eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
309 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
ملاک، زیاد استاد دیدن نیست 👌 در ميان علما افرادى كه خيلى استاد ديده اند، من به اينها هيچ اعتقاد ندارم.مثلاً مى گويند فلان كس سى سال به درس مرحوم نائينى رفته 😳يا بيست و پنج سال متوالى درس آقا ضياء را ديده. عالمى كه سى سال يا بيست و پنج سال عمر يكسره درس اين استاد و آن استاد را ديده ، او ديگر مجال فكر كردن 🤔براى خودش باقى نگذاشته؛ دائماً مى گرفته، تمام نيرويش صرف گرفتن شده، ديگر چيزى نمانده براى آنكه با نيروى خودش به مطلبى برسد. مغز انسان😇، درست حالت معده ی انسان را دارد. معده ی انسان بايد غذا 🥬🥪را از بيرون به اندازه بگيرد و با ترشحاتى كه خودش روى غذا مى كند آن را بسازد. و بايد معده اينقدر آزادى و جاى خالى داشته باشد كه به آسانى بتواند غذا را زير و رو كند، اسيدها و شيره هايى را كه بايد، ترشح نمايد و بسازد. ولى معده اى كه مرتب بر آن غذا 🥦🥕🥔🍠🍇تحميل مى كنند و تا آنجا كه جا دارد به آن غذا مى دهند، ديگر فراغت، فرصت و امكان برايش پيدا نمى شود كه اين غذا را درست حركت بدهد و بسازد. آنوقت مى بينيد اعمال گوارشى اختلال 🤢پيدا مى كند و عمل جذب هم در روده ها درست انجام نمى گيرد🥴 مغز انسان هم قطعاً همين جور است😉 در تعليم 📓و تربيت ✍️بايد مجال فكر كردن 🤔به دانش آموز داده بشود و او به فكر كردن ترغيب 👏👏گردد.
🌟در سخنی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: 💢کسی که بر قرائت سوره مدثر مداومت ورزد اگر خواستار حفظ قرآن باشد به حفظ آن توفیق می یابد و اگر بیشتر از آن بخواهد خداوند به او اعطا می کند. 📚 تفسیرالبرهان، ج5، ص521 @hefz_313
حمید حسنی ۵۳ ۱۱ 🔶پیوند گروه هاى اجتماعى: امام(عليه السلام) در بخش گذشته اين عهدنامه اشاره اى اجمالى، جامع و جالب به هفت گروه عمده اجتماعى نموده است. سپس از اينجا به بعد به شرح وظايف مسئوليت ها و ويژگى هاى هر يک مى پردازد و از آنجا که نيروى نظامى و انتظامى مهم ترين رکن جامعه است از آن شروع مى کند. ✅مى فرمايد: «اما سپاهيان ـ به اذن پرودگارـ دژها و پناهگاه هاى رعيت و زينت زمامداران و عزت دين و راه هاى امنيّت اند و قوام رعيت جز به وسيله آنها ممکن نيست»; (فَالْجُنُودُ، بِإِذْنِ اللهِ، حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَزَيْنُ الْوُلاَةِ، وَعِزُّالدِّينِ، وَسُبُلُ الاَْمْنِ وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ). ✅آن گاه امام ارتباط اين گروه اجتماعى را با گروه هاى ديگر به ترتيب بيان مى کند و در رابطه سپاهيان و عاملان خراج مى فرمايد: «سپس استوارى و قوام سپاهيان جز به وسيله خراج امکان پذير نيست، همان چيزى که براى جهاد با دشمن به وسيله آن تقويت مى شوند و براى اصلاح خود به آن تکيه مى کنند و با آن نيازمندى هاى خويش را برطرف مى سازند»; (ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ). 👈از تاريخ اسلام استفاده مى شود که در عصر رسول خدا سپاه و لشکر به شکل يک قشر ممتاز و جداگانه وجود نداشت، بلکه به هنگام نياز براى مقابله با دشمن، پير و جوان، کوچک و بزرگ که قدرت داشتند سلاح بردارند اسلحه بر مى داشتند و همراه پيامبر به سوى ميدان نبرد مى شتافتند. غالباً سلاح را خود تهيه مى کردند و مرکب سوارى نيز از خودشان بود. البته قبل از حرکت به سوى ميدان، پيامبر دستور مى داد آذوقه لشکر را از طريق زکات و تبرعاتى که افراد داشتند تهيه کنند. ولى در زمان هاى بعد که حکومت اسلام گسترش يافت و چاره اى جز مقابله با لشکريان سازمان يافته دشمنان نداشتند، مسلمانان ناچار شدند به سپاه اسلام سازمان دهند و پادگان هايى براى آنها فراهم سازند. اصولاً شهر کوفه به عنوان «کوفة الجند» شمرده مى شد که خود يک پادگان بزرگ بود. 👈جمله «وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ» مى تواند اشاره به امور رفاهى آنها باشد. بعضى از شارحان اين جمله را چنين تفسير کرده اند: سپاهيان درآمدى داشته باشند که تمام نيازهاى آنها را برطرف سازد. ✅آن گاه امام ارتباط اين دو گروه را با گروه سوم و چهارم و پنجم يعنى قضات و کارگزاران و حساب داران بيان مى کند مى فرمايد: «اين دو گروه (سپاهيان و خراج گزاران) جز با گروه سومى از قضات و کارگزاران دولت و منشى ها و حساب داران، قوام و استوارى نمى پذيرند، زيرا آنها قراردادها را استحکام مى بخشند و ماليات ها را جمع آورى مى کنند و در ضبطِ امور خصوصى و عمومى مورد اعتماد و اطمينان هستند»; (ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهَذَيْنِ الصِّنْفَيْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَالْعُمَّالِ وَالْکُتَّابِ، لِمَا يُحْکِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ، وَيَجْمَعُونَ مِنَ الْمَنَافِعِ، وَيُؤْتَمَنُونَ عَلَيْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاُْمُورِ وَعَوَامِّهَا). 🔰در واقع امام در اين عبارت نورانى خود سه گروه از گروه هاى اجتماعى را در يک صنف ادغام کرده و به عنوان صنف سوم در مقابل دو صنف پيشين; يعنى سپاهيان و جمع آورى کنندگان خراج قرار داده و براى هر کدام از اين سه گروه يک اثر مهم اجتماعى ذکر کرده است. در مورد قضات مى فرمايد: آنها قراردادها را استحکام مى بخشند، زيرا اگر نظارت آنها نباشد ممکن است بسيارى از مردم از تعهدات خود سرباز زنند; ولى وجود محاکم عدل سبب مى شود تخلّف نکنند، زيرا از طرف محاکم تحت تعقيب قرار مى گيرند و گرفتار مجازات مى شوند. براى عمّال; يعنى کارگزاران و فرمانداران و بخشداران مسأله نظارت بر جمع منافع را ذکر فرموده. درست است که مأموران گردآورى ماليات و خراج به دنبال جمع آن هستند; ولى ناظر بر اعمال آنها عاملان يعنى فرمانداران و بخشدارانند. فايده وجودى کتاب را اين شمرده که آنها در ضبط امور عام و خاص و درآمدها و هزينه هاى کشور اسلام مورد اطمينانند. هنگامى که اين سه گروه دست به دست هم دهند امر خراج و ماليات اصلاح مى شود و با اصلاح آن امر سپاه سامان مى پذيرد. 🔁بعضى از شارحان نهج البلاغه چنين تصور کرده اند که اين سه گروه يک گروه اند و خلاصه در قضات و کارکنان آنها مى شوند و آنچه در جمله هاى سه گانه آمده به قضات باز مى گردد در حالى که به يقين آنها سه گروه اجتماعى هستند که قبلا هم امام به آنها اشاره فرموده و در اينجا نيز براى هر يک وظيفه و برنامه اى ذکر کرده است; ولى به يقين هر سه با هم ارتباط نزديک و تنگاتنگ دارند و به همين دليل به عنوان صنف ثالث ذکر شده اند.
👈تعبیر به "خواصِّ الاُْمُورِ وَعَوَامِّهَا» اشاره به اين است که کار اين نويسندگان گاه ثبت و ضبط مسائل سرى و ما فوق و گاه مربوط به ثبت هزينه ها و درآمدهاى معمولى است. آنها وظيفه دارند هم اسناد طبقه بندى شده را حفظ کنند و هم درآمدها و هزينه هاى جارى را. ✅آن گاه امام(عليه السلام) پيوند گروه ديگرى را با اصناف گذشته بيان کرده مى فرمايد: «همه اين گروه ها نيز بدون تجار و پيشه وران و صنعتگران سامان نمى يابند (زيرا) آنها (تجار و صنعتگران) وسايل زندگى ايشان (گروه هاى پيشين) را جمع آورى کرده و در بازارها عرضه مى کنند و (گروهى از آنان) وسايل و ابزارى را با دست خود مى سازند که ديگران قادر به آن نيستند»; (وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيمَا يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ، وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ مَا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ). 👈روشن است که جمله «فِيمَا يَجْتَمِعُونَ...» و «يُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ» اشاره به تجار و پيشه وران است که کار آنان جمع آورى مواد مورد نياز مردم از مناطق دور و نزديک و عرضه کردن آنها در بازارها و گذاشتن آنها در اختيار مصرف کنندگان است; ولى جمله «وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ...» اشاره به صنعتگران است که آنها با تلاش و رنج و زحمت وسايل مورد نياز مردم را با دست هاى خود ـ البته طبق شرايط آن زمان ـ ساخته و پرداخته و در اختيار نيازمندان مى گذارند. ✅آن گاه امام از قشر پايين اجتماع ياد کرده، مى فرمايد: «سپس قشر پايين، نيازمندان و از کار افتادگان هستند که لازم است به آنها مساعدت و کمک شود»; (ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ الَّذِينَ يَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَمَعُونَتُهُمْ). 👈تعبير به اهل حاجت و مسکنت اشاره به دو گروه است: اهل حاجت کسانى هستند که فعاليتى دارند; اما درآمدشان کفاف نمى دهد و مسکنت اشاره به از کارافتادگان و زمين گيران است که مطلقا نمى توانند درآمدى داشته باشند. ✅آن گاه امام(عليه السلام) بعد از ذکر ارتباط اين طبقات اجتماعى با يکديگر اشاره به نکته مهمى مى کند و مى فرمايد: «خداوند در آفرينش خود براى هر يک از اين طبقات، وسعتى قرار داده همچنين هر يک بر والى به مقدار اصلاح کارشان حقى دارند»; (وَفِي اللهِ لِکُلّ سَعَةٌ، وَلِکُلّ عَلَى الْوَالِي حَقٌّ بِقَدْرِ مَا يُصْلِحُهُ). ✅سپس در ادامه اين سخن درباره اين مطلب سخن مى گويد که والى چگونه مى تواند وظيفه خود را در اين راه به خوبى انجام دهد مى فرمايد: «هرگز والى از عهده اداى آنچه خداوند او را به آن ملزم ساخته بر نمى آيد جز با اهتمام و کوشش و يارى جستن از خداوند و آماده ساختن خويش بر ملازمت حق و شکيبايى و استقامت در برابر آن، خواه امورى باشد که بر او سبک باشد يا سنگين»; (وَلَيْسَ يَخْرُجُ الْوَالِي مِنْ حَقِيقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذَلِکَ إِلاَّ بِالاِهْتِمَامِ وَالاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَتَوْطِينِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ، وَالصَّبْرِ عَلَيْهِ فِيمَا خَفَّ عَلَيْهِ أَوْ ثَقُلَ). سوال امروز: ❓❓❓تجار و صاحبان صنایع چه نقش موثری در جامعه اسلامی ایفا میکنن؟
1_5012569259289608199.mp3
7.53M
✔️بسیار زیباست👆 🎵قطره ای از فضائل و صفات حضرت(ام المومنین)خدیجه کبری 🎤حجت الاسلام 👈 @alafvalafv
سری مباحث شنیدنی از رو میتونید از صوت اول دنبال کنید🌹 👇👇 👇👇 https://eitaa.com/alafvalafv/6789
مدافع حرم مرتضی زارع🕊 وصیت شهید زارع برای دیگران چه بود؟ طینه‌زاده: زمانی که آقا مرتضی قصد اعزام به سوریه داشتند از ایشان خواستم که وصیت‌نامه‌ای از خود برجای گذارند اما ایشان جمله‌ی جالبی به من گفتند، آقا مرتضی در درخواست من برای نوشتن وصیت‌نامه گفتند که مردم می‌دانند چه چیزی برایشان خوب و چه چیزی برایشان بد است، پس به جای توصیه‌های مکتوب بهتر است که انسان به دانسته‌های خود عمل کند. 👇👇 @alafvalafv
محمد حسن خلیلی🕊 # اتاق شهید امروز به یک موزه تبدیل شده است و آلبوم عکس شهید، مملو از تصاویر شهدای دفاع مقدس و لبنان است و شهید از 5 سالگی مراحل را طی کرده بود و آماده شهادت بود و اگر شهید نمی شد ما تعجب می کردیم. شهید کلاس اول راهنمایی بود که برای اولین بار به اردوهای راهیان نور رفتیم و تمام مناطق را برایش تشریح کردم و در منطقه فکه که یک محل تخریب داشتیم، میدان مین، میدان رزم و حسینیه آن محل را به شهید نشان دادم و بعد قبرهایی را به وی نشان دادم و گفتم این ها برای شهداست و شب ها در این قبرها به راز و نیاز می پرداختند، همزمان با صحبت های ما اذان ظهر شد، نماز را خواندیم، بعد از نماز دیدیم، شهید نیست، گشتیم و دیدیم، وارد یکی از قبرها شده است و درحالت سجده در حال اشک ریختن است که این صحنه برای همه به مثابه روضه بود و اشک ریختند و از این صحنه من عکسی تهیه کردم که هم اکنون در اتاق شهید نصب شده است. در حدود 18 سالگی در مدرسه اتفاقی رخ می دهد و استادش علیه رهبری و نظام صحبت می کند که شهید قیام می کند، استاد می گوید خلیلی باید اینجا تکلیف من و شما مشخص شود یا جای من است و یا جای شما! او می گوید به دلیل اینکه شما استاد و مربی من هستید و احترام شما واجب است، من از این مدرسه می روم. 👇👇 @alafvalafv
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
👈تعبیر به "خواصِّ الاُْمُورِ وَعَوَامِّهَا» اشاره به اين است که کار اين نويسندگان گاه ثبت و ضبط مس
🔰پاسخ سوال ممکن است بعضى چنين پندارند که تجار نقش مهمى در زندگى انسان ها ندارند; نه کار توليدى انجام مى دهند و نه زراعت و دامدارى و صنعت. چگونه امام آنها را از ارکان جامعه شمرده است؟ ولى اگر تاجر، انسانى وظيفه شناس باشد به يقين کارهاى مهمى را انجام مى دهد، زيرا از يک سو در هر منطقه اى از جهان چيزهايى است که در مناطق ديگر يافت نمى شود. اگر همه مردم روى زمين بخواهند از همه برکات الهى استفاده کنند بايد گروهى انتقال اين مواد مورد نياز را از نقطه اى به نقطه ديگر به عهده بگيرند و اين گروه همان تجارند. از سويى ديگر حتى در موادى که در يک شهر و يک استان توليد مى شود، توليدکنندگان غالباً توانايى ندارند آنچه را توليد کرده اند شخصاً به بازار بياورند و خرده فروشى کنند و به اصطلاح از توليد به مصرف برسانند، بلکه ناچارند محصولات خود را يکجا به کسى که سرمايه کافى دارد بفروشند و آن شخص به پيشه وران جزء بدهد و پيشه وران به طور خرده فروشى به مردم عرضه دارند. از سوى سوم بسيارى از توليدات کشاورزى و دامى و صنعتى است که ممکن است در محل توليد قابل جذب نباشد و بايد آنها را جمع آورى کرده در بازارهاى دنيا عرضه کنند، لذا گروهى بايد کار صادرات را به عهده بگيرند و اين گروه همان تجارند به خصوص در محصولاتى که حفظ و ذخيره و نگه دارى آنها احتياج به انبارهاى مجهز دارد که از عهده توليد کنندگان خارج است. تجار در اين سه امر نقش مهمى دارند; يعنى معمولاً اين دو واسطه (تجار و پيشه وران) براى گردش صحيح اموال و محصولات مختلف ضرورت دارد. حال اگر وسائط متعدد شود و هر گروهى بخواهند بدون انجام کارى مثبت بهره بگيرند و بر بهاى اجناس بيفزايند و يا تجار اجناسى را که خريدارى کرده اند احتکار کنند يا دست به دست هم بدهند و بازار سياه با قيمت هاى کاذب تشکيل دهند، انحراف محسوب مى شود و ارتباطى به اصل مسأله تجارت ندارد. به همين دليل در تمام دولت ها وزارت خانه اى به عنوان وزارت بازرگانى و مانند آن براى نظارت بر امر تجارت و حتى کمک به تجار و دادن سرمايه هاى لازم به آنها براى انجام صادرات و واردات وجود دارد که در واقع کار صنعتگران، کشاورزان و دامداران را تکميل مى کنند.
برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه۵۳(بخش۱۲) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۵۳ ۱۲ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 آن گاه از لشكريان خود آن را كه در نظرت نيكخواه ترين آنها به خدا و پيامبر او و امام توست، به كار برگمار. اينان بايد پاكدامن ترين و شكيباترين افراد سپاه باشند، دير خشمناك شوند و چون از آنها پوزش خواهند، آرامش يابند. به ناتوانان، مهربان و بر زورمندان، سختگير باشند. درشتيشان به ستم بر نينگيزد و نرميشان برجاى ننشاند.  آن گاه به مردم صاحب حسب و خوشنام بپيوند، از خاندانهاى صالح كه سابقه اى نيكو دارند و نيز پيوند خود با سلحشوران و دليران و سخاوتمندان و جوانمردان استوار نماى، زيرا اينان مجموعه هاى كرم اند و شاخه هاى احسان و خوبى.  آن گاه به كارهايشان آن چنان بپرداز كه پدر و مادر به كار فرزند خويش مى پردازند. اگر كارى كرده اى كه سبب نيرومندى آنها شده است، نبايد در نظرت بزرگ آيد و نيز نبايد لطف و احسان تو در حق آنان هر چند خرد باشد، در نظرت اندك جلوه كند. زيرا لطف و احسان تو سبب مى شود كه نصيحت خود از تو دريغ ندارند و به تو حسن ظن يابند.  نبايد بدين بهانه، كه به كارهاى بزرگ مى پردازى، از كارهاى كوچكشان غافل مانى، زيرا الطاف كوچك را جايى است كه از آن بهره مند مى شوند و توجه به كارهاى بزرگ را هم جايى است كه از آن بى نياز نخواهند بود.  بايد برگزيده ترين سران سپاه تو، در نزد تو، كسى باشد كه در بخشش به افراد سپاه قصور نورزد و به آنان يارى رساند و از مال خويش چندان بهره مندشان سازد كه هزينه خود و خانواده شان را، كه بر جاى نهاده اند، كفايت كند، تا يكدل و يك رأى روى به جهاد دشمن آورند، زيرا مهربانى تو به آنها دلهايشان را به تو مهربان سازد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹