عنایات اباعبدالله علیهالسّلام به مشتاقانی که به زیارت اربعین نرفتند(۱)
◾️💔 دل شکستهای داریم، قلب محزونی داریم، هم به مناسبت مصائب آل الله در اربعین حسینی عليهالسّلام و هم به مناسبت محرومیّت از زیارت اربعین اباعبدالله الحسین عليهالسّلام که فضیلت فوقالعاده عظیمی دارد. به این مناسبت دو سه نکته را اشاره میكنم. گمان میكنم گره از این مشکل در ذهن ما باز كند.
نکته اوّل: چرا از دید منفی نگاه کنیم و بگوییم حضرت عنایتش را از ما دریغ کرده؛ ما اینگونه دلمان پر می زند برای اینکه در اربعین به آستان حسینی عليهالسّلام مشرّف باشیم و حضرت این توفیق را به ما ندادند؟! چرا نگاه منفی داشته باشیم؟! تمام این محبّتی که ما نسبت به اباعبدالله الحسین عليهالسّلام داریم، و اینکه دلمان پر میكشد برای تشرّف به آستان اباعبدالله الحسین عليهالسّلام، همهي اینها بازتابی است از محبّتی که اباعبدالله الحسین عليهالسّلام به ما دارند. میدانيم که از جانب بزرگ محبّت آغاز میشود. و آنچه که در قلب کوچک از محبّت احساس میشود بازتاب شعاع محبّتی است که ابتدا از آن بزرگ تابیده و آغاز شده بر آینه دل مؤمن و حالا به سوی آن مبدا دارد برمیگردد. قطعا محبّتی که ما به اباعبدالله الحسین عليهالسّلام داریم، قابل مقایسه با محبّتی که آن حضرت نسبت به دوستانشان دارند، نیست. آن محبّت اعظم است. از او حبّ حقیقی است و از ما تحبّب است. بنابراین چنین تعبیر تلخی نکنیم.
↩️ آیا نمیتوان اینگونه نگاه کرد؟ که خب سالها دوستان حضرت با پای پیاده با آن عشق و صفا، با آن شور و سوز، در اربعین به محضر اباعبدالله الحسین عليهالسّلام مشرّف میشدند؛ و حالا امسال حضرت فرموده باشند که من قصد دارم به بازدید شما بیایم. امسال دیگر شما نیایید، من به دیدار شما خواهم آمد. آیا تشرّف ما و زیارت ما بزرگتر است یا عنایت اباعبدالله؟ و اینکه آن حضرت به ما بفرمایند که بر جای خودتان بنشینید و منتظر باشید که من به دیدار شما بیایم. و واقعیّت همین است. اینگونه اگر نگاه کنیم، دیگر آن معنای تلخ را نخواهد داشت. اگر موفّق به تشرّف نشديم، بدانیم که کار دست خدا و اولیای خداست. این عوامل ظاهریاي که در این عالم اسباب و مسبّبات هست، با دید توحیدی هیچ کارهاند. این را بارها با هم بحث کردیم، گفتوگو كردهايم که در این عالم غیر خدا احدی کارهاي نیست. احدی مؤثّر نیست. بنابراین هیچیک از عواملی که در جنبههاي عالم کثرت، ذهن ما را به خود مشغول میكند، در عالم وحدت اصلاً وجود ندارد. اگر بدانیم که این خدا بود و این ولیّ اعظم خدا بود که رفتن ما را مانع شد، آن وقت با آن حسن ظن که نسبت به خدا و اولیای خدا داریم، این عدم موفقیّت در رفتن را تعبیر مثبت خواهیم کرد. و همان تعبیری که عرض کردم. فرمودند این همه شما به دیدار ما آمدید، حالا شما بنشینید تا ما به دیدار شما بیاییم؛ بازدید شما را پس دهیم.
↩️ گاهی اوقات عبد چنان مشغول فعل، عبادات، طاعات، ریاضات و زیارات خودش میشود، که حواسش از آن مقصد و مقصود پرت میشود. از آن مقصد و مقصود غافل میشود. درواقع فاعلیّت عبد، حجابی می شود که خدا و اولیای خدا را دیگر نمیتواند ببیند. اینجاست که خدا و اولیای خدا برای اینکه این عبد را از این محرومیّت نجات دهند، امکان فعل را از او سلب میكنند. به او میگويند این همه تقلّا کردي، این همه هر سال بلند شدی به سرزمین عراق آمدی و از نجف تا کربلا با پای پیاده راه را طی کردی و به زیارت اربعین آمدی،
خيلي غرق فعل خودت هستي؛ خیلی داري این کار خودت را میبيني. ما را دیگر نمیبيني. خود پیادهروي اربعین برایت موضوعیّت پیدا کرده است. فاعلیّت ما را در این کار خودت نمیبيني؛ خودت را فاعل میبيني؛ خودت را مؤثّر میبيني. اینجاست که در احادیث قدسی هم هست، که خدای متعال فرمود که من توفیق این عمل را به صورت ظاهر از این عبد میگيرم تا این عبد از حجاب فاعلیّت خودش نجات پیدا کند. و بتواند من را ببیند، بتواند اولیای من را ببیند. فاعلیّت من را در عالم ببیند. فاعلیّت خودش حجاب شده برای دیدن فاعلیّت من. اگر او فاعل است من فعّال هستم. فاعلیّتش او را از فعّال بودن من غافل کرده است. و برای اینکه این غفلت را از او بگیرم، و او را از این حجاب نجات دهم، برای مدّتی امکان فعل را برای او سلب میكنم. و آن وقت هست که من را خواهد دید. بنابراین اگر از این منظر هم نگاه کنیم، میبينيم که عنایت ویژهاي است.
ادامه دارد....
🎤 استاد مهدی طیب ۱۶ مهرماه ۱۳۹۹ - شب اربعین
🆔 @ahlevela
◾️عنایات اباعبدالله علیه السلام به مشتاقانی که به زیارت اربعین نرفتند(۲)
توفیق بزرگی بود، خیلی هم لذّت بخش بود که هر سال دوستان حضرت، عاشقانه راه سفر عتبات را در پیش می گرفتند و با شیدایی و شور از نجف تا به کربلا با پای پیاده می رفتند، گرما را تحمّل می كردند، راه طولانی دشوار را بر خود هموار می كردند، با پاهای پر آبله، با سختی و خستگی خودشان را برای روز اربعین به کربلا می رساندند و خدمت حضرت عرض سلامی داشتند.امّا خود این فعل برخی را غافل کرد و خدای متعال برای اینکه این غفلت را از بین ببرد و آن حقیقت را نشان دهد، این عنایت را کرد، این امکان تشرّف را به طور موقّت گرفت و بعد ان شاءالله بعد از اینکه انسان از این غفلت نجات پیدا کرد، فاعلیّت خدا و اولیای خدا را دید، دوباره خدای متعال راه را باز خواهد کرد. قبلاً هم برایتان اشاره کرده ام که در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجّاد عليه السّلام به خدای متعال عرضه می دارند که خدایا! تو بر خود حجابی نکشیده اي که خلق تو را نبینند. و مانعی بین تو و خلق وجود ندارد. انّک لا تحتجب عن خلقک الا ان تحجبهم الاعمال دونک. جز این نیست که عمل آنها حجاب شده است برای دیدار تو. آنها چنان غرق عمل، ذکر، خلوت نشيني، عبادات، چهلّه نشيني، ریاضات و ... شده اند که غافل شدند. ان تحجبهم الاعمال دونک. و خدا این امکان عمل را می گيرد و در این چه عنایت بزرگی است. انسان را از حجاب فاعلیّت نجات می دهد تا خود خدا و اولیای خدا را ببیند.
ادامه دارد....
🎤 استاد مهدی طیب ۱۶ مهرماه ۱۳۹۹ - شب اربعین
@ahlevela
🔵🔵 فایل صوتی کامل:👇👇👇
◾️عنایات اباعبدالله علیه السلام به مشتاقانی که به زیارت اربعین نرفتند(۳)
نکتهی دیگری هم که شاید باز خوب است به آن توجّه کنیم این است؛ که ببینید این زیارت ظاهری که ما از وطن خودمان حرکت می کنیم، راهی طی می کنیم و بالاخره به کربلای معلّی مشرّف میشویم و وارد حرم اباعبدالله عليهالسّلام می شویم و در حرم آن حضرت عرض سلامی به محضر آن بزرگوار داریم، گرچه بسیار بزرگ است، بسیار عظیم است، بسیار گرانبهاست، امّا بدانیم، این مجاز است. این زیارت مجازی است.
↩️ زیارت حقیقی دیدار خود اباعبدالله الحسین عليهالسّلام است. حرم حضرت، در حقیقت، قلب مؤمن است. القلب حرم الله. قلب مؤمن حرم خدا و حرم اولیای خداست. فرمودند: فی قلوب من والاه قبره. قبر اباعبدالله در قلوب اهل ولایت است. در قلوب اهل محبّت است. زائر حقیقی زائری است که از مجاز عبور کند و به حقیقت راه پیدا کند. از این عالم ظاهر و عالم کثرت، توشهای بگیرد برای اینکه به عالم حقیقت راه پیدا کند. برای اینکه خود اباعبدالله الحسین عليهالسّلام را دیدار و ملاقات کند. عرض کردم این به معنای این نیست که خدایی ناکرده تشرّف به کربلای معلّی و حرم اباعبدالله عليهالسّلام را کوچک بشماریم؛ بسیار عظیم است. امّا اعظم از این، دیدار خود اباعبدالله است؛ ملاقات و زیارت آن حضرت در حرم دل است. و حالا اگر اینگونه نگاه کنیم، ممکن است این تعبیر را هم کنیم؛ که خدای متعال برای اینکه ما را از قنطره و پل مجاز عبور دهد و به وادی حقیقت رهنمون شود، مانع این اشتغال ما به مجاز شد تا راه را باز کند و به ما به حقیقت نائل شویم؛ این هم یک تعبیر.
↩️ همه ی اینها نشان می دهد که عطای بزرگی پشت این عدم موفقیّت برای تشرّف است در عین شور و علاقه و عشقی که به این تشرّف وجود دارد. و انشاءالله خدای متعال توفیق دهد که انسان اهل غفلت نشود. غافل نشود. هیچ چیزی او را از مقصد غافل نکند. چه معصیت چه طاعت؛ غفلت موجب محرومیّت عظیم است. و غفلت در محضر بسیار خسارت بارتر از غفلت در غیبت است. در بحث زیارت عرض کردیم، در همین زیارت ظاهری که اگر زائر در حرم اهلبیت عليهمالسّلام حواسش جای دیگری باشد، چقدر زشت است. حجّت خدا حواسشان به ماست و ما خدایی ناکرده در ذهن و فکرمان و دلمان، جای دیگری هستیم. قطعاً غفلت موجب محرومیّت خواهد شد؛ خدا نکند که محرومیّت ظاهری ما، اثر غفلت ما باشد. البته برای دوستان شایسته و وارستهی ما غفلت از جنبههای ظاهری و دنیوی نیست که متاسفانه بعضاً وجود دارد که افراد برای تجارت، سیاحت، استراحت یا برای هر چیز دیگری به سفرهای زیارتی می روند، به حج می روند، به عمره می روند، اعتاب مقدّسه میروند، که آن دیگر خیلی خسارت است. آن غفلت در جنبههای دنیوی، و گاهی اوقات همانطور که عرض کردم، غفلت در جنبههای معنوی هم ممکن است برای زائری پیش بیاید و آن غفلت یقیناً خسارت بار است؛ یقیناً تبعات محرومیّت را در پی می آورد.
ادامه دارد...
🎤 استاد مهدی طیب ۱۶ مهرماه ۱۳۹۹ - شب اربعین
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
🆔 eitaa.com/ahlevela
🆔 aparat.com/ahle_vela
🆔 @ahlevela_channel
🌐 www.ahlevela.com
🔵🔵 فایل صوتی کامل:👇👇👇
🟥🔳 آیا امام حسین علیهالسّلام از آغاز میدانستند به شهادت میرسند (بخش سیزدهم)
در شمارههای پیشین این سلسله نوشتار، سخنانی از امام حسین علیهالسّلام خطاب به برادرشان، اطرف و به امّسلمه نقل کردیم که نشان میداد حضرت از شهادت خود آگاه بودند. پس چطور آن آقا میگوید امام حسین علیهالسّلام از کشته شدنشان خبر نداشتند و اگر خبر داشتند و میرفتند، خویش را به هلاکت انداخته بودند و از عدالت عزل میشدند و صلاحیّت امام جماعت بودن را هم نداشتند؛ چه رسد به اینکه بخواهند امام امّت باشند! چگونه اینها را انکار میکنند؟! اینها را که ما امروز ننوشتهایم؛ اینها در قدیمیترین مقاتل و کتابهای تاریخی شیعه ثبت شده و بسیاری از آنها را اهلسنّت هم در کتابهایشان نقل کردهاند.
تا اینجا سه شاهد آوردم؛ منتها حدود سیوچهار شاهد دیگر هم دارم مبنی بر اینکه امام حسین علیهالسّلام میدانستند شهید میشوند و با عزم شهادت حرکت کردند و نهضت اباعبدالله علیهالسّلام، نهضت است؛ یک حرکت انفعالی نیست. کوفیان حضرت را گول نزدند که حضرت فریب بخورند و بعد جایی گیر بیفتند و ناخواسته کشته شوند. حضرت دانسته برای یک هدف بسیار عظیم الهی در قالب یک نهضت و قیام بزرگ انقلابی، به میدان مبارزهی با حکومت ضدّ دین، حکومت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن، حکومت فاسد و ستمگر اموی میروند و این به هیچ وجه به هلاکت انداختن خود نیست. همانطور که گفتیم، طرح ترور حضرت را در استانداری مدینه تهیّه کرده بودند؛ امّا امام حسین علیهالسّلام با تدارکی که دیدند، آنجا جان سالم به در بردند. در مرحلهی دوم، طرح ترور حضرت در فاصلهی راه مدینه تا مکّه بود. عبداللهبنزبیر، همان موجود کثیف و مَشؤومی که او هم با یزید بیعت نکرد، وقتی دید اوضاع خطرناک است، همان شب از بیراهه از مدینه خارج شد و خودش را به مکّه رساند. امّا امام حسین علیهالسّلام شب فرار نکردند. ماندند و صبح روز بعد که هوا روشن شد، آشکارا از شاهراه اصلی مدینه به مکّه حرکت کردند. این حرکت حضرت بیستوهشتم ماه رجب بود. ثواب عمرهی رجبیّه خیلی زیاد است. لذا در ماه رجب، آمد و شد از مدینه به مکّه برای عمره بسیار فراوان است. امام حسین علیهالسّلام از این شاهراه که جمعیّت فراوانی میآیند و میروند، عبور کردند. حتّی افراد خیرخواه امام حسین علیهالسّلام آمدند و با اصرار گفتند یا اباعبدالله! در این جادّه چشمهای مأموران و جاسوسان حکومت اموی شما را میبینند و از پا در میآورند. شما هم مانند عبداللهبنزبیر به بیراهه بزنید و از جادّههای کوهستانی خود را به مکّه برسانید. در حالی که این طرح، طرح حکومت بنیامیّه بود. یک گروه ترور تشکیل داده بود که وقتی امام حسین علیهالسّلام از جادّه منحرف میشوند و در کوه و درّه و بیراهه و بیابان میآیند، آنجا حضرت را بکشند؛ بعد هم بگویند یک عدّه دزد و غارتگر آمدند و قافلهی امام حسین علیهالسّلام را تاراج کردند و تعدادی را هم کشتند. بعد هم حکومت یزید اطّلاعیّه بدهد که ما کشتن امام حسین علیهالسّلام را محکوم میکنیم و اعلام میکنیم که دستگاههای امنیّتی ما بهصورت جدّی این قضیّه را دنبال خواهند کرد و مسؤولین این جنایت را تعقیب خواهند کرد. یعنی حکومت، مسؤولیّت کشتن امام حسین علیهالسّلام را از گردن خود برداشته و خودش را هم از دست امام حسین علیهالسّلام خلاص کرده است. حتّی عبداللهبنجعفر که شوهر زینب کبری سلاماللهعلیها و پسر جعفر طیّار است، خیرخواه است، امّا تحتتأثیر حرفهایی از این دست که ممکن است امام حسین علیهالسّلام را در جادّهی اصلی بکشند، از حضرت میخواهد که از شاهراه اصلی نروند. این حرفها را چه کسانی میزدند؟ همان مأموران نفوذی یزید و ولیدبنعتبه. و حضرت فرمودند: لا وَ اللّٰهِ لا اُفارِقُهُ حَتّیٰ یَقضِیَ اللّٰهُ ما هُوَ قاضٍ: به خدا سوگند جادّهی اصلی را ترک نخواهم کرد؛ تا هرچه خداوند مقدّر کرده، جاری شود. و اینگونه امام حسین علیهالسّلام طرح ترور در بین راه را هم خنثی کردند.
🏴🔄 قوس نزول و صعود در هستی، سفر چهلروزهی قافلهی اسرا و سلوک حسینی
◀️ اربعینی که از #کربلا آغاز شد و به کربلا خاتمه پیدا کرد و در میانهی آن، بیست روز بعد از عاشورا، قافلهی اسرا به شام رسید و بیست روز پس از ورود به #شام، مجدّداً به کربلا بازگشت، این رفت و برگشت، در جهانبینی عارفان تداعیگر #قوس_نزول و #قوس_صعود است.
⤵️ عارفان آفرینش همهی هستی را تجلّی حقّ متعال میدانند و این تجلّی را در#قوس_نزول شاهدند که مقام احدیّت به قائممقامیِ ذات لاتعیّن حقّ متعال نقش تجلّی را عهدهدار شد. در تجلّی اوّل که #فيض_اقدس بود، عالم لاهوت شکل گرفت؛ ابتدا اسماء و صفات الهی در علم حقّ متعال پدیدار شدند و در شعاع آن اسماء و صفات، اعیان ثابته که صورت علمی عالم خلقت است، در علم حقّ متعال پدیدار و ظاهر شد و بعد با تجلّی دوم که #فيض_مقدّس است، آن صور علمیّه، در جهان بیرون محقّق شدند و مراتب عوالم شکل گرفت. ابتدا #عالم_جبروت و جبروتیان، بعد #عالم_ملكوت، چه ملکوت اعلیٰ، چه ملکوت اسفل و نهایتاً به #عالم_ناسوت یا عالم ملک رسید که همین عالم طبیعت و عالم خاک است و نهایتاً به مادّهی بدون صورت و صفت یا هیولا رسید که انتهای #قوس_نزول است.
⤴️ آن گاه از انتهای قاعدهی هستی و اسفل سافلین دوباره حرکت به سمت مبدأ اولیّه آغاز شد؛ از دل جماد گیاه رویید؛ از گیاه حیوانات پدید آمدند؛ حیوانات به بشر منتهی شدند.
پیکره و جنبهی طبیعی بشر با حیوانات مشترک و نفس حیوانی و غرائز او، شهوات، غضب و پیکر جسمانیِ او شبیه حیوانات است؛ امّا پتانسیل و استعداد و گوهری در وجود انسان است که میتواند با اختیار خود راه عروج را در پیش گیرد و با سیر و سلوک الیالله، مراتب را یکبهیک به سمت مبدأ اوّلیّه طی کند. «اِنّا للهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعونَ» و در انتهای مسیر، به قلّهی هستی راه پیدا کند و در ذات حقّ متعال فانی شود. این مسیر قوس نزول و قوس صعود بود که قبلاً مفصّل راجعبه آن صحبت کردهایم.
◀️ ولایت و توحید دو روی یک حقیقتند. #توحید مقام بطون است و #ولایت مقام ظهور. لذا همیشه تقارنی بین این دو وجود دارد. نمونهی آن را در دو حدیث قدسی میتوان دید. یکی در حدیث سلسلةالذّهب که علیّبنموسیالرّضا عليهالسّلام در شهر نیشابور نقل کردند که خدا فرمود: «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلّا اللهُ حِصْنِی ... وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذابِی»: کلمهی «لا اِلهَ اِلّا اللهُ» دژِ استوار من است و هر کس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود. قرینِ این حدیث قدسی، حدیث قدسی دیگری داریم که «وَلايَةُ عَلِيِّ بْنِ اَبِي طالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي اَمِنَ مِنْ عَذابِی»: ولایت علیبنابیطالب عليهالسّلام دژِ استوار من است و هرکس وارد این دژ شود، از عذاب من در امان خواهد بود.
◀ واز جمله مواردی که در آن تقارن بین #ولایت و #توحید را میشود دید سفر چهل روزه قافلهی اسراست. در سفر مِنَ الْکَرْبَلاءِ اِلَیالشّام، یا مِنَ الْحُسَیْنِ اِلَی الْیَزِید، آیا حرکتِ از اَحسنِ تقویم به اَسفَلِ سافلین و تداعیگر قوس نزول نیست؟! و بازگشت از شام به کربلاء، سیر مِنَ الشّامِ اِلَی الْکَرْبَلاء، یا مِنَ الْیَزِیدِ اِلَی الْحُسَیْن، آیا بهیادآورندهی قوس صعود نیست؟! لذا سالکانی که سلوک حسینی دارند، در این چهلّهی بین #عاشورا تا #اربعین، به عشق و محبّت اباعبدالله عليهالسّلام مسیر سلوک را به قافلهسالاری زینب کبریٰ عليهاالسّلام طی میکنند و در پایان این چهل روز به انتهای سیر و سلوک عارفانهی خود در مکتب اباعبدالله عليهالسّلام نائل میشوند. در انتهای این راه، سالک سبیل حسینی به ارشاد زینبکبری عليهاالسّلام از پوسته و حجب بیرون میآید؛ چشم باطنش به جمال اباعبداللهالحسین عليهالسّلام گشوده میشود؛ به زیارت وجود نورانی اباعبدالله عليهالسّلام نائل میشود. روایات متعدّدی که در بحث #زیارت_اربعین داریم، حقیقتش اینجاست.
گرچه #زیارت_ظاهری اربعین هم خیلی بزرگ است. خوشا به سعادت کسانی که امروز موفّق شدند در سرزمین کربلا، مرقد مطهّر اباعبداللهالحسین عليهالسّلام را #زیارت کنند! امّا حقیقت آن روایات، این زیارت ظاهری نیست؛ این سایه و رقیقهای از آن حقیقت است. لذا در روایات داریم: «مَنْ زارَ الْحُسَيْن»، نه «مَنْ زارَ مَرْقَدَ الْحُسَيْن». کسی که خودِ اباعبدالله عليهالسّلام را زیارت کند. خودِ اباعبدالله عليهالسّلام را زیارت کردن، نتیجهی همین #اربعین و چهلّهنشینی است که با ارشاد زینب کبریٰ عليهاالسّلام، تحت جاذبهی عشق اباعبداللهالحسین عليهالسّلام انجام میشود و در انتهای آن، دیدهی دل سالک سبیل حسینی باز میشود و در آیینهی قلب خود، جمال اباعبداللهالحسین عليهالسّلام را زیارت میکند. زائر حقیقی #اربعین چنین سالکی است.
🆔 @ahlevela