اندیشمندان جوان سپنتا
#پویش #ما_پاسدار_زبان_فارسی_هستیم #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا #اندیشمندانه_انتخا
کوشش كنیم چند #جمله را با یك #فعل به هم عطف نكنیم:
هر چه شمار #فعل هاو #جمله ها بیش تر باشد، جمله ها كوتاه تر و قابل #دریافت تر می شوند:
پدرش #عبدالله از مردم #بلخ در روزگار #نوح پسر #منصور سامانی كه در آن #عهد از شهرهای بزرگ بود، كار دیوانی در روستای خرمیثن در نزدیكی روستای #افشنه پیشه و با #دختری به نام #ستاره ازدواج كرد.
این جمله بلند و نامفهوم را می توان به چند جمله ی كوچك تر تبدیل كرد:
پدرش عبدالله نام داشت. وی از مردم بلخ بود و در #روزگار نوح پسر منصور سامانی می زیست. بلخ در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. وی كار دیوانی را در روستای #خرمیثن پیشه كرد. این #روستا در نزدیكی افشنه بود. عبدالله در روستای افشنه با دختری به نام ستاره #ازدواج كرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#choose_wisely
@ajs_org
#غزل_های_حافظ
#غزل_بیست_و_پنجم
در #نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که #محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و #دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن #مست شدند
موسم #عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی #بهبود ز اوضاع #جهان میشنوم
#شادی آورد گل و باد #صبا شاد آمد
ای #عروس هنر از #بخت #شکایت منما
حجله #حسن بیارای که #داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
#دلبر ماست که با حسن #خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
#مطرب از گفته #حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز #عهد طربم یاد آمد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_یکم
خوش آن زمان که دلم پایبند یاری بود
به کوی بادهفروشانم اعتباری بود
بیار باده که از عهد #جم همین مانده است
به #یادگار، چه خوش #عهد و روزگاری بود
به اقتدار چه نازی که روزی #ایران را
مزیت و #شرف و #فخر و اعتباری بود
چو #کاوه وقتی #سردار نامداری داشت
در این دیار چو سیروس #شهریاری بود
به این محیط که امروز بیکس و #یار است
کمان کشیده چو اسفندیار یاری بود
کسی که کرد گرفتار یکهتازان را
اسیر پنجه یک طفل نی سواری بود
بنای #کاخ تمدن به باد میدادم
اگر به دست من ای چرخ #اعتباری بود
کشیده بار #فراق تو بارها این بار
خمیده شد قدم از زحمت این چه باری بود
قرار داد دو چمشش که خون به #شیشه دل
سپس نریزد پیمانشکن قراری بود
به دستیاریت ای دیده #دل به #خون غلتید
الهی آنکه شوی کور این چه کاری بود
دلی است #گمشده از من کس ار نشان خواهد
بگو که #یکدل چون لاله داغداری بود
گذار عارف و عامی به دار میافتاد
اگر برای #مجازات چوب داری بود
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org