eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴. تحلیل امور و جریانات وابسته به و نگرش در زندگی انسان است و این بینش بنابر چهارچوب فکری متغیر است؛ از نگاه امام کاظم علیه‌السلام مطلبی است بی ثمر مگر اینکه دو امر در آن باشد: مستمع واع و عالم ناطق؛ این نگرش مربوط به است تا انسان به برسد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» جنبه زندگانی نیکوست؛ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (۲۱) فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ (۲۲) قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ :۲۳؛ فرمایش حضرت ناظر سرانجام نیکو است که در قرآن کریم آمده است دست‌رنج تو همان به که شود صرف به کام دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن؟ خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟ تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن کلام نغز حافظ برگرفته از قرآن است؛ در لسان قرآن برای اهل است: وَ أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۱۵؛ می تحقق تحقق پست دنیوی دارد که مورد توجه مردم دنیاطلب؛ ظرف وجودی است که می‌خواهد در آن واقع بشود تا بتواند آن فیضی را به او بدهد که یک‌سره او را فارغ بکند تا به مآل و خودش رویکرد داشته باشد «لا خير في العيش إلّا لرجلين» لا خیر: اصلاً خیری نیست در زندگانی مگر در دو مورد که این دو تابع نگرش شخص است؛ این فرمایش حضرت در چارچوبی است که شخص در آن دارد زندگی می‌کند یعنی کسی‌که دارد که من در مسیری هستم که باید برای آن غایت وجودی خودم به تحقق برسم که این در دو شأن به تحقق می‌رسد: «لمستمع واع، و عالم ناطق.» مستمع واع یعنی شنوای گیرنده و عالم ناطق یعنی دانشمندی گویا إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲؛ ما آنگاه که آب طغیان کرد (چه در طوفان علیه‌السلام و چه در هر جایی‌که در طول زندگی هر کسی محقق می‌شود) شما را به کشتی نشانیدیم تا اینکه این نشانیدن بر کشتی را برای شما یادگاری قرار دهیم و هر کس نمی‌فهمد این را بلکه گوش شنوا این را می‌گیرد: (=مستمع واع)؛ تبیین گوش شنوا با استناد به اشعار منسوب به مولا صلوات الله علیه؛ نواختن و فرمایش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به اینکه اگر خوب گوش دهید این صدای و است إخباره بما یقول الناقوس بِحَذْفِ اَلْإِسْنَادِ عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا أَسِیرُ مَعَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی اَلْحِیرَةِ إِذَا بِدَیْرَانِیٍّ یَضْرِبُ اَلنَّاقُوسَ قَالَ فَقَالَ علیه السلام َلِیٌّ علیه السلام یَا حَارِثُ أَ تَدْرِی مَا یَقُولُ هَذَا اَلنَّاقُوسُ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ عَمِّ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهُ یَضْرِبُ مَثَلَ اَلدُّنْیَا وَ خَرَابِهَا وَ یَقُولُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ حَقّاً حَقّاً صِدْقاً صِدْقاً إِنَّ اَلدُّنْیَا [قَدْ] غَرَّتْنَا وَ شَغَلَتْنَا وَ اِسْتَهْوَتْنَا یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا مَهْلاً مَهْلاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا دَقّاً دَقّاً یَا اِبْنَ اَلدُّنْیَا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنَی اَلدُّنْیَا قَرْناً قَرْناً مَا مِنْ یَوْمٍ یَمْضِی [عَنَّا] إِلاَّ أَوْهَنَ مِنَّا رُکْناً قَدْ ضَیَّعْنَا دَاراً تَبْقَی وَ اِسْتَوْطَنَّا دَاراً تَفْنَی لَسْنَا نَدْرِی مَا فَرَّطْنَا فِیهَا إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ اَلْحَارِثُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ اَلنَّصَارَی یَعْلَمُونَ ذَلِکَ قَالَ لَوْ عَلِمُوا ذَلِکَ مَا اِتَّخَذُوا اَلْمَسِیحَ إِلَهاً مِنْ دُونِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَی اَلدَّیْرَانِیِّ فَقُلْتُ لَهُ بِحَقِّ اَلْمَسِیحِ عَلَیْکَ لَمَّا ضَرَبْتَ اَلنَّاقُوسَ عَلَی اَلْجِهَةِ اَلَّتِی تَضْرِبُهَا قَالَ فَأَخَذَ یَضْرِبُ وَ أَنَا أَقُولُ حَرْفاً [حَرْفاً] حَتَّی بَلَغَ إِلَی مَوْضِعِ إِلاَّ لَوْ قَدْ مِتْنَا قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ مَنْ أَخْبَرَکُمْ بِهَذَا قُلْتُ هَذَا اَلرَّجُلُ اَلَّذِی کَانَ مَعِی أَمْسِ قَالَ فَهَلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ نَبِیِّکُمْ مِنْ قَرَابَةٍ قُلْتُ هُوَ اِبْنُ عَمِّهِ قَالَ بِحَقِّ نَبِیِّکُمْ أَ سَمِعَ هَذَا مِنْ نَبِیِّکُمْ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَأَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ اَلْأَنْبِیَاءِ نَبِیٌّ وَ هُوَ یُفَسِّرُ مَا یَقُولُ اَلنَّاقُوسُ مرحوم صص۳۷۳-۳۷۴
آیت الله شیخ عباس اخوان
این صدای ناقوس برای است و همچنین سایر امور و مطالب هم همینطور است؛ اگر مقام و توجه نباشد صدای قرآن نیز برای آدمی ثمر ندارد؛ رُبَّ تالِ القرآنِ و القرآنُ يَلعَنُهُ ج۹۲ص۱۸۴؛ گاهی صاحب چشم بینا و گوش شنوا از بدن یک منظره می‌گیرد که این در قرآن به گوش شنوا تعبیر شده؛ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲؛ نجات انسان برای رسیدن به که این را فقط صاحب گوش شنوا می‌فهمد؛ بیان اهل مبنی بر نداشتن گوش شنوا و عدم : وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ :۱۰؛ تنبه دادن علیه‌السلام به بت‌پرستان: فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ (۶۴) ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ علیهم‌السلام:۶۵؛ این تنبه برای همه در طول زندگی می‌آید که برخی اعراض می‌کنند برخی آن را ادامه می‌دهند که این‌ها مصداق ‹مستمع واع» هستند که زندگانی برای این‌ها منفعت دارد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین مقصد من، خواجه، مولای من است توشه من نیز تقوای من است در مناجاتم چو موسی با اله خلوت دل طور سینای من است می روان مرده‌ام را زنده کرد آری آری می مسیحای من است نشئۀ ناسوتم اندر خور نبود عالم لاهوت ماوای من است یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین روضه سلام الله علیها خواهرش بر سینه و بر سرزنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیل اشکش بست بر شه، راه را دود آهش کرد حیران، شاه را در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مهلا مهلنش بر آسمان کای سوار سر گران کم کن شتاب جان من لختی سبکتر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوی تو تا ببویم آن شکنج موی تو یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین شه سراپا گرم شوق و مست ناز گوشه‌ی چشمی به آنسو کرد باز دید مشکین مویی از جنس زنان بر فلک دستی و دستی بر عنان زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو، دست خدا در آستین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین مهلا مهلا یابن الزهرا حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۴ https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
((((((((بسم الله الرحمان الرحیم)))))))) یا فاطمة المعصومه شرح جامعه کبیره بکلام دانشمند معظم آیت الله اخوان دوشنبه۲۳مهر فیض منبرحدود ساعت ۲۲ خیابان مولوی،بین خ وحدت اسلامی و خیابان ولیعصر(عج)،خ تشکری موحد حسینیه اصحاب الحسین علیه السلام هیئت مکتب الزهراء سلام الله علیها موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🏴 شب وفات سلام الله علیها ذکر و یادبودی از مرحوم آیت‌الله سوال پیرامون حضور تعداد بالای در ؛ پاسخ اجمالی: حضور در تمام بلاد و به علت نبود احترام به ایشان به فراموشی سپرده شده‌اند ولی به دلیل وجود فرهنگ اصیل به امامزادگان در ایران این بزرگواران مورد تجلیل قرار گرفته‌اند آیا در ایران امام‌زاده زیاد شده است؟ خیر بلکه در طول برخی از حکومت‌های قبل این امامزادگان مورد بی‌اعتنایی و بی‌احترامی قرار گرفته‌اند و فراموش شده‌اند که بعد در دوره‌های دیگر به دلیل عرق دینی این بزرگواران مورد تجلیل واقع شده‌اند پاسخ تفصیلی: تشکیل به‌عنوان شهر در دوران صلوات الله علیه؛ مهاجرت به قم با صلاحدید امام صادق علیه‌السلام و تشکیل شیعه در قم؛ مرکزیت شیعه در قم در دوران علیه‌السلام؛ سرایت شیعه به و ؛ موقعیت جغرافیایی آوج بین و و ؛ سرایت شیعه سپس به که نیمی شیعه شدند؛ سابقه هفت هزار ساله و ری؛ مرکزیت ری با وجود حضور شیعیان؛ قم و کاشان و آوج سه مرکز شیعی خالص و ری مرکز نیمه شیعی؛ وَ رُوِیَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ: أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ ج۵۷ص۲۱۶ اِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِيَةَ أَبْوابٍ، وَ لاَِهْلِ قُم واحِدٌ مِنْها، فَطُوبى لَهُمْ، ثُمَّ طُوبى لَهُمْ ثُمَّ طُوبى لَهُمْ ج۶ص۲۱۶ قدرت بسیار شیعه در قم زمان امام کاظم علیه‌السلام؛ قم اولین شهری است که به صورت یکپارچه برای معصوم علیه‌السلام فرستادند؛ ثروتمند شدن مردم قم و تشکیل مثل که مثل نسبت و نسبت به می‌باشد که را در آنجا مشخص می‌کنند و باقی کارها دست خودشان است؛ سابقه فرمانداری کل پیش از در ایران مثل فرمانداری کل و فرمانداری کل که پس از انقلاب به دلیل عرق مردم در برابر و این‌ها سر تعظیم فرود آوردند؛ قم حکومتی مثل فرمانداری کل نسبت به حکومت داشته است؛ موقعیت ممتاز قم در دوره صلوات الله علیه و آرزوی مردم برای آمدن به قم که بسیار وسیع بوده در آن دوران؛ امام رضا علیه‌السلام به سبب قضیه و اذیت و رنج حضرت رضا علیه‌السلام؛ ترس از امام رضا علیه‌السلام؛ اقامت مأمون در تا قبل از شهادت امام رضا علیه‌السلام و مهاجرت مأمون به بلافاصله پس از شهادت امام رضا علیه‌السلام؛ سیاست مأمون در قضیه ولایتعهدی برای کنترل امام رضا علیه‌السلام؛ ضرب به نام امام رضا علیه‌السلام در همه بلاد توسط مأمون تصمیم برادران امام رضا علیه‌السلام که در مدینه بودند برای دیدن حضرت و حرکت از مدینه به طوس با طی سه کشور و و ؛ تشکیل کاروانی به ریاست جناب ( ) علیه‌السلام توسط برادران امام رضا علیه‌السلام و استیذان از حاکم مدینه بنابر عرف زمانه؛ حرکت از راه دریا توسط مردان و حرکت زنان از راه خشکی به علت رسم نبودن حرمت زنان از راه دریا؛ مسیر دریایی از بندر به و سپس به و سپس به بندر ( =پدر شهرها) و از آن‌جا در خشکی به و سپس و سپس و از قم به سمت که این مسیر شیعه بوده ولی غیر شیعیان یکسره بدون آمدن به قم به طوس می‌رفتند؛ مسیر حرکت خانم‌ها در خشکی همان مسیر حرکت علیه‌السلام به بوده است؛ طی مسیر حرکت علیه‌السلام از مدینه به کوفه توسط مولف کتاب مسیر خشکی عبارت بود از مدینه به سمت شمال حجاز و در مرز ایران و عراق از یا داخل ایران و سپس و به سمت اصفهان و قم می‌آمدند؛ قرار کاروان خانم‌ها این بود که تا قم بیایند و در قم توقف کرده تا مردان از راه دریا برسند و بروند برای زیارت امام رضا علیه‌السلام در طوس که این جریان در سال‌های ۲۰۱ و ۲۰۲ قمری بوده است کاروان پانصد نفری مردان به سرپرستی جناب شاهچراغ علیه‌السلام در بوشهر در مسیر شیراز به پانزده هزار نفر رسید؛
آیت الله شیخ عباس اخوان
حاکم زیرک شیراز یک به نام بوده که در مواجهه با کاروان پر جمعیت جناب شاهچراغ علیه‌السلام احساس خطر برای مأمون کرد و کاروان را در شیراز متوقف کرد؛ نامه قتلق خان برای مأمون و ابراز خطر برای مأمون و دستور مأمون مبنی بر بازگرداندن کاروان؛ مذاکره قتلق خان با جناب احمد بن موسی علیه‌السلام برای بازگشت و عدم پذیرش آن توسط ایشان و منتهی شدن کار به ؛ تشابه جنگ جناب احمد بن موسی علیه‌السلام با قتلق خان به واقعه و دلاوری جناب احمد بن موسی علیه‌السلام همچون علیه‌السلام؛ حیله در لشکر امامزادگان با خبر دروغ وفات امام رضا علیه‌السلام و متفرق شدن امامزادگان که برخی در شیراز ماندند و برخی به سمت قم حرکت کردند که این سبب پراکندگی امامزادگان در ایران است؛ مخفی شدن جناب احمد بن موسی علیهماالسلام و برادرش به مدت بیست سال در شیراز که آن موقع شهر شیعه نبوده است؛ نحوه شهادت مظلومانه جناب احمد بن موسی علیهماالسلام و مزبله کردن محل شهادت ایشان از روی عناد تا حدود چهار صد سال تا دوران سلاطین که برخی شیعه و برخی گرایش شیعه داشتند که حافظ در این دوره است راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجل بود دستور آل مظفر برای جمع کردن زباله‌ها از وسط شهر به مدت سه ماه و مواجه شدن با بدن مطهری که شمشیر و مصحفی کنار خود داشته که در دست این بدن خاتمی بوده که نگینی داشته که منقوش بوده بر آن: «المتوکل بالله احمد بن موسی»؛ دستور برای ساخت مضجع و نامگذاری به شاهِ چراغ رسیدن کاروان بانوان به ( ) که در آن دوران بوده‌اند؛ خبر دروغین وفات حضرت رضا علیه‌السلام و بیماری سلام الله علیها؛ احتمال مسمومیت حضرت معصومه سلام الله علیها در ساوه؛ حرمت کاروان حضرت معصومه سلام الله علیها به سمت قم؛ آبادی و شکوه قم در آن دوران؛ استقبال بزرگان و علما از حضرت معصومه سلام الله علیها و تأسی حضرت در سکونت خود در شهر به صلی‌الله علیه وآله وسلم در اینکه جایی سکونت کردند که ناقه خود فرود آمد؛ ضعف قم در طول تاریخ در عین حضور همیشگی آن حتی در گزارش سفرنامه‌های غربیان؛ تکریم سلاطین و قرار ندادن فرماندار مرد و انتصاب فرماندار زن در شهر قم به احترام حضرت معصومه سلام الله علیها درهم شدن همه بلاد در دوران ؛ انتقاد از مدح رضاخان به سبب جهل برخی از مردم؛ نسبت‌های دروغ در مدح رضاخان مثل اینکه اولین بار خط آهن را رضاخان در ایران آورده در حالی‌که اول مرتبه خط آهن را در ایران آورد که گسترش در انقلاب توسط مشروطه‌چیان متوقف شد و خط آهن را خراب کردند؛ ورود به ایران توسط ناصرالدین شاه برای اولین بار که آثار آن را مشروطه‌خواهان خراب کردند؛ هم برای اولین بار در ایران توسط ناصرالدین شاه آمد که انتصاب همه این‌ها (به‌عنوان اولین بار) به رضاخان دروغ است؛ از جنایات رضاخان لگدکوب کردن تمام در ایران است که بساط شهرهای مذهبی مثل قم به هم ریخت؛ ضعیف شدن قم در دوره و احیای قم توسط مرحوم آیت‌الله شیخ یزدی معروف به آیت الله ؛ قم سابقه ۱۲۰۰ ساله دارد که مرحوم آیت‌الله حائری یزدی آن را احیا کرد نه تأسیس فتور قم بعد از آیت الله حائری و نیاز به مدبری برای ریاست جهان اسلام؛ عدم بنای به قم آمدن توسط مرحوم آیت‌الله ؛ زندگی اعیانی مرحوم آیت‌الله بروجردی در که از خاندان بروجرد بودند که خاندان ثروتمندی بودند؛ حضور مرحوم آیت‌الله بروجردی تا هفتاد سالگی به‌عنوان مناطق جنوبی ایران؛ جریان بیماری مرحوم آیت‌الله بروجردی و انتقال به تهران برای بستری شدن؛ شرعی آیت الله بروجردی در هنگام عبور از قم برای تدریس یک سال اگر شفا پیدا کند و ساکن شدن درد ایشان؛ حضور یک ساله جهت ادای نذر توسط آیت الله بروجردی و اشتغال به تدریس؛ تبیین مقام خاص آیت الله بروجردی؛ بازگشت آیت الله بروجردی از قم به بروجرد و اصرار علما برای بازگشت ایشان به قم؛ وفات مرحوم آیت‌الله در سال ۱۳۲۵ش؛ خاص مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و نقش‌آفرینی ایشان در زمان در و تحت تأثیر قرار دادن تمام ؛ موقعیت خطیر آیت الله در عراق فعلی؛ مرجعیت بلامنازع آیت الله بروجردی پس از وفات مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۰
آیت الله شیخ عباس اخوان
حاکم زیرک شیراز یک #مغول به نام #قتلق_خان بوده که در مواجهه با کاروان پر جمعیت جناب شاهچراغ علیه‌الس
نقلی از آیت الله شیخ جعفر از آیت الله بروجردی؛ زندگی ساده آیت الله بروجردی در قم؛ مهابت خاص و حیای بالای آیت الله بروجردی؛ انفاق تمام ثروت آیت الله بروجردی توسط ایشان در زمان جنوب غربی ایران برای نان دادن رایگان به مردم حساب بردن ویژه از آیت الله بروجردی؛ جریانی از ملاقات محمدرضا پهلوی با بروجردی عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت؟» انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت عدم استفاده از عینک برای مطالعه تا آخر عمر توسط آیت الله بروجردی پس از استشفای از گرد و غبار گل خشک شده بر سر عزاداران علیه‌السلام عشق را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است کرامتی از حضرت معصومه سلام الله علیها به نقل از مرحوم آیت‌الله ذکر مصیبت حضرت معصومه و سلام الله علیهما سر حلقه آن زنان که بودند اسیر بود آن علویه اشجع از شیر دلیر اندیشه به دل نداشت زان کوه سپاه زیرا که به چشم او جهان بود حقیر ۱۳۹۸/۹/۱۵ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴. اصطلاحات وارده در و پیدایش الفاظ مطابق با مثل و و و ؛ در هر مکتبی که نو باشد در شروع آن به تدریج الفاظ و اصطلاحاتی نو مطابق آن مکتب پدید می‌آید؛ پیدایش اصطلاح و در مکتب اسلام؛ مدح وارده در اسلام برای عالم تؤام با است: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ :۲۸؛ دخل رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم المسجد فإذا جماعة قد أطافوا برجل، فقال: ما هذا؟ فقيل: علّامة، قال: و ما العلامة؟ قالوا: أعلم الناس بأنساب العرب و وقائعها، و أيّام الجاهليّة، و بالأشعار و العربيّة، فقال النبيّ صلی‌الله علیه وآله وسلم: ذاك علم لايضرّ من جهله، و لا ينفع من علمه ... ثمّ قال صلی‌الله علیه وآله وسلم: إنّما العلم ثلاثة آيةٌ محكمةٌ، أو فريضةٌ عادلةٌ، أو سنّةٌ قائمةٌ، و ما خلاهنّ هو فضل. ج۱ص۱۲۸؛ در نظر رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم در سه امر خلاصه می‌شود: و و و مابقی علوم (=برتری) است که اگر این فضل با آن سه امر تؤام بشود به مراتب بالای می‌تواند برسد ولی اگر تؤام نشود برای او برتری می‌سازد ولی در عین حال دستگیری از او نمی‌کند دو جنبه دارد: امر زائد بر سازمان که در نزد نوع مردم هست که این صرفاً در عین خوب بودنش می‌تواند سکوی پرش به بالا باشد و دیگر اینکه معنویت به معنای داشتن چارچوب فکری است که همه در این چارچوب فکری معنا بشود تا سبب راهی که این چارچوب می‌نماید به و کمال برسد که این معنای دوم معنویت در بحث ما مورد نظر است؛ علمی که رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند علمی است که تؤام با این معنویت است وگرنه فقط مثل اوراقی است که پراکنده هستند که صاحب آن خودش هم نمی‌داند در پی چیست «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» صاحب علم تؤام با معنویت فائده‌اش برای دیگران هم جاری است که یعنی دانشمندی گویاست؛ العقل ولادة، والعلم إفادة، و مجالسة العلماء زيادة ج۱ص۱۶۰؛ به ما می‌نماید چه چیزی سودآوری و چه چیزی زیان برای ما دارد ولی اینکه خود سود و زیان چیست دوباره عقل دیگری می‌خواهد؛ امکان تشخیص اشتباه سود و زیان در اجتماع؛ مثالی به بازی تیله‌گلی در دوران کودکی استاد در مورد تشخیص سود و زیان؛ تبیین مفهوم و در اسلام؛ سودآوری آن است که اندوخته‌ها طوری به کار بیاید که مسیر انسان در راه کمال هموارتر بشود؛ اصلاح دید انسان در مورد سودآوری در به گونه‌ای که زیان در آن نباشد؛ قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ :۲۴؛ تذکری پیرامون تصور اشتباه از مردم و گفتار پیرامون جزیرة العرب‌ در ج۴ص۱۹۹ https://www.ghbook.ir/Book/9132 مردم مکه با مسیر جانبی از تا به ؛ دوستداری همه موارد مثل و در راستای خدا باید باشد وگرنه مورد مورد غضب الهی است؛ اهمیت اسلام به ؛ نه جزء از ده جزء در است: اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۳ص۹؛ وصف حال از اصحاب خاص علیه‌السلام در مورد داشتن؛ اهمیت و شغل در اسلام؛ جریانی از مرحوم حاج آقا رضا از کاسبان قدیم هم محلی استاد؛ عن رسول الله ( صلّى الله عليه وآله ) ـ في حديث طويل ـ انه رأى ليلة الاسراء ، هذه الكلمات مكتوبة على الباب السادس من الجنّة : لا إله إلا الله ، محمّد رسول الله ، على ولىّ الله ، من أحب أن يكون قبره واسعا فسيحا ، فليبن المساجد ، ومن أحبّ أن لا تأكله الديدان تحت الأرض ، فليكنس المساجد ، ومن أحب أن لا يظلم لحده ، فلينوّر المساجد ، ومن أحب ان يبقى طريا تحت الأرض فلا يبلى جسده ، فليشتر بُسط المسجد ج۳ص۲۸۵؛ دستور به ولو به یک حبه خرما؛ مناسب برای حرکت صحیح معنوی
آیت الله شیخ عباس اخوان
«يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» شناخت وظیفه انسان با بودن در مقابل العقل ولادة، والعلم إفادة، و مجالسة العلماء زيادة ج۱ص۱۶۰ صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله الحسین السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ذکر مصیبت سلام الله علیهما سر حلقه آن زنان که بودند اسیر بود آن علویه اشجع از شیر دلیر اندیشه به دل نداشت زان کوه سپاه زیرا که به چشم او جهان بود حقیر ناگه نظرش فتاد بر آن طلعت پاک بر پیکر انوری که افتاده به خاک در بحر عجب فتاد و گفتا عجب است گنجایش آسمان در این تیر مغاک تا نیک یقین کند که این کشته کیست با دیدهٔ معرفت در آن تن نگریست عریان بدنی بدید کز تیغ و سنان اعداد و جراحتش هزار است و دویست السلام علیک یا جدا یا رسول الله صلی علیک ملیک السماء هذا حسین بالعراء مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء و بناتک سبایا حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست سیدنا المظلوم یا اباعبدالله بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۵ https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
..............بسم الله الرحمان الرحیم............. جلسه هفتگی هیئت علمدار کربلا سه شنبه ۲۴مهر از حدود ۲۰:۱۵ خ امام خمینی،نرسیده به میدان حر کوچه مبین علامت چراغ(جلسه ویژه برادران) موقعیت: https://nshn.ir/rbvETJOxOMpl @ayatollahakhavan_ir
هدایت شده از  آیت الله اخوان
(((((((((بسم الله الرحمان الرحیم)))))))))) چهار شنبه ۲۵مهر از حدود ساعت ۲۲ موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل، و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴. اصطلاحات وارده در و پیدایش الفاظ مطابق با مثل و و و و ؛ در هر مکتبی که نو باشد در شروع آن به تدریج الفاظ و اصطلاحاتی نو مطابق آن مکتب پدید می‌آید؛ از فنون آوردن لغتی است که معنای دیگری دارد ولی از آن معنای دیگری اراده کند؛ پیدایش اصطلاح در مکتب اسلام تبیین مفهوم خاص عقل در مکتب اسلام؛ عقل در نظر و عرف بسیاری از مردم؛ کسی است که از بین دو یا چند آن‌چه نیکوتر است برگزیند و بین دو یا چند شر آن‌چه شرش کمتر است را برگزیند: ليس العاقل من يعرف الخير من الشر، و لكن العاقل من يعرف خير الشرين ج۷۸ص۶؛ تشکیل مفهوم و بر اساس یک ؛ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ :۲۱۶؛ خیر و شر با توجه به گسترده‌ای است که منتهی به غایتی می‌شود که بد و خوب معنا پیدا می‌کند؛ مثال به جلوگیری از تصمیم‌گیری توسط نیرویی در نوع مردم در هنگام که همان و است؛ مبارزه با و توسط انسان‌ها برای رسیدن به مطلوب؛ اکثر کسانی که در موفق هستند با و تلاش بوده است که آن‌ها بر اساس برنامه‌ریزی است؛ بیان مرحوم شهید پیرامون و صص۱۹۹-۲۰۱؛ اصل مهم در اسلام برنامه‌ریزی برای است؛ سعی و تلاش در راه اهداف عالیه با توجه به چهارچوب و جهان‌بینی الهی: يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ :۳۵؛ فهم اشتباه از مفهوم ؛ کار محکم انجام دادن را خدا دوست دارد: إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله نَزَلَ حَتّى لَحَدَ سَعدَ بنَ مُعاذٍ و سَوَّى اللَّبِنَ عَلَيهِ ، و جَعَلَ يَقولُ : ناوِلْني حَجَرا ، ناوِلْني تُرابا رَطْبا ، يَسُدُّ بِهِ ما بَينَ اللَّبِنِ ، فلَمّا أن فَرَغَ و حَثا التُرابَ عَلَيهِ و سَوّى قَبرَهُ قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّي لَأعلَمُ أنَّهُ سَيَبلى و يَصِلُ إلَيهِ البَلاءُ ، و لكِنَّ اللّه َ يُحِبُّ عَبدا إذا عَمِلَ عَمَلاً أحكَمَهُ ج۳ص۳۳۰؛ بودن و فعالیت خدا بر اساس و است و انسان هم باید همین‌گونه باشد؛ إِنْ أُجِّلْتَ فِي عُمُرِكَ يَوْمَيْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُمَا لِأَدَبِكَ لِتَسْتَعِينَ بِهِ عَلَى يَوْمِ مَوْتِكَ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا تِلْكَ الِاسْتِعَانَةُ قَالَ تُحْسِنُ تَدْبِيرَ مَا تُخَلِّفُ وَ تُحْكِمُهُ ج۸ص۱۵۰؛ ضرورت برنامه‌ریزی در راستای «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل» چیزی بین بندگان تقسیم نشده است که برتر از عقل باشد؛ هیچ چیزی به اندازه نزد خدا عظیم نیست. «نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» یعنی شب‌زنده‌داری؛ خواب افضل از شب‌زنده‌داری است؛ خواب عاقل با است و بیداری جاهل در ؛ در دم الاغ!؛ چهارچوب فکری نداشتن سبب فکر و سخن بیهوده است؛ ساعَةٌ مِن عالِمٍ يَتَّكِئُ عَلى فِراشِهِ يَنظُرُ في عَمَلِهِ ، خَيرٌ مِن عِبادَةِ العابِدِ سَبعينَ عاما ص۱۶؛ خواب شیخ یوسف از علیه‌السلام و و سفارش حضرت صلوات الله علیه به مرحوم بحرانی برای فعالیت علمی در ؛ نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ ج۶۷ص۱۸۹؛ معنای افضلیت مومن از خود به اینکه از جهان‌بینی مومن است که این عمل نیکو از آن رخ می‌دهد؛ پاسخی به اشکال برخی مبنی بر اینکه به جای مجالس علیهم‌السلام کار خیر مثل بیمارستان ساختن کنید؛ بروز خیرات از برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام با ساخته شدن چارچوب فکری و جهان‌بینی؛ جریان ساخت ؛ برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام و بدخواهی بدخواهان برای از بین بردن این مجالس روضه صلوات الله علیه سقط عن الفرس فجلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۶ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل، و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ محل وفاق بودن عظمت در ؛ تفاوت تلقی از عقل در بین مکاتب اسلامی مثل مکتب و و و و که هر کدام از این‌ها در شاخه‌های مختلفی دارد؛ ضرورت فهم کاربرد عقل در مقاطع مختلف؛ عقل پیش از اسلام در قرآن: بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ :۲۲؛ نمونه‌ای از فرهنگ عرب جاهلی؛ خطبه در در بیان شده؛ ثروت مردمان بصره از علل لشکرکشی در جنگ به بصره بوده است؛ تفاوت مولا صلوات الله علیه با سیاست و در برخورد با اقوام با بخشش به سران اقوام و تعطیلی این سیاست در زمان و از سرگیری آن در زمان ؛ معنای عطایا در لسان علیه‌السلام در روز : قَدِ انخَزَلَت عَطِیّاتُکُم مِنَ الحَرامِ، وَ مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرامِ، فَطُبِعَ عَلی قُلوبِکُم ج۴۵ص۸؛ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْی عَلَیهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یا رَسُولَ ال‍لّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقَالَ: هذَا الشَّیطَانُ قَدْ أَیسَ مِنْ عِبَادَتِهِ. إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَ تَرَی مَا أَرَی إِلاَّ أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِی، وَ لكِنَّكَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَی خَیر خطبه ؛ طرح بحث توسط ؛ نهی از در خطبه قاصعه و اگر لابد از تعصب هستید لااقل تعصب مردم جاهلی را داشته باشید: فَسَجَدَ الْمَلاَئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلاَّ إِبْلِیسَ) اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِیةُ فَافْتَخَرَ عَلَی آدَمَ بِخَلْقِهِ، وَ تَعَصَّبَ عَلَیهِ لِاَصْلِهِ. فَعَدُوُّ ال‍لّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ، وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِینَ، الَّذِی وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِیةِ، وَ نَازَعَ ال‍لّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِیةِ، وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ، وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ.... اِحْذَرُوا عِبَادَ ال‍لّهِ عَدُوَّ ال‍لّهِ أَنْ یعْدِیكُمْ بِدَائِهِ، وَ أَنْ یسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ .... وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِی الْبَغْی، وَ أَفْسَدْتُمْ فِی الْاَرْضِ مُصَارَحَةً ل‍لّهِ بِالْمُنَاصَبَةِ، وَ مُبَارَزَةً لِلْمُؤْمِنینَ بِالْمُحَارَبَةِ. فَال‍لّهَ ال‍لّهَ فِی كِبْرِ الْحَمِیةِ وَ فَخْرِ الْجَاهِلِیةِ! ... إِنْ كَانَ لاَبُدَّ مِنَ الْعَصَبِیةِ فَلْیكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ، وَ مَحَامِدِ الْاَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْاُمُورِ، الَّتی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یعَاسِیبِ الْقَبَائِلِ; بِالْاَخْلاَقِ الرَّغِیبَةِ، وَالْاَحْلاَمِ الْعَظِیمَةِ، وَ الْاَخْطَارِ الْجَلِیلَةِ، وَ الْاثَارِ الْمَحْمُودَةِ. فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ مِنَ الْحِفْظِ لِلْجِوَارِ، وَ الْوَفَاءِ بِالذِّمَامِ، وَالطَّاعَةِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیةِ لِلْكِبْرِ، وَ الْاَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْكَفِّ عَنِ الْبَغْی، وَ الْاِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْاِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْكَظْمِ لِلْغَیظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْاَرْضِ. خطبه قاصعه؛ ذکر برخی از سنت‌های عرب جاهلی؛ فارق فرهنگ اسلامی و فرهنگ جاهلی در راه بودن یا نبودن است؛ ناشناخته بودن فرهنگ عرب جاهلی برای ما؛ خاطره‌ای از مرحوم پدر استاد پیرامون منشأ آلوده ثروت برخی بازاریان؛ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ۖ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ (۷۸) قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ :۷۹؛ استدلال بر اساس ؛ عقل پیش از اسلام یعنی راه و روش درست فکر کردن را انسان بداند که چگونه فکر کند که گرفتار و و امثالهم نشود که این عقل جلوی توهماتی همچون تصور غلط خدای را می‌گیرد؛ نمونه‌ای از غلط در برخی از گرایشات به دلیل نداشتن پایه فکری درست؛ نگاهی به مکتب از خارج با کتاب تألیف ؛ مدح شیعه با قصد مذمت به اینکه شیعه دین نیست بلکه این‌ها عقلگرای قبل از اسلام بودند که خواستند باقی بمانند بدین جهت شیعه را ساختند و این‌ها عقلگرا هستند
آیت الله شیخ عباس اخوان
که در واقع این مدح شیعه به بودن است؛ نگاهی به اهل تسنن و مقایسه با کتب اصلی شیعه همچون که باب ابتدایی آن کتاب و باب دوم آن کتاب است؛ باب اول کتاب است؛ پذیرش و رد بر اساس عقل: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْکَ وَ لَا أَکْمَلْتُکَ إِلَّا فِیمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّی إِیَّاکَ آمُرُ وَ إِیَّاکَ أَنْهَی وَ إِیَّاکَ أُعَاقِبُ وَ إِیَّاکَ أُثِیبُ. ج۱ص۱۰؛ مکتب شیعه مکتب عقل است «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل» تقسیم عقل بین خلائق؛ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرً :۲؛ قول به کردن تشیع طبق کلمات او که مطابق تشیع است و یا اینکه تحت تاثیر مکتب شیعه بودن او: الهى آن که را عقل‏ دادى‏ پس چه ندادى؟ و آن که را عقل ندادى پس چه دادى خواجه عبدالله انصاری؛ «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل، و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» سیر عقلانی علیهم‌السلام و دعوت انبیاء علیهم‌السلام از مردم به دیانت با عقل؛ تقرب و ثواب به اندازه عقل: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَ عِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَ مَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَ مَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ. ج۱ص۱۲؛ زحمات مرحوم آقای در مسجد و حوزه و خاطره‌ای از شخصی در این مسجد؛ بیان در ج۱صص۲۲۹-۲۳۰ پیرامون روایت پیشین؛ بیان به تفکر و تفسیر قرآن در چهل سال پیرامون آیه إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ (۱۹۰) الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ :۱۹۱؛ بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟!؛ به شرط ربانیت بسیار مورد توجه شارع مقدس است؛ ظهور به اندازه برخورداری از عقل؛ فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ :۵۰ صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان گر تیر غمی به شست گیرد بر سینۀ ما نشست گیرد پشت فلک از تجلی او همچون دل ما شکست گیرد یک غمزۀ آن دو نرگس مست صد شهر خراب و مست گیرد این خام در آرزوی جامی است کز میکدۀ الست گیرد گاهی ز حقایق معانی زان صورت حق پرست گیرد سر رشتۀ کار خود بیابد گر زلف تو را بدست گیرد دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن تا به کی ای نوش جان می‌زنیم نیشتر زخم از این بیشتر یا دل از این ریش‌تر ز آه من اندیشه کن بیخ جفا تیشه کن مهر و وفا پیشه کن بیشتر از پیشتر
آیت الله شیخ عباس اخوان
که در واقع این مدح شیعه به #عقلگرا بودن است؛ نگاهی به #صحاح_سته اهل تسنن و مقایسه با کتب اصلی شیعه ه
در نظر اهل دل سادگی آزادگی است جز متصنع مدان از همه بدکیش‌تر ای به نصاب جمال یافته حدّ کمال نیست مرا آرزو جز نظری بیشتر خرمن حسن ترا موقع احسان بود مفلسم و مفتقر از همه درویش‌تر دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن روضه صلوات الله علیه السلام علیک حین تقوم و تقعد السلام علیک حین ترکع و تسجد السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب و الشمر جالس علی صدرک آخذ بلحیتک و المهندة بیده حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۷ https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
هر هفته پنجشنبه ها جلسه شرح زیارت امین الله از ساعت ۲۲ بکلام دانشمند معظم آیت الله اخوان برقرار میباشد(برادران) میدان خراسان(هیئت الزهراء) (س) موقعیت: https://nshn.ir/ecQbvcW70xuFve @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴ در بالاترین اصل بودن است؛ کتاب اصلی شیعه همچون باب ابتدایی‌اش کتاب و باب دوم آن کتاب است؛ وَ سَمِعَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلاً مِنَ اَلْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَ يَقْرَأُ فَقَالَ: نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلاَةٍ فِي شَكٍّ. ص۴۵۸؛ نقش در توسعه واژه در محاورات مردم؛ تبیین مقصود از در اسلام؛ چرایی استفاده از مواد مختلف در تفکر و تعقل؛ تبیین عقل مورد نظر شارع؛ در فکر انسان هر ماده‌ای می‌تواند استفاده شود نهایتاً آن ماده‌ای مورد استفاده متدین است تا به و برسد و ماده‌ای مورد استفاده غیر متدین است تا به مقاصد نفسانی خود برسد؛ تفکر در و مقابله‌اش با مولا صلوات الله علیه؛ و در معاویه: أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ فِی مُعَاوِیَةَ فَقَالَ تِلْکَ النَّکْرَاءُ تِلْکَ الشَّیْطَنَةُ وَ هِیَ شَبِیهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَیْسَتْ بِالْعَقْلِ. ج۱ص۱۱؛ عقل در کلام معصوم علیه‌السلام آن حقیقتی است که انسان را به کمال وجودی‌اش برساند؛ استفاده از و سرعت انتقال اگر در خدمت مقاصد عالیه باشد مورد مدح شارع است وگرنه مورد مدح شارع نیست؛ تیشه به ریشه خود زدن در صورت استفاده نامطلوب از هوش و استعداد؛ جوان رشد کرده در مکتب به نام و مناظره با علیه‌السلام و پذیرش حقانیت با کمک ؛ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: کَانَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ حُمْرَانُ بْنُ أَعْیَنَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ النُّعْمَانِ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ الطَّیَّارُ وَ جَمَاعَةٌ فِیهِمْ هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ وَ هُوَ شَابٌّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَا هِشَامُ أَ لَا تُخْبِرُنِی کَیْفَ صَنَعْتَ بِعَمْرِو بْنِ عُبَیْدٍ وَ کَیْفَ سَأَلْتَهُ فَقَالَ هِشَامٌ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُجِلُّکَ وَ أَسْتَحْیِیکَ وَ لَا یَعْمَلُ لِسَانِی بَیْنَ یَدَیْکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِشَیْ ءٍ فَافْعَلُوا قَالَ هِشَامٌ بَلَغَنِی مَا کَانَ فِیهِ عَمْرُو بْنُ عُبَیْدٍ وَ جُلُوسُهُ فِی مَسْجِدِ الْبَصْرَةِ فَعَظُمَ ذَلِکَ عَلَیَّ فَخَرَجْتُ إِلَیْهِ وَ دَخَلْتُ الْبَصْرَةَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَأَتَیْتُ مَسْجِدَ الْبَصْرَةِ فَإِذَا أَنَا بِحَلْقَةٍ کَبِیرَةٍ فِیهَا عَمْرُو بْنُ عُبَیْدٍ وَ عَلَیْهِ شَمْلَةٌ سَوْدَاءُ مُتَّزِراً بِهَا مِنْ صُوفٍ وَ شَمْلَةٌ مُرْتَدِیاً بِهَا وَ النَّاسُ یَسْأَلُونَهُ فَاسْتَفْرَجْتُ النَّاسَ فَأَفْرَجُوا لِی ثُمَّ قَعَدْتُ فِی آخِرِ الْقَوْمِ عَلَی رُکْبَتَیَّ ثُمَّ قُلْتُ أَیُّهَا الْعَالِمُ إِنِّی رَجُلٌ غَرِیبٌ تَأْذَنُ لِی فِی مَسْأَلَةٍ فَقَالَ لِی نَعَمْ فَقُلْتُ لَهُ أَ لَکَ عَیْنٌ فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَیُّ شَیْ ءٍ هَذَا مِنَ السُّؤَالِ وَ شَیْ ءٌ تَرَاهُ کَیْفَ تَسْأَلُ عَنْهُ فَقُلْتُ هَکَذَا مَسْأَلَتِی فَقَالَ یَا بُنَیَّ سَلْ وَ إِنْ کَانَتْ مَسْأَلَتُکَ حَمْقَاءَ قُلْتُ أَجِبْنِی فِیهَا قَالَ لِی سَلْ قُلْتُ أَ لَکَ عَیْنٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا تَصْنَعُ بِهَا قَالَ أَرَی بِهَا الْأَلْوَانَ وَ الْأَشْخَاصَ قُلْتُ فَلَکَ أَنْفٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا تَصْنَعُ بِهِ قَالَ أَشَمُّ بِهِ الرَّائِحَةَ قُلْتُ أَ لَکَ فَمٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا تَصْنَعُ بِهِ قَالَ أَذُوقُ بِهِ الطَّعْمَ قُلْتُ فَلَکَ أُذُنٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا تَصْنَعُ بِهَا قَالَ أَسْمَعُ بِهَا الصَّوْتَ قُلْتُ أَ لَکَ قَلْبٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَا تَصْنَعُ بِهِ قَالَ أُمَیِّزُ بِهِ کُلَّ مَا وَرَدَ عَلَی هَذِهِ الْجَوَارِحِ وَ الْحَوَاسِّ قُلْتُ أَ وَ لَیْسَ فِی هَذِهِ الْجَوَارِحِ غِنًی عَنِ الْقَلْبِ فَقَالَ لَا قُلْتُ وَ کَیْفَ ذَلِکَ وَ هِیَ صَحِیحَةٌ سَلِیمَةٌ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّ الْجَوَارِحَ إِذَا شَکَّتْ فِی شَیْ ءٍ شَمَّتْهُ أَوْ رَأَتْهُ أَوْ ذَاقَتْهُ أَوْ سَمِعَتْهُ
آیت الله شیخ عباس اخوان
رَدَّتْهُ إِلَی الْقَلْبِ فَیَسْتَیْقِنُ الْیَقِینَ وَ یُبْطِلُ الشَّکَّ قَالَ هِشَامٌ فَقُلْتُ لَهُ فَإِنَّمَا أَقَامَ اللَّهُ الْقَلْبَ لِشَکِّ الْجَوَارِحِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَا بُدَّ مِنَ الْقَلْبِ وَ إِلَّا لَمْ تَسْتَیْقِنِ الْجَوَارِحُ قَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَا مَرْوَانَ فَاللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَتْرُکْ جَوَارِحَکَ حَتَّی جَعَلَ لَهَا إِمَاماً یُصَحِّحُ لَهَا الصَّحِیحَ وَ یَتَیَقَّنُ بِهِ مَا شُکَّ فِیهِ وَ یَتْرُکُ هَذَا الْخَلْقَ کُلَّهُمْ فِی حَیْرَتِهِمْ وَ شَکِّهِمْ وَ اخْتِلَافِهِمْ لَا یُقِیمُ لَهُمْ إِمَاماً یَرُدُّونَ إِلَیْهِ شَکَّهُمْ وَ حَیْرَتَهُمْ وَ یُقِیمُ لَکَ إِمَاماً لِجَوَارِحِکَ تَرُدُّ إِلَیْهِ حَیْرَتَکَ وَ شَکَّکَ قَالَ فَسَکَتَ وَ لَمْ یَقُلْ لِی شَیْئاً ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ لِی أَنْتَ هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ فَقُلْتُ لَا قَالَ أَ مِنْ جُلَسَائِهِ قُلْتُ لَا قَالَ فَمِنْ أَیْنَ أَنْتَ قَالَ قُلْتُ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ قَالَ فَأَنْتَ إِذاً هُوَ ثُمَّ ضَمَّنِی إِلَیْهِ وَ أَقْعَدَنِی فِی مَجْلِسِهِ وَ زَالَ عَنْ مَجْلِسِهِ وَ مَا نَطَقَ حَتَّی قُمْتُ قَالَ فَضَحِکَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ قَالَ یَا هِشَامُ مَنْ عَلَّمَکَ هَذَا قُلْتُ شَیْ ءٌ أَخَذْتُهُ مِنْکَ وَ أَلَّفْتُهُ فَقَالَ هَذَا وَ اللَّهِ مَکْتُوبٌ فِی صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی. ج۱صص۱۶۹-۱۷۱؛ مقام و جلالت هشام بن حکم؛ جریانی از گفتگویی با یک روحانی در یکی از دانشگاههای کشور؛ تعلیم برای خود علم؛ نهی از استفاده از عقل تؤام با منیت و خودستایی «و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» عقول برتر علیهم‌السلام در جهت هدایت مردم به کمال و سعادت صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه و علیهماالسلام تا چه کرد آن شیرخوار شیر خوی با امیر شیرخویان گفتگوی بانگ زد کای ساقی بزم الست شیرخوار از کودکی شد می پرست شیرخوارم گرچه‌ من‌ شیر حقم‌ زهرهٔ شیران بدرد ابلقم‌ غیر دستت نیست جایی چون مرا بر به دستت نیست پایی چون مرا گر ندارم گردنی شمشیر جوی تیر عشقت را سپر سازم گلوی گر که‌ نتوانم‌ به‌ میدان تاختن‌ سوی میدان، جان توانم‌ باختن‌ یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین عشق بر پیمان اصغر شد سروش آمد آواز علی شه را به گوش یا اخیاه ایتینی بولدی الصغیر حتی اودعه ذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۸ https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
هر هفته جمعه ها شرح توحید صدوق از نماز مغرب و عشا بکلام دانشمند معظم آیت الله اخوان برقرار میباشد(برادران) میدان منیریه، خ ابوسعید،بن بست آوند موقعیت: https://nshn.ir/Qbve1PWxONsc @ayatollahakhavan_ir
هدایت شده از  آیت الله اخوان
((((((((بسم الله الرحمان الرحیم))))))))) بکلام دانشمند معظم شنبه ۲۸ مهر از حدود ساعت ۲۲ خیابان مولوی،بین خیابان وحدت اسلامی وخیابان ولیعصر(عج)،خیابان تشکری موحد حسینیه اصحاب،هیئت متوسلین به ابی الفضل العباس‌ علیه اسلام ‌‌ (جلسه ویژه برادران میباشد ) موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir