eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
733 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
268 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«هِتِروکُرومیای حب و بغض» ✍زهرا سادات شمس مردی که جلوی دوربین نشسته حدود ۵۰ ساله است صورت استخوانی و ریش کوتاهی دارد اما چیزی که بیشتر در صورتش جلب توجه می‌کند چشم‌های هِتِروکُرومیایی اوست. اصطلاح علمی‌اش را می‌دانم چون چشمان دخترکم هم اینطور است. هتروکرومیا تفاوت رنگ چشم‌هاست. این تفاوت اختلالی در دیدن ایجاد نمیکند و واقعا زیباست. چشمان مرد یکی آبی، دیگری قهوه‌ای است. آرام و شمرده حرف می‌زند. به جز عین‌های شیرین و غلیظش فارسی را بدون لهجه حرف می‌زند از حُبش می‌گوید. من اسمش را حُب می‌گذارم تا روایتم را پیش ببرم. اما حب.... آن علاقه‌ای است که در تار و پود آدمی شکل می‌گیرد و انتخاب‌ها و تصمیمات را جلو می‌برد حب ریشه ی «سلمٌ لمن سالَمکم» است. اشک در چشمانش جمع می‌شود اما متین و استوار به حرف‌هایش ادامه می‌دهد. نامش علی خفاف است. معاون شهید ابومهدی بوده. همان که بعد از آن انفجار پنجشنبه، تکه تکه‌های بدن ها را جمع کرد و صندلی عقب ماشین خودش گذاشت. مستند که تمام می‌شود، یک دل سیر گریه می‌کنم انگار که همین الان جمعه ۱۳ دی باشد. دلم پر می‌شود گریه معمولاً سبکم می‌کند اما گریه‌های ۱:۲۰ فرق می‌کند. چیزی را در قلبم روشن می‌کند انگار دریایی در قلبم می‌جوشد. سنگینم می‌کند و قلبم را میکند. درونم قل قل می‌کند. دلش می‌خواهد از ظرف بیرون بریزد دیگر تحمل این همه جوشیدن ندارد. اسمش بغض است. یعنی نفرت، یعنی کینه، همان ریشه «حربٌ لمن حاربکم». بغضم هنوز می‌جوشد و خالی نشده. یک ضرب المثل آمریکایی می گوید: «انتقام غذایی است که باید سرد، سِرو شود» اما غذای ما از دهان افتاده و میلی به خوردنش نیست. می‌آیند و گاهی بر این بغض اضافه می‌کنند می‌کُشند، می‌بَرند، آتش می‌زنند و خون بر دل میکنند و من فقط می‌جوشم و سنگین‌تر می‌شوم. می خواهم مثل مرد، متین و استوار باشم اما نمی‌توانم سرخورده هستم دیگر هیچ آرامم نمی‌کند. آن موشک‌های باشکوه، با هشتگ کاپشن صورتی هم مثل چسب زخم است بر پیکری پاره پاره. تمامش از آن انتقام ماسیده سِرو نشده شروع شد. از آن ملعونین اجنبی و وطنی. در همین حال صدایی گیرا در من می‌گوید «به قله نزدیکیم» آرام می‌شوم. به صدا اعتماد دارم. دریا دوباره می‌جوشد این بار جای دیگر قلبم است. حب است. قلبِ هتروکرومیایی ام می‌جوشد. دلم گریه می‌خواهد از آنها که سبک می‌کنند. ۲۷دی @AFKAREHOWZ
«زنجیرهای ناگسسته» ✍زهرا سادات شمس دو ساعت و ۴۵ دقیقه فیلم می‌بینی، شخصیت حرص درار و منفور فیلم تمام نمی‌شود. یعنی کشته هم می‌شود، دلت خنک هم می‌شود اما تمام نمی‌شود لعنتی! «استیون» از آن شخصیت‌هایی ست که می‌خواهی با دستان خودت خفه‌اش کنی که البته قهرمان فیلم به زیبایی از خجالتش در می‌آید. برده سیاه خوش خدمت و معادل کاسه داغ‌تر از آش! انقدر برده که حتی از ارباب سفیدش هم سختگیرتر است. فیلم «جانگوی زنجیر گسسته» را می‌گویم. فیلم خوبی ست و چند بار دیدنش هم خالی از لطف نیست. سکانس های تماشایی و جذاب کم ندارد. سکانس شام در خانه ارباب «کلوین کَندی» تفسیرِ تصویری سخنرانی معروف «شهید مالکوم ایکس» است: آنجا که با صلابت و قوی درباره برده خانگی و برده مزرعه صحبت می‌کند. «استیون» نمونه کامل یک برده خانگی است. تمام حواسش به منافع ارباب است. بقیه سیاهان را تنبیه می‌کند یا حتی می‌کشد تا مبادا منافع ارباب به خطر بیفتد. تمام هوش و ذکاوتش را برای منافع ارباب به کار می‌گیرد و ارباب را راهنمایی هم میکند که مبادا گول بخورد! «برومهیلدا» و «جانگو» بردگان مزرعه‌اند. همان‌ها که برای آزادی خطر می‌کنند، شکنجه می‌شوند و حتی حاضرند کشته شوند تا از زنجیر اربابان سفید رها شوند. حدود شصت سال از شهادت مالکوم ایکس و دوازده سال از اکران فیلم گذشته و بردگان خانگی هنوز بین ما زندگی میکنند و این روزها که فلسطین بزرگترین و مهم‌ترین مسئله جهان شده، دارند کم کم خودشان را نشان می‌دهند. آن دختر ایرانی که از تحصن دانشجویان آمریکایی ناراحت است و پرچم فلسطین و چفیه را توهین به مجسمه «جورج واشنگتن» می‌داند، یک نمونه خوب برای بردگان خانگی است. مثل «استیون» نگران به خطر افتادن منافع ارباب است. بغض میکند و ناراحت است که چرا به ارباب احترام نمی‌گذارند. بردگان خانگی که منافع ارباب را به همه چیز ترجیح می‌دهند، شخصیت‌های منفور تمام تاریخ که تمام هم نمی‌شوند لعنتی ها! شرف و آزادیشان را خرج به بند کشیده شدن خودشان می‌کنند. آخر فیلم «جانگو» رهایی، امید و زندگی است. ارباب و برده خانگیش کشته می‌شوند و قهرمان‌ها به رستگاری می‌رسند. البته که هزینه زیادی هم داده اند. حالا که بردگان خانگی این روزها دارند خوب دم تکان میدهند و بدجور به جان دنیا افتاده‌اند؛ پایان ما هم رهایی، امید و زندگی است انشاءالله. @AFKAREHOWZAVI