.
#معرفی_کتاب
افزون بر راویان وقایع رویداد عاشورا نظیر امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام و بانوان خاندان اهلبیت علیهمالسلام و دیگر بانوان، افرادی از سپاه دشمن نیز راوی رویداد عاشورا بودند اما اغلب شفاهی بود و گاه همه رویدادها احصاء نشد.
اولین مقتلی که به عنوان اثر مکتوب در مورد رویداد عاشورا نگاشته شد مقتل ابومخنف(متوفای ۱۵۷ق) بود که سند اصلی باقی نماند و در کتب تاریخی متقدم نکاتی ذکر شده که اشاره به این اثر دارد.
نکته مهم این است که به گفتهی اساتید، محتوای کتاب منتسب به ابو مخنف با نام مقتل الحسین که اکنون در دسترس عموم است، قابل اعتماد نیست، اما استاد یوسفی غروی، گزارشهای قابل اعتماد ابو مخنف را بر اساس منابع معتبر، به زبان عربی، بازسازی و احیا کردهاند و این اثر با نام "وقعه الطف" منتشر شده و در سالیان اخیر جزو منابع اصلی واقعه عاشورا بوده است.
"وقعه الطف" کهنترین گزارش مکتوب از واقعه کربلا است و استاد، با این کتاب به گزارشی تاریخی از واقعه عاشورا، بدون افزودههای متاخر دست یافته است. در این کتاب، همه نقلهای بازمانده از کتاب ابو مخنف گردآوری شده و میتوانیم بگوییم اکنون ساختار اصلی کتاب مقتل الحسین را در اختیار داریم.
کتاب "وقعه الطف" استاد یوسفی غروی توسط محمد صادق روحانی ترجمه شده است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#معرفی_کتاب
📚زنها روحانی نمیشوند
✍اعظم عظیمی
این اثر روایتی داستانی از زندگی بانو فاطمه سادات سید خاموشی معروف به (طاهایی) مؤسس و مدیر مدرسه علمیه نرجس مشهد است.
او متولد ۱۳۰۹ در تهران است که بعد از ازدواج در مشهد ساکن میشود. بانویی که در دوره خفقان سیاسی پهلوی و اضمحلال فرهنگ دینی در جامعه ایرانی به تنهایی پرچم تربیت دینی بانوان مشهد را برافراشت و با اخلاق حسنه و رفتار عالمانه اش، موجب جذب زنان و دختران بسیاری از اقشار مختلف فرهنگی و اجتماعی پای منبر دین شد.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
شیرینتر از هندوانهی ابوجهل
✍سمیه غلامرضاپور
کتاب را که دست گرفتم بی وقفه خواندم. ده روز پر از کلنجارِ تصمیم برای جوانی که میخواست در تاریخ اثر بگذارد.عین این ده روز را با هاشم هم قدم شدم. پابه پایش تمام مسیر را دویدم، ترسیدم، عرق ریختم!
در جنگ میان شک و یقین پا پس کشیدم. چاقو دست گرفتن و پرتاب کردنش به سمت کنده را موبه مو مشق کردم. در دست اندازهای خیابانهای اطراف طهران استخوانهایم زیر هیکل نخراشیدهی آن گنده لات درشکه سوار در حد شکستن کش و قوس برداشت. عطر نارنج و اسطوخودوس مهر و عشق را از چای سیلان ترس و شک تشخیص دادم... .
از علیقلی انتقام گرفتم و برای کم کردن روی ترز با خودم قرار گذاشتم بیشتر لیلی و مجنون را بخوانم و دیدم که گاهی هندوانه ابوجهل هم میتواند شیرین تر از عسل باشد و حالا به دنبال پیرمرد ژنده پوشی میگردم که عاقبت خیرم را برایم بازگو کند تا خاطرم از درستی راهی که آمدم، جمع باشد.
دلم میخواهد این گوشه از تاریخ را، مشروطه را، یکبار دیگر بخوانم و آدمها را درست سرجایشان در ذهنم بچینم.
بعد از خواندن کتاب طبق معمول سریعترین دسترسی تاریخیام فضای مجازی بود. رفتم و عکس شخصیتهای واقعی قصه را دوباره دیدم تا تصاویر کتاب در ذهنم ماندگارتر شود.
شیخ فضلالله نوری، مرحوم سلطانآبادی
سردار اسعد دوم(سردار اسعد اول و سوم را هم دیدم)، تقی زاده، خوانین ایل بختیاری و یک عالمه شخصیت جدید از واقعه تاریخی مشروطه! رشته تخصصیام تاریخ نیست اما تاریخ را همه باید بخوانند. بزنگاههای تاریخی قابل تکرار و عبرتآموز است.
#معرفی_کتاب
#قربانی_طهران
#حامد_اشتری
@AFKAREHOWZAVI
«اجاره نشین خیابان الامین»
🖌س.غلامرضاپور
چند خط اول را که خواندم برگشتم دوباره به صفحه شناسنامه ی کتاب...
چاپ هشتم ؟
آنهم با این قلم ؟
قلمش و پیوستگی خطوطش را دوست نداشتم. انگار نویسنده یکریز توضیح میداد.
اما عنوان کتاب برایم جالب بود .
اجاره نشین خیابان الامین
برخلاف عادت همیشگی که کتابهای زیر دویست صفحه را یکی دو روزه تمام میکردم؛ این کتاب را با روزی چند صفحه شروع کردم. نمیخواستم کتاب خستهام کند.
کمکم کش و قوسهای کلام آقا جمال و لوتی منشی مرامش مرا جذب کرد.
انگار دوست داشتم کتاب را آرامتر بخوانم تا عمق ماجرا را بیشتر درک کنم .
هر چه از التهاب کف خیابانهای سوریه میگفت بیشتر یاد آشوبهای خیابانی پاییز چهارصد و یک خودمان میافتادم.
این تاریخ انگار دست بردار نیست.
هرچقدر خواست خودش را در سوریه عریانتر از همیشه نشانمان بدهد ولی باز انگار عدهای چشم و گوششان را بسته بودند و فقط بو میکشیدند.
هرچه بوی اعتراض میداد به مذاقشان خوش میآمد.مذاقشان را هم از قبل تعیین کرده بودند. همانها که مرغ همسایهشان همیشه غاز .. غاز که نه ... همیشه شاهین بوده حتی اگر کلاغ را رنگ کرده باشند و جای شاهین بهشان انداخته باشند .
انگار تاریخ این بار بدجوری سرِ عبرت آموزی داشت .
حالا که آقا جمال فکر میکرد کل جنگ سوریه را خدا راه انداخته تا حالی جمال قلدر بکند که یک من ماست چقدر کره دارد، چرا من فکر نکنم که انگار جنگ سوریه راه افتاده تا بقول حاج قاسم "حرم ایران" حفظ شود؟
تا بعضیها حواسشان را جمع کنند که
نانشان را سر سفرهی کدام همسایه چرب میکنند و دوزاریشان جا بیفتد که نیمه های شب لبخند ژکوند وسط خوابشان را مدیون شب بیداریهای چه کسانی هستند.
آقا جمال چیزهایی دیده بود که حتی تصورش هم برای ما سخت است.
کتاب زبان تعریفی دارد.انگار واقعا جلوی جمال فیض اللهی نشستهای و او دارد خاطراتش را موبهمو برایت تعریف میکند به همین سبکی و روانی.
ماجرای ایزدیهای آن روستا نفس را در سینهات حبس میکند.
یک آن صدای رعب و وحشت در سرت میپیچد.
در با لگد بازمیشود و چند مرد کریه المنظر وارد حیاط خانه میشوند.
دخترها از ترس پشت مادرشان پنهان شدهاند.
پدر درخانه نیست.
صدای خندهی وحشیانهی نامردها با صدای گریهی دخترها درهم میآمیزد.
سرم را تکان میدهم تا این افکار از ذهنم بیرون بریزد.
بچهها کنارم آرام نشستهاند و دارند مشقهایشان را مینویسند.
تا کتاب تمام میشود زنده بمانم خوب است.
امنیت واژهی خز شدهای است اگر ندانی بهای آن را چه کسانی میپردازند.
#معرفی_کتاب
#علی_اصغر_عزتی_پاک
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«کهکشان نیستی»
✍فاطمه میریطایفهفرد
در هیاهوی زمان و مکان
در جوششی از جنس هستی،
به کتابی برمیخوری به نام کهکشان نیستی.
کهکشان نیستی، داستانوارهای از زندگانی سیدعلی قاضیطباطبایی است که با بیانی شیوا خواننده را با ایشان آشنا میکند. داستانی که ناقلان زیادی از خانواده، همسر، شاگردان ایشان و... دارد.
شاید نگاه اول، مجاب نشوی که کتاب را ورق بزنی و یا شاید تعداد صفحات کتاب تو را بترساند.
اما کمی که تورق میکنی، نوری از جنس سیدعلی قاضی از کتاب بر چشمانت میتابد. دیگر نمیتوانی رهایش کنی.
اصلاً گم میشوی در کوچههای تبریز و با سیدعلی راهی نجف میشوی. همراه او و رخشنده پشت دیوار نجف اجازه ورود میگیری و وارد کوچهپسکوچههای شهر میشوی. از شارعالرسول به سمت حرم میروی و برای ورود به خانه پدری اذن ورود میگیری.
در التهاب اذنِ پدر از تبریز مانند سیدعلی میسوزی. خداخدا میکنی پدر اجازه اقامت دهد.
در خلسه لازمان همپای شاگردان سید، پای درس مینشینی و از محضر استاد تلمذ میکنی.
صبح برای دوگانه وارد حرم میشوی، دستت را به انگورهای حرم حلقه میکنی و شهد گوارای ولایت را در کام میریزی.
گاهی با درشکه خودت را به سید میرسانی و در مسجد سهله مشغول عبادت میشوی.
صدای گریه سید خواب تو را برهم میزند، میترسی جا بمانی و به کوفه نرسی.
اما سحرهای وادیالسلام حلاوت دیگری دارد. عالم انگار محو تماشای طلوع آفتاب وادیالسلام است. انگار با سید کنار انبیای الهی نشستهای و محو در عظمت اراده خدا در حرکت روزها و شبهایی.
دلت میخواهد پشت در وادیالسلام نفَسِ الهی سید بر روحت بوزد. همانگونه که بر قَسّام وزید. تو نیز سرِساعت برای عبادت بیدار شوی.
دلت میخواهد دل محکم کنی از رزقی که خدا وعده کرده، بروی و دلت قرص باشد از حکمت و رحمت خدا.
کتاب را ورق میزنی در کوچههای نجف قدم میزنی، اصلاً نجفی میشوی. دلت میخواهد گَرد شهر برتنت بنشیند.
آه، ای شهر دوست داشتنی
کوچهپسکوچههای عطرآگین
ای مرور تمام خاطرهها
چون دهین ابوعلی شیرین
میخواهی گوشهای از حرم، زغال بفروشی و یکباره با امیرالمؤمنین(ع) انس بگیری.
یا شبیه شاگرد قاضیطباطبایی پتک بر آهن تفتیده بکوبی، شاید بتوانی هوای نفس را بکوبی تا رام شود.
داستان آیتالله قاضیطباطبایی حرکت از خود به سمت خداست. در میانه راه باید نفس را قربان کنی.
وقتی وصف محب امامعلی(ع) تو را بیتاب میکند. خود مولا چه برسر دلت میآورد؟!
سنگ، دُر میشود در این وادی
صاحبان جواهرند همه
واژهدرواژه با امینالله
زائران تو شاعرند همه
کهکشان نیستی کتابیاست که تو را از این عادات روزمرگی میکَند و وصل یک دریای بیکرانه میکند. دلت میخواهد واژهها تمام نشود و تو باز از دریای ولایت بنوشی؛ دریایی که آبش چون آب شط، شیرین است.
دلت را به امام بسپار و بگو:
زخمیام التیام میخواهم
التیام از امام میخواهم
السلامُ علیک یا ساقی
من علیکالسلام میخواهم*
اشعار متن: سیدحمیدرضا برقعی
#معرفی_کتاب
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«مرا با خودت ببر»
✍فاطمه میری طایفهفرد
به قاعده رشته و علاقهام، رمانهای تاریخی بیشتر توجهم را جلب میکند. حالا اگر رمان را استاد #مظفر_سالاری نوشته باشد، انگیزه بیشتر هم میشود. آنقدر که شخصیتهای حقیقی را در اوراق تاریخ بیابی و درباره آن فکر کنی.
◽◽◽◽◽
ابن سکت، ابن زیات و چند تن دیگر شخصیت تاریخی که اتفاقا شناخت آنان گره ذهنی را باز میکند. داستان به بغداد میرود و شک به جان ابن خالد میاندازد حالا باید ابن خالد جواب شک درون را بدهد، حالا باید بداند که زیدیست یا رافضی؟ ابنالرضا چگونه با کوچکی سن، میتواند امامش باشد؟ در گردش همین سوالات در ذهن، خدا ابراهیم را جلوی پایش میگذارد و...
◽◽◽◽◽
داستان بهگونهایست که فکر میکنی، با یک شخصیت داستان به سرانجام میرسد، بعد کمی که میخوانی حواست جمع میشود که نه! داری با دو شخصیت داستان همسو میشوی؛ کمی بعد میفهمی شخصیت سومی هم هست که از همه مهمتر است، آنهم خودتی، خودت که شاید حتی یکبار هم که شده دچار ابهام میشوی و دنبال جواب میگردی برای تمام سوالاتت. بعد خودت میشوی شخص اول داستان که تا حلب رسیدهاست و تا جواب سؤالش.
◽◽◽◽◽
این داستان علاوه بر رسالت داستانی خود، گریزی هم عقاید شیعه میزند و بخواهی و یا نخواهی چیزهایی یاد میگیری.
بزرگترین مزیت این رمان این است که توانسته سوژه کوچکی را تا حد رمان جلو ببرد و مخاطب را همسوی خود براند بیآنکه بسیاری از سورههای ناب را زخمی کند، چیزی که متاسفانه امروزه در بحث رمان تاریخی، با آن درگیریم. دوستان اهل قلم سراغ سوژههای اصلی میروند، بیآنکه در مسیر تاریخ اسلام پای مکتب بزرگی نشستهباشند. بیآنکه درباره منابع دست اول و دوم تاریخ اسلام اطلاعات داشته باشند.
استاد سالاری از این قضیه مبراست. ایشان برای هنر قلم خود نیاز به یک شخصیت ویژه ندارد، بلکه میتواند با همین روایتهای آمده در کتب شیعه، به اهداف خود برسد و این، اوج هنر ایشان است. هنری که امروزه بسیاری از نویسندگان، نیاز به آموزش آن دارند.
استاد سالاری، در حین داستان، به تصویر سازی نیز میپردازد تا جایی که برای محکم شدن دلت، میروی سراغ سرچ و اطلاعات درباره همین رمانی که در دستت هست. ایشان موضوع را زخمی نمیکند و اگر بناست که محتوایی کار شود، به بهترین نحو ممکن به آن میپردازد.
توصیفات داستان زیباست و میتواند فضای سه بعدی ذهن مخاطب را پر کند اما اگر بخواهم نکتهای بگویم، فقط در وصف برخی از همین توصیفات است که گاهی رشته داستان را از کفات میربود.
داستانهای تاریخی هویت برگرفته از هویت ماست که حالا به زینت قلم آرایش شده. حیف است که از خواندن اینها بیبهره باشیم.
#معرفی_کتاب
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
🌺 کتب دیجیتالی با موضوع امام جواد (علیه السلام)
📚مجموعه ها:
🍃 دانستنی ها و کلیات امام جواد (علیه السلام)
🍃 ولادت و نسب امام جواد (علیه السلام)
🍃 زندگینامه امام جواد (علیه السلام)
🍃 سیره جوادیه امام جواد (علیه السلام)
🍃 مناظرات امام جواد (علیه السلام)
🍃 سخنان امام جواد (علیه السلام)
🍃 حکایات امام جواد (علیهالسلام)
🍃 شعر و مرثیه امام جواد (علیه السلام)
🍃 کتابشناسی جوادیه امام جواد (علیه السلام)
🍃 اصحاب و شاگردان امام جواد (علیه السلام)
🍃 علم امام جواد (علیه السلام)
تنظیم: سرکار خانم مریم صفری
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
#معرفی_کتاب
💥مسابقه کتابخوانی
ویژه ایام شهادت امام جعفر صادق(علیهالسلام)
📖 کتاب: پیشوای صادق
✍️ تألیف: آیتاللهالعظمی خامنهای مدظلهالعالی
📄 حجم کتاب: ۹۹ صفحه
🔸️"پیشوای صادق" کتابی درباره سیره فرهنگی سیاسی امام صادق(ع) مشتمل بر سخنرانیهای سید علی خامنهای است.
عامل اصلی نگارش این اثر، اصلاح برداشتهای اشتباه درباره امام صادق(ع) است که گمان میشد امام از اقدامات سیاسی پرهیز و با حاکمان وقت سازش کرده است.
🗓زمان ثبتنام: ۱۴۰۴/۰۱/۲۲ تا ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
📝زمان آزمون: ۱۴۰۴/۰۲/۰۴ ساعت ۱۸
📢اعلام نتایج: ۱۴۰۴/۰۲/۰۵ ساعت ۲۲
🎁 جوایز
. نفر اول ۱۰ میلیون ﷼
. نفر دوم ۸ میلیون ﷼
. نفر سوم۷ میلیون ﷼
📌جهت ثبتنام در #مسابقه
و #دریافت کتاب PDF و کتاب صوتی اینجا کلیک کنید.
📌شرکت برای عموم آزاد است.
✅️#هم_قلم
https://eitaa.com/joinchat/3157918277Cde3f56c11d