🌼جلسه هشتم داستان خوانی-آنلاین🌼
چهارشنبه ساعت ۲۱ تا ۲۲
حتما ده دقیقه قبل از شروع در کلاس حضور داشته باشید.
https://gharar.ir/r/f9a8a859
اگر تا الان به جمع ۱۱٠٠ نفری دوره رایگان ما ملحق نشدید روی لینک زیر بزنید👇
https://eitaa.com/joinchat/820969755C5d2ae66cbb
⭕دانلود تدریس جلسه هشتم(داستان ۱۴ و ۱۵ ام)
https://aparat.com/v/MiY9v
.
🌼جلسه نهم داستان خوانی-آنلاین🌼
چهارشنبه(امشب) ساعت ۲۱ تا ۲۲
حتما ده دقیقه قبل از شروع در کلاس حضور داشته باشید.
https://gharar.ir/r/f9a8a859
اگر تا الان به جمع ۱۱٠٠ نفری دوره رایگان ما ملحق نشدید روی لینک زیر بزنید👇
https://eitaa.com/joinchat/820969755C5d2ae66cbb
دانلود جلسه نهم از آپارات💐
https://aparat.com/v/5HlSR
🌼دوره رایگان داستان خوانی🌼
🌻خــــریــــد کـــتـــاب الـــعــم قـــــاســم
🌹جــــــلـســـه اول (داســــــــــــتــــان ۱ )
🌹جــــلـســــه دوم (داســـتـان ۲ و ۳)
🌹جـلــسـه ســـوم (داســـتـان ۴ و ۵)
🌹جـلســه چـــهارم (داســتان ۶ و ۷)
🌹جـلـســه پــنـجـم (داســتان ۸ و ۹)
🌹جلسـه شـــشــم (داسـتان ۱۰ و ۱۱)
🌹جلســه هـــفتم (داستان ۱۲ و ۱۳)
🌹جلسـه هــشتم (داستان ۱۴ و ۱۵)
🌹جلسـه نهم (داستان ۱۶، ۱۷ و ۱۸)
🌹جلسه دهم-آخر (داستان۱۹ و ۲۰)
بــرای دســــتـــیــابـی به
متن، صــوت داســتانــها
مفردات همراه با ترجمه،
تــــــمارین داســتـانـــهـا،
در گروه زیر عضو شــده
و بر روی پــیــام سنجاق
شـده کلـیـک کنید🌱👇
https://eitaa.com/joinchat/820969755C5d2ae66cbb
#المفردات
#الحکایة_السادسةعشرة
#كلالِلكَسَل
🔹️لا یحب الکسالی مطلقاً: دوست نداشت افراد کسل تنبل را بدون استثناء
الکُسالی،جمع کسلان/کسول
🔸️قد کان یعملُ یمارس الریاضة: تمرين می کرد ورزش را ...
🔹️منذ حداثته: از کودکی (کودکی،کوچکی، جوانی)
🔸️کما کانت لدیه رغبة في التصدي: همانطور که رغبت داشت در غالب شدن
🔹️حیثُ کان یعرف حق معرفة: چرا که می دانست خوب هم می دانست
🔸️... لِهزم الاعداء: نمی توانست دشمن را شکست دهد
🔹️الی الصالة : به سالن ورزشي
🔸️الریاضة الممارسة: برای تمرین
🔹️ریاضة الكاراتيه: ورزش کاراته
🔸️بناء الاجسام: بدنسازی
♦️اصبح مدرّباً: مربی شد
(اصبح مدرساً: مدرس شد ...)
( درَّبَ،یُدرِّبُ،تدریب : تمرین دادن. مربی هم مرادف همان تدریب است.مدرِّب بیشتر برای بحثهای ورزشی مطرح میشه مربی برای مباحث فرهنگی )
🔹️قبل عدة سنوات : سالها قبل
🔸️تشارک: مشارکت کرد
🔹️لبناء صالة رياضية: در ساخت یک سالن ورزشی
🔸️بعد اکمالها: بعد از اینکه تکمیل شد ورزشگاه
🔹️اُقیمَت: اجرا می شد
🔸️منافسات ریاضیة: مسابقات ورزشی
🔹️ألقی کلمة : يك خطابه ای داشت
🔸️فالناشیء: نوجوان
🔹️یجب ان یواظب علیها: باید مواظبت بکنه بر ورزش
🔸️کی یتمکن من خدمة وطنه مستقبلاً: تا اینکه بتونه در آینده به وطنش خدمت کنه
🔹️ و اذا ترکتم الریاضة ستصبحون كسالي : اگر ترک کردی ورزش را شما به زودی تنبل می شوی
🔸️و الکسول دائماً فاشل فی حیاته:
🔹️مَنَحَ الفریق الفائز: مَنَحَ أو أعطي: داد به تیم برنده
🔸️جائزة قيِّمة: جائزه ای ارزشمند
🔹️یغادر الصالة:ترک کند سالن ورزشی را
🔸️التقط صورة تذكارية: یک عکس یادگاری انداخت
🔹️یاتُری: به نظرت
🔸️ان انف احدالناس:اگر دماغ یک نفر ...
🔹️او کانت ساقاه قصیرتین:
یا دو تا ساق پاش کوتاه باشه
🔸️ماالذی سیحدث له یا تُری:
چه اتفاقی می یوفته براش به نظرت
🔹️تتصوره ستُری ان شکله:
🔸️اذ من الضروری: لذا ضرورت داره
🔹️متناسقة : هماهنگ باشند
🔸️لاینبغی ان تکون اکبر من اللازم و لا اصغر:
نباید بیش از حد بزرگ یا کوچک باشد
🔹️یجب ان تسلک نهج الایمان:
راه و روش ایمان را در پیش بگیری
🔸️یجب ان لا تُهمِل الریاضة:
نبايد نسبت به ورزش بی خیال باشی
🔹️بل علیک ان تؤدیّها الی جانب العبادة و طلب العلم :
بلکه باید همزمان همراه با عبادت طلب علم در زندگی داشته باشیم
🔸️لنُقَرِّر: قرار بگذاریم
🔹️منذاللحظة: از همین لحظه
#المفردات
#الحکایة_السابعةعشرة
#اناكسائرالناس
( من مانند سایر مردم هستم.)
🔹️وَلَدَ التوأمان: متولد شدند دوقلوها
🔸️قبلَ موعد الطبیعی بقلیل: قبل از موعدطبیعی شون تازگی
🔹️إقتَضت الضرورة:اقتضاء و ضرورت داشت
🔸️ان یخضعا: خَضَعَ/یَخضَعُ: مجبور شدند،تن دادند.
🔹️لعنایة مُرکَّزة: در بخش مراقبت های ویژه
🔸️عدة ايام: بعد از مدتی
🔹️اخذ حفیدیه التوامین الی عیادة الطبيب: (اخذ الی؛ برد) برد نوه های دوقلویش را به مطب دکتر
🔸️کان مُزدَحمة اكثر من ایّ یوم آخر: (مطب) نسبت به روزهای دیگر خیلی شلوغ بود.
🔹️ لمّآ شاهدته السِّکرتیرة: وقتي منشی او را (شهید سلیمانی را) دید.
🔸️سارعت: عجله کرد
🔹️فی اخبار الطبیب: در خبردادن به طبیب
🔸️کی یفصحهما: تا اینکه آن دو را معاینه کند،ویزیت کند
🔹️ردَّ التحیة عليه: سلام علیک کرد
🔸️و قال له بکُلِّ احترام: با تمام احترام گفت
🔹️فما هو اختلافی عنهم کی ادخل قبلهم: چه فرقی با بقیه می کنم که زودتر داخل شوم
🔸️و لا أَنتظر ان یحین دَوری مثلهم: منتظر نمانم که نوبتم برسد مثل آنها
🔹️لقد سَجَّلت السکرتیره اسمی فی قائمه الانتظار: منشی اسم مرا در لیست انتظار ثبت کرده
🔸️الی ان یحین دَوری: تا اینکه نوبتم برسد
🔹️و بالفعل: و واقعاً
🔸️جَلَسَ لِمدَّة ساعتين: دو ساعت نشست
🔹️حتی حانَ دوره: تا اینکه نوبتش رسید
( حان وقت الاذان: وقت اذان رسید)
🔸️قدَّمَ خاتمه هدیة للطبيب: سپس انگشترش را به دکتر هدیه داد
🔹️بعد أن إنتهي الطبیب مِن فحص حفیدیه: بعد از اینکه طبیب معاینه کرد نوه هایش را
🔸️خاطبه قائلاً: و او را مورد خطاب قرار داد در حالیکه می گفت...
🔹️مهنتک عظیمة: شغل تو شغل بزرگی ست
🔸️فاعرف قدرها: می دانم قدرش را
🔹️یعتبر نفسه مثل سایر الناس: خودش را مثل بقیه ی مردم می دانست
🔸️لم یَکتنفه الغرور علی الاطلاق:
(إكتنف،يكتنفُ،اکتناف ؛ در برگرفتن)
او را غرور در بر نمی گرفت بدون استثناء
🔹️و ماالتصور لحظة انه افضل من الآخرين: حتی یک لحظه تصور نمی کرد که او برتر از دیگران باشه
🔸️کما کان یبغض المَحسوبیّات بشدة: بشدت بغض داشت از پارتی بازی ها
🔹️المحسوبیات: پارتی بازی ها
🔸️بحیث لم یعتمد علیها مطلقاً: تا جایی که هیچ وقت ازش استفاده نکرد مطلقا
🔹️فی طابور المخبز: در صف نانوایی
🔸️التحایُل فی اللعب: جر زنی در بازی
🔹️تحایل: حیله
#المفردات
#الحکایة_الثامنةعشرة
#رسالة
🔸️في يوم شتوي بارد : در روز سرد زمستانی
🔹️بَقِیَ: ایستاد
🔸️واقفاً: ایستاد،توقف کرد
🔹️دار صدیقه: خونه ی دوستش
🔸️لِمُدّة ساعتین: به اندازه دو ساعت
🔹️منتظراً:منتظر
🔸️رؤية: دیدن
🔹️فقد أَخبَرَهُ: خبر داده است به او(به محمد حسین)
🔸️یوم أمس: دیروز
🔹️تَقَدَّمَ نحوه: به سمتش رفت
🔸️فحیّاه: سلام کرد
🔹️بحفاوة: باگرمی
🔸️جَدّي لِأُمّي: پدر بزرگ مادری ام
🔹️أُستُشهد: شهید شده
🔸️أِتَّصِلوا: تماس گرفتند
🔹️سارِعت: با عجله و سرعت(مادر محمد حسین)
🔸️في ترتيب البيت: خانه را مرتب کرد
🔹️طُرقَ الباب: در زده شد
🔸️فَتَحَهُ بنفسها: در را خود او( مادر محمد حسین ) باز کرد.
🔹️کان یُخاطبها: خطاب کرد به او
🔸️و وجّه لها عدة اسئلة: روبرو کرد او را با تعدادی سوالها
🔹️بعد اثنین و ثلاثین عاماً: بعد از ۳۲ سال
🔸️لاول المرّة: برای اولین بار
🔹️شعرت بانَّ والدها تحدث معها : احساس کرد پدرش با او صحبت می کند
🔸️غادَرَ: ترک کرد
🔹️رسالة شكر: نامه ی تشکر
🔸️بأن يجعلوا رسالتک: به اینکه قرار دهند نامه ی تو را
🔹️فی کَفَّني: در کفنم
🔸️اذا وافانِی الأَجَل: زمانی که اجلم فرا برسد
🔹️یُولّی عوائل الشهداء: به خانواده ی شهدا
🔸️احتراماً بالغاً: احترام زیادی می گذاشت
🔹️کان یَبذل کل بوسعة لإسعاد ابناء شهداء... : هرکاری از دستش بر می آید برای خوشحال کردن فرزندان شهدا انجام می داد.
🔸️مِن منطلق علمه بانَّنا مدینون لهم : از زمانی که فهمید ما مدیون آنها هستیم
🔹️عوائلهم ذووحق فی أعناقنا: خانواده های آنها بر گردن ما حق دارند.
🔸️زُرنا: زیارت کردیم
.
🌼جلسه دهم (آخر) داستان خوانی-آنلاین🌼
چهارشنبه(امشب) ساعت ۲۱ تا ۲۲
حتما ده دقیقه قبل از شروع در کلاس حضور داشته باشید.
https://gharar.ir/r/f9a8a859
اگر تا الان به جمع ۱۲٠٠ نفری دوره رایگان ما ملحق نشدید روی لینک زیر بزنید👇
https://eitaa.com/joinchat/820969755C5d2ae66cbb
دانلود جلسه دهم (آخر) 💐
https://aparat.com/v/KZFja
🌼دوره رایگان داستان خوانی🌼
🌻خــــریـــد کـتـاب الـعـم قـاســم
🌹جـــلـســه اول (داســــتــــان ۱ )
🌹جـلـسـه دوم (داســـتـان ۲ و ۳)
🌹جـلـسـه سـوم (داسـتـان ۴ و ۵)
🌹جـلسـه چــهارم (داستان ۶ و ۷)
🌹جـلـسـه پـنـجـم (داستان ۸ و ۹)
🌹جلسـه شـشــم (داستان ۱۰ و ۱۱)
🌹جلســه هـفتم (داستان ۱۲ و ۱۳)
🌹جلسـه هـشتم (داستان ۱۴ و ۱۵)
🌹جلسـه نهم (داستان ۱۶، ۱۷ و ۱۸)
بــرای دســــتـــیــابـی به
متن، صــوت داســتانــها
مفردات همراه با ترجمه،
تــــــمارین داســتـانـــهـا،
در گروه زیر عضو شــده
و بر روی پــیــام سنجاق
شـده کلـیـک کنید🌱
https://eitaa.com/alam_ghasem