eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
69 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
اجتماع و تمدنی نداشتند، همگی طول عمر طولانی داشتند پس بندرت دچار بیماری می شدند و از دنیا می رفتند و چون امت واحده بودند شرایط ابتلاء الهی را نداشتند که از جانب خدا پیامبری برای آنان فرستاده شود. حق تعالی هم عذاب امت ها را بعد از قوم نوح نبی بیان کرده است. (وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ) این افراد بعد از مرگ دچار ابتلاء و آزمون الهی برای بهشت و جهنم شان قطعاً قرار خواهند گرفت. هم اکنون این سنت الهی به عنوان سنت مستضعفین در برخی نقاط دنیا چون قبائل بدوی ساکن در آفریقا که به صورت انسان های نخستین هنوز زندگی می کنند وجود دارد که به نوعی امت واحده محسوب می شوند، چون این افراد ثروتی ندارند که با آن ابتلاء شوند بلکه در حداقل زندگی و فقر گذران عمر می کنند که اگر حق تعالی اراده کند و آن حداقل را بر اثر ابتلاء از آنان سلب نماید همگی می میرند. اگر قرار بود مردم امت واحده در ادیان شوند و اختلافی حاصل نشود مردم زمینه ابتلاء نداشتند. مثال، اگر قرار بود اسلام جایگزین همه ادیان قبل از خود گردد برای پیروان مسیحیت ابتلایی نبود که برای هدایت شدن سمت اسلام حرکت کنند. از سوی دیگر ادیان اگر امت واحده می شدند اختلاف و جنگ‌ حاصل می شد. تصور کنید در یک کشور دو نوع حزب با دو ایده حاکم است، پس امت واحده نیستند برای همین آن دو حزب بقاء می یابند، ولی اگر یک حزب در یک کشور باشد بعد از مدتی در میان طرفداران آن حزب انشقاق فکری حاصل می شود و تکه تکه شده و از بین می رود. پس بنابراین اگر همه ادیان توحیدی مسلمان می شدند همین اسلام بعد از مدتی به تکه های متعدد در جای جای دنیا شعبه شعبه می شد و از بین می رفت و کسی که قصد آشنایی با اسلام را داشت نمی دانست به کدام یک از این شعبه ها تکیه کرده و از آن وارد اسلام شود. اگر همه دنیا در اسلام امت واحده می شدند، هرگز زمانی که یک فرد مسلمانی در شرق دنیا به ستم غیر مسلمان کشته می شد، مسلمانان واکنشی به این امر نشان نمی دادند. در بحث نژاد هم همین طور است؛ در یک شهر چون همه مردم از یک نژاد و هم زبان و همشهری هستند اگر کسی، کسی را کتک بزند، دیگران چنان عکس العمل نشان نمی دهند ولی اگر از اهالی همین شهر در پایتخت که در میان امت غیر واحد قرار دارند ببینند کسی همشهری آنان را کتک می زند واکنش نشان داده و دفاع می کنند. 🌟سنت اقتراف الهی چیست؟ قَرَفَ: پاداش و عقوبت معلق و معوّق به اعمال نیک یا بد انسان را گویند. در تدبر امة واحده به آن رسیدیم که اگر حق تعالی قرار باشد پاداش اعمال نیک انسان را بلافاصله بعد از انجام آن بدهد مردم شرطی شده و ایمان به غیب الهی در آنان سست گردیده و همه مردم برای کسب دنیا و استفاده از برکت دنیوی آن، کار نیک و حسنه را انجام می دادند و اگر قرار بر آن بود انسان بلافاصله بعد از انجام گناهی در دنیا مجازات شود مردم ایمان به غیب شان سست گردیده و از ترس مجازات دنیوی از معصیت الهی از نافرمانی او در دنیا دوری می کردند. از سوی دیگر اگر گناه بلافاصله بعد از ارتکاب عقوبت داده می شد محلی برای صفت رأفت الهی که فرصتی برای توبه و بازگشت انسان به سوی خداست وجود نداشت، لذا خداوند برای هر کار نیک جزای خیری که مدّ نظر دارد و نیز برای هر کار بد عقوبتی که در نظر گرفته است آن را معلق و معوّق نگه می دارد که به این سنت الهی "اقتراف" گویند. وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ (۱۲۰_ انعام) یعنی رها کنید گناهان پنهان و آشکار را، کسانی که گناه کسب می کنند بزودی به مجازات معلق و معوّق اعمال خود در صورت عدم توبه و عمل صالح برای جبران آن خواهند رسید. وَ لِتَصْغی‌ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ (۱۱۳_انعام) ‏یعنی قلب کسانی که ایمان به خدا ندارند با وسوسه های شیطان به سمت باور کلام شیطان متمایل می شود و رضایت به انجام وعده های شیطان می دهند و شیطان وعده عذاب الهی بر گناهان شان در چشم آنان  دوردست می کند طوری که آن را نشدنی تصور می کنند پس براحتی گناه را مرتکب می شوند. چنانچه می دانیم اگر فاصله زمانی بین گناه و جزاء، یا حسنه و پاداش زیاد شود انسان نسبت به انجام ندادن گناه و انجام حسنه سست می شود. مثال، تصور کنید به کسی بگویند: شما این خانه را از حرام کسب کردی اشکالی ندارد بعد از پنجاه سال اعدام خواهید شد، پس انسان وسوسه می شود به علت این فاصله زمانی در گناه و جزاء، آن گناه را مرتکب شود؛ یا بگویند اگر گرسنه ای سیر کردی بعد از پنجاه سال جزاء آن را از سوی خدا با دریافت خانه ای خواهی دید پس اینجا هم فاصله زمانی باعث بی رغبت شنونده آن در انجام آن خواهد شد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
عنایت داشته باشید سنت اقتراف الهی که همان دریافت مجازات معلق الهی از کسب شما در اطاعت از شیطان است محقق خواهد شد. حق تعالی در حق کسانی که برای شرکت در جهاد در رکاب نبی خدا (ص) بهانه آوردند می فرماید: "وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها" یعنی مال های دنیا که گمان کردید بر شما باقی مانده و سودی از آن ها خواهید برد و برای از دست ندادن سود تجارت که در جهاد حاضر نشدید وعده نابودی آن مال ها که کسب شما از نافرمانی خداست به صورت معلق و معوّق بر بالای سر شما قرار دارد و بزودی سنت اقتراف الهی را در خود با نابودی آن ها مشاهده خواهید کرد. چنانچه ذکر شد سنت اقتراف الهی در کسب حسنه و پاداش اعمال نیک انسان هم به طور معلق و معوّق در بالای سر او قرار دارد. وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً (۲۳_ شوری) یعنی ای انسان کارهای نیکی که کرده ای، نزد من پاداش برای آن کسب کردی که بطور معلق و معوّق بر بالای سر تو قرارش دادم و هر لحظه آن را بیشتر می‌کنم و به تو آن را روزی بی تردید خواهم رساند. مثال، اگر امروز یتیمی را نوازش کردی و غذا دادی بدان پاداش این کار نیک تو‌ بطور معلق و معوّق نزد من محفوظ است و من علاوه بر آن که تو را در زندگی دنیا روزی کفاف خواهم داد، بلکه پاداش عمل صالح بر تو سنت اقتراف من است که منتظر آن باش که آن را روزی بر تو در همین دنیا هم خواهم رساند. 🌟عَتَبَ: به معنای تلاش برای جلب رضایت کسی برای دور ماندن از مجازات ناشی از خطا در حق خویش را گویند. مثال شما با خودروی خود با یک رهگذر برخورد و سبب آسیب به او می شوید و مقصر و مستوجب عقوبت مادی و زندان هستید. سریع از خودرو پیاده شده به سراغ او می روید و او را کمک می کنید و دلجویی کرده و سوار خودروی خود می کنید و بیمارستان می برید و منزل او را شناسایی کرده و با دست پُر به منزل او می روید و..... شما در حال عُتبی هستید، یعنی در حال تلاش برای جلب رضایت او هستید تا از شما شکایت نکند و آن مجازاتی را که در انتظار شما به خاطر خطای شماست از خود دور کنید. در دعای نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: «لَک العُتبیٰ لِمَا اسْتَطَعت» و در دعای عرفه از امام حسین علیه السَّلام است: «لَكَ العُتبي حَتّي تَرْضي قَبْلَ ذلِكَ» یعنی چنان بعد از گناه به سمت جستجوی رضایت تو بر می خیزم که خشمی را که از تو به خاطر گناهم متوجه خود کرده ام تبدیل به رضایت کنم تا از مجازات تو مصون بمانم. به کلام تندی که جنبه مطالبه گری و انذار بعد از دیدن خطا از کسی دارد عتاب گویند. مثال، فرزند شما شیشه منزل با شیطنت شکسته است، شما به تندی او را سخن می گویید و مؤاخذه می نمایید و می گویید: «به تو چند بار گفتم این کار را نکن......» تا او متوجه خطای خود شده از شما اعتذار و جبران مافات در حدّ توان کند تا از عقوبت شما به خاطر خطایش مورد عفو با این جستجوی رضایت شما قرار گیرد. آنچه در کلام وحی در باب این لغت آمده است آن که عُتبی انسان به خدا باید در این دنیا صورت گیرد و در سرای دیگر جستجوی رضایت الهی با عُتبی معنی ندارد. به این آیه دقت کنیم که آیه عتاب کافران است: قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا  وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (۵۰_غافر) یعنی بعد از گفتن بلی در قیامت دیگر محلی برای پذیرش عُتبی آنان وجود ندارد، چون عُتبی با دعا و زاری و توبه و عمل صالح انجام می گیرد که بعد از مرگ این اختیارات از انسان سلب شده است. فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ  وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ (۲۴_فصلت) چنانچه حق تعالی می فرماید: شما هم عُتبی کرده و اگر رضایت مرا در آخرت جستجو کنید من به سمت شما عُتبی نکرده و بر نخواهم گشت. حال به مدد الهی به نمونه ای از دعای عُتبی اشاره می کنیم: خدایا! می دانم گناهان زیادی بر دوش خود دارم، مال خویش حرام کرده ام، در نماز و روزه و اطاعت از اوامر تو سستی کرده ام، می دانم بر بندگان تو باید به خاطر تو رحم می کردم و می بخشیدم شان ولی نبخشیده ام........ و به خاطر این گناهانم بی تردید مجازاتی بر من ثبت کرده ای که به وقت اش بر من وارد خواهی کرد و مرا توان فرار از مجازات تو نیست، خدایا! از معاصی خود به تو عُتبی می کنم و از تو طلب عفو دارم و از تو توفیق جبران معاصی خود با انجام عبادت و عمل صالح دارم. لَكَ العُتبي حَتّي تَرْضي قَبْلَ ذلِكَ مراد از قَبْلَ ذلِكَ در این دعا یعنی دنبال رضایت تو هستم قبل از آن که مجازات تو به خاطر گناهانم متوجه من گردد...... 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
: امت واحده 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞🎥🦌 ✍قدرت حق تعالی در فطرت حیوان برای درسی به انسان الله اکبر حتما ببینید... 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
امام حسین علیه السَّلام می‌فرمایند: خدایا! مرا با نعمت‌هایی که می‌دهی در حالی که شکر نعمت را از من گرفته‌ای اندک اندک به سوی کیفر مکشان تا بعد از آن با بلاء ادب نمایی. 📚تحف العقول 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🏴 ✍ناگفته هایی از مصائب عاشورا قوانین جنگی که در جنگ کربلاء زیر پا گذاشته شد: ۱- در عرب جنگ در ماه حرام، حرام است ولی در کربلاء نادیده گرفته شد. ۲- در جنگ اعراب کودکان و زنان را نمی کشند، اما طفل ۶ ماهه امام را شهید کردند و بنات هاشمی را تازیانه زدند. ۳- به آتش کشیدن سپاه دشمن حرام است ولی در کربلاء خیمه های امام (ع) را به آتش کشیدند. ۴- سر بریده دشمن در جنگ از میدان بیرون نمی رود ولی در کربلاء سرهای بریده شهداء را برای تحسین بیرون بردند. ۵- پیش از کشته شدن دشمن دست به غارت نمی گشایند اما در کربلاء وقتی آخرین نفر امام ماند لشکر دشمن برای غارت در پیش چشم امام به لشکر او نزدیک می شدند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶- بزرگ قومی را اگر کشتند وسایل و تجهیزات او را غارت نمی کنند. چنانچه حضرت علی علیه السَّلام بعد از کشتن عمر بن عبدود تجهیزات نفیس او را دست نزدند و حتی لباس او و زره اش از تن جدا ننمودند؛ در پاسخ فرمودند: دوست نداشتم بزرگ قومی را در میان قوم اش حرمت اش بشکنم؛ در حالی که امام حسین علیه السَّلام را چنین نکردند و حتی انگشتر مبارک شان را با انگشت بریدند و بردند. ۷- بدن کسی را بعد از کشته شدن اش تکه تکه نمی کنند، چنانچه امام علی علیه السَّلام مانع تکه تکه کردن قاتل خود ابن ملجم شدند؛ ولی نعش امام حسین علیه السَّلام را زیر مَرکب ها تکه تکه کردند. ۸- مردان کشته شده را در برابر زنان جسدشان ظاهر نمی کنند چنانچه بلال، صفیه را پیکر یهودیان بعد از کشته شدن شان نشان داد و نبی مکرم اسلام (ص) بر او خشم گرفتند، در حالی که سر شهدای کربلاء ۳۰ روز در برابر دیدگان به شام برده شد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🏴 ✍در تاریخ طبری آمده است: امام حسین علیه السَّلام در شب عاشورا از لشکر دشمن مهلت عبادت خواستند و در آن شب با صوت و معنی تلاوت قرآن در دشت کربلا نمودند، طوری که از صدا و معنی آیات قرآنِ حضرت، تعداد سی نفر از لشکر عمر سعد جدا شده و به سمت یاری امام آمدند و در کربلا در رکاب حضرت به شهادت رسیدند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۴ 📆۱۴۰۲/۰۵/۰۷ ✍هر اندازه انسان از هوای نفس و لذت‌های دنیا منقطع شود در این دنیا از چیزی لذت نمی‌برد و اگر انسان از زندگی لذتی حاصل نکند، زندگی برای او ماهیت خویش را از دست خواهد داد و چون به این مقام رسید تنها یک چیز برای او قابل لذت و باارزش است و آن پرداختن به آخرت است و تنها چیزی که او را آرام می‌کند ذکری است که برای خدا کرده باشد، کلامی است که از خدا شنیده و یا گفته باشد، کار نیکی است که برای رضای خدا کرده باشد. چنین کسی دائم الذکر می‌گردد که جز خدا و مرگ و پیمان عالم الست خود به چیزی اندیشه نمی‌کند. چنین کسی را هیچ کس توان آزارش نیست، چون تمام ابزارهای آزار بشر بر روی انسان‌ها، همگی بر روی نفس و دنیا متمرکز است؛ و تمام خصومت‌های شیطان و وسوسه‌های او بر انسان برای انجام معصیت الهی، بر نقطه ضعف هوای نفس انسان متمرکز است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
کسی که نفس خود را از دنیا و تعلقات آن بإذن الله تعالی منقطع کرد عزت می‌یابد، چون همۀ مردم از دیگران برای دنیای خود می‌ترسند که مبادا دنیایشان را از دست آنان بربایند و آزارشان دیگران را، برای دور کردن آنان از دنیایی است که عاشق آن هستند، و کسی به دنیایشان نزدیک شود به او حمله می‌کنند که او را دور سازند، و او را آماج تهمت‌ها و توهین‌ها قرار می‌دهند. وقتی انسان نفس خویش را از دنیا منقطع سازد بر او نام دیوانه می‌گذارند و رهایش می‌کنند.... و این انقطاع از دنیا ممکن نیست مگر با انفاق و سخاوت و بخشش؛ و چه گمراه هستند کسانی که به دنبال کسب آخرت در کنار کسب دنیای خویش هستند. آنان گویی سیبی را گاز می‌زنند که بخشی از آن گندیده است، نه از طعم شیرین سیب لذت می‌برند و نه گندیدگی سیب را می‌فهمند. نه از دنیای خویش لذت می‌برند و نه از عبادت خویش که به خیال خود برای آخرت‌شان می‌گذارند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 ✍توصیه امام علیه‌السَّلام به مالک اشتر در نهی از ظلم: وَلَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللهِ وَتَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم، فَإِنَّ اللهَ سَمِيعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِينَ وَهُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ (بدان) هيچ چيز در تغيير نعمت هاى خداوند و تعجيل انتقام و کيفر او از اصرار بر ظلم و ستم سريع تر نيست، زيرا خداوند دعاى مظلومان را (بر ضد تو) مى شنود و در کمين ستم کاران است. اين جمله هشدار کوبنده اى به ظالمان است که بدانند مجازات کيفر آنها تنها حواله به قيامت نمى شود، بلکه در اين جهان نيز گرفتار کيفر اعمال خود خواهند شد. آن هم نه در دراز مدت، بلکه در کوتاه مدت. آرى آنچه با سرعت باعث تغيير نعمت ها مى شود و عذاب الهى را فرا مى خواند اقامه بر ظلم و اصرار بر ستم است. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
هر آن چه هست تو را دست ز لطف دادار است ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ گمان مبر که ز کار و اندیشه ات پدیدار است قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِنْدِي چو بود قبل تو و بعد تو نیز خواهد بود کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبِّک ذوالجلالِ والاکرامِ گرش ز لطف حق ببُری آتش اش تو را کار است وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶📜 نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند، سه چیز است که درباره آن قسم می‌خورم: ۱) هیچوقت مال با صدقه دادن کم نشود، پس صدقه دهید. ۲) هرکس ستمی بر او رفته باشد ببخشد، نبخشد مگر خدا عزت او را بیفزاید، پس ببخشید تا خدا عزت شما را بیفزاید. ۳) و هیچ کس در سؤال نگشاید و تن به سؤال ندهد و از دیگران چیزی نخواهد مگر خداوند دری از فقر بر او بگشاید. 📕نهج‌ الفصاحه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۲۷ 📆۱۴۰۲/۰۵/۱۰ 🌟زَجَی: به معنای بیرون فرستادن یک شئ از شئ دیگر را گویند. أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً (۴۳_ نور) آیا ندیدی که خداوند بیرون راند ابرها را (از دریا یا مناطق مرطوب زمین به آسمان) سپس (این ابرهای کوچک‌ را) آن ها در آسمان بهم نزدیک کرد و بر روی هم متراکم نمود. رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ (۶۶_ اسراء) خدای شما کسی است که بیرون می فرستد (از آب و در خود فرو نمی برد) برای شما، کشتی های شما را در دریا که (بارهای خود را با آن ببرید) و روزی از فضل او کسب کنید. وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ (۸۸_یوسف) آیه خطاب به برادران یوسف نبی به ایشان است که پول اندکی همراه خود برای خرید گندم آورده بودند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پس معنای آیه فوق این است که ما آمده ایم (نزد تو با توانی کم و) بیرون فرستادنی (که می توانی ما را به علت عدم خرید گندم بیرون بفرستی) زجاجه از زَجَی است؛ چون شیشه یا هر شئ روشن، نور را به بیرون از خود می فرستد و در خود نگه نمی دارد. الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ (۳۵_نور) یعنی آتش در شیشه است. همه نور آتش از زجاج بیرون فرستاده می شود طوری که همه زجاج از نور می درخشد. توضیح آن که زجاجه را از ظاهر آیه از زَجج گرفته اند و برای آن تعریفی ذکر نکرده اند پس بعید است چنین فعلی وجود داشته باشد. زجاجیّه در چشم هم از این معناست که نور را به شبکیّه عبور می دهد. إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا (۵_انسان) مزاج به این معناست که کسی که مزاج اش غذایی را طالب باشد، آن را براحتی می خورد و بعد از خوردن معده اش آن را بیرون نمی اندازد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
معبودا! چگونه چشمی تواند در سحرگاهان به خواب رود وقتی تو او را سحرگاهان برای تماشای دیدن اش در قبله خویش به سوی خویش می خوانی؟! و چگونه تواند چشمی بخوابد نرود وقتی که نفس شیرین، او را برای طلب لذت خویش به خواب می خواند؟ ای یگانه خالق هستی که از خواب بی نیازی، در عمر چند صباح من، خواب پلک از چشمانم و خواب غفلت از قلبم از رحمت خویش فرو گیر و با این رحمت خویش عمر کوتاه مرا دو چندان ساز تا در عبادت تو در این دنیا کام از رحمت تو گیرم که هر کامیابی را در دنیا کامیابی دیگری خلق کردی مگر کامیابی از جوار قرب رحمت خویش که برتر از آن هیچ کامی برای مخلوق خویش خلق نکردی و آن را نهایت مقصود در کامیابی بشر قرار دادی. همه جای هستی را تلاطمی برای خلق قرار دادی إلّا جوار قرب رحمت خویش. خدایا! مرا با توفیق ترک گناه و انجام عمل صالح، جوار و همنشینی قرب خویش از رحمت ات عنایت فرما. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۱ وَمَا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يَا مُوسَىٰ (۸۳_طه) و ای موسی بازگو که بر قومت چرا سبقت گرفته و با شتاب به وعده‌گاه آمدی؟ قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَىٰ أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى (۸۴_طه) موسی عرضه داشت: هم اینک قوم از پی من هستند و من خود برای خشنودی تو تعجیل کرده و بر آنها تقدم جستم. پس کسی که از خدا می گوید و مردم را به سوی خدا فرا می خواند باید در رفتن برای کسب رضای خدا، خودش پیشروتر از بقیه باشد. مثال؛ کسی که به پیروان خود از اهمیت دستگیری از نیازمندان سخن می گوید باید خودش در این امر پیشتاز از قوم خود باشد تا به دیگران در عمل نشان دهد آنچه که باور کرده است و به سمت آن می رود ارزشمند است، در چنین حالت است که امت او در اجرای فرامین او سریع تر از او ظاهر خواهند شد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند: گویی در این دنیا حق بر غیر ما واجب است و مرگ بر غیر ما مقرر شده است. گویی مردگان مسافر اند و تشییع جنازه شان می کنند و آنان بزودی به این دنیا باز خواهند گشت. تن‌شان در گور می کنیم و میراث شان را می خوریم، گویی ما پس از آنان جاودانه خواهیم ماند. هر اندرزی را فراموش کردیم و از هر حادثه‌ای خود را در امان می بینیم. 📕نهج‌ الفصاحه🍃 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۲۸ 📆۱۴۰۲/۰۵/۱۴ 🌹حَنَیَ: به معنای مهربانی و محبت با سالخوردگان است. برای درک معنای این لغت از کلام وحی فقط یک آیه و آدرس در دسترس ماست که در مورد حضرت یحیی نبی در قرآن فقط آمده است. وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا (۱۳_مریم) و نيز از جانب خود، مهربانی و پاكی به او داديم و او تقواپيشه بود. در این آیه حق تعالی سه صفت حنان و پاکی و تقوی را بر یحیی نبی می شمارد. ولی در باب حنان بودن اش می فرماید: از نزد ما حنانی بر او بخشیده شده بود. پس برای صفت حنان بودن مانند پاکی و تقوی، تلاشی از سوی یحیی صورت نگرفته بود. از سوی دیگر عبارت "وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا" نشانگر صفت حنان بودن حق تعالی است که بر یحیی نبی بخشیده شده بود. برای درک معنا و نوع مهربانی حنان باید به زندگی حضرت یحیی رجوع کنیم: طبق کلام وحی یحیی نبی را در سن پیری حق تعالی به والدین اش بخشید. آیه بعد تصریح می کند که یحیی نبی خیلی مراقب بود مبادا نافرمانی والدین کند تا ستمگر و عاصی در برابر فرمان خدا باشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا (۱۴_مریم) او نسبت به پدر و مادرش مهربان و نيكوكار بود و جبار (و متكبر) و عصيانگر نبود. از نظر روان شناختی هم این امر طبیعی است. معمولاً والدینی که اختلاف سن بسیاری با فرزندان خود دارند در برخی امور اجتماعی حتی اعتقادی، دارای شکاف و فاصله زیادی هستند که این امر سبب نافرمانی فرزندان از والدین پیرشان می شود. پس حق تعالی از صفت حنان بودن خویش که همان دوست داشتن سالخوردگان است به یحیی نبی بخشیده بود. چنانچه در احادیث آمده است، خداوند می فرماید: «ای انسان پیر، من از موی سفید تو شرم در مجازات تو دارم؛ تو چرا از شرم من در حق خویش شرم نمی کنی؟» از امام صادق علیه السَّلام روایت است: و هرگاه بشر به نود سالگى رسيد خداوند گناهان قبل و بعد او را بيامرزد و چنين نويسد: اسير خدا در زمين!!! حنانه به زن جوانی گویند که شوهر سالخورده خود را دوست داشته باشد و عاشق او بوده و با او مهربان باشد. گیاه حنا چون پیری سالخوردگان را با مهربانی پنهان می کند حنا نامیده شده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: ⚪️لا تَجعَلَنّ ذَرَبَ لسانِكَ عَلى مَن أنطَقكَ و بلاغَةََ قولِكَ عَلى مَن سَدّدكَ 🔸با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتى سخن مگو، و با كسى كه راه نيكو سخن گفتن به تو آموخت، لاف بلاغت مزن. 📚 نهج البلاغه 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜 نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمودند: هرکه خواهد دعای او مستجاب شود و غمش از بین رود تنگدستی را در کارش گشایش دهد. 📕نهج‌ الفصاحه🍃 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پیرمردی در حجره خود در بازار نشسته بود که عارفی از کنار حجره او گذر کرد. پیرمرد سریع به بیرون حجره رفت و او را گفت: ای عارف! شرف حضور در حجره ما بر من ببخش و مرا نصیحتی کن. عارف اجابت نمود و در حجره داخل شد. پیرزنی برای گرفتن شَکر به حجره او آمد و سکه کم ارزشی داشت که اندازه سکه خود از پیرمرد شَکر خواست. پیرمرد گفت: مرا ببخش سنگ معادل سکه تو ندارم تا شَکر بر تو وزن کنم. پیرزن ناامید و شرمنده رفت. پیرمرد عارف را شربتی مهیا کرده تا برای موعظه او بر منبر رود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
عارف گفت: ای پیرمرد! امروز دیدم در گذر این همه عمر، از این همه مرگ و نیستی و رها کردن ثروت دنیا بر وراث، تو هیچ پند و عبرتی نگرفته ای. پس اگر من هم تو را پندی دهم، بی گمان آن را هم نخواهی گرفت. تو را سنگی معادل سنگ آن پیرزن نبود که شَکر بر او وزن کنی و مرا کلامی هم وزن این همه غفلت تو نیست که تو را کمترین پندی وزن کنم و بفروشم. تو اگر دنبال آن بودی که مدیون او نشوی، به جای دست خالی ردّ کردن او شَکر بیشتر می دادی و از خویشتن می بخشیدی..... تو را با رفتن عمرت نشد پندی از آن گیری مرا گویی که پندی ده که پند من به جان گیری گمانم سُخره کردی تو مرا امروز ای خواجه تو را جیفه بباید داد که آن را تو به خوان گیری ✍ حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۶۶۲ 📆۱۴۰۲/۰۵/۱۷ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (۱۰۷_ توبه) (گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقه‌افکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد می‌کنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشته‌ایم!» امّا خداوند گواهی می‌دهد که آنها دروغگو هستند! در امالی شیخ طوسی از حضرت علی علیه السَّلام آمده است: همانا در کوفه مساجدی پرخیر و برکت، و مساجدی نفرین شده است. از مساجد پر برکت مسجد غَنّی است، آن را مردی با ایمان بنا ساخته است و آن در بهترین مکان دنیا قرار داشته و زمین آن پاک است؛ و از مساجد نفرین شده مسجد اشعث بن قیس و مسجد سماک است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی