eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
69 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹«تصرّف چیست؟»🌹 220 🔹بخش اول🔹 🔳 98/05/01 ✨📖✨ رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (37 – ابراهیم) ⚡️ پروردگارا! من برخی از ذرّیّه و فرزندان خود را به وادی بی‌کشت و زرعی نزد بیت‌الحرام تو مسکن دادم، پروردگارا! تا نماز را به پا دارند، پس تو دل‌هایی از مردمان را به سوی آن‌ها مایل گردان و به انواع ثمرات آن‌ها را روزی ده، باشد که شکر تو به جای آرند. 🌾🍃 حضرت ابراهیم (ع) وقتی به امر خدای‌تعالی مجبور شد که هاجر و اسماعیل را از همسرش ساره که نازا بود، جدا کرده و در بیابان مکه رهایشان کند، بعد از تولد حضرت اسماعیل (ع) برگشت ولی دوباره بعد از 30 سال برای دیدن آ‌ن‌ها به مکه آمد. 🌐 آن‌چه به تصریح تاریخ است، بعد از تولد حضرت اسماعیل (ع) و جوشیدن چشمه‌ی زمزم، سرسبزی در مکه پدید آمد و قبایلی به سمت آن‌جا برای سکونت روی آوردند. ♦️1) پس اگر خداوند عنایت کند قلب‌های برخی مردم را بدون این‌که ما اراده کنیم می‌تواند سوی ما سوق دهد و محبت ما را در قلوب‌شان بیفکند. دیده شده است، زن بیوه‌ی نیازمندی به خاطر خدا، به خانه‌ی پیرزنی بیمار رفت‌و‌آمد کرده و به خاطر رضایت خدا او را کمک‌حال شده است و خداوند قلب همان پیرزن را طوری سمت آن زن بیوه متمایل کرده است که بعد از مرگش، خانه‌اش را به او وصیت کرده و بخشیده است. کوتاه سخن این‌که چون حضرت ابراهیم (ع)، برای رضای خدا حرکت کرد از خداوند دعا کرد تا برخی قلب‌های مردم را متوجه او کند، خداوند نیز خواسته‌اش را چنین اجابت کرد. ♦️2) اگر حضرت ابراهیم (ع) به دنبال رضایت نفس بود، ابتدا از خدا می‌خواست که قلب‌های مردم را سمت مکه هدایت کند و آن‌جا را شلوغ نماید تا ابراهیم سپس فرمان خدا را اجابت نماید. قطعاً چنین خواسته‌ای هم از سوی خدا مورد قبول واقع نمی‌شد چون حضرت ابراهیم (ع) محلی برای اعتماد به خدا و تسلیم و توکل خود باقی نگذاشته بود و همه چیز را نقد دیده و مشتری شده بود. ♦️3) اِجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِم ⚡️ دل‌هایی از مردمان را به سوی آن‌ها مایل گردان. ❄️💫چه دعای قشنگ و پر معنی و زیبایی است که انسان زمان شروع کار نیکی که برای یاری دیگران نیاز دارد، این دعا را بکند و قطعاً اگر خودش در این راه صادقانه و خالصانه پیش‌قدم شود، خداوند قلوب مؤمنینی که حتی او را نمی‌شناسند، متوجه او و کمک به او خواهد کرد که به این امر «تصرّف» گفته می‌شود و از برکات یقین است. 🌾🍃 حضرت ابراهیم (ع) این‌قدر خدا را قبول داشت که هرگز از خدا نپرسید خدایا! در این بیابان بی‌آب و علف فرزند و همسر من، بدون من چه کنند؟ هر جا انسان در هر امری نفس را در توفیقِ الهی دخالت ندهد به یقین خواهد رسید و صاحبِ کرامت و تصرف می‌شود. خداوند برای امر خیر قلوب برخی مؤمنین را متوجه او می‌کند تا کمک‌حال او باشند. 💢 نکته مهم این است که در امر تصرف، فرد در انتخاب «متصرَّف» نقشی ندارد، یعنی نمی‌گوید خدایا! قلب فلانی را متوجه من کن که مرا کمک کند، بلکه از خدا کمک می‌خواهد و خدا هر بنده‌ای را صلاح بداند قلبش را متوجه او می‌کند تا آن فرد غیرارادی در این امر خیر تحتِ امر او باشد. ادامه دارد... 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبای درخت توت (داستان قرآنی) 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹«تصرّف چیست؟»🌹 220 🔹بخش دوم🔹 🔳 98/05/02 📌 مثال: کسی قصد دارد به نیت خدا و خالص لوجه‌الله «مؤسسه‌ی خیریه‌ای» برای نیازمندان تأسیس کند، این فرد ابتدای کار مبلغی در حد توان خودش کنار می‌گذارد؛ اگر این فرد، نفس خود را مطلق کنار بزند و شک نکند که رزّاق واقعی خداست و او فقط واسطه و بهانه‌ای برای این کار است؛ خداوند به خاطر نیت خیرش قطعاً او را کمک خواهد کرد چون خود فرموده است: ✨📖✨ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ (7 – محمد) ⚡️ اگر خدا را يارى كنيد شما را يارى می‌كند، و گام‌هايتان را استوار می‌دارد. 🌾🍃 اگر دعا کند خدایا! در این امر من چیزی بر خود نمی‌بینم و نیت خیری جز کسب رضا و خشنودی تو ندارم؛ خدایا! من در امر تو پیش‌قدم شده‌ام، تو خودت برخی قلب‌ها را متوجه من کن که مرا باور کنند و یاری‌گر من در این راه باشند، خداوند قلب برخی را که حتی آن فرد نمی‌شناسند، متوجه او می‌کند که غیرارادی کمکش کنند. این امر (تصرف)، در حقیقت با خواطر مَلکی در آن‌ها محقق می‌گردد. 💎 امام خمینی (ره) در پیروزی انقلاب اسلامی، در قلوب مردم باذن‌الله تصرف داشتند، که در اصطلاح لاتین به آن «نیرویِ کاریزما، charisma» می‌گویند. 📚البته کسی که صاحبِ یقین است، می‌تواند در اشیاء هم به امر الهی تصرف کند، در تاریخ بسیار دیده شده که کسی در جاده‌ای مانده و بنزین خودروی او تمام شده است، فردی که به قدرت خدا یقین داشته از او خواسته است که خودروی خود را روشن کند و برود و اصلاً به باک بنزین خودرویش نگاه نکند، حتی گاهی آب در باک خودرو ریخته و تصرّف کرده و به او گفته نترس و حرکت کن و فرد خودرو را روشن کرده و به راه افتاده است. ♦️4) حضرت ابراهیم (ع) در بیابانی لَم‌ یَزرَع، یک مادر و یک طفلِ صغیر را بدون حتی یک سرپناه، رها کرده و دعا می‌کند که «لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ» شاید زن و فرزند او بتوانند نعمت خدا را درک کرده و بر این موقعیت سخت، شاکر باشند. پس حتی در سخت‌ترین شرایط زندگی، انسان اگر اندیشه کند، باز چیزی برای شکرکردن در اطراف خود پیدا می‌کند. ♦️5) سکونت در نزد بیت‌الله‌الحرام یعنی سکون و آرامش نزد خدای‌تعالی. کسی که در حال ذکر و عبادت خالق است هر کجا باشد در نزد او ساکن است و قطعاً از موهبت آرامشِ الهی برخوردار خواهد شد. ♦️6) حضرت ابراهیم خلیل (ع) امر به نماز می‌کند و این‌جا نماز بدون زکات ذکر شده است و قطعاً نشان‌گر این است که در آن زمان، زمینی برای زراعت و زکات و انسانی در پیرامون او برای اخذ زکات وجود نداشته است. ✴️ پس اگر انسان هر کاری را با نیت خالص و قربةالی‌الله و برای رضا و خشنودی خدا انجام دهد، خداوند او را در بین خلایق عزیز و گرامی می‌دارد و قلوب مؤمنین را به سوی او متمایل می‌گرداند. چنین کسی عملش تنها بر پایه‌ی ایمان به توحید و یقین استوار است و تمام داشته‌های خود را عنایتی از فضل و رحمت پروردگار خویش دانسته و منتسب به خداوند می‌داند و باذنِ الهی می‌تواند در قلوب مردم تصرّف کند. پایان 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
13 🔳 98/05/03 🍀 هر کسی از این 4 خصلت یکی در وجود او باشد، روز قیامت در کنار انبیاء، صالحین و صدیقین محشور خواهد شد: 1⃣ کودک یتیمی را بزرگ کند. 2⃣ انسان گمراهی را هدایت کند. 3⃣ گرسنه‌ای را طعام بخشد. 4⃣ در تابستان گرم روزه مستحبی بگیرد. ✨نبی مکرم اسلام (ص)✨ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
25 🔳 98/05/03 ✨💎✨ معبودا! قطب‌نمایِ قلب‌مان را ذره‌ای از سمتِ توحید اَعلی به سمت نفسِ سُفلی بعد از هدایت‌مان، متمایل از رحمت و کرمت نفرما. ✨💎✨ معبودا! وقتی مسیر و جاده‌ی رسیدن به تو چنین زیبا و ذُو حَظٍّ عَظیِم است، لقای تو در روز قیامت و بهشت موعود تو چه اندازه زیبا است که از تصور ذهن ما خارج است. برخی که می‌گویند بهشت این دنیاست، اگر از این دیدگاه نگاه کنیم می‌توانیم بپذیریم. پروردگارا! به عزت و جلالت قسم، در مسیر وصل به تو، نفس‌مان را از میان بردار تا ترکش‌های بُرّنده و زهرآلودِ نفس‌مان در راهِ وصلِ به تو، پاهای ناتوان‌مان را زخمی نسازد. ✨💎✨ معبودا! بر ما یقینی عنایت کن که هر چه هست از تو ببینیم و هر چه داریم مالکش را تو بدانیم، برای تو و رضایِ تو و به عشق تو زندگی کنیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹«تدبّر در قرآن چیست؟»🌹 221 🔳 98/05/04 ✨📖✨ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82 - نساء) ⚡️ آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی‌نگرند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافی بسیار می‌یافتند. 💢1) وقتی حضرت حق سؤالی می‌پرسد یعنی تدبّرنکردن در قرآن امری جایز نیست و مؤمن باید در قرآن تدبّر کند. 💢2) «تدبّر» به معنی تفسیر نیست که کسی بگوید: فلان آیه شأن نزولش کجا بود و چرا نازل شد؟ تدبّر از ریشه‌ی «دُبُر» به معنی پشت و تدبّر یعنی پشت‌ و رو کردن برای فهمیدن عمق چیزی و به عبارتی بیل‌زدن و زیر و رو کردن یک چیز است. 💢3) تدبّر طرح سؤال از ظاهر آیات است تا انسان پاسخ همان سؤال را در جای دیگر قرآن پیدا کند. 💢4) تدبّر یکی از ابزارهای انسان برای دریافت اعجازِ کلام وحی و درکِ شراب طهوربودن آن است. 💢5) بالاترین اعجاز کلام وحی در این است که هر آیه‌ای که بخواهی تدبّر کنید امکان ندارد پاسخش در آیه‌ای دیگر نباشد. 💢6) وقتی آیه‌ای را تدبّر کردید امکان ندارد روزی به آیه‌ی دیگری برسید و تدبّر کنید که آن آیه را مورد تشکیک قرار دهد. این در رمزآلودبودنِ کتاب خدا کفایت می‌کند که بالاترین اعجاز حضرت حق بر فخر کائنات خود حضرت محمّد مصطفی (ص)، بر روی زمین است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
1 🔳 98/05/05 ⭕️🖌 مدتی در دیاری باران نیامد، هوا ابری می‌شد ولی بارانی نداشت. در یکی از روستاهای بالای کوه، عالِمی بود که در زمان ابری‌شدن هوا، مردم را برای نمازِ استسقاء و طلبِ باران به بیابان برد. مردم نماز خواندند و عهد بستند بعد از این زکاتِ مال خویش بپردازند تا دیگر دچار خشک‌سالی نشوند. ذرات باران رحمت الهی باریدن گرفت و مردم خوشحال شدند ولی دیری نگذشت همان ابرها به روستای پایین‌دست دیگری رفته و آن‌ روستا را سیراب کردند. عالِم را غم گرفت و آبرویش رفت. مردم روستا گفتند: این چه حکمتی است که نماز و دعا را ما کردیم ولی باران برای روستایی دیگری رفت که مردم آن در غفلت بودند؟!! 🔰✍ عالِم گفت: روز بعد که در آسمان ابری بود سراغ من بیایید تا من به بیابان روم و رفعِ مشکل کنم. روز بعد ابر در آسمان پدیدار شد و به محض این‌که عالِم به تنهایی خواست از روستا خارج شود، ناگاه باران بارید. مردم خوشحال شدند و علت را از عالِم سؤال کردند، عالِم گفت: آن روز که باران در روستای ما بارید نفس، مرا مغرور کرد که این باران از دعای توست، نفسِ من منتظر بود ابرها به آن دیار پایین نبارند تا مقامِ من بر روستائیان روشن شود. پس به امر خدا برای تنبیه نفسِ من، ابرها به دیار دیگر رفتند. روز بعد که خطای خود فهمیدم و نفس را کنار زدم، گفتم: خدایا! هر چه هست تویی و بر هر جا باران نازل کنی امر توست نه من! خداوند تا تغییر را در نفس من دید باران رحمتش را بر ما نازل کرد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
222 🔳 98/05/06 ✨📖✨ لنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (92 - آل‌عمران) ⚡️ هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست. 💫💥 اکثر ما زمانی که می‌خواهیم صدقه‌ای بدهیم، کم‌ارزش‌ترین سکه یا اسکناس‌مان را می‌بخشیم. صندوق‌های صدقات پر است از سکه و اسکناس‌های خرد و پاره!! در حالی که بزرگ‌ترین هدیه را زمان بیماری‌مان که سلامت است از تو (خدا) می‌خواهیم. شرم باد بر انسان که چه شریک تجارت بی‌انصافی است. حاجت کوچکی را برآورده نمی‌کند اما انتظار استجابت حاجت بسیار بزرگی دارد. 💫💥 اکثر ما زمانی که می‌بخشیم، به لیاقت طرف نگاه می‌کنیم که معتاد نباشد و پول ما را در راه بدی صرف نکند. اما آن‌گاه که از خدا می‌خواهیم به ما ببخشد، هرگز به لیاقت خود توجه نداریم که آیا آنچه او می‌بخشد اندکی از آن را ما در راه او هزینه می‌کنیم؟!!! یا در راه غیرِ خواسته او هزینه می‌کنیم و می‌خواهیم با آنچه او می‌بخشد به دیگران فخر کنیم؟ خدایا! تو امر می‌کنی ما ببخشیم و ما از تو می‌خواهیم ثروتمند شویم و بعد ببخشیم و آنچه می‌خواهیم به ما بدهی تا بعد ما آنچه تو می‌خواهی را (شاید) انجام دهیم. ما به تو و قول تو اعتماد نداریم آن‌گاه از تو می‌خواهیم به قول ما اعتماد کنی. 💫💥 وقتی کسی از ما چیزی بخواهد هرگز سعی نمی‌کنیم همان لحظه به او بدهیم و با تأخیر در بخشش، ارزش بخشش را هم کم می‌کنیم اما انتظار داریم وقتی دست‌هایمان برای حاجت‌مان بالا می‌رود زود برآورده کنی و اگر نشود از تو قهر می‌کنیم و چه بسا ترک عبادت کنیم. واقعاً‌!! چه بندگان عجیبی هستیم و چه می‌کنیم و چه می‌خواهیم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
14 🔳 98/05/06 🍀 نبی مکرم اسلام (ص) در حدیثی گرانبار می‌فرمایند: وقتی خداوند ایمان را خلق کرد، ایمان از خدا زیور خواست، خداوند ایمان را به نورِ خوش‌خُلقی و سخاوت آراسته کرد و زمانی که کفر را آفرید، کفر را به بدخُلقی و خِساست، ظلمت و سیاهی بخشید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹آیا با ذکر فاتحه، اموات وارد رحمت الهی می‌شوند؟🌹 🔳 98/05/07 پرداختن به این مقوله بسیار ریز و حساس است. پس دقت بیشتری در این مطالب لازم است. 💠💠1- در قرآن از اعمال ماتأخر، یعنی آنچه که پس از مرگ عائد روح انسان در برزخ می‌شود، یاد شده است که به آن «صدقاتِ جاریه» نیز گفته شده و در تفسیر بر 5 قسم اطلاق می‌شود: 1⃣ به جاگذاشتن فرزندی نیک. 2⃣ کاشتن درخت. 3⃣ حفر قنات یا نهر آب. 4⃣ درست‌کردن راه یا پل یا ساختن مسجد. 5⃣ به جاگذاشتن علمی مفید و سودمند. 💠💠 2- پس خواندنِ قرآن نیست چرا که قرآن برای زندگان آمده است که عالَم غیب را باور کنند وگر نه کسی که مرده است در عالم غیب و شهود است و از همه چیز آگاه است. ✨📖✨ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (8 - جمعه) ⚡️ بگو: این مرگى که از آن فرار می‌کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد، سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگردانده می‌شوید، آن‌گاه شما را از آنچه انجام می‌دادید خبر می‌دهد. 📌 کسی که آگاه است نیاز به آگاه‌کردن ندارد، در ثانی مرده اگر هم بداند اختیار عمل به شنیده ندارد. در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است بر سر قبور امواتِ خود، 7 بار سوره مبارکه «قدر» را بخوانید و از نبی مکرم اسلام (ص) هست که برای اموات خود صدقه و دعا کنید. 💠💠 3- اما برای فرد در حالِ احتضار خواندن قرآن سودمند است؛ چون محتضر هنوز زنده هست و می‌شنود و هر جا آیات قرآن خوانده شوند موکِّل آن آیات حضور دارند، پس خواندن قرآن بر بالین محتضر، به او آرامش می‌دهد. 💠💠 4- پس بهتر است اگر هم قصد قرآن‌خواندن برای اموات به نیت افزودن ثواب بر آن‌ها را داریم، آن را به فقرا بدهیم تا بخوانند تا حداقل از جنبه صدقه به حدیث پیامبر (ص) عمل کرده باشیم و ثوابش به میّت ما برسد. 💠💠 5- در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) هست که فردی نزد ایشان آمدند و خواستند برای مادر خود ثوابی بفرستند، حضرت فرمود: «تو پسر او هستی؟» گفت: «بلی»، حضرت از او خواستند درخت خرمایی را به نیت مادر مرحومش، صدقه دهد. 💠💠 6- مورد دیگر دعاکردن فرزندان بر روح والدین و طلب مغفرت است. هر چند این دعاکردن از راه دور هم اجر دارد ولی بر سر قبر و زیارت قبور به‌ ویژه در روز 5 شنبه، فضائل خاص خودش را دارد. ⁉️ سؤال آیا خواندن فاتحه مرده را از عذاب نجات می‌دهد؟ 💎 خواندن فاتحه نوعی به استناد حدیث نبوی، دعاکردن برای میّت است و در بسیاری از شهرهای سنتی آذربایجان، به این مراسم فاتحه‌خوانی نمی‌گویند بلکه می‌گویند، می‌رویم برای روحِ فلانی دعا بدهیم. 💎 در پاسخ به این موضوع باید بدانیم کسی که برایش دعا می‌کنیم باید متناسبِ فاتحه و طلب آمرزش، انسان خوبی باشد. مسلم است انسان فاسق و مشهور به فساد، هرگز بهره‌ای از این دعا نخواهد برد. 📌 برای روشن‌شدن موضوع مثالی می‌زنیم: پس از مرگ معاویه تمام مردم شام سیاه‌پوش شدند و چون گمان می‌کردند حق با معاویه است بر مرگ او گریستند و دست به دعا برداشتند. پس با این حساب باید جایگاه معاویه به یُمن این فاتحه‌ها در بهشت باشد، که اصلًا منطقی به نظر نمی‌رسد. ✔️ یا کسی را که ثروتمند است، عده زیادی برای ثروتش که سودی به فقیری نرسانده، برای چاپلوسی در مجلس ختم او حاضر شوند و فاتحه بخوانند. حق مسلم است که اگر میلیاردها نفر فاتحه و دعا بخوانند، کوچک‌ترین سودی به حال آن میّت نخواهد داشت. ⭕️ نکته‌ آخر: قرآن‌خواندن و هدیه به روح مُرد‌گان یا خواندن در مجالس ختم نازل نشده تا مردم با هم حرف نزنند و مجلس ما گرم شود. در بهترین حالت، قرآن را برای خودمان می‌خوانیم و تدبّر می‌کنیم و در پایان، حس دعا که به ما دست داد، اموات خود را هم دعای خیر کرده و از خدا برای آن‌ها طلب آمرزش می‌کنیم و جمله پایانی این‌که، قرآن برای هدیه به روح بشر و شادی روح زندگان است نه هدیه به روح مردگان و شادی روح اموات. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
✴️ دوستان و همراهان ارجمند تمام این داستان‌ها که امروز یک نمونه از آن در کانال قرار داده شده کاملاً واقعی است و ذره‌ای اضافات ندارد و فقط هدف از ذکر آن موارد زیر است: 1️⃣ قدر نعمت‌های الهی را بدانیم و شاکر خدا باشیم. 2️⃣ بدانیم در اطراف ما چه نیازمندانی زندگی می‌کنند و بدانیم روز قیامت در قبال کوتاهی در برابر آن‌ها جوابگو خواهیم بود. 3️⃣ نکات ظریف خاص توحیدی و اعتقادی در هر خاطره داستانی نهفته است آن‌ها را به دقت بخوانیم و بیاندیشیم. 4️⃣ بتوانیم نیازمندان واقعی را شناسایی و طرز برخورد صحیح با آن‌ها را بدانیم. 5️⃣ به آیه «وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِين» مدد الهی عمل کرده باشیم.
794 🔹بخش اول🔹 🔳 98/05/08 ✍ «اَسمَر» 30 سال دارد، شوهرش را بر اثر سرطان 4 سال پیش از دست داده است. سه کودک خردسال از او دارد. از کمیته امداد ماهیانه 350 هزار تومان می‌گیرد که سیصد هزار تومان آن را اجاره می‌دهد و مابقیِ آن کفافِ نان شب او را هم نمی‌کند. در خانه‌اش مشخص است که تمام اثاثیه منزلش را از جایی جمع کرده است چون هر کدام به شکلی هستند. کودکان از دیدن ما به گوشه‌ای می‌روند و با ابهام و ترس به ما نگاه می‌کنند. آن‌ها در حال شناسایی ما هستند و با دیدنِ تبسمی از ما، دیدگاه مثبتی نسبت به ما پیدا می‌کنند. لباسهای‌ آن‌ها خیلی کهنه هستند. ♻️ به بهانه‌ای از کودکان می‌خواهم بعد از رفتن ما با فاصله‌ای دنبال من بیایند چون محله‌ی زندگی آن‌ها از نظر فرهنگی بسیار عقب‌مانده است. راه می‌افتند، در پای هر سه نفر آن‌ها دمپایی است و دریغ از یک جفت کفش که بر پا داشته باشند. بعد از چند دقیقه که از کوچه‌شان رد می‌شوم و محله ناشناس می‌شود منتظر می‌مانم تا کودکان به من بپیوندند. از آن‌ها می‌پرسم: کیک دوست دارید یا بسکویت یا پفک؟ هر یک چیزی می‌گوید. سیروس بیسکویت می‌خواهد، وقتی بیسکویت دستش می‌دهم به کیک اشاره می‌کند و کیک برمی‌دارد. یقین می‌کنم که اصلاً بسکویت و کیک تا به حال نخورده‌اند که آن را نمی‌شناسند. بعداً مادرش می‌گوید: تاکنون برای آن‌ها کیک و بیسکویت اصلاً نخریده است. 🎡 بزرگترین آرزوی‌شان رفتن به پارک شهر است که آخرین بار 7 سال پیش در زمان حیات پدرشان رفته بودند و خاطره‌ی خوشی از آنجا داشتند. واقعاً در حیرت می‌روم که فرزندان برخی از بس داخل ایران گشته‌اند برای تفریح خارج از کشور می‌خواهند ولی این کودکان هنوز داخل شهر خود را هم ندیده‌اند و برایشان شیرین و جدید است. یاد کلامِ دکتر ثروتمند شهر می‌افتم که روزی به یکی گفته بود، امروز عصر باید سگم را ببرم پارک، چون نوبت تفریح اوست. 🎈 از پارک که برمی‌گردیم اَسمَر منتظر فرزندان خود است. می‌گویم: صلاح نیست من بار دیگر خانه شما بیایم. مقداری ارزاق را می‌پرسم که چگونه باید به دستش برسانیم. از شماتت مردم و متهم‌شدنش به رابطه با یک مرد بیگانه می‌ترسد. می‌خواهم خودش بیاید و ارزاق را ببرد. می‌گوید: این بدتر است، اگر مردم دستم ارزاق را ببینند می‌ترسم چون همسایه‌ها می‌دانند من درآمدی ندارم شایعه می‌کنند که از خودفروشی برگشته‌ام و صاحب‌خانه مرا مجبور به تخلیه خانه‌ام می‌کند. 🚫 واقعاً بر حال این جامعه باید گریست، چشم می‌خواهد تا جولان شیطان در این شهر در بین مردم را به تماشا بنشیند که نه همسایه‌ها به کسی کمک می‌کنند و نه با حرف‌شان اجازه می‌دهند کسی به دیگران کمک کند. گویی اَسمَر و فرزندانش محکوم به مرگ از گرسنگی در منزل خویش هستند. قرار می‌گذاریم ساعت 4 صبح به منزلش برای رساندن ارزاق بیایم. خوشحال می‌شود که زمان مناسبی است. خداحافظی می‌کنم و برمی‌گردم، ساعت 4 صبح ارزاق را مدد الهی در صندوق عقبِ ماشین می‌کنم و آماده حرکت می‌شوم. قبل از حرکت تماس می‌گیرم، با تک زنگ، گوشی را برمی‌دارند. یقین میکنم که منتظر هستند. 🌒 خدا را شکر می‌کنم که تاریکی نیمه‌شب را برای نیازمندانش خلق کرده است که اگر نبود چه می‌شد؟ به کوچه که می‌رسم درب خانه را باز گذاشته‌اند. سریع لحاف و تشک و مقداری اثاث منزل و ارزاق را به خانه خالی می‌کنم. هر سه کودک اَسمَر بیدار نشسته‌اند. تردید نمی‌کنم از خوشحالی دیشب نخوابیده‌اند که فردا غذا خواهند خورد. فرزانه لحاف را از من می‌گیرد و خوشحال است که برای خود لحافِ مستقلی دارد و دیگر کنار مادرش زیر یک پتو نخواهد خوابید. در پلاستیکی کمی کشمش داشتم، می بینم کودکان مشت کرده و می‌خورند و مرا نگاه کرده و می‌خندند و من هم به آن‌ها می‌خندم و آن‌ها را به سینه‌ی خود می‌فشارم تا احساس راحتی کنند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
794 🔹بخش دوم🔹 🔳 98/05/08 🍀 ناگهان گرمی لب‌های کوچکی را در پشت دست خود حس می‌کنم. متوجه می‌شوم «اسماءِ» 7 ساله، دستم را می‌بوسد. گریه‌ام می‌گیرد و می‌نشینم دستانش را می‌بوسم. دستان اسماء از من نزد خدا عزیزترند چون خیلی کمتر از من از نعمت‌های خدا بهره برده‌اند و صبر زیادی بر گرسنگی کرده‌اند. اَسمَر مادرشان می‌گوید: 7 روز فرزندانم غذایی برای خوردن نداشتند و فقط با آب و چایی سرپا بودیم. 🍕 به نانوایی رفتم نان بدون پول مرا ندادند. روز هفتم برای نماز صبح طاقت برخاستن نداشتم، تا که برخاستم بر زمین خوردم، در آن لحظه خوابم گرفت، در خواب دیدم کسی می‌گوید: برو در را باز کن دخترم غذای خود را بگیر. از خواب برمی‌خیزم و سمت در می‌روم، در را که باز می‌کنم، دستی می‌بینم درون خانه وارد می‌شود که چندین نان در روی آن است، نان را می‌گیرم و به محض این‌که می‌خواهم تشکر کنم، آن دست‌ها غیب می‌شوند. بیرون خانه می‌روم دریغ از این‌که یک نفر را ببینم. ⭕️ در شوک عجیبی قرار می‌گیرم، به سیّد محلّ‌مان مراجعه می‌کنم، از من می‌خواهد نان‌ها را نشان بدهم، نان ها را می‌برم سید می‌گوید: تو نمی‌دانی! این نان‌ها مربوط به تنور هیچ نانوایی در شهر نیست؟ این‌ها هدیه‌ی خدا و از آسمان برای توست. بدان که اگر مردم این شهر بر گرسنگی تو و اطفال یتیم تو رحم نکنند خداوند بی‌منت روزیِ خود بر در خانه‌ی تو خواهد رساند و منتظر مرگ تو نخواهد ماند. اَسمَر می‌گوید: یک ماه چند قرص نان بدون خورشت خوردیم، هم نان بود هم غذا و تمامی نداشت. ⁉️ حال سؤالی که اینجا است آن مائده از کجا و آن دست‌ها، دستان که بوده است؟ برای کشف راز این موضوع سه گزینه مطرح است: ♦️1) احتمال دارد فرشته‌ای در قالب انسان بر او تجلی کند و هر چه انسان دارد (نان) قطعاً از خداست و خدا بهتر از آن را در اختیار دارد. ♦️2) احتمال دوم که قوی‌تر است این‌که طبق حدیث نبوی: برخی از بندگان را خدا فقط برای خدمت به خلایقش خلق کرده است لذا از سوی حضرت حق در عالَم مُکاشفه یا رؤیا به برخی اولیاءالله آدرس می‌دهند و امر می‌کنند طعامی حاضر کرده و به آن خانه برسانند. این‌که شکل آن نان‌ها عجیب بود، ممکن است نان‌ها در جای دیگری پخته شده باشند و آن فرد با طی‌الارض به آن مکان خود را رسانده باشد و الزاماً خداوند در آسمان نانوایی ندارد که نان بپزد. علت این‌که دست دیده شده و فرد دیده نشده است، سرمه‌ی خفا ممکن است آن اولیاء‌الله بر چشم زده باشد. سرمه‌ی خفا را چنان‌چه شیخ‌ بهایی بر چشم می‌زد و با این‌که در محلی حضور داشت ولی کسی او را نمی‌دید یعنی صاحب آن دست، در آن مکان بود ولی دیده نمی‌شد. ♦️3) احتمال سوم هم این است که یکی از «اهل‌بیت» علیه‌السلام که زنده و حی هستند چنین عنایتی در حق او کرده باشند. ☑️ در میان تمام گزینه‌ها، گزینه دوم به حقیقت امر نزدیک‌تر است. ⚛ اَسمَر نگران است این رفتن من برای همیشه باشد مانند مردی که یک‌بار نان آورد و غیب شد. قول می‌دهم به خاطر دعاهای خیر او دست‌مان همیشه برای کمک به او پر باشد و خدا از کرمش واسط‌ُالرّزق ما برای او باشد و معاصی‌مان از این عنایتش تکفیر نماید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
223 🔳 98/05/09 ✨📖✨ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم (115 - توبه) ⚡️ و خدا بعد از آن‌که قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آن‌ها آنچه را باید از آن بپرهیزند معین و روشن بیان کند، که خدا محققاً به همه چیز داناست. 🔴 نکته مهم در آیه این است که خداوند بعد از هدایتش، هرگز انسان را گمراه نمی‌کند. ✨📖✨ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (8 - آل‌عمران) ⚡️ (راسخان در علم، می‌گويند:) پروردگارا! دلهای‌مان را، بعد از آن‌كه ما را هدايت كردی، (از راه حق) منحرف مگردان و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زيرا تو بخشنده‌ای! ❄️ پس کسی را که خداوند هدایت می‌کند قلبش به نور ایمان نورانی می‌شود و بعد از هدایت فقط احتمال سیاهی در قلب وجود دارد ولی هرگز احتمال گمراهی نیست. اما در بحث ایمان، احتمال کفر بعد از ایمان مترتب است. ✨📖✨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ و َلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا (137 - نساء) ⚡️ آنان که نخست ایمان آورده سپس کافر شدند، باز ایمان آورده دیگر بار کافر شدند، پس بر کفر خود افزودند، اینان را خداوند هرگز نخواهد بخشید و به راهی هدایت نخواهد فرمود. ⁉️ حال سؤال اینجاست چرا بعد ایمان کفر ممکن است ولی بعد از هدایت گمراهی ممکن نیست؟ این هدایت الهی چگونه حاصل می‌شود؟ 💎 آیه 82 سوره مبارکه طه در این امر تصریح دارد: ✨📖✨ و َإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ (82 - طه) ⚡️ و البته بر آن کس که (از کفر) توبه کند و (به خدا) ایمان آرد و نیکوکار گردد و درست به راه هدایت رود مغفرت و آمرزش من بسیار است. 💢 هدایت نتیجه‌ی استغفار، ایمان و عمل صالح الهی است و اگر عمل صالح حذف شود انسان هرگز هدایت نمی‌شود و هدایت فقط با کتاب‌خواندن ممکن نیست. پس ایمانی که به عمل صالح نرسد و فقط در مرحله باور باقی بماند، احتمال کفر در آن وجود دارد. ✨📖✨ وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا (69 - عنکبوت) ⚡️ و آنان که در (راه) ما(به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققاً آن‌ها را به راه‌های (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم. ❄️ آیه 37 سوره زمر هم اشاره دارد که اگر کسی را خدا هدایت کند نه خودش گمراه می‌کند و نه کسی می‌تواند او را گمراه کند. ✨📖✨ وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ (37 - زمر) ⚡️ و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراه‌کننده‌اى نخواهد داشت. 🔴 اگر اندکی در پیرامون خود بنگریم، دیده شده است انسانی که در مرحله ایمان به خدا قرار دارد ولی عمل صالحی نکرده است بعد از کمی یا مدتی اصطلاحاً قلبش بر اثر معصیت سیاه می‌شود ولی دیده نشده است که انسان متّقی و پرهیزگار بعد از مدتی از دین خدا خارج شده و از اراذل و اوباش و خداناشناس گردد. 🌐 شاید علت این باشد چون در هدایت الهی انسان طعم شیرین عبادت را می‌چشد، سخت است انسان بعد از انتخاب راه راست، راه دیگری را به عنوان صراط مستقیم برگزیند و نیز چون هدایت از عملِ صالح حاصل می‌شود، انسان اگر گناهی انجام دهد چون عمل صالح گناه را محو می کند، إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ (114 - هود) پس گناهان با عمل صالح محو می‌شوند و اگر گناه نباشد قلب سیاه نشده و انسان قطعاً مدد الهی گمراه نمی‌شود. 🅾 نکته مهم: ایمانِ به تنهایی‌، می‌تواند از دست برود و انسان کافر شود ولی اگر ایمان به زیور «عملِ صالح» آراسته شود، هدایت الهی صورت می‌گیرد و ایمان به حاشیه‌ی امنی در سایه رحمت پروردگار به خاطر اعمال صالح انسان می‌رسد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
15 🔳 98/05/10 🍀 هفت خانه است که در آن هیچ سودی وارد نشود: 1️⃣ زنی مطلقه در آن خانه باشد. (زنی که علی‌رغم داشتن شرایط، ازدواج دوم نکند) 2️⃣ خانه‌ای که زنی در آن از شوهرش نافرمانی کند. 3️⃣ در خانه‌ای که خیانت در امانت شود. 4️⃣ مالِ حرامی در خانه باشد. 5️⃣ وصیت میّت در آن خانه اجرا نشود. 6️⃣ در آن خانه شراب باشد. 7️⃣ زنی از مال شوهرش در آن خانه بدزدد. ✨نبی مکرم اسلام (ص)✨ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
26 🔳 98/05/10 ✨💎✨ پروردگارا! نازنیا! خوشا بر حال زبانی که در تکلّم فقط تو را گوید‌، در قلب فقط تو را خواهد و در تنهایی و سکوت چون عاشق شیدا، فقط به تو بیندیشد. این سعادت عظیمی است بر حال ما، عنایت فرما که قطعاً نتیجه اعمال چنین کسی جز کاری برای خدمت به خلق و طلب رضایت تو نخواهد بود. ✨💎✨ ای زیبای زیبایان! به عزت و جلالت قسم می‌دهیم در لحظات مستی با حضرتت که لحظات خدمت به خلایق و مناجات شبانه‌ی توست، چنان مست‌مان کن، چنان عقل‌مان ببر که اندیشه‌ای بر ما باقی نگذارد جز وجود قدسی‌ات و رضایت ذات کبریایی‌ات. ✨💎✨ ای پروردگار رحمت!‌ سلام و درود ما را بر محمد مصطفی (ص) آن پیامبر رحمت بر عالمین‌ات ارزانی فرما و بر علی‌المرتضی (ع) آن حبیب حبیب‌ات سلام و درود ما را بفرست و ما را از پیروان راستین ائمه هدات خویش قرار ده و در ظهور مولانا صاحب‌ِالزمان حضرت مهدی (عج)، السَّاعة از کرمت تعجیل فرما. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹پرهیزگار شویم تا قرآن را بفهمیم یا قرآن را بفهمیم بعد پرهیزگار شویم؟🌹 224 🔳 98/05/11 ⁉️ یک سؤال اساسی برای مؤمنین در کلام وحی وجود دارد، این‌که کتاب خدا را بخوانیم پرهیزگار شویم یا اول پرهیزگار شویم بعد قرآن را بخوانیم؟ اول در کتاب خدا تحقیق کنیم بعد عمل کنیم یا این‌که عمل کنیم بعد در آیات قرآن تحقیق کنیم؟ 💠 آنچه از کلام وحی مستفاد می‌شود ابتدا باید انسان به آیات قرآن ایمان بیاورد و با جان و دل بپذیرید، بعد عمل کند و در این فرایند است که انسان می‌تواند قرآن را درک کند. ✨📖✨ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ (2 - بقره) ⚡️ این کتابی است که هیچ شکی در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است. 🔥 پس کسانی که متقی نباشند این کتاب هدایت‌شان نخواهد کرد و شک‌ّشان به شرط تقوی از آن‌ها زایل خواهد شد، پس تقوی مقدم بر هدایت است و لازمه‌ هدایت تقویِ الهی است. ✨📖✨ أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ (185 - بقره) ⚡️ قرآنی که فرو فرستاده شده، [کتابى] که مردم را راهبر، و دلائل آشکار هدایت، و [میزان] تشخیص حق از باطل است. 🚫 پس کتاب خدا فرقان و جداکننده حق از باطل است و این فرقان بر انسان عنایت نمی‌شود مگر با پیش‌زمینه‌ای به نام تقویِ الهی. ✨📖✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا (29 - انفال) 📌 پس برای درک کلامِ وحی ابتدا باید انسان عبد باشد و طبق قرآن خود را از محرّمات دور نگه دارد. بسیاری از ما تقوی الهی را فقط به این می‌دانیم که نماز بخوانیم و روزه بگیریم و زنا نکنیم و دروغ نگوییم و به کسی ضرر نرسانیم در حالی که تعریف تقوی الهی در آیه 177 سوره‌ بقره، یعنی نیکوکاری و آن عبارت است از: ✨📖✨ لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177 - بقره) ⚡ نیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق و مغرب کنید، نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه‌ماندگان و گدایان بدهد و در آزادکردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال بدهد، و نیز نیکوکار آنان‌اند که با هر که عهد بسته‌اند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگ‌دستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. آن‌ها به حقیقت راستگویان و به حقیقت پرهیزگاران‌ هستند. 🔥 پس کسی که از مال خود سهم أقربا و یتیم و مسکین را ندهد، برده‌ای آزاد نکند، وفای به عهد نکند و در برابر مصیبت‌ها ناله کند و... تقویِ الهی ندارد. پس باید برای درک قرآن نخست باید تقوی الهی پیشه کرد سپس سمت قرآن آمد تا کلام وحی را درک کرد. 💠 پیرمردی که 80 سال پای منبر واعظی برود و واعظ دُرفشانی کند، تا این پیرمرد صاحب تقوی نباشد هر چه آن واعظ بگوید باور خواهد کرد چون خداوند به او فرقان نخواهد داد تا بداند کدام سخن درست و یا غلط است. درگیرکردن به خرافات دینی و یا مسائل سطحی و غیرِ مفید دین برای این پیرمرد بسیار ساده است. علت این‌که صاحبانِ درکِ واقعی از کلام وحی همیشه معدود و مهجور هستند برای این امر است که صاحبان تقوی کم هستند که تمایلی به شنیدن سخن صاحبانِ واقعی کلام وحی را داشته باشند حتی اگر تمایل به شنیدن آن هم داشته باشند این کلام در جان‌شان نفوذ نخواهد کرد چون گم‌گشته آن‌ها در دنیا نیست. پس کسانی که فکر می‌کنند باید هر کاری خواستند بکنند بعد تحقیق کنند ببینند اسلام دین درستی است و بعد به دین اسلام وارد شوند، پذیرش اسلام و فهم قرآن توسط آن‌ها به علت معصیت‌هایی که در این مدت کرده‌اند، برایشان سخت خواهد بود. ✴️ برخی روشنفکران که ادعا دارند دین ما ارثی است و باید آزادانه در اسلام با تحقیق وارد شوند از این نکته غافل‌اند که گناهانی که در این وقفه بعد از بلوغ انجام خواهند داد حجابی برای این گروه برای درک اسلام و قرآن واقعی خواهد شد و کسانی که از ادیان دیگر با تحقیق به اسلام مشرّف می‌شوند، آن‌ها قطعاً در دینی توحیدی پایبند بوده‌اند مانند ادیان یهود یا مسیح، تقوی الهی در دین خود کرده‌اند ولی چون دین‌شان پاسخ مبهمات‌شان را نداده است به اسلام رسیده‌اند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹چه کسانی طبق قرآن وارد بهشت می‌شوند؟🌹 🔳 98/05/12 ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ ✨📖✨ و سيقَ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَراً (6 - زمر) ⚡️ و کسانی ‌که از پروردگارشان تقوی داشتند دسته‌ دسته به ‌سوی بهشت رانده می‌شوند. ⬅️ در این آیه شریفه حضرت حق تنها شرط ورود انسان به بهشت را گناه‌نکردن، قرار داده است. اگر در روایات و داستان‌ها و حکایات عارفان دقت کنیم در عالَم برزخ تمام عقوبت‌ها به ‌خاطر گناهان است و جایی نشنیدیم مثلاً کسی را به‌ خاطر این‌که ماشین کسی را هل نداده است عقوبت کنند، ولی به‌ خاطر خوردن مال دیگران و آزار و اذیت والدین و زنا و... داستان‌های زیادی برای عقوبت در عالَم برزخ آمده است. ⁉️ حال سؤال اینجاست که تکلیف اعمالِ صالح و نماز و عبادات چیست؟ 💢1) زمینه‌ی جهان تاریکی است و خورشید است که زمین را نورانی می‌کند یا به عبارتی، منبع نور مشخص است ولی تاریکی منبع ندارد و عدم وجود خورشید مساوی است با تاریکی. بنابراین، زمینه‌ی جهان گمراهی است، هدایت نیست و انسان بدونِ توسل به نور امکان دوری از گناه را ندارد. ☀️ در حدیث قدسی آمده است: 💫 کُلُّکُمْ ضَالٌّ ٳلا مَنْ هَدَیْته، فَاسْتَهْدُونِی أهْدِکُمْ همه شما گمراه هستید مگر این‌که من کسی را هدایت کنم، پس از من بخواهید تا شما را هدایت کنم. ☑️ به عبارتی، اعمال صالح و عبادات باعث می‌شوند انسان از گناهان دوری کند و بدون اعمال صالح هرگز این امکان وجود ندارد. ✨📖✨ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر (45 - عنکبوت) ⚡️ نماز را به پا دار که نماز از بدی و گناه انسان را باز می‌دارد. 💎 اگر انسان بدون خواندن نماز می‌توانست حریف شیطان شود، قرآن می‌فرمود که تلاش کنید تا شیطان در شما نفوذ نکند و گناه نکنید یا در فضیلت نماز شب می‌فرماید: ✨📖✨ إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً (6 - مزمل) ⚡️ مسلماً برنامه (عبادت) شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است. ☑️ یعنی کسی‌که نماز شب می‌خواند بیشتر می‌تواند از کسی‌ که نماز معمولی خود را می‌خواند، در برابر وسوسه‌ها (همزات) و حمله‌های شیطان در برابر گناه ایستادگی کند. 💢2) در این آیه خداوند می‌فرماید: ✨📖✨ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ (114 - هود) ⚡️ حسنات (نیکی‌ها) گناهان را محو می‌کنند. 💎 پس انسان عصمت ندارد و بدون گناه نمی‌تواند باشد، داشتن اعمال صالح و ثواب باعث رفع گناهان و ورود به بهشت می‌شود. مثال: دو نفر با هم برای تجارت آهن به تهران می‌روند، یکی سرمایه دارد و یکی قرض کرده است. کسی‌ که سرمایه دارد، راحت‌تر و کم‌استرس‌تر است چون اگر ضرر کند، مانند کسی ‌که قرض کرده، احتمال برگشت چک و زندانی‌شدن ندارد. پس کسی ‌که عمل صالح بیشتری دارد، بیشتر می‌تواند به عفو گناهان و ورود به بهشت امیدوار باشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹بزرگ‌ترین مانع در راه رسیدن به رستگاری چیست؟🌹 225 🔳 98/05/13 ✨📖✨ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِکُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون (16 - تغابن) ⚡️ بنابراین تا آن‌جا که در توان دارید تقوى الهى پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمائید و انفاق کنید که براى شما بهتر است و آن‌ها که از بخل و حرص خویشتن را مصون بدارند رستگار و پیروزند. 1⃣ حضرت حق‌تعالی بالاترین عمل را برای پرهیزگاری انفاق می‌داند. در آیه 5 سوره لیل نیز اشاره مشابه و صریح به این امر دارد. ✨📖✨ فَأَمَّا مَنْ أَعْطي وَ اتَّقي ⚡️ اما آن‌که انفاق کند و پرهیزگار باشد. 2⃣ پس هدف خداوند از تکلیف انفاق بر مؤمن معاذالله به علت ناتوانی حضرتش در تأمین نیازهای مخلوقات خود نیست بلکه بالاترین اثر انفاق بر دنیای انسان است که باعث می‌شود انسان از زنجیر بخلِ نفس دور باشد. 3⃣ «شُحّ»، به بخل توأم با حرص گویند. وقتی کسی در مالی ضرر کند یا به سودی نرسد بی‌تابی می‌کند و وقتی مالی کسب کند از شوق جان می‌دهد بدون این‌که تفکّر کند به آن مال کسب‌شده چه نیازی دارد، پس کسانی که طمعِ مال دارند این طمع لذّت نفس است و در عمل هیچ لذتی از این مال نخواهند برد. 📌 مثال: تاجری فقط نفسش از سود لذت می‌برد در حالی که جسم او اصلاً نیازی به آن سود ندارد. 💎 امام صادق (ع) از شب تا صبح طواف خانه خدا را به جای می‌آورد و پیوسته می‌فرمود: 💫 اللَّهمَّ قَنِی شُحَّ نَفْسِى خداوندا! مرا از حرص و بخل خودم نگاه‌دار. ✍ یکى از یارانش عرض کرد: فدایت شوم، امشب غیر از این دعا، دعاى دیگرى از شما نشنیدم. فرمود: چه چیز از بخل و حرص نفس مهم‌تر است در حالی‌ که خداوند می‌فرماید: «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ⭕️ پس رستگاری انسان بدون ترک بخل ممکن نیست. کسی که فقط نماز بخواند و روزه بگیرد و حج رود ولی نتواند از مال خود انفاق کند و به دیگران سودی برساند، هرگز روی رستگاری را نخواهند دید. انسان اگر بخل نداشته باشد، دنبال دنیا نیست پس وقت زیادی برای عبادت دارد، اگر مالی را هم از دست بدهد و ضرر کند نفس، او را از دین برنمی‌گرداند. 4⃣ برخی از ما گمان می‌کنیم بخل‌نکردن یعنی فقط سخاوت‌داشتن و بخشیدن چیزی اضافه به کسی است. گاهی بخشیدنِ طلب نیز خودش به نوعی واجب و ضدّ شُحِّ نفس است. برخی اعتقاد دارند باید زمان حساب و کتاب، ‌طلب خود را از دیگران به طور کافی و وافی بستانند و به آن شخص کوچک‌ترین رحمی نکنند و فقط در زمان بخشش، صاحبِ سخاوت گردند که این امر اشتباه است و وقتی می‌گویند: «حساب به دینار، بخشش به خروار» این جمله کاملاً غلط است. ⬅️ بخل دو نوع است: 🔸1) نوع نخست، فردی به چیزی نیاز دارد اما کسی زمان نیاز چیزی به او ندهد. 🔸2) نوع دیگر بخل، اگر کسی حقی بر دیگران دارد بگوید: از حق خویش نمی‌گذرم و حق خود را باید به طور کامل بگیرم، طبق فرمایش نبی اکرم (ص) این هم نوعی بخل است در حالی ‌که مردم عوام آن را انسان خوش‌حساب معرفی می‌کنند که از حق خود نمی‌گذرد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
✴️ دوستان و همراهان ارجمند تمام این داستان‌ها که امروز یک نمونه دیگر از آن در کانال قرار داده شده، کاملاً واقعی است و ذره‌ای اضافات ندارد و فقط هدف از ذکر آن موارد زیر است: 1️⃣ قدر نعمت‌های الهی را بدانیم و شاکر خدا باشیم. 2️⃣ بدانیم در اطراف ما چه نیازمندانی زندگی می‌کنند و بدانیم روز قیامت در قبال کوتاهی در برابر آنان جوابگو خواهیم بود. 3️⃣ نکات ظریف خاص توحیدی و اعتقادی در هر خاطره داستانی نهفته است آن‌ها را به دقت بخوانیم و بیاندیشیم. 4️⃣ بتوانیم نیازمندان واقعی را شناسایی و طرز برخورد صحیح با آن‌ها را بدانیم. 5️⃣ به آیه «وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِين» مدد الهی عمل کرده باشیم.
795 🔹بخش اول🔹 🔳 98/05/14 ✍ مریم 38 سال دارد از جایی به او خبر رسیده است که مدد الهی صندوقی داریم که به نیازمندان کمک می‌کنیم. زنگ می‌زند و شرایط را می‌گویم که ما به ایتامی که پدر خود را از دست داده‌اند و پیرزنان و پیرمردان بدوارث و بی‌وارث مدد الهی کمک ثابت می‌کنیم. مریم می‌گوید: شوهرش را از دست داده است و چون محله‌ی آن‌ها از نظر فرهنگی فقیر و عقب‌افتاده است از او می‌خواهم به همراه فرد دیگری به منزل ما بیاید تا ارزاق را خودش بگیرد و از اتّهام همسایگان در محل دور باشد. به همراه والده‌ی خود پای درددل مریم می‌نشینم. او می‌گوید: 4 سال پیش بر اثر سوءمصرف مواد مخدر شوهرش را از دست داده است و یک پسر 25 ساله و دختر 16 ساله‌ای به نام سحر دارد. سحر دختری چادری و نجیب و خیلی خجالتی، با چهره‌ای مؤمن با مادرش زندگی می‌کند. درونم می‌سوزد وقتی می‌بینم مریم در خود احساس شرمندگی می‌کند. از فقرهای زمان کودکی‌ام برای آن‌ها می‌گویم تا کمی راحت شوند و مرا از خود بالاتر نبینند. 🔥 پسرش علی معتاد است و گریه می‌کند و به خاطر اعتیادِ پسرش هیچ کسی و هیچ خیریه‌ای به آن‌ها کمک نمی‌کند. گویی سحر و مادرش هم باید به درد اعتیاد او گرسنگی بکشند و بسوزند. واقعاً بر حال این جامعه باید گریست که به جای عمل به کتابِ خدا، از یکدیگر دینِ خدا را پرس و جو کرده و یاد می‌گیرند. مادرش می‌گوید: زمانی که شوهرش را از دست داد هیچ یک از فامیل به آن‌ها نزدیک نشدند و گویی با فوت شوهرش آن‌ها هم غریبه شدند. مریم با چشمانی گریان می‌گوید: وقتی علی سرباز بود من هر روز دغدغه داشتم که وقتی ساعت 3 سحر از مدرسه می‌آید، چه چیزی برای ناهار او درست کنم. مجبور شدم از بقالی سر کوچه مدت یک‌سال، نسیه بردارم تا کارهای کمیته امدادم درست شود و مبلغی بگیرم. 💥 بدهی من در یک‌سال، 600 هزار تومان شد، دیگر شرم داشتم به مغازه بروم و نسیه چیزی بردارم. صاحب مغازه پشت سر هم پیام می‌فرستاد تا ما بدهی‌مان را صاف کنیم. شبی مادر و دختر گریه کردیم. سحر گفت: مادر! من گوشواره‌هایم را امانت می‌دهم تا زمانی که بدهی‌مان را صاف کنیم به بقالی بده تا آبرویِ ما را در محل نَبرد. گوشواره‌ها را بردم، تحویل دادم و قلب مرد آرام گرفت. او گفت: من برای مبلغ شما باید سود بگیرم چون 600 هزار تومان سال قبل، اکنون یک میلیون و دویست هزار تومان شده است!!! چاره‌ای نداشتم باید می‌پذیرفتم. اکنون یک‌سال است گوشواره‌های سحر در دست آن پیرمرد گرو و در رهن است. شنیدن این داستان اشک بر هر چشمی را جاری می‌کند. ◀️ خانه را ترک می‌کنم و به مغازه‌ی بقالی محل می‌روم و مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان کارت می‌کشم و بدهیِ آن‌ها را تسویه می‌کنم. وقتی به خانه برمی‌گردم مریم و مادرش باور نمی‌کنند. گمان می‌کنند منِ روسیاه امامزاده هستم. می‌گویم: من گنه‌کاری بیش نیستم و کار خاصی نمی‌کنم، این وظیفه‌ی من است که کلامِ وحی و خدایِ من بر من امر کرده است. واقعاً بر حال زمانه باید گریست، از بس کارِ نیک در جامعه‌ی ما کم شده است هر کسی نیکوکاری کند و انجام وظیفه نماید تا حدّ امامزاده در چشم فقرا عزیز می‌شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
795 🔹بخش دوم🔹 🔳 98/05/14 ⁉️ از مادرش می‌پرسم سحر چه آرزویی دارد؟ می‌گوید: داشتن یک اتو آرزوی اوست، همیشه با کتری داغ لباس‌های خود را اتو می‌زند. می‌گویم: چَشم! مدد الهی به‌ زودی اتویی برای او خواهم خرید. خاطری مَلکی درونم مُدام می‌گوید: چرا لال شده‌ای و این بخشش و عنایتِ خدا را به نام نفس مصادره می‌کنی؟!!! زبان بگشا و بگو که هر چه هست، خداست و این عنایت او و روزی خود آن‌هاست. بگو تا آن‌ها خدای خود را بشناسند و به سمت او بروند. مُهر زبانم می‌شکند و از کسی می‌گویم که اگر نظرش را لحظه‌ای از من دور کند، خود برای نانِ شب محتاج‌ترین فرد می‌شوم. مدد الهی کلامم اثر می‌کند و پله دوم رو می‌روم و از برکاتِ نماز شب می‌گویم. این رسم انسان است، اگر در کسی نیکی و انسانیّت ببیند عاشقِ دین و مسلک او می‌شود. ارزاق‌شان که امانتی در دست من بود، تحویل‌شان می‌دهم و با آژانس بدرقه‌شان می‌کنم. 🌒 آن شب از شوق، حس می‌کنم خواب ندارم و می‌خواهد بی‌خوابم کند، فقط ساعتی خواب بر چشمانم می‌فرستد. نزدیک اذان صبح بیدارم می‌کند، حال عجیبی دارم. از همان بیداری در حال گریه هستم. بدون مناجاتی، بدون هیچ ذکری و استغفاری و بدون هیچ وضویی!!! می‌دانم که همیشه من او را صدا می‌کردم ولی امشب او خودش صدایم کرده است و وقتی صدایت کند دیگر برای گریستن مقدمه‌ای لازم نیست. در یک چیز خود را ناتوان می‌بینم و دنبال کسی هستم که در آن شب، من بیچاره را درس شکرگزاری بیاموزد. تنها چیزی است که هر اندازه تدبّر می‌کنم چیزی بر ذهنم در آن نمی‌رسد. یقین می‌کنم، آن شب اتفاقی در خانه‌ی سحر افتاده است که هر چند من از آن در ظاهر بی‌خبرم ولی از صداکردن خدایم امشب کاملاً فهمیدم که کسی امشب هست که مرا دعا می‌کند. بهترین دعای عمرم را می‌خوانم: ✨«فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ»✨ 🌞 صبح زنگ می‌زنم، می‌بینم سحر گوشواره‌های خود را بعد از یک‌سال پس گرفته و آن شب از شوق گریه کرده است. سحر نزدیک اذان صبح با مادرش به نماز شب برخاسته است. سحر دیگر در مجالس عروسی که می‌رود نگران این نیست کسی گوش‌های بدون گوشواره او را نگاه کند. گوشواره‌ای که هر دختری بر گوش خود دارد. خاطری مَلکی مرا رها نمی‌کند، مدام در درونم می‌گوید: اکنون که تو در این شادی و شوق می‌سوزی و مجنون شده‌ای ببین چه خدایی داری که برای این کار تو، وعده‌ی بهشت هم داده است. می‌گویم: خدایا! بهشت می‌خواهم چه کنم؟ این‌ خود بهشت است و اکنون بهشت را با تمامِ وجود در این دنیا حس می‌کنم. یادم می‌افتد اگر از راه قرآن، غفلت کنی نه تنها این دنیای تو را جهنمی می‌کند بلکه آن دنیا هم وارد جهنم کبری خواهی شد و اگر در این دنیا متابعت امرش کنی نه تنها این دنیای تو را بهشتی می‌کند بلکه بعد از مرگت نیز لذات و نعمات و بهشتش روز به روز بر تو کثرت می‌گیرد تا از رحمت و کرمش در نزد خود در «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» تو را برای ابد آرام دهد، انتخاب با توست. ✨وَ مَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ!!!✨ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
16 🔳 98/05/15 🍀 نبی مکرم اسلام (ص) می‌فرمایند: مردی که با زنان زیاد هم‌نفس شود دل او بمیرد. ✳️ شاید زنان از این امر بی‌خبر باشند ولی مردان در محیطی که زنان در آن وجود دارند و نفس می‌کشند اگر حاضر شوند و یا حتی لحظه‌ای در خیابان از کنار زنی بگذرند، حس لذت به آنان دست می‌دهد. مردی که سوار اتوبوس شده و قصد سفر بین‌شهری دارد، وقتی پشت سر او خانم نشسته باشد، هر چند آن خانم با او هم‌کلام نشود و هر چند یکدیگر را به چهره تماشا نکنند، ولی مرد چون در فضایی که زن نفس می‌کشد در حال تنفس است، حس آرامش به او دست داده و لذت خواهد برد. 💢 علت این امر در آن است که وجود زن برای مرد آرامش خاصی دارد. در محیط‌های مختلطِ کاری، نکته‌ای که اکثر زنان از آن غافل هستند این است که نمی‌دانند مردانِ همکارشان از وجود آنان کسب لذت و آرامش می‌کنند، حتی اگر این زنان با همکارانِ مرد خود هم، کلامی سخن نگویند. به همین دلیل است که اگر دقت کرده باشیم وقتی مردی به تنهایی به خانه‌ی کسی به مهمانی برود و مرد آن خانه در کنار مهمان نشسته باشد، همسرش تمایلی به حضور در کنار آن‌ها ندارد چون ناخواسته فطرتش او را از هم‌نفس‌شدن در فضایی که مرد غریبه است دور نگه می‌دارد. 💢 حدیث مذکور اشاره به این دارد که مردی که زیاد در فضایی که زنان حضور داشته و تنفس کنند، دل او می‌میرد چون طالبِ هوایِ نفس می‌شود. مردانی که زیاد با زنان تنفس می‌کنند بعد از مدتی رفتار زنانه به خود می‌گیرند و جدّیت و صلابت در کلام و گفتار خود را از دست می‌دهند، چون زنان جنس حساس و لطیفی در سخن‌گفتن هستند لذا این مرد چون نفسش از محبوب‌شدن بین زنان و جذب آنان لذت می‌برد، رفتارهای او به سطحی و احساسی و نازک‌نارنجی‌بودن اصطلاحاً تغییر پیدا می‌کند. ✳️ 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
226 🔳 98/05/16 ✨📖✨ و مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ و َلَا هُدًى وَ لَا كِتَابٍ مُنِيرٍ (8 - حج) ⚡️ و از مردم کسی هست که از روی جهل و گمراهی و بی‌هیچ هدایت و کتاب و حجّتی روشن در کار خدا جَدل می‌کند. 🍀🍂 برای سخن‌گفتن واقعی از توحید باید ترتیب مذکور رعایت شود: 💠1) در مرتبه‌ی نخست انسان باید صاحبِ علم (واقعی) باشد و این علم به تنهایی حاصل نمی‌شود مگر با تقویِ الهی. ✨📖✨ وَ اتَّقُوا اللَّهَ و َیُعَلِّمُکمُ اللَّه (282 - بقره) ⚡️ و اگر از خدا پروا كنيد، خدا به شما علم می‌آموزد. 💠2) در مرحله‌ی دوم خدا باید انسان را هدایت کند و این هدایت صورت نمی‌گیرد مگر با تلاش و مجاهدت انسان در راه خدا و در راه نفس با گذشتن از مال و جان. ✨📖✨ وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ و َإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69 - عنکبوت) ⚡️ و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققاً آن‌ها را به راه‌های (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم و همیشه خدا یار نیکوکاران است. ✨📖✨ فضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ (96 - نساء) ⚡️ خدا مجاهدان (فداكار) به مال و جان را بر بازنشستگان (از جهاد) بلندى و برترى بخشيده است. 💠3) در مرحله‌ی آخر باید به کتاب الهی مراجعه شود. بعد از تقوی و جهاد در راه خدا است که کتاب الهی نورانیّت خود را بر انسان آشکار کرده و راهنمای نورانی برای انسان می‌شود. 📌 مثال: کسی که غیبت کرده و انفاق نمی‌کند و نماز نمی‌خواند اگر برای هدایت‌شدن، بدون رعایت این مقدمات به کتاب خدا مراجعه کند، قطعاً در مورد خدا دچار شک و تردید خواهد شد. ⛔️ پس کسی که بدونِ تقوی الهی و جهاد با نفس و گذشتن از مال و جان خویش در راه خدا بخواهد از توحید سخن بگوید، کلام او بر خلاف حق بوده و هیچ اثری نداشته و جز گمراهی بر خود و دیگران چیزی نخواهد افزود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی