eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
853 عکس
146 ویدیو
12 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. «ترس و درس» ✍زهرا نجاتی پسرجوان بی‌تجربه لابد به عشق دیده شدن و شاید هم سرگرمی، شاید از سر بیکاری، شاید هم به خاطر مقدار کمی پول که توی جیبش گذاشته‌اند، راهی می‌شود. چند نفر پشت سرش صف میکشند پشت پرچمی که دست اوست و آنچه می‌خواهند به خورد جامعه می‌دهند. مردمی که از رو به رو می‌بینند نه نِیَّت پسر را می‌فهمند نه تفاوت او با بقیه را. و این داستان تلخ خیلی هاست. داستان تلخ بعضی سلبریتی‌ها که در ایام ززا، هرچه خواستند، گفتند و کردند و بعدها چوبش را خوردند. داستان تلخ نیت‌ها(nitt) همان گروهی که نه آموزش می‌بینند نه ارزش و ضد ارزش می آموزند در نتیجه ارزان هستند و دست یافتنی. با کمترین وعده‌ای اسباب سوءاستفاده بقیه را فراهم می‌کنند. داستان تلخ تمام زنانی که فریب بازی کثیف فمنیسم را خوردند و می‌خورند. داستان تلخ همه کسانی که حجاب را اشتباه و بد فهمیده‌اند. داستان تلخ درصد بالایی از پانزده هزارنفر که در اغتشاشات، نقش داشتند. این فیلم باهمه طنز بودنش، پر از درس است و ترس، برای همه کسانی که ممکن است ندانند، اما فقط بازیچه و اسباب سواستفاده بقیه‌اند. @AFKAREHOWZAVI
. «وقتی زنان باورمند شدند» ✍فاطمه شکیب رخ هم نشینی در پای گفتارهای زن نواندیش قاجار و پهلوی پنجره ای گشاینده به سوی ناگفته های بسیار حیات زنان تاریخ معاصر است. گفتمان حسرت آمیز و شرح آرمان های زن نو اندیش یک قرن پیش، بانوی آرزومندی را در تصویر دارد که فریادش از حقوق نابرابر اجتماع بلند است، نه حق تحصیل و انتخاب همسر دارد، نه در جامعه حضور امن و مستمر و نه سهمی از کرسی سیاست کشورش می تواند بیابد (1). او در باور سیاه بدبختی‌ خویش به روزگار رنگین زنان غرب و حقوق زنانگی شان حسد می ورزد و بر چنین اندیشه ای دست به دامان زنان بیگانه می شود تا بلکه صدایی ماورای حصار‌ حال دوران خود را بشنود. اما پاسخی که از رویای ذهنی خویش با روزگار زنان غرب نشین می شنود متفاوت است؛ ما هم سهمی در آرزوهایمان نداریم و چگونه در حالی که از حقوق خویش بهره مند نیستیم می توانیم شما را یاری رسانیم (2) ! این جمله تنها پاسخی بود که به ندای مدد جویانه زنان ایران داده شد! و برخلاف تصور و پیگیری مطالبات آنان، در نهایت آن شکل از آموزش همگانی و رشد باورمندی زنان ایرانی که امید داشتند به وقوع نیانجامید! و برخلاف پنداشت تلاش برای ارتقای حقوق زنان، گزارش های اسناد مطالعات زنان مبین رشد فاحشگی و روند ابتذال زنان در دوران رضا پهلوی می باشد (3). تصویر زن وامانده ی صد سال پیش با روزگار امروز زن ایرانی، مقایسه ای عبرت برانگیز است، بانوانی که در سایه خدمات نظام اسلامی توانسته اند تا قله های علم بال گشایند، نقش مادری و همسری دگرگونی را با اجداد خویش بیابند و جایگاه اجتماعی قابل قبولی را تجربه کنند، اکنون در جهت اخذ مطالبات جدیدی پیش قدم شده اند. خواسته هایی که حداقل در ظاهر، پیام رسان و مبین مسیر ابتذال زنانگی است. با نگاهی سطحی به رشد جایگاه اجتماعی زنان در ایران بعد از انقلاب اسلامی عوامل بسیاری را می توان دخیل دانست که در شمار مهمترین و نخستین عامل، اندیشه های حکمرانان و تئوری پردازان انقلاب اسلامی را می توان نام برد. چراکه همت بلند آنان در ترسیم شایسته این جایگاه، امکان رشد فزاینده را برای بانوان ایرانی فراهم آورد. همان بستری که در ایام فعلی به شدت به میدان تاخت و تاز اجانب و بدخواهان کشور اسلامی ما تبدیل شده و جدایی زن مسلمان از هویت دینی و نمادهای اسلامی در اجرای ناگوار این روزها دیده می شود، به بیانی یکی از نسخه های نوین و برساخته ی براندازی اسلام در ایران اسلامی به واسطه دستمایه قرار دادن مطالبات آزادی خواهان زنان در قالب آزادی دینی و اعتقادی پیگیری می شود، چراکه زن مومن فرهیخته، برای امپریالیسم جهان کاربردی معکوس دارد و عکس آن یعنی ابتذال زن ابزار کاربردی است که اهداف امپریالیسم را از جمله ترویج سیاست سکولار در عرصه های اقتصاد، اجتماعی و غیره را تامین می کند. .... (1)”نامۀ یکی از مجللات قزوین،“ حبل­المتین، سال 14، شمارۀ 17 (16 شوال 1324ق). (2)کومار ی جایواردنه، (1377). مبارزات زنان در ایران، ترجمه مه لقا کاشفی، ص 100 (3)”یک پیشنهاد مهم به هیئت محترم دولت،“ نامۀ بانوان، سال 1، شمارۀ 11 (22 فروردین­‌ماه 1300ش). @AFKAREHOWZAVI
. "یک بام و دو هوا" ✍مرضیه رمضان‌قاسم از آنجایی که خدا خیلی دوستم دارد هرگاه مرتکب خطایی شوم، سریع مرا با جنودش شیر فهم می‌کند تا سَهوَم مبدل به عمد نگردد. امروز ناخواسته و نادانسته در مسیری یکطرفه در حال رانندگی بودم که ناگهان پلیس راهنما با نفس پُر طمطراق‌اش چنان در سوت دمید که در جا خشکم زد. دیروز در گذر چهارباغ با دیدن خانم‌های رنگ‌ و وارنگ بیاد سفری که به سوریه و لبنان داشتم افتادم. ای کاش یکی پیدا شود یک سوت برای بی‌حجابی بکشد! امید که این سوت، قبل از صور اول باشد... @AFKAREHOWZAVI
«جنگ تمدنی» ✍زهرا نجاتی وقتی از تغییر تمدنی جهان صحبت می‌شود، دقیقا صحبت از اسلام توخالی کشوری مثل عربستان است همان اسلامی که سالهاست دشمن تلاش کرده آن را به جمهوری اسلامی غالب کند. سالهای اول سخن از اسلام فاقد سیاست می‌کردند و با مقاومت جمهوری اسلامی، حالا با مسائلی مثل زن زندگی آزادی، تلاش می‌کنند تا اسلام را تبدیل به پوسته‌ای کنند. اسلامی که به ریزترین مسائل شخصی و اجتماعی در تمام ابعاد، بها داده را یا به یک سری آیین فاقد تفکر‌ تقلیل می‌دهند یا به دلپاک بودن و انجام ندادن آیینها، یا دین را پایینتر از انسانیت معرفی می‌کنند و درتمام اینها تلاش می‌کنند دین را فاقدکارایی نشان دهند. وقتی درکشوری مثل عربستان، جشنواره سگ برگزارمی‌شود، یعنی اسلام آنها همان اسلام اموی یزید میمون باز است. وقتی باشعارآزادی، آزادی اندیشه و دل را می‌گیرند و همه را دربند هوای نفس و بیش از همه، زنان را در بنداسارت لذت شهوانی، اسیر می‌کنند یعنی دشمن با اسم اسلام، با اسلامی که فقط در مسجد بماند، با اسلام منحصر در زندگی فردی، با اسلام فاقد امربه معروف و نهی از منکر، مشکل ندارد و وقتی می‌داند نمی‌تواند دین را به حکم فطری بودنش،از انسانها بدزدد، تلاش می‌کند تا آن را تبدیل به دینی کند که با منافع او تضاد نداشته باشد. چنانی‌که اومانیسم، فمنیسیم، آتئیسم و چندایسم دیگر، ایجادکردند. اگر بزرگان دین تاکید می‌کنند دین را درتمام ابعاد اعتقادی، احکام و اخلاقش رعایت کنیم و تاکید بررعایت حجاب، پرداخت خمس، امر به معروف و می‌شود، بابت این است که خورشید اسلام باتمام فوائدش،برجامعه بتابد. @AFKAREHOWZAVI
«بانوی نمونه‌ای به اسم فائزه رحیمی» ✍️🏻ف.مرادی ⭕️افسوس که نامت مهسا نبود تا با مرگت به خانواده‌ات زنگ بزنند یا در مجلس برایت اقدامی صورت بگیرد. سلبریتی‌ها گوش فلک را کر کنند که در ایران به زنان ظلم می‌شود و به دنبال حقوق ازدست رفته‌‌مان سینه چاک کنند. بگویند بیایید و ما را نجات دهید؛ اجباری را نمی‌خواهیم و... ☝️اما بدان کار تو مایه مباهات آسمان شد و آسمانیان را غرق در سرور و شادباش کرد. کنار مادر سادات با افتخار نشستی، نامت جز زائران سلیمانی برده می‌شود و چه سعادتی بالاتر از این! ما را با زمینیان چه کار، ما عزم عرش داریم و به قول مولانا: 🍃مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌ام ازبدنم ⭕️دی ماه که می‌شود، ماه استرس، امتحان و اتفاقات بزرگ فرا می‌رسد. روزی سردار ما را شهید کردند و رهبر عزیزمان فرمودند: شهید از حاج قاسم زنده برای دشمن خطرناک‌تر است. ⭕️حرفی پر مغز که هر چه از این حادثه بیشتر می‌گذرد به ابعاد سخن بهتر پی می‌بریم. حوادث غزه رخ داده است و مردم صدا می‌زنند ما ادامه دهنده هستیم. حاجی را از خودشان می‌دانند، نام فرزندان‌شان، هیئت‌ها، خیابان و بسیاری از مدارس خود را مزین به نامش می‌کنند. گویی همه ملت ایران نه، بلکه همه آزادی‌خواهان جهان افتخارشان این است که نام قاسم سرلوحه کارشان باشد. اخلاص این خاصیت را دارد، کار که برای خدا باشد جهانی می‌شود. ⭕️امسال در سالگرد انقلاب، استقبال بسیار عجیبی صورت گرفت. فائزه رحیمی، کسی که عاشق حاج قاسم و مکتبش بود راهی کرمان شد تا در این رویداد بزرگ شرکت کند. او که شهیدوار زندگی کرده و مدافع است، آن‌قدر که لقب حجاب‌بان می‌گيرد، تمام دغدغه‌اش کار فرهنگی است و دنباله‌رو راه عشق. دوستان هم‌رزمش می‌گویند او شهید زندگی کرد و به گفته حاج قاسم عزیز هرکس می‌خواهد شهید بشود باید شهید زندگی کند. ⭕️آری! دهه هشتادی که ره صدساله را یک شب طی کرد و بر سخن رهبر معظم ما صحه گذاشت که فرمودند: جوان امروز به مراتب از جوان دهه اول انقلاب، انقلابی‌تر است. ⭕️شهید رحیمی، دانشجوی فرهنگیان بود و می‌خواست معلمی در تراز انقلاب باشد. به مردم خدمت کند و چه خوب هم کار خود را انجام داد و رسالتش را به پایان رساند. @AFKAREHOWZAVI
«رهایی از آب و خواب» ✍زهرا نجاتی کارشهدا همیشه همین طوری است. دقیقا زمانی که همه را خواب و آب باهم برده، آب بی‌خیالی، خواب روزمرگی وخیلی خواب‌ها و آب‌های دیگر، شهدا از راه می‌رسند و با خونشان همه را بیدار می‌کنند؛ هم غرق‌شده‌ها را. هم به خواب‌رفته‌ها را . مثل حالا. همین روزها که دیگر خبر خرابی چندین خانه و بی‌فرزند شدن چندین مادر و شهادت چندین نفر از یک خانواده و آماری مساوی آمار شهدای تهران در عرض هشت سال جنگ تحمیلی داشتن در میان غزه و صد روز،برای همه‌مان تکراری شده. همین حالا که وائل، مرد کالجبل الراسخ این روزهای فلسطین به داغ جوانش هم علاوه برنوه و زن و فرزندان دیگرش دچار شده. اما خب مگر آدم چقدر می‌تواند فیلم و عکس گریه و خون شهادت بچه و زن را ببیند؟! مگر چقدر می‌توان «حیاتی،حیاتی» گفتن، های مرد فلسطینی برای همسرش را دید. پیش خودمان بماند. یک« بس است دیگر» های خفیفی، یک «برای روحیه‌مان بد است» های یواشکی‌ای، توی جان همه مان پیچیده بود. انگار داشت می‌شد مثل تمام طول عمرمان که:« خب هفتاد و پنج سال است که همین است دیگر» تا اینکه آن روز رسید آن شو‌م‌ترین سه بعدازظهر. شهدا هستند دیگر، سیب‌های رسیده‌ای که در هرسن و سالی باشند، وقت چیدنشان که برسد، معطل نمی‌کنند.دو سال و هشت سال و پانزده و بیست و پنجاه. فرق نمی‌کند. مثل همان جناب مداح، که شاید صبح سرمزارحاجی و با همان دعای:«جوری ببرمان که نوکر بودنمان معلوم شود»، به خواسته‌اش رسید. صبح روضه علمدار خواند و عصر بی دست و پا، به زیارت علمدار رفت. دقیقا وقتی بازهم روزمرگی داشت ما را باخود می‌برد؛ سیل و سیلی حدود صد شهید ما را از چرت درآورد که:_آهای! حواست هست چند ساله شدی؟ دو ساله ها، شش ساله‌ها، بیست ساله‌ها رسیدند ها؟! تو کجای کاری؟ که دیدی همین‌طور که پُرِگیرِ این و آن و پول و غم؟ های یک زاری و دوزاری هستی؛ پرستوها کوچ کردند؟ انتخاب شدنی‌ها رفتند؟ که از نگاه به قاب‌های خسته و پرخون غزه، چشم‌هایت را فرو می‌بندی؛ حالا بیا کرمان را ببین. همین پیش چشم خودت؛ ناامنی را، درد را. خون را، بچش! که فکرکردی مصلحت‌طلبی و عافیت طلبی‌ات و دررفتن از غصه برای فلسطین،کاری برایت ردیف می‌کند؟!! زهی خیال باطل. جمع کن بساطتت را. تنها راه همین است: مقاومت، مبارزه، شجاعت، خون دادن، بزرگ شدن میان جنگ و خون. قد کشیدن روح با درد عزیزان. کار شهیدان همین است یک دفعه از راه می‌رسند و سیل راه می اندازند، قلب‌ها را تکان می‌دهند، اشک‌ها را جاری می‌سارند و آه‌ها را از سینه بیرون می‌کنند، زیبایی و درخشش رنگ خون را به رخ جهان می‌کشند، پیروزی خون را فریاد می‌کنند و بعد.. بعد غوغایی که به پا کردند، در یک تابوت مزین به پرچم، و زیر خرواری خاک، آرام می‌شوند تا جسمشان بعد عمری تلاش بالاخره آرام بگیرد و روحشان آزادتر دستگیر من و تویی باشد که باز ممکن است در رنگ و لعاب دنیا، دچار درد روزمرگی و غفلت شویم. @AFKAREHOWZAVI
«شهر عجایب» ✍سیده ناهید موسوی مردد بودم که از شهر عجایب اطراف خانه‌ام بنویسم یا خیر! با نوبت قبلی رسیدم. سالن تقریبا تا نصفه پُر بود از مشتری، اصلا همین مشتری‌ها شهر را عجیب کرده‌اند! وارد که شدم همه چشم‌ها سمتم چرخیدند زیاد دقیق نشدم نگاهم را به زمین انداختم سلام کردم اما پاسخی جز از یکی دو نفر نشنیدم. ته سالن نشستم اما هرچند لحظه نگاهی هم به من می‌کردند، حیران مانده بودم من عجیبم یا آن‌ها! بوی چسب و روغن ناخن‌کاری در هوا پیچیده بود، عادتا به بوها حساسیت خاصی دارم کار من کوتاه و خلاصه بود. اما بندگان خدایی که سر نوبت روی صندلی‌های منتظر نشسته بودند چی؟! حتما عادت کرده‌اند همیشه کارشان گیر است یا برای کاشت یا ترمیم و... به ظاهر خانم‌ها که نگاه می‌کردم از بیست ساله،سی‌ساله،پنجاه و خرده‌ای هم بود اما خداییش زن پنجاه ساله الان باید خانه با نوه‌هایش سرگرم باشد و به فکر نماز و روزهای قضایش باشد یا حداقل حواسش به خانه و زندگی‌ اش ... آدم پا به سن گذاشته چه به این کارها، من این‌حرف‌های دلش می‌خواهد و این هم دل دارد تو کتم نمی‌رود! اصلا حکم شرعی گردن چه‌ کسی هست؟! خدا لعنت کند کسی را که ناخن و مژه کاشتن را باب کرد. از شگفتی‌های آن‌جا پوشش چند نفر بود واقعاً چطوری آخه... اول بحث حجاب بود الان پوشش هم اضافه شده است، هوای سرد هم مانع نیست. اصلا هدف چی هست؟ مثلا خیلی با کلاس بودن یا تعریف همان حرفی که مردم از ظاهر نامرتب بیشتر از ذهن خالی خودشان می‌ترسند! نمی‌خواهم شعار بدهم ولی فکر کنید این همه هزینه‌ها اگر صرف خریدن کتاب می‌شدند قطعا اکنون اوضاع فرهنگی و اجتماعی بهتری داشتیم. حقیقتا صدای آهنگی که نمی‌دانم خواننده‌اش چه کلمات بی‌معنا و بی ربطی را سَر هم می‌کرد رو مخ‌تر از شهر عجایبی بود که من وارد شده بودم. حتی آن دخترکی که هرچند لحظه با خواننده همراهی می‌کرد معنای یک کلمه را از من پرسید در جواب گفتم: «راستش من این چیزهایی که شما گوش می‌دهید را اصلا قبول ندارم ببخشید هااا اما معلوم نیست چه می‌گویند!» با لبخندی کوتاه هردو ساکت شدیم. کمی بعدگفتم:« چرا وقتی میام این‌جا باید چیزهای عجیب و غریب زیادی ببینم باز هم خندید!» عادت کردم هرچیزی را نبینم و نشنوم اما جاهای عمومی زیادی را به اقتضای نیاز و روزمرگی‌ها می‌رویم. شاید لباس آویزان شده روی رگال را که چند ماه گذشته دیدم اما متوجه نشدم چی هست هم از عجایب دیگر شهر بود! چندبار با دقت نگاه کردم کامل زیرو رویش را چرخاندم به کنار دستم گفتم شلوار است؟ گفت نه مگر نمی‌بینی دامن لِی کوتاه! می‌دیدم چی هست اما ذهنم عادت به این دیدن‌ها نداشت و متوجه نمی‌شد. خلاصه که از این، لباس‌ها و مدل‌های پرزرق و برقی که بی دلیل و بی جهت صرفا برای متفاوت بودن و شهرت شدن استفاده می‌کنند بسیار بسیار زیاد دیده‌ام‌. درحدی که توانستم تذکر داده‌ام، اما مسئله این است شکایت به کجا باید برد اماکن و نظارت به سالن‌های سطح شهر یا اتحادیه پوشاک و لباس که از اساس و ریشه طراحی،تولید و توزیع همگی مافیا و بی مسولیت‌اند؟! @AFKAREHOWZAVI
«ظلمی که بیشتر شد..» ✍زهرا نجاتی 🔹داشتند زندگیشان را می‌کردند.سرگرم خانه‌داری و بچه‌داری بودند. با بد و خوب زندگیشان می‌ساختند. نه که بهشان ظلم نشود. کی بوده که دنیا خالی از ظلم باشد؟ اصلا مگر حالا بعد این همه سال و بلا و جنبش و راهپیمایی و نهضت و چه و چه، ظلم کم شده؟ 🔹 مگر جز این است که مثل قانون پایستگی انرژی، پابرجا مانده و فقط شکلش تغییر کرده؟ 🔹اما موضوع این است که حیله ناجوانمردانه، همیشه بد است. اینکه سر عده‌ای رابا شعار کار و آزادی، شیره بمالند، بعد درکشوری مثل فیلیپین با برعکس همان حرف‌ها، همان بلا را سرزن‌ها بیاورند، پلیدانه است. این که به اسم کار و اشتغال و درآمد و این حرف‌ها، زن‌ها را از کنج خانه و آغوش شوهر و بچه بیرون بکشند؛ بعد به اسم آزادی و اشتغال، نصف مردها، حقوق بدهند و عاقبت همه چرخ‌های صنعت به جای زن‌ها، به نفع یک تعداد سرمایه‌دار وکارخانه‌دار مد و لباس و رستوران‌دار، بچرخد و از بالای جنبش سال1960، شرکت‌های داروسازی و پورن به بیشترین درآمدها برسند، درد دارد. 🔹حقیقت ظلمی است که جز اینکه خود شیطان به آن عده الهام شیطانی کرده باشد، راه ندارد. حالا که حدود هشتادسال از آن سالها می‌گذرد و نواده‌های زن‌هایی که کاغذ دستشان می‌گرفتند و شعار «، my body my choic» می‌دادند، به تظاهرات می‌آیند و برای برگرداندن آزادی‌شان که قبلا داشتند، شعار می‌دهند تا این حجم از تجاوز و سقط اتفاق نیفتد. تازه تشت رسوایی شان دارد ازبام جهان می افتد.جوری که انقلاب 1401شان زمین بخورد. واقعیت این است که زن هماره تاریخ، مورد اجحاف بوده و این جنگولک‌بازی‌ها به جز اینکه شکل ظلم را تغبیر داده و از مثلا مالک نبودن و شغل نداشتن در دهه های چهل و پنجاه میلادی فقط در غرب، به این رسانده که بتواند شغل داشته باشد و خودش مالک چیزی شود، لطف خاصی درحقش نکرده. در اسلام ما 1400 سال پیش، زنی پشت تریبون می‌رود و سخنانی می‌گوید که لرزه بر اندام خلیفه اسلامی، می‌اندازد اما حوالی سال 1980،در امریکا زنی که مدرک دکترا دارد، به جرم تعریف آزادی زن و طلب آن، به اعدام محکوم می‌شود. 🔹قصه ظلم به زن، شاید از دفن شدن همراه همسر در برخی مناطق آسیا، تبدیل به این شده که بدنش و صدایش را برای لذت هر هرزه و نامردی، به رایگان به تاراج بگذارد، اما نتوانسته اصل انسان دانستن و جایگاه زن به عنوان مادر و همسر و جامعه ساز و پایه فرهنگ جامعه، جا بیندازد چیزی که در ایران ما به برکت انقلاب و نگاه امامین انقلاب، سالهاست جاافتاده و حالا همان حرف‌ها که در جامعه خودشان صدق می‌کند، را با دروغ، در جامعه ما طلب می‌کنند. 🔹حالایی که در عصر ارتباطات، دروغ‌هایشان لو رفته و دنیا فهمیده اسلام چه حرف‌هایی برای زن دارد و چه حقوقی برای او دارد، از ارث از همسر بگیر تا حق طلاق و نفقه زن صاحب فرزند از شوهر تا حق زن بر شوهرش تا حق مادری تا حق خاله و دختر. 💠امروز روز جهانی زن است و زنان دنیا قرآن را که باز می‌کنند، تنشان از دروغ‌هایی که تا به حال دنیا، از حق زن در اسلام، برایشان بافته شده، می‌لرزد. 🔹روز جهانی زن (هشتم مارس) به هرآن‌کس که چشم روی حقایق نبسته، به هرکس که زنانگی‌اش را قدر می‌داند، به هرکس که قائل به این است که اسلام خیلی بیشتر از سایر تمدنها، حق زن را رعایت و اصلا زنده کرده، به همه مادرها و زنها، مبارک. @AFKAREHOWZAVI
🔴 نگاهی حقوقی به ماجرای درمانگاه ✍️ نسرین مقیمی، حقوقدان، در قدس آنلاین نوشت: ماجرای درمانگاه قرآن و عترت قم که تصاویر آن سر از «اینترنشنال» درآورد، تحلیل‌ها و واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشته که باتوجه به مبهم بودن زوایای مختلف واقعه، صحت و اصالت بسیاری از این تحلیل‌ها محل تردید است. اما در این میان، نظرات تک‌بعدی برخی حقوقدانان اعجاب‌انگیز است؛ چرا که فارغ از هر علتی، پرخاش و ناسزاگویی در برابر یک فرد از آحاد جامعه که واکنشی از خود نشان نمی‌دهد، وفق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی بخش - تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده - با هر انگیزه‌ای که باشد قابل پذیرش نیست و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است: «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، [مستوجب] جزای نقدی درجه ۶ خواهد بود». حال اگر فرد روحانی اقدام به تصویربرداری از جرم مشهود «کشف حجاب» نکرده باشد که اتهام خانم هتاک به واسطه ایجاد اخلال در نظم عمومی مشدد هم می‌شود. اما اگر روحانی واقعاً اقدام به تصویربرداری کرده باشد، براساس تبصره ۱ ماده ۴۵ آیین دادرسی کیفری - که اشعار دارد: «چنانچه جرایم موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) ماده۴۵ و (ت) ماده (۳۰۲) قانون آیین دادرسی کیفری به صورت مشهود واقع شود، در صورت عدم حضور ضابطان دادگستری، تمام شهروندان می‌توانند اقدامات لازم را برای جلوگیری از فرار مرتکب جرم و حفظ صحنه جرم به عمل آورند» - عملی متعهدانه و در راستای حفاظت از حریم اخلاقی جامعه انجام داده است. بنابراین، آن خانم نه تنها حقی برای هتاکی نداشته بلکه باید به مطالبه عملی اجرای قانون توسط فرد روحانی تمکین می‌کرد؛ زیرا عمل کشف حجاب در اماکن عمومی حسب تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات محکوم است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه و یا از ۲میلیون تا ۱۰میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد». همچنین، باتوجه به نوع اعتراض آن خانم به تصویربرداری از کشف حجابش توسط فرد روحانی، داشتن علم به جرم بودن عمل حرام کشف حجاب توسط ایشان محرز است و بر این اساس، مرتکب جرم توهین هم شده است. در این میان سعه صدر فرد روحانی و در اختیار قرار ندادن تلفن همراهش به آن خانم، به باور قانون‌گذار رفتاری ستودنی است؛ چرا که از گسترش درگیری جلوگیری کرده است. اما در این میان، تذکر ندادن به موقع مأموران حراست درمانگاه نسبت به وقوع کشف حجاب و حضور نیافتن بهنگام آنان در صحنه هتاکی خانم و عدم حراست دقیق از حریم اطلاعاتی دوربین‌های مداربسته، تخلف اداری به شمار می‌رود و اگر انگیزه همکاری با دول متخاصم از سوی فردی که فیلم را منتشر کرده احراز شود، بر اساس ماده ۵۰۸ قانون مجازات اسلامی، مجرم نیز شناخته خواهند شد. بنابراین باید توجه داشت، این نگاه که فرد به واسطه شرایط یا تصوراتش مجاز به انجام عمل مجرمانه است، اگر به جامعه رسوخ پیدا کند، هر سارق، مختلس، قاتل و مرتکبی، عمل مجرمانه خود را به واسطه فقر یا حالات روانی‌اش توجیه می‌کند و به خود اجازه می‌دهد نظم اجتماعی را برهم بزند. از این رو، مصلحان حقیقی جامعه و عالمان حقوق نباید اجازه دهند تفاسیر شخصی از قانون یا نگاه سیاسی، فصل‌الخطاب بودن قانون را زیر سؤال ببرد و قانون‌مداران را از مطالبه اجرای قانون دلسرد و قانون‌گریزان را به اشاعه قانون‌گریزی دلگرم کنند. کما این‌که لزوم مقابله با برهم‌زنندگان نظم و امنیت جامعه در هر سطح و میزانی در قواعد شرعی نیز مشهود است و نباید اجرای اصول صحیح قانونی و شرعی را به واسطه یک نابهنجاری ملغی نمود. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حجاب خانواده» . ال. موسوی با دیدن این کلیپ ی حرف رهبر نظرم را جلب کرد. آن هم (خانواده محجبه شما) این حرف رهبر هزار بار می ارزد... چقدر می تواند حجاب خانواده‌ی ورزشکاران، هنرپیشه ها، مسئولین روی حجاب مملکت تاثیر خوب بگذارد. مسئله حجاب فقط بازار، خیابان نیست؛ بلکه شامل پوشش همین دانه درشت های مملکت هم هست. حال شاهد بعضی از آقازاده، ورزشکار، و کل هنرپیشه ها حجاب درست نه کلا حجاب ندارند. کسی هم کار به کارشان ندارد چون افراد سرشناسی هستند. همه اینها الگوی و مدل جامعه هستند. اگر همین‌ها حجاب درستی داشتند مملکت به این وضع هنجاری بی حجابی نمی رسید. @AFKAREHOWZAVIجج
. شطرنج ✍ف.خ مهم‌ترین مهره تو بازی شطرنج چیه!؟! «شـــــــاه» بنده خدا شاهه همیشه دورش سربازا هستن ،،،محدودش کردن،،،حق رو ازش گرفتن بذارید شاه آزاد باشه تو بازی ...! نظرت چیه؟! . بعضی چیزا اما برای ! اگه طرف مقابل تو بازی بیاد شاه تو رو بگیره، تو ...!! دشمن هم اینو فهمیده، فهمیده تو »شاه ایرانی ...! اگه تو رو بگیرن، کشور رو کردند تو حجابه ،،، کامله هر چقدر سرباز هات باشن، امنیتت به ..‌! @AFKAREHOWZAVI