#غزل_های_حافظ
#غزل_دوم
ابر آذاری برآمد باد #نوروزی وزید
وجه می میخواهم و #مطرب که میگوید رسید
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسهام
بار #عشق و مفلسی صعب است میباید کشید
قحط جود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گل از بهای خرقه میباید خرید
گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همیکردم #دعا و صبح صادق میدمید
با لبی و صد هزاران خنده آمد #گل به باغ
از کریمی گوییا در گوشهای بویی شنید
دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامهای در نیک نامی نیز میباید درید
این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید
عدل #سلطان گر نپرسد حال مظلومان #عشق
گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید
تیر #عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعر ترش خون میچکید
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزل_های_حافظ
#غزل_بیست_و_پنجم
در #نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که #محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و #دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن #مست شدند
موسم #عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی #بهبود ز اوضاع #جهان میشنوم
#شادی آورد گل و باد #صبا شاد آمد
ای #عروس هنر از #بخت #شکایت منما
حجله #حسن بیارای که #داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
#دلبر ماست که با حسن #خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
#مطرب از گفته #حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز #عهد طربم یاد آمد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزل_های_حافظ
#غزل_ سی_و_نهم
در نمازم #خم #ابروی_تو با #یاد آمد
حالتی رفت که #محراب به #فریاد آمد
از من اکنون طمع #صبر و #دل و #هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و #مرغان چمن #مست شدند
موسم #عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع #جهان میشنوم
شادی آورد #گل و باد #صبا شاد آمد
ای #عروس #هنر از بخت #شکایت منما
#حجله حسن بیارای که #داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
#دلبر ماست که با حسن #خداداد آمد
زیر بارند درختان که #تعلق دارند
ای خوشا #سرو که از بار #غم #آزاد آمد
#مطرب از گفته #حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزل_های_حافظ
#غزل_چهل_و_سوم
مزن بر #دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش #چشم بیمارت بمیرم
نصاب #حسن در حد کمال است
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
به #سیب #بوستان و شهد و شیرم
چنان پر شد فضای #سینه از #دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
#قدح پر کن که من در #دولت #عشق
#جوان بخت جهانم گر چه پیرم
قراری بستهام با #می فروشان
که روز #غم به جز #ساغر نگیرم
مبادا جز حساب #مطرب و می
اگر نقشی کشد کلک دبیرم
در این غوغا که کس کس را نپرسد
من از پیر مغان منت پذیرم
خوشا آن دم کز استغنای #مستی
فراغت باشد از #شاه و وزیرم
من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
ز بام عرش میآید صفیرم
چو #حافظ #گنج او در سینه دارم
اگر چه مدعی بیند حقیرم
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org