eitaa logo
اهل قلم
124 دنبال‌کننده
108 عکس
0 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
ثمرات فردی و اجتماعی خمس و زکات روزنامه خراسان ویژه زندگی سلام دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲ ✍ @ahalieghalam لینک مطلب: https://eitaa.com/ahalieghalam/210
ثمرات فردی و اجتماعی خمس و زکات ✍ وجوب خمس و زکات به عنوان مالیات اسلامی برای رفع مشکلات مالی امت، توزیع عادلانه‌ی ثروت و تقویت بنیه‌ی مالی حکومت اسلامی در نظر گرفته شده و تفاوت آن دو در زمینه هزینه و مصارف آنها نمایان می شود. موارد مصرف زکات عمومی و خمس به نوعی خصوصی برای حکومت اسلامی در نظر گرفته شده است. سادات و خویشاوندان پیامبر(ص) بنیانگذار حکومت اسلام، از زکات محرومند و فقط محرومان و نیازمندان غیر سادات جامعه اسلامی بر دریافت و استفاده از آن حق دارند این حکم شاید بر دفع سوء طن و بهانه تراشی مخالفان از تسلط خویشان پیامبر بر اموال عمومی موثر باشد. در سوره انفال خمس به عنوان حقی برای خدا و رسولش و خویشان ایشان و نیز یتمان و مساکین و در راه ماندگان تعیین شده است.پیامبر یا امام، رهبر یا حاکم جامعه اسلامی برای پیاده سازی اسلام و انجام دستورات حکومتی اسلام نیازمند هزینه و تامین مخارج آن است مواردی مثل کمک به نیازمندان، ساخت مساجد و مراکز دینی و تامین هزینه های نگهداری و توسه آنها، تجهیز سپاه و تامین هزینه برای حفظ امنیت و مواردی دیگر که شرع و قانون اسلامی بر آن تاکید دارد در زمره مصارف خمس قرار می گیرد. برای بررسی ثمرات دنیوی و معنوی خمس یکی از روایات مورد نظر پاسخ مکتوب امام رضا(ع) به تاجر ایرانی در باب درخواست بخشش سهم خمسش است که هر یک از جملات آن ضمن بیان فایده، بر اهمیت آن تاکید دارد. حضرت خمس را حقی برای کمک به دین و عیال و خدمتگذاران آن و مواردی که می بخشند و یا برای حفظ آبرو در مقابل هتاکین هزینه می کنند معرفی می کند که تاکید دارد این حق را از ایشان منع نکرده و خویش را از دعای خیرشان محروم نسازند. وقتی می فرمایند از این حق ما را منع نکنید یعنی در صورت عدم پرداخت خمس، غصب حق ایشان صورت گرفته و ما در زیارات و ادعیه بر غاصبان حق ایشان لعن و نفرین فرستاده و بیزاری می جوئیم! چطور می توانیم خودمان را در زمره آنها قرار دهیم؟ از سوی دیگر در صورت پرداخت خمس، دعای خیر ایشان شامل حال پرداخت کننده می شود دعایی که امام معصوم در حق یک مسلمان کند چه تاثیری در دنیا و عقبای او دارد؟ برکات و خیر کثیر است که روانه زندگی و خانواده و مال و اموال او در دنیا و نیز منجر به عاقبت بخیری در آخرت می شود. در ادامه ثمره پرداخت خمس را برکت در مال و کثرت آن بیان می کند به نوعی رزق و روی انسان از سوی خداوند با پرداخت خمس بیشتر می شود. حضرت کم شدن گناهان و بخشش آنها را در کنار وفای به عهد مسلمانی از ثمرات پرداخت خمس یادآور می شوند. خمس در زندگی مادی و معنوی ما ثمرات و برکات بسیاری دارد که به کیفیت آن در دنیا و به تبع در آخرت تاثیرگذار خواهد بود. لازمه خمس دادن داشتن حساب سالانه از درآمد و مخارج زندگی است تا بتوان با محاسبه آن مقدار بدهکاری را از مال خارج کرد یعنی یکی از ثمرات خمس داشتن حساب و کتاب و نظم در امور مالی و اداری زندگی است. دیگر فوائد پرداخت خمس را می توان از محل هزینه شدن آن به دست آورد یعنی خمسی که پرداخت می کنیم کجا هزینه می شود و چه تاثیری در جامعه پیرامونی ما دارد؟ مواردی مثل کمک به هزینه های اجرای دستورات دین و تبلیغ اسلام و کمک به نیازمندان از خویشان پیامبر(ص) و در راه ماندگان و یتیمان و مواردی که در روایات بر ان تصریح شده و یا در احکام بر آن مجوزی صادر شده همگی ثمراتی است که ما با پرداخت خمس در آن شریک می شویم.مواردی مثل ایمنی از بخل و دوری از مال دوستی و دنیا زدگی هم از ثمرات پرداخت خمس محسوب می شود چرا که با پرداخت آن در حقیقت به شکست این صفات ناپسند در ذات و روح و روان خویش کمک کردیم. پاکی مال و نسل و اولاد هم در روایات از ثمرات پرداخت خمس معین شده است چرا که با عمل به این وظیفه در تحصیل مال حلال و تهیه مخارج زن و فرزند از آن موفق خواهیم بود که ثمره دیگر آن پاکی نسل، هدایت به سعادت و دوری از شقاوت و عاقبت بخیری و تاثیر مثبت در بروز صفات انسانی و خلق و خوی نیک آنها خواهد بود. اهمیت این موضوع آنجا روشن می شود که تحصیل مال حلال هم در دین به نوعی جهاد محسوب می شود که موفقیت در این عمل ثمرات جهاد در راه خدا را نیز شامل حال انسان می کند. و اما زکات که پرداخت بخشی از مال و دارایی انسان است برنامه مالی متفاوت از خمس بوده و به برخی از اجناس مثل گندم، جو، خرما، کشمش، شتر، گاو، گوسفند، طلا، نقره تعلق می گیرد. اجناس یاد شده مواردی است که انسان در زندگی بدان نیاز دارد و بخشی از جامعه به دلیل فقر برای تامین آن مشکل دارند بنابراین برنامه اسلام تامین نیاز فقرا از افراد دارا و ثروتمند است که بیش از نیاز خود از موارد یاد شده در اختیار دارند و اولویت هزینه زکات برای فقرای همان محل دریافت زکات است که افزون بر تامین نیاز فقرای منطقه سبب همبستگی بین دارا و ندار می شود. ادامه دارد 👇 @ahalieghalam
از ثمرات دنیوی زکات هم می توان به محل هزینه کرد و مصارف ان اشاره کرد که از توازن در توزیع ثروت و یکسانی جامعه در دارایی گرفته تا کم شدن مفاسد اجتماعی در جهت ایجاد اشتغال و تامین مخارج زندگی افراد که از بزه کاری و سرقت و اعمال خلاف دور می شوند و با تشکیل خانواده می توانند در زمینه حفظ شئون و عفت جامعه اسلامی نیز تاثیر مثبت بگذارند. مواردی مثل جذب افراد و ایجاد مهر و محبت قلبی هم از مصارف هزینه زکات محسوب می شود که پیامبر(ص) انجام دادند و از این طریق زمینه گرایش فکری و سپس جذب آنها پدید آمده است. ساخت مساجد و مدارس و کتابخانه و مراکز علمی و دنی هم از دیگر مصارف هزینه زکات است که قطعا ثمراتی در تقویت بنیه دینی و فرهنگی و علمی جامعه دارد و ثمره آن هم در ایجاد جامعه پاک و به دور از گناه، با معنویت و سلامت خواهد بود. در روایات متعدد زکات به عنوان یکی از بناهای دین اسلام معرفی شده و در مسیحیت و یهودیت نیز در کنار نماز بر آن تاکید شده که اهمیت آن را می رساند. آثار فردی یا معنوی که بر پرداخت خمس و زکات بار شده اثری هم قطعا در زندگی اجتماعی و دنیوی انسان خواهد داشت به عنوان مثال از برکت رزق و بیمه مال که بگذریم تقرب به خدا و محبوبیت نزد او شرایط دریافت رحمت خاص حضرت حق را فراهم می کند وقتی چنین شود زندگی آسان می شود گره ها از مشکلات زندگی باز می شود. حتی اگر به ظاهر این اتفاق نیفتد گره های فکری و ذهنی انسان رفع می شود بنابراین با نگاه جدید به زندگی و بندگی اش، صبر و تحملش افزون شده، گناهانش بخشیده و توفیقاتش بیش از پیش راهگشای زیست فردی و اجتماعی اش شده، در نتیجه خواب راحت، زندگی شیرین، قبولی طاعات و عبادات و استجابت دعا به کمک او خواهد آمد. فردی که چنین مسیری را طی کند وجودش در خانواده و اجتماع در بین دوستان و همکاران تاثیرگذار بوده و به اصلاح و تربیت عملی که از خود بروز می دهد سبب هدایت و دین دوستی و خدا محوری آنان نیز می شود. @ahalieghalam
صله رحم و خودداری از آزار خویشان ✍ قال الرضا علیه السلام: صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأَذى عَنْه(سفینه البحار ، ج۱ ، ص۵۱۴) امام رضا علیه السلام: پیوند خویشاوندى را برقرار کنید گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترین پیوند خویشاوندى، خوددارى از آزار خویشاوندان است. ساده ترین و بهترین روش صله رحم و برقراری پیوند خویشاوندی در کلام حضرت رضا(ع) به ترک مهمانی های پرهزینه در دید و بازدیدهای فامیلی و خودداری از آزار خویشان نمایان است. به دور از مراسم های سنگین و پر زرق و برق و هزینه های سنگین مالی می توان با یک سرکشی ساده از اقوام و نوشیدن یک جرعه آب، به دستور دین عمل کرد. از سوی دیگر بهترین نوع آن عدم آزار آنان با گفتار و رفتارمان است گاهی سرکشی می کنیم اما با حرف و سخن یا عمل آنها را آزار می دهیم این نه تنها صله رحم نبوده بلکه آزار و اذیت دیگران برای ما ثبت می شود. راه دور را می توان با تماس یا پیامی نادیده گرفت و جویای حال اقوام بود در صورتی که این عمل سبب آزار و اذیت آنان نشود صله رحم برای ما ثبت می شود. در کل صله رحم آئینی برای وصل و پیوند بین اقوام و خویشان است و این با آزار و اذیت که عاملی برای فصل و گسست بین آنهاست در تضاد است. چه بسا بسیاری از عُلقه ها بین حَلقه های فامیلی که با همین عمل ناپسند از بین رفته و اقوام و خویشان از هم دور شده اند. @ahalieghalam
خطاب با احترام ✍ قال الرضا علیه السلام: إِذا ذَکَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَکَنِّهِ، وَ إِذا کَانَ غائِباً فَسَمِّه(بحارالانوار ج۷۵ص۳۳۵) زمانی که از شخص حاضرى نام میبرى (براى احترام) کنیه او را بگو و اگر غائب بود نامش را بگو! همانطور که دوست داریم به نیکی مورد خطاب قرار بگیریم و به درستی از ما نام ببرند ما نیز باید دیگران را با احترام صدا بزنیم. احترام گذاشتن انسان را در نظر دیگران محترم جلوه می دهد و بزرگواری و کرامت نفس او را به نمایش می گذارد و در مقابل دیگران نیز در تعامل با ما به شیوه ای که دوست داریم و برخورد داشتیم رفتار می کنند. از این رو امام رضا(ع) می فرماید وقتی شخصی که پیش روی شماست مورد خطاب قرار می دهید کنیه اش را نام ببرید چرا که این رفتاری محترمانه است. و زمانی که نزد شما نیست نام او را صدا بزنید چرا که این خطاب برتری است تا اشاره به او، یا خدای نکرده استفاده از صفت یا نامی که دوست ندارد یا به نوعی اهانت محسوب می شود. به نیکی یاد کردن از مردم مهرو محبت را افزون می کند و بر گسترش روابط اجتماعی بر پایه احترام تاثیر مثبت می گذارد کینه و دشمنی را دور کرده و خیرخواهی و همیاری و همکاری در مسائل زندگی را به دنبال خواهد داشت. @ahalieghalam
خسارت ریاست طلبی ✍ وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا عليه السلام: ماذِئْبانِ ضارِيانِ فى غَنَمِ قَوْمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فى دينِ الْمُسلِمِ مِنَ الرِّئاسَةِ. [اصول كافى، ج 2، ص 297] دو گرگ درنده در گله بى چوپان، به اندازه رياست طلبى در دين يك مسلمان زيانبار نيست! گرگ خوی درندگی دارد نه به اندازه خوراکش بلکه برای تامین این خلق و خوی، گوسفندان زیادی را میدرد در حالی که مقدار کمی از آن می خورد. اگر به گله ای یورش ببرد سعی می‌کند تعداد زیادی را مورد حمله و دریدن قرار بدهد. امام رضا(ع) می فرماید ریاست طلبی در دین خسارتش از اینکه دو گرگ به گله ای بدون چوپان و مانعی حمله کند، بیشتر است. با این شناخت از گرگ که اگر فرصت کند همه گله را از بین می برد، تصور دو گرگ بدون چوپان یا مانعی، یعنی نابودی تمام گوسفندان که خسارت زیادی به بار می آورد. این تشبیه امام عمق فاجعه و خسارت زدن خصیصه ریاست طلبی در دین را برای یک مسلمان به تصویر می کشد که برای ارضای این حالت، دین هم مانع نخواهد بود بلکه وسیله ای برای رسیدن به آن خواسته های برآمده از ریاست طلبی می شود. از این رو لازم است مسلمان تدارک ایستادگی در برابر این خصلت زیان آور را ببیند و خود را با توکل به خدا و پناه جستن از شر شیطان، توسل به ائمه و دوری از امیال نفسانی، بیمه کند تا خسارتی این چنین سنگین نبیند. @ahalieghalam.
بنی‌ آدم اعضای یک پیکرند ✍حجت الاسلام غلامرضا تربقان 💢صدای خاوران _ هر انسانی باید از نعمت‌ها و رحمت‌های پروردگار به‌خوبی استقبال کند و تا آنجا که توان دارد در برآوردن حاجت نیازمندان بکوشد و در صورتی‌که قدرت نداشته باشد حداقل با بیانی امیدوارکننده جوابش را بدهد که دل‌شکسته و مأیوس نشود و بگوید امیدوارم خدا من و تو را از فضلش روزی دهد. مراد از نیازمندان در این روایات انسان‌های محتاجی هستند که آبرومند می‌باشند و معمولاً دست نیاز به‌سوی کسی دراز نمی‌کنند نه آن‌ها که شغل‏شان گدایی و درخواست نمودن است و این عمل را برای خودشان شغلی قرار داده‌اند. 🔹ماحصل تعلیمات همه ادیان آسمانی در سه جمله خلاصه می‌شود؛ «خدا، معاد، اعمال نیک» یعنی همه تعلیمات انبیاء برای رساندن انسان به این سه مورد است که پس از ادای فرایض و واجبات بالاترین وسیله نزدیکی به خدای متعال می‌باشد. 🔹احسان و نیکوکاری یک امر انسانی و خداپسندانه است و گسترش آن در جامعه از نیرومندترین عواملی است که مردم را به استفاده بهینه از نعمت‌های الهی هدایت می‌کند و باعث رفع فقر و گرفتاری، پیوند قلوب امدادهای غیبی، پیشگیری از مرگ بد، خشنودی خدا، گشایش در روزی، اصلاح امور دنیوی، آمرزش خطاها و حیات طیبه می‌گردد. 🔻از پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم) پرسیدند؛ محبوب‌ترین مردم کیست؟؛ فرمودند: “آن‌کس که وجودش برای مردم سودمندتر باشد“. 🔻و در حدیث دیگر است که پیامبر(ص) فرمود: “مردم عائله و جیره‌خواران خداوند هستند، محبوب‌ترین آن‌ها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده‌ای را خوشحال کند.“ 🔹بعضی از مردم گمان می‌کنند که عبادت به نمازخواندن و روزه گرفتن است و عده‌ای از اینان به حدی در غفلت و خودخواهی فرورفته‌اند که اگر در برابر دیدگان‌شان مردم از گرسنگی جان دهند، هیچ متأثر نمی‌شوند. یادم هست در برنامه رادیویی “راه شب” چند دهه قبل، خانم محترمی به مجری تماس گرفت و گفت: من و شوهرم هرساله به حج مستحبی می‌رفتیم، بعد از چهار سفر تصمیم گرفتیم هزینه آن را صرف تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند کنم و چندین سال است این کار را انجام می‌دهم؛ باید بر این بانوی بزرگوار درود فرستاد و این فرهنگ زیبا را در جامعه نشر داد. 🔹یکی از اسباب سلوک حس خیرخواهی نسبت به بندگان خداست و این احساس انسان را از خودخواهی و خودبینی باز می‌دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی متخلق می‌سازد؛ خداوند می‌فرماید؛ “هم‏چنان که با فضل و رحمت با شما رفتار می‌کنم، شما نیز نسبت به یکدیگر دارای فضل و نیکی باشید.“ بنابراین اگر مرجع حاجات مردم شدید، خوشحال باشید که خدا شما را دوست می‌دارد و چنانچه خانه یا دفتر کارتان به روی مردم بسته شد و کسی به شما مراجعه نکرد و یا نتوانست مراجعه کند، بدانید از رحمت خدا محروم شده‌اید و باید به‌جای خوشحالی ناراحت و اندوهگین شوید . ⭕️لازمه پیکر واحد بودن پیامبر(ص) فرمودند: “مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضا از راه های مختلف همدردی خود را با آن عضو ابراز می‌دارند و به کمکش می‌شتابند“؛ بعید نیست که این حدیث شریف الهام‌بخش سعدی شیرازی در شعر معروفش باشد که می‌گوید: بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی ⭕️توجه نکردن به مشکلات مردم 🔻رسول خدا(ص) فرمودند: “کسی که در هر صبح‏گاه به امور مسلمین همت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آن‌ها نیست و کسی که بشنود مردی فریاد می‌زند و کمک می‌طلبد و به او کمک نکند، مسلمان نیست“. 🔻امام صادق (ع) فرمود: «هر مؤمنی که برادر دینی خود را یاری ندهد با این‌که قدرت این کار را دارد، خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش کند». 🔻امام باقر(ع) فرمود: «هرکسی که امکانات خدا را در رفع حوائج برادران دینی بکار نگیرد، قهراً آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد و هیچ اجر و مزدی هم نخواهد داشت». ⭕️محرومیت از رحمت خدا 🔻امام صادق (ع) فرمود: «کسی که خانه‌ای دارد و مؤمنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را محروم کند از اقامت در آن خانه، خدای عزوجل به فرشتگانش خطاب می‌کند ای فرشتگان من چرا این بنده از واگذاردن خانه‌اش به بنده دیگرم بُخل می‌ورزد؟ به عزت و جلالم قسم که او هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد». نمونه‌های فراوان از این قبیل روایات بیان‌کننده آن است که اگر کسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورد و کوتاهی کند، مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت. ادامه دارد..👇
🔹از این‌رو هرکس می‌تواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نکند و اگر نیازمندی به او روی آورد با روی باز استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمت‌های خدا بداند. پیامبر(ص) فرمودند: «کسی که حاجت برادر دینی خود را برآورد، مانند کسی است که همه عمر، خدا را عبادت کرده باشد». 🔻علی(ع) به کمیل بن زیاد فرمود: «ای کمیل خاندان و خویشان خود را وادار کن که روزها در پی کسب فضائل و مکارم باشند و شب‌ها در انجام حوائج مردمی که خوابند بکوشند. سوگند به کسی که تمام صداها را می‌شنود هرکس سُرور و خوشحالی در قلبی ایجاد کند خداوند به‌عوض آن برایش لطف و مهربانی می‌آفریند که هرگاه مصیبت و اندوهی به او برسد، این لطف مانند آب به‌سوی آن سراریز می‌شود تا آن مصیبت را از او دور کند.» با نگاهی به متون دینی می‌بینیم آن‌قدر درباره اهمیت کمک به دیگران سفارش شده که اگر کسی برای رفع حاجت برادر دینی خود گام بردارد ولی موفق نشود باز هم اجر زیادی نزد خدا دارد. 🔹بنابراین هر انسانی باید از نعمت‌ها و رحمت‌های پروردگار به‌خوبی استقبال کند و تا آنجا که توان دارد در برآوردن حاجت نیازمندان بکوشد و در صورتی‌که قدرت نداشته باشد حداقل با بیانی امیدوارکننده جوابش را بدهد که دل‌شکسته و مأیوس نشود و بگوید امیدوارم خدا من و تو را از فضلش روزی دهد. 🔸مراد از نیازمندان در این روایات انسان‌های محتاجی هستند که آبرومند می‌باشند و معمولاً دست نیاز به‌سوی کسی دراز نمی‌کنند نه آن‌ها که شغل‏شان گدایی و درخواست نمودن است و این عمل را برای خودشان شغلی قرار داده‌اند. @ahalieghalam
«تا قیامت ارادت» ✍خانم از پیامبر(ص) درباره دخترش حضرت فاطمه (س) آمده است: «فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد، مرا آزرده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است». تا به حال شده فردی در خانواده شما حتی اگر فامیل دور باشد از دنیا برود و شما به خاطر این شخص و خوبی‌هایش گفته باشید هر طور که شده باید در تشییع پیکرش شرکت کنم؟ با خود می‌گویید این کمترین کاری‌ است که می‌توانم انجام دهم. باید با حضورم، ارادتم را به این شخصِ از دنیا رفته و خانواده‌اش نشان دهم. تشییعِ سردار بزرگ اسلام؛ قاسم سلیمانی را به خاطر دارید؟! افراد زیادی از دور و نزدیک برای نشان دادن ارادت‌شان به ایشان هر طور که بود در تشییع پیکر مطهرش شرکت کردند. همچنین شما بانویی را می‌شناسید که عالمان و شخصیت‌های بزرگ در برابر ایشان کوچک هستند؛ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها. حضرت فاطمه وقتی وارد خانه پیامبر (ص) می‌شدند، پیامبر خاتم دست ایشان را می‌بوسیدند و در جای خود می‌نشاندند. در مورد این بانوی بزرگوار، علامت سوالی در ذهن بیشتر افراد ایجاد شده است؟ چرا حضرت زهرا سلام الله علیها وصیت کرد که ایشان را مخفیانه به خاک بسپارند؟! قطعاً همه در مدینه و حتی شهرهای دیگر دوست داشتند در تشییعِ دختر پیامبر و مراسم ایشان شرکت کنند تا ارادت‌شان را به خاندان نبوت نشان دهند. همچنین ابوبکر به عنوان خلیفه و دیگر مسلمانان به عنوان صحابه پیامبر (ص) منتظر بودند تا بر پیکر پاکِ ایشان نماز بخوانند. پس این مخفیانه به خاک سپردن چه معنا می‌دهد؟ غیر از این است که وقتی کسی از ناحیه دیگران دل شکسته می‌شود، دیگر دوست ندارد آن‌ها را ببیند و بالاتر اینکه دوست ندارد حتی در تشییع او شرکت کنند. این مخفیانه به خاک سپردن حرف‌های زیادی در دلش دارد: یعنی ای مردم مدینه از شما راضی نیستم، شما کوتاهی کردید. از خلیفه اول و دوم راضی نیستم چرا که خلافت را غصب کردند. از همه‌یِ شما ناراضی‌ام چون دستورِ پیامبر خدا در غدیر خم را نادیده گرفتید. و از همه مهمتر؛ ای مردم جهان من با این کار (مخفیانه به خاک سپرده شدن) تا روز قیامت، راه را به شما نشان دادم تا سردرگم نشوید. بدانید که باید هدایت و راه راست را در اهل بیت پیامبر جستجو کنید. از ولیِ خدا (چه امام معصوم باشد و چه جانشین او که همان فقیه جامع الشرایط هست) دفاع کنید و گوش به فرمانش باشید. حضرت زهرا بانویی بود که نه تنها با زنده بودنش بلکه با پیکر بی‌جانش هم نور هدایت را به قلب بشریت تا روز قیامت تاباند. @ahalieghalam
اگر..اگر... ✍ "حضرت فاطمةُ(س) ـ لَمّا مُنِعَت فَدَک وخاطَبَتِ الأَنصارَ، فَقالوا: یا بِنتَ مُحَمَّدٍ، لَو سَمِعنا هذَا الکلامَ مِنک قَبلَ بَیعَتِنا لِأَبی بَکرٍ ما عَدَلنا بِعَلِیٍّ أحَداً، فَقالَت ـ : وهَل تَرَک أبی یومَ غَدیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذراً؟ ! حضرت فاطمةُ(س)ـ هنگامی که از فَدَک باز داشته شد، با انصار گفتگو کرد و آنها گفتند: ای دختر محمّد! اگر این سخنت را پیش از بیعتمان با ابو بکر شنیده بودیم، هیچ کس را هم سنگ علی قرار نمی دادیم او فرمود ـ: آیا پدرم در روز غدیر خم، برای کسی عذری باقی نهاد؟! الخصال : ص ۱۷۳ ح ۲۲۸" گویی لق لقه زبانمان شده و مدام تکرار می کنیم که اگر می‌دانستم، اگر گفته بودی، یا حتی اشاره و ندایی کرده بودی، اینگونه عمل نمی‌کردم و هیچ وقت مرتکب خطا و اشتباه در حق خود و فرزند و جامعه ام نمی‌شدم که براستی نادانسته را هیچ عیب و خطایی نیست پس به جای ملامت من، تیر ملامت را به سمت خود بگردان و بر اعمال و کوتاهی عمل خود، خرده بگیر. این درحالی است که در و دیوار و گفتار و کردارِ زمان و زمانه برای تو کفایت می کرد و تو چشم دل را از زیبایی و زرنگاری حق و حقیقت فروبسته بودی و دل را رو به زر و زیور و زور و تزویر کرده بودی و یک دل را دو محبوب نمی‌گنجد.🖤 @ahalieghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکوت اختیاری ✍ الامام الرضا(ع) : ما أحسَنَ الصَّمتَ لا مِن عی، وَالمِهذارُ لَهُ سَقَطاتٌ. امام رضا (ع) :چه نیکوست آن خاموشى اى که از روى درماندگى [در سخن گفتن] نباشد! و براى پُرگو لغزش هاست. الاختصاص: ص۲۳۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۶۸ حرفی برای گفتن داشته باشیم اما سکوت اختیار کنیم ارزشمند است سخن بسیار گفتن افزون بر آزار دیگران و فراری شدن از هم نشینی، زمینه خطا و لغزش انسان را فراهم می کند. امام رضا(ع) سکوت اختیاری را که حاصل درماندگی در سخن و کمبود داشته های علمی معارفی در بیان نباشد نیکو دانسته و لغزش را نتیجه پرحرفی معرفی می کند. از این رو می آموزیم آنجا که دانش و معرفتی داریم به جای پرگویی که ممکن است زمینه خطا و لغزش فراهم کند سکوت بهتر است. از سوی دیگر سکوت زمینه تفکر را فراهم می کند اندیشه و تفکر و استفاده از قوه تعقل راهنمای انسان به سوی حق و حقیقت و روشنگر قلب انسان می شود. بنابراین بجای پرگویی که چهره ای منفی از شخصیت انسان در اجتماع نشان می دهد سکوت اختیار کرده و فرصت اندیشه و تعقل به نفس داده تا دیگران به میل خویش خواهان گفت وگو و معاشرت با ما باشند. @ahalieghalam
💥 🩺 📖 قسمت اول ✍ خانم چند روزی بود گاه و بیگاه درد سراغش می‌آمد. کمی صبر کرد تا دردش کمتر شود. سپس بسم اللهی گفت و با احتیاط پا روی چهارپایه‌ی کنار تخت گذاشت. خودش را بالا کشیده، روی تخت دراز کشید. خانم دکتر با چهره‌ای خسته جلو آمد، با عجله لباسش را کنار زد و همانطور که پیچ دستگاه را می‌چرخاند، پروب را با کمی فشار روی شکمش گذاشت. صدای گروپ‌گروپ در فضای درمانگاه پیچید. حس خوبی سراغش آمد... دکتر پشت میزش برگشت و پرسید: «گفتی 41 سالته؟» و بدون اینکه منتظر جواب بماند، با لحنی سرزنش‌آمیز ادامه داد: «دنبال دردسر بودی برای خودت؟ تو که دوتا داشتی، دیگه بچه میخواستی چکار؟!!!، اونم...» در همین موقع درب شیشه‌ای انتهای درمانگاه باز شد و خانم قدبلندی با لباس سبز وارد شد. با دیدن او سلامی کرد و بعد رو به دکتر گفت: «سزارینیه؟» دکتر گفت: «بله. آماده‌اش کنید، وقتی اتاق عمل خالی شد بفرستینش بیاد». ماما یک نگاهی به پرونده کرد و چشمش روی «سندروم داون» متوقف شد. دکتر که داشت مهرش را از جیب خارج می‌کرد، با همان لحن قبلی گفت: «تو کشورای پیشرفته غربالگری می‌کنند تا آمار بچه‌های ناقص و عقب مونده کم بشه، اینجا مادرای ما اصرار دارن بچه منگول رو نگهدارند. هم دردسر برای خودشون، هم سربار جامعه». با حرف دکتر دلش گرفت و بغض گلویش را فشرد. این حرفها به شدت آزارش میداد. ماما که متوجه ناراحتی او شده بود، به طرفش رفت و با مهربانی پرسید: «بچه‌های دیگت سالمند؟» جواب داد: «بله». ماما دستش را گرفت و گفت: «به پهلو شو» و کمکش کرد تا از روی تخت پایین بیاید. بعد هم پرونده را برداشت و گفت: «باید بریم تو بخش تا آماده‌ات کنند. اتاق عمل پره. تا نوبتت بشه یک ساعتی طول میکشه». سپس او را به سمت در راهنمایی کرد و گفت: «فعلا ذهنت رو آزاد کن و در موردش فکر نکن. الان مهمترین کار اینه که آرامش داشته باشی و همکاری لازم رو بکنی تا عملت به خوبی انجام بشه». باحرف‌های ماما کمی آرام شد. نگاهی به صورت مهربان ماما انداخت و سری تکان داد. ناخوداگاه چشمش روی اتیکت لباس ماما لغزید و سعی کرد نامش را به خاطر بسپارد. ماما او را تحویل بخش داد و رفت... دختر جوانی پرونده به دست از ایستگاه پرستاری خارج شد و او را به اتاقش هدایت کرد. جلوتر وارد اتاق شد و یک تخت خالی نشانش داد و گفت: «لباست رو عوض کن تا پرستار بیاد پرونده‌ات رو تکمیل کنه و آماده‌ات کنه». با رفتن دختر جوان تنها شد. سایر تخت‌ها خالی و پنجره باز بود و باد با پرده صورتی اتاق بازی می‌کرد. لباسش را عوض کرد و روی تخت دراز کشید و ملحفه سفید را تا روی سینه‌اش بالا کشید. بچه تکانی خورد. دست روی شکمش گذاشت و مثل همیشه شروع به حرف زدن با طفلش کرد و بعد دعای فرج را زمزمه کرد: «الهی عظم البلاء....یا محمد و یاعلی، یاعلی و یامحمد، اکفیانی فانکما کافیان...» به اینجا که رسید، طاقت نیاورده، اشکش جاری شد. چند بار زیر لب تکرار کرد: «اکفیانی فانکما کافیان... یا صاحب الزمان پشتم به شما و پدرانتان گرم است. کمکم کنید...» دعا که تمام شد با دست اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: «خدایا متوسل به بهترین بندگانت شدم. کمکم کن کم نیارم.» بعد چشمانش را بست و گذشته را مرور کرد... ادامه دارد... @ahalieghalam
تفاوت مردم به نوع نگاه به مرگ ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ: مُسْتَريحٌ بِالْمَوْتِ وَ مُسْتَراحٌ مِنهُ بِهِ. [مسند الامام الرضا ج 1، ص 263.] امام رضا عليه السلام هنگام عيادت از يكى از اصحابش فرمود: مردم دو دسته اند: يكى آنكه با مـرگ، آسـوده مى شود. ديگرى آنكه مردم با مرگش از دست او آسوده مى شوند. کسی که زندگی دنیایی او بر اساس انسانیت و معارف دینی باشد اطرافیان و مرتبطین با او از همراهی با چنین فردی خرسند بوده و اذیت و آزاری نمی بینند. اینگونه از انسان ها با نگاه معنوی که دارند دنیا را مزرعه دیده و محل گذر می دانند در این دنیا به سخت کوشی برای دیار باقی و ساخت سرای آخرت شناخته می شوند. از جسم و امکانات و نعمات الهی قدری برای زندگی دنیا و بسیاری از آن را برای آخرت و کمک به هم نوع و نیازمندان بهره می گیرند تا مرگ آنها را دریابد که در این زمان با رفتن از این دنیا آسوده می شوند. بسیاری از آدم ها نیز در نقطه مقابل گروه نخست قرار دارند که با زیستی غیر انسانی و غیر دینی به دنبال منافع مادی و مالی خویش، سبب آسیب و آزار دیگران می شوند اطرافیان و مرتبطین با آنها قربانی طمع و خواسته های غیر معقول و نادرست آنها می شوند و به سختی همراهی و بودن با او را تحمل می کنند. چنین افرادی از آخرت غافل بوده و با دنیاگرایی و طمع ورزی برای رسیدن به خواسته های نفسانی و شهوترانی دست به هر کاری می زنند تا که مرگ آنها را دربر گیرد که این زمان دیگران از دست او آسوده می شوند. فرمایش امام رضا علیه السلام هنگام عيادت از مریض، که خود تاکیدی بر این عمل برای شیعیان و رهروان اوست ناظر به همین دوگونه زیستن مردم است که نوع مرگ آنها به تفاوت اعمال و رفتارشان در دنیا به دو معنای مختلف تفسیر می شود. انسان خوب با مرگ از دست زندگی فانی دنیا و زحماتی که برای ساخت آخرت متحمل شده و مبارزه ای که با نفس و شیطان در راه خداپرستی داشته است، آسوده می شود و اطرافیان او برای از دست دادنش متاسف و متأثر می شوند. انسان بد با مرگش، دیگران از دست او و رفتار و اعمالش آسوده شده و برای نبودش اگر شاد نشوند قطعا ناراحتی نخواهند داشت. @ahalieghalam
💥 🩺 📖 قسمت دوم ✍خانم درست هجده سال پیش در همین بیمارستان دختر اولش، ریحانه، به دنیا آمد. دوسال بعد با تولد محدثه برای دومین بار مادر شد. سال‌های اول که تمام وقت، مشغول مراقبت از بچه‌ها بود، حتی تصور بچه‌ی سوم را هم نمی‌کرد تا اینکه چند سالی گذشت. دخترها بزرگ شدند. کم‌کم ضرورت آمدن سومی در ذهنش نقش بست و تصمیم به بارداری گرفت. تصمیمی که زندگی او را از این رو به آن رو کرد… با وجود تفاوت این بارداری با تجربه‌های قبلی، ذره‌ای ندامت در دلش احساس نمی‌کرد و خودش را برای سختی‌های بزرگ کردن این طفل معصوم آماده کرده‌ بود. گرچه هنوز از نیش و کنایه‌ها رنج می‌کشید، ولی وقتی به طرف معامله‌اش فکر می‌کرد، آرام می‌شد. یاد سفر مشهد افتاد و توسل به امام رضا (علیه السلام) ونذر شوهرش، مصطفی، برای اینکه همه چیز ختم به خیر شود و حالا پذیرفته بود که خیرش در این است . چند ماهی از آن سفر نگذشته بود که علایم بارداری را در خود حس کرد. نمی‌خواست خیلی سخت بگیرد. با تجربه‌هایی که داشت کمی صبر کرد و پایان سه ماهگی برای اولین بار به مطب پزشک رفت. دکتر پس از گرفتن شرح حال و یکسری معاینات اولیه و نوشتن آزمایش و سونوگرافی، تاکید کرد که با توجه به سنش باید خیلی سریع آزمایشات غربالگری را انجام داده، نتیجه‌اش را بیاورد... و او افتاد در مسیری که هرگز گمانش را هم نمی‌کرد. نتایج اولیه آزمایشات رضایت بخش نبود... @ahalieghalam
«آوای باران» و هواپیمای اوکراینی ✍ م.ع/ دور همی های خانوادگی بهانه خوبی برای تماشا برخی از برنامه ها و شبکه های سیمای ملی است که شاید در حالت عادی برای تماشای آن ها وقت نداشته باشی. از ده شب، گذشته بود که کانال تلویزیون رفت روی موج شبکه آی فیلم، شبکه ی سریال های همیشه تکراری. اما آن چیزی که این بار من را آزار می داد تکراری بودن سریال نبود، بلکه محتوایی بود که در آستانه ایام شهادت حاج قاسم و فاجعه هواپیمای اوکراینی بازپخش می شد و داغی قدیمی را تازه می کرد. هسته مرکزی داستان مسئله کودکان کار و پیرامون آن، داستان طراحی گردیده بود. شخصیت اول مرد داستان همسر خود را در حادثه هدف قرار گرفتن پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر توسط ناو وینسنس در خلیج فارس، از دست داده بود. به همین جهت در جریان فیلم چندین بار به صورت ضمنی به این مسئله پرداخته شده بود. در چندین سکانس که جنبه های مستند نیز داشت ، کارشناسانی به بررسی ابعاد مختلف و دلایل احتمالی این حادثه می پرداختند. استدلال ها به گونه ای بود که سهوی و خطایی بودن این حادثه را امری محال جلوه می داد و مشتبه شدن هواپیمای مسافربری به جنگنده یا موشک را بهانه ای بی اساس و غیر ممکن می خواند. نمی دانم آیا خود مسئولین شبکه این سریال های تکراری را بازبینی می کنند یا نه، اما باز پخش این سریال با این استدلال ها آن هم در این ایام فقط داغ ها را تازه تر می کند. گویی ادعا ها و پاسخ های مسئولین پدافند و کارشناسان کشور در سال ۹۸ مورد نقد مسئولین و کارشناسان کشور در سال ۶۷ قرار گرفته است. @ahalieghalam
💥 🩺 ✍️ خانم 📖 قسمت سوم یاد روزی افتاد که دکتر با دیدن آزمایشات اولیه نگاه سردی به او کرد و گفت: «احتمالا بچه مشکل داره. شاید مجبور باشیم سقطش کنیم. برات یکسری دیگه آزمایش مینویسم سریع اقدام کن که اگه دیر بشه مشکل قانونی پیدا میکنی و دیگه نمیتونم کاری بکنم.» با حرف دکتر، دنیا دور سرش چرخید. دلش لرزید و بی‌اختیار گفت: «یا صاحب الزمان...» و بعد... آغاز فشارها و ناآرامی‌ها... و فقط خدا می‌داند که آن روزها به او چه گذشت!!! به توصیه دکتر، آزمایشات تکمیلی را هم انجام داد و نتیجه همانی شد که دکتر پیش‌بینی کرده‌ بود. تشخیص «سندروم داون» و اصرار پزشک برای سقط جنین. فضای خانه بهم ریخت. چیزی نبود که مخفی کند. کم‌کم خبر به گوش خانواده‌ها رسیده، حرف و حدیث‌ها آغاز شد و ترحم اطرافیان که به جای آرامش، سوهان روح او شده بود. یک هفته بیشتر فرصت نداشت. ضعف و بی‌حالی، مشکلات گوارشی و... از یک سو، اضطراب و دل نگرانی از آينده‌ی نامعلوم این بارداری از سویی دیگر، نمی‌گذاشت درست فکر کند. چطور می‌توانست طفلی که برای سومین بار بهشت را زیر قدم‌هایش پهن کرده و چند روزی بود با تکان‌های ریزش با او حرف میزد، را رها کند. کاش رها می‌کرد. باید طفل معصوم زنده، قطعه قطعه شده و از بدن او خارج می‌شد، کاری شبیه زنده به گور کردن... با این افکار به شدت آشفته شده، ترس و وحشت تمام وجودش را می‌گرفت و با خودش تکرار می‌کرد: «بای ذنب قتلت؟!» مصطفی هم آن روزها حال خوشی نداشت. ترجیح می‌داد سکوت کرده و تصمیم نهایی را به او واگذارد. فقط یک‌بار که حال نزار همسرش را دید کنار او نشست و گفت: «عاطفه! ما بی‌حساب تصمیم نگرفتیم که بی‌حساب میدون خالی کنیم. ذره‌ای راضی به از بین بردن بچه نیستم. این قتل نفسه. اونم کشتن یک بچه مسلمون. مطمئنم آتش اینکار اول از همه دامن خودمون رو می‌گیره و بدبختی‌هاش خیلی بیشتر از نگهداری یک بچه عقب مانده است. بازم تصمیم با خودته...» ادامه دارد... @ahalieghalam
بازدارندگی ترس از گناه ✍ قالَ الرِّضا عليه السلام: اَلصَّغائِرُ مِنَ الذُّنـُوبِ طُـرُقٌ اِلَى الْكَبائِرِ ومَنْ لَمْ يَخَفِ اللّه َ فِى الْقَليلِ، لَمْ يَخَفْهُ فِى الْكَثيرِ. (مسند الامام الرضا عليه السلام، ج 1، ص 290) امام رضا عليه السلام فرمود: گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبيره است. هر كس كـه در گنـاهان كوچـك از خــدا نترسـد، در مورد گناهان بزرگ و بسيار هم از او نمى ترسد. در تربیت نفس مواخذه از ارتکاب هرگونه خطایی هرچند کوچک، ضمن تاثیر در رفتار و گفتار، بازدارندگی از حرکت در مسیر ظلمات و تاریکی را در پی خواهد داشت. از این رو امام رضا عليه السلام می فرماید اگر از خدا در ارتکاب به گناه کوچک نترسید سبب ادامه وضعیت شده و سرانجام دست به گناهان بزرگتر و بیشتر می زنید. اهل معرفت اگر گناه کوچکی از آنها سر بزند ضن مواخذه نفس، به جریمه ای در خور آن گناه مثل انجام روزه یا نماز مستحبی یا ترک عمل دنیایی مباح، به تأدیب نفس می پردازند. @ahalieghalam
🩺 📖 قسمت چهارم ✍ خانم روزها به سرعت می‌گذشت و او برای گرفتن تصمیم درست، اول باید به آرامش می‌رسید. مثل همیشه توسل به حضرت زهرا (س) شد چاره درماندگی... از زمانی که یادش می‌آمد، فاطمیه که می‌شد، مادر، خانه را سیاه‌پوش می‌کرد و پدر خدا بیامرزش، بساط روضه‌خوانی راه می‌انداخت. مادرش معتقد بود، هر چه دارد به برکت روضه‌های بی‌بی است. او هم بارها و بارها در بن‌بست‌های زندگی دست به دامان بی‌بی شده و گره از کارش باز کرده بود. سه شنبه بود. نیمه شب از جا برخاست. وضو گرفت و دعای توسلی خواند و بعد با درماندگی، دلش را گره زد به چادر خاکی بی‌بی و گریست و گریست... آنقدر گریه کرد تا سر سجاده خوابش برد. با صدای شوهرش، که دخترها را برای نمازصدا میزد، بیدار شد. نماز صبح را خواند و به قرآن پناه برد. آیات نور به او جان دوباره می‌بخشید... قرآن را که بست پرتوهای طلایی خورشید از گوشه‌ی پنجره روی سجاده‌اش افتاده بود... از جا بلند شد. تکان‌های ظریف طفل همراهی‌اش کرد. احساس تهوع صبحگاهی سراغش آمد. توجهی نکرده، به طرف آشپزخانه رفت. آبی به صورت زد و به هال برگشت. گوشه مبل نشست. دلش آرام بود و از آشفتگی‌های روزهای گذشته خبری نبود. در فکر فرورفت. فقط سه روز فرصت داشت. دو راه شفاف پیش رو میدید. طفل را نگه‌داشته و تا پایان عمر با سختی‌های پرورش کودکی عقب‌مانده سرکند و یا به ظاهر، خود را خلاص کرده و با قتل نفس عواقب روحی و جسمی اسقاط جنین را به جان بخرد. تصور راه دوم، آشوبی در دلش به پا میکرد. حرمت کار و عقوبتی که در انتظارش بود، را میدانست. باز یاد عهدی افتاد که قبل از بارداری با امام زمان(عج) بسته بود. عهد بسته بود اگر خدا به او پسری عطا کند، او را به قصد سربازی آقا بزرگ کند. با خودش گفت: «یا صاحب الزمان! من بر سر عهدم هستم. ولی چه کنم سربازت بیمار است. نیاز به مراقبت دارد. نمیتوانم رهایش کنم. شاید او نتواند برایت سربازی کند، ولی من میتوانم پرستار سپاهت باشم و از او پرستاری کنم». دیگر تکلیف روشن بود. فصل جدیدی از زندگی آغاز و مأموریتی جدید برای او و مصطفی تعریف شده بود. نباید جا میزد و از این تکلیف شانه خالی میکرد. مصطفی را صدا زد و از تصمیمش گفت. همسرش دستش را گرفته، از سر مهر لبخندی زد و گفت: «عاطفه! از تو انتظاری جز این نداشتم. فقط نگران حالت بودم و دعا میکردم هرچه زودتر از این اضطرار نجات پیدا کنی. زندگی جریان دارد، تنها نوع امتحاناتش تغییر می‌کند. ما وارد یک عرصه جدید شدیم، نباید کم بیاریم.» آن روز یک تصمیم دیگر هم گرفت، اینکه صبر کند و دیرتر برای ویزیت برود تا فرصت قانونی سقط بگذرد... ادامه دارد.. @ahalieghalam
اصلاً هم درد ندارد.. ✍ م.ع/ طرف را چپ و راست می زنند باز فیگور اصلا درد نداشت، می گیرد. نتیجه این می شود که میگویند حالا که اصلاً درد نداشت و چوب خورش هم ملس است دوباره می زنیم این دفعه محکم تر و سنگین تر. فرمانده پشتیبانی منطقه را می زنند در پاسخ گفته می شود ترور موسوی دام ناموفق آمریکا و اسرائیل بود. حالا به چند روز نرسیده یکی از مهره های اصلی مقاومت فلسطین در قلب بیروت مورد هدف واقع می شود . چند روز پیش نوشتم که عدم پاسخ متقارن به این حذف شخصیت ها باعث تشجیع دشمن می شود. چرا که مطمئن است پاسخی از سوی ما دریافت نخواهد کرد. به قول دوستی چه تضمینی وجود دارد که اهداف بعدی سید مقاومت و یا سید عبدالملک الحوثی نباشند. اکنون به چیزی بیشتر از بیانیه و رجز تو خالی نیاز است. @ahalieghalam
🎇پاسخ به یک شبهه: ✍ مرتضی چرا حاکمیت انتقام سخت نمی گیرد و تعلل می کند: گزینه ها: الف. ناتوانی داخلی و عدم شرایط محیطی در جانب دیگر ب. ناتوانی داخلی با وجود شرایط محیطی در جانب دشمن ج. توانایی با وجود شرایط محیطی جهت اقدام د. توانایی و عدم لحظه و آ... ن طلایی برای بهره وری بالا و خسارت کمتر اگر گزینه ج باشد تسویف مذموم است اما گزینه د تدبیر ممدوح است 💡بر اساس سخنان رهبری و هزاران قرینه دیگر ... وضعیت میدان گزارشگر آن است ما در گزینه دال هستیم. @ahalieghalam
سلام بر عدالت گستر جهانی ✍مرتضی 🌸 اسلام و امت منفعل و تعطیل یا اسلام پویا و در میدان؟ 🌸🍃 از بازوهای اساسی جهت آمادگی ذهنی بشر، عدالت خواهی و جامعه سازی ظهور: جهاد تبیین همان واجب فوری و همگانی که اهمیت آن را در رخداد شهدای زایر حاج قاسم می توان مشاهده کرد: حنجره دشمن: حمله کار خودشان است. ندای خودی: داعش مسئولیت را پذیرفته. ح. دشمن: نیروی امنیتی فشل است. ن. خودی: این همه تجمعات آرام دلیل ضرورت و صلابت نیروهاست. حنجره دشمن: انتحاری مهاجر افغان است. ندای خودی: سال ها پیش هم افغان ها بوده اند سرمایه اورده اند و... حنجره دشمن: نگاه کن اسم او عمر یا ابوعایشه است پس کار سنی هاست و همین طور... ندای خودی : انتقام سخت حنجره دشمن: ایران جنگ طلب است. ن. خودی: صبر استراتژیک حنجره دشمن: ناتوانی ایران همه این نارها و آتش ها از گور انگلی زبانه کشیده است که بومیان کانادا، سرخ پوستان آمریکا، هندوهای هندوستان، قحطی بی سابقه ایران و کاشت نطفه ای حرام و غاصب رژیم کودک کش را پایه ریزی کرد. امروز جنگ اصلی جنگ روایت هاست امروز جنگ اصلی جنگ ترکیبی است که که رسانه نقش اصلی این جنگ را دارد. 🌼 امید به آمدنتان، امید به همه ی خوبی هاست🌼🍃 🌹 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 🌹 @ahalieghalam
🩺 📖 قسمت پنجم ✍️خانم یک هفته‌ای گذشت. پرونده را برداشته، راهی مطب شد. پس از ساعتی انتظار وارد اتاق شد. سلامی کرد و آهسته روی صندلی نشست. دکتر با دیدن نتایج آزمایش تکمیلی جا خورد و گفت: «چرا اینقدر دیر اومدی؟ مگه نگفتم دیر بیای مشکل قانونی پیدا میکنی و دیگه کار سخت میشه». تأملی کرد و با آرامش و محکم جواب داد: «میخوام نگهش دارم». دکتر نگاه تعجب آمیزی کرد و گفت: «خودت میدونی». بعد هم برگه‌ای از قفسه‌ی کنار میز برداشته، جلویش گذاشت و ادامه داد: «پس بیا اول این برگه رو امضا کن که بعدا مدعی نشی. بعدش رو تخت دراز بکش...» معاینات تمام شد. موقع خروج، منشی که در جریان کارها بود، آهسته گفت: «بازم فکراتو بکن. اگه نظرت عوض شد با یک دستکاری تو تاریخ‌ها میشه سن حاملگی رو کمتر نشون داد. حالا این دکتر نشد دکتر دیگه سراغ دارم که کارت رو راه بندازه. یکم خرج داره ولی خلاص میشی!». با این حرف طاقت نیاورده، نگاه تندی به منشی انداخت و گفت: «من فکرامو کردم. کاش شما هم یک کم فکر کنین ببینین دارین چکار میکنین!» و با ناراحتی مطب را ترک کرد. همانطور که از پله‌ها پایین می‌آمد، با خودش گفت: «باید دنبال یک دکتر دیگه باشم. شکر خدا دکتر باوجدان کم نداریم». وارد خیابان شد. لحظه‌ای ایستاد. نفس عمیقی کشید. احساس رضایت داشت. یاد حرف پدر مصطفی افتاد که میگفت: «دخترم! هیچ چیزی مثل حق آدم رو آروم نمیکنه، چی بگی، چی عمل کنی». زیر لب الحمدللهی گفت و راهی منزل شد. از آن روز سعی می‌کرد با آرامش خود فضای خانه را آرام نگهدارد تا این طفل معصوم بیش از این در فشار و اضطراب نباشد... ادامه دارد.. @ahalieghalam
نتیجه صبوری بر سختی ها ✍ الامام الرضا(ع) : مَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ وَلَم یصبِر عَلَى الشَّدائِدِ، فَقَدِ استَهزأَ بِنَفسِهِ. امام رضا (ع) فرمود؛ کسى که از خدا بهشت بخواهد، امّا در برابر سختى ها شکیبا نباشد، خود را ریشخند کرده است.(کنز الفوائد: ج۱ ص۳۳۰، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۸) زندگی در دنیا با سختی همراه بوده و بسته به اعمال و افعال ما و حکمت خدا نسبت به افراد، نوع و مقدار آن متفاوت است. صبوری در برابر سختی ها و ناملایمات زندگی افزون بر اجر معنوی، وعده بهشت و نعمات اخروی، انسان را در زندگی مقاوم کرده و سبب شکوفایی استعدادها و ظرفیت های مختلف او می شود. کسی که با سختی زندگی می‌کند و برای آسایش خود و خانواده اش تلاش می کند بیش از دیگران قدردان نعمات و لحظات زندگی خواهد بود. این قدردانی از داشته ها نوعی شکرگزاری است که سبب جلب توفیقات معنوی، برکات مادی، افزایش آستانه تحمل و آسودگی فکری در برابر سختی ها می شود. ثمره دیگر این قدردانی آن است که چنین فردی با روحیه محکم و قوی و شادی درونی با کیفیتی که نسبت به دیگران دارد در مدیریت امور زندگی در زمان بحران و سختی، عملکرد درستی از خود بروز داده و تصمیمات بهتری در تقابل با مشکلات می گیرد. @ahalieghalam