eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
708 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
193 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد نور از لای آجر‌های فیروزه‌ای به زیرزمین می‌رسید و عباس از روزن زیرزمین نور را می‌پایید. نور مستقیم از صورت شبیه‌خوان‌ها گذر می‌کرد. عباس آمده بود از توی صندوقچه وسایل تعزیه، چیزی هم برای خودش بیابد. اما او کوچک بود. حتی لباس قاسم‌خوانی هم به تنش زار می‌زد. او در زیر زمین مانده بود تا مثلا قهرکند با پدرش که او را در تعزیه بازی نداده است. نور می‌تابید بر روی صندوقچه و عباس از مسیر انعکاس نور، هماورد طلبیدن حسین(ع) را می‌دید. شمر اما شمشیر می‌گرداند دور تا دور حوض‌ِخانه. حوض حالا به وسیله چند تخته چوب، میدان کارزار کربلا شده بود. شمر شمشیر می‌گرداند رجز می‌خواند. ▫️▫️▫️ امام حسین (هل من مبارز) می‌طلبید و شمشیر را، ذوالفقار گونه می‌چرخاند. شمر باید حالا خوب نقش بازی کند... عباس از زیرزمین شمر را می‌پایید که حالا سنگ‌دل‌ترین مرد محله‌ی سعدی قزوین شده‌بود. حسین را باتمام زور زمین می‌زند...صدای ناله زنان و مردان محل بلند می‌شود. این اما پایان کار شمر نیست. صدای طبل و شیپور گم می‌شود در حجم گریه‌ها. شمر می‌نشیند بر روی حسین...او باید بد باشد، قصی‌القلب باشد، خشن باشد، تا حق مطلب ادا شود. تا مظلومیت اربابش را در حد توانش نشان دهد. تا تولی و تبری را در بازی به نمایش گذارد. شمر می‌نشیند ...اما شانه‌هایش از او فرمان نمی‌برند. او می‌لرزد و لرزان شمشیر را بالا می‌آورد. حالا او با حسین می‌گرید. او با مردم محله می‌گرید. شیپور و طبل کار خود را می‌کنند و شمرِگریان نیز در میانه ،کار خود را... ▫️▫️▫️ عباس گریه‌های شمر را بارها دیده بود. و حتی نذری مردم را، وقتی که نذر شمر شیبه خوان می‌کردند تا حاجت بگیرند. مردم حال دل او را می‌دانستند. عباس شمر محله را خوب می‌شناخت. دیده بود وقتی از کوچه رد می‌شود، مردم لعنت‌گویان از کنارش رد می‌شوند. او دلخوش بود به ثواب همین لعن‌ها... ▫️▫️▫️ عباس بزرگ شد وتوانست شبیه خوان شود و تعزیه بخواند مانند پدرش.در همان محله‌ی پدری. خیابان سعدی. عباس هرجای دنیا بود خودش را به تعزیه ظهر عاشورا می‌رساند. می‌دانست که شبیه‌خوان حتی شمرش، باید برای مردم الگو باشد. برای همین در پادگان نیروی هوایی آمریکا برای رسیدن به خدای حسین(ع) و دوری از شیطانِ نفس، می‌دوید‌ و روضه ارباب می‌خواند‌. عباس از کودکی پای روضه‌ی ارباب قد کشید. به عشق کشورش حج نرفت و خدا قربانی اورا_که جانش بود_ در عید قربان پذیرفت.عباس حتی در آخرین لحظات عمرش داشت شبیه می‌خواند. اما در نقش مسلم... نقش یاری‌دهنده‌ی قیام... ۱۵مرداد سالروز شهادت عباس بابایی @AFKAREHOWZAVI