eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
734 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
268 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 یادداشت به مناسبت ولادت باسعادت پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم 🌹 الگویی برای تمام انسان‌ها 📝 به قلم خانم صالحی، مدرس حوزه و دانشگاه، دبیر انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها و دبیر اجرایی همایش ملی کتاب سال بانوان 🔹️ در روزگاری که شب‌های تاریک جهل و خرافات بر سرزمین عرب سایه افکنده بود، نوری از افق مکه برآمد که تمام جهان را روشن ساخت... 🔹️ این نور هدایت، نه تنها دل‌های مردم عرب را روشن ساخت، بلکه شعاع آن تا دوردست‌های تاریخ و فرهنگ بشری گسترده شد و الگویی جاودان برای انسان‌ها به ارمغان آورد. 📲 مشروح یادداشت: 👇🏻 👇🏻 https://jz.ac.ir/post/14661- | ┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
📝 یادداشت استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها به مناسبت دهه فجر؛ 🎋 دهه فجر؛ طلیعه آزادی و روزهای شکوه و حماسه 🌟 دهه فجر، نه فقط یادآور گذشته، بلکه چراغی برای آینده است؛ آینده‌ای که در سایه مجاهدت و پیشرفت، به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی پیش می‌رود و این مسیر، با امید و ایمان، همچنان ادامه دارد… https://www.jz.ac.ir/post/15189 | ┄┅═══••✾••═══┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعه الزهرا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 دختری‌ام ۱ 📌. در یک خلوت مادر دختری، سوار بر ارابه‌ی خاطرات شیرین مادر، به سال‌هایی دور سفر کردیم. سال‌هایی که دخترکی بوده و ساکن زمانه‌ای که نمی‌دانسته به این زودی اینقدر متحول خواهد‌شد. مادرم می‌گفت آن‌روزها در آبادی محل زندگی ما مدرسه‌ای نبود و من برای درس‌خواندن، پاییز و زمستان و بهار را به منزل مادربزرگم در شهر می‌رفتم. عاشق درس و مدرسه و یادگیری چیزهای جدید بودم. تمام کارهای منزل مادربزرگ را با عشق و سرعتِ تمام انجام می‌دادم تا زودتر به نوشتن و خواندن بپردازم. بماند که چون از لحاظ مالی ضعیف بودیم و قدرت خرید دفتر به تعداد دلخواه نداشتیم، برای نوشتن مشق جدید باید مشق‌های قبلی را پاک می‌کردم اما همین‌کار کسالت‌بار را با تمامِ ذوق انجام می‌دادم تا اینکه کلاس پنجم تمام شد و برای تابستان به آبادی و منزل پدری برگشتم. به امید این که دوباره ماه مهر فرا برسد و به شهر برگردم و به کلاس بالاتر بروم. اواخر شهریور شد، اما حرفی از رفتن نبود. هرچه که بیشتر به مهر نزدیک می‌شدیم، غوغای درونم بیشتر می‌شد تا اینکه بالاخره دل به دریا زده و خجالت را کنار گذاشتم و نزد مادرم رفتم و گفتم:«ننه! بابا من را کی به شهر می‌برد؟» مادرم گفت:«برای چه؟» گفتم:«نزدیک مدرسه است، مگر هر سال همین موقع به شهر نمی‌رفتم؟» مادرم گفت:«باشد! به پدرت می‌گویم.» اما سردی چهار ماهِ سردِ سال، از همین چهار کلمه‌ی مادر بر جانم لرزه انداخت. مثل همیشه نزدیک غروب، پدر خسته و کوفته از کار پرمشقت و کم‌سود رعیتی در زمین ارباب به خانه آمد. من هم به عنوان دختر بزرگ خانه و گل سرسبد بابا با چای و شام گرم از او پذیرایی کردم. وقتی داشت برای خواب آماده می‌شد به مادرم سوال صبح را یادآور شدم. مادرم با مکث و بی‌میلی تمام به پدرم خواسته‌ام را گفت. پدر اخمی غلیظ در‌هم‌کشید و قاطعانه گفت:«دختر بیشتر از این درس نمی‌خواند. همین که خط نوشتن و خواندن یاد گرفتی کافیست. دیگر حرفش را نشنوم.» با بغضی سنگین و دل‌شکسته و سری پرسوال به بستر خواب رفتم. بعد از نماز صبح و صبحانه، پدر را با ظرف ناهار راهی زمین ارباب کردم و سراغ مادرم رفتم. ننه! پاشو؛ توروخدا پاشو. چرا دیشب به بابا حرفی نزدی؟ چرا چیزی نگفتی؟ مادرم گفت:«دختر! جواب همین بود که شنیدی.» کلی گریه و زاری و التماس کردم. دلیل آوردم، شاهد آوردم، قسم دادم که ننه من عاشق درس و مدرسه‌ام اما افاقه نکرد. نطقم بسته شد و با بغضی دل‌گیر مشغول کارهای روزمره شدم. در سن ۱۱ سالگی کدبانویی بودم. مادرم از شهر و خانه و زندگی شهری به روستا آمده بود. با گذشت چند سال و به‌دنیاآوردن چند فرزند، هنوز هم خوی شهری داشت و علاقه‌ای به کار سخت در منزل روستایی نداشت. برای همین از چهارسالگی خانه‌داری را به طور رسمی شروع کرده بودم. نمی‌دانم من که برای مدرسه به شهر می‌رفتم مادرم با امور خانه چه می‌کرد؟ بعد از صبحانه مادر به بیرون از منزل رفت. قبل از نماز ظهر به خانه برگشت اما تنها نبود و آسید مرتضی بزرگ و ریش‌سفید آبادی هم همراه مادر وارد منزل شد. مادرم مرا صدا زد و گفت:«بیا آسید مرتضی با تو کار دارند.» سلامی لرزان و ترسان و خجل کردم. آسید مرتضی که همیشه عرق‌چین سبزی برسرداشت و عبای قهوه‌ای بر شانه و اخمی درهم کشیده، این بار با اخمی مضاعف رو به من کرد و با صلابت گفت:«دختر جان مادرت حرف‌هایی برایم زد، نشنوم دیگر از این خانه حرف مدرسه بیرون بیاید،درس و مدرسه‌ای که فرنگی‌ها به ما یاد بدهند و با عقاید و سلیقه‌ی آنها کار کند برای دخترهای دسته‌گل ما خوب نیست؛ والسلام. حالا بپر یک چای تمیز بیاور.» از هیبت و صولت آسید مرتضی چنان رعشه‌‌ای بر بدنم افتاده‌بود که تا چند لحظه میز سماور را پیدا نمی‌کردم، نه که پیدا نکنم، می‌دیدم و نمی‌دیدمش. ایشان مرد مومنی بودند و همیشه مردم آبادی را در بزنگاه‌های خطرناک بیم می‌دادند. خیلی با اقدامات ضددینی رژیم مخالفت می‌کردند و هیچ ترسی هم از ساواک و... نداشتند. ریزودرشت مردم آبادی هم دل‌باخته‌ی ایشان بودند. خلاصه هر طور بود خودم را جمع کرده و برایش چای بردم. لب پله‌ی حیاط کوچک خانه نشسته‌بود و نمی‌دانم چطور داغ‌داغ چای را نوشید و رفت. بعد از بسته‌شدن در خانه مادر گفت:«شنیدی! دیگر ادامه نمی‌دهی.» تسلیم شدم اما قانع نه. ✍ فاطمه مهدوی @enqelabi_nevesht @AFKAREHOWZAVI
✍طاهره موحدی پور شبهه به امامت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) جوانی بود خوش سیما چهره ی سفید ونورانی او در پس موهای مشکی اش می درخشید. قرار بوددر میان دیوارهای قصرة الحمرا زنده به گور شود.او از شیعیان موسی بن جعفر علیه السلام بود. بنایی که مامور این کار بود اورا در میان دیوار گذاشت ولی راه هوای بسیار کوچکی را برای وی قرار داد تا بتواند نفس بکشد وشبانه اورا نجات دهد این قصه هر روزه ی آن روزها بود که پایان آن ختم به خیر شد. آن سالها حکومت عباسیان حکوت می کردند که خفقان راوسیله ای برای حفظ حکومت خود می دانستندوسالهاامام کاظم علیه السلام را زندانی وگاه مورد شکنجه قرار می دادند. ⭕️باوجود آن خفقان ودشواری¬ها بدون توجه به آن شرایط خاص،برخی افراد به این شبهه دامن زده اند که اگر موسی بن جعفر(علیهما السلام) بنابر نص امام شیعیان بود، چ رادر آن سالها کسی ازپیروانش به یاری حضرت نشتافت واقدامی جهت رهایی ایشان از زندان انجام ندادند، پس امامت موسی بن جعفر (علیهما السلام) مورد تردید است ونصی در این زمینه نبوده است . این سوال نشان از عدم علم سوال کننده ازامامت وشرایط آن ونصوص وارد شده در مورد امامت بخصوص امامت موسی بن جعفر علیه السلام دارد ،هم چنین شبهه کنندگان اوضاع وشرایط اختناق ولزوم تقیه را گویی فراموش نموده اند. اولا: چه بسیار انبیا وامامان که به دست مردم زمان خود به شهادت رسیدند یا مورد آزار وشکنجه قرار گرفته اندواین امر مسئله ی جدیدی نیست ویاری نکردن کمترین حد آن است. مثلا بنی اسراييل بسیاری از پیامبران خود را کشتند تا جاييکه این گناه بزرگ برای آنها امری عادی شده بود. با رجوع به آیات و روایات پیامبرانی چون زکریا ویحیا را از جمله پیامبران کشته شده دانسته اند. ثانیا:اصل اثبات اصل مسئله امامت و ولایت بر مردم ارتباطی همراهی وعدم همراهی مردم ندارهمانگونه که در مورد انبیاءالهی نیزاین مسئله صادق است وفقط انبیا وامامان براساس نص الهی منصوب می شدندوچه بس مردم با آنها دشمنی نیز می کردند.درمورد امام کاظم (ع)نیز نصوص عام وخاص زیادی وجود دارد .نص عام از آیه ی اطاعت وولایت وبسیاری آیات وروایاتی مثل حدیث ثقلین وحدیث منزلت وحدیث اثنی عشر وبسیاری روایات که باید به کتب تفصیلی در این باب رجوع کرد. ثالثا ادعای آنان مبنی بر یاری نشدن امام کاظم (ع)ازجانب شیعیان ادعایی بی اساس است ونشان از نآگاهی آنان از منابع تاریخی دارد چه بسیار اصحاب وشاگردان وشیعیان که در راه یاری حضرت به شهادت رسیدند یاشکنجه وزندانی شدند وبسیاری هم به نقاط دوردست وصعب العبور متواری شدندوهمچنین یاری شیعیان به امام تنها از جنس نجات ایشان از زندان نبوده است بلکه گاهی شیعیان باحفظ تقیه در دستگاه های حکومتی نفوذ می کردند واز این طریق امام وباقی پیروان حضرت را یاری می رساندند (در میان آنها شخصیت های بزرگی چون علی بن یقطین وزیر مهدی وهارون،حسن بن راشد،جعفربن محمد بن اشعث از وزیران هارون بودند.) واز طریق وکلای امام در شهرهای مختلف وجوهات خود را به دست امام می رساندند. شبکه وکلای امام که در سراسر نقاط ممالک اسلامی گسترده ب ود .حتی در برخی روایات آمده است که حکام عباسی معاصر امام کاظم (ع)مرتب امام را از زندانی به زندان دیگر منتقل می کردند ومکان امام گاهی از شیعیان مخفی بود تا از دیدار شیعیان ویاری رساندن به امام جلوگیری کنند. رابعا دوره امامت حضرت حدود سی وپنج سال بود که دوره نسبتا طولانی می باشد وامام بنابر اقوال مختلف پنج تا شش سال از عمر مبارکشان را در زندان بودند، که چهار سال آخر عمر ایشانبه طور پیوسته در زندان سپری شدکه منجر به شهادت حضرت شد. که روایات مربوط به سالهای آخر ایشان را می¬توان در منابع مختلف مورد مطالعه قرار داد. خامسا: تشکیل فرق مختلف پس از شهادت امام صادق علیه السلام باعث ایجاد شکاف میان جامعه ی شیعیان شده بود که اسماعیلیه وفطحیه وناووسیه از آن جمله اند. وبرخی فرق انحرافی مانند غلات ونواصب هم نیز شکل گرفته بودند که به عدم اتحاد شیعیان دامن زده وبرانسجام شیعیان برای یاری امام کاظم (ع) خدشه وارد می کردند. ودر نتیجه از ایجاد هماهنگی درمیان صفوف شیعه برای مقابله باحکومت عباسی ویاری امام جلوگیری می نمودند. خفقان شدید وظلم حکمای عباسی مانع از آن بود که امام صادق علیه السلام امام بعد از خود را با روشی خاص معرفی نمایند تا جان اورا از آسیب حکومت عباسی حفظ نمایند، بنابراین ایشان به شماره اندکی از یاران و اصحاب خاص خود فرموده بو دند که امام بعد خود موسی بن جعفر (ع)می باشد. ادامه👇 @AFKAREHOWZAVI
«ایثار یا نسخه‌ی شفا بخش» درباره ایثار و گذشت می‌اندیشیدم،که چقدر نیاز امروز و همیشه‌ی ماست. در جهانی که انتخاب عده‌ای خودگرایی اخلاقی به شکل اومانیستی‌اش بوده و منطق سلطه بر اصالت لذت شکل گرفته است؛ ایثار و گذشت، نسخه‌ی شفابخشی است که نشاط را در رگ‌های حیات بشری جاری می‌سازد. موضوعی که در آیین اسلام تاکید فراوان شده است و در زندگانی بزرگان دینی ما فراوان به چشم می‌آید. به‌عنوان مثال می‌توان به ماجرای گذشت حاج شیخ علی محمد نجفی بروجردی اشاره کرد. او یکی از علمای بزرگ شیعه و اولین شاگرد آیت الله قاضی بود. عارفی بی‌نشان که هنوز هم برای بسیاری نا آشنا و گمنام است. در بزرگی ایشان همین بس که؛ آیت الله بهجت در مورد حاج شیخ فرمودند: «در زمان فوت آقای علی محمد نجفی من صدای ضجه‌ی ملائکه را شنیدم». این عالم جلیل القدر و مردم‌دار، روزی از کوچه‌ای می‌گذشتند، صدای داد و فریاد دو خانم کوچه را برداشته بود. با هم مشاجره می‌کردند به خاطر کیسه‌ی آشغالی که در کنار دیوار بود؛ که این آشغال را چه کسی اینجا قرار داده؟ دعوا بالا گرفت. حاج شیخ جلو رفت و آنها را آرام کرد و گفت؛ این آشغال مال علی محمد است و آن را با خود برد! آن دو بانو شرمنده شدند و پشیمان، و حاج شیخ با کیسه‌ی آشغال دور می‌شد. جستجویم مرا به سوی گذشت نسبت به حیوانات سوق داد! با شواهد قابل توجهی مواجه شدم، از گذشت به خاطر حیوانات، در زندگی بزرگان دین و شخصیت‌های تأثیرگذار تاریخ. موضوعی که به شکل‌های مختلفی نمود پیدا کرده است. این امر نشانگر احترام عمیق آنها به خلقت خداوند و نوع‌دوستی فراگیرشان است. داستان ضامن آهو شدن امام رضا (ع) از این دست مسائل است. پس در حقیقت از خود گذشتگی در جامعه فقط صرف چشم پوشی از خطاها نیست؛ بلکه نوعی توجه آگاهانه است، برای حفظ روابط انسانی و زیست محیطی مبتنی بر درک متقابل، تعهد و همدلی جمعی. در یک جامعه‌ی سالم، گذشت، نه به عنوان ضعف و سادگی، بلکه به عنوان یک فضیلت اخلاقی و یک راهبرد مؤثر برای ایجاد فضایی سرشار از اعتماد و آرامش تلقی می شود. هم‌چنین، گذشت یک سرمایه گذاری عاطفیست که در بلند مدت، منجر به افزایش رضایت جمعی می‌شود. زمانی که افراد یک جامعه از خطاهای یکدیگر چشم پوشی می‌کنند، در واقع، در حال ایجاد یک فضای مثبت حمایتی هستند که در آن سرزمین، حس ارزشمندی مانند رودی زلال در میان تک تک کوچه پس کوچه‌ها در جریان است. به جستجوی راهکارهایی برای تقویت گذشت، بودم که این سه را برگزیدم؛ 1. افزایش آگاهی از فواید گذشت: آگاهی از فواید گذشت، مانند کاهش استرس، بهبود سلامت روان، افزایش رضایت از زندگی و تقویت روابط، می‌تواند انگیزه افراد برای گذشت و بخشش را افزایش دهد. 2. تمرین همدلی: تلاش برای درک دیدگاه‌های دیگران، قرار دادن خود به جای آنها و تصور احساسات آنها، می‌تواند به افزایش همدلی و کاهش خشم و نفرت کمک کند. 3. تغییر الگوهای فکری منفی: شناسایی و به چالش کشیدن باورهای غیرمنطقی و جایگزینی آنها با افکار مثبت و سازنده، می‌تواند به بهبود توانایی در گذشت و بخشش کمک کند. بنابراین گذشت یک مهارت ضروری برای حفظ و ارتقای جامعه انسانی است و با درک مبانی نظری و الهی گذشت و تکیه بر سیره‌ی بزرگان دین می‌توان فضایی سرشار از آرامش، اعتماد و صمیمیت در جامعه ایجاد کرد که نه تنها به نفع افراد آسیب دیده، بلکه به نفع کل جامعه انسانی و حتی طبیعت می‌باشد. زیرا حیات بسیاری از جانداران نیز در پرتو گذشت از استفاده غیر ضرور از امکانات محیط زیستی است. که این رویکرد یک مرحله بالاتر از استفاده بی‌رویه از منابع زیست محیطی می‌باشد. آری ایثار نسخه‌ی شفا بخش جهان است! ✍طاهره‌ موحدی‌پور @AFKAREHOWZAVI
. یادداشت سرکار خانم فاطمه میری طایفه فرد با عنوان «گوهرشاد نماد غیرت و دین‌داری» در خبرگزاری سراسری حوزه: ...مقوله حجاب در کشور ما سابقه‌ای طولانی‌دارد. باید پذيرفت که تک تک افراد جامعه در این امر دخیل هستند، چه بدانند و چه ندانند. نکته کانونی در واقعه گوهرشاد هوشیاری علما و همراهی مردم و نگرانی بسط لباس متحد الشکل به دیگر شئون زندگی مردم است که تا بن خانواده و جامعه را هرز نکند دست بردار نیست. الان هم با همین امر مواجه‌ایم، عقب نشینی از حجاب، از هر حدی و محدوده‌ای در واقع رفتن به سمت زندگانی متزلزل و دور از فرهنگ دینی و ملی ماست. این‌جاست که گوش به زنگی آحاد جامعه را می‌طلبد و حضور مردم در صحنه همانند واقعه گوهرشاد بسیار راهگشاست. متن کامل در خبرگزاری رسمی حوزه👇 https://hawzahnews.com/xdRSV @AFKAREHOWZAVI
. به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، اعظم ابوالحسن عراقی، عضو انجمن علمی پژوهشی تاریخ، در یادداشتی آورده است: یکی از ارکان قیام کربلا و در جریان عاشورا، حضور جوانان و نوجوانان در کنار امام حسین (علیه‌السلام) بود که نقش، تأثیر و حمایت‌های آنان را نمی‌توان نادیده گرفت. جوانانی همچون علی‌اکبر، قاسم بن الحسن، حضرت ابوالفضل (علیهم‌السلام) از بنی هاشم و نیز وهب و دیگر یاران امام حسین (علیه‌السلام) نمونه‌هایی از ایثار و فداکاری بی‌نظیر و بی‌همتای این دوران بودند. این فداکاری‌ها آن‌قدر چشمگیر است که در تاریخ به عنوان الگوهایی برتر و نمونه‌هایی تراز شناخته می‌شوند. لینک متن کامل یادداشت https://hawzahnews.com/xdRZn @AFKAREHOWZAVI
بانویی که صدای حق شد ✍طاهره قادری وقتی خیمه‌ها سوخت و شمشیرها از خون لبریز شدند، گمان کردند که صدای حق خاموش شد؛ اما در همان لحظه، زنی برخاست، استوارتر از کوه، روشن‌تر از سپیده. زینب کبری ، دختر علی و فاطمه، نه‌فقط بازمانده‌ کربلا، که پیام‌آور آن شد. او درد را به دوش کشید، اما با زبان حق، دل‌ها را بیدار کرد. در کاخ‌های ستم فریاد زد آنچه در کربلا گذشت، تا حق دفن نشود زیر غبار زمان. او فراتر از داغ و رنج، حقیقتی جاودانه را روایت کرد. در مقابل یزید ایستاد و گفت: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»؛ این کلام، فقط از کسی برمی‌آید که با چشم دل، زیبایی را در مسیر قرب، در شهادت، در وفاداری دیده باشد. زینب سلام الله علیها، حماسه‌ را از خون به کلمه کشاند، و عاشورا را از یک روز، به یک مسیر تبدیل کرد. صدای او نه‌تنها بیداربخش دل‌های آن زمان، بلکه الهام‌بخش انسان‌های تمام دوران شد. بانویی که خودش سوخت، تا چراغی شود برای همه‌ی تاریخ. بانویی که ثابت کرد صدای حق، اگر از دل ایمان برخیزد، از شمشیرها برنده‌تر و از طوفان‌ها ماندگارتر است. آری حضرت زینب استوره صبر و صدای حق و حقیقت به بلندای تاریخ است. به مناسبت حرکت اسرای کربلا به سمت شام سال ۶۱ هجری قمری @AFKAREHOWZAVI
. 🔰تربت و زیارت امام حسین؛ دو نماد ماندگار در هویت شیعی زیارت و تربت امام حسین(علیه‌السلام)، به دو ابزار مقاومت فرهنگی و استمرار تاریخی تشیع تبدیل شده‌اند. آنان که در طول قرون، بر این سنت‌ها پای فشرده‌اند، تنها در پی ثواب فردی نبوده‌اند، بلکه دانسته یا نادانسته، در حفظ یک «سرمایه هویتی» مشارکت کرده‌اند. نجمه صالحی 🔗لینک متن کامل پایگاه خبری رحا مدیا https://rahamedia.net/?p=16132 . 🔗لینک متن کامل در خبرگزاری تسنیم https://tn.ai/3358412 متن برگزیده در ویژه نامه «تکیه خبرگزاری تسنیم» https://www.tasnimnews.com/fa/service/1469/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%20%D9%88%20%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 @AFKAREHOWZAVI
یادداشت (مختصات " نقد انقلابی" چیست؟) نوشته‌ی سرکار خانم آمنه عسکری منفرد نویسنده‌ی تحریریه بانو امین تیتر یک خبرگزاری فارس، به تاریخ ۱۴۰۴/۰۴/۳۰ لینک متن کامل در خبرگزاری فارس https://farsnews.ir/Rahbari_Plus/1753101562001996154 @AFKAREHOWZAVI
. 🔰انتشار اربعین، رسانه مردمی جهاد تمدنی در جهانی که روایت، ابزار اصلی قدرت شده است، اربعین ظرفیتی بی‌بدیل برای تولید روایت مستقل و معنادار از اسلام، تشیع و امت اسلامی فراهم کرده است. رسانه‌های سلطه‌گر، روایت‌های خود را از اسلام با تقطیع، تحریف، و خشونت‌نمایی شکل داده‌اند؛ در حالی‌که در اربعین، تصویر واقعی و زنده‌ای از اسلام علوی نمایان است. ✍نجمه صالحی 🔗لینک متن کامل در پایگاه خبری رحامدیا https://rahamedia.net/?p=16329 @zemzemh60
🔹 | ضرورت بازخوانی اندیشه‌ شیخ فضل الله درباره ولایت فقیه ✍🏼 نجمه صالحی بسیاری از هم‌عصران شیخ فضل الله یا به جدایی دین از سیاست باور داشتند یا به‌ شکلی با آن مدارا می‌کردند؛ اما شیخ شهید معتقد بود که فقیه نباید تنها در مقام مرجع دینی و اجتماعی باقی بماند، بلکه باید نقشی بنیادین در ساختار سیاسی ایفا کند. 🔗 متن کامل یادداشت 🔘@tasnimhowzeh | تسنیم حوزه