eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
544 دنبال‌کننده
25 عکس
20 ویدیو
20 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ تقسیم به دو گروه دارای و بدون هدف؛ مردمان هدفمند برخی به هدف خود می‌رسند و برخی نمی‌رسند؛ اصل اساسی در گروه هدفمندی که به هدف خود رسیده‌اند این است که یا به کلی حواشی را از خود دور کرده‌اند و یا اینکه زوائد و حواشی را در زندگی‌شان به حداقل رسانده‌اند و دیگر اینکه تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند؛ زندگی موفق مرحوم در دوران تا جایی‌که گاهی به عنوان نایب‌السلطنه همراه پادشاه سفر می‌کرده است؛ از بقاع متبرکه اصفهان است که آقا حسین خوانساری و فرزندش در آن مدفونند؛ در علم آقا حسین خوانساری را به‌عنوان استاد الکل فی الکل عند الکل ذکر کرده‌اند؛ اثر معتبر مرحوم آقا حسین خوانساری به نام ؛ معاصرت آقا حسین خوانساری با و جریانی از دیدار ایشان با مرحوم آقا حسین خوانساری و تقدیم جبهٔ سلطنتی به ایشان و مذمت برخی بر مرحوم خوانساری در پی این کار و واکنش ایشان؛ جریان وصیت به در حضور یکی از خصوصیات افراد موفق عدم توقف ایشان در مسیر رسیدن به هدف خود در دامن مراد نبینی گل مراد بی ترک خواب راحت و بی نیش خار عشق مذمت در میان مگر اینکه خود شخص واقعاً جایگاهی بر اثر تلاش خود داشته باشد مثل آیت‌الله پسر ؛ جریان آقازادگی کردن آقا جمال خوانساری و ملاقات با ایشان و تحول در او بر اثر خود «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» «ما لا یعنی» یعنی آنچه که نیاز نیست که هر اندازه انسان به آنچه که نیاز نیست بپردازد به همان اندازه از موفقیت باز می‌ماند؛ ضرورت اکتفا به امور در ؛ شخص تا نباشد ثروتمند نمی‌شود؛ انسان به هر اندازه مشغول به زوائد شود از اصول می‌ماند و به هر اندازه به اصول بپردازد از زوائد می‌ماند؛ تشبیه زندگی انسان به مسافرت با قطار در مسافتی کوتاه یکی از امور «ما لا یعنی» گفتن‌های بیجاست؛ برخی افراد محافل مذهبی را به دید مکان تفریحی مذهبی نگاه می‌کنند و عمر خود را تلف می‌کنند. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از لوازم بهره‌مندی از ترک زوائد است که در زوائد یک مورد ترک سخن «ما لا یعنی» است؛ ارادت مرحوم آیت‌الله آقا به مرحوم آیت‌الله ؛ ذکر برخی خصوصیات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری عدم انحصار «ما لا یعنی» به سخن بیهوده و بی‌جا؛ توفیق مردن ؛ ِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلاً مُؤْمِناً قَالَ يُقَالُ لَهُ مُتْ أَيَّ مِيتَةٍ شِئْتَ إِنْ شِئْتَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ نَصْرَانِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ مَجُوسِي ج۷ص۲۷۳؛ جناب علیه‌السلام به فرزندان خود در مورد مسلمان مردن: وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ :۱۰۲؛ برخی انسان را از خارج می‌کند؛ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ :۱۰؛ جریان خوابی از شخصی که مورد عنایت قرار گرفته بود تا مسلمان بمیرد. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از زوائد که ترکش موجب موفقیت شخص می‌شود ترک سخن بی‌جا و بیشتر است. صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان شب چهارم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۵ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» ج۱ص۱۵۴ اهمیت فقره تکان دهنده مذکور؛ از و انسان اندازه‌ای از آن که به درد انسان می‌خورد این است که با آن راه خدا را برود و واقف به خودش باشد که این علم ایجاد بیچارگی معمولاً برای انسان نمی‌کند؛ قسمی از علم که و زیادتی است که گاهی سبب بدبختی می‌شود؛ وظایف انسان نسبت به علم و و و ملزومات آن‌ها تا انسان با آن‌ها چارچوب فکری برای خود فراهم کند؛ قسم علمی که برای انسان است مثل زیورآلات است؛ دلشکستگی و آه و ناله دیگران در پی به در شخص صاحب مکنت؛ کردن فضائل خود در بیان : کار من اینست که کاریم نیست عاشقم از عشق تو عاریم نیست تا که مرا شیر غمت صید کرد جز که همین شیر شکاریم نیست در تک این بحر چه خوش گوهری که مثل موج قراریم نیست باده‌ات از کوه سکونت برد عیب مکن زان که وقاریم نیست می‌کشم از مصر شکر سوی روم گر چه شتربان و قطاریم نیست گر چه ندارم به جهان سروری دردسر بیهده باریم نیست خطرات کردن بی‌جا در مسائل و از قهقهه بیجاست ای کبک دری کز خون شاهین کندت رنگین چنگال عقابی را مکاشفه‌ای از مرحوم میرزا اسماعیل ؛ کلامکم نور ؛ خطر جلوه در محضر در حالی‌که این مخفی هستند که ثمره شوم آن خدا با انسان است که نه دیگر و نه شخص درست می‌شود: «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك» ای هشام بپرهیز از اینکه در محضر اولیای من کنی و جلوی او خودت را بالا ببری؛ کش دادن علمی است که به جلوه‌نمایی در دارایی مازاد است؛ از این است که در محضرش ذکر نظرات دیگران را نکنی و دیگر اینکه بسیار و مکرر از او نکنی: عن أبي عبدالله علیه‌السلام قال : كان علي علیه‌السلام يقول: إنّ من حق العالم أن لا تكثر عليه السؤال، و لا تجر بثوبه، و إذا دخلت عليه و عنده قوم فسلم عليهم جميعا، و خصه بالتحية دونهم، و اجلس بين يديه، و لاتجلس خلفه، و لا تغمز بعينيك، و لا تشر بيدك، و لا تكثر من قول قال فلان و قال فلان خلافا لقوله، و لا تضجر بطول صحبته، فإنما مثل العالم مثل النخلة ينتظر بها متى يسقط عليك منها شئ، والعالم أعظم أجرا من الصائم القائم الغازي في سبيل الله، و إذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمة لايسدها شئ إلى يوم القيامة ج۲ص۴۳؛ در مقام استطاله شخص می‌خواهد بگوید که من یک کسی هستم «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك و لا آخرتك» عبارت از است که که خدا با شخصی که بر ولی از اولیایش تکبر ورزد کینه‌توزی می‌کند و او را تحقیر کرده و دشمن او می‌شود که بعد از این دشمنی خدا نه ثمری از شخص می‌برد و نه از خود؛ اینکه کسی مورد روایت مذکور را حصر در علیهم‌السلام اسلام کند هم‌خوانی با روایاتی که می‌فرمایند برخی اولیای من مخفی هستند ندارد؛ مقام علمی و معنوی مرحومان محمدحسین بن محمدرحیم رازی ایوان‌کیفی حائری اصفهانی معروف به ( ) و برادرش محمدتقی رازی نجفی اصفهانی مولف ( )؛ جریانی منقول از (صاحب فصول) در مورد ارتباط با یکی اولیای الهی؛ جریان در اصفهان تألیف شیخ صص۴۸۵-۴۹۰؛ در به علم می‌گویند؛ یا محمد یا علی یا فاطمة یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست پای نخواهم کشید از سر میدان دوست من نه به خود گشته‌ام فتنهٔ آن روی و موی فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست ذره صفت تا به چرخ، رقص‌کنان می‌روم گر دهدم پرتوی، مهر درخشان دوست گر به علاج دلم آمده‌ای ای طبیب درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن السلام علیک حین تقوم و تقعد السلام علیک حین ترکع و تسجد السلام علیک حین تهلل و تکبر السلام علیک حین تحمد و تستغفر