eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
731 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲نیایش عرفه؛ عاشقانه ملکوتی ✍️زهرا سعادت 🔹️بنابر روایات و دعاهای اهل بیت سلام الله علیهم عرفه روز خاصّ مناجات با پروردگار است تا نعمتهای لایحتسب مادّی و معنوی را بی منّت،بربندگانش ارزانی دارد! 🤲نیایش،شمیم روح بخش رحمت بی حد و بارقه امید جانبخش در بَرَهوت بی‌مهریهاست تا از گوشه تنهایی دنیا تا اوج عرش کبریایی‌اش پرو بال گشوده و به بهترین سرمایه انسانی،که معرفت ناب الهی است دست یابیم و خود را فقیر الی الله دانسته و از مَرکب غرور و تکبّر فرود آییم! روز عاشقانه های حسین علیه السلام در صحرای عرفات و مناجات زیبا با آوای ملکوتی! زمزمه های عارفانه ای که تا ابد،سرلوحه رازو نیاز محبّان است! @AFKAREHOWZAVI
. عرفه‌ای برای عشاق الحسین علیه‌السلام ✍فاطمه شکیب رخ روز عرفه، آغازگر مکتب تربیتی اباعبدالله است، روزی که خون خدا، حسین علیه السلام، در صحرای عرفات، با جمعی از اهل بیت علیهم‌السلام، فرزندان و شیعیان حاضر گشت تا گوشه‌ای از دریای معارف شیعی را به یادگار سطور خداشناسی بیفزاید. در این هنگام حجت خدا، روی مبارک خویش را به سوی کعبه گردانید، دست‌ها را برابر صورت نهاد و همچو مسکینی که طعام می‌طلبد، دعای عرفه را زمزمه نمود. لذت مناجات در قطرات رحمت دعای عرفه شنیدنی ست، چرا که همچو اویی از درگاه پروردگار عالم، بی نیازی نفس را از آنچه که رضایت دارد، درخواست می کند «اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنای فی نَفْسی»، اوست که قیمت گوهر نفس را می‌شناسد و آن را تنها سزاوار قربانی الطاف دوست می‌داند. یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله در اظهار ارادت به محضر یار، اخلاص در عمل را از معشوق می خواهد «اَللهمَّ اجْعل اِخلاصَ فی عَمَلی»، آن اخلاصی که اختصاص به محبوبِ ذات اقدس اله دارد و نه غیر او. عارف الی الله حسین علیه‌السلام، در دریای زلال دعای عرفه، معترف به لغزش ها و کاستی ها است (و سعادت خویش را در مزین شدن به لباس تقوا و پرهیزکاری می شناسد «وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویک»، او که سکنای یقیین را در قلب خویش می خواهد، می داند که یقین راهی هموار برای رهایی از تمام گیر و دارهای رنج آور دنیاست «اَللّهُمَّ اجْعَلْ یقینَ فی قَلْبی». آری به راستی که دعای عرفه، بزنگاه نگاه مهربان حسین علیه‌السلام بر تعلم شیعیان، در شناخت خویشتن و خدای عالمیان است، چه آنان که او را همراه بودند و چه آنان که در قرون متوالی بر مسیر ایشان، قدم نهادند. در این پهنه گسترانیده ی رحمت الهی، برای یکدیگر دعا کنیم. منابع: قمی، مفاتیح الجنان، ص 527، 534، 540و 541، 534،533؛ شهید ثانی، منیة المرید،۱۳۳؛ مصباح یزدی، پندجاوید، ج2: 274 و 275. @AFKAREHOWZAVI
عارفانه‌ای در عرفه ✍خالقی امام حسین (علیه‌السلام) در روز ترویه، هشتم ذیحجه غریبانه در وقت خروج از مکه فرمود: «مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی؛ آگاه باشید، هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه لقای پروردگار نثار کند، پس آماده حرکت با ما باشد... امروز نیز امام الحاج، صاحب عصر والزمان مهدی موعود غریبانه در روز عرفه پیام جدّش را تکرار می‌کند؛ فلیرحل معنا هرکس آماده است تا از خون قلب خود در راه ما بگذرد با ما همراه شود. ندای هستی بخش امام عصر را، نائب برحق او، خامنه‌ای عزیز به گوش دل شنیده است که در پی امام خویش در پیام برائت از مشرکین، همین ندا را به جهانیان می‌رساند که ای امت اسلام اگر خواهان جایگاه شایسته‌ای در نظم جهانی جدید و سربلندی و سرافرازی و هدایت هستید؛ وحدت و معنویت خود را که خلاف خواست استکبار و صهیونیسم است حفظ کنید و با تقویت و تعمیق روحیه‌ی برائت از مشرکین در زندگی خود و دیگران، ناصر دین باشیم. فلیرحل معنا یعنی مقاومت با خون قلبت تا رسیدن به حیات طیبه، همان راه نورانی اهلبیت (علیهم السلام) که همگام با ولی جامعه در پرتوی هدایت امام در آن مسیر حرکت کنیم تا به ظهور برسیم. ان‌شاءالله. @AFKAREHOWZAVI
🥀🥀🥀🥀 شنیدم در میان کوچه ها تنها شدی مسلم میان شعله ها چون مادرم زهرا شدی مسلم خبر دارم که سر دادی غریب و تشنه در کوفه نبودی کربلا امّا، شبیه ما شدی مسلم @shaeranehowzavi
⁉️ما چقدر در مبارزه با انحراف یهود کار اساسی و بنیادین می‌کنیم؟ انحرافی که اکنون بشر را با جعل اسرائیل به بازی گرفته است. 🔆لااقل برای حفاظت از مبارزان، روشنگران و پرچمداران این مبارزه‌ی سخت و پر رمز و راز صدقه بدهیم و کنیم تا آنان را مظلومانه و غریبانه از دست ندهیم. 🔅یا هر کار خیر دیگری که در توان داریم؛ وقف فرهنگی، وقف برای جهاد تبیین و ... 🌍 فی‌الواقع: شهید فرج‌نژاد، شهید دشتی، شهید سلحشور، شهید طالب‌زاده و ... @HOWZAVIAN
. 🔖عید رهاشدن از «من» ✍آمنه عسکری منفرد اهل حنیف از ابراهیم آموخت که باید از هرآنچه غیر توست بگذرد، بگذرد و قربانی کند، بگذرد و دل به تو بسپارد، بگذرد تا تو بگذری، بگذرد تا «تو» را، تنها «تو» را به دست آورد. و اینک من آمده‌ام تا هر آنچه غیر تو در وجودم هست، ذبح کنم. آیا قبولم می‌کنی؟ آمده‌ام تا مَنیّت‌هایم را ذبح کنم، اصلا آمده‌ام تا تمامِ «من» را پیشِ پایِ «تو» قربانی کنم تا پاکیزه شوم، تنها «تو» بمانی، تا پاکیزه بمانم، تا خریدارم شوی. @AFKAREHOWZAVI
. بت‌شکنی که ابلیس‌شکن شد ✍زینب نجیب خواب و رؤیای انبیای الهی صادقه است یعنی شیطان بدان راه ندارد. وقتی ابراهیم(علیه‌السلام) در سه شب رؤیای ذبح اسماعیل را مشاهده کرد؛ دانست به او مأموریتی محول شده است که بسیار سخت و دشوار می‌نماید. ابراهیم (علیه‌السلام) در یک دو راهی بسیار پرخطر قرار گرفت، اکنون وقت انتخاب است، کدام را انتخاب کند، امر خدا را یا امر نفس را، او که همیشه امر خدا را بر وجود خود حاکم کرده بود، در اینجا نیز چنین می‌کند. گرچه ابلیس، سر راهش بی‌امان وسوسه می‌کرد تا به او القا کند که این خواب، خواب شیطانی است و یا از عقل دور است اما ابراهیم توجهی نمی‌کرد. هرچه شیطان پیش گوشش زمزمه می‌کرد که چطور می‌شود، فردی جوانش را بُکُشد و یا بی‌دلیل انسانی را به قتل برساند، به‌سویش سنگ می‌انداخت. آری، مگر قتل نفس نیست؟ مگر این نزد خدا گناهی‌ نابخشودنی نیست؟ ابراهیم می‌دانست که معصیت یعنی نافرمانی از خدا. از سوی دیگر در عالم رؤیا به او امر شده بود که چنین کند. بنابراین آن روز، اطاعت از خدا در ذبح اسماعیل و عدم اطاعت از خدا، فرار از ذبح او بود. و  این تکلیفی شد بر گردن ابراهیم، اسماعیل و هاجر. ابراهیم، پروردگار هستی و حکمت‌هایش را خوب می‌شناخت او سال‌ها در چنین مکتبی رشد کرده بود و در طوفان‌های سهمگین همچون درختی ریشه‌دار استوار ایستاده بود. او حتم داشت که اوامر خدا حیات‌بخش است نه نابودکننده. او فهمیده بود که بُعد دیگری از ابعاد وجودیش در بوته آزمایش محک خواهد خورد.  و این‌چنین شد که ابراهیم(علیه‌السلام) این بت‌شکن تاریخ، اکنون ابلیس‌شکن شد، جهاد اکبر کرد، و با تصمیمی قاطع آماده قربانی کردن اسماعیل شد. آری، حکمتش همین بود. او این بار عملش نبود که به کوره‌های گداخته‌ی آزمون، امتحان می‌شد بلکه خداوند این بار اراده‌ی او را در ذبح محبوب‌ترینش هدف قرار داده بود و این سخت‌ترین آزمون برای رسیدن به مقام امامت بود. و چه زیبا بود وقتی ابراهیم در این آزمون نیز همچون گذشته تسلیم اراده‌ی حق گشت درحالی‌که از اسرار الهی در پس پرده آگاهی نداشت. او آمادگی خویش را یک‌بار دیگر دریکی دیگر از دشوارترین مراحل فریاد زد. شاید در ظاهر، فرمان خدا، ذبح محبوب‌ترینِ انسان یا قربانی کردن عزیزترین باشد یا حتی در نگاه مادی، امر به یک گناه کبیره اما در اصل، ذبحِ نفسِ انسان در برابر عظمت خدا بود. ابراهیم باید نفس خود را قربانی می‌کرد. و ابراهیم چنین کرد ، برای باری دیگر پرهیزکار نام گرفت و به مرتبه‌ای بالاتر راه یافت. @AFKAREHOWZAVI
1⃣ «دوباره دست او...» نجمه صالحی، سردبیر تحریریه‌ی بانو مجتهده‌ی امین انگار دامن زمان بر روی زمین، کش آمده بود و سایه شترها در داغی هوا به رقص! تا آن روز، تاریخ، این تصاویر را به خود ندیده بود و بعد از آن هم ندید! همه را به ایستادن دعوت کرده بود، آن‌هایی که پیش رفته بودند، بازگشتند و جامانده‌ها به او ملحق شدند! منتظر بودند تا سخنان‌مهم این مرد‌ بزرگ را بشنوند، تا از یمن ولایت، جان و دلشان تطهیر شود، تا راه را گم نکنند! دست او را در دست گرفت تا غدیر شود ندای آزادی! دست پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله وسلم در دست مولود کعبه بود! البته اولین بار هم نبود، بارها علی، وصی او معرفی شده بود، اولین بار در دعوت خویشان بود!‌ بارها و بارها تکرار کرده بود، اما این بار خواست اتمام حجت کند! پس دست در دست او، با صدای بلند گفت: او ست مردم، بعد از من امام! «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» ☘الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ☘ @AFKAREHOWZAVI
. "خانه رویایی و قلم" ✍نرگس سلیمانی کار ثابت در برنامه روزانه آن روزها، دیدن صورتم در آينه بود، ظاهر شدن جوش‌ها یکی پس از دیگری خبر از ورودم به دنیای جدید نوجوانی می‌داد. من مثل همه‌ی نوجوان‌هایی که در دنیای واقعی آنها را می‌شناختم یا در دل رمان‌های خواهرم آنها را شناخته بودم، همان کتاب‌هایی که مخفیانه از جعبه درشان می‌آوردم و می‌خواندم؛ درگیر بحران هویت و ده‌ها بحران دیگر شده بودم! هرصبح به سختی خودم را از بهترین نقطه‌ی زمین یعنی رختخوابم بلند می‌کردم و راهی مدرسه می‌شدم. خستگی باعث شده بود، خواب نشسته در صف برنامه صبحگاهی در مدرسه، برایم حکم خواب در رختخواب گرم خانه‌مان را داشته باشد؛ اما آن روز شنیدن صحبت‌های مدیرمدرسه، خواب را ازچشمانم پراند! خانم مدیر در مورد اتفاقات حج خونین ۶۶ صحبت می‌کرد و لحظه لحظه ترس و تعجب من بیشتر می‌شد. اتفاقات حادثه منای آن سال‌ها و این خاطره‌گویی مدیر مدرسه، سبب شده بود، هیچ وقت دلم نخواهد به مکه بروم در دنیای نوجوانی‌ای که هنوز شجاعتم از دل ترس کودکی بیرون نیامده بود، هیچ رویایی از کعبه در ذهنم نسازم. کنجکاوی درونی‌ام که سرک کشیدن به جعبه کتاب‌های خواهرم را به همراه داشت مرا برای یافتن هر آنچه که نشانی از نام و یا نام خانوادگی‌ام در آن بود، کنجکاوتر می‌کرد و همین موضوع، سبب آشنایی من با کتاب" اقای سلیمان می‌شود، من بخوابم" شد، با سیر عاشقانه کتاب در ذهنم داستان عاشقانه ساختم و وقتی رسیدم به صفحه‌ای که "روحانی از ما می‌خواهد که به شکرانه سعادتی که نصیب‌مان شده است سجده شکر به‌جا آوریم، همه به سجده می‌افتیم روحانی می‌گوید می‌دانید کجا هستید و بعد صدای هق هق گریه است که شنیده می‌شود ...چه عظمتی دارد این نقطه چه شکوهی دارد این مکعب مشکی رازآلود ..." خواندن آن کتاب باعث شد همه خاطرات منفی‌ام از مکه را که شنیده بودم، کنار بزنم و رویای جدیدی را در ذهنم تجسم کنم و بپرورانم. حالا که به مناسبت عیدقربان یاد آن روزها می‌افتم، می‌بینم، قلم چه قدرتی دارد و چه عجیب، ذهنیت‌ها را تغییر می‌دهد! چه بینش‌هایی که به واسطه این قلم به وجود نیامده و چه ذهن‌هایی که با قدرت قلم در مسیر درست خود قرار گرفته است! تصمیم ماست که باقلم‌مان راهبر باشیم یا اصلا اهل قلم باشیم! و این راهبر بودن قلم‌ و وظیفه سنگین حفظ آن، دعایی شد برای عرفه‌های باقی زندگی‌ام! @AFKAREHOWZAVI
. «مولای همه زمان‌ها» ✍زهرا نجاتی دخترم می‌پرسد: چرا امام زمان؟ می‌گویم: خب ولیعصر هم نام دیگر اوست. می‌گوید:خب یعنی چه؟! می‌گویم؛یعنی 1184 سال است و در زمان ماهم هست، یعنی زمان و همه چیز در اختیارش هست، یعنی زمان محدودش نمی‌کند و یک سری یعنی‌های دیگر... اما انگار تلنگر می‌زند به وجودم، ذهنم به سمت تو می‌رود! امام زمان ما! می‌بینی اوضاع و زمان ما را! می‌بینی دل‌های مارا؟! من با تمام ناتوانی و ناچیزی‌ام، یقین دارم هیچ‌چیز در هیچ جای جهان، از تو پنهان نمی‌ماند. اما مولای خوبی‌ها! جواب بچه‌های‌مان را یک جور می‌دهیم، دل‌هایمان را چه کنیم؟! گیریم دل‌هایمان را به همان چند بندعاشقی «ال یس» و «ندبه»، خوش کنیم، به همان بند قشنگ و پرامید که تو آمده‌ای و ما همه گردتو، نشسته‌ایم... اما تو بگو بحران‌های این زمانه را چه کنیم؟! امام زمان بگو ما با این زمان چه کنیم که تند و تند می‌چرخد و گردسپیدی روی موهایمان می‌نشاند اما روح‌مان را بزرگ نمی‌کند اما دست‌مان را به تو حضرت صاحب الامر نمی‌رساند! بگو ما با این زمان چه کنیم که به تو نمی‌رسد؟! با عقربه‌های زمان، چه کنیم روی "متی"ها مانده و ما را به آن سوی «متی» ها نمی‌رساند! مولای زمان ما و همه زمان‌ها، زمان شده زندان ما، زمانی که نمی‌گذرد تا به صبح ظهورت برسد! مولای ما، منتظر اجابت بندهای قبل و «نحن نقول الحمدلله رب العالمین» هستیم! تو که مولای زمان‌ها هستی، مارا زودتر به آن زمان برسان! @AFKAREHOWZAVI
💠 دریافت نشان سازمانی کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء در 💐امیدواریم در کنار مخاطبان‌مان در ایتا و صفحات اجتماعی دیگر، تبلیغ مکتوب را در قالب یادداشت، خاطره و خبر ترویج کنیم. را جدی بگیریم. 🔗نشانی نویسندگان حوزوی در ویراستی👇 https://virasty.com/HOWZAVIAN @HOWZAVIAN
هدایت شده از هم نویسان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا