eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
733 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. « بی وَتین ها» ✍طیبه فرید زیر پست شهدای کرمان نوشته بود« در عوضش امنیت داریم!» این تمام همت یک مرد بالغ بود در بزنگاه حادثه،شاید بالغ کلمه آگاهانه ای نباشد!بالاخره بلوغ لامصب یک جایی توی حرف زدن آدم خودش را نشان می دهد.از این همه بیرون گود ایستادن و حرف مفت زدن خون آدم به جوش می آید.زیر پیامش ملت عصبانی تا خورده بود فحش داده بودند اما بنظرم جوابش فحش نبود.یعنی فحش خیلی قبح کلامش را تقلیل می داد و از بار گناهش کم می کرد.بعضی حرف ها مفتشان هم گران است.خیلی گران. باید توجیه می شد که نوشتن بی جا هزینه دارد و اینکه کلمات هم می توانند بوی خیانت بدهند. با خبرِ حادثه بناکرده بود به عقده گشایی.برایش پیام گذاشتم که تو خودت درِ باغِ سبزی برای اسراییل!درِباغ سبز بودن یعنی شراکت در خون مردم. انگار که به تریج قبایش بر بخورد پیام گذاشت که «من فقط هدفم دفاع از مردم عادیه!» اینکه راست می گفت و یا اصلا چه کسی چنین رسالتی به او داده بود و یاچطور با شماتتِ امنیت کشور می خواست به این هدف برسد بماند. نقاش بود. پیجش را دیدم. از هر نوع خزنده و پرنده و چرنده ای که توانسته بود کشیده بود.اما دریغ از یک پست حرف حساب!دریغ از یک نیمچه حرکت اجتماعی موثر در راه وطن و مردم عادی که سنگشان را به سینه می زد.انگار او هیچ جایِ ایران نبود. هیچکسِ این آب و خاک نبود.توی زیستِ فردی اش به کُمای عمیق رفته بود وتنها علائم حیاتی اش این بود که بیاید زیر پست حادثه کرمان توی زمین دشمن در اینستاگرامِ بی در و پیکر با طنازی بنویسد« در عوضش امنیت داریم!» امنیتی که وقتی او خواب بود مصطفی صدر زاده ها برایش جان داده بودند،جانباز هفتاد درصدی مثل حاج قاسم که وقت استراحتش بود خودش را برای آن به آب و آتش زده بود.امنیتی که از نظر او نبود اما در نبودش فرصت کرده بود با آذامش خیال سیس هنری بگیرد و پشت پنجره اتاقش غرق در موسیقی بی کلامِ مورد علاقه اش، پالت رنگ را خالی کند روی بوم. امنیتی که نبود اما زیر سایه اش زندگی می کرد. بی وَتین ها*... *پ. ن: وتین رگی که دل بدان آویخته است که هرگاه پاره گردد صاحبش می‌میرد. @AFKAREHOWZAVI
. یک لقمه ✍طاهره میر احمدی از صبح که بیدار شده است، سلام فرمانده را می‌خواند. سر از پا نمی‌شناسد. امروز با گروه سرود مدرسه هماهنگ شده تا سالگرد حاج‌قاسم سر مزارش، سلام فرمانده بخواند. از مدرسه می‌آید، کوله‌‌اش را روی زمین می‌گذارد. نگاهی به ساعت روی دیوار می‌اندازد، عقربه‌ها چه زود به لحظه دیدار می‌رسند. صدای زنگ خانه او را از جا می‌پراند. _ مامان اومدن، خداحافظ _ دانیال عزیزم بیا آشپزخونه یه لقمه برات گرفتم. _ مامان دیرم شده نمی‌خوام. بند کفش‌ها را می‌بندد. گل‌های دامن چین‌چین مادر صورتش را نوازش می‌کند. سرش را بالا می‌گیرد. پلاستیکی که لقمه را داخلش گذاشته به سمتش می‌گیرد. می‌خواهد غُر بزند؛ اما دلش نمی‌آید، آخر روز مادر است! لقمه را می‌گیرد و تشکر می‌کند. دست مادر موهایش را نوازش می‌کند. لبخندی می‌زند. دست تکان می‌دهد و در خانه را باز می‌کند. هنوز در را نبسته‌، دوباره به مادر نگاه می‌کند، بوسه‌ای به سمتش می‌فرستد و می‌گوید: راستی مامان روزت مبارک. معلوم نمی‌شود، تکان‌های ماشین از صدای سلام فرمانده بچه‌هاست یا از دست‌اندازها و سرویس لرزان مدرسه. بچه‌ها اما بی‌خیال تکان‌های ماشین، همچنان به تمرین خود ادامه می‌دهند. توی پارکینگ که می‌رسند، پیاده می‌شوند تا خیابان منتهی به مزارحاج‌قاسم را پیاده گز کنند. از پل زیر گذر رد می‌شوند. هنوز راه زیادی نرفته‌اند که صدای وحشتناکی دست‌ها را روی گوش‌ها می‌نشاند. آقا معلم نگاهی به اطراف می‌کند تا از سلامت بچه‌ها مطمئن شود. صدای گریه حسین او را مضطرب می‌کند. _ آقا معلم داااااانیال... خود را بالای سر دانیال می‌رساند‌. زانوهایش خم و روی زمین می‌اُفتد. چهره‌ی دانیال که توی اتوبوس بلندتر از بقیه سلام‌فرمانده را می‌خواند پیش چشمش جان می‌گیرد. چقدر آرزو داشت تا مزار حاج‌قاسم سرود بخواند. خون از زیر سر دانیال جاری شده و به لقمه‌نانی که با فاصله از او قرار گرفته است، می‌رسد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. می‌خواستم... ✍راضیه کاظمی زاده می‌خواستم از دامنه ی کوهی بنویسم که سالهاست آرامگاه ابدی مردمی مهمان نواز شده است.. از زیبایی های وصف ناشدنی اش بنویسم ... می‌خواستم از حال و هوایش بنویسم.. از گلزار شهدایی بنویسم که چند سالی است میزبان مردی بزرگ و غیور شده است ... می‌خواستم از حس و حالم هنگام ورود به آنجا بنویسم، از شهید مغفوری آن دوست عزیز سردار دلها .. می‌خواستم برایتان از اولین دیدارم با حاج قاسم بنویسم از اولین روزی که توفیق داشتم که بر سر مزارش بروم، از مهمان نوازیش بگویم که تو را مدیون خود می‌کند و هربار که به کرمان میروی تو را به سمت خودش می کشاند.. می‌خواستم از مردی بگویم که مزارش مأمن امنی شده برای هموطنانش.. از او بنویسم،از او که در کنار جایگاه ابدیش احساس غرور و افتخار به سراغت می آید، از او که در تمام لحظات زندگی اش به فکر کشور و مردمش بود و حالا هم مردمش را تنها نگذاشته است! می‌خواستم از منزلش در کرمان بگویم که هر ساله مقید بود تا در آن روضه ی مادر سادات بگیرد و خودش حضور داشته باشد و روزی هر ساله اش را از مادرمان بگیرد! می‌خواستم از فداکاری هایش در دوران نوجوانی اش بگویم! از دلیری ها و شجاعت هایش در اوایل انقلاب، در آن روزها که هنوز نوجوانی بیش نبود، از اینکه چگونه بر ترسش غلبه می کرد و جلو می‌رفت می‌خواستم از زندگی به دور از حاشیه اش بگویم، از گمنام بودنش، از ... می‌خواستم از مهر و علاقه اش نسبت به مادرش بگویم اصلا می‌خواستم امروز از مادر این موجود لطیف و مهربان بنویسم، از بی تابی های مادرانه تا شب زنده داری هایش، از غصه خوردن های الکی تا دلداری های آرام کننده اش، از صبوری اش تا دلشوره هایش .. اما نشد که بنویسم، خبر شهادت همشهریانم کامم را تلخ کرد، باز مرا برد به غزه و کودکان و مادران بی پناه، باز خاطرات تلخ شهادت سردار را برایم تداعی کرد، باز غم عظیمی بر قلبم ریخته شد، باز برایم یادآور شد که رژیم جنایتکار حتی از نام همیشه زنده‌ی امثال حاج قاسم هم می ترسند و باز برایم تداعی کرد روحیه ی جهاد و شهادت را .. حال نمی‌دانم روز مادر و میلاد دخت نبی اکرم صلی الله علیه و آله را تبریک گویم یا عرض تسلیت کنم خدمت امام زمان عجل الله فرجه و رهبرمان شهادت جمعی از دوستداران حاج قاسم را؟! @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«ما ملت امام حسینیم» ✍ارجمند آنجا که خفاش صفتان وقتی نور را نمی توانند تحمل کنند دست به شرارت و ترور می زنند . ملت بیدار ومسلمان ایران بااین ترور های ناجوانمردانه بیدارتر شده و راه شهدا را ادامه می‌دهند. ای صهیونیست های شرور و ناجوانمرد ، قطعا روزی دست انتقام خداوند از آستین ملت غیور ایران بیرون خواهد آمد و انتقام این شهدای مظلوم وعزیزو عزادار که به مزار حاج قاسم سلیمانی آمده بودند ، گرفته خواهد شد. این گونه حوادث حقانیت ملت ایران راثابت می کند که در برابر تمام فتنه های دشمن بیداراست وبرای شهدای خودارزش قائل است که حاضر است در برابردشمن بایستد وخودرا فدای راه حق نماید . ملت ایران این ترور ناجوانمردانه راشدیدا محکوم می کند واز مسئولین محترم تقاضامندیم افراد شروری که دراین رابطه دست دارند رابه اشد مجازات محکوم نماید وانتقام خون این شهدا از مجرمان حادثه در اسرع وقت گرفته شود . راه شهدا ادامه خواهد داشت و مردم مقاوم ما همچون حاج قاسم منتظر شهادت و مقاومت در برابر ظالمان خواهند بود . ضمنابه خانواده های این عزیزان عرض تسلیت داریم وازخداوند برای این شهدا علو درجات و مغفرت الهی را خواهانیم . وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون @AFKAREHOWZAVI
 . 🔖آغاز راه مکتب سلیمانی ✍آمنه عسکری منفرد مکتب شهید سلیمانی یعنی؛ عشق همیشگی به شهادت، تربیت حقیقی در مکتب اسلام و امام خمینی(رحمه‌الله علیه)، مجاهدت دائمی، اخلاص و اهل تظاهر و ریا نبودن، انقلابی‌گری با پرهیز کامل از حزب‌گرایی و جناح‌گرایی، شجاعت و تدبیر توأمان، حساسیت شدید به حدود شرعی حتی در میدان جنگ، معنویت‌گرایی، تعهد و ایمان، روحیه مقاومت، فداکاری و نوع‌دوستی، استکبارستیزی. به تعبیر رهبر انقلاب سپهبد شهید قاسم سلیمانی، «تبلور ارزش‌های فرهنگی ایرانی و ایران» و «قهرمان امّت اسلامی» بود. او یک انسانِ جریان‌ساز و تمدن‌ساز بود که حتی شهادتش نیز از آیات قدرت الهی می‌شود، اما راه او و مکتب او متوقف و بسته نخواهد شد. ادعای ما این است که حاج قاسم سلیمانی «هویت‌بانِ انقلاب» است. «او قهرمان ملت ایران است، چون ملت داشته‌های فرهنگی، معنوی و انقلابی و ارزش‌های خود را در وجود او متبلور و مجسم دیده است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۰ آذر ۹۹).و به همین جهت است که امام خامنه‌ای درباره‌ی ایشان می‌فرماید: «سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم.»(بیانات رهبر انقلاب ۲۷دی۹۸). و اینک ترورِ ناجوانمردانه‌ی مردم عاشق ولایت و نظام در روز شهادت سردار دلها‌، آن هم در کنار مزار شهید، تنها یک پیام را به جهانیان مخابره می‌کند: «شهید قاسم سلیمانی از سردار قاسم سلیمانی خطرناک‌تر است.». 📝ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
«تحول در کشور با نقش‌آفرینی بانوان» ✍ چمن‌خواه ۱] نیمی از جمعیت کشورمان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند؛ بنابراین آنان با این جمعیت نقش بسیار مهمی در عرصه‌های مختلف ایفا می‌کنند و می‌توانند به پیشرفت جامعه در محدوده توانایی‌های خود کمک کنند. امام خمینی(رحمة‌الله‌ علیه) در این باره فرمودند:«همانطور که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زن‌ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زن‌ها باید در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند». (صحیفه‌ی امام جلد ۱۸ صفحه ۴۰۳)؛ بنابراین، زن ایرانی در حکومت اسلامی و در میدان سیاست، فرهنگ، اقتصاد و...می‌تواند نقش مهمی داشته باشد. امام (رضوان‌الله‌ علیه) در جای دیگر فرمودند:«دخالت در سیاست و در مقدّرات اساسی کشور وظیفه‌ی زنان و تکلیف زنان است؛ حقّ زنان و تکلیف زنان است».(صحیفه‌ی امام جلد۶ ص۳۰۱) یعنی واجب است در مقدّرات کشور و وظایف اساسی کشور دخالت کنند و وارد بشوند و در این زمینه‌ها بین زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد. آیت‌الله خامنه‌ای در این مورد فرمودند: «نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، هر دو برخوردار از امتیازات قانونی، فکری، نظری و عملی است.»(بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان۱۴ دی‌ماه ۱۴۰۱). ۲] در این چند دهه مردم عزیز ایران با همه تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی و فرهنگی و هجمه تبلیغات سوء دشمن، پای آرمان‌های انقلاب، مردانه ایستادند. ایران مظهر مردم سالاری است و مردان و زنان با اعتقادات دینی و بصیرت در برهه‌های گوناگون، نقش برجسته‌ای در سربلندی کشور ایفا کرده ‌اند. یکی از این برهه‌ها، انتخابات است. رهبر معظم انقلاب، انتخابات را تحول در کشور می‌دانند و اینکه انتخابات جلوی هرج و مرج و دیکتاتوری را خواهد گرفت؛ بنابراین با این فرمایش، وظیفه‌ی همه‌ی ملت، به خصوص بانوان و دختران مشخص شده است. می‌دانیم هر زمان که به انتخابات نزدیک می‌شویم، ابزارهای سیاسی دشمن برای تخریب ذهنی مردم نسبت به انتخابات به میدان می‌آیند؛ ولی با همه این ترفندها و دسیسه‌ها در طول این ۴۵ سال، مردم در انتخابات مشارکت می‌کنند. تبلیغات سوء دشمن، مدتی قبل از انتخابات تا بعد از انتخابات در این سالیان همیشه ادامه داشته است؛ ولی مردم فهیم و با بصیرت و آگاه ایران با حضور چشمگیر، پای صندوق انتخابات رفته و آتش فتنه دشمن را خاموش کردند و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمده و باعث حفظ آبروی نظام جمهوری اسلام شدند. مشارکت حداکثری با انتخابات درست، می‌تواند یک مجلس انقلابی و مجلس خبرگان را تشکیل دهد. ۳] بانوان در کسوت معلمی، استادی، پزشکی و حتی در کارگاه و آزمایشگاه و...می‌توانند مبلغ انتخابات باشند. همچنین بانوان نویسنده با قلم خود و خانم‌های هنرمند با هنر خود و همه و همه در این امور می‌توانند نقش ایفا کنند. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، نقش آفرینی زنان را در تبلیغ، هم‌ردیف علمای اعلام و اساتید حوزه و دانشگاه و حتی در کنار رسانه ملی و مطبوعات قرار دادند. بنابراین مهمترین نقش بانوان در قضیه انتخابات، وادار کردن همسر، فرزندان، اطرافیان و آشنایان به تحقیق درست و فعال بودن در زمینه انتخابات است. بانوان در برخی از مسائل، دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها عمل کرده‌اند. امام خامنه‌ای در مورد نقش بانوان در انتخابات فرمودند: «در این قضیه‌ی انتخابات، شما بانوان و خانم‌های عزیز می‌توانید نقش ایفا کنید، مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است، مادرها می‌توانند نقش ایفا کنند، وادار کنند، فرزندان را، همسر را، برای این‌که در زمینه‌ی انتخابات فعال باشند، درست تحقیق کنند، زن‌ها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریان‌ها دقیق‌تر و ظریف‌تر از مردها نگاه می‌کنند و نقاطی را پیدا می‌کنند. در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوق‌ها، هم در داخل خانه، هم درخارج خانه می‌توانید نقش ایفا کنید.»(بیانات در دیدار جمعی از بانوان و دختران ۶ دی۱۴۰۲) بنابراین همه‌ی کسانیکه مخاطب دارند، باید مردم را به پای صندوق‌های رای دعوت کنند و نگذارند آنان از انتخابات دلسرد شوند که این به ضرر کشور است؛ زیرا با انتخابات، مشکلات کشور حل خواهد شد. یک بانوی تحول خواه با انتخاب صحیح، باعث تحول در کشور می‌شود. انشاءالله روز ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ همگی رای خواهیم داد. @AFKAREHOWZAVI
«کودکی تنها....» ✍سادات حسینی آمدند دو مردِ نامرد با دلی سیاه، آکنده از هر چه کینه گوییا که ندارند عاطفه، مهر و عشق، در درون قلب و سینه بین چه گویم از برایت در ادامه ز خون، دیوار و کوچه عزم کردند با کور دلی بر کشتارِ هر چه زن، هر چه بچه شد آنچه نباید، شهید شدند زن و مرد و تعدادی ز طفلان آه از سوز و فراق و مِحنَت، میکِشم فریاد ز جان هان چه سخت است دیدنِ غم، داد و ضجّه آه چه سخت است دیدنِ اشک ، فریادِ بچه پریشان گشته مادر،جان ندارد او خودش تا کِشَد دستی ز مهر، روی سر و پاهای بچه کودکی بنشسته تنها و میلرزد دلش گشته تن زخمی و دست و پا و چشم و صورتش کودکی با گریه خواهد بوسه ای از مادرش کودکی هم جان بداده روی دستِ خواهرش کودکی تنهاست و او بیفتاده ز پا او هراسان گشته از داد و هیاهو و صدا مردی آمد گفت کودک ندارد جایی و هیچ دیگر کسی تا شنید کودک این سخن، زد فریاد از بی مادری از بی کسی میرسد امدادگری تا که کُند او را خَموش پیرمردی زود دوید تا که کِشَد او را به دوش آمد امدادگر با تبسم، با عشق با گرمای وجود تا کُند کودک فراموش، درد بی مادری را زودِ زود باز دوباره موجی آمد پر فشار پر سوز و صدا گوییا گشته جدا صخره و سنگ از کوهِ خدا کرد برخورد به جماعت سنگ و آتش ، تیر و ترکِش آه چه آمد بر سر این مردم و این زائرانِ ستم کش شدند پر پر، پیکرِ هر کدام افتاد به دور مرگ بر هر چه منافق، ننگ بر دستانِ زور تو ندانی تا که شاید این روایت بهر چه بود یا که گویی قصه ایست شاید ز احوالات دور گو حسینی این روایت نیست بود ظلمی آشکار کردند ظلمی شدید به این جماعت، به این زوار آمده بودند آن زوار، بهر میثاق مجدد با سردارِ یار میمانَد تا به ابد این ظلم به دهان ها یادگار میگویم از سوز دل این ابیات و این اشعار را تو شنو و گو بلند، مرگ برظلم ،بر این کار و زار @AFKAREHOWZAVI
«باز حسرت» ✍محبوبه زمانی صدای ناله کودکان دلم را ریش ریش می‌کند و من با چشمان به حدقه درآمده فقط صحنه‌هارا می‌بینم و قادر نیستم پلک بزنم. صدای جیغ مادران وزنان سرزمینم که اکنون از کرمان می‌شنوم روزهای بسیاری را برای من زنده می‌کند روزهای خون و آتش در خرمشهر در کردستان در دزفول در کرمانشاه ...وباز حسرت! انگار پاهایم بر زمین قفل شده‌اند و‌ نمیتوانم قدمی بردارم همه جا خون است و ناله و نفرین به دشمنان. هنوز طنین صدای شهید بهشتی درگوش می‌نوازد «بکشید ما را ملت ما بیدارتر می‌شوند» هرگز روزهایی که جنازه های کودکان و زنان ومردان کشورم از زیر آوار یا از اتوبوس بمب گذاری شده بیرون می‌آوردند را فراموش نمی کنم وباز حسرت! حسرت تمام وجودم را فراگرفته و لمس می‌کنم با تمام وجودم دور شدن از شهدا را و نگاه سنگین آنان را که چرا مبهوت و سرد ایستاده‌ای در باب شهادت باز است برخیز وشهید زندگی کن تا شهید بشوی! و باز حسرت! @AFKAREHOWZAVI
. «همین است» ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد سرخوش بودم از روز مادر، از محبت عزیزانم، از دیدن روی ماهِ یار برای اولین بار، مست مست، خوش خوش. تا خبر رسید کرمان خبرهایی است، انگار دارند باز شهادت قسمت می‌کنند و به اهلش می‌دهند. انگار دیگر قالی کرمان رنگ و رو ندارد از قرمزی خون‌های ریخته شده. حالا شده بودم منگ منگ، مگر این زائران چه خطری دارند؟ گوشه رینگ مشت خورده و حسرت زده بودم، داور داشت می‌شمرد، یک، دو، .... باید بلند شوم وگرنه باید باخت را بپذیرم. مردم، مردم، مردم... این کلمه، کلید واژه است، نقطه عطف تمام تحرکات ایران، دقیقا همان جایی که معادلات دنیا با وجود همین مردم به هم می‌ریزد. هر روز همین مردم‌اند که نهال ایران اسلامی‌شان را محافظت می‌کنند، انزجار خود را از کشتن فرزند برومندشان حاج قاسم نشان می‌دهند، با همین حضور، با همین حرکات‌ مردمی و خودجوش. انگار خون حاج قاسم تسری یافته به شاهرگ همه مردم ایران. ایران جدای از مردمش نیست، همین‌ها که تحریم‌ها کمرشان را خم کرده اما نشکسته است. همین‌ها که سختی می‌کشند اما عزت نمی‌فروشند. همین مردم‌اند که قاعده بازی را تغییر داده‌اند. دشمن باید از این مردم انتقام بگيرد تا دیگر دم از مرام و دین و وطن نزنند. مردم، حلقه مفقوده همه تحولات ایران هستند. ایرانی که منطقه را هوشیار کرده، جوانان عراق و یمن و شام و فلسطین را به خط کرده برای باز پس گیری تمدن اسلامی خویش، برای عزت و آبروی فراموش شده. داور هنوز سه را نگفته می‌ایستم، خون ریخته شده در کف خیابان‌های کرمان برای حضور است. می‌خواهند مردم نیایند، نباشند، نقش آفرینی نکند. گوشم را تیز می‌کنم برای شنیدن ندای درون، برای برای رسیدن به کاری که حضور مردم را می‌طلبد. چه کاری؟ اصلا چه کار مردمی دیگری گره‌اش به دست مردم باز می‌شود؟ مردم اثرگذارند. ۲۲ بهمن نزدیک است. نه! آن نیست، مردم که همیشه می‌آیند. کمی آن‌طرف‌تر، انتخابات. درست است همین است، انتخابات. @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
. « بی وَتین ها» ✍طیبه فرید زیر پست شهدای کرمان نوشته بود« در عوضش امنیت داریم!» این تمام همت یک م
«بی وَتَن ۲» ✍طیبه فرید بی وَتَنی یه فرایند تدریجیه! اولش با من خیر وشر هیچکیو نمیخوام به من چه شروع میشه! بعدش با تکرار طوطی وار رفراندوم رفراندوم ،با سر چوب زدن شال به بهانه مبارزه با قانون حجاب اجباری،با رقصیدن و لب گرفتن جلو ماشینایی که سر چار راه جلوشونو گرفتن به بهانه آزادی، شکنجه جوون مدافع امنیت و پریدن روی سینه ش تا دنده هاش بشکنه و نفسش بند بیاد به بهانه اعتراض... رفیق! معلومه مار بخوری افعی میشی! اوناکه به موارد بالا رضایت داشتن برای خون زن و بچه های شهید کرمان کف زدن و سوت کشیدن! اگر میشناسیدشون ازشون دور باشید.اینا خیلی ترسناکن! بی وَتَنا ورژن شهری داعشن. @AFKAREHOWZAVI