داغ بیروت
امشب دلم انبار باروت است
آتشفشان داغ #بيروت است
افتاده یکسو شاخهٔ زیتون
یکسو در آتش، ساقهٔ توت است
تور عروس شرق، گلدوزی
با دانههای سرخ یاقوت است
مانند قایقهای سرگردان
جاری به هر سو خیل تابوت است
ای خطهی زیبا! شکیبا باش
جان جهانی با تو مبهوت است
آیندهٔ لبنان و اسراییل
چون قصهٔ طالوت و جالوت است
این زخم چرکین، رو به نابودیست
این غدهٔ بدخیم، فرتوت است
طاقت بیاور باز هم لبنان!
دیگر زمان محو طاغوت است
#افشین_علا
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
ای داد از این پائیز
✍ میلاد عرفانپور
چه دارد میشود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!
خبر، از انفجار قلب ها و خانه ها دادند
خبر، بمب است و ویران کرده ما را نیز، نصرالله!
پسِ آن دودها ما «جاءَ نصرالله» می گفتیم
که ما را جز قنوتی نیست دستآویز، نصرالله!
لبی واکن جهان ماندهست دلتنگ رجزهایت
مپرس از کاسه صبری که شد لبریز، نصرالله!
بگو از مرکز فرماندهی از آسمان با ما
چه خواهی کرد با اهریمن خونریز، نصرالله
حسین آمد به بالین تو این ساعت گوارایت
تو و دیدار یار و گریه یکریز، نصرالله
خودت را سالها مجبور قید زیستن کردی!
چه شد یکسو نهادی جامه پرهیز، نصرالله!
از این پس، ضاحیه در حاشیه هرگز نخواهد ماند
که قلب ماست بیروت شهادتخیز، نصرالله!
#اهل_قلم
#یادداشت
#دریافتی
@ahalieghalam
بعد از تو ... 💔😭
✍حجت الاسلام محمدحسین #دعایی
چیزی بیارزشتر و البته غمانگیزتر از «دنیای بدون معشوق» نیست؛
و از همین روست که یکی از دلهرههای همیشگی عاشق، جانبردن به جهان بعد از جانان و نفسکشیدن در فضای «فراق همیشگی» است.
زمینی که بوسه بر خاک قدمهای معشوق نمیزند، لیاقت لگدکوبشدن هم ندارد؛
آسمانی که بر سر معشوق سایه نمیاندازد، همچون خیمهای درخاکغلطیده است؛
هوایی که با بازدم معشوق متبرک نمیشود، راه نفس را خواهد گرفت؛
و شهری که افتخار شهروندی معشوق را ندارد، سلول انفرادی است.
آه ای معشوق ما!
ای سید عزیزتر از جان!
اینک این ماییم و این عذاب دنیای بعد از تو!
آخر این داغ را کجا بریم که دیگر تصویر چهرۀ اهوراییات در قاب چشمانمان نمینشیند؟!
آخر این درد را به که گوییم که دیگر حماسهسراییها و تغزلهایت در گوشمان طنین نمیافکند؟!
آخر این غم را چگونه چاره کنیم که دیگر خبر سخنرانیهای تاریخسازت در هیچ خبرگزاریای منتشر نمیشود؟!
آخر این مصیبت را چگونه تاب آوریم که ما هستیم اما تو، نه؟!
مایی که در وقت بودنت عاشقانه و دلواپسانه فریاد میزدیم: «أ نبقی بعدک؟!» حالا باید در فراق تو ناله سر دهیم که: «علی الدنیا بعدک العفا».
ای آقای ما!
ای عبد صالح خدا!
ای عشق مجسم!
ای تندیس عقلانیت انقلابی!
ای اسطورۀ جهاد و مقاومت!
ای فخر روحانیت شیعه!
ای طلبۀ تراز انقلاب اسلامی!
ای سرباز سربلند ولی امر!
ای خورشید منظومۀ حزب الله!
و ای شهید شیدای قدس!
تو که از همّ و غمّ دنیا نجات یافتی و در آغوش بهشت خدا آرام گرفتی؛
لکن ما چه کنیم با دنیای بعد از تو؟!
و از همین روست که جز این دو بیت امیر صبر و صفا در عزای محبوبهاش، زبانحال دیگری نداریم:
نفسی علی زفراتها محبوسة
یا لیتها خرجت مع الزفرات
لا خیر بعدک فی الحیاة و إنما
أبکی مخافة أن تطول حیاتی
آری؛
چنانکه گریههای شبانۀ شیرخدا در کنار مزار لیلة القدر کوتاه بود، فرصت روضهخوانی و عزاداری ما نیز کوتاه است.
اینک وقت رجزخوانی و علمداری است.
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam
سیدحسن نصرالله، شهیدِ عادیسازیِ روابط
✍️ یادداشت دکتر محمدرضا قائمی نیک، معاون پژوهش دانشگاه رضوی در روزنامه وطن امروز
1. گویا دستور حملۀ به ضاحیۀ بیروت در 6 مهر 1403، توسط نتانیاهو در همان مقر سازمان ملل رقم خورده است و سیدحسن نصرالله در همین حمله به فیض اعلی شهادت نائل آمد. با اینحال نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل، تصریح کرد که روند عادیسازی روابط با کشورهای منطقه مخصوصاً عربستان سعودی به نقاط مثبتی رسیده بود تا اینکه حملۀ 7 اکتبر حماس، این عادیسازی را به حاشیه بُرد. از اینجهت، اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله و دیگر شهدای همراه آنها در میدان منازعهای شهید شدهاند که نتیجۀ فوریِ آن، نفی عادیسازیِ روابط بین رژیم و کشورهای منطقه بوده است.
2. ایدۀ عادیسازیِ روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای اسلامی یا عربی، مخصوصاً در منطقۀ غرب آسیا (خاورمیانه)، یکی از مهمترین راهبردهای این رژیم در سالهای اخیر بوده است. برای فهم اهمیت این ایده بایستی به مواجهۀ کشورهای مذکور در جریانهای جنگهای 1948، 1967 و 1973 با رژیم صهیونیستی توجه داشت. این تقابلهای شدید اولیه، در یک فرایند فرسایشی و سازشکارانه در نهایت به جنگ حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی در 2008 محدود گردید. این روند در نهایت منتهی به اتخاذ سیاستهای عادیسازی روابط بعضی از کشورهای اسلامی و عربی با رژیم صهیونیستی گردید که میتوان به پیمانهای کمپدیوید 1978 با مصر، 1983 با لبنان، 1994 با اردن، پیمان ابراهیم 2020 با امارات متحدۀ عربی و بحرین و حتی زمینهسازی برای ایجاد چنین پیمانی با عربستان سعودی، پیش از عملیات طوفان الاقصی، در 7 اکتبر 2023 اشاره کرد. بنابراین ما در فاصلۀ حدوداً نیم قرن، در تعامل میان رژیمِ صهیونیستی با کشورهای عربی و اسلامی، شاهد انتقال از فاز مبارزۀ نظامی به فاز عادیسازی روابط و همکاریهای دوستانه هستیم. اما پروژۀ عادیسازی روابط بر چه مبنا و پایهای استوار است؟ بهتعبیر دقیقتر، چه روند و فرایندی در دو-سه دهۀ اخیر در کشورهای اسلامی منطقه رخ داده است که آنها هم از حیث سیاسی و هم از حیث اجتماعی از نقطۀ تقابل نظامی به نقطۀ عادیسازی روابط رسیدهاند؟ اگر انگیزۀ منازعات و جنگهای قبل از عادیسازی روابط توسط کشورهای اسلامی را ناسازگاریِ ایدۀ صهیونیسم سیاسی اسرائیل با اسلام یا حتی ناسیونالیسم عربی بدانیم، از حیث تحولات بنیادین، چه فرایند اساسی طی شده است که آن ناسازگاری مرتفع شده است؟ چه موضوع یا مقولۀ شناختی یا ایدۀ بنیادینی تغییر یافته است که ناسازگاری متخاصم میان صهونیسم یهودی و اسلام تبدیل به عادیسازیِ روابط شده است؟
3. بهنظر میرسد این انتقال و تغییر جهت، صرفاً از حیث روابط سیاسی قابل توضیح نباشد، زیرا تحول اساسی در روابط سیاسی از مواجهۀ نظامی و جنگی به عادیسازیِ روابط مبتنی بر همکاریهای دوستانه، نیازمند توضیح و اقناع عمومیِ جامعۀ عربی و اسلامی و به تبع، توضیح آن بر اساس یک کلانروایت اجتماعی و سیاسی خواهد بود. برای فهم این تحول اساسی، بایستی توجهی ویژه به بنیانهای شکلگیری صهیونیسم یهودی اسرائیل داشته باشیم. بر اساس منطق ادیان الهی، مهمترین چالش انبیاء الهی در انجام وظیفۀ محولۀ خود، در دعوت قوم خویش به سوی صراط مستقیم الهی بوده است. بهتعبیر دیگر، تمام آزارها و دشواریها و مشکلاتی که انبیاء الهی متحمل میشدهاند، زمانی شکل میگرفت که مسئلۀ «دعوت» اجتماعی عموم مردم به سویِ خداوند و ادیان الهی مطرح میشد. مادامی که پیامبری از حیث شخصی به دینی گرایش مییافت، چندان مشکلی نداشت، اما تمام مشکلات از آزار و شکنجه تا قتل و نظایر آنها زمانی رخ میداد که پیامبران، عموم مردم را به دین خود دعوت میکردند. از این حیث، اساساً میتوان مدعی شد این مشکلات زمانی رخ میداد که دینِ هر پیامبری، تبدیل به دین سیاسی میشد. با اینحال ادیان سیاسی، هرکدام در زمانۀ خود، با زبانِ زمانۀ خویش دست به چنین دعوتی میزدند. مطابق حدیثی از ابنسکیت در خطاب با امام هادی (ع)، معجزات حضرت عیسی و موسی و پیامبر اسلام (صلواتالله علیهم) همگی متناسب با شرایط زمانۀ خودشان بوده است. با اینحال با توجه به روند تکاملیِ ادیان، دین جدید ناسخ دین گذشته نیز بوده و در جهت تکامل آن نازل میشده است. بنابراین با توجه به کارکرد شریعت در برقراری نظم اجتماعی و سیاسی در هر دین، مسئله بر سر منطق حاکم بر مناسبات کلان سیاسی و اجتماعی است که سعادتِ کلی بشر را در هر دورۀ تاریخیِ دینی رقم میزند. به همین جهت است که زندگی پیروان یهودیت یا مسیحیت در میان مسلمین با احترام به عقاید و مناسک آنها، تا زمانی که در جامعۀ اسلامی، دست به تبلیغ و تشکیل حکومت و مخالفت با شرایع اسلامی نزنند، در جریان است؛ هرچند دعوت از آنها به اسلام نیز صورت میگیرد. بهتعبیر دیگر، آنچه در قاعدۀ نسخ ادیان رخ میدهد، نسخ شرایع دین قبلی به دلیل اتمام ظرفیت تاریخی آن دین در جهت ایجاد نظم تاریخیِ فراگیر برای هدایت بشر است. با لحاظ این منطق تکاملی، استمرار یک دین در دورهای که ظرفیت آن تمام شده و دین جدید نازل شده است، مخصوصاً از حیث دعوتگری و سیاسی، به این دلیل مذموم است که ظرفیت دعوتگری آن به پایان رسیده و اتکای به دعوتگری بر پایۀ منطقِ آن دین به معنای نقض قاعدۀ تکامل بشری و در هم ریختنِ نظم تاریخیای است که خداوند برای بشریت در نظر گرفته است.
4. ظرفیتِ ادیان یهودی و مسیحی در دعوتگریِ عام بشریت به سویِ حقیقت، بهلحاظ تاریخ رسمی، در اوایل قرن هفتم میلادی و همزمان با مبعث پیامبر اسلام آغاز شده است؛ با اینحلا مطابق با تحلیل لئو اشتراوس، فیلسوف مشهور آلمانی از تحلیلش دربارۀ آراء اسپینوزا، راهحل متفکرین اروپایی برای ممانعت از مسلمان شدنِ اروپاییان، یافتن راهی برای احیاء ظرفیت سیاسی و اجتماعیِ یهودیت و مسیحیت در دنیای مشهور به دنیای مدرن بود. همانطور که میدانیم دنیای مدرن، سکولار است و جهان سکولار، نسبت به ادیان الهی، موقعیت لابشرط اتخاذ کرده است. در این شرایط، به تصریح اسپینوزا، به تصریح اسپینوزا، «اگر یهودیان، بنیانهای دینیشان را سست نکرده باشند، عمیقاً معتقدم با توجه به این واقعیت که امور انسانی متغیرند، آنها مجدداً در وضعیتی مطلوب، حاکمیتشان را بدست خواهند آورند». اشتراوس این نکتۀ اسپینوزایی را «راه حل کاملاً سیاسی جایگزین برای معجزۀ رستگاری که انسانها بتوانند در آن مشارکت کنند» میداند. اشتراوس این لحظه را لحظۀ زایش ایدۀ صهونیسم یهودی میداند که در آن، امکان جدیدی (برخلاف امکانهای مبتنی بر ادیان الهی) برای احیاء روایتی ایندنیایی از یهودیت سیاسی تعریف میشود. در این لحظه، رخدادی متناقض، محقق میشود. یهودیت، با تکیه بر سیاست سکولار یا جهان سکولار، میتواند ظرفیت دعوتگری خود را احیاء کند و ایدۀ صهونیسم یهودی شکل میگیرد.
تناقضِ ذاتیِ ایدۀ صهیونیسم سیاسی، بلافاصله برای متفکرین سدۀ نوزدهم، تبدیل به «مسئلۀ یهود» میشود. برونو باوئر در کتابی با عنوان «مسئلۀ یهود» این تناقض را در نسبت یهودیت و امتناع آنها از تن دادن به دولت سکولارِ مدرن آشکار میسازد. یهودیان، به دلیل اعتقاد دینیشان مبنی بر خاصبودنِ نژاد یهود و برگزیدگیِ آن، نمیتوانند دولت سکولار مبتنی بر دموکراسی را بپذیرند. مسئلۀ یهود، با ایدۀ سکولار دموکراسی نیز «ناسازگار» بود. ایدۀ اسپینوزایی بهدنبال تجمیع و یکدستسازیِ[1] یهودیان و مسیحیان در ذیلِ لیبرالدموکراسی بود، اما یهودیان، نه به دلیل تضاد با ماهیتِ سکولارِ دنیای مدرن، بلکه به دلیل اعتقاد به برگزیدگیِ قوم یهود، نمیتوانستند تن به ایدۀ دموکراسی بدهند، «زیرا با فرض یکدستسازی، تحمل رنج بهخاطر یهودیت، بیمعنا میشد، ... در حالیکه برگزیدگی قوم اسرائیل، [در نظر یهودیان] حتمی و قطعی است. یهودیِ یکدستشدۀ بیخانمان، چیزی جز خودش نداشت تا با دشمنی و تحقیر مقابله کند. تحقق کامل برابری اجتماعی، نیازمند محو کامل یهودیان از حیث یهودیبودنشان بود... یکدستسازی [ناشی از سکولاریسم]، ننگینترین فرجام برای مردمی بود که از خانۀ اسارت به صحرای سینا رفته بودند و در عین حال از ورود به سرزمین فلسطینیان بازداشته شده بودند»؛ مطابق تحلیل اشتراوس، این موضع یهودی، مهمترین عامل وضعیتِ بغرنج یهودیان در نیمۀ اول قرن بیستم و مخصوصاً در 1933 تا 1945 در آلمان نازی بود که مانع شکلگیری دولتِ آلمانی سکولار میشد.
5. اروپاییان برای حل این تناقض هستیشناختیِ قوم یهود، راهکار را انتقال این تناقض به جوامع اسلامی جستجو کردند. این انتقال، ابتدا از طریق یکی از سکولارترین ساحتهای حیات انسانی یعنی خرید زمین آغاز شد، اما بلافاصله گسترش یافت. از آنجا رفتار متناقض در حیات انسانی، دیر یا زود منجر به خشونت هستیشناختی میشود، صهیونیسم یهودی، در جهان اسلامی که اساساً با سکولاریسم بیگانه بود، بهسرعت تبدیل به ماشین خشونت شد. از این جهت، مهمترین عامل خشونتهای یک قرن اخیر توسط اسرائیل را نباید برعهدۀ آیین یهودیت، بلکه بایستی بر تناقضِ ذاتیِ ایدۀ صهیونیسم یهودی قرار داد که کوشیده است در یک ترکیب ذاتاً متناقض، ظرفیتِ نداشتۀ تاریخیِ یهودیت برای دعوتگریی عموم بشریت به حقیقت را در فضای سکولارِ جهان مدرن احیاء کند. با اینحال پس از استقرار نسبیِ این رژیم که همواره با اعمال خشونتهای متعدد همراه بوده، بسط سکولاریسم به کشورهای اسلامی میتوانست از میزان خشونت بکاهد. به همین جهت، رژیم صهیونیستی در یک دهۀ گذشته سعی کرده است تا با بسط سکولاریسم و همۀ لوازم آن در کشورهای منطقه، در حقیقت دعوتگریِ تاریخیِ خود را از طریق دعوت به سکولاریسم انجام شود. بیجهت نیست که اغلب کشورهای منطقه که تن به عادیسازیِ روابط دادهاند، بیش از همۀ کشورهای اسلامی فرایند سکولاریسم را پذیرفتهاند. در این کشورها، مرز قابل توجهی میان اسلام و فرهنگ، سیاست، اقتصاد، علم و نظایر آنها رقم خورده و بنابراین با اتخاذ یک روایت سکولار از اسلام، عملاً همۀ منازعات پایانیافته تلقی میشود. با اینحال مهمترین مخاطرهای که کشورهای محور مقاومت نمیتوانند آنرا بپذیرند و به همین جهت با اسرائیل و صهونیسم یهودی دچار منازعات بیپایان خواهند بود، منازعه بر سر بقاء اسلام بهمثابه دینی است که ظرفیتِ دعوتگریِ جهانی دارد و ناسخ این ظرفیت در ادیان گذشته است. فارغ از این دیدگاه دربارۀ اسلام که میتوان آنرا در ایدۀ «اسلام سیاسی» دنبال کرد، منازعه با اسرائیل، چندان معقول نیست. اما با تعهد به این روایت سیاسی از اسلام است که اسلام میتواند آیین دعوتگرِ کلِ بشریت به سویِ حقیقت باشد و البته در تنازع جدی با صهونیسم یهودی قرار میگیرد. بنابراین تنها در اینجاست مرز حق و باطل آشکار میشود و حق و باطل یا خیر و شر، در ذیلِ فرایند سکولاریسم به فراموشی سپرده نمیشود. اگر منطقِ اساسی ادیان الهی را تقید به حق و باطل ذاتی بدانیم، از این منظر، این منازعه در حقیقت منازعۀ بر سر مرگِ حقیقت یا احیاء و زندهماندنِ آن است. در اینجاست که اساساً فرایندهای سکولار که در آغاز منادیِ رفع خشونت در منازعات دینی بودهاند، تن به هرگونه خشونت هستیشناختی میدهند و نتیجۀ آشکار خشونت هستیشناختی، تنها یک اقدام است: ترور؛ ترور سیدعباس موسوی، ترور حاج قاسم سلیمانی، ترور ابو مهدی المهندس، ترور اسماعیل هنیه، ترور سیدحسن نصرالله. همگی آنها منادیِ دعوتگریِ بشریت به سلم و اسلام و تسلیمشدن به حقیقت الهی بودهاند و قربانیِ منطقِ سکولار صهیونیسم یهودیِ اسرائیل.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
بعد از حمله ایران به اسرائیل از دوتا طیف شنیدم که میگفتند: «اَللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمينَ بِالظّالِمينَ»
یکی وهابیها که توییت میزدند، یکی هم شیعههای برائتی داخل قم که تو جمعهای خصوصی و نیمه خصوصی میگفتند!
جالبه این دو طیف یکی همه اهل سنت و طیف انقلابی شیعه رو کافر میدونه. یکی همه شیعه و طیفهای انقلابی اهل سنت! و هردو هم کار خاصی هم به اسرائیل و آمریکا ندارند!
از حد مشترکاتشون میشه فهمید هر دو دستپخت کجا هستند!
#اهل_قلم
#یادداشت
#دریافتی
@ahalieghalam
♨️فهوی حسین،روزنامه نگار ضد ایرانی مصری مینویسد:
وقتی در مملکتی رهبر درست و حسابی نباشد، نتیجه میشود؛ #مصر
وقتی در جامعه ای وحدت نباشد، نتیجه میشود؛ #عراق!
وقتی کشوری فرماندهی استواری نداشته باشد نتیجه میشود؛ #پاکستان !
وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته باشد، نتیجه میشود؛ #ترکیه !
اما وقتی در کشوری شیعه، رهبری آن باج به زمین و زمان ندهد و ملت همراه وی باشند و با همهی فشارها، سلیقهها، تندرو، کندرو، جنگ ۸ ساله، بیش از ۴۰ سال تحریم سیاسی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمیماند، خوب آن وقت نتیجه میشود؛ #ایران🇮🇷
در میان حصاری از آتش جنگهای منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بیقرار زوزه میکشند، کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند …
حتی مگس هایشان(کنایه از پهپادها) قادرند منطقه را زیر دید خود قرار دهند و از هیچ گزندی نگران نباشند. این است ترجمان آیات زیر:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿المائدة: ٥١﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ﴿النساء: ٥٩
#اهل_قلم
#یادداشت
#دریافتی
@ahalieghalam
☘️به نام خدایی که میبیند☘️
سید حسن! ماندنی شدنت مبارک
✍ #طهماسبی
پندار ما این است که ما مانده ایم و تو رفتهای؛ اما حقیقت آن است که ما اسیریم؛ اسیر زمان و این تو هستی که ماندهای.
هربار که سرداری شهید میشود، چند روزی مات و مبهوتم. برخلاف بقیه که احساسشان میجوشد و قلمشان گرم میشود، من کمتر میتوانم بنویسم؛ دست خودم نیست. با خودم درگیر میشوم و بیشتر از دلم، وجدانم به درد میآید.
سید جان!
اینبار میخواهم با رفتن تو، حسابم را صاف کنم و برای همیشه سنگهایم را با خودم وابکنم. باید نقش خود را در این عالم بیابم.
کاش بودی و میتوانستم ساعتها بنشینم و از حال و هوایت بپرسم و تو از عاشقانههای زندگیت برایم بگویی.
سیدجان!
برایم بگو از کجا شروع کردی و کی وارد این بزم شدی؟
برایم بگو با کدامین جذبه پا در این میدان گذاشتی؟
برایم از طعم شیرین عشق بگو؛ عشق به خدا؛ عشق به ولی خدا. عشق به جانشین ولی خدا.
سید جان!
برایم بگو گنج بصیرت را کجا یافتی که اینگونه سرسپرده شدی و دست در دست ولی گذاشتی و مقابل جریان پوشالی باطل قد علم کردی!
سید جان!
برایم از طعم با علی بودن بگو؛ از مالک شدن بامن حرف بزن! از تسلیم؛ از رضا...
میگفتی « اگر مسئلهای را بررسی کنم و فقط «احتمال بدهم» که اینکار مورد رضایت رهبری است، آن را انجام میدهم و اگر احتمال بدهم اینکارباعث رنجش خاطر، ناراحتی و یا غضب ایشان شود، از آن پرهیز میکنم.»
با این سخن تو، از شیعه بودنم شرمنده شدم و از خو دم پرسیدم: اگه سید حسن نصرالله شیعه است، من کجای راهم؟!!
من که داعیهی ولایت دارم و شعار اهل کوفه نیستم را سر میدهم؛ اما به خود و دنیای خود مشغولم.
سید جان! ای معشوق خدا!
تو که به حق واصل شدی و جاودانه گشتی. اکنون من به حال خود میگریم که در این دنیای پرفریب و میان اینهمه آشوب و فتنه دست و پا میزنم.
سید جان!
دست من در گل مانده را هم بگیر تا به آنچه ادعا میکنم، پایبند باشم و از مسیر ولایت سید علی خارج نگردیم.
#یادداشت
#اهل_قلم
@ahalieghalam
سوره “حمد”؛ مشکل گشای گرفتاریها
✍ حجت الاسلام #رضایی تربقان
سوره شریفه “حمد“ یا “فاتحهالکتاب“ با حمد و ستایش پروردگار آغاز میشود. با ابراز ایمان به مبدا و معاد ادامه مییابد و با تقاضا و نیازهای بندگان پایان میگیرد. اسلام بر خلاف بسیاری از مذاهب ساختگی یا تحریف شده که میان خدا و خلق واسطهها نائل میشوند به مردم دستور میدهد بدون واسطه با خدا ارتباط برقرار کنید. این سوره تبلوری از همین ارتباط نزدیک و بیواسطه خدا با انسان و مخلوق با خالق است. در اینجا تنها او را میبیند، با او سخن میگوید و پیام او را با گوش جان میشنود. هیچ پیامبر مرسل و فرشته مقربی در این میان واسطه نیست و عجیب اینکه این پیوند و ارتباط مستقیم با خالق، آغازگر قرآن است. در حدیث است که سوره حمد اساس قرآن است. جابربن عبدالله انصاری خدمت پیامبر رسید. پیامبر(ص) به او فرمود: “قسم به کسی که جانم در دست اوست، خداوند نه در تورات نه در انجیل و نه در زبور، مثل این سوره نازل نکرده و این امالکتاب است.
#اهل_قلم
#یادداشت
https://sedayekhavaran.ir/?p=10987 _
⭕️ عزل ناگهانی احمدنیا از سرپرستی اطلاع رسانی دولت چهاردهم
🔸به نقل از منابع معتبر شنیده شده در پی جسارت کم سابقه و علنی احمدنیا به مقام معظم رهبری، پزشکیان شخصا دستور عزل او را صادر کرده است.
🔸با اینهمه اما الیاس حضرتی، از اعضای شورای راهبری ظریف، روند اداری جذب احمدنیا را پیگیری و تاییدیه حراست را برای پزشکیان میفرستد! پزشکیان بعد از این اتفاق با عصبانیت میگوید: احمدنیا به آقا جسارت کرده و عزل است.
🔸گفته میشود به رغم این دستور صریح رییسجمهور، تیم اطلاع رسانی دولت به ریاست الیاس حضرتی مانع از رسانهای شدن این خبر و اعلام عزل مستقیم احمدنیا شدهاند!
#اهل_قلم
#یادداشت
#دریافتی
@ahalieghalam
#حضرت_معصومه
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
✍ راستی از چه رو تمام فاطمه ها عمرشان کم است؟!😭
#اهل_قلم
#یادداشت
@ahalieghalam