#یک_حدیث_یک_حکمت ۲۱۰
🌹نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند:
🚪🔥جهنم را دری است که از آن کسانی وارد خواهند شد که خشمِ خود را با ناخشنودکردن خدا فرو نشاندهاند.
📌مثال: کارگری به کارفرمای خود توهین کرده در حالی که سزای او اخراج از کار و بیخانمانکردن او نیست ولی کارفرما برای فرونشاندنِ خشم خود، او را اخراج کرده است.
📕 نهجالفصاحه🍃
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_پند_یک_معرفت ۳۲۱
✍ معلم به کودک ۸ ساله در مدرسه میگوید: بروید از موزههایِ شهر خود تحقیق کنید و دربارهی آن مطلب بنویسید و برای من بیاورید.
🏺این کودک نه آشنایی با اینترنت دارد و نه میتواند از خانه به موزه برود و تحقیق کند. او چارهای ندارد این کار را به والدینش بسپارد تا این تحقیق را برای او انجام دهند.
🔐ما ندانسته از همین کودکی بنیاد آموزش را در کودکان خود ویران میکنیم. دانشآموز ۸ سالهای که والدینش برای او تحقیق کنند و مطلب بنویسند، وقتی به دانشگاه برود، پایاننامهاش را هم باید پول بدهد تا برای او بنویسند.
🔎براستی ما هدف از تحقیق را نفهمیدهایم!!! هدف از تحقیق این است که سؤالی برای کودک طرح میکنند و از او میخواهند ذهناش را فعال کرده و بدنبال پاسخ باشد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_نکته_یک_توحید ۸۳
🕊 بسیاری از ما عادت داریم هنگام بلا و مصیبت به خدا روی میکنیم و از خدای خود میپرسیم: خدایا! من چه کردهام که چنین دچار سختی و مصیبت شدهام؟
✨🤲✨ اگر میخواهیم نعمتهای الهی تمام و کمال بر ما برسد و در مقام شکرگزار واقعی قرار بگیریم، زمانی که نعمتی به ما از خداوند روی میکند به خدای خود بگوییم: خدایا! من چه کردهام که این همه نعمت را به من روسیاه حواله میکنی؟
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🕊
#مناجات
⭐️معبودا! نازنینا! بر ما ببخش آن اخلاصی را که ما را به تو نزدیک کند، و دورمان ساز از شیطان؛ که خوشا به آنان که گنجشکی را نان خشکی خالصانه برای رضای تو میدهند که نزد تو عزیزتر از کسانی هستند که لشکری از گرسنگان را برای ستایش نفس خویش اطعام می کنند. نازنینا! هر کس خالص برای تو شد، خالص تو را یافت و تو را دید.
🌷خالقا، عزیزا! بر من بیاموز بدانم مرا برای لذت و عیش و نوش در این دنیا نیاورده ای، که اگر چنین بود از کریمی چون تو به دور است مرا از لذت های دنیا منع کنی، بلکه این لذت ها را آفریدی تا گوشه ای از قدرت لایزال خود و صدق وعده های بهشت ات بر من نشان دهی و مرا بیازمایی به ترک لذت های دنیا، چرا که هرکس لذت های دنیا را ترک نکند لذت بودن با خود را بر او عطا ایش نکنی.
🌟معبودا! در جوانی لذت را در داشتن می دیدم ولی اکنون به من آموختی لذت ها در نداشتن است. چه لذتی است نداشتن تکبر، نداشتن طمع دنیا، نداشتن حسادت، و سرانجام همه این نداشتن هاست که به داشتن آن وجودی قدسی ات توسط بنده ات ختم می شود.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_آیه_یک_تدبر ۶۵۵
✨وَأَمَّا بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثۡ (۱۱_ضحی)✨
ذکر یک نعمت آن است که انسان نعمتی از خدا را در حق خود به یاد آورد و خدا را شُکر گوید.
📚حدیث یک نعمت آن است که انسان نعمتی از خدا را در بین خلق بازگو کند.
📌مثال، کسی که زکات می دهد برکات آن را در بین مردم بیان کند تا آنان را هم تشویق به این امر کند و وعده صدق الهی را بر آنان بازگو کند.
🔮حدیث یک نعمت از خلایق بین خلایق هم در حدیث نبوی (ص) ذکر شده است. نبی مکرم اسلام (ص) در نهج الفصاحه می فرمایند: هر کس نیکی بیند آن را تلافی کند و اگر نتوانست، آن را یاد کند که همانا شکر آن کرده است.
📌مثال؛ بر این حدیث آن است که کسی که خودروی ما را به نحو خوب و با قیمت مناسب تعمیر کرد ما در نزد اطرافیان و آشنایان این محبت او را بگوییم و ذکر خیرش بنماییم.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۸۰
✍ چوپانی به عالِمی که در صحرا تشنه بود، کاسهای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد. عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت در حیرت شد. پرسید: چرا چنین سخاوت میکنی؟
🥖🍞چوپان گفت: روزی با پدرم به خانه مرد ثروتمندی رفتیم. از ثروتِ او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم. آن مرد ثروتمند لقمه نانی به ما داد.
🕊 پدرم گفت: در حسرت ثروت او نباش هرچه دارد و حتی خود او را، روزی زمین به خود خواهد بلعید و او فقط مالک این لقمه نان بود که توانست به ما ببخشد و از نابودی نجاتش دهد. بدان ثروت واقعی یک مرد آن است که میتواند ببخشد و با خود از این دنیا به آن دنیا بفرستد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🐑🌊 چوپان در این سخنان بود و بز را برای طبخ حاضر میکرد که سیلی از درّه روان شد و گوسفندان را با خود برد. چوپان گفت: خدایا! شکرت که چیزی از این سیلاب مرا مالک کردی که بخشیدم و به سرای دیگر فرستادم.
🏵 عالم که در سخن چوپان حیران مانده بود گفت: از تو چیزی یاد گرفتم که از هیچ کس نیاموخته بودم. مرا ثروت زیاد است که ده برابر آنچه این سیلاب از تو ربوده است احشام خریده و به تو هدیه خواهم کرد.
🔮 چوپان گفت: بر من به اندازه بُزهایم که سیلاب برد احسان کن که بیش از آن ترس دارم اگر ببخشی، دستِ احسان مرا با این احسان خود به خاطر تیز شدن چاقوی طمعام بریده باشی.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۷
📆 ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
🌹عَصر:
به معنی فشردن یک شئ برای بیرون آوردن محتوای ارزشمند آن است. عصاره از عصر است. (إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً)
وَالْعَصْرِ (۱_عصر) قسم به عصر
عصر در زمان خاص و محدود و تعریف شده ای در قرآن مانند ابکار، الأصال و... که بر مبنای خورشید مشخص می شود، تعریف نشده است؛ ولی هرچه هست به تنگ شدن و فشرده شدن روز، و نزدیکی روز به غروب آفتاب را گویند.
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ (۲ _عصر)
حق تعالی پس از آن، اشاره به در خسران بودن انسان می نماید. این یعنی انسان همیشه لحظات پرثمر عمر جوانی را که مراد قبل از عصر است در لذت دنیا سپری می کند و از غروب عمر خویش غافل است و به نوعی در مُزَحْزَح به سر می برد و در خسران، ایام جوانی را سپری می کند که در روایت است جوانی را قبل پیری قدر بدانید و از جوانی شما در قیامت سؤال خواهد شد. اگر همه ما در گذشته عمر قبل از عصر خود بنگریم اکثراً در غفلت دنیا و پرداختن به آن، دنیا را سپری نموده ایم.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: خداوند جوانی را که چون پیران زندگی کند دوست دارد. یعنی چنانچه در پیری رغبتی به دنیا نمی کند، آن بی رغبتی به دنیا را در جوانی پیشه خود سازد. در جوانی با قرآن مأنوس شود و به آن عامل و از نور هدایت آن بهره مند گردد. در ادامه آیه می فرماید:
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ (۳_عصر)
آیه فوق اشاره به افرادی دارد که از جوانی لحظات عمر خود را قدر دانسته و توشه اندوخته اند.
در ایام کودکی که به ما مشق عید می دادند من خود از کسانی بودم که همیشه در عصر عمل می کردم و ده روز اول عید می خوابیدم و به دید و بازدید می رفتم و از دهم عید که سه روز مانده به پایان تعطیلات بود شروع به نوشتن مشق می کردم. همه مشق ها غلط بودند. استرس عجیبی داشتم و سه روز آخر را بر خود تلخ و زهرمار می کردم و زمان تصحیح مشق همیشه کتک می خوردم و شب سیزده نوروز خواب نداشتم و خواب برای کسانی بود که در طول ایام نوروز، هر روز فقط یک ساعت به خود زحمت در مشق نوشتن داده بودند.
وقتی در ایام جوانی عمر را به غفلت دهی، در عصر عمر، بعد از پنجاه سالگی که بیدار می شوی می بینی چقدر آفتاب عمرت به غروب اش نزدیک شده است. بسیاری از اعمال را می بینی و یاد می گیری و می دانی، ولی دیگر وجودت قادر به انجام آن نیست و یا دیگر فرصتی برای انجام آن وجود ندارد. و آن لحظه ای است که می دانی «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» چیست؟!!!
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۸۱
🏕در باغ نشستهام، باران پاییزی در حال باریدن است. به ناگاه چشمم به علفهای زرد بیرون از باغ میافتد که تابستان از بی آبی خشک شدهاند. گویی سیر آفاق و انفسی میخواهد عنایت کند.
به فکر فرو میروم که چرا باران پاییزی دیگر قدرت زنده و سبز کردن این چمنها را ندارد؟
⛰مدد الهی و از لطف خداوند پاسخ را مییابم. زمین از سرما در حال مُردن است و اگر سبزهها جوانه زنند، زمستانی که در پیش رو دارند مجال رشد به آنها هرگز نخواهد داد.
🌱روزها در پیِ کوتاه شدن و سردی هستند. برخلاف باران بهاری که زمین در حال زنده شدن است و فصل گرما و روزهای درازی در پیش دارند، بهترین و مناسبترین شرایط برای جوانه زدنِ سبزهها را فراهم آورده است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🌳🍃گویی طبیعت میخواهد چیزی مهمی به من یاد بدهد. طبیعت میگوید: «بهترین جوانه زدن و رشد و کمال انسان هم، در بهار است» که روزهای گرم و پر از انرژی و طولانی در پیش روی آن است، برعکس پاییز که روزهای سرد و کوتاه و بیروح پیری مقابل انسان است که رو به مُوت میرود.
🥀کسی که بهار جوانی را از دست بدهد و در پاییز پیری از خواب بیدار شود، دیگر زمستان عمر فرصتی برای رشد او باقی نمیگذارد چون هر لحظه منتظر سرما و مرگِ زمستانی است و در این زمان کوتاهی که بیدار میشود دیگر توانِ و قدرتی برای رشد در سن پیری ندارد.
وَالْعَصْرِ -إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ -إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
🪷پاک بودن در جوانی شیوه پیغمبری است
🪷ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🌹نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند:
🧕 زنان مؤمنه خیرشان در آن است که لباس فراوان و گران قیمت و زینتی نخرند چون اگر چنین کنند شیطان آنان را مایل به زیاد بیرون رفتن از منزل خواهد کرد.
📚نهج الفصاحه
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_حدیث_یک_حکمت ۲۱۱
در امالی طوسی از حضرت علی علیه السَّلام آمده است:
🦋 ای کمیل، علم بهتر است از ثروت!!! سود مال با نابودی اصل مال از بین می رود. مال اندوزان با آن که به ظاهر زنده اند ولی مرده اند. دانشمندان هرچند از بین می روند اما سود و برکات علم آن ها روبروز گسترده تر گردد.
🐚دانش فراوانی در سینه دارم که امینی برای انتقال آن نیافتم، یکی را یافتم ولی قابل اعتماد نبود، زیرا دین را ابزاری برای بدست آوردن دنیای خود قرار داده بودند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۸۲
✍️از پارسایی پرسیدند: «وقتی کفر این جماعت می بینی چه حالی می شوی؟!»
🔥گفت: سخت است وقتی کسی را در درون آتشی گرفتار بینی که نمی توانی همنشین او شوی و از آتش او را رها کنی؛ نه می توانی به کناری ایستاده و سوختن او را نگاه کنی، و نه قادر هستی بروی و فراموش اش کنی آنچه را که شاهدی بر او می گذرد.
🏵پس زندگی با کافر بر مؤمن بر هر طرف اش که بنگری نتوانستن است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۸
📆 ۱۴۰۲/۰۲/۱۶
✍صَهَر:
به معنای آب شدن چربی و سوختن آن را در بدن گویند.
يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ (۲۰_ حج) آنچه در شكم آنهاست با پوست (بدن) شان بدان گداخته مى گردد.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا (۵۴_ فرقان)
به داماد صِهْر گویند، چون که بخشی از بدن او در قالب نطفه او با بخشی از بدن دختر انسان آمیخته و سوخت و ساز می شود و از آن نوه و سبط به دنیا می آید. پس داماد کسی است که چربی او با چربی ما در فرزندمان با هم می آمیزد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_حدیث_یک_حکمت ۲۱۲
🌹نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند:
🫙هرگز کنیزان خود را اگر ظرفی شکستند، کتک نزنید، بدانید که برای ظرفها هم اجلی مقدر شده است.
✍️حدیث فوق بسیار قابل تأمل است. اگر در اشیاء متعلق به انسانهای اطراف خود دقت کنیم، بعد از مرگ آنها، اجل آن اشیاء هم گویی به سر میرسد و اطرافیان به نوعی با هدیهدادن یا فروش آن به دیگران، سعی در دورکردن آن اشیاء را دارند. اگر دقت کنیم بعد از گذشت هر قرن، اشیاء متعلق به افراد آن قرن هم، خود به خود از بین خواهد رفت. بنگرید و ببینید از مادر بزرگ خود کدام وسیله را دارید!!!!
📕 نهجالفصاحه
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
نبی مکرم اسلام صلى الله عليه و آله می فرماید:
🧚🏽♂أنَا المُنذِرُ وَعَلِيٌّ الهادي، وَكُلُّ إمامٍ هادٍ لِلقَرنِ الَّذي هُوَ فيهِ.
🌟من هشدار دهنده ام و على، راه نماست؛ و هر امامى، راه نماى نسلى است كه در ميان آنهاست.
📚اصول کافی
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۸۳
✍ در کنج خانه با همسرم نشسته بودیم و لباسشویی نداشتیم و در فکر این بودیم که چطور میتوانیم یک لباسشویی بخریم؟!
🧍🏽♂پسر کوچکم محمد حسن، کنار ما نشسته بود و به دقت به حرفهای ما گوش میداد. ناگهان دیدم که دوان دوان رفت و یک کیف پول با خودش آورد.
👝کیف پول کهنهای بود که داخل آن دو اسکناس صد تومانی کهنه بود. گفت: بابا نگران نباش، این هم پولهای من، روی پولهای خود بگذارید و لباسشویی بخرید!!!
🦋چشمهایم پر از اشک شد که ماشین لباسشویی سیصد هزار تومانی کجا و دو اسکناس پاره صد تومانی کجا!؟؟ او را به آغوشم چسباندم و اشک ریختم....
🌺داستان صمد بودن خداوند نیز همین است. خداوند هیچ نیازی به ما ندارد و هر چه ما در راه او بدهیم سر سوزنی سودی برای خدا نداشته و نیازمند آن نیست، ولی محبت ما را به او نشان میدهد که دوستش داریم و در پی کسب خشنودی او هستیم.
🕊هرچه در توحید است در درک صمدبودن خداوند است و بس!!!
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۱۹۹
🌹اَیْمان، تحلیف، قسم:
هر سه از لغات فوق در کلام وحی به معنای سوگند آمده است که در این تدبر به مدد الهی به تفاوت آنها می پردازیم:
اَیْمان، از ایمنی است. انسان با سوگند خوردن خود را در حاشیه ایمنی از مجازات بشر قرار می دهد.
حَلف، سوگندی از انسان برای تعهد و پذیرش عهدی دنیوی است. مثال؛ رئیس جمهور قبل از پذیرش تعهد اداره کشور به قرآن سوگند یاد می خورد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَٰلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُم (۸۹_مائده)
خداوند به قسمهای لغو و بیهوده، شما را مؤاخذه نخواهد کرد، ولیکن بر (شکستن) آن قسمی که از روی عقیده قلبی یاد کنید مؤاخذه خواهد نمود. و کفاره آن قسم طعام دادن ده فقیر است از آن طعام متوسط که بر اهل خود غالباً تهیه میکنید، یا جامه بر آنها پوشانده و یا یک بنده آزاد کنید، و هر کس توانایی آن ندارد سه روز روزه بدارد. این است کفاره (شکستنِ) سوگندهایی که یاد میکنید؛ و باید (حرمت) سوگندهای خود را نگاه دارید.
یعنی شما در امور دنیوی با تحلیف به خود حاشیه امنی از عقوبت خریده بودید.
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ (۶۲_ توبه)
(منافقان) برای اغفال و خشنود کردن شما مؤمنان، به نام خدا سوگند میخورند.
در کلام وحی تحلیف عموماً به موارد سوء استفاده از نام خدا در پیشبرد امور دنیوی توسط کافران اطلاق شده است.
قسم در امور اخروی نیز آمده که بر دو نوع است:
نوع نخست: فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ (۷۵_ واقعه) سوگند به مواقع نزول ستارگان.
عالمی که از قرآن سخن می گوید اگر برای وعده های تبشیر و انذار خویش قسم بخورد امری جایز و گاهی لازم است، به شرط این که هدف اش کسب بهره دنیوی از تبلیغ قرآن نباشد.
نوع دوم؛ قسم برای رهایی از یک رنج است.
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لَا تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (۵۳_ نور)
و منافقان شدیدترین قسم را به نام خدا یاد کنند که اگر تو آنها را امر کنی البته همه (به جهاد دشمن) بیرون خواهند رفت، بگو: سوگند یاد مکنید، که طاعت پسندیده و مطلوب است (نه سوگند دروغ منافقانه. و بترسید که) خدا به هر چه میکنید کاملا آگاه است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#مناجات
✨🤲✨نازنینا! امر فرموده ای تاجران دنیا در تجارت شان حتی مال نیکی که دارند به نیکی در نزد خریدار یادش نکنند. اگر از نادانی خویش گاهی وجود پست و آلوده خویش را نزد خلایق ات به نیکی یاد کرده ام یا طوری از جهل خود سخن گفته ام که چنین تصورشان شده است، به عظمت و کبریایت سوگند می دهم این بنده نادان را ببخش و بیامرز.
🕊خالقا! در تجارت دنیا کسی مال خویش را تعریف و تمجید می کند که بر جهل خریدار واقف باشد. چگونه مخلوقی بر مخلوق دیگر از خود تعریف کند در حالی که می بیند وجود قدسی تو از عرش، کلام دروغ او را می نگرد.
🦩خدایا! کسی که خود را بر دیگری تعریف و تمجید کرد، یا از شنیدن تمجید دیگران بر خود مسرور گشت، معاذالله وجود قدسی تو را که بر اسرار او آگاهی از نادانی اش در جهل تصور کرده است و چشمان بصیر تو را ندیده است و برای همین امر کرده ای که ای بندگان من!
✨فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَىٰ (۳۲_نجم)
پس خودستايی نكنيد چرا كه او پرهيزگاران را بهتر میشناسد.⚡️
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
🪻امام صادق علیه السَّلام می فرمایند:
⚜ما أدّيتَ زكاتَهُ فهُو مَأمونُ السَّلْبِ
هر چيزى كه زكاتش را بدهى، از خطر نابودى در امان است.
📚ميزان الحكمه🍃
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند ۱۲۸۴
✍پدری فرزند خود نصیحت می کرد. دو تکه سنگ در برابر او گذاشت و گفت: به نظر تو کدام یک از این دو سنگ، سفت و سخت تر هستند؟
🪨پسر گفت: به گمان ام هردو. پدر گفت: اما یکی از این دو سنگ نمک است و برای خوردن و محو شدن به اراده او آفریده شده اند. پس این سنگ در هیچ بنایی جای نمی گیرد.
💢پس بدان، خداوند اگر مالی از حرام جمع کنی و آن را سفت و سخت گردانی، چون از حرام خورده ای، آن هم بی گمان به حرام خورده خواهد شد هرچند مراقب اش باشی و سخت آن را نگه داری.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
#یک_لغت_قرآنی ۲۰۰
📆 ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
🌹أنیس:
أنیس یکی از اسماء الهی است. بین انسان و هر موجود دیگر پرده ای از ترس و حُجب قرار دارد که مانع ارتباط انسان با آن موجود می شود.
اگر انسان بتواند این پرده را کنار زند به مقام انس با آن موجود می رسد و فرار و ترس و وحشت در وجود او نسبت به آن موجود تبدیل به نزدیکی و محبت می گردد.
مثال؛ انسان از یک شیر به علت ترسی که از او دارد از نزدیک شدن به او در هراس بوده و دوری می کند، اما اگر او بتواند این پرده ترس و هراس را کنار بزند نه تنها از نزدیک شدن به او نمی ترسد، بلکه از نزدیک شدن به او احساس آرامش کرده و دوست دارد کنار او را هرگز ترک نکند. به این حالت "اُنس" و به چیزی که با روش ذکر شده به او نزدیک می شود "مونس" گویند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی
در باور لغت شناسان انسان به دو واژه نَسَی از بُعد فراموش کار بودن، و أنَسَ یعنی مونس شدن از نظر اشتقاق لغوی بسیار نزدیک است. حال برای اثبات امر فوق به آیات قرآن در باب این لغت رجوع می کنیم:
۱) وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً (۶_ نساء)
یتیمان را امتحان کنید، پس هنگامی که به (سنّ بلوغ و توان) زناشویی رسیدند، اگر از آنان رشدی (عقلی برای حفظ مالشان) یافتید.
یعنی یتیمان دختر را قبل از انتخاب برای ازدواج شان مورد امتحان قرار دهید و اگر علائم بلوغ برای نکاح در آنان یافتید (فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً)، یعنی به سنی از رشد رسیده بودند که به علت نیاز به همدم، پرده و حیاء ترس را به کنار زدند و به شما نزدیک شدند.
۲) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها (۲۷_ نور)
ای مسلمانان، به هیچ خانهای غیر از خانههای خودتان وارد نشوید؛ تا آنکه آشنایی دهید و اجازه بگیرید.
یعنی وارد خانه ای نشوید که بین اهل آن خانه و شما پرده ترس و حیاء وجود دارد و آن را تا کنار نزده اید که بتوانید با آنان "تَسْتَأْنِسُوا" انس بگیرید.
مثال؛ انسان به خانه برادرش چون مونس او هستند مصداق تَسْتَأْنِسُوا می باشد، البته باید برای رفتن به آن با سلام دادن اذن دخول طلبید. عبارت (خانه یکی) همان مصداق انس با اهل منزل است.
۳) فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ (۵۳_احزاب)
و هنگامی که غذا خوردید، پراکنده شوید؛ نه اینکه (پس از غذا) سرگرم صحبتی شوید.
انسان برای گفتن کلام صمیمی با انسان دیگر پرده ترس و حیاء دارد که مبادا سخنی گوید و حدیثی به میان آورد که دیگری آزرده شود یا موجب ملال و دردسر برای خویش گردد. وقتی این پرده ترس بعد از مدتی با شناخت مونس از بین رفت، انسان در گفتن حدیث و درددل با انسان دیگری پرده ترسی میانشان نمی بیند و از ترس درددل کردن، به لذت درددل کردن و از ترس دوری، به لذت نزدیکی میان آن دو بدل می شود که مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيث بین آن دو یا آن چند نفر شکل می گیرد.
مثال؛ وقتی دو نفر با هم بدون ترس از هم یک بحث سیاسی را می کنند مصداق مونس هستند. برخی به ما گفته اند روزی که ما را برای بار اول دیده اند نتوانسته اند و ترس داشتند با ما سخن بگویند.
علت تأکید اسلام بر تواضع و خوش خلقی برای آن است که دیگران بتوانند راحت با ما انس بگیرند و مشکلات خود بگویند.
۴) إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً (۱۰- طه)
هنگامی که آتشی دید، پس به خانوادهاش گفت: «اندکی مکث کنید که من آتشی دیدم.»
موسی (ع) گفت: یعنی من از دور آتشی می بینم که می خواهم به آن نزدیک شوم و از آن آتش نمی ترسم. چنانچه از آیه پیداست حضرت موسی علیه السَّلام که در کنار همسرش که در طور سینا بود به تنهایی آتش را دید پس آن آتش واقعی نبود چرا که اگر بود همسرش هم آتش را می دید و به او هم نشانش می داد و از گفتن این کلمه که من آتشی را در دور می بینم نشانگر آن است که آن آتش در عالم مکاشفه و کشف شهود بر موسی متجلی شده بود.
پس أنیس به کسی گویند که از مونس خود هرگز نمی ترسد تا کلامی را بین او و خودش ردّ و بدل کند. مادر را بهترین مونس گویند؛ چون انسان برخی دردها و مشکلات و رنج ها و اسراری را که دارد و اگر دیگران از آن باخبر شوند بر انسان مجازات مشخص می کنند یا از او فراری شده و رَم و طرد می نمایند آن را به مادر خود می گوید چرا که مادر چنین نیست، بلکه مشکلات فرزند به دقت گوش می کند و بر او دل می سوزاند و بر خطای او چشم می پوشد و راهنمای او می شود.
🆔 @akhlaghmarefat
داستانها و پندهای اخلاقی