eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
884 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
بگو به بلبل خوش خوان بخوان ترانه که دیگر دمیده زهره ی زهرا رسیده یاس معطر به وصف او چه توان گفت زانکه لا یتناهی ست که مدح او که نتوان کرد غیر خالق اکبر جلیله ای که دو عالم منور است به نورش حمیده ای که بود پا به سر تجلی داور دو چشم شور حسودان نخواست تا که ببیند میان دست خدیجه نزول آیه ی کوثر که اوست علت خلقت که اوست علت رحمت که اوست فاطمه ، صدیقه ، اوست جان پیمبر زمین به زیر قدومش نبود لایق و درخور بهشت خاک قدومش شدست سر تا سر چه بانویی که بود آینه تمامِ علی را چه دختری که پدر را شده ست حضرت مادر اگر نبود علی او نداشت مثل و مثالی نبود در خور او کس به غیر حضرت حیدر کریمه ای که کریمان عالمند اسیرش ستوده ای که نباشد به او ز جاه برابر عفیفه ای که به عفت چو او ندیده دو عالم نجیبه ای که بود بر زنان ملیکه و سرور نه آبهای دو عالم ، به مهر او شده نامی تمام عالم امکان به راه اوست مسخر زنی که همچو حسن آورد کریم کریمان زنی که مثل حسینش نزاده مادر دیگر زنی که دامن او پرورانده زینب کبری زنی که دامن مهرش شده ست عاطفه پرور زنی که در همه عالم علی علی ست کلامش زنی که گفت به عالم علیست بر همه رهبر که اوست حجت داور علی الحجج به دو عالم که اوست جان نبی و که اوست از همه برتر هر آنکه هست محبش بگو عزیز جهان است هر آنکه دشمن او شد بگو به او هوالابتر و کیست او که به راه امام خویش دهد جان شهیده ای که شهادت به یمن اوست مطهر دخیل رشته ی چادر نماز اوست دو دستم مگر که شامل لطفش شوم میانه ی محشر @aleyasein
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی از أعطینا قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا قدیمی‌تر که قبل از قصۀ قالوا بلی این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست . ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد زمین خاکستری بود اشک او رنگ و لعابش داد . زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی های تلمیحش جهان این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش ازل مبهوت دیروزش ندانم های عالم ثبت شد در لوح محفوظش . چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود برد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم . مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پَر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست . @aleyasein
کنار جانماز از عرش، هر شب میهمان داری میان هر قنوتت تکه‌ای از کهکشان داری ستاره در نمکدان است و قرص ماه، جای نان که هستی که میان سفره‌ی خود آسمان داری ؟! پدر با بوسه بر دستت؛ نشان داده مقامت را که هستی که ولایت بر همه پیغمبران داری ؟! تو را پروردگار از عرش، نازل کرد و گفت ای فرش ... برای اوج، هجده سالِ نوری را زمان داری ! به عشقِ «اَشهَدُ اَنّ عَلی» از خود گذشتی؛ پس ... تو حقّ زندگی بر گردنِ بانگِ اذان داری نفهمیدند، حرفت را؛ ولی غصه نخور بانو کنار خود کسی مثل علی را همزبان داری اگر چه شاخه‌ات آتش گرفت؛ اما ثمر دادی تو طوبای بهشتی؛ پس یقینا باغبان داری رکوعِ در نمازت بود، حالِ آخرِ عمرت نفهمیدند، نادانان چرا قدّ کمان داری ! تو را در خاک، می‌جویند غافل‌ها؛ نمی‌دانند ... که بین لامکان؛ نزد خدای خود مکان داری تو را پروردگار از چشمِ نااهلان نهان کرده سلام ای گنج مخفی که مزاری بی نشان داری ! @aleyasein
حقْ مِلاكِ عشق را با عشق تو سنجيده است شاهكار دست خود در خلقت تو ديده است ذكر " لا اُحصي ثنائُك " لحظه اي از وصف توست پايِ مدحت دست هر صاحب قلم لرزيده است روي دامان خديجه گشته تنزيل بهشت بوي سيب از فرشْ تا عرشِ خدا پيچيده است جاي لبهاي پيمبر مانده روي صورتت سرخْ گشته گونه ات بسكه تو را بوسيده است محور هفت آسمان با گردش چشمان تو فاش گويم مرتضي هم دُوْرِ تو گرديده است هاتفي از خلقت جنّات پرسيد و شنيد فاطمه يك گوشه لب وا كرده و خنديده است خم به ابرويت مياور ، چون قيامت مي كند حق اگر آگاه گردد فاطمه رنجيده است در بلور سينة ما ردِّ پاي ساغر است اين همه اُوْصافْ يك نقطه ز ثاي كوثر است قبضة خلقت ميان دستهايت فاطمه هر چه بود و هست خاكِ زير پايت فاطمه همسران و مادران ما كنيزان تواند بچه هاي ما فداي بچه هايت فاطمه رويِ بامِ خانة تو اعتكافِ جِبْرئيل بسكه مشتاق است بر صوت دعايت فاطمه مثل پيغمبر نواي ( بِعَليٍ بِعَلي ) بوده هر شب زينت يا ربَّنايت فاطمه مريم و حوا و هاجر خاكْ بوسِ خانه ات شاه راهِ جنتُ الاعلي ، سرايت فاطمه دِرهمي بر ما عطا كن آبرو پيدا كنيم مي كند سلطاني عالم گدايت فاطمه كنج اين خانه نشستي ذكر مي گويي ولي ذكر تسبيح ملائك با صدايت فاطمه كيستي تو مظهر مشكات نور كبريا در تَحَيُّر مانده ام وقت ثنايت فاطمه لال مي گردد زبانم تا كه مي گويد خدا عالمي را خلق كردم من برايت فاطمه سورة توحيد بسته دستِ شاعرهايتان ور نه مي گفتم تو را دختِ خدايت فاطمه خلقت پاكِ تو با نور خدا آميخته حق هر آنچه داشته پايِ تو زهرا ريخته در تمام عرصه هاي زندگي نام آوري شاه بيت شعر پاكي هاي حَيِّ داوري سورة تو بين قرآن از همه كوتاه تر در حقيقت از تمام سوره ها بالاتري در قداست در نجابت در حيا و در عفاف در ميان پردة عصمت هميشه گوهري گشته الگوي قناعت رسمِ همسر داري ات اسوة ايثار و صبري ، خانه دارِ حيدري بارها و بارها در وصف تو گفتا علي در مسير بندگي تو بهترين همسنگري تحفة فردوس ، اي از برگ گل حساس تر با نگاه مهربانت از همه دل مي بري هر يكي از پنج تن خود يك ستونِ خلقتند كيستي بانو كه بر اهل كسا هم محوري بسكه توحيد از كنار دامن تو ريخته با نگاهت مثل زينب دختري مي پروری حضرت صادق چه زيبا عشق را تفسير كرد گفت : بر سادات نه بر شيعيان هم مادري حيف ْ مردم قدرِ والايِ تو را نشناختند اي كسي كه راحت جان و دلِ پيغمبري بانوي انسيه الحورا ، نيايد لحظه اي كه ببيند چشم حيدر بين ديوار و دري تا قيامت مهر تو باب نجات عالم است روي دست و بازويت جاي لبانِ خاتم است هر كه دنبال مزار توست مي آيد نجف هر دلي كه بي قرار توست مي آيد نجف صحن ايْوانِ نجف بوي مدينه مي دهد هر كه دل تنگِ ديار توست مي آيد نجف ريشة آب و گِلِ ما با تولاي عليست عاشقي كه از تبار توست مي آيد نجف هر كسي يك بار نان سفره ات را خورده و مثل سلمان مستِ يار توست مي آيد نجف هر كه مي خواهد دلش محكم شود بي واهمه روز محشر در كنار توست مي آيد نجف ( لستُ ادري ) هاي كُمپاني شهادت مي دهد عاشقي كه داغدار توست مي آيد نجف قبر محسن هم گمانم بين آغوشِ عليست سينه اي كه خون ز بارِ توست مي آيد نجف کربلا هم عشق بازیها عجب بالا گرفت بین آغوش پدر شش ماهة او جا گرفت @aleyasein
اربعین شهادت در شعله شبانه پر گشودی برگرد! سردارِ سپاهِ دل تو بودی، برگرد! دلتنگ توایم حاج قاسم؛ لطفاً با حضرتِ منتقم بزودی برگرد! @aleyasein
انتها نیست در آن جلوه که با فاطمه است نقطه‌ی "فا" علی و نقطه‌ی "با "فاطمه است کیست او حضرت حق یا که نبی یا که علی کیست او فاطمه یا فاطمه یا فاطمه است بارها محضر او خورد زمین جبرائیل بارها گفت محمد به حرا فاطمه است بیش از کعبه پیمبر به طوافش می‌رفت یعنی ای قوم فقط قبله نما فاطمه است من از اَمرش به علی یادِ حدیثی کردم حجت الله عَلی حُجَّتنا فاطمه است گفت سوگند به مظلومی تو کم نشود یک سرِ موت در این معرکه تا فاطمه است آنچنان رویِ زمین ریخت چهل تَن را که همه گفتند مگر شیرخدا فاطمه است همه گفتند که در شهر دو حیدر باشد همه گفتند که در شهر دوتا فاطمه است مرتضی گفت بمان ورنه خودش میفهماند که اذازُلزلتِ الاَرض و سَما فاطمه است چادرش را نتکاند آخ ببینید همه نام او مردم نامرد چرا فاطمه است روز محشر شود ؛ از آمدنش معلوم است که چرا کارِ خلائق همه با فاطمه است تا که او هست شفاعت به شفیعی نرسد تا که او هست فقط ناله‌ی ما فاطمه است @aleyasein
ما همه هستیم قربانی زهرا و علی سائل الطاف پنهانی زهرا و علی بارها و بارها داده است بر دل های ما جان تازه مدح طوفانی زهرا و علی زندگی را زهر بر ، ضد ولایت می کنیم ما مسلمان های ایرانی زهرا و علی چیست از این خوب تر ، شد قلب ما وابسته بر شاخه شمشاد خراسانی زهرا و علی آی مردم خشت خشتش هست فردوس آفرین هر کجا باشد ثناخوانی زهرا و علی کاش مشق عشق را گیریم یاد از سازگار یا موید یا که انسانی زهرا و علی هر که اینجا پیر گشته روزگارش بهتر است نوکر این خانواده ، کهنه کارش بهتر است چشم عین الله روشن باد ، زهرا آمده دختری که مادر باباست دنیا آمده جز خدایش کیست سر در آورد از شان او آنکه مانند خدایش هست یکتا آمده جای هر ذکری بگو مستانه امشب : یا علی کور ، چشم دشمنان ، جانان مولا آمده بعد ازین دنیا پر از مرد شهادت می شود قهرمان ِ دل به طوفان ها زدن ها آمده مریم عذرا ، چو پروانه بگردد دور او مادری که هست هر طفلش مسیحا آمده آمد آن که قدرت حق را نمایان می کند بوی این گل ، کل دنیا را گلستان می کند این زمین اصلا کجا و شان بانوی علی آمده دنیا برای دیدن روی علی فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان تازه می دهد بر زور و بازوی علی او حماسه آفرین شد ، بی زره ، بی ذوالفقار کرد غوغایی به پا ، پهلو به پهلوی علی او مزارش ظاهرا مخفی است اما باطنا هست قبر فاطمه ، هر جا دهد بوی علی وقت جان دادن می آید ، فاطمه بالاسرش هر کسی که رفت حتی یک قدم سوی علی حق فقط زهراست که این گونه مانده با علی شد شعارش لا امیرالمومنین الا علی آن که دارد دم به دم بر ما محبت فاطمه است آن که دارد بر عطا و جود عادت فاطمه است هر چه را می خواستیم اینجا مهیا دیده ایم آن که ما را مادرانه داد عزت ، فاطمه است راه بر جایی ندارد بندگی ، بی فاطمه تا ابد تنهاترین راه سعادت فاطمه است بیشتر از بچه هایش نیمه شبها یاد کرد از در و همسایه ها ، پس کوه رحمت فاطمه است شان او از معجزه ، خیلی فراتر بوده است آن که باشد فضه اش کوه کرامت فاطمه است هر کسی که می شود صاحب نفس با فاطمه است دم به دم ذکر لبش یا فاطمه یا فاطمه است فاطمه هم فاطمه هم مصطفی هم حیدر است فاطمه از هر چه می دانیم ازو ، بالاتر است فاطمه نور است نه، نه ، نورَ فوقَ کل نور فاطمه هم هل اتی ، هم انما هم کوثر است گر نمی گفتند ختم الانبیا بر مصطفی می نوشتم فاطمه تنها زن پیغمبر است معجزه جز این چه باشد با همان عمر کَمَش زینبی را تربیت کرده که از عالم سر است فاطمه درس کرم را داد یاد مجتبی فاطمه الگوی ایثار حسین بی سر است کی به جز فرزند زهرا ، در زمین کربلا کودک شش ماهه اش را داده بی چون و چرا @aleyasein
حِسِّ غریبی نیست، این رسم قدیم است زهرا شناسی سنّتِ ربِّ عظیم است قدرت ندارد غیرِ هو زهرا بسازد اینگونه خلقت، صنعت دست رحیم است صدیقه را تصدیق کردن، کار ما نیست این از کرامات شما آل کریم است این نور اطهر را پیمبر می شناسد او دستبوس یاس خود با هر شمیم است وقت سحر خواهی بدانی فاطمه کیست آهنگ یازهرا به کام هر نسیم است هر دل که اینجا حبِّ زهرا برگزیند در کوی آن بانو قیامت هم مقیم است هر سینه ای که ظرف مِهر فاطمی نیست هر کس که زهرائیست با قلب سلیم است تا دشمنی با دشمنانش در دل ماست هر فتنه ای آرند در ندفه عقیم است کوثر کند کار خودش را تا قیامت ابتر میان لشگر خود هم یتیم است شعله به حَورا هیچ تأثیری ندارد زیرا که آتش، جنسِ شیطان رجیم است با آل او هر کس در افتد وَر می ٱفتد فرعون ٱمت کیست؟ هیزم در جحیم است تنها نه دیروز از عدویش راه بستیم امروز هم اوضاع اعدایش وخیم است امروز خاص الخاص، زهرایی بمانند فردا به جنّت جود و احسانش عمیم است زهرائیان دربست، یاران خدایند زهرائیان بازوی شاه کربلایند عقل است ماتِ فهم های نازل خود باید که زهرا را شناسی با دل خود بانوی زنهای دو عالم تا به محشر خود می شناسانَد بما آب و گِل خود او بر علی همتاست، اما اوست حَوراء باشد فقط زهرا شبیهِ کامل خود زهرا همان یار نبی در کارزار است یار علی در آستان منزل خود با چارده معصوم نه، تنها به زهرا پیغمبرِ اکرم ببیند حاصل خود حلّال مشگلها امیرالمومنین است اما به زهرا میکند حل، مشگل خود در روزِ طوفان بلا مَحضِ حضورش کشتی چه آسان میرسد بر ساحل خود حتی به بیماری برائت را کند حفظ با غِیظ روگردان شود از قاتل خود دستور کارِ اهلبیتِ او صحیفه ست کرده نگاهِ وحی را هم مایل خود فرزندهایی چون حسین و مجتبی را او تربیت کرده به دین کامل خود زینب، زبانِ دیگرِ توحیدِ زهراست در کربلا افشا کند حرفِ دل خود إنفاق از دستش بریزد همچو باران رَختِ عروسی میدهد بر سائل خود آری پیام او به مرد و زن عفاف است حتی حجابش حفظ شد در محفل خود بالاترین شأنِ عبادت حَبِّ زهراست ما را هم از روز ولادت حُبِّ زهراست با فاطمه آمد به دنیا فخر و عزت او امتحان دادست، اصلاً قبلِ خلقت کو دختری مانند او ٱم ابیها دارد ولایت بر همه، حتی نبوت شد حجةُ اللهُ الحُجَج، زهرای اطهر یعنی که رهبر اوست، حتی بر امامت یکدم نشد از پای بنشیند همه عمر یکدم نشد کوتاه آید از ولایت حقِّ ولایت را فقط زهرا ادا کرد روزیکه میلرزید پای اهل نصرت امروز مولا را کسی تنها نبیند باشد فدائیِ علی، اهل بصیرت لشگر به لشگر ما مهیّای جهادیم ایران دوباره میکند تا حج عزیمت ما دشمنی با آل استکبار داریم آل سعود اصلاً چه می أرزد به منّت ما ٱمت فتح المبین و خیبر استیم از رهبر خود میکنیم از جان حمایت ما انتقام سیلیِ زهرا بگیریم مائیم و فرمان علی در استقامت دستان پر مِهرش چو فرماید اشاره آید به صحنه فوج فوج اهل اطاعت گر قبر او مخفی است، خَضرا را بسازیم صحن بقیع آماده گردد با چه هیبت آن قبر مخفی تا قیامت کعبۀ ماست ای اهل ایمان پیش تا روز شهادت لبیک یا زهرا ندای ٱمت ماست سربندِ یازهرا نشان قدرت ماست @aleyasein
علیهاالسلام 🔹تبسم کوثر🔹 صبح طلوع زهر‌ۀ زهرا رسیده است پایان ظلمت شب یلدا رسیده است ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد یعنی برات وصل به امضا رسیده است بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است عطر گل محمدی از مکه می‌وزد فصل گل و تبسم گل‌ها رسیده است تا آن‌که غرق نور شود آسمان وحی ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است آمد ندا:«فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما محبوب ما! حبیبۀ دل‌ها رسیده است بر دفتر تبسم کوثر نوشته‌اند آیینۀ تجسّم طاها رسیده است قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد امشب کلید حلّ معما رسیده است امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت: مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است مرضیه‌ای که سورۀ انسان مدیح اوست انسیه‌ای به جلوۀ حورا رسیده است هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام از پرتو ولایت زهرا رسیده است یعنی که آدم صفی‌الله از این طریق کم‌کم به علمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است، فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را اشراق او به سینۀ سینا رسیده است... زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت آوازه‌اش به مسجدالاقصی رسیده است زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد پژواک او به عالم بالا رسیده است زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است زهرا که در مقام رضا، مجتبای او تا بی‌کرانِ صبر و مُدارا رسیده است زهرا که در مقام شهادت، حسین او از کربلا به «لیلة‌الاسری» رسیده است زهرا که در جبین درخشان زینبش ایمان به رتبه‌های تجلّا رسیده است... ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم دریاست قطره‌ای که به دریا رسیده است... تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است ای دل، نظر به پنجره‌های بقیع کن پایان کار عشق به این‌جا رسیده است... @aleyasein
ولادت حضرت زهرا سلام الله عليها مباركباد @aleyasein
🔰 رهبر انقلاب، صبح امروز پس از رای دادن: 🔺️ همه با همت حرکت کنند و بیایند و "به اشخاص مورد نظر خودشان" رای بدهند و این کار را هر چه زودتر انجام بدهند. ۹۸/۱۲/۲ 🆔 @aleyasein
مناجات با خدا مخصوص لیله الرغائب و سحرهای ماه رجب و اعتکاف انشاالله بر کامِ من طعمِ رطب رسیده ماهِ خدا ماهِ رجب رسید زيباترين ماه خداست اين ماه هر ناله اي مشگل گشاست اين ماه اصلاً خدا باشد پِيِ بهانه تا بنده را راهش دهد به خانه اين ماه اذن ِ بندگي بگيريم از يار ، درسِ زندگي بگيريم جا دارد از دل عقده وا نماييم تا سفره هاي درد دل گشاييم آمد به گوشم نغمه منادی در خانه ات مارا تو راه دادی يك عمر پوشاندي تو عيب هايم تا يك سحر در كوي تو بيايم يك جمله گويم شرح حالِ يك سال از عيد فطر پيش تا همين حال با درد هجران ساختم الهي دارو ندارم باختم الهي شيطان به قلب غافلم كمين زد هر جا كه شد بار مرا زمين زد اين بنده روز خوش نديده بي تو كارش به رسوايي كشيده بي تو اما بدان دل خانة خدا بود شبهاي جمعه با تو آشنا بود گر بنگري مهمان اين حريمم ممنون لطف سيد الكريمم پير مناجاتي گرفت دستم پاي مناجات علي نشستم گر بر وصال تو تو كشيده مِيْلَم ممنون لطف ِصاحب كميلم با نور حق اين سينه منجلي شد دل مست نام مرتضي علي شد شاه نجف برده ز دل قرارم آوارة ايوانْ طلايِ يارم يار ببين آشفته حالي ام را بنما نظر دستان خالي ام را اما غمي ديرينه دارم اي دوست داغ حرم بر سينه دارم اي دوست ترسم كه بر خاك سيه نشينم کرببلا را من دگر نبينم من عبدم و آقاي من حسين است عشق دل شيداي من حسين است شبهاي جمعه مادري حزينه ناله زند با زخمهاي سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان بر سرم بریزم با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده اي تو از هر طرف يك ضربه خورده اي تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از رگهای ِ نا مرتب سوزِ عطشهای لبانِ زینب @aleyasein
نامت جنون خیز است، حق دارد موذن هم وقت اذان با دست خود سر را نگه دارد... مهدی رحیمی(زمستان) @aleyasein
باز بر نخل ولایت ثمری داده خدا آسمان عظمت را قمری داده خدا در بهاری همه زیبائی و امید و صفا گلشن مهر و وفا را ثمری داده خدا دهم و ماه رجب لیله قدر دل ماست وه بر این شب چه مبارک سحری داده خدا شب قدر است بخوان سوره کوثر زیرا به رضا(ع) کوثر وقدر دگری داده خدا حجره کوچک ریحانه بهشتی دگر است که بر این خانه صفای دگری داده خدا به جهان بشریت زحریم ملکوت با جمال ملکوتی بشری داده خدا تا که در بادیه عشق توقف نکند باز این قافله را راهبری داده خدا همه از مرحمت این پدر و این پسر است هر چه بر هر پسر و هر پدری داده خدا همچو او نیست دگر پر برکت مولودی مقدمش را چه مبارک اثری داده خدا اولیاء جمله جوادند  ولیکن ز جواد(ع) جود را جلوه تابنده تری داده خدا تا دهد قدرت فرعونی مامون برباد به جگر گوشه موسی پسری داده خدا جز مدیح علی(ع) وآل (موید) را نیست آری آری که به هر کس هنری داده خدا شادی كل عباد است عباد است عباد فتح ابواب مراد است مراد است مراد شادی و شور، جهاد است جهاد است جهاد عید میلاد جواد است جواد است جواد مظهر عفو رحیم است رحیم است رحیم كه كریم ابن كریم است كریم است كریم حبّذا شمس ولایت قمرت بخشیدند بصر نوری و نور بصرت بخشیدند قرص خورشید به وقت سحرت بخشیدند خود جوادی و جواد دگرت بخشیدند گشته از فیض گلت بیت ولایت گلشن دیده‌ات باد به دیدار محمد روشن این پسر مظهر حسن احد دادگر است این پسر خلق زمین را و زمان را پدر است این پسر همچو پدر بضعة خیرالبشر است این پسر از همه خوبان جهان خوب‌تر است این پسر هستِ رضا هستِ رضا هستِ رضاست همچو قرآنِ محمد به سر دستِ رضاست این جواد است كه جود آمده جود از كرمش خواهد ار جود كند ظرف وجود است كمش جود آرد همه شب سجده به خاك قدمش ماه و خورشید بود گرم طواف حرمش هر طرف روی كند باز مه محفل ماست حرمش كعبه جانها به حجاز دل ماست حامد خالق و دردانة محمود است این به جمال ازلی شاهد و مشهود است این کنز مخفی ابد را در مقصود است این گوهر هشت سپهر كرم و جود است این صاحبان كرم و جود جوادش گویند كعبة اهل دل و باب مرادش گویند ای به هر لحظه دو صد جان و سرم قربانت نیست چیزیم که گویم، هنرم قربانت جان چه قابل كه ز جان خوب‌ترم قربانت پدرت گفت كه جان پدرم قربانت تو به تن روح و به سر شور و به دل آرامی رضوی روی، علی خوی و محمد نامی كل هستی چو كف دست به پیش نظرت دو مطیعند و غلامند، قضا و قدرت هر كجا پای نهی علم بود پشت سرت پور اكثم زده زانوی تلمّذ به برت به خدایی كه تو را داده چنین جاه و مقام تو ولی نعمت مایی و امام ابن امام پور هارون ستمگر چو مقام تو شناخت رنگ از چهره، قرار از دل و هوش از سر باخت آتشی بود كه در شعلة نور تو گداخت گوئیا قلب ورا نطق تو از كار انداخت خبری تازه ز اسرار الهی گفتی از هوا و مه و ابر و یم و ماهی گفتی ای وجود تو همه شاهد یكتایی تو قلم صنع كند فخر به زیبایی تو ماه حیرت زدة حسن تماشایی تو زنده هر مرده دل از فیض مسیحایی تو رضوی ماه رضا جلوة تو در دل ماست دست ما خالی و جود تو همه حاصل ماست كیست تا چون تو به یك قطره دو دریا بدهد به گدا بیشتر از ثروت دنیا بدهد با كلامش همه را شهد مصفا بدهد حرز مادر را بر قاتل بابا بدهد ای هماره كرم و جود و عطا زندة تو جود كن جود كه جود است برازندة تو من كیم خاك گدایان سر كوی توام خالی ام از همه و پر ز هیاهوی توام تشنه‌ام تشنه ولی تشنه لب جوی توام میثم بی سر و پایم كه ثنا گوی توام گر چه قابل نبود دم زدنم وقف شماست قلم و طبع و زبان و سخنم وقف شماست @aleyasein
ای که از دست کریمت خیر و برکت می‌رسد هر کسی شد سائل جودت به عزت می‌رسد تو نشان دادی که در آل امیرالمومنین ظاهراً بر کودکانش هم امامت می‌رسد از "رضا" باید "جوادی" اینچنین یابد ثمر از قیامت انتظاری جز قیامت می‌رسد؟! ظرف عقل آدمی از درک جودت عاجز است بر امامان از تو وقتی که محبت می‌رسد من خودم را می شناسم مستحق نقمتم از تو اما سمت من هر بار نعمت می‌رسد من اگر از تو فقط دنیا بخواهم باختم بس که از معنای جودت معنویت می‌رسد لطف ابراهیم چشمانت به من آموخته دست بر دامان تو روزی به خُلّت می‌رسد وای بر دستی که یک دفعه به سمتت رو نزد بیشتر در روز حسرت، او به حسرت می‌رسد شاعری بیتی برایت گفت و رفت، اما بر او از علی موسی الرضا صدبار خلعت می‌رسد زائر مشهد شدم دیدم که از باب الجواد بیشتر از پیش بر زائر عنایت می‌رسد یابن سلطان خراسان! از پر قنداقه‌ات به علی‌اصغر قسم آدم به دولت می‌رسد حرف قنداقه شد و دیدم که در کرببلا از کمان حرمله تیری به دقت می‌رسد تیر، حلق کودک ارباب مان را پاره کرد روضه‌ی این طفل آخر شیعه را بیچاره کرد @aleyasein
زمین گهواره‌ی ماهِ ربابه داره آروم، می‌گرده؛ بخوابه می‌جوشه اشکِ شوقش چشمه‌چشمه چشای آسمونم خیسِ آبه چشاش‌و حتی وقتی که می‌بنده نگاش شیرین‌تر از حلوا و قنده بهشتِ آسمونا خالی می‌شه بهشتِ رو زمین وقتی می‌خنده پَرِ قنداقه‌ش از پرواز میگه صدا گهواره‌ش از اعجاز میگه «علی‌اصغر» شد اسمش؛ چونکه بابا بهش کوچیکترین سرباز میگه کی گفته جا توی لشکر نداره ؟! بدونه هر کسی باور نداره بنی‌حیدر پُر از مردِ نبرده علی‌اصغر؛ علی‌اکبر؛ نداره شبای آسمون؛ جشنِ شرابه می‌گن خورشید، هم می‌خواد بتابه می‌گه مادر به اهلِ آسمونا یه کم آروم‌تر؛ بچه‌م بخوابه ! لالایی‌هاش مثِ روضه می‌مونه زمین شونه‌ش می‌لرزه؛ تا می‌خونه می‌گه مادر یه وقت از شب نترسی ! نگاه کن؛ آسمونه؛ مهربونه ! کنارِ باغچه‌ی رویا می‌شینم گل از گلدونِ فردامون می‌چینم بذار آروم بگم؛ پاییز نفهمه الهی که دومادیت‌و ببینم ! دلِ پاکت مثِ دریا بزرگه چقد دستات مثِ بابابزرگه تو هم مثل باباجون مرد، می‌شی خدای روزِ عاشورا بزرگه ! رباب و آرزوهای درازش قنوتای پُر از راز و نیازش تا بچه‌ش تشنه می‌شه؛ آب می‌شه دلش می‌ریزه روی جانمازش به جز گریه نداره راهِ دیگه زمانِ خنده‌هاش کوتاهه دیگه با غصه‌ش داره از حالا می‌میره خدا صبرش بده شش‌ماهِ دیگه @aleyasein
ما را چه نیاز است به سلطان و سلاطین وقتی همه در سلطه ی چشمان جوادیم @aleyasein
ای چشم رضا محو تماشای جمالت جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت بالیده رضا لحظه‌به‌لحظه به وجودت مشهورتر از کل امامان شده جودت @aleyasein
ترکیب بند ولادت امام جواد علیه السلام ما تا نفس داریم از حیدر بخوانیم از معجزات دائم این در بخوانیم این چارده رکعت نماز عاشقی را رکعت به رکعت تا دم آخر بخوانیم ما را درین عالم خدا آورده تا که بدخواه آل الله را کافر بخوانیم دنیا و محشر در عذاب اندر عذابیم هر بی سر و پا را اگر دلبر بخوانیم حالا که رسوایی نصیب ابتران شد خوب است با هم سوره کوثر بخوانیم دنیا دوباره عطر زهرا دارد امشب حال سیه رویان تماشا دارد امشب امشب ببین دنیا ولیعهد رضا را دسته گل صدیقه و خیرالنسا را هر کس غلام خانه ابن الرضا شد حاتم نماید گوشه ی چشمش گدا را امکان ندارد رد شود ، هر کس قسم داد بر جان این آقا ، علی موسی الرضا را هر بنده ای که شد دلش ابن الرضایی دارد همیشه پشت سر ، دست خدا را آن قدر از میخانه ی او خیر دیدیم آن قدر لطف او خجالت داد مرا مردم همه دنیاش بر وفق مراد است هر کس رفیق بی کسی هایش جواد است ای که تو را پروردگارت داده عزت نه ساله بودی و شدی صاحب ولایت ای که به گهواره چو عیسی لب گشودی عالم به قربانت ، خداوند کرامت ای یادگار حضرت باب الحوائج ! دیدیم از تو معجزات بی نهایت دل برده ای از دوستان و دشمنانت مامون به آقایی تو داده شهادت از عمر کوتاه تو مردم ، قدر یک قرن دیدند آقایی ، وفاداری ، محبت مثل رضا با دشمنت هم مهربانی امّید اول ، آخر بیچارگانی دار و ندار حضرت معصومه ای تو آقا بهار حضرت معصومه ای تو بعد از علی موسی الرضا در این زمانه دلدار و یار حضرت معصومه ای تو گردد علیِ اکبر و زینب تداعی وقتی کنار حضرت معصومه ای تو هم حضرت معصومه باشد بی قرارت هم بی قرار حضرت معصومه ای تو مانند یک قرص قمر امّید بخشه شبهای تار حضرت معصومه ای تو دیدیم که در صحن قم حاجت روا شد هر کس که ذکرش یا جواد و یا رضا شد بابا پس از اینکه به گوش تو اذان گفت از داغ عاشورایی این دودمان گفت از کربلا ، از تشنگی ، از سربریدن از کوفه و بی حرمتی بر میهمان گفت از تشنگی ، از حرمله ، از شرم عباس از کودک شش ماهه و تیر و کمان گفت از غصه گهواره خالی اصغر از خون دل های رباب نیمه جان گفت من مطئن هستم که ای آقا برایت نه سال هر جا کرد فرصت ، آن به آن گفت : بابا همیشه یاد جد سرجدا باش هر روز و شب گریه کن کرببلا باش فروردین ۹۷ @aleyasein
🌷میلاد با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام تبریک و تهنیت باد... من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم @aleyasein
جایی برای عرضه‌ی حاجت نداشتیم ما را پناه گوشه‌ی "باب الجواد" داد دستش به کم نمی‌رود و کم نمی‌دهد کم خواستیم حاجت خود را، زیاد داد @aleyasein
در مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام قصه ی این عشق را میثم روایت می کند قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط نور یک تا عبای او هدایت می کند نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر! بردن نام علی هم مبتلایت می کند لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست نوکر این خانه هم احساس عزت می کند وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است گرد نعلین علی کار طبابت می کند فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد در پناهش آسمان قصد اقامت می کند کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را با کرامت بین خلق الله قسمت می کند کیست این آقا که حتی در میان کارزار وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند کیست این آقا که آیات خدا را در برش مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند شکر که دامان پاک مادرم تایید شد هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند وحید محمدی ۹۸/۱۲/۱۰ علیه السلام علیه السلام @aleyasein
گر قلب جهان پر شود از عشق مجازی این سینه بی کینه فقط جای حسین است @aleyasein
السلام علیکم یااهل ببت النبوه هردوتا باب الحوائج هردوتا مشگل گشا این غریب کاظمین و آن ذبیح کربلا @aleyasein