eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
728 دنبال‌کننده
997 عکس
174 ویدیو
14 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
عدالت در حق و تکلیف ✍️زهرا نجاتی نالان بوده‌ایم پاره‌ای وقت‌ها، به خاطر اینکه برایمان جانیفتاده حق و تکلیف بین ما و همسران‌ از چه بابت است. شنیده‌ایم، اگر می‌شد زن برکسی سجده کند، او شوهرش بود، بعد با خودمان گمان کرده‌ایم، عدالت کجا بود، خدا هم طرفداری کرده‌ است نشان به آن نشان که فرشته‌هایش، فارغ از تجردشان، در قالب مرد ظهور می‌کرده‌اند. چند حرف فمنیستی هم به گوش‌مان خورده، گذاشته‌ایم کنار روایت‌هایی مثل اینکه بهشت زیر پای مادران است، یا اگر زن در خانه به نیت تقرب الهی، چیزی جا به جا کند، خداوند او را با دیده‌ی مرحمت می‌نگرد یا اگر فرزندش را شیر دهد، خداوند تمام گناهانش را می‌بخشد‌، بعد نتیجه گرفته‌‌ایم اصلا عالم خلقت در خدمت مادران است و بعد کلا مردها را در عالم فاکتور گرفته‌ایم و آن قدر بر طبل زنانگی و مادرانگی کوفته‌ایم، که ناخوداگاه مردهایمان، انگیزه و توانشان را برای مرد بودن برای قوام علی النساء بودن، از دست داده‌اند. بعضی وقت‌ها حتی پا فراتر رفته و زنان ما پا روی پا انداخته‌اند و با ژست روشنفکری دینی یا حتی اطلاع از حقیقت دین، از وظایف انسانی خانه، استنکاف کرده‌اند و در قبال هر حرف و سخنی، همین احادیث نفهمیده را خوانده‌اند. غافل از اینکه خداوند تمام جهان آفرینش و به تبع آن نظام خانواده و نظام حقوق زن و مرد را به گونه‌ای خلق کرده که به زن ومرد، نقش داده است. اینکه حق شوهر برزن، بزرگتر از حق زن برشوهر است به جهت قوانین نظام خانواده بر دوش همسر است. آن قدر هم قضیه‌ی دور از ذهنی نیست، همین که خودمان می‌دانیم ما زن‌ها ، با تکیه برمردها از پس زن کی بر می‌آیم. در تربیت فرزندان و به‌خصوص پسران‌مان، سخت به همسرمان محتاجیم و طبیعت‌مان همان پنبه و آتش است نسبت به مردها. مرد باید نان بیاورد و اقتصاد خانواده را بچرخاند، طبیعی هم هست که به تبع نقشش، حق برتری داشته باشد و این نه ربطی به انسان‌تر بودنش دارد نه به جایگاه رشد و تعالیش نزد خداوند‌! هرنقش، تکلیف دارد و حقوقی. خداوند هم این نقش‌ها را تعریف کرده، هم اهمیت‌شان را بیان کرده تا انسان‌ها بتوانند نقش خودشان را هم بشناسند هم با عمق تاثیر راهبردیش، آشنا شوند. هم تکلیف تعیین کرده تا در هیاهوی زندگی و دم از حق و ناحق زدن و دعوای عدالت یا برابری، تکالیف همیشه پررنگ وبا اهمیت بمانند. در این سیستم است که زن، می‌فهمد همسری، حتی از مادریش با اهمیت تر است و فرزند می‌فهمد چرا حق ندارد نماز مستحب را به خاطر اطاعت پدر، باطل کند؛ اما برای مادر می‌تواند و بلکه باید این کار را بکند. تکالیف، قابل واگذاری نیستند اما حقوق قابل واگذاری‌اند. زن نمی‌تواند وظیفه‌ی همسریش را بردوش دیگری حتی هوویش بگذارد، اما اگر جایی حقی برعهده‌ی زن یا مرد بود، می‌تواند از حق بگذرد و این می‌شود که مراجع تقلید، فتوا می‌دهند که زن می‌تواند کارخانه نکند یا بابتش پول تقاضا کند، اما در احادیث پر است از ثواب خانه‌داری زن، حقیقت حسن التبعل و خوب شوهرداری کردن، نخ‌ریسی و هزاران ثواب بابت جمع و جور خانه. کنار همه‌ی این‌ها، حواس‌مان باشد، با خدایی طرف هستیم که بهشتش برای خوبان، هم از سرتفضل است، زشت است از او نیاموزیم و در زندگی با کسانی که به هم تعهد داریم، وقت می‌گذرانیم، رابطه‌ی عاطفی و جنسی و خونی داریم، از راه صدق و محبت، وارد نشویم و همه چیز را حساب و کتاب حقوقی کنیم. خداوند باسهل گیران، سهل می‌گیرد و بهشتش پر است از ساده‌ها نه حقوق‌دان‌ها. https://eitaa.com/zedbanoo/21310 @AFKAREHOWZAVI
. زنان را باور کنید ✍️زهرا محسنی‌‌فر در فرهیختگان نوشت: «در زمان‌های قدیم، زن جنس درجه دو محسوب می‌شد؛ «جنس دوم». موجودی که از طفیلی وجود مرد آفریده شده. نه‌تنها حق مالکیت نداشت، بلکه خودش سرلیست مایملک مرد بود. ارث که نمی‌بُرد هیچ، بعضا به ارث هم می‌رسید. هیچ مردی زن را شریک خود نمی‌کرد، اما گاهی زنی بین مردها به اشتراک گذاشته می‌شد. دختری خون‌بهای جدال دو ایل می‌شد تا خصومت‌ها فروکش کند و خون‌بس حاکم شود. در جنگ‌ها گاهی زن‌ها که حرجی بر آنها نبود، به حراج اسارت می‌رفتند و گاهی باج‌سبیل می‌شدند تا خطر جنگ را از شهری زیرسبیلی رد کنند. چه دختران که زنده به گور شدند تا ننگ دخترآوری از چهره‌‌ی سیاه پدران شسته شود. آنها که زور در بازویشان گندیده بود، زن را «ضعیفه» خطاب می‌کردند تا فیگور قدرت بگیرند. برخی نیز که خود را عقل کل می‌دانستند، برچسب «ناقص‌العقل» بر پیشانی زن می‌کوبیدند. در دوگانه‌‌ی نان‌خور-نان‌آور، کفه‌ی ترازو به نفع مرد سنگینی می‌کرد و انگشت اتهام به سمت زن به عنوان مصرف‌کننده منابع و عنصر هزینه‌ساز دراز می‌شد. القصه زن در نگاه جوامع قدیم موجودی آسیب‌پذیر و ضعیف جلوه می‌کرد و زن‌ها خود با این هویت اجباری کنار آمده بودند...» متن کامل «سیری بر زیست زنانه از دیرباز تا کنون» منتشر شده در روزنامه فرهیختگان ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۱ از طریق لینک زیر بخوانید👇 https://farhikhtegandaily.com/page/233181/ @AFKAREHOWZAVI
🔆رجب با فجر هم قافیه شد ✍ دکتر فاطمه حسینی پناه رجب با فجر هم قافیه شد تا مثنویِ دل‌های بارانی رجبیون با ابرهای پر بغض بهمن هم ردیف گردد. باران نزدیک است و آسمان تمنا، سحاب مغفرت را در ایام البیض بشارت می‌دهد تا نورانیت فجر، متجلی گردد. گلِ نهرِ رجب با شکافنده علم می‌شکفد تا سِرِّکبیرِ جامعه‌ی نَقَوی و مولود پربرکتِ تَقَوی رخ نمایی کند و کعبه‌ی دلِ عشاق علوی، تَرَک بردارد، تا در سپیده دم فجرِ نهضتِ روح الله، از پسِ محبسِ کظم الغیظِ انتظار، نورِ فرج، مبعوث گردد. «اللّهُمَّ بارِكْ لَنا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبانَ، وَ بَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ، وَ أَعِنَّا عَلَی الصِّیامِ وَ الْقِیامِ، وَ حِفْظِ اللِّسانِ، وَ غَضِّ الْبَصَرِ، وَ لا تَجْعَلْ حَظِّنا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ» @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و‌ نور میلاد امام محمدباقر علیه‌السلام تهنیت 🍀🍀 خبرخند نوشته نویسنده طناز تحریریه مجتهده امین سرکار خانم سمیه رستمی تقدیم می‌شود. 🌀خبرخند ویژه شازده ✍️سمیه رستمی https://eitaa.com/namakdooon/56 @AFKAREHOWZAVI
جدول مدیریت اعمال ماه رجب در قالب یک برنامه روزانه☘ اعمال مخصوص امروز نماز اول ماه✨ و صدقه🍃 🍃اللهم عجل لولیک الفرج 🍃 @AFKAREHOWZAVI
✍️زهره قاسمی، عضو تحریریه مجتهده امین امروز گره از پر خود باز کنید بر بال امید و عشق پرواز کنید از شوق زیارت امام باقر سمت حرمش دو قطره اعجاز کنید... شاعران_آئینی @AFKAREHOWZAVI
راهبردهای«هندسه‌ی تربیتی»در تعامل با دانش‌آموز ✍️ مرضیه رمضان‌قاسم 🔰پیشنهاداتی به معلمان، مربیان و مبلغان برای تعامل بهتر با دانش‌آموزان: خودکنترلی هوشمندانه، تولید محتوای مناسب، آگاهی از عرصه‌ی مجازی، تبیین نیازها، جذابیت و خلاقیت، تعیین حدود و ثغور، نقل مکان و درک متقابل... لینک یادداشت👇 https://nedaesfahan.ir/148889 @AFKAREHOWZAVI
و ما ادراک ماه رجب ✍️سیده مشکات، با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان بانوان حوزوی پیوست. رجب ماه ورودی است، برای مثال به زیارت امام رضا علیه‌السلام که مشرف می‌شوید اول می‌رسید به ورودی ها، ارزش ورودی زیاد است چون ورودی حرم است. ماه رجب ایستادن در ورودی حرم است. اذن دخول است، با اشک شرم و اشتیاق. دویدن تا خود ضریح. قیام مودبانه عاشق برای دیدار است. ماه شعبان صحن است. پر و بال زدن است. عبور از آسمان و زمین است. رهاشدن از تعلق و حاجت و حزن و لبخند برای طمأنینه است در حرم. و حرم ماه رمضان ست. به اطمینان رسیدن است در سایه قرب الهی. سجده‌گاه است برای نماز و سجده است برای مصلّین. پر کردن دل است از خدا. و شب قدر ضریح است.تحت القبه ایستادن است.مانند تشهد برای نماز. مقام سلام است برای یحیی. مقام رضاست برای زائر از رجب به شعبان دویده. اذن نوشیدنٍ شهد شهود و شهادت را در طلب کن و مانند پرنده از باب الحرم تا تحت القبه پرواز کن! پ.ن:آیت‌الله حائری شیرازی کلامی داشتند که در آن ماه‌رجب را باب ورود به حرم، ماه‌شعبان را صحن، ماه‌رمضان را حرم و شب قدر را ضریح می‌دانند. برداشتی بود از کلام گوهربار ایشان و ما ادراک ماه‌رجب،رجب ماه ورودی است. @AFKAREHOWZAVI
🔆دل ما گرم است به مبعوث و مولود عزیز این ماه ✍️فخری مرجانی، با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان بانوان حوزوی پیوست. شروع روزهای مبارک ماه رجب است؛ روزها و شب‌هایی که باید مغتنم دانست لحظه‌لحظه‌اش را. هر دعا و مناجاتی که در این ماه می‌خوانیم، نکته‌ها و درس‌هایی دارد که تفکر و توجه به آن‌ها، ما را در حرکت به سوی او مشتاق‌تر می‌کند. ماییم و دستان خالی؛ اما دلی پرشور برای رسیدن به او؛ پس ناامیدی در این مسیر معنا ندارد. دل ما به دعای مبعوث عزیز این ماه، رسول جان‌آفرین خوش است؛ دل ما به مولودان مبارک این ماه عزیز، امیرالمؤمنین، امام محمدباقر و امام جواد (علیهم‌السلام) خوش است که ما را به این دعا رهنمون شدند که: «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ، يَا مَنْ يُعْطِى الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ، يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ سَأَلَهُ، يَا مَنْ يُعْطِى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً، أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَجَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنِّى بِمَسْأَلَتِى إِيَّاكَ جَمِيعَ شَرِّ الدُّنْيا وَشَرِّ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَيْتَ، وَزِدْنِى مِنْ فَضْلِكَ يَا كَرِيمُ». و این واقعیت است که همۀ شرق و غرب، از ژاپن و چین و کره جنوبی تا آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا و... پشت به پشت هم علیه ایران تقسیم کار می‌کنند. اما حقیقت این است که ملتی که دلش به معبودش گرم شد، ملتی که دل در گرو خانوادۀ آسمانی‌اش نهاد، از همۀ گزندها در امان است. هرچند ممکن است آسوده‌خاطر و راحت و بی‌دردسر نباشد؛ اما پناهی محکم دارد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌های حقیقی و مجازی ✍️مخدره چمن خواه، عضو تحریریه مجتهده امین دیدار پدربزرگ و مادربزرگ همیشه به انسان حس آرامش می‌دهد. در وقت دلتنگی‌ها؛ دلسوزی‌ها و راهنمایی‌های آنها چه حس خوبی به انسان القا می‌کند. در فرهنگ اسلامی_ ایرانی، احترام به بزرگترها، از وظایف کوچکترهاست. به خصوص که این بزرگترها، پدربزرگ و مادربزرگ باشند. هر زمان کوچکترها به مشکلی برخورد می‌کردند، به آن‌ها مراجعه و از راهنمایی‌ها و تجربه‌های آن‌ها استفاده می‌کردند و آنان چه صبورانه پاسخ می‌دادند؛ چه این مشکل در مسائل اقتصادی یا سیاسی بود، و چه در سبک زندگی و راهنمایی‌های مادرانه؛ که همیشه راه حلی برای این مشکلات بود. حالا با گذشت زمان و ورود به دنیای مجازی، دیگر آن ارتباط بین کوچکترها و بزرگترها دیده نمی‌شود. دیگر از آن دورهمی‌های خانوادگی خبری نیست. ارتباط کلامی خیلی کم‌رنگ شده و عدم احساس مسئولیت و رسیدگی به این عزیزان جای خود را به فضای مجازی داده است. هر سوالی که پیش می‌آید به گوشی پناه می‌برند و حل مشکل را در اینترنت جستجو می‌کنند. به‌طور مثال: قدیم‌ترها پخت شیرینی خانگی را از مادربزرگ می‌پرسیدند و او از تجربیات و فوت و فن کار، با مهربانی برای نوه‌اش توضیح می‌داد. ولی حالا با جستجوی یک کلمه در اینترنت، دیگر نیازی در خود حس نمی‌کند تا پیش مادربزرگ برود. و این از لحاظ عاطفی ضربه بزرگی به این عزیزان است و ممکن است آن‌ها در خود احساس پوچی کنند؛ در صورتی که دنیای مجازی، دنیایی سرد و خشک و بی روح است و نمی‌تواند ارتباط عاطفی با کاربر خود داشته باشد. حتی ممکن است همین ارتباط خشک با قطعی برق، از بین برود و در جریان کار، خللی بوجود آورد. با این روند دیگر آن محبت و رابطه عاطفی و اعتماد، بین خانواده‌ها کمرنگ و بی‌رنگ می‌شود. بنابراین بزرگترها، تجربیات‌شان را یا در سینه نگه می‌دارند یا با خود به گور می‌برند. مواظب رفتارهای‌مان با این عزیزان باشیم! @AFKAREHOWZAVI
🔍| ✅ ترویج «تفکر فمینیستی» جهان وحشت‌آوری را رقم می‌زند ▪️کاری که جریان فمینیستی با خاستگاه غربی انجام داده این است که تمام لغات و واژه‌های حقوقی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی در حوزه زنان و خانواده را به سود اندیشه فمینیستی مصادره کرده و بر این منوال، پرچم دفاع از حقوق زنان را به دست گرفته است. ▪️در این بین، وضعیت به گونه‌ای شده که چنانچه کسی بخواهد از الگوی دیگری به جز الگوی فمینیستی برای نجات زنان استفاده کند، به او تهمت و انگ تبعیض و ظلم به زن زده می‌شود. ▪️امروز از سوی رسانه‌های غربی گزاره‌ای مطرح می شود مبنی بر این که فقه اسلامی در چارچوب اندیشه شیعی، مانع پیشرفت زنان است و حال آن که این سخن توهمی بیش نیست و منشأ اختلاف به یک بحث بزرگتر برمی‌گردد که منظور در اینجا اختلافات معناشناختی است. 🔗 مطالعه گزارش در سایت فکرت @AFKAREHOWZAVI
🍀🌹❤️ انوار عشق در دل من جا گرفته است شعر از شکوه نام تو معنا گرفته است ای از تبار جان رسول ای خود رسول هر واژه با تو سیرت زیبا گرفته است آری شباهت تو چنان است که خدا آئینه ای مقابل دریا گرفته است دانش به گرد پای تو هرگز نمی رسد علم زمانه از تو چنین پا گرفته است هادی، امین و شاکر و باقر تویی که عشق در قلب بیکران تو ماوا گرفته است چشم تو شاهد است که در روز واقعه نوری تمام کرببلا را گرفته است نوری که عرش روشن از او بوده از ازل از او بهشت شوق تماشا گرفته است از او که جد پاک تو بوده ست کربلا در بطن خویش نام معلی گرفته است بر تو عزیز فاطمه بنت الحسن سلام عاشق شده ست قلب من اما گرفته است https://eitaa.com/shaeranehowzavi/506
انتشار یادداشت خانم زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج 🌐سراج روزنامه سراسری صبح ایران https://serajonline.com/newspaper/item/11369 @AFKAREHOWZAVI
امتناع ابژه‌سازی زنان در رهیافت مبتنی بر زوجیت ✍️دکتر مریم منصوری، عضو تحریریه مجتهده امین مقوله‌ی "ابژه‌سازی زنان" و مسائل ایشان، یکی از مسائلی‌ست که اندیشه درباره‌ی آن، ما را به این تفطن می‌رساند که بسیاری از مسائل زنان، یا بیش از آن‌که واقعی باشند برساخته‌ی اذهان متفکران این حوزه هستند یا بیش از موجودیت‌شان، پرابلماتیک و مساله‌مند شده‌اند. نمونه‌ی آن را چندسال پیش بر زبان یکی از سردمداران مذکر حوزه‌ی زنان شنیدم که با مشاهده‌ی یک گعده‌ی پارک لاله‌ی تهران، کل جامعه‌ی زنان ایرانی را دارای مساله‌ی نگران‌کننده‌ای می‌دانست! به رغم اینکه به نظر می‌رسد ما نیازمند نگرش درست درباب زنان و مسائل ایشان از جوانب مختلف هستیم، اما این حجم ابژه‌سازی مسائل زنان و تمرکز بر این مسائل، ممکن است چند محصول داشته باشد که در نتیجه، نگران‌کننده‌ خواهد بود. یکی از این مشکلات، همان‌گونه که بیان شد، تبدیل کردن آسیب‌ها و مشکلات به "معضله" در این حوزه است که چه بسا طبیعی هم بوده و بخشی از ناهنجاری‌های طبیعی هر جامعه شناخته می‌شود، اما با ذهن سوبژکتیو و خودبنیاد، این امر به حدی پرابلماتیک می‌گردد که تبدیل به یک بحران در اذهان می‌شود. به خصوص با مسیر پیش رو که بسیاری از این مسائل همگانی و خارج از جامعه‌علمی کشور است، مصداق اشاعه‌ی فحشا است که درباره‌ی هر آسیب و امرمذمومی نهی شده است و خود، معضله را دوچندان می‌سازد. دیگر آن که اساسا ابژه‌سازی مسائل زنان، بخش عمده‌ای از مساله را که ممکن‌است مردانه و چه بسا حاکمیتی باشند را تعلیق می‌کند. نمونه‌ی این امر را در گفتمان افزایش جمعیت شاهدیم. این تعلیق، موجب می‌شود تا تنها زنان، جامعه‌ی هدف اندیشه و یا سیاستگذاری قرار گیرند و از دیگر عوامل که بخش تعیین‌کننده‌ای از مساله هستند، چشم‌پوشی شود. این موضوع در خوشبینانه‌ترین حالت، در دراز مدت ممکن است به پیشرفت‌هایی در حوزه‌ی زنان منجر شود، اما نادیده‌انگاری دیگر امور، نهایتا جامعه را دچار صورتی کاریکاتوری خواهد کرد که تنها زنان رشدیافته‌ای در آن وجود دارند که به تبع رشدناهمگون، آنان را از شرایط اطرافشان ناراضی میگرداند. بدین ترتیب، به نظر می‌رسد به خصوص درباره‌ی سیاست‌های خانواده، تمرکز جدی تنها بر زنان مشکل‌ساز خواهد شد و نیازمند دیدن سویه‌های مختلف یک موضوع، به خصوص مردان و مسائل مرتبط با آنان نیز هستیم. اگر چه می‌توان به نکات دیگری نیز اشاره کرد، اما بحث مذکور را با این تفطن که رهبر انقلاب، به جای تمرکز ویژه بر بحث زنان، به زوجیت و مبانی مشترک انسانی ارجاع دادند را در این چارچوب می‌توان فهم کرد. رهیافتی که موجب خروج از ابژه‌سازی زنان می‌شود و زنان را همچنان، عدالت‌محور، در کنار مردان، به عنوان عناصر جدی هویتی هر جامعه لحاظ می‌کند و از هرگونه رویکرد یکجانبه یا تقابلی، پرهیز می‌دهد. @AFKAREHOWZAVI
مصونیت‌زایی و مقاوم‌سازی فرهنگ حجاب ✍️زینب نجیب مسئله حجاب یک مسئله‌ی فرهنگی است. در ساده‌ترین تعاریف تا پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین تعاریف آمده است که فرهنگ، «عقاید» یا «باورها»، مجموعه «نظرها» و «افکار» و «اندیشه» هایی هست که انسان آن را پذیرفته و در ذهن او رسوب و رسوخ کرده است. پس فرهنگ ریشه در هویت یک جامعه دارد و فرهنگ ایرانی به‌ویژه، نشات گرفته از دینی است که در طول قرن‌ها در هویت تک‌تک آحاد جامعه ریشه دوانده است. شاید گاهی فرهنگ، استحاله شود اما قطعاً اگر در مسیر خود حرکت کند خود را بازخواهد یافت. این سنت درباره‌ی حجاب به عنوان یک مقوله‌ی فرهنگی نیز صدق می‌کند. «حجاب از بین نمی‌رود. البته اگر قدرتی مثل «قدرت رضاخانی» تحکم کند. درنهایت همان کشف حجاب دوران رضاخانی پیش می‌آید؛ اما به مجرّد آن‌که این زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمی‌گردند.( بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار 18/07/1377) از طرف دیگر، حد زدن به حجاب با الفاظی همچون «قانون، الزام یا اجبار» نیز تنها می‌تواند بستر مناسبی باشد برای دشمنان و فریب‌خوردگانی که نه عرصه حجاب، بلکه حقیقت والای زن را نشانه گرفته‌اند. به‌طور مسلم در مواجهه با این مسئله از زوایای مختلفی بحث می‌شود اما نگارنده در این فرصت قصد تحلیلی فرهنگی از این مسئله داشته و به دنبال راهکارهایی برای مبارزه با استحاله‌ی فرهنگ حجاب با توجه به اندیشه‌های مقام معظم رهبری است. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
بهشت کوچکی که "طبیبانه" به بالین آید ✍️زهرا سعادت تا حالا شده هوای دلت طوفانی و چشمه دیدگانت جوشان باشد و موج غمی هرچند قدیمی قلبت را درنوردیده و ذهنت را به آشوب کشیده باشد؟! تنها مرهمی که زخم کهنه درونت را التیام بخشیده و توان تاب آوری‌ را مضاعف نموده و اجازه شکستن زیر بار حجم دردهایت را نمی‌دهد، سخنی است همدلانه در حد "درکت می‌کنم"! آن وقت است که دنیایت رنگ و بوی بهشت گرفته و تنهایی‌ات رنگ رفاقت می‌گیرد و گوش دل می‌سپاری به آهنگ کلام همدلانه‌تری که راه و رسم چگونه دوام آوردن را به تو می‌آموزد تا طناب باریک طاقتت را محکمتر بچسبی و آرزوهای دیرینه‌ات زیر دست و پای روزمرگی‌ها گم نشوند! اکنون به میمنت تطهیر در نهر جاری رجب، تاریکی‌های وجودت را با آفتاب مهربان تابیده بر"بهشت کوچک"نورانی و مصفا کن! ندایی عرشی همچون طبیبی حاذق، آلام دل و جانت را می‌زداید.. "أدخُلوها بِسَلا‌‌‌م آمنین" رجب @AFKAREHOWZAVI
طرح همدلی شهرداری مشهد  ✍️سمانه صفری صبح خیلی زود بود. از همان روزهایی که تا چادرت را درنیاورده‌ای تلفن اتاق زنگ می‌خورد و تو را مجبور می‌کند که از راه نرسیده به بخش بروی و پای درد و دل و حل مشکلات بیمارانت بنشینی. اکنون نیز مقصد مشخص است. اورژانس بیمارستان و پیگیری ترخیص بیماری که از دیشب در اورژانس مانده است. همیشه اوایل زمستان که می‌شود، به دلیل سرما و برودت هوا اورژانس بیمارستان پر می‌شود از بیماران کارتن خواب و بی سرپناهی که به دلیل یخ‌زدگی، توسط اورژانس ۱۱۵ به این مکان منتقل می‌شوند. مرد و زنش تفاوتی ندارد. در این شهر وسیع و درن دشت که مردمان زیادی به دلیل نام حضرتش به این شهر پناه می‌آورند، کم نیستند. آن‌هایی که به دلیل خم شدن کمرشان زیر فشار زندگی دل به دریا می‌زنند و پناه می‌آورند به حرم امام مهربانی‌ها. تابستان وضعیتش مشخص است. گرمای هوا و خنکای لطیف شب‌های آن، جان می‌دهد برای دراز کشیدن زیر نور ماه و لذت بردن از زندگی؛ اما زمستان! آه از زمستان و گرگ و میش شب‌هایش. حتی زندگی در چهاردیواری منزل هم برای انسان‌های عادی سخت است چه برسد سوزناکی هوا برای معتادین و بی‌خانمان‌هایی که حتی لباس گرمی برای پوشیدن ندارند. کسانی که در طول روز به دنبال خوراکی هرچند اندک هستند تا شکمشان را سیر نمایند و در شب به دنبال سرپناهی هرچند کوچک برای خوابیدن و فراموش کردن تمام کابوس های زندگی شان. سرپناهی که گاهی کارتنی می شود و گاهی مچاله شدن در گوشه زیرگذری. آن هنگام که سوز سرما تا مغز استخوان‌شان نفوذ می‌کند و خون هایشان قندیل می‌بندد در باریکه رگ‌هایشان. سال‌های قبل آمار پذیرش بیماران سرمازده و معتاد در بیمارستان بیشتر بود ولی امسال با تبلیغات و نصب بیلبوردهای زیادی که در سطح شهر به چشم می‌خورد، کمتر کسی است که نداند ۱۳۷ شماره کجاست و برای چه منظور است. نامش سرای سبز زندگی است. پناهگاهی است برای تمام افراد بی‌سرپناه و معتادی که علاوه بر پذیرایی مختصر و ارائه غذایی گرم، می‌توانند شب را با خیالی آسوده به صبح برسانند. پناهگاهی که قرار است مأمنی شود جهت توانبخشی و بهبود وضعیت آسیب دیدگان اجتماعی و برگشت آن‌ها به آغوش خانواده. باید باور داشت که تمام معضلات و مشکلات اجتماعی دست‌های توانگری را می‌طلبد تا با اجرای طرح‌های هرچند کوچک، سوسوی امید مردمانی شود که بازیچه دست روزگار قرار گرفته‌اند و وخیم شدن اوضاع اقتصادی کشور، آن‌ها را تا قعر دریای نیستی به پیش برده است. @AFKAREHOWZAVI
نشست با موضوع: فرهنگ و تجربیات زنانه در قرآن و بایبل ☪-استاد فریبا علاسوند (استاد یار پژوهشگاه زن و خانواده- قم) ✝-خواهر پروفسور جاسینتا وایگاس (استاد دانشگاه پاپی سنت توماس آکویناس رم _ ایتالیا) ⏰ شنبه ۸ بهمن ساعت ۱۲.۳۰ آدرس حضوری؛ قم.  پردیسان. بلوار دانشگاه، دانشگاه باقر العلوم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ آدرس مجازی؛ https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73 http://dte.bz/philconf با ترجمه همزمان @AFKAREHOWZAVI
سعادت‌مندم چون... ✍️فاطمه میری در کجا شما را بیابم؟ کتاب‌ها را ورق می‌زنم، وصف اسطوره‌ها را می‌خوانم، اما اسطوره‌من رنگ و بوی دیگری دارد، کجا پیدا کنم شما را که زندگی‌ام با خیالتان زیبا شده. در تورات می‌‌گردم، انجیل را باز می‌کنم، قرآن را می‌خوانم، همه شمایید، گاهی با یوسف به چاه می‌روم، نام‌تان که می‌آید، عزیز مصر می‌شوم. گاهی با ابراهیم به آتش می‌افتم، یادتان، آتش را بر من سرد می‌کند. گاه به طوفان قوم نوح مبتلا می‌شوم، یادتان کشتی نجات ‌می‌شود. در دل سیاه ماهی با یونس می‌نشینم، دعای‌تان مرا به ساحل نجات می‌برد، گاهی چون مریم روزه سکوت می‌گیرم، خودتان می‌آیید و از من دفاع می‌کنید. گاهی مانند مسیح در کلبه‌ای پناه می‌برم، نام‌تان را می‌خوانم و عروج می‌کنم. گاهی دنبال نور می‌گردم و گرما، مثل موسی در طور سینا، دلم به یادتان آرام ‌می‌شود، آن‌گاه پشت درختان طور مرا صدا می‌کنید. گاهی دلم همراه محمد رسول‌ الله (صلی الله علیه و آله)می‌رود تا کنار دیوار براق، تا آسمان‌ها، آن‌وقت شما را نزد خدا می‌بینم چون قاب قوسین، شاید نزدیک‌تر می‌شوید. همه را جستجو می‌کنم، همه‌جا هستید اما در دلم بیشتر، دلم را خانه‌کردم برای محبت‌تان، برای دوست داشتن‌تان، خانه‌ام را گلستان کردید، محبت‌تان اعجاز می‌کند، خدا می‌داند ولایت‌تان چه می‌کند؟! مومنم به خدایی که خلق کرد عزیز‌ترین بنده‌اش خاتم‌الرسل را، مومنم به خدایی که دست مادرتان را گرفت و تا قلب خانه ‌خودش برد. آن‌گاه در را بست که اغیار را راهی به سوی خانه خدا نیست و شما بیرون آمدی از خانه‌ خدا جایی که من پنج نوبت به زمان طلوع و غروب خورشید به سویش نماز ‌ می‌خوانم. حالا هر جای دل می‌توانم دنبال شما بگردم. کرم نما و فرود آی که قلبم جز به تسخیر مرامتان در نیامده. چه خوشبختم من که در فرصت یک‌باره زندگی نام شما را شنیدم، چه سعادت‌مندم که در طول عمرم، به قاعده‌ی نمی از یمی مرام‌تان را چشیدم، چه‌عاقبت بخیرم من که در رنگارنگی دین‌های نوظهور شما در دلم نظر کردید و نظر کرده شدم. خدایا شکرت که من و ما را دوست داشتی و محبت امیر عالم امکان را در دلمان کاشتی. آنگاه با فرزندانش درخت ایمان‌ را بارور کردی. خدایا ممنونم که از تمام دلایل دنیا، دلیل زندگی‌ام را مولود کعبه اميرالمومنین (علیه‌السلام) قرار داری. خدایا با محبت علی(علیه‌السلام) ما را زنده بدار و با دین علی(علیه‌السلام) ما را بمیران. و اسئل الله من کل خیر @AFKAREHOWZAVI
بهمن ۱۳۵۰ یادآور سرمایی خانمان‌سوز ✍زینب نجیب در بهمن ماه ۱۳۵۰، کولاک و بوران، بخش وسیعی از ایران را به گونه‌ای در برف و یخبندان فروبرد که سرانجام منجر به مرگ بیش از ۴۰۰۰ نفر شد و به خشکسالی سیزده ساله کشور پایان داد. برخی معتقدند، این رویداد به عنوان سخت‌ترین و مصیبت‌بارترین بوران در تاریخ نوشته‌شدهٔ بشر بوده‌است. همچنین در این مدت برخی از شهرهای کشور به دمای منفی ۳۷ درجه رسید(سرد تر از کمترین دمای قطب شمال) که این حادثه در کتاب گینس نیز ثبت شده است. اما مصیبت‌بارتر از این واقعه در سال ۱۳۵۰، دستور محمدرضا پهلوی برای تشکیل كمیته‌ی مشترك ضد خرابكاری با هدف هماهنگ‌سازی عملیات سركوب مخالفان بود که نتیجه‌ی آن، ۷ سال شکنجه‌ی ملت ایران به بهانه‌ی حمایت از آرمان‌های امام به وحشیانه‌ترین و شنیع‌ترین رفتارها بود. آری، حکومت طاغوتی پهلوی، روزهایی بسیار سردتر و رنج‌آورتر از آنچه زمستان با طبیعت خود به همراه دارد خلق کرده بود. از جمله: ۱- بستن دستها و پاها به تخت و شلاق‌زدن با کابل‌های نازک و کلفت به کف و روی پاها که منجر به ریختن ناخن‌ها می‌گردید. ۲- بستن دستها و پاها توسط آپولو و گذاشتن کلاه مخصوص همراه با سر و صدا و زدن کابل و شوک الکتریکی به جاهای حساس بدن. ۳- زدن دستبند قپانی و آویزان کردن با همین حالت و زدن کابل از نوک پا تا فرق سر. ۴- بستن به آسیبان، همراه زدن با کابل و شوک الکتریکی. ۵- صلیبی آویزان کردن از نرده‌های اطراف فلکه (طبقات) همراه با شوک، زدن با کابل و انواع آزار و اذیت‌ها مانند سوزاندن و لگد کردن. ۶- آویزان کردن به وسیله دو دست یا یک دست از قلاب‌های اتاق بازجویان پس از تحمل شکنجه‌های اتاق شکنجه. ۷- سوزاندن جاهای حساس به وسیله سیگار، فندک، شمع، بخاری برقی، قفس آهنی، ماند روی دستها، پشت کمر، باسن، سینه‌ها، روی پاها، روی کتفها. ۸- تهدید و استعمال بطری به زندانی. ۹- ایستادن تک پا و دواندن زندانی و رفتن بازجو با کفش روی پاهای مضروب و مجروم و به شدت ورم کرده و سیاه شده. ۱۰- بی‌خوابی‌های ممتد و ایستاده همراه با گرسنگی و تشنگی. ۱۱- بستن دستها و پاها به تخت و بستن چشم‌ها و قرار دادن زندانی در کنار هشتی بند برای مدت بسیار طولانی در شبانه روز (یک روز تا ۵ روز مشاهده شده). ۱۲- نگه داشتن در سلول انفرادی برای مدت طولانی همراه با بازجویی‌های مستمر وقت و بی‌وقت (چندین ماه). ۱۳-تحقیر و توهین و دادن فحش‌های رکیک و مستهجن به همه بستگان زندانی به ویژه مقدسات و‌ اندیشه‌ها و امام و روحانیان و مبارزین خاص. ۱۴-دادن شوک به وسیله باطوم الکتریکی و استفاده از آن به عنوان دروغ سنج. ۱۵-کشیدن ناخن‌ها و زدن روی دست‌ها و پاهای متورم و مجروح و چرک کرده و متعفن شده. ۱۶-فرو کردن سوزن یا سنجاق زیر ناخن‌ها و داغ کردن آنها به وسیله فندک و کبریت و عفونی شدن ناخنها و افتادن آنها (معمولاً دست چپ). ۱۷-زدن سیلی‌های ممتد توی صورت و گوش افراد که منجر به پاره شدن پرده گوش می‌شد. ۱۸-فرو کردن چوب و میله آهنی به مقعد زندانی و گذاشتن چوب به و میله آلوده در دهان فرد. ۱۹-ادرار کردن در دهان زندانی به شدت تشنه و دارای دهان و گلوی خشک شده. ۲۰- لگد زدن فرد در حالات مختلف (زیر شکنجه- آویزان- داخل سلول- بستن به تخت و...) حال می‌پرسم آنان‌که کمی کمتر از نیم‌قرن از پیروزی انقلاب اسلامی، با این حجم از اقتدار، زبان به مدح پهلوی باز کرده‌اند و با تطهیر دولتی این چنین فاسد و وحشی قصد مقایسه‌‌ای ناجوانمردانه با جمهوری اسلامی را دارند و توهم بازگشت آن دوران را با ربع پهلوی در سر می‌پرورانند، به‌راستی سر در کدام آخور دارند و به چه حقی ملت ایران را همچون خود... فرض می‌کنند؟ @AFKAREHOWZAVI
انتشار یادداشت‌ خانم الهه دهقانی عضو تحریریه مجتهده امین در خبرگزاری رسمی حوزه لینک یادداشت https://hawzahnews.com/xc57z @AFKAREHOWZAVI