eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
219 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
135 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشمندان جوان سپنتا
#پویش #ما_پاسدار_زبان_فارسی_هستیم #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا #اندیشمندانه_انتخا
کوشش كنیم چند را با یك به هم عطف نكنیم: هر چه شمار هاو ها بیش تر باشد، جمله ها كوتاه تر و قابل تر می شوند: پدرش از مردم در روزگار پسر سامانی كه در آن از شهرهای بزرگ بود، كار دیوانی در روستای خرمیثن در نزدیكی روستای پیشه و با به نام ازدواج كرد. این جمله بلند و نامفهوم را می توان به چند جمله ی كوچك تر تبدیل كرد: پدرش عبدالله نام داشت. وی از مردم بلخ بود و در نوح پسر منصور سامانی می زیست. بلخ در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. وی كار دیوانی را در روستای پیشه كرد. این در نزدیكی افشنه بود. عبدالله در روستای افشنه با دختری به نام ستاره كرد @ajs_org
در خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که به فریاد آمد از من اکنون طمع صبر و و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد باده صافی شد و مرغان چمن شدند موسم و کار به بنیاد آمد بوی ز اوضاع می‌شنوم آورد گل و باد شاد آمد ای هنر از منما حجله بیارای که آمد دلفریبان نباتی همه زیور بستند ماست که با حسن آمد زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد از گفته غزلی نغز بخوان تا بگویم که ز طربم یاد آمد لینک کانال 👈 @ajs_org
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، شهر و عرفان است رمضان ، بحر فیض و است رمضان ، و گاه تجدید و است فرارسیدن التماس_دعا
📜 خوش آن زمان که دلم پای‌بند یاری بود به کوی باده‌فروشانم اعتباری بود بیار باده که از عهد همین مانده است به ، چه خوش و روزگاری بود به اقتدار چه نازی که روزی را مزیت و و و اعتباری بود چو وقتی نامداری داشت در این دیار چو سیروس بود به این محیط که امروز بی‌کس و است کمان کشیده چو اسفندیار یاری بود کسی که کرد گرفتار یکه‌تازان را اسیر پنجه یک طفل نی سواری بود بنای تمدن به باد می‌دادم اگر به دست من ای چرخ بود کشیده بار تو بارها این بار خمیده شد قدم از زحمت این چه باری بود قرار داد دو چمشش که خون به دل سپس نریزد پیمان‌شکن قراری بود به دستیاریت ای دیده به غلتید الهی آنکه شوی کور این چه کاری بود دلی است از من کس ار نشان خواهد بگو که چون لاله داغداری بود گذار عارف و عامی به دار می‌افتاد اگر برای چوب داری بود لینک کانال 👈 @ajs_org