eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
711 دنبال‌کننده
875 عکس
150 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. باران ✍پورسعید باران که می‌بارد، همیشه یاد تو می‌افتم..یاد تو، یاد چشم های پرفروغت... یاد نوجوانی‌ام و آن‌همه عشق...باران مرا یاد تو می اندازد، حتی با اینکه سالها از رفتنت گذشته... نمی‌دانم چرا؟ فلسفه اش را نمی‌دانم! اینکه از کجا این حس شروع شد را یادم نیست! الان که فکر می‌کنم با خودم می‌گویم شاید چون باران در عمق وجودش غمی را نشان می‌دهد. غمی که باعث شده ابر را به گریه دربیاورد و اسمش بشود باران و سرازیر شود بر سر دنیاو مردمش... وجه مشترک من و ابر،گریه های ما بود.وقتی غمی عمیق قلبمان را چروک و زخمی کرد...آن‌وقت هردو گریه کردیم من برای تو و ابر برایِ.... باران مرا یاد تو می اندازد. یاد ازدست دادنت و یاد گریه های دلتنگی و غم برای رفتن تو... آدم ها می‌روند بجایی که باید بروند..آنجا که تا ابد، قرارِ زندگی و جاودانگی دارند، اما آنها که هنوز نرفته اند با دلتنگی و یادها چه کنند؟ با عطرها و خاطره ها چه کنند؟ با بوی باران و خاطره ی چشم ها چه کنند؟ هر باران باز تورا بیادم می آورد و تمام آن روزها و شب های بی قراری و دلتنگی و... بمن بگو با گریه ی ابرها چه کنم؟ با باران چه کنم؟ (از دل برآمده درشبی بارانی) @AFKAREHOWZAVI
«خواهر خورشید» ✍فاطمه وجگانی روزی مثل روز دختر!!! دختری که مبارک و رحمت است. دختری که با حضورش خانه را جلا می دهد و شهر را مدینه فاضله می کند. دختری که فاطمه است و فاطمه پناه عالَمیان است. یک فاطمه حبیبه ی جنت است و فاطمه ی ثانی حبیبه ی بیت موسی جعفر است. دختر مثل پسر نیست. دختر بیشتر بوسیدنیست. پدر فدایی دختر است و دختر بابایی ست. دختر بهترین مادر است و مادر بهترین دختر.. دختر فداها ابیها و ام ابیهاست. دختر ماه، خواهر خورشید مثل معصومه در امتداد قدمهای زینبی ست. همره امام و بانوی ولایی ست. او آمد!! آمدنی پر خیر و برکت.. نامش مبارک و مبارکه، اسوه‌ی دختران تمدن ساز است. معصوم است و معصومه‌!!! دخت امام و خواهر امام و عمه امام دردانه دختر بابایی از مدینه ساکن قم شد و همه ی قمیان و عالِمیان جذب پناهش شدند. در کویر قم، از حرم بی بی دریای مواج به پهنای درب‌های بهشت گشوده شد. هرکسی معرفت به حقش را دانست بهشت را زیارت کرد و بهشتی شد. چقدر دلم خواست از صحن آیینه وارد بر بیت تو شوم . جرعه جرعه آب بنوشم و سرم را بالا بیاورم، آیینه، آب و ازدحام زائرینت را در طلایی گنبدت چندتایی ببینم. خانه ی تو خانه ی مادریست. همان مادری که مزارش پنهان و تو را به جای او حرم است. قدم قدم نزدیکت می شوم و می خواهم زائرت شوم. خواسته ای دارم؛ برادر رضایت را خیلی دوست داری و من آغوش یک حرم برادر لازمم. السلام علیک یا فاطمه ی معصومه سلام الله علیها @AFKAREHOWZAVI
«فضای سبز، به سبک اسلامی» ✍مرضیه سادات حمیدی بخش اول فضای سبز به گونه‌ای که در اختیار عموم مردم قرار داشته باشد و در کنار آن تعاملات اجتماعی و فرهنگی شکل بگیرد، از زمان‌های بسیار دور در ایران در قالب تفرج-زیارت در محل امام‌زاده‌ها وجود داشت. دو عنصر آب و گیاه که در اندیشه ایرانیان دارای تقدس و احترام خاصی است با همجواری در کنار بقاع متبرکه امام‌زادگان بر وجه تقدس و احترام آنها افزوده شد؛ اما در دوران گذار از سنت به مدرنیته، در دوره پهلوی فضاهای سبز عمومی در قالب فرم جدید به صورت پارک شهری و به تبعیت و تقلید از غرب در ایران شکل گرفت. "( سید امیر منصوری و...- پرتال جامع علوم انسانی ) ♦️فضاسازی بر مبنای نظام سرمایه‌داری با توجه به مقدمه بالا باید گفت شهرسازی در ایران از گذشته تاکنون عموما بر مبنای اصول سرمایه‌داری بنا شده است. با این حال این مطلب بسیار مهم است که شهرسازی بر این مبنا، مثل تمام ابعاد آن به گونه‌ای است که به نفع ثروتمندان است؛ اگرچه ممکن است در این میان نفع کمی برای فقرا داشته باشد؛ تداعی این ضرب‌المثل است که "صدقه سر سیاه‌دانه آبی برود پای رازیانه". برای مثال، از اصول در طراحی فضای سبز سرمایه‌داری، این است که عموما از گیاهان مثمر استفاده نمی‌کنند. "قانون اجازه کاشت درختان میوه‌دار در معابر عمومی را به شهرداری نداده است. چرا که اگر اتفاقی برای شهروندی در این زمینه رخ‌ دهد شهرداری مقصر شناخته می‌شود، بنابراین، قانون این اجازه را نمی‌دهد.!"(قاسم قائدی -ایسنا) فارغ از توجیهات و دلایل بعضا غیر منطقی که برای این کار آورده می‌شود، یکی از دلایل اصلی آن با توجه به شناختی که از سرمایه‌داری هست می‌تواند این باشد که ثروتمندان برای منحصر کردن ثروت در اختیار خود، با وضع این قوانین، محصولات کشاورزی را به گونه‌ای دست نیافتنی و به میزان خاصی در انحصار خود قرار می‌دهند. ضمن اینکه با معیار قراردادن این سبک فضاسازی در کشورهای مختلف، خیلی راحت آب و خاک زیادی هدر می‌رود تا توجیهی باشد بر اینکه برخی محصولات بعضاً حتی راهبردی (استراتژیک) مثل گندم،برنج و... کمتر کاشته شوند. ☘ادامه دارد.... @AFKAREHOWZAVI
«فضای سبز، به سبک اسلامی» ✍مرضیه سادات حمیدی بخش دوم 🔹فضای سبز و ارتباط با یاد خدا اسلام برای فضای سبز دستوراتی متفاوت با سبک غربی دارد. ضمن اینکه تمام درختان بهشتی نام برده شده در قرآن، درختان میوه و مثمر هستند، از خصوصیات فضای سبز مبنی بر اسلام این است که انسان را به یاد خدا بیاندازد. در دستورات اسلامی آمده که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً (4) اگر یک انسان فقیر به استیصال رسیده در جامعه بتواند به راحتی از فضای سبز، شغلی برای خود دست و پا کند و فقر را از خود دور کند؛ شاید از مصادیق یاد کردن خدا و زنده شدن ایمان در دلش باشد. 🔸فضای سبز و کاشت گیاهان مثمر در ایران در ساخت فضای سبز به سبک غربی گاهی فقط به زیباسازی شهر توجه می‌شود و به ابعاد دیگر فضای سبز از نظر اسلام توجهی نمی‌شود. در اسلام از کاشت درختان بی فایده نهی شده است چه برسد به اینکه گیاهی برای محیط زیست مضر باشد. امیرالمؤمنین علیه السّلام می‌فرمایند: من غرس النخل أكل الرطب و من غرس الصّفصاف و العليق عدم ثمرته و ذهبت ضياعا خدمته؛ هرکس درخت خرما بکارد خرما می‌خورد و هرکس درخت چنار و سرو بکارد چون میوه ندارند عملش بی‌فایده است.( هزارحدیث از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام- بی نا . مترجم :کاظمی خلخالی-ح 514)( ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغة ج : 20 ص : 307) اینکه سفارش شده است درخت مثمر کاشته شود ما می‌توانیم اینگونه برداشت کنیم که ارزش یک درخت از نظر ایشان به سایه انداختن نیست بلکه مثمر بودن و نفع خوراکی داشتن برای مردم اولویت دارد. 🔹آب و خاک و ارتباط با رحمت خدا پیرو مطالب قبل می‌توان به جای چمن نیز که از نظر کارشناسان گیاه غیر بومی، پرمصرف آب، مضر برای محیط زیست و غیر مثمر است و بنابر نظر امیرالمؤمنین علیه السّلام کاشت آن عملی بی‌فایده است؛ گیاهان مفید برای دام با ویژگی‌های بهتر از چمن کاشته شود تا مجبور نباشیم با هدر دادن آب و خاک برای کاشت گیاهی مضرّ، محتاج واردات خوراک دام باشیم و از مصادیق دور شدگان از رحمت خدا شویم. امیرالمؤ منین علی(ع) فرمودند: «مَنْ وَجَدَ ماءً وَ تُرابا ثُمَّ اِفْتَقَرَ فَاَبْعَدَهُ اللّهُ» کسی که آب و خاک داشته باشد و در عین حال فقیر زندگی کند، خداوند او را از رحمتش دور می‏کند... (بحار الانوار، ج‏103، ص 65.) 🔺کاشت گیاهان مضر، آسیب به محیط زیست در برخی مناطق ایران متاسفانه برای ایجاد فضای سبز و پوشش گیاهی از گیاهانی استفاده می‌شود که مضر هستند."به‌جز کاج و سرو نقره‌ای که گیاهانی سوزنی‌برگ یا مخروطی هستند، اقاقیا، آتریپلکس، کهور پاکستانی آمریکایی و اوکالیپتوس هم از سرزمین‌هایی دیگر آمده‌اند که نه آب‌وهوای آن‌ها با ما یکی است و نه رشد آن‌ها به حال تنوع زیستی ما مفید است. مثلاً اوکالیپتوس نیز یک گرمسیری است. از همه بدتر اینکه این کاشت‌های غیراصولی و مخرب، اغلب در مناطق حفاظت‌شده که سرشار از گونه‌های ارزشمند هستند و به‌قیمت جان گیاهان و جانوران منحصربه‌فرد این مناطق، انجام می‌شود. درخت اوکالیپتوس خاک اطراف خود را سمی می‌کند، آب‌های زیرزمینی را به‌سرعت بالا می‌کشد و سه برابر وزنش آب جذب می‌کند و این‌طوری مانع رشد گیاهان دیگر می‌شود.(دکتر روازاده- ۱۳۹۶-۱۲-۲۳- احیای سلامت) ☘ادامه دارد ... @AFKAREHOWZAVI
«فضای سبز، به سبک اسلامی» ✍مرضیه سادات حمیدی بخش سوم 🔹تجربه موفق قطب سازی کشاورزی در ایران یک تجربه موفق در اینگونه سبک فضاسازی، استان فارس خصوصا شهر شیراز است که به قطب نارنج مشهور شده است. از قدیم در برخی فضاهای شهر شیراز مثل پیاده‌روها و یا وسط بلوارها درخت نارنج بود و چند سالی است که با اهتمام برخی مسئولین شهرداری،در پیاده‌روِ برخی از بلوارها مثل بلوار شهید چمران اخیرا درخت مثمر توت نیز کاشته شده است، که مورد استقبال مردم نیز قرارگرفته است. خوب است این سبک فضاسازی و تجربه موفق در شهر شیراز و برخی شهرهای دیگر، اول در تمام فضاهای سبز تسرّی پیدا کند و منحصر به نقاط اندکی نباشد و دوم الگویی شود برای همه‌ی شهرها که گیاهان بومی شهر خود را در فضاهای سبز استفاده کنند. با توجه به اینکه عموما شهرها و استان‌های ایران گیاهان بومی خود را دارند این ایده می‌تواند به راحتی اجرا شود و هر شهری به معنای واقعی، قطب محصول بومی خود از نظر کشاورزی شود و اگر گیاه اختصاصی ندارند درختانی مثل نارنج،توت، سنجد و...یا گل‌های محمدی، نسترن، بیدمشک، یاس و... متناسب با آب و هوای خود انتخاب کنند. از مزیت‌های این کار علاوه بر ایجاد تنوع در فضای سبز شهرها، رونق گردشگری، پدید آمدن مشاغل جدید؛ می‌توان به عملی شدن دستور مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی نیز اشاره کرد. و در مراحل بعد با افزایش محصول بومی، می‌توان به صادرات و توسعه اقتصاد مقاومتی نیز فکر کرد. 🟢 با توجه به بیانیه‌ی گام دوم انقلاب،لازم است که مسئولین ذی‌ربط، الگوی غربی را کنار گذاشته و دستورات راهبردی اسلام، چشم‌انداز آنها باشد. توقع می‌رود که در طراحی فضای سبز به تمام ابعاد اهمیت فضای سبز در اسلام توجه شود که در عین حال که بیشترین منفعت از لحاظ روحی و جسمی به انسان‌ها برسد به محیط زیست نیز آسیب نرسد. همچنین در مخالفت با نظم نوین صهیونیستی و‌ توجه به مستضعفین، فقط گیاهانی بکاریم که ثمر دارند تا همین مقدار آب هم حتی اگر کم است به هدر نرود و با تدابیری با یک کار دو کار شود و سرمایه میوه، صیفی و سبزی کاملا در دسترس و فراوان باشد. از برکات دیگر این سبک فضاسازی این است که از طرف ایران عزیز ام القرای جهان اسلام یک سبک شهرسازی متفاوت و الگویی مناسب به روش ائمه اطهار علیهم السّلام عملاً به دنیا عرضه می‌شود که در راستای بیانیه‌ی گام دوم انقلاب، تلاشی در جهت ظهور و فرهنگ سازی برای تمدن نوین اسلامی نیز خواهد شد. ان شاءالله پایان☘ @AFKAREHOWZAVI
. وقتی پنجاه در می‌شود ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد شهرها هویت برگرفته از مردمان خویش‌اند، آن‌گاه که برای رشد و بالندگی شهر کوشش‌ها کردند و گذشت‌ها. میراث ناملموس شهرها هم از مردمی‌ست که هرچه داشتند، هنرمندانه زندگی کرده‌اند و ماندگار شدند. در این‌میان قزوین، یکی از سنتی‌ترین و تاریخی‌ترین شهرهای ایران است، شاهد این مدعا، نه! شاهد این واقعیت، آثار تاریخی ریز و درشتی‌ست که قزوین را در تعدد میراث تاریخی در کشور اول کرده‌است. این مردم اما هنوز هم بسیاری از رسوم و سنت‌های نیک گذشته خود را مانند اماکن تاریخی خود حفظ کرده‌اند. یکی از این رسوم زیبا، سنت قدیمی است، سنتی که تنها در شهر قزوین اجرا می‌شده و تاکنون نیز ادامه دارد و مردم پایبند این رسم خویش‌اند. رسمی برای شکرگذاری از نعمات خدا که روی شاخه‌های باغستان‌های شهر نمودار شده، رسمی برای خواندن نماز باران؛ استغاثه‌‌ای برای لطف بیشتر خداوند بر این خاک حاصل‌خیز. پس همه باهم در مصلی جمع می‌شوند و نماز باران می‌خوانند. این مراسم را خانم‌های شهر رونق داده‌اند. خوراکی‌های این مراسم را از قبل کنار می‌گذارند و ۱۹ اردیبهشت رو می‌کنند. دیماج و هندوانه و ترشی و شیرینی و باقلوایی که از عید مانده را هنرمندانه برای پذیرایی به کار می‌گیرند. پسته، بادام، مغز قیسی تفت می‌دهند و کمی نمک، آن‌وقت، وقت لذت از نعمات خداست. مصلی شهر اما حال و هوایی دیگر دارد، در محرابش سوره انعام می‌خوانند و نماز. نوبت گفتن حاجات که می‌شود، مهری را به سقف محراب مصلی که حالا دیگر به رونق قبل نیست می‌گذارند و به امید چسبیدن سنگ به محراب صبر می‌کنند که اگر سنگ بچسبد حاجت روا می‌شوند. اما خوب می‌دانند که چه حاجات زیادی گرفته‌اند از این نماز و از این مکان مقدس، حتی اگر سنگ نچسبد. این‌روز یادآور رسومی از گذشتگان است که دین و تفریح را به هم پیوند دادند و زندگی کردند. عروسک چمچه خاتون هم حکایت‌ها دارد. این عروسک را مادربزرگ‌ها در پنجاه‌به‌در برای نوه‌ها درست می‌کردند. برای یک قاشق روسری می‌دوختند و لباسی تنش می‌کردند و بعضی هم برایش چشم و دهان می‌گذاشتند، نوه را کنار خود می‌نشاندند و به او هم یاد می‌دادند. مردم شهر بلد بودند چطور خوشبخت باشند و خوش. دین برای‌‌شان یک هویت جدانشدنی از همه ابعاد وجودی زندگی‌شان بود. دین و هنر و صنعت در این آیین ویژه خودنمایی می‌کند پنجاه‌به‌در برگرفته از تاریخ اجتماعی مردم شهر است که تاکنون از کوران مدرنیته گذشته و سرفراز بیرون آمده و هنوز پیوندی ناگسستنی از دین و آیین دارد. تکمله: این آئین در فهرست آثار ملی ایران میراث فرهنگی ناملموس در همایش چابهار در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ به ثبت رسیده‌است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حجاب خانواده» . ال. موسوی با دیدن این کلیپ ی حرف رهبر نظرم را جلب کرد. آن هم (خانواده محجبه شما) این حرف رهبر هزار بار می ارزد... چقدر می تواند حجاب خانواده‌ی ورزشکاران، هنرپیشه ها، مسئولین روی حجاب مملکت تاثیر خوب بگذارد. مسئله حجاب فقط بازار، خیابان نیست؛ بلکه شامل پوشش همین دانه درشت های مملکت هم هست. حال شاهد بعضی از آقازاده، ورزشکار، و کل هنرپیشه ها حجاب درست نه کلا حجاب ندارند. کسی هم کار به کارشان ندارد چون افراد سرشناسی هستند. همه اینها الگوی و مدل جامعه هستند. اگر همین‌ها حجاب درستی داشتند مملکت به این وضع هنجاری بی حجابی نمی رسید. @AFKAREHOWZAVIجج
▫️سرور دخترهاست، معصومه ✍🏻 زهرا کبیری‌پور معصومه همان خورشیدی است که روزگاری در مدینه، طلوع کرد. معصومه تفسیر تبعیت از ولایتی است که از پشتِ در خانه‌ی مادر شروع شد. معصومه همان معصومیتی است که در جان تمام معصومان نفوذ کرد. معصومه امتداد قدم‌های عاشوراییِ زینب است. معصومه آهنگ فداها ابوهایِ تمامِ دخترانِ بابایی است. معصومه انعکاس نگاه زلال برادر است در غربتِ نگاه‌ها. معصومه رودخانه‌ای موّاج است در کویر شهری دور از مدینه. معصومه بی‌تابیِ تمام خواهران است برای برادران در غربت مانده. معصومه سرآغاز فصل شیدایی و دلدادگی‌است. معصومه امتداد مسیر مقدس مدینه است تا مشهد. معصومه نگین درخشان کویر قم است. و چه خوش درخشید در شهر کویریِ ما 🔅بانوجان تولدت بر ما و بر تمام دختران بابایی دنیا مبارک باد🔅 @AFKAREHOWZAVI
🔖«معصومهٔ زمانت» باش! 🖋آمنه عسکری منفرد 🌹«دختر» که آفریده شدی یعنی «ریحانه‌ای»، آرامش دل پدر و مادر می‌شوی، بالِ پروازت دهند تا لایقِ «ام‌ابیها» شوی؛ 🌹«خواهر» که باشی، امید قلب برادر می‌شوی و تا آنجا پَر پروازت دهند که پرچمدارِ نهضتِ برادر که نه، «راویِ مکتبِ حسینِ زمانت» شوی... و... 🌷«معصومه» که باشی، همچون مادرت به مقام «فِداها أبوها» نیز نائل میشوی؛ اگر چون او، روشنگر مسیر امامِ زمانت گردی و گر به حمایت از مقام ولایت هجرت کنی، به یُمنِ قُدومت شهر را آذین می‌بندند و به برکت آمدنت «مقام دختر» را ارج می‌نهند... 🌷پس دخترم «معصومه زمانت» باش و«معصوم بمان» که امروز بهایِ حفظِ معصوم بودنِ تو را، مردانِ مرد روزگار سنگین‌تر از همیشهٔ‌تاریخ و نه فقط به بذلِ جانِ‌شیرین، که به آبرو داده‌اند.... که بهایِ‌حفظِ عفت و عصمتِ تو‌ را، دخترانی می‌دهند که مُهر پرافتخار «دختر شهید» بر پیشانی که نه، برسُوِیدای جان دارند وامروز بیش از هر روز دیگر دلتنگِ بابا هستند.... 🌷پس با افتخار «معصومه بمان» که رسالتی سنگین‌تر از همیشهٔ تاریخ بر دوشِ توست.. @AFKAREHOWZAVI
🔖کمی دخترانه   🖋آمنه عسکری منفرد    نازنینم می‌خواهم کمی دخترانه با تو نجوا کنم، با من همراه می‌شوی؟!  دخترم هویتت را چگونه یافتی؟ می‌دانی که چرا دختر را «ریحانه‌ی خلقت» نامیده‌اند؟ چون که پروردگار عالمیان برای خلقتش سنگ تمام گذاشته! آنجا که زیبایی، لطافت، ظرافت، حیا و عفت، قدرت و نفوذ کلام، آرامش و آسایش را در گوهر ناب وجودش به امانت گذاشته تا چون آیینه‌ای جلوه‌گر جمال و شکوه الهی گردد. آرام جانم! دختر باب رحمت و برکت برای پدر و مادر است و خواهر همراه و همدل برادر. زن مایه‌ی آرامش و عشق همسر می‌شود و چون تاج مادری بر سر نهد، پرورنده‌ی پاکترین مخلوقات هستی است. پس وقتی با آگاهی و عشق، فرزندانش را پرورش می‌‌دهد و بذر ایمان و اخلاق، حیا و عفت، غیرت و حمیّت را در وجودشان می‌کارَد، در پیِ انجامِ رسالتِ تکوینی خویش است. گلبرگ طوبایم! این روزهای هجمه‌ی شیاطین جن و انس که شاخه‌چینان هوس‌باز و هوسناک برای شکستن این‌همه حرمت و کرامت، دست دراز کرده‌اند و با شعارهای دروغین، هویت و اصالت پاک برخی دختران و زنان خودفریب و غافل را نشانه رفته‌اند، تنها در «پرده‌ی حجاب فاطمی » محفوظ و مصون خواهی ماند. پس مروارید گرانقدر وجودت را در صدف حجاب به امانت نگاه دار تا دستِ آلوده‌ی دغلبازانی که برای پرپر کردن عصمت و دزدیدن بزرگی روحت دندانِ طمع تیز کرده‌اند، کوتاه گردد. عزیزم! دختر برگزیده شده است برای مأموریت عظیم انسان‌سازی؛ پس با روحی بزرگ و بزرگوار، قلبی پرمهر و لبریز از عشق الهی، سرشار از عقلانیت و آگاهی برای برداشتن قدمهای بزرگ آماده باش که امروز دنیا در بستر آزمایشی بزرگ و سرنوشت‌ساز است و دشمن در کمین. اینک مهم‌ترین و اصلی‌ترین نقش دختران و زنان این سرزمین، هویت بخشی و تمدن سازی نسل مهدوی خواهد بود. دستم را بگیر! هادی و همراهت می‌شوم. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«دختر» ✍ سیده. ال. موسوی 🍀 می‌خواهم کمی از حال دخترانی بنویسم، که مثل شمع باریدند و نگذاشتند مادر اشک‌ هایشان را ببیند. از دخترانی می‌خواهم بنویسم، که روز به روز برای پدر گفتند و نوشتند. با خاطرات بودن و نبودن های عزیزی بزرگ شدند. از دخترانی بنویسم که وقتی لباس سفیدِ بخت را پوشیدند، چشم حسرت به جای خالی یک نفر دوختند. دخترانی که کمتر یا هیچ‌گاه آغوش گرم پدر را تجربه نکردند...» درست حدس زدی! دختران را می‌گویم. رقیه های سرزمینم، روزتان مبارک🌹 @AFKAREHOWZAVI
«بانوی باکرامت› ✍م * صالحی سلام به گنبدهای طلایی کشورمان... سلام به خواهرو برادری مهربان سلام به محبت و دلتنگی های دل خواهرکه به دنبال نامه ی برادر پای به سفر نهاد در این وادی و منت برسرِما گذاشت. چه سخت است فرسنگ‌ها فاصله را بپیمایی به شوق دیدن برادرو موفق به دیدارش نشوی برای رسیدن به برادر همه ی وجودت شوق و انتظار شودو سختی‌ها و خطرات را به جان بخری و در نهایت دوری از برادر، بیمار شوی و به همه‌ تمنایت نرسی! ای کریمه ی اهل بیت! ای دخت موسی بن جعفر و ای خواهر سلطان خراسان٬ خورشید مشرق هر روز که به این وادی می رسد نور و روشنی اش را از گنبد طلایی شما می گیرد و به اهل عالم می بخشد.توسرچشمه ی علم و فقاهتی که گستره ی دامن وجودت عطش جویندگان علم و کمال الهی رااز اقصی نقاط دنیا سیراب می کند. هرگاه به زیارت تو می آییم عطر وجود مادر را از تربتت استشمام می کنیم سایهٔ وجودت همیشه برسرِما مستدام باد. آن گاه که جسم بی جانم را گرد حرمت طواف می دهند تورا به حق مادرت ٬ شفاعت مرا نزد خدا قبول کن. و اما، روز ولادتت را روز دختر نامیده اند، ای دختر نمونه... اساساً دختر جنس عجیبی ست! چشم‌هایش را که می‌بندی، دید دلش بیشتر… دلش را که می‌شکنی، باران لطافت از چشم‌هایش سرازیر… انگارآمده تا… روی عشق را کم کند.زود دلخور می شود … زود یادش می رود … و زودتر از همه می بخشد. وتو اسوه ی نیکویی هستی برای دختران عفیف وپاک سرزمینم. @AFKAREHOWZAVI
. «ریحانه خلقت» ✍سیده ناهید موسوی گل سَرسبد عالم رضیعه خورشید هشتمِ امامت، بانو حضرت معصومه سلام الله علیها ریحانه خلقت جهان است. بانویی که با کرامتش گوشه‌ای از سرزمین ما را روشنایی بخشید و برادرش با رأفتی غریبانه، کمی دورتر از خواهر شاه خراسان گردید. شاید معنای حقیقی از خلقتِ دختر را عالم پس از اسلام و نه قبل از آن که مردان از سر جهل و نادانی معجزه خداوند را با دست‌های خود زنده به گور می‌کردند و آن را مایه‌ی ننگ و عار می‌دانستند فهمید. خداوند پیامبر رحمت را برای آدمیان برانگیخت تا زمین از مهرِ ریحانه‌های خلقت مزین شود. ریحانه‌های خلقتی که الگویی برای تمام دختران در جهان هستند؛ در ابتدا بانو حضرت فاطمه سلام الله علیها ثمره پیوند پُر برکت حضرت خدیجه «س» و پیامبر اکرم «ص»، دُخت نبی که خیرُ النساء العالمین و ادامه دهنده نسل پیامبر اسلام بود. ریحانه خلقت بعدی را می‌توان حضرت زینب «س» کوه صبر و اخلاص، زینت و زیبایی پدر یعنی امام علی «ع» و دردانه حضرت فاطمه «ص» ذکر کرد. و سومین ریحانه خلقت که از سلاله پاک و طیبه پیامبر «ص» هستند، بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را در زمره‌ی گل‌های بهشتی قرار داد. امیرالمومنین علی علیه السلام درباره شخصیت و جایگاه زن در خانواده در سفارشی به یکی از فرزندانش آمده است که: «...فإنَّ المرأةَ ریحانَةُ لَیسَتْ بِقَهْرَمانَة» به این معنا که زن مانند گُلی است که در خانه به محیط زیبایی و طراوت می‌بخشد و واژه قهرمان، ریشه در زبان فارسی دارد و به معنای پیش کار و خدمت‌کار می‌باشد. لذا زن پیش کار مرد در امور منزل و یا مسئول در کارهای دیگر نیست تا از او بهره‌برداری شود. آری! خداوند دختر را آفرید تا لطافت و زیبایی در جهان رنگ و معنایی پیدا کند. درواقع زن جوهره انسانیت و ادامه دهنده نسل بشر است نه وسیله و ابزاری برای کار و مشقت که در دنیای غرب به ناحق و به نادرستی از آن تلقی می‌شود. تنها یک مادر است که در دامان خویش بهترین فرزندان را رشد و تربیت می‌دهد و با این کار زنانگی و کمال خود را به منصه ظهور می‌رساند. معنای زشت و زیبا، باهوش و کم استعداد، بهتر و بدتر برای پدر و مادرها معنایی ندارد. و در همه حال فرزند خود را با تمام کم و کاستی پذیرفته‌اند و آنها را با مهر و محبت فراوان پرورش می‌دهند. دخترها اما چشم و چراغ خانه، مونس و تسلا بخشِ خاطر مادر و دلگرمی برای پدرها هستند. آری! حضرت فاطمه «س» تنها تکیه‌گاه و دختر پیامبر و حامی و مدافع همسرش بود. حضرت زینب «س» غم‌خوار و صدای مظلومیت برادرشان حسین «ع» شدند. و حضرت فاطمه معصومه «س» همانند برادر خویش برکت و رحمت سرزمین ما شدند. پس هر دختر یعنی یک ریحانه و یک معجزه در خلقت پروردگار عالم. @AFKAREHOWZAVI
✍زهرا نجاتی بانوی کرامت! قد معرفت ما به ردای بلند معصومیت تو نمی‌رسد اما در وصف تو همین بس که تنها حرمی که به جای حرم سیده النسا العالمین معرفی شد، حرم توست بانوـ از کرامت و قداست حریمت چه بگوییم، وقتی بزرگان عرصه دین و معرفت، کمال خود را با جام نوشی از چشمه زلال معرفت الهی تو، طی کردند. از عرشی بودن دامان تو چه بگوییم وقتی بزرگان، از علم الهی تو، به شگفتی درآمدند و از عشق و نجابت و پاکی تو چه بگوییم آن گاه که عرصه عالم، همتائی برای تو نیافت، از عشق و ارادت به ولایت در تو چه بگوییم؛ آن گاه که جوانی‌ات را به فدای دیدار روی ولی نمودی، از حلاوت زیارت صحن و سرایت چه بگوییم، وقتی حرم تو حرم اهل بیت است و است و آب حرمت، چشمه جوشان کوثر، ای نور چشم موسی ابن جعفر آرامش دل علی ابن موسی الرضا ای عصاره زهرا و زینب کبری، ای دلیل نورانیت قم، طی سالها و قرنها! ـآمدنت به پدر و برادر و به همه ما عاشقانت مبارکـــــــــــــــــ @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«یک قاب ناب» ✍سیده ناهید موسوی 📚 مروری بین آخرین پیام‌های متفاوت در کانال‌ها می‌کردم که لابلای خبرهای نمایشگاه کتاب تهران؛ تصویری هم نگاه و هم تمام توجهم را به خود جلب کرد. زیبا، عمیق و پُرمعنا، ساده و جذاب، نکته‌ها و درس‌های فراوانی دریک قاب جمع شده بود حقیقتا خیلی وقت بود که چنین تصویری من را اینقدر درگیر تفکر و لذت از نگاه کردن به خودنکرده بود. 📚 تصویر رهبر انقلاب، پیرفرزانه حفظه الله را می‌گویم. همه از برپایی نمایشگاه، چالش‌ها و فرصت‌های پیش آمده می‌گفتند. درحالیکه لیست جدیدترین کُتب فلان انتشارات و اسامی برترین کتاب‌ها در حوزه‌های گوناگون و... منتشر می‌شد اما این تصویر بسیار دلچسب و سخن‌های زیادی داشت. 📚 قفسه‌های کتابخانه رنگبندی کتاب‌ها و صندلی چوبی ساده، لباس سفید همراه عرق چینه‌،عینک و البته نگاه پُرعمق و متفکرانه به کتاب همه چیز بی‌نظیر بود تا هیبت و عظمت در یک قاب‌ با مسمی مزین به جمله« هیچ چیز جای کتاب را پُر نمی‌کند» رسانه‌ای شود. 📚 کتاب و کتابخوانی نشانه فرهنگ و تمدن یک ملت است. و تاکیدات مکرر رهبر انقلاب برای مطالعه و نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی همیشگی و مداوم بوده است شعار سی و پنجمین سال از نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۴۰۳ «بخوانیم و بسازیم» معرفی شده است بله ما زمانی می‌توانیم بسازیم که خوب خواندن را یاد بگیریم 📚 تصویر جدید از رهبر انقلاب در کتابخانه شخصیشان من را از تحقیق در آمار منتشر شده از حجم کتاب‌های ارائه شده نویسندگان حاضر داخلی و خارجی و خیلی چیزهای دیگر دور کرد. حس و حال زیبای کتابخوانی در عکس به وضوح دیده می‌شود.خوشبحال عکاس، دنیایی ازسوژه‌ها را دریک عکس شکار کرد. باشد که یاد بگیریم خوب خواندن یار مهربان را و خوب ساختن زندگی را. @AFKAREHOWZAVI
. مثل درخت توتنجمه صالحی درست مثل درخت توتی که در حیاط خانه‌ی پدری ریشه دوانده، انسان‌های خیرخواه نیز در جامعه ریشه می‌دوانند. آن‌ها بدون انتظار دریافت چیزی در مقابل، میوه‌های شیرین مهربانی و نیکوکاری خود را به اشتراک می‌گذارند. بخشندگی آدم‌ها نه تنها حاکی از محبت است، بلکه قدرت درونی و بزرگواری روح آن‌ها را نشان‌ می‌دهد. همان‌طور که درخت توت، میوه می‌دهد و بی‌چشمداشت و با یک اشاره، ثمرش را سرازیر می‌کند، انسان‌های کریم نیز بدون انتظار پاداش، به راحتی و با شکل‌های گوناگون به دیگران کمک می‌کنند؛ حتی شده با یک عمل ساده مانند گوش دادن به حرف دیگران، یک لبخند یا یک کلام دلگرم‌کننده. سخاوت، مانند بذری است که در دل زمین کاشته می‌شود و با گذشت زمان، به درختی تنومند تبدیل می‌شود که میوه‌های آن، نه تنها برای فرد بخشنده بلکه برای کل جامعه نیز منفعت دارد. این رویکرد، موجب می‌شود که فرهنگ احترام و دستگیری در جامعه، نهادینه شود و همه‌ی افراد، صرف‌نظر از موقعیت اجتماعی‌شان، احساس تعلق و امنیت کنند. محبت و خیر رساندن به دیگران، زنجیره‌ای از واکنش‌های مثبت را در جامعه ایجاد می‌کند که نه تنها به افراد مختلف یاری می‌رساند تا با چالش‌های زندگی مقابله کنند، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند تا احساس خوشبختی و رضایت بیشتری داشته باشند و در نهایت جامعه‌ای سالم‌تر را به ارمغان آورند، همان جامعه‌ای که تحقق است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روزی چفیه‌ها ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد روزی از روزها چفیه‌ها روی دوش سهراب‌ها و آرش‌های‌مان بود برای دفاع از حقانیت و مظلومیت و اقتدار ایران. روزی به روی دوش مجاهدان فلسطینی بود، آن‌گاه که در تنهاترین حالت، به دفاع از اولین قبله مسلمانان می‌پرداختند. چفیه بر روی دوش رهبرم بود آن‌گاه که فتنه‌های سرخ و سیاه وزیدن گرفت. این چفیه ماند تا هم‌اکنون که دنیا به زایش و بیداری رسیده، بعد از خفقان و سیاه‌نمایی از مسلمان‌ و همه نمادهای آنان. حالا همین نماد، پرچمی برای حق‌خواهی همه ستم‌دیدگان عالم است. روزی چفیه، سفره نان‌های خشک بود و امروز سفره‌ای پر از معنویت به پهنای همه آزادگان جهان. روزی به این چفیه خندیدند و امروز چفیه به تمام احرار عالم لبخند می‌زند. روزی خواستند که عفت بانوی ایرانی را لک بیاندازند، امروز همین چفیه حفاظ و پناهی برای دختران اروپایی‌ست. روزی می‌خواستند زبان‌ ایران را با الفاظ فرنگی‌شان بیالایند، امروز به فارسی‌ترین حالت، مرگ غده سرطانی را فریاد می‌کنند. روزی می‌خواستند بین زنان ما فرق بگذارند و خون یکی را رنگین‌تر کنند، امروز در عین یک‌رنگی، زنان جهان کنار همین اعتقادات ایستاده‌اند و باور آزادی جهان را از دست سرمایه‌دار حرام خوار و نجاست خوار فریاد می‌کشند. امروز زمین، این کره خاکی که روزگاران سختی را به‌خود دیده، روزگار کوچه‌های بنی هاشم را ... روزگار دشت نینوا را...به بلوغ آخرالزمانی خویش نزدیک می‌شود. این زمین تشنه است، زمینیان هم، کی آب نیسان این گلوی تشنه را تر می‌کند؟ وقت آمدن آن آمدنی نرسیده؟ روزی که دست مبارکش به دیوار کعبه برسد، روزی نزدیک که آل سعودی نیست. ... و روزی که صدای "این بقیه‌الله" دل‌های خسته از غرب و شرق را مأمن باشد. چقدر به‌ رسیدنش نزدیکیم؟ @AFKAREHOWZAVI
. انتشار یادداشت سرکار خانم چمن خواه در خبرگزاری حوزه لینک خبر👇 https://hawzahnews.com/xcQz2 @AFKAREHOWZAVI
. عطر پیرهن مسیح ✍طیبه فرید خواب دیدم پیرزنی ارمنی ام.مسیح آمده بودخانه مان.توی طبقه سوم.ریشهایش سفید و بلند بود. _ارتفاع جای خوبی برای زندگی کردن نیست.زندگی روی هوا مرض می آورد. موسیو اُف شاخه های کوتاه گل رز مینیاتوری ارغوانی را می گذارد توی بغلم.گل ها را از باغچه چیده.با شته های سبزش. _ سکونت در ارتفاعات دردهای ماورائی می آورد. _موسی چه؟او الواح را از بلندی آورده بود.چهل روز توی ارتفاع داشت ضجّه می زد.محمد هم توی کوه ،مُهر پیامبری خورد وسط پیشانی اش _کوه هامستثنی هستند و منتهی الیه قله ها زمین محسوب می شوند و حتی غارها و هر جایی که به نحوی به زمین چسبیده باشد. _موسیو!یعنی می گویی الواح از آسمان نیامده؟ _من آن جا نبودم!نمی دانم .....باید از موسی بپرسی من اما اگر موسیو را نمی شناختم بازمی گفتم طبقه سوم جای مزخرفی برای زندگیست.طبقه وسط از آن هم بدتر و همکف را که اصلا حرفشم را نزن.حتی اگر از دردهای ماورائی اش هم چشم‌پوشی کنم باز هم به اندازه کافی برای نکوهش و غر زدن علیه زیِّ عمودی می توانم آسمان ریسمان ببافم.پرت و‌پلا نه ها!اشکال های جدی. موسیو هنوز دارد از بدی زندگی در ارتفاع می گوید. _فکرش را بکن این‌همه زمین باشد اما تو‌روی صدمتر هوا زندگی کنی. هیچ‌باغچه ای نباشد سفره‌ ات را تویش بتکانی،خرده نان هایش بریزد و صدای چریک چریک گنجشک ها حیاطش را بردارد.فکرش را بکن !روی هوا باشی و همسایه‌بغلی ات یک مرد کچل پولدار باشد که واحدش را خریده پولش را پس انداز کند.گاهی از جنوب برای ییلاق بیاید.با صدای بلند بخندند و از چشمی در بیرون را بپاید و بعد هم برود.... وقتی هم که خودش نیست کلیدش را به هزار نفر بدهد. راست می گوید!لابی شده عین کاروانسرا.حس آدم توی مسافرخانه و هتل چطور است؟همانطوری.....همین چند وقت پیش از جنوب مریض بدحال داشت.خودش که نیست!کلید را داده بود به میهمان هایش.میهمانِ چروکیده لِهی که با دخترهایش آمده بود .موسیو می گفت توی آسانسور پیرمرد را دیده .می گفت زهوارش در رفته و بغایت فرسوده بوده جوری که فوتش می کردی می افتاده.فردایش توی سکوت خانه غرق بودم که صدای لاک و لوک زنانه ای از واحد بغلی بلند شد.فکر می کنم پیرمرد زندگی توی ارتفاع را دوست نداشت .خصوصا طبقه سوم که لابی اش بوی کفش می داد.از بس آدم های واحد پنج زیاد بودند.او که خواب مسیح را ندیده بود. زندگی توی بلندی خودش عذاب آور است حالا فکر کن درِ مستراحش توی هال باز شود! بخواهم با معیارهای هرم مزلو حساب کنم شهری که به تصرف آسمان خراش ها در آمده رسماً جای زیستن نیست.آسمان خراشیده شده هیبتش از بین رفته.آسمان مثل موسیو اُف است منهای ریش های زیتونی اش.موسیویی که چنگ بیندازی توی صورتش دیگر موسیو نیست!عکس پاره شده از یک غروب دلگیر است. خواب دیدم پیرزنی ارمنی ام.مسیح آمده بود خانه من و موسیو توی طبقه سوم.ریش هایش بلند بود و سفید.نشسته بود جای خالی پسرمان .انگار روی زمین بودیم.مسیح با خودش صفا آورده بود. برایش کیک پختم.... مسیح مسلمان بود اما تکه های کیکی که پیرزن ارمنی پخته بود را می گذاشت توی دهانش و می گفت _چه کیک خوشمزه ای... از فرصت استفاده کردم و گفتم حیف که خانمان کوچک است!زلزله که بیاید توی این قوطی محبوسیم. مسیح گفت: دلتان بزرگ باشد... موسیو توی خوابم عوض شده بود‌.با آرنجش به پهلوی من می کوبید که آدم از مسیح خانه نمی خواهد!دیوانه چیزهای بزرگ بخواه.... خب من فکر می کردم زندگی روی زمین قسمتی از مسیر سعادت آدم باشد.دیدن گنجشک های پشت پنجره وقتی که موسیو بقایای سفره را می تکاند داخلش. اصلا مسیح کجا گفته بود زندگی توی هوا خوبست ؟من گفته بودم خانه مان کوچک است و او گفته بود دلت بزرگ باشد!نگفته بود که دلت روی هوا باشد!!! از خواب پریدم.هنوز هم مثل قبل درِ مستراح توی هال باز می شد.مرد کچل واحد بغلی کلید خانه اش را به هزار نفر داده بود ،داشت زلزله می آمد .... خانه مان توی هوا بود اما عین منتهی الیه قله ها به زمین چسبیده بود.مسیح رفته بود اما عطر پیراهنش هنوز توی خانه ما بود.موسیو پنجره ها را بسته بود . @AFKAREHOWZAVI
. انتشار یادداشت سرکار خانم نجیب در فارس نیوز با عنوان"بیداری فطرت‌ها در اروپا و آمریکا" لینک یادداشت👇 https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1715152647545299400 @AFKAREHOWZAVI
. همان‌گونه که فردوسی بود ✍فاطمه میری طایفه فرد قرن چهارم هجری، اوج شکوفایی تمدن شیعی، دوره اقتدار آل‌بویه اولین حکومت مستقل شیعه و ظهور دانشمندان و نویسندگان و ادیبان بزرگ است. بزرگانی که تاکنون، از نامشان به نیکی یاد می‌شود. از بین شاعران اما، فردوسی چیز دیگری است برایم. یک شیعه بی‌اماواگر و یک شاعر بزرگ در تاریخ ادبیات فارسی، آن هم در قرن چهارم. برین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم قرن چهارمی که طلیعه بروز و ظهور فرهنگ و تمدن شیعی است و شاهنامه، کتابی که طلایه‌دار حفظ و صیانت از زبان فارسی است و داستان‌هایی که در اوج زیبایی، نشان از روزگاری دور دارد: تو این را دروغ و فسانه مدان به رنگ و فسون و بهانه مدان فردوسی زحمات زیادی کشیده تا این ابیات، شاهنامه  شوند. دل کنده از سلطان محمود غزنوی‌ها تا کتابش بعد از هزارسال، بماند و سندی برای تمدنی بزرگ باشد. خودش می‌گوید: بسی رنج بردم در این سال‌سی عجم زنده کردم بدین پارسی شاعری که به غایتِ شعر، تمام و به غایتِ دین، کمال را داشت. اما نمی‌دانم پس از گذران روزگار، چرا این بلاها بر سر مزارش رخ داده است، سال‌ها محل جولان افرادی بوده که می‌خواستند با بزرگ‌کردن فردوسی، ارزش‌های دینی و اسلامی را کوچک کنند، اما غافل بودند که فردوسی، خود بزرگ است و دین اسلام از حافظه تاریخی ملت ایران و از درون قلب و پی آنان پاک‌شدنی نیست. باورش برهمه سخت است که چه بر سر مزار او آوردند: از پی‌کندن‌های نابجا تا طراحی اهرام ثلاثه مصر؛ خراب‌کردن‌ها و آمد و رفت‌های معماران خارجی که حتی یک بیت از او را نشنیده بودند و در آخر، طرحی که اکنون بر روی مقبره اوست، نمادی از مقبره کوروش. راستش رفتارشان را نمی‌فهمم، اما این را می‌فهمم که سهم فردوسی  مقبره‌خراب‌کردن نبوده است. سهم فردوسی ساختن مزاری پر شکوه و هنری و به غایت زیبا و هنرمندانه بوده که با مضمون شعرهایش مطابقت داشته باشد، به دور از هرگونه معمار اجنبی. امسال وقتی به سنگ مزارش رسیدم، دیدم همه مشغول خودشان هستند، ژست می‌گیرند و لایک می‌خرند، عکس می‌گیرند و لایو می‌روند و در این میانه، ناگاه به خودم نهیب می‌زنم فاتحه یادت نرود. فراموشت نشود حالا که تا این‌جا آمده‌ای، تحفه‌ای از نور نثارش کنی. در پی کنجکاوی‌های همیشگی درباره ابنیه تاریخی، به راهنمای مقبره مراجعه کردم. بعد از مواجه‌شدن با سؤالات من گفت: تمام ایام عید را اینجا بودم و منتظر، شاید کسی سؤالی بپرسد، اما همه در حال و هوای عکس یادگاری بودند، حالا خویش‌انداز یا سلفی، چه فرقی می‌کند! شروع کرد به توضیح‌دادنِ بخشی از آن‌چه در بالا آمد... در موزه آرامگاه فردوسی، نسخه چاپی اما بدل دو مجلد، از قدیمی‌ترین نسخ شاهنامه در ویترینی شیشه‌ای به نمایش گذاشته شده بود. یکی نسخه فلورانس ایتالیا بود، مربوط به ۲۰۰ سال بعد از زندگانی فردوسی و قدیمی‌ترین نسخه خطی موجود و دیگری شاهنامه بایسنقری هرات بود که الآن در کاخ گلستان محبوس است و امکان دیدنش فراهم نیست. نمی‌دانم چرا شاهنامه باید در ایتالیا باشد و یا چه کاری باید انجام شود تا به خانه‌اش برگردد؟ در این موضوع اهل‌فن نیستم، ولی من عادت ندارم چیزهای باارزش خود را به کسی، حتی امانت دهم. در آرامگاه غریب‌تر از هر کسی شاید خود فردوسی بود. هنوز که هنوز است نتوانستیم با اشعارش آن‌طور که باید و شاید، انس بگیریم. در کنار موزه، خانه ابدی اخوان ثالث بود، شجریان هم در گوشه‌ای دیگر از باغ شخصی فردوسی خوابیده بود و عده‌ای بر سر مزارش... برخی از آنان، حرمت متوفی را نگه نداشته بودند و برای آرامش روحش، سوهان بودند، بگذریم... از باغ شخصیِ فردوسی در تابرانِ توس که خارج می‌شدم یاد شعر اخوان ثالث افتادم که اخیرا با بیانی شیوا از زبانی آشنا شنیده بودم که این شعر را در وصف صحیفه سجادیه و دعای ابوحمزه ثمالی خوانده بودند: ای تکیه‌گاه و پناهِ زیباترین لحظه‌هایِ پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من؛ ای شط شیرین پرشوکتِ من... @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا