eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
67 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
در اصول کافی زید بن صائغ روایت می کند که به امام صادق علیه السّلام عرض کردم؛ مرا دعا کنید، ایشان فرمودند: اَللَّهُمَّ اُرْزُقْهُمْ صِدْقَ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءَ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلْمُحَافَظَةَ عَلَى اَلصَّلَوَاتِ خدایا! روزی کن بر او صدق گفتار و ادای امانت و حفظ از صلّ و صلوات الهی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
تا کوره نرفت هیچ خامی نپزد وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها (۷۱_مریم) خامی که نپخت وصل جانان نسزد الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (۵۵_مائده)  در کوره وصل بی قراری منمای وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّـهِ (۱۲۷_نحل) از کوره برون شوی تو را گزندی نگزد يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً (۶۹_انبیاء) ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۶۰ بابک در واحد ماده صد شهرداری مشغول به کار است. با آن که اختیارات دارد که در جریمه برخی ساخت و سازهای غیر مجاز تخفیف دهد ولی از این اختیارات خود سوء استفاده نمی کند و هر متقاضی را برای درخواست‌ اش سمت معاون اجرایی شهردار می فرستد. همکاران اش، او را به عنوان یک انسان نالایق و ترسو می شناسند که به درد نخور است.... روزی از بابک علت را می پرسم. او می گوید: من از حق النّاس بسیار می ترسم و نمی توانم برای کسی که در شهرداری آشنایی دارد و جریمه اش را می بخشاید با کسی که آشنایی ندارد و جریمه اش تخفیف زیادی نمی خورد فرق بگذارم. من همه را برای تصمیم گیری سراغ رئیس می فرستم تا بار این مسئولیت تصمیم گیری در قیامت از دوش خود برداشته باشم. بگذار مردم مرا بی عرضه بشناسند. این مردم به کسی با عرضه می گویند که به درد دنیای آنان بخورد، نه درد آخرت شان.... پس در چشم این مردم هر اندازه بی عرضه باشی بدان کمتر اسباب و اختیارات معصیت در دست داری و نزد خالق ات با عرضه ای..... ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۱۳ 📆۱۴۰۳/۰۲/۰۱ 🌟کَرَم: اکرام و تکریم به معنای بالا بردن جایگاه فردی است که یا فرد در آن جایگاه قرار دارد و به آن سمت بالا برده می شود. (مانند اکرام یک پزشک)، و یا آن فرد لایق آن جایگاه نیست و به علت جایگاه بالای خودش یا امر الهی، آن فرد را به آن جایگاه بالا می برند. (مانند اکرام یتیم) اکرام متضاد وَهن، و توهین به معنای پایین آوردن و پَست نمودن است که می تواند شامل احترام، قرار دادن در نعمت، گوش دادن و متابعت از کلامی گردد. برای روشن شدن موضوع به احادیث و آیات محل شاهد رجوع می کنیم: "وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِم" پس اکرام متضاد توهین است. کسی که خداوند جایگاه او را پست گرداند کسی نمی تواند با احترام و نعمت، جایگاه او را بلند گرداند. قالَ أَرَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلی‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ (۶۲_إسراء) این آیه از زبان ابلیس است که از خداوند می خواهد به او نعمت عمر طولانی بدهد که شرایط و شایستگی آن را ندارد تا خدا به این طریق او را تکریم نماید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ (۲۴_ذاریات) ابراهیم دید میهمانانی آمده اند که خودشان دارای جایگاه بلندی هستند که فرشتگان بودند. وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ (۷۰_إسراء) یعنی ای انسان ما تو را از جانب خویش بزرگ داشتیم و تو را از حیوانات جدا ساختیم و تو را تکریم کردیم که برای سفر فقط از پاهای خود استفاده نکنی و خسته شوی؛ بلکه با خلقت چهارپایان و کشتی تو را قدرت سفر بدون رنج بخشیدیم و بزرگ ات داشتیم. اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ (۳_علق) یعنی ای انسان! خواندن تنها نعمتی است که به تو فقط بخشیدم و تو را بواسطه آن از طلب علمِ شفاهی از دیگران و منت آن و فراموشی شنیده ها بی نیاز ساختم. إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّـهِ أَتْقاكُمْ (۱۳_حجرات) یعنی شما کسانی را در دنیا اکرام می کنید که برای او در دنیا نعمت و امکاناتی باشد، ولی نزد من گرامی ترین شما باتقواترین شماست؛ من باتقواترین شما را نعمت های دنیا و آخرت خواهم داد و روزی کفاف در دنیا خواهم بخشید که شما از درک آن عاجز هستید. کرامت از ریشه کَرَم به معنای بزرگ داشتن کسی توأم با احسان در حق او را گویند. كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ (۱۷_فجر) یعنی یتیم را صرف نظر از جایگاه ادب و معرفت اش، بزرگ بدارید و اگر ناسپاسی شما کرد، باز او را به خاطر جایگاه اش که من بزرگ گرفته ام، نعمت اش دهید، چون من پدرش را از او گرفته ام. اگر در معاشرت شما با ادب و محترم نبود، من جایگاه یتیم را مکرم قرار دادم، پس شما شرط ادب و احترام را در حق او فراموش نکنید و با او به دیده احترام و ادب و بزرگواری رفتار کنید. کسی که با خرید هدیه ای به دیدار یتیمی رود، با عزت و احترام و نوازش آن را به او دهد. کِراماً کاتِبينَ_يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُون (۱۱، ۱۲_انفطار) این آیات به دو فرشته مراقب انسان اشاره دارند. یعنی آن دو فرشته با آن که همه کارهای شما را می دانند و می توانند بنویسند، ولی با دست نگه داشتن در ثبت گناهان تان برای توبه احتمالی شما، در حق شما بزرگواری و احسان می کنند و در ثبت گناهان تان دست نگه می دارند. قرآن را از آن جهت کریم گویند که انسان با خواندن و عمل به آن، قرآن در حق او بخشش و احسان می کند و بزرگواری دو دنیا را به انسان می بخشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🌹کرامت واقعی از دیدگاه حدیث و آیات قرآن چیست؟🌹 از امیرالمؤمنین علی علیه السَّلام در نهج البلاغه آمده است: ای پرستش کننده درست بنگر! به آنچه که قرآن از صفات خدا بیان می دارد، اعتماد کن و از نور هدایت اش بهره گیر، و آنچه را که شیطان تو را به دانستن آن کنجکاو می کند و کتاب خدا بر تو واجب نکرده و در سنت پیامبر (ص) و امامان سلام اللّه علیها نیامده رها کن و علم آن به خدا واگذار که این نهایت حق پروردگار بر توست. آنان که در علم دین استوارند، خداوند آنان را در فرو رفتن در آنچه که بر ایشان پوشیده است و تفسیر آن را نمی‌دانند و از فرورفتن در اسرار نهان بی نیاز ساخته است، و رَاسخُون در علم آنان هستند که در تعمق در آنچه خداوند واجب شان نساخته دوری کرده اند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
گاهی شیطان سعی دارد با چیزهای خارق العاده که نه در قرآن به عنوان فضیلت ذکر شده و نه اهل بیت علیهم السَّلام آن حالات بر خود ذکر کرده اند، برخی افراد جاهل را به سوی آن افراد (که ادعای داشتن کرامت می کنند) سوق دهد و گاهی از نادانی، آنها را کرامت تصور می کنند، در حالی که تعریف کرامت امر دیگری است. مثال می گویند فلانی هنگامی که به درب منزل خود می‌رسید درب بر روی او باز می شد! در این امر دقت کنیم در کجای قرآن و حدیث آمده است که کسی که به منزل خود رود، اگر متقی و پرهیزکار باشد درب‌ بر روی او خودبخود گشوده می شود و آن نشانِ فضل اوست و نوعی کرامت یا کریم داشتن او نزد خداوند است؟ اگر چنین باشد یک مرتاض هندی هم چنین قدرتی دارد، پس او را صاحب کرامت بنامیم؟ پس وقتی یک مرتاض هندی هم که کافر است چنین قدرتی دارد، قطعاً شیطان در این دو امر می تواند برای فریفتن جاهل بطور مشترک ظاهر شود. برای تبیین حدیث فوق به شرح آیه ای از قرآن می پردازیم که حق تعالی می فرماید: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ ۗ (۴۱_نور) پس کتاب خدا، فهم صَلاة حیوانات را بر همه ما ناآشنا قرار داده است و نفرموده برخی از شما نمی فهمید، بلکه می فرماید: تسبیح آنان بر همه شما پوشیده و نهان است و نمی فهمید و فقط خداوند است که به آن علم دارد. وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ (۴۴_اسراء) اگر حق تعالی برخی را می فرمود یعنی اشکال از شماست، بروید و خود را اصلاح کنید تا مانند آن برخی شوید که نماز و صَلاة پرندگان را می فهمند و می بینند و می شنوند. حال کسی یا بر خود او ظاهر شود و ادعا کند، یا دیگران در حق او ادعا کنند که فلان عالم هنگام ظهر ذکر پرندگان می شنید و می فهمید؛ پس طبق حدیث مولا امیرالمؤمنین این شیطان است که ما را به کنجکاوی وا می دارد در امری که خدا ما را برای دانستن آن واجب نکرده است، کنجکاوی کنیم. رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ، پس هرگز اسم این امر را نمی توان کرامت گذاشت. کرامات آن است که مثال گویند فلان عالم، زن بداخلاق و بددهنی داشت ولی با او مهربان بود و با او صبر می کرد و ملاطفت می نمود، چون این نشانه کریم بودن اوست و شیطان که دشمن انسان است هرگز چنین هدیه ای به انسان نمی بخشد، یا گویند فلان انسان بیسواد آیات قرآن را می دید می شناخت. بسیاری از افراد مؤمن و جاهل زمانی که سمت عالِمی می روند به جای این که به علم و دانش او از قرآن و حکمت و حدیث اهمیت دهند و به آنچه می توانند از او برای سعادت خود فراگیرند، به دنبال کارهای خارق‌ العاده ای از او می گردند تا او را به عنوان یک ولی خدا بپذیرند. به فرض هم آن عالِم ذکر و تسبیح پرندگان بشنود و به من نوعی یاد بدهد، چه سودی در هدایت و توحید من جز گمراهی من دارد؟! کسانی که با معیار کرامت با جهل به تعریف کرامت در جستجوی اولیاءالله هستند فرجام شان چون جاهلانِ قوم موسی نبی می شود که با شنیدن صدای عجیب از دهان گوساله مشرک شدند و به سامری ایمان آوردند. "إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ" یعنی من نیامده‌ام با کتاب خدا به شما بگویم، دزدی و زنا نکنید، دروغ نگویید، با والدین خود مهربان باشید و... این‌ها را پیامبران پیش از من نیز گفته بودند، من آمده‌ام تا برتر و کامل‌تر از این‌ها با شما سخن بگویم و راه توحید و معرفت را به شما نشان دهم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🌹مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ چیست؟🌹 مکارم‌ اخلاق تمام کارهایی است که یک انسان خالصانه و به دور از سرسوزنی نفس و برای رضای خداوند انجام می‌دهد که شامل کارهای اخلاقی بسیار بزرگ می‌شود. وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيم (۴_قلم) خداوند متعال در آیه فوق به نبی مکرم اسلام (ص) نفرموده است: تو دارای اخلاق زیبا و جمیل هستی! بلکه فرموده تو به اخلاق عظیم آراسته‌ای. یعنی دارای مکارم اخلاقی و اخلاق‌های وزین و سنگین می‌باشی که هر کسی نمی‌تواند آن را داشته باشد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
هر کسی نمی‌تواند در راهِ من بدون این‌ که خطایی کرده باشد برای من بر بدن و لباس اش فضله گوسفند بریزند و برخیزد و لباس خود پاک کند و برای طلبِ هدایت او سریع به کنار خانه‌ی کعبه رود و دست بر دعا بردارد و وقتی فاعل آن فعلِ بد را ندید، نه تنها از او کینه‌ای به دل نگیرد بلکه دنبال او باشد که ببیند مبادا‌! اتفاق بدی برای او نیفتاده باشد. حضرت علی علیه السَّلام می‌فرمایند: کسی که کرامت انسانی خویش را بیابد، لذات نفس را در خود خرد و کوچک می‌کند. امام سجاد علیه السَّلام می‌فرمایند: آن کس که به مقام کرامت نفس نائل آمد و بزرگواری خویش را دید، دنیا و شئون مادی در نظرش پست و ناچیز می‌شود. واژه کرامت به تنهایی در حق عرفا و اولیاء الله معنا ندارد، بلکه باید به آن واژه اخلاق نیز افزوده و به عنوان کرامت اخلاقی ذکر شود که حتماً باید حکمت و پندی برای دیگران در آن نهفته باشد و صرفاً جنبه خارق العاده و بدون پند و غیر منطبق با قرآن نباشد. به نمونه ای از کرامت اخلاقی که منطبق با قرآن است اشاره می کنیم: آیت الله شاه آبادی (ره) پیرمردی بودند که نمی توانستند سریع قدم بردارند، روزی به خزینه حمام رفتند، در حال پایین رفتن از پله ها بودند که سرهنگی به آن بزرگوار اهانت می کند و باعث تمسخر او در نزد برخی سفهاء شبیه خودش می گردد. آن بزرگوار سکوت می کنند، دقایقی بعد آن سرهنگ در بیرون حمام بی دلیل زمین می خورد و می میرد. آیت الله بر جسد او گریه می کنند و می گویند: کاش من در برابر اهانت او جوابش می دادم تا خداوند از سکوت من به خشم نمی آمد و از او انتقام نمی گرفت. در این نقل قول سه اصل مهم هست: نخست تطبیق آن با قرآن (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) که ایشان طبق قرآن سکوت نموده و با کرامت و بزرگواری از کنار آن اهانت رد شده بودند. دوم این که حدیث نبوی (ص) می فرماید: «ای بنده در برابر ظلمی که به تو می شود انتقام مگیر که من به انتقام حق تو، از تو سزاوارترم» که این حدیث در حق آن سرهنگ محقق می شود. و سوم آن که کسی که این کرامت اخلاقی را می شنود درس می گیرد که به قدرت قرآن و حدیث باور کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پس اگر کرامت را به معنای برخی کارهای خارق العاده و غیر ضروری بگیریم تصور کنید بگویند فلان عارف در نماز صبح فرشتگان را می دید، این نقل برابر با حدیث است و صحیح می باشد، چون نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: اگر هوای نفس را انسان از خود دور کند همانا فرشتگان را هم به چشم می بیند. ما در این نقل قول به صحت حدیث اکتفاء کرده و حتی به اعتبار قرآنی آن رجوع نمی کنیم. حال سؤال اینجاست کسی که فرشتگان به چشم ببیند و به دیگران بگوید، طبق حدیث امام صادق علیه السَّلام اسرار الهی را فاش کرده است، چون دیدن فرشتگان با چشم نه تنها ضرورتی برای مؤمنان نیست و درسی اخلاقی بر ما ندارد، بلکه از سوی دیگر طبق حدیث حضرت علی (ع) در نهج البلاغه باعث می شود دیگر مؤمنان در زمان عبادت به جای تمرکز برای اُنس با خدا، دچار هوای نفس شده و هدف از عبادت شان را دیدن فرشته قرار دهند و در این حالت نه تنها ماهیت خاص عبادت شان و کسب رضایت الهی در عبادت از آنان سلب می گردد بلکه باعث می شود کسی که فرشته را در آسمان ندید، بر عبادت و صحت طریق خود و بر نفس خود دچار شک و چه بسا نوعی یأس از نفس نماید. پس بالاترین بخشیدن کرامت به کسی، بخشیدن و تعلیم مفاهیم قرآن کریم است. چنانچه کرامت خدا در حق یوسف نبی برای او در بین قوم مصر یاد دادن تأویل و تعبیر خواب بود. وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۶_یوسف) ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎی ﻛﺎﺭﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ و با اعطای این کرامت بود که خداوند حضرت یوسف (ع) را عزیز مصر کرد، که اگر خداوند کرامت تعبیر و تأویل خواب به او نبخشیده بود، عزیز مصر نمی شد. مراد خدا از اعطایِ این کرامت به حضرت یوسف (ع) چه بود؟ عنایت داشته باشیم خداوند تبارک و تعالی این کرامت عظیم را به یوسف نبی بخشید تا مردم مصر را از گرسنگی نجات دهد و با این کار عزیزی خود به مردم مصر ثابت نموده و آنان را یکتاپرست کند. پس هیچ کرامتی از سوی خدا در حق بندگان خاص اش بدون حکمت و سرانجامِ توحیدی نیست. چنانچه حضرت یوسف (ع) جز در زندان ادعای این علم ننمود و آن را بروز نداد، چون اراده خدا بر آن بود از آن طریق آوازه او به گوش پادشاه رسد. در معراج السعاده از نبی مکرم اسلام (ص) در حق صاحبان کرامت آمده است: خوشا به حال بنده‌ای که گمنام باشد، فقط خداوند او را بشناسد و در بین مردم معروف نباشد. چنین اشخاص چراغ راه هدایت و سرچشمه‌ علم و حکمت‌اند. فتنه ظالمان به دست ایشان آشکار می‌شود، نه فاش‌کننده اسرارند و نه بردارنده پرده از کار، از ریا و خودنمایی مهجورند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۹ وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى‏ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ (۲۰_یس) اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (۲۱_یس) در تفسیر این آیات در تحف العقول از امام صادق علیه السَّلام آمده است: آن گاه که امام مشخصات شیعیان راستین را بر پسر جُنْدب برشمرد، در این مشخصات من جمله صاحب سخاوت و بخشش بودن به برادران، نداشتن طمع دنیا، داشتن مناعت طبع و مراقبت از نماز ظهر و... را جمع و به او اعلام فرمود. پسر جندب پرسید: یا بن رسول الله! این شیعیان را کجا پیدا کنم؟ 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی