🩺لطف طبیبانه اش،نسخه درمان است❗️
✍️زهراسعادت
میان مناجات امّ داوود با قلبی هزارتکه بی آنکه به عقوبتش اندیشیده باشد نجوا کرده بود:" ملازم حرم را با پرستاری آلام عزیزانش امتحان نکنید که مدتهاست بریده ام"!!
شادمان از دعوت رئوفانه به تصوّر برات کربلا و به سرانجامرسیدن روزهای رنج روزگار، روبه محضر انیس النفوس(ع) التجا میکرد که خنجر درد در جانش فرود آمد و گویی تکه ای سرب گداخته روی جگرش گذاشته و ارتعاش زلزله گونه ای گسلهای زخمی روح دردمندش را با بالاترین ریشتر به لرزه درآورد آنچنان که به یکباره زیر حجم آوار دردی جانفرسا در خود فرو ریخته و مچاله شد!!
بارها پس لرزه هایش را به شدت قبل تجربه کرد و تشخیص مبهم پزشکان و تجویز دارو هم آتش جگر و دردهای طاقت فرسایی که فقط او در اعلاترین حدش درک میکرد را افاقه نبود!
تشخیص آخرین پزشک، روحش را نشانه گرفت و او با خودش گفت:" همانی که گاهی انگار نقص مادر زادی ام بوده"؟! و تجویز ناباورانه حداقل،چهل روز صبوری بر درد!!
تیر درد که بر جانش مینشست با خود زمزمه میکرد:"خدایا در من چه دیدی که این روزهای پایانی سال که معطر به موالید شعبانیه و منتهی به آمادگی برای ضیافت شاهانه توست ،به ادای تکلیف تمرین عملی تاب آوری عبدانه و "بی چون و چرا" چله نشین و موظفم ساخته ای"؟
چک و چانه زدن در برابر هیبت مُعَلّایی
سودی جز ضعف بنیه اعتقادی اش نداشت و چاره ای جز تسلیم محض پای این ابتلای"سمعاًو طاعة" نمی دید و تنهادر اوج آوار سهمگین درد با زبان "زبور آل محمد(ص)"نجوا میکرد:
".... وَ أَوْجِدْنِی حَلَاوَةَ الْعَافِیَةِ وَ أَذِقْنِی بَرْدَ السَّلَامَةِ وَ اجْعَلْ مَخْرَجِی عَنْ عِلَّتِی إِلَی عَفْوِكَ وَ مُتَحَوَّلِی عَنْ صَرْعَتِی إِلَى تَجَاوُزِكَ وَ خَلَاصِی مِنْ كَرْبِی إِلَى رَوْحِكَ ، و سَلَامَتِی مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِكَ"!
باور نداشت که تنها علاجش "صبرِ قلیل بر عظم کثیر"ش باشد و آخرین تیر دعا را به امید اجابت بر چله زبان قلبش نهاده و زار زد:
"توفیق کنیزی و سفره داری ایام غم عظمایتان را به ثمن نسخه شفا از این کمترین به احسن وجه پذیرا باشید...."
و از آنجا که سنت "آقازاده دو سرا" به زیر دِینِ عوام زاده ای در چنگال درد ماندن نیست
"طبیبانه به بالین آمد"و از سر لطف نسخه درمان با تربت شفابخش و آبی که در سرداب حضرت سقا(ع) مقام والای وفادارانه به خیام عطشان چشم به مَشک را طواف میکند و رقعه دعایی پیچیده در حریر سبز متبرّک به غبار قدوم زائران بارگاه تحت القبّه اجابتش که مدتی پیش از خادم بهشت حضرت ارباب(ع) به تبرّک و تیمّن هدیه گرفته و برای مبادایش نگهداشته بود، به خاطرش آورد...
❇️"بیمار فقط در طلب لطف طبیب است
ما منتظر نسخه ی درمان حسینیم"
#لطف_طبیبانه_نسخه_درمان
#حضرت_ارباب
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI