سخنان خود حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) را از وجود خود می‌داند و بارها در جمع مؤمنین می‌فرماید: فاطمه پاره‌ی تن من است. وجود فاطمه از وجود رسول خدا جدا نیست و سیره‌ی او جلوه‌ی دیگری از سیره‌ی پیامبر است، پس فاطمه (سلام الله علیها )، ادامه‌ی راه و سیره‌ی رسول خدا در همه ی زمینه هاست. هرچه انسان در اتصاف به کمالات واجب‌الوجود قوی‌تر باشد، به مبدأ واجب‌الوجود نزدیک تر و آثار وجودی او بیشتر است؛ چنانکه انسان کامل مجمع اسماءو صفات خداوند است. از منظر قرآن کریم منصب هدایتگری از آن انسان‌های کاملی است که از عیوب اخلاقی و نفسانی مبرا بوده و از «ظلم» به معنای عام آن معصوم باشند. قول و فعل و تقریر چنین انسانی حجیت دینی داشته و او به اقتضای وظیفه دینی به امر اقامه دین و اجرای حدود و دفاع از حریم دین خدا می‌پردازد. حضرت زهرا (سلام الله علیها ) مصداق بارز «تطهیر الهی» است که به دور از هرگونه تمایل فردی و با دو شیوه اقامه ادلّه و وصیت سیاسی، به حراست از دین و حمایت از وصی بلافصل رسول خدا پرداخته است و در همه اقوال و اعمال و تقریراتش، جانب دین را لحاظ نموده و خیرخواه امت بوده است؛ فلذا پیروی از سیره متعالی ایشان می‌تواند راهگشا و کارساز باشد. @AFKAREHOWZAVI
. «نارس» ✍زهرا نجاتی شش ماهه هستم، فقط تا دیدن مادربا آن صدای قشنگش، سه ماه مانده. رمضان باید باشد وقتی به دنیا برایم، وه که چقدر مشتاق دیدارش هستم... اما این صدای چیست؟ صدای داد و فریاد می‌آید. در خانه ما از این خبرها نبود. همه همدیگر را میوه‌دل و ثمره قلب، صدا می‌کنند... آه این صدای باباست، دارد مادر را صدا میکند. هنوز همهمه تمام نشده. صدا آشنا نیست. این هم صدای مادرم است، دارد بابا را برای کاری راضی ‌می‌کند.... آه چقدرگرم شده!! چرا این قدر گرم است؟ چرا همهمه بلند شده؟ چرا مادرفریاد می‌زند؟! چرا خواهرم گریه می‌کند؟ آی.. آی.. چه خبر است؟؟؟ دردم گرفت.. کسی مرافشار می‌دهد این چیست؟ از زمین محکم‌تر است... نه... نه.. من هنوز نباید به دنیا بیایم... نه... آه.. چقدر اینجا تنگ شده.. نفسم بالا نمی‌آید.. خدای من! مادرجان! مراببخش.ببخش که اذیت می‌شوی.. می‌خواستم که بیایم و شبیه بابا شوم... نشد... نگذاشتند... خداحافظ مادر دست بی رحمی مرا ازتو جدا می‌کند. @AFKAREHOWZAVI