eitaa logo
احادیث بهشتی
105 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
35 ویدیو
15 فایل
لا یکون الرّجلُ منکم فقیهاً حتّی تَعرِفَ معاریضَ کلامِنا کپی مطالب جهت ترویج معارف جایز میباشد ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 عليه السلام : 🌷 پيوسته در حجاب است، تا آن گاه كه بر صلی الله علیه وآله وسلم و خاندان محمّد صلی الله علیه علیه وآله وسلم ، درود فرستاده شود. 📚 كافی، ج ۲، ص ۴۹۱ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
🌷 فرمود : 🌷 «وقتی به آسمان‌ها عروج داده شدم، جایی رسیدم که جبرئیل می‌خواست مرا ترک کند، گفتم: دوست من! مرا در چنین جایگاهی تنها می‌گذاری؟ عرضه داشت: من نمی توانم از این مقام بالاتر بروم، چون اگر بالا بروم بال هایم می‌سوزد. سپس نوری مرا احاطه کرد. پس خداوند بر من وحی فرمود: "ای ! همانا من از همه بندگان روی زمینم آگاه شدم. از میان آنها تو را انتخاب نموده، و پیامبر قرار دادم. پس بار دوم هم که به زمین نگاه کردم، از میان همه مردم روی زمین، علی (علیه السلام) را انتخاب نموده، و او را جانشین تو قرار دادم و او بعد از تو امام و وارث علم تو است. و از صُلب شما دو نفر، نسل‌های پاکی را بیرون می‌آورم که آنها امامان معصوم و وارثان علم من هستند. اگر وجود شما دو نفر نبود، من نه دنیا را خلق می‌کردم، نه آخرت را و نه را و نه را. ای محمّد! می‌خواهی آن فرزندانت را ببینی؟ " گفتم: بلی، ای پروردگار! خطاب آمد که سرت را بلند کن. من سرم را بلند کردم. در آن هنگام، نور علی و فاطمه و حسن و حسین و علیّ بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمّد بن علی و علیّ بن محمّد و حسن بن علی: را دیدم، و که در بین همه آنان مانند ستاره ای درخشنده نورافشانی می‌نمود . عرضه داشتم: خدایا! این‌ها چه کسانی هستند (و چه مقامی دارند) و این نور، کیست؟ ندا آمد: "ای ! اینان امامان پاک بعد از تو هستند و از صُلب تو و (علیه السلام) بیرون می‌آیند و این نور، (علیه السلام) من است که زمین را پُر از عدل و داد می‌کند و قلب مؤمنان را شفا می‌بخشد". » ---------- 📚جواهر السّنیّة، باب الثانی عشر، ص ۵۴۸، ح ۱۲۷ 📚ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۴۱۶ 📚 کفایة الأثر، ص۷۲ ☑️ @ahadisebeheshti
🗓 🖊 ۲۸ ۱ - صلّى اللَّه عليه و آله : جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبياء بن عبداللَّه صلّى اللَّه عليه و آله در سال ۱۱ ه’ در سن ۶۳ سالگى به وسيله سم 📚 اعلام الورى: ج ۱، ص ۸۰. بحار الانوار: ج ۱۷، ص ۴۰۶. اثبات الهداة: ج ۱، ص ۶۰۴. الخرائج و الجرائح: ج ۱، ص ۲۷. بصائر الدرجات: ص ۵۰۳. محاسن برقى: ج ۲، ص ۲۶۲. جامع الاصول: ج ۱۱، ص ۳۸. مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۵. الطبقات الكبرى: ج ۲، ص ۱۵۴. سنن ابى داود: ج ۴، ص ۱۷ بوده است، و 🔥 طبق رواياتى و آن حضرت را مسموم كرده اند! 📚 تفسير صافى: ج ۱، ص ۳۸۹ 🥀 در ۲۴ صفر بيمارى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله شدت يافت. 📚 مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۵ صلّى اللَّه عليه و آله هنگام بيمارى فرمودند : حبيبم را نزد من حاضر كنيد. و پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. صلّى اللَّه عليه و آله روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: «حبيبم را نزد من حاضر كنيد». سپس دنبال عليه السّلام فرستادند. چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه عليه السّلام از نزد آن حضرت خارج شد، و به او گفتند: « خليلت به تو چه گفت »؟ فرمود: «هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود». 📚 كافى: ج ۲، ص ۶۱. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳. ـــــــــــــــــــــــــ ☑️ @ahadisebeheshti
✅ ۲ - ولادت عليه السّلام : حضرت امام محمّد بن على عليه السّلام در روز جمعه اول سال ۵۷ ه’ در مدينه متولد شدند.¹ 💥 ولادت آن حضرت روزهاى سوم و ششم صفر و پنجم و بيست و دوم هم ذكر شده است. نـام مبارك آن حضرت ، كنيه ايشان و القاب آن حضرت ، الشاكر للَّه، هادى، امين و شبيه است، و لقب اخير به خاطر شباهت آن حضرت به صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است.² 🌸 پدر بزرگوارش حضرت على بن الحسين عليه السّلام و مادر آن حضرت دختر مجتبى عليه السّلام است.³ 🍃 عليه السّلام اولين است كه از پدر و مادر نسب شريفش به صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و عليه السّلام و سلام اللَّه عليها مى رسد. 🌾 عليه السّلام در باره مى فرمايند: « از زنهاى با ايمان و پرهيزكار و نيكوكار بود »⁴. در روايت ديگر عليه السّلام مى فرمايند : « در ميان فرزندان عليه السّلام مثل او نبود ». 🌺 در عظمت و شرافت اين بانو همين بس كه با حضرت على بن الحسين و عليهماالسّلام در واقعه حضور داشت و همراه آن بزرگواران و و ديگر عليهم السّلام به رفت و وقايع و را ديد. ــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ۱. مصباح كفعمى: ج ۲، ص ۵۹۹. زاد المعاد: ص ۲۰. مصباح المتهجد شيخ طوسى: ص ۷۳۷. مناقب ابن شهر آشوب: ج ۴، ص ۲۲۷. بحار الانوار: ج ۴۶، ص ۲۱۲. 📚 ۲. مناقب ابن شهر آشوب: ج ۴، ص ۲۲۷ 📚 ۳. مصباح كفعمى: ج ۲، ص ۵۹۹. زاد المعاد: ص ۲۰. مناقب ابن شهر آشوب: ج ۴، ص ۲۲۷ 📚 ۴. تواريخ النبى والال عليهم السّلام تسترى: ص ۴۷ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
🏴 علیه السلام : ◾️و اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اَللَّهُ. ◾️قسم به کسی که را به حق به پیامبری برگزید ، اگر پدرم (حضرت ) در حق همه روی زمین کند، می‌پذیرد. 📚 الأمالي للطوسی، جلد ۱، صفحه ۳۰۵ ☑️ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب ... در : آنان به آمدند و خدمت صلّى اللَّه عليه و آله شرفياب شدند. هرچه آن حضرت دليل و برهان آورد آنان قبول نكردند و امر به واگذار شد. عليه السّلام نازل شد و اين آيه را آورد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (سوره آل عمران، آيه ۶۱) «اگر كسى با تو مجادله كند بعد از علمى كه نزد تو آمده، بگو بيايد تا فرا خوانيم پسران خود و زنهاى خود و كسى كه به منزله جان ماست. آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم». لذا قرار بر شد و و به محل خود در خارج رفتند. آنان با يكديگر مشورت كردند و بعضى از علماى آنها گفتند: «اگر فردا با اصحاب و جمعى كثير براى حاضر شود اين روش پادشاهان است و ترسى به خود راه ندهيد. ولى اگر بيت خود را آورد اين كار است». 💥 مراسم : روز ديگر هنگام بالا آمدن آفتاب، صلّى اللَّه عليه و آله دست بن ابى طالب عليه السّلام را گرفت و از حجره بيرون آمد. و عليهماالسّلام را پيش رو روانه فرمود و سلام اللَّه عليها از پشت سر آمدند، تا بين دو درختى كه قبلاً تعيين شده بود رسيدند. قبلاً به دستور حضرت زير آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سايه بان عباى سياهى بالاى درخت قرار دادند. مسلمانان هم آمدند، هم با فرزندان خود آمدند. صلّى اللَّه عليه و آله كسى را نزد و فرستاد كه ما آماده ايم ... ـــــــــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
👈 ادامه ی مطلب : با همراهان آمد و گفت: به چه كسانى با ما مى كنيد؟ صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «با زمين و نزد متعال زيرا كه از طرف متعال شده‌ام كه آنها را بياورم»، و اشاره به عليهم السّلام فرمودند. و و همين كه چشمشان به صلّى اللَّه عليه و آله و عليهم السّلام افتاد، وحشت كردند به حدّى كه چهره هايشان زرد شد. كه ميل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پيش گذاشت و دست و را گرفته پس كشيد و آنها را كرد و از عواقب اين مطلع كرد و گفت: صفات او و او را در كتابها خوانده ايد. اين همان است، مگر نمى بينيد ابرهاى سياه را، و دگرگونى آفتاب را، و شاخه هاى درختان را كه خم شده، و صداى مرغان، و دود سياه اطراف و آثار زلزله را كه در كوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند كه دست به بردارند. به قسم اگر سخنى گويند از ما نشانى نمى ماند. برويم و با او صلح كنيم. 💥 پرهيز از : او را فرستادند و مسلمان شد و عرض كرد: مردم پشيمان شده اند. حضرت فرمود: بياورند. گفت: قبول نمى كنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت اين كار را ندارند، ولى حاضرند را قبول كنند. ـــــــــــــــــــ ✅ @ahadisebeheshti
🗓 🖊 ۲۸ ۱ - صلّى اللَّه عليه و آله : جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبياء بن عبداللَّه صلّى اللَّه عليه و آله در سال ۱۱ ه’ در سن ۶۳ سالگى به وسيله سم 📚 اعلام الورى: ج ۱، ص ۸۰. بحار الانوار: ج ۱۷، ص ۴۰۶. اثبات الهداة: ج ۱، ص ۶۰۴. الخرائج و الجرائح: ج ۱، ص ۲۷. بصائر الدرجات: ص ۵۰۳. محاسن برقى: ج ۲، ص ۲۶۲. جامع الاصول: ج ۱۱، ص ۳۸. مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۵. الطبقات الكبرى: ج ۲، ص ۱۵۴. سنن ابى داود: ج ۴، ص ۱۷ بوده است، و 🔥 طبق رواياتى و آن حضرت را مسموم كرده اند! 📚 تفسير صافى: ج ۱، ص ۳۸۹ 🥀 در ۲۴ صفر بيمارى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله شدت يافت. 📚 مستدرك سفينة البحار: ج ۶، ص ۲۹۵ صلّى اللَّه عليه و آله هنگام بيمارى فرمودند : حبيبم را نزد من حاضر كنيد. و پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. صلّى اللَّه عليه و آله روى مبارك خويش را از آنان برگردانيد و فرمود: «حبيبم را نزد من حاضر كنيد». سپس دنبال عليه السّلام فرستادند. چون نظر مبارك به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و كلماتى به حضرت فرمود. هنگامى كه عليه السّلام از نزد آن حضرت خارج شد، و به او گفتند: « خليلت به تو چه گفت »؟ فرمود: «هزار باب علم به من حديث كرد كه از هر باب هزار باب ديگر باز مى شود». 📚 كافى: ج ۲، ص ۶۱. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳. ـــــــــــــــــــــــــ ☑️ @ahadisebeheshti