مجله افکار بانوان حوزوی
سردار اروند(قسمت سوم) 🖋زینب نجیب احمد امینی، علمدار لشکر ثارالله و خطشکن لشکر بود. احمد انسان شج
سردار اروند( قسمت چهارم)
🖋زینب نجیب
اهداف ایران از اجرای عملیات بزرگ والفجر ۸ در وهلهی نخست، شکستن هیمنهی دشمن و سپس قطع دسترسی رژیم بعث به خلیج فارس و دورکردن آتش جنگ از شهرهای مرزی ایران بود. رزمندگان ایرانی اما با پیروزی در عملیات والفجر ۸ علاوهبر این هدف به هدف مهم واردآوردن ضربه روحی بزرگ به دشمن نیز رسیدند. این درحالیست که پس از این عملیات، رزمندگان اسلام بیش از گذشته به اعتمادبهنفس، خودباوری و ایمان برای ادامهی رویارویی با دشمن عراقی دست یافتند.
در روزهای بعد از آن شب پر از معجزه، آنگاه که دشمن همهی درها را به روی خود بسته میبیند؛ از سلاح شیمیایی بهره میبرد. حسن یزدانی بعد از حملهی هوایی شیمیایی دشمن، ماسک خود را به رزمندهی دیگری میدهد تا مانع شیمیاییشدن او شود؛ اما خودش براثر استشمام گازهای شیمیایی مجروح میشود. محمد حسین یوسفالهی در معرکهی بمب شیمیایی حضور نداشت؛ اما بهمحض اطلاع، خود را به حسن یزدانی و دوستانش رساند تا آنها را از زیر آوار نجات دهد و اینچنین شد که او هم مبتلا گشت.
حسن به بیمارستانی در مشهد و محمدحسین یوسفالهی به بيمارستانی در تهران انتقال یافتند. حسن بعد از ۱۱روز تحمل دردهای ناشی از مسمومیتهای شیمیایی به درجهی رفیع شهادت نائل شد.
قاسم سلیمانی فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله به او لقب سردار اروند و فاتح عملیات والفجر۸ داد و در توصیف او با اشک و آه میگفت: «چهکسی میداند حسن که بود؟ حسن قهرمان و فاتح عملیات والفجر۸ بود. حسن آن طلبهی ضعیفالجسم و قویالروح؛ حسن اولین فردی بود که بهصورت پیشتاز و پیشگام و داوطلبانه از اروند عبور کرد، حسن آن طلبهی شجاع و قهرمان کسی بود که ۳۰بار برای شناسایی، از آبهای اروند عبور کرد، حسن یک نیروی ورزیده، شجاع، شهادتطلب، مخلص، حسن پیشنماز لشگر ما بود، حسن امام جماعت لشگر ما بود».
ادامه دارد...
@AFKAREHOWZAVI
.
#امروز
روز پژوهش
تقویم علمی ایران روز 25 آذر از سوی «شورای فرهنگ عمومی کشور» به نام روز پژوهش نامگذاری شده است. وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیز از سال 1379 چهارمین هفته آذر ماه را به نام هفته پژوهش نامگذاری کرد و از سال 1384 این نام به «هفته پژوهش و فناوری» تغییر یافت.
#روز_پژوهش
#بیست_و_پنج_آذر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
به بهانهِ هفته پژوهش
✍سیده ناهید موسوی
📚 میخواهم از نوشتن و دنیای آن بنویسم، گاهی در اینکه چه چیزی را، چگونه و از کجا آغاز کنم میمانم! راستاش به نظر خیلی پیچیده و عمیق اما در عین حال، زیبایی و طعم خاص خود را دارد. لابلای روزمرگیها و دغدغهها، وَسط زندگی، بین آشپزی یا مهمان نوازی یهویی حساش سراغ آدمی میآید، و برایش فرقی ندارد حتی وقتی شب شده است و میخواهید خستگی های در طول روز را دور بریزید و سَر بر بالین بگذارید، حس نوشتن آدمی را رها نمیکند و ندایی از اعماق جان تو را به قلم در دست گرفتن فرامیخواند. اصلا آرام و قرار ندارید! مگر میشود در طی بیست و چهار ساعت شبانه روز یک خط حداقل ننویسید؟!
📚زمان تحصیل وقتی اساتید کار پژوهشی میخواستند، شاید از سختترین خبرهایی بود که به گوشم میرسید! آخه چرا فلان تحقیق، چرا این موضوع و... شروع میکردم به غصه خوردن البته حق داشتم چون اوایل هر کاری سختی خاص خود را دارد. چندین مرتبه که به کتابخانه رفتم و بعدها عضو شدم خیلی به عنوان و جلد کتب دقیق شدم و سعی کردم در هر فرصتی اولین جایی که بروم کتابخانه باشد. خاطره اولین رمانی را که به پیشنهاد دوستام خواندم هرگز فراموش نمیکنم آن شب تا صبح گریه میکردم. و این یک تلنگر دیگری بود برای کتابخوان شدنم، کتابهای روایی، داستانی و... خواندم و عنوان هر کتاب را بعد از خواندن در گوشه دفترم یادداشت میکردم و تا الان هم همین کار را میکنم.
📚کتابخانههای زیادی را در سطح شهر رفتم و در کتابخانه مرکزی کارت عضویت هم دارم، همه چیز در آنجا رنگ علم و معرفت میدهد و بویی که بیش از هرچیز دیگری احساس میشود بوی عشق به کتاب و کتابخوانی و پژوهش است. اصلا مهم نیست که چند سال سن دارید، یا چه مدرک تحصیلی دارید و ... همین که شروع به خواندن، تحقیق و پژوهش کنید کافیست تا چند سال و چند قدم جلوتر حرکت کنید و افقی جدید از زندگی را کشف کنید. از هر قسمت کتابی که خواندید چند سطر را که برایتان جذاب بوده را یادداشت کنید یا خلاصهای کوتاه از کتاب را بنویسید، اصلا کتاب را نقد کنید این نیز تجربه ناب دیگری هست که به کمک آن میتوانید به جزئیات بیشتر دقت کنید.
📚 من اما، وقتی یک صفحه سفید میان صفحات دفتر یا برگههای چسبانده روی تخته شاسیام میبینم از آن نمیگذرم. و بدون تعارف شروع به نوشتن میکنم، در ذهنام میگویم حداقل نصف صفحه را پُر میکنی! قلم که به دست میگیرم زمان هم از دست دیگرم دَر میرود. تا به خودم میآیم میبینم کل صفحه را سیاه کردم و این زیباترین اوقاتی است که میتوان در زندگی تجربه کرد. نوشتن از احساسات زنده یا مُرده، خوب یا بد، افکار آشفته و عمیق، آرزوهای تازه جوانه زده، آینده و دغدغهها، و استفاده از فرصتهای عمر به شرط درست مصرف کردن آنها نه مصرفی کردن آنها!
هفته پژوهش به همه دوستداران علم مبارکباد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
رسانه فکرت | نجمه صالحی، پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه
پژوهش در حوزهدین و تبلیغ دو رکن اساسی در توسعه هر جامعه دینی هستند. به عبارتی پژوهش زمینههای لازم برای شناخت و حل مشکلات را فراهم میکند و تبلیغ این شناخت را در جامعه گسترش میدهد.در پژوهشهای دینی از روشهای کمی مانند نظرسنجی، پرسشنامه، مصاحبه و ...؛ روشهای کیفی مانند مصاحبه عمیق، قومنگاری، تحلیل محتوا و ...استفاده میشود و این نوع پژوهشها به دو دسته کلی تقسیم میشود: پژوهش بنیادی و پژوهش کاربردی. پژوهش بنیادی به بررسی اصول و مبانی دین میپردازد، در حالی که پژوهش کاربردی به بررسی مسائل و مشکلات دینی در جامعه میپردازد.
متن کامل در لینک فکرت👇
https://fekrat.net/article/lnk/34816
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«صحنههای ناب دلدادگی»
✍موسوی باردئی
سلام ای دلبر و مقصود ما
سلام مادرم حضرت زهرا (علیهاالسلام)
سلام بر تو ای حاج قاسم
نمیدانم به اجابت دعای کدام رفیق من هم توفیق پیدا کردم با کاروان نسل حاج قاسم زائرت باشم.
هر چه به مزارت نزدیکتر میشدم دلهره ام بیشتر میشد.روی آمدن به کویت را نداشتم.
دو سه قدم به سمتت آمدم ولی باز برگشتم.از دور میدیدم چطور نوجوانان و جوانان مزارت را بغل کردهاند و به پهنای صورت اشک میریزند.
سردار عزیز چه کردی با دلهای این سربازان انقلاب؟!
هر کدام از آنها فارغ از این دنیای فانی، با مزار یک شهید مأنوس شده بودند.
شهید ماهانی،شهید یوسف الهی،شهید میرلوحی و...
طلابی را میدیدم که بیتوجه به اطرافیان سر در گم بین قبور شهدا قدم میزدند.دنبال چه بودند؟در دلشان چه میگذشت که سر به زیر و بغض آلود دست بر قبور شهدا کشیده و سر و صورت خود را با غبارهای مزارشان متبرک میکردند.
گوشهای نشسته و تسبیح تربتم را در دستم محکم گرفتم تا قوت قلبم باشد.
چشمم به پوستری افتاد که ورودی آن مکان نصب شده بود.
((مقاممعظم رهبری: «در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم؛ انشاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم.))
اشک امانم را بریده بود.خجالت سرتاپای وجودم را فراگرفت.
خوشا بحالت که یار نظام بودی و نه مثل ماها بار نظام.
چطور خودت را ساختی که هرگز دنبال نام وعنوان نبودی.
چه کار کردی که ولی زمانمان اینگونه دعا کرد؟
دستم را بگیر و برایم دعا کن که سخت محتاج دعایت هستم.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🍃محرومیت...
✍زينب نجیب
اگر ولیّ شناخته نشود، اگر ولیّ منشأ و الهامبخش همه نیروها، نشاطها، فعالیتهای جامعه نباشد و به دنبال او در حرکت نباشند؛ محروم میشود.
اگر مردم از لحاظ فکری، روحی و عملی خود را متصل به او نکنند و پشت سرش در حرکت نباشند، محروم میشوند.
اما از چه محروم میشوند؟
ولی از ولایتکردن و مردم از ولایتمدار بودن.
ولایتنکردن ولیّ، محرومیت از نفع شخصی نیست؛ عدم شرایط انجام تکلیفیست که بر دوشش نهاده شده است. محرومیت از حق است...
ولایتمدار نبودن مردم نیز از آن جهت محرومیت است که خود را در نقشه ولیّ قرار نمیدهند. آنها در جبهه ولیّ قدم نمیزنند...
اینجاست که علی تنهاست بیمردم.
و مردم تنهاتر
اما در این میان مادر بیدار است.
نهضت بیداری سرور زنان و مردان عالم، فاطمهی زهراست که همچون خورشیدی بر تارک جهان میتابد.
تاریخ را به شنیدن سخن حق دعوت میکند.
دست انسانیت را میگیرد تا از کوره راه جهل و بخل و نسیان رهایی بخشد.
او فریادش تنها دفاع از محرومیت ولیّ زمان نیست او آه و فغانش از محرومیت همه انسانهاست.
او میداند دنیای بیولی یعنی جهنم.
زینرو فاطمه زهرا بهتنهایی امتی میشود برای علی.
او در کوچههای مدینه که نه!
در کوچه پس کوچههای تاریخ میایستد از حق میگوید و سیلی میخورد.
او پشت در خانهی خود که نه!
پشت در خانه هر دوره از نسل شیعه ایستاده تا نگذارد ولیّ را به اجبار مصادره کنند.
فاطمه زهرا هنوز سینه سپر کرده تا دست ولیّ را با طنابِ تحریف نبندند.
آری، روح فاطمه در کالبد زنان مسلمان امروز هنوز تمام قد در مقابل تیغ خصم ایستاده است.
صدای فاطمه زهرا همچنان از حنجره زنان مسلمان شنیده میشود.
بیدار شو خواهرم که تو باید امروز فاطمه زهرا باشی برای علی زمان...
اگر مادرمان روزی رهبری جامعه را در خانهنشینی علی به عهده گرفت و فریاد برآورد که:
"تُوافِیکُمُ الدَّعْوَةُ فَلَا تُجِیبُونَ"
دعوت مرا می شنوید و لبیک نمیگویید؟
:وَ تَأْتِیَکُمُ الصَّرْخَةُ فَلَا تُغِیثُونَ"
و فریاد من در میان شما طنین افکن است و به فریاد نمیرسید؟
و این چنین به قصد جهاد برمیخیزد تا تمدن نبوی از حرکت نایستد؛ امروز تو نیز باید پرچم ولایت را محکم بر دوش بگیری تا تمدن علوی دچار ضعف و غربت نشود.
تا پرچم حقخواهی زیر بار ظلموستم به خاک و خون کشیده نشود.
بیدار شو خواهرم که تو امروز باید ذهن تاریک انسان را رهبری کنی...
به در خانه غافلان رَوی.
بر درها بکوبی
و رسا فریاد زنی که:
"فَأَنّی حِرْتُمْ بَعْدَ الْبَیَانِ"؟
پس چرا بعد از آن همه بیانات قرآن و پیامبر (صلی الله علیه و آله) امروز حیران ماندهاید؟
#فاطمیه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«بانوی نور»
✍م* صالحی
حضرت فاطمهٔ زهرا را نمیتوان با شعر یا نوشته توصیف کرد. فاطمه را باید حس کرد.
دلت، رفتارت و گفتارت که مورد پسند فاطمه شد؛ قبر مخفی بانوی دو عالم آشکار می شود. دلت که مملو از محبت فاطمه شد، قبر او را در دل مصفای خود می یابی.
امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بیحدیث حضور او، خاموش است.
امیرالمؤمنین، شبانه یاس میکارد! شبانه، داغ دلش را به خاک میگوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید.
دوباره بغض حسن با حسین میگیرد.
و جای خالیِ مادر به خانه میپیچد.
کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟
یار پهلو شکستهٔ علی به سوی پدر کوچ می کند. یار و یاوری که رونق خانه علی و قوت زانوان اوست، دارد پر می کشد.
آجرک الله فی مصیبتها...
#فاطمیه
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
سردار اروند( قسمت چهارم) 🖋زینب نجیب اهداف ایران از اجرای عملیات بزرگ والفجر ۸ در وهلهی نخست، ش
سردار اروند(قسمت پنجم)
🖋زینب نجیب
شاید بتوان گفت که ما نهفقط به تعداد شهدا بلکه به تعداد رزمندگانی که ۸سال در جبهههای حق علیه باطل حضور داشتند؛ دستاوردهای عظیمی از جنگ داریم. چرا اینگونه بود؟ فرمول و جنس جنگ ۸سالهی ما چه تفاوتی با جنگهای نظامی دیگر دارد؟ چگونه است که در یک جنگ که ماهیتش میتواند تنها خشم و کینه و تنفر و تلافی و نابودی باشد؛ جنگی ساخته شود که انسانها را مهربانتر کند، تمرین کظمغیظ نماید، آنها را برویاند، زنده کند و برای آنها سعادتی ابدی بسازد؟ چگونه میتوان شاهد تناقضهایی با این عظمت بود؟
آری، جنگ ما جنگ نبود؛ فرزندان ما نمیجنگیدند؛ آنها اهل جهاد بودند. بسیار تفاوت است بین جنگیدن و جهاد کردن. تمایز است بین جنگنده و مجاهد. در جنگهای نظامی، اصول نظامی حرف اول را میزند؛ اما در جهاد، گاه شاهد اصولی هستیم که در حیطهی نظامی معنایی ندارد. مانند حضور نوجوانان ۱۹ساله بهعنوان فرمانده یا بهکارگیری یک نوجوان ۱۷ساله برای شناسایی زمین دشمن از نزدیک یا نامیدن تعدادی از افراد بهعنوان غواص که بهطورقطع در دانشگاههای نظامی به آنها غواص نخواهند گفت؛ بنابراین میتوان گفت پایهی اصلی این جنگ «تفکر جهادی» بود. پایهی دیگر این جبهه «اخلاق» بود. یک اجتماع عظیم، ۳هزارروز با انسانهای متفاوت، در سنین مختلف در سطوح گوناگون از جغرافیای متفاوت کنار هم قرار گرفتند تا مسلحانه بجنگند. اما کوچکترین توهین، سخن درشت و دعوا و ناراحتی بهوجود نیامد. در این جهاد درجه نظامی با آن معنای نظامی وجود نداشت؛ کلمهی متداول برادر، همه را برادر هم کرده بود، آنها خود، ادب را حفظ میکردند. پایهی سوم جنگ، «معنویت» بود؛ نمازهای شب و نافله، تلاوت قرآن و قرائت ادعیه، گریه بر سیدالشهدا و فاطمه زهرا (سلامالله علیها)، توکل و توسل با اشک و آه، تکرار مداوم برخی آیات و بسیاری از امور معنوی دیگر، صحنههای بیهمتایی خلق کرده بود. پایهی چهارم جنگ «عبودیت» بود. بندگی محض خدا را کردن، برای خدا عملکردن و غیرخدا را ندیدن. این عامل مهمی بود. و در پایان، عامل «ولایت» بود که به جرأت میتوان گفت که همهی پایههای دیگر ذیل این پایه ظهور و بروز کرد. بیش از ۹۰ درصد رزمندگان، امام را از نزدیک ندیده بودند؛ اما عاشق امام بودند. آنها برای لبخند امام، رضایت امام و رفع نگرانی از امام، جانشان را در طبق اخلاص میگذاشتند. در عملیات والفجر8 یکی از انگیزههای رزمندگان برای رفتن به دل دشمن، دیدن لبخند امام برای مدت کوتاهی بود.
این پنج پایه است که ظرفی ساخت تا آن جبهه شکل بگیرد. حال داخل چنین ظرفی هر مظروفی میتوانیم قرار دهیم تا همان نتیجهای را بگیریم که در جنگ ۸ساله گرفتیم. و آن نتیجه چیزی نبود جز خلق و یا بروز و ظهور انسانهایی که در درونشان گوهرهای ذیقیمتی وجود داشت و در جبهه به یک اسطوره تبدیل شدند؛ آری، همان «فتحالفتوح» خمینی کبیر.
جوانان ما در چنین جنگی جبههای خلق کردند که کارخانهی انسانسازی شده بود؛ معرفتزایی، معنویتزایی، تدبیر و آمادگی برای نقشآفرینی در سختترین شرایط از مهمترین ویژگیهای این کارخانه بود؛ اگر این عواملی را که شخصیتهای بزرگی را بهوجود آورد بهنحوی شایسته و دقیق بشناسیم و بهکار ببریم؛ میتوانیم آنها را در جامعه ترویج کرده و به بازتولید همان انسانها مبادرت بورزیم.
پایان
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«در رکاب»
✍ زهرا نجاتی
ولایتمداری هزینه دارد. نشان دادن عشق و در مسیر یاربودن، هزینه دارد. برخلاف باور عدهای که گمان میکنند چون در مسیر حق قرار گرفتیم، باید مستجاب الدعوه و به دور از هر آسیب و مشکلی باشیم.
اما در طول تاریخ همیشه همراهی با جبهه حق، علیرغم توفیقاتی و البته پاداش الهی، همراه با بخشی از مشکلات، محرومیتها، فقر و گاه درد بوده است.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، نمونه بارز فداکاری و جانفشانی تمام و کمال در راه ولایت است.
ایشان در راه
🔹معرفی امام به جامعه،
🔹شناساندن حق به مردم،
🔹جهادتبیین و
🔹معرفی دوست و دشمن و
🔹روشن کردن حق از باطل، از هیچ مذایقه نکرد.
به وقت لزوم
با دلی مجروح و سینهای پردرد، در مقابل مهاجر و انصار، به سخنرانی پرداخت تا مبادا، حق بر کسی پوشیده بماند.
به وقت نجات ولی، به امید رعایت حق دختر پیامبر، جان خود و فرزندش را فدا کرد،
به وقت یاری طلبیدن و اتمام حجت با مردم، روی شتر، سوار شد و تک به تک درب خانه مهاجر و انصار، رفت،
به جهت آگاهی مردم، ممنوعیت حضور آن دو تن از عیادت و نهایتا اعلام این جمله که خدایا تو شاهدی من از این دو غضبناک هستم و خواهم بود
و بعد از شهادت، محروم نمودن تمام مسلمانانی که به وقت یاری حق، با عافیت و راحت طلبی، او را تنها گذاشتند، از شرکت در تشییع و تدفین تنها یادگار آخرین پیامبر، به این جهت که تا دنیا دنیاست و گردش آسمان و زمین بر پا، هر مسلمانی، متنبه باشد که عدم تشخیص وظیفه و عافیت طلبی، میتواند ننگی بزرگ و ابدی بر پیشانی جامعه مسلمین بنشاند و ولی، هرقدر هم، بیهمتا، باز نیازمند بصیرت، نصرت و پای در رکاب بودن مردم است.
و در این درسی بزرگ برای ما جماعت آخرالزمانی است که تا نسل و جامعهای مملو ز پا در رکابانِ بصیر، نداشته باشیم، ولی، مظلوم خواهد ماند و چون قرار نیست، تاریخ تکرار شود، پس لاجرم تا آن روز، شب غیبت طولانی و ناگزیر خواهد بود.
#ایام_فاطمیه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI