هدایت شده از آفتابگردانها
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز
برای میرزا کوچک خان جنگلی 🇮🇷
در های و هوی باد و در آرامش باران
ریشه دواندم از گذشته تا همین الان
از گیسوی آشفتهام برگی نمیریزد
از پیکر من شاخهای نشکسته در طوفان
بر شانههای خستهام گنجشکها خوابند
من کیستم؟ نیمی درختم، نیمهای انسان
حاشا اگر در گوشهای آرام بنشینم
فرقی ندارد کنج خانه، گوشۀ زندان
در سایهام همسایهها آرام میگیرند
آرام میگیرند از تبریز تا تهران
آنها که میگفتند میمانند، برگشتند
«تنها» به پایان میرسد این راه بیپایان
راه پس و پیش مرا بنبست میبینند
این سو به دریا میرسم، آن سو به کوهستان
جمع تبرها، اَرّهها، اَرّابهها جمع است
این سالخورده سرو، تنها مانده در میدان
آتش گرفته نیمی از من در تنور نان
آتش گرفته نیمی از من بر سر قلیان
من؛ جنگلی از سروهای چکمه پوشیده
من زندهام، امضا؛ ارادتمند؛ کوچکخان
#مجتبی_حاذق
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
42.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ بازدید شاعران آفتابگردانی و اهالی ادبیات از مجتمع فولاد مبارکهٔ سپاهان
۱۰ آذرماه ۱۴۰۲
#آفتابگردانها
#بازدید_شاعران
#فولاد_مبارکه_سپاهان
@shahrestanadab
هزار سال پریشان و سوگوار گریست
جهان گریست برایت ادامهدار گریست
شکست قامت گلهای یاس در گلدان
خزان که چید تو را، باغ بی بهار گریست
به جستجوی تو ای بینشان بیمدفن
رسید باد به پابوس هر مزار گریست
شب سیاه، مدینه، سکوت نخلستان
على رسید به یک چاه و زار زار گریست
خدا نشست و برای سرودن از غم تو
تو ای شگفتترین شعر روزگار گریست
خدا بیامرزد مادر مرا هر بار
همین که نام تو آمد بی اختیار گریست
#میتراسادات_دهقانی
@aftabgardan_ha
به نام خدا
برگها رفتند و برگشتند چندین برگریزان
من هنوز از درک فروردین چشمان تو مستم
#خلیل_عمرانی
از شما شاعر گرامی (اعضای محترم دورههای آفتابگردانها) دعوت میکنیم تا اشعار خود را با موضوعهای «یلدا»، «خانواده و بخصوص مادر» و «زیباییهای پاییز و زمستان» در اسرع وقت به آیدی دفتر شعر شهرستان ادب در ایتا و بله بفرستید.👈
@office4poem
@Aftabgardan_ha
اردوی تخصصی شعر «راه روحالله»
(ویژه اعضای باشگاه آفتاب)
۱۲ الی ۱۵ دیماه ۱۴۰۲
استان مرکزی - شهر خمین
برای شرکت در فراخوان حداقل یک و حداکثر سه شعر را در لینک زیر بارگذاری کنید.
موضوع فراخوان:
شخصیت، سیره و نهضت حضرت امام خمینی (ره)
مهلت ارسال آثار: ساعت ۲۴:۰۰ جمعه ۸ دیماه
ارسال آثار:
https://survey.porsline.ir/s/s31OJt8I
نشانی کانال باشگاه آفتاب
دانشآموختگان ادوار آفتابگردانها
در بله
https://ble.ir/aftab_club
آفتابگردانها
نشانی کانال باشگاه آفتاب دانشآموختگان ادوار آفتابگردانها در بله https://ble.ir/aftab_club
لینک ثبت نام باشگاه آفتاب
مخصوص دانشآموختگان ادوار آفتابگردانها
Aftabgardanha.ir/aftab
#فوری #پیام_موقت
انشاءالله اردوی تخصصی شعر «راه روحالله» مخصوص اعضای ادوار مختلف آفتابگردانها با محوریت شخصیت امام خمینی (ره) از بعد از ظهر سهشنبه دوازدهم تا اذان مغرب جمعه پانزدهم دی ماه ۱۴۰۲ در شهر خمین برگزار خواهد شد.
با توجه به اینکه ظرفیت بسیار محدودی باقی مانده است، از شاعران محترم عضو دورههای آفتابگردانها که علاقهمند به حضور در این اردو هستند دعوت میشود که در اسرع وقت به آیدی دفتر شعر در ایتا و بله پیام بفرستند.
@Aftabgardan_ha
دل باز شکست، داغی از راه رسید
کرمان عزیز باز در خون غلتید
آن پیک که خون میچکد از پرهایش
دارد خبر از عروج هفتاد شهید ...
#سیده_فرشته_حسینی
@Aftabgardan_ha
کرمانِ من! زخمیست سرتاسر تن تو
بیداری محض است در خون خفتن تو
تو زندهای و دشمنت از پا فتاده
کرمان من ای سرو در خون ایستاده
از نام تو شیطانصفتها میهراسند
از زائرانت نیز حتی میهراسند
با شوق تو آزادگان عالمینیم
ما ملت دلدادهٔ عشق حسینیم
ما روسیاهانیم آه ای روسپیدان
مهمان مادر میشوید امشب شهیدان!
هرچند در سینه غمی جانکاه داریم
صبح سپید و روشنی در راه داریم
#امیرحسین_دوستزاده
@Aftabgardan_ha
به غیر داغ به جز تکهتکهٔ تنِمان
چه دیدهایم از این صبر مرد افکنمان؟
چه دیدهایم از اغماض و چشم پوشیدن
که سوی رزم نرفتهست چشم روشنمان
به جز نمک به تن زخمهای شعرآلود
چه سود داشت رجزنامهٔ مطنطنمان؟
چرا به کین سیاوش به شب نمیتازیم؟
چه بسته دست تقاص یل تهمتنمان؟
کجاست ترس که دیگر گذشته آب از سر
هراس از چه؟ به اشک آبدیده آهنمان
به غیر ما چه کسی راه کعبه را بلد است
نرفتن است در این جاده یکه رهزنمان
مگر کم از یمنیم آنچنان جگر آور؟
مگر عقیق نشاندیم در فلاخنمان؟
خدا! مباد که این شعر باز خوانده شود
مباد زخم مجدد زنند بر تنمان
#علیرضا_میرزایی
@Aftabgardan_ha
به نفسهای بیقرار سلام
به خبرهای داغدار سلام
ای اناری که دانهدانه شدی
ای شهیدان بیشمار، سلام
خونتان رود رود در جریان
رودهای ادامهدار؛ سلام
ما از این چیزها نمیترسیم
به گلوله، به انفجار سلام
به مزار شهید قدس درود
به شهیدان این مزار سلام
#مجتبی_حاذق
@Aftabgardan_ha
برای شهید عادل رضایی
مداح انقلابی کرمان
بر گونهات از آتش غم شبنم بود
چون عهد قدیم تو دلت محکم بود
ای حنجره ات حنجرهٔ داغ حسین
نام تو «شهید» در کنارش کم بود
ماییم و حیات... با عزایی دیگر
تشییع عزیز و آشنایی دیگر
از روضه گلزار بخوان... زمزمه کن:
کرمان شده است کربلایی دیگر
#محمدرضا_شفیعی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
به آتشت کشیده است باز بغض تازهای
نشسته است بر دل صبور تو گدازهای
شکسته است شیشهٔ زلال خاطر تو را
به خاک و خون کشیده دست کینه زائر تو را
به یک اشاره شعله زد غمی عمیق بر زمان
زمین دوباره سرخ شد شکست بغض آسمان
چه بالها که باز شد از این دیار با صفا
چه مرغهای عاشقی که پر زدند تا خدا
تو حاج قاسمی، همیشه چاره ساز بودهای
تو حاج قاسمی که میهماننواز بودهای
تو آشیانهای برای جان هر کبوتری
تو آشنای از قدیم لالههای پرپری
سر تو سر سپردهٔ صراط مستقیم شد
خوشا سری که در کنار پیکرت مقیم شد
خوشا چنین نماز عشق با اذان چشم تو
خوشا چنین پریدنی در آسمان چشم تو
قسم به داغهای مانده در گلوی روزگار
قسم به آن شرار رفتنت که هست ماندگار
به اشکهای کودکی که خیره شد به مادرش
به آن جوان که سوختهست از غم برادرش
به خون آن مسافری که با تو روسپید شد
به آرزوی زائری که عاقبت شهید شد
به جان عاشقان تو نیامده هراس، نه
ادا نگشته است حق واژهٔ تقاص، نه
چه تیرهروز دشمنی که برده آبروی خود
که باب گور را کنون گشوده است روی خود
چهار سال میشود که در گِل است پایشان
جهنم است گوشهگوشه منطقه برایشان
به چشمهای کورشان نیامده است خواب خوش
که از گلویشان فرو نرفته است آب خوش
قسم به قطرهقطره خون پاک آسمانیان
تقاص میدهید پیش دیدهٔ جهانیان
شهید قدس باز از شما لجام میکشد
که خون ملت حسین انتقام می.کشد
هدایت شده از شهرستان ادب
اگرچه زخم و داغِ کینه بر تو کم نیامده
وطن! به سرو قامت تو هیچ خم نیامده
به هوش باش هموطن! به هوش باش جان من!
حقیقت است گوش کن بگو بگو به مرد و زن
همان که غیر تیغ و خون به میهنت نشان نداد
به کودکان بیگناه غزه هم امان نداد
از آن بهار پیش رو به ما نشانهای بگو
برای گریههایمان کجاست شانهای؟ بگو
قسم به حق سپیده میدمد بهار میرسد
که انتظار ها به سر رسیده، یار میرسد
#حادثه_تروریستی_کرمان
#سردار_سلیمانی
#سیدمحمدصادق_آتشی
@shahrestanadab
دوباره عطر شهادت عجین کرمان شد
چه آتشی به دل داغدار ایران شد
دوباره لاله شکفته به دشت مام وطن
دوباره در دل دیماه ما بهاران شد
«شهید زندهترین است»* این عقیدهی ماست
همان که آیهی حق است و نور تابان شد
فرشتهای که به شوق شهادت آمده بود
خودش به بزم شهیدان پیالهگردان شد
همان که مشق عمو قاسمش تمام نشد
در امتحان شهادت ولی درخشان شد
چقدر دور، شهادت، چقدر دور ز ماست
شهادتی که برای «شهید» آسان شد
دلی شکست، دلی خون، دلی به شوق وصال
شکست و معبر عشاق حق گلافشان شد
شکستِ دشمن ما از رذالتش پیداست
رذالتی که به کودککشی نمایان شد
ظهور میرسد، این خون نثار آمدنت
هزار جان گرامی، فدای جانان شد
#علی_بهاری
*مبین اردستانی
#کرمان #شهید
@aftabgardan_ha
دنبال رسالت خودت میرفتی
بیتاب سعادت خودت میرفتی
گفتی به زیارت شهیدان بروم
آری به زیارت خودت میرفتی
#حمیدرضا_مداح
@Aftabgardan_ha
به هوش باش که با صبرمان گلاویزیم
نشستهایم که از جانتان بپرهیزیم
نشستهایم به دندان گذاشتن به جگر
خدا نیاورد آن روز را که برخیزیم
بخوان ز خشم نگاه رفیق مردهٔ ما
که حکم خون برسد خون خصم میریزیم
سلاح ما غم در سینه تفت خوردهٔ ماست
قسم به شوق شهادت ز بغض لبریزیم
شما و لشکر آل امیه، ما و حسین
بترس از اینکه تب عشق را برانگیزیم
به این قبیله مبادا نگاه بد بکنید
که ما شکارچی چشم هرزه و هیزیم
#سجاد_نوابی
@Aftabgardan_ha
میان سیل خبرهای گیج و سرگردان
میان اینهمه رخداد ناگوار جهان
در اوج دود و شلوغی و راهبندانها
در اوج پچپچهٔ کوچه کوچهٔ تهران
صدای شرشر باران، عجیب میپیچید
میان بغض غریب حیاط بی بی جان
خبر رسید به گوش کبوتری غمگین
نشسته بر لبهٔ ناودان، دم ایوان
خبر رسید به شهر و به خانهها، آری
خبر چه داغ چکید از نگاه پیر و جوان
برو کبوتر تنها، ببر خبرها را
به سوی جادهٔ ده، سوی خانهٔ دهقان
ببر به دامن صحرا و دشت، این غم را
بده به نالهٔ حزنآورِ نیِ چوپان
ببین که ریل خبرها چگونه میسوزد
به پیش چشم پر اندوه مرد سوزنبان
چقدر رود که زائر شدند تا دریا
چقدر لاله دمید از سراسر ایران
چکید نم نم باران، از آسمان شهر
خبر چه بود مگر؟ هان! چه بود ای باران؟
چه شد که باغ گل خانه سوگوار شدهست؟
به خون نشسته مگر نقش قالی کرمان؟
ببار بر دل غمبار و داغ خرماها
به خون نشسته دوباره غروب نخلستان
بخوان حدیث غمت را میان این گلزار
ببار از غم یاران، ببار ای باران
#ماهرخ_درستی
@aftabgardan_ha
هان! بترسید! گرچه عصاییم
چشم بر هم زنید اژدهاییم
گاه چون صبرِ حیدر، سکوتیم
گاه چون خشمِ خیبر، صداییم
گاه با دشمن آهیم و نفرین
گاه با دوست دست دعاییم
ای یزیدان دوران! حسینیم
از رفیقان شیطان جداییم
هر مسلمان که مشکی به تن کرد
ما هم از غصه، صاحبعزاییم
غزّه، بیروت، کابل و کرمان
ما عزادار جغرافیاییم
صبح امّید غرق طلوع است
هان! بشارت که باد صباییم
#راضیه_مظفری
@Aftabgardan_ha
دی ماه، شروع فصل کرمانی ماست
خون، برکت سفرهٔ زمستانی ماست
جان میدهم و خاک به دشمن هرگز
این مکتبِ قاسمِ سلیمانی ماست
#میثم_جعفری
@Aftabgardan_ha