‌‎نوشته‌ام به پرِ ڪفترانتان، با آه : امام خوب و رئوف من، التماس نگاه . . . السلام‌علیک‌یاحضرت‌شمس‌الشموس✋️ @bouye_beheshtt @alfavayedolkoronaieh🌱

🔸 تعقیبات نماز و استجابت دعا 🔹 مرحوم حجة‌ الاسلام سید شهاب الدین صفوي قمي: 🔸 حضرت آیة الله حاج آقا رحیم ارباب به من فرمودند: حج عموزاده من را شما انجام دهید. قبول کردم. گذرنامه وقتی به دستم رسید که در پرواز 17 نوبت من شد و پرواز 17 به جدّه می رفت و به مدینه نمی رسیدم. به ایشان که گفتم خیلی ناراحت شدند و گفتند: دلم می‌خواست شما از مسجد شجره مُحرم شوید. 🔹 فردا که نزد ایشان رفتم فرمودند: امروز بعد از نماز صبح سه مرتبه سوره توحید و سه مرتبه آیه «و من یتق الله» و سه مرتبه صلوات فرستادم و از خدا خواستم که کار شما جلو بیفتد. 🔸 فردای آن روز به فرودگاه رفتم. رئیس فرودگاه گفت: آقای صفوی شما می خواستید زودتر بروید؟ ممکن است ساعت دو بعد از ظهر بیایید که شما را بفرستم؟ چون امروز یک هواپیمای چهل و پنج نفره برای ما فرستاده اند. بعد از ظهر به فرودگاه آمدیم و از آنجا به مدینه و شش روز هم در مدینه ماندیم و از مسجد شجره مُحرم شدیم. @bazmeghodsian @alfavayedolkoronaieh🌱

🍃بِسمِ ربّ النّور🍃 همرزم بامعرفت #پدر ♦️زمانی بود که پسرم به خاطر شهادت پدرش از لحاظ روحی شرایط خوبی نداشت... فکر کردم که شاید با ازدواج مشکلش حل بشه و از این حال و هوا بیرون بیاد... ♦️ما تهران ساکن بودیم و هیچکدوم از اقوام من یا همسرم کنار ما نبودن. من به قاب عکس همسرم نگاه کردم و گفتم: «حسین‌جان می‌خوام برای پسرت برم خواستگاری؛ اما نمی‌دونم باید از کجا شروع کنم، خودت کمکم کن.» ♦️وقتی تصمیم گرفتیم بریم خواستگاری و پسرم متوجه شد که اقوام پدریش ما رو همراهی نمی‌کنن خیلی ناراحت شد. یه شب بابای شهیدش رو تو خواب دید که می‌گه: «بابا غصه نخور. یکی از همرزم‌های خودم میاد» ♦️اون روز پسر بزرگم رفته بود برای امتحان و من نامه رو به سردار دادم. وقتی پسرم برگشت گفت: «امروز کی اینجا بوده؟» گفتم: «سردار سلیمانی» گفت: «جواب نامه رو گرفتی؟» گفتم: «نه. فقط از من پرسید که مراسمتون چه ساعتیه.» گفت: «پس سردار میاد» گفتم: «پاشو خجالت بکش. سردار کجا میاد. اونقدری‌ها دنبال سردار هستن که...» انگار پسرم تو اون نامه آدرس و شماره تلفن خانواده عروس و شب خواستگاری رو نوشته بود. 🔰شب خواستگاری رسید... ♦️ما راهی منزل عروس شدیم، هنوز ۸ دقیقه نشده بود که ما نشسته بودیم که دیدیم صدای زنگ در اومد. وقتی در رو باز کردن دیدیم سردار وارد شد. همه شوکه شده بودیم و تا یه ربع همه‌گریه می‌کردن. اومدن سردار باعث افتخار ما شد و کار هم خیلی خوب پیش رفت. همون شب صیغه محرمیت خونده شد و ۱۴ سکه هم به عنوان مهریه تعیین شد. ♦️سردار از ما قول گرفتن این قضیه جایی چاپ نشه. گفتن: «واقعا برام مقدور نیست این کار را برای همه فرزندان شهدا انجام بدم؛ اما به خاطر ارادتی که به شهید رضایی داشتم و خوابی که فرزند شهید دیده بود خودم رو موظف دیدم بیام.» ✍خاطره همسر شهید حسین رضایی #سردار_دل‌ها @mahnamagazine @alfavayedolkoronaieh🌱

‏حُسنُ الخَاتِمة یعني عَلی بابِک مَماتي ‎ #یااباعبدالله علیه‌السلام @alfavayedolkoronaieh🌱

امشب قبل از خواب در حق دیگران دعاکنیم. @alfavayedolkoronaieh🌱

#وصیت_حضرت_زهرا حضرت زهرا سلام الله عليها در وصيت خويش جمله ای را می فرماید که در برخی کتاب های روايي چنین نقل شده است: أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ».(1) متعدد در بنر های سطح شهر دیده ایم که این عبارت را چنین ترجمه می کنند: «یا علی سلام مرا به فرزندانم برسان» اما به نظر می رسد کلمه «أقرء» را مي توان دو گونه خواند، يا فعل امر باشد يعني سلام برسان يا فعل مضارع باشد به معناي درود مي فرستم که ظاهرا اين احتمال با توجه به فعل قبلي (أَسْتَوْدِعُكَ) که مضارع است ترجيح دارد، لذا اين جمله به معناي خداحافظي است، عرب ها از سلام در دو جا استفاده مي کنند، به هنگام ابتداي ديدار که به معناي درود و سلام است و در انتهاي ديدار که به معناي بدرود و خداحافظي است، حضرت در اين سخن مي خواهد بگويد بر فرزندانم بدرود و از آنها خداحافظي مي کنم و ديدار ما با آنان در آن عالم خواهد بود. از اين رو به نظر مي رسد اين برداشت با توجه به متن فوق بهتر باشد و در ترجمه اين فراز اشتباه رخ داده است. پي نوشت: 1.مجلسي، بحار الانوار، بيروت: دار احياء التراث العربي، دوم، 1403ق، ج43، ص214. @MaarefHadith @alfavayedolkoronaieh🌱

دوس دارم اینطور صدات بزنم: 《یا نِعمَ القَریب》 ای خوبِ نزدیک.... #استوری @alfavayedolkoronaieh🌱

رَبَّ النُّورِ وَ الظَّلامِ ؛ رَبَّ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ ؛ پروردگار #روشنى و #تاریكى ... پروردگار #تحیت و #سلام ... @alfavayedolkoronaieh🌱

🔰امام حسین، غلام سیاه هم می‌خواهد 🔻تعریف همه می‌توانند سهمی از خادمی در هیئت داشته باشند. امام حسین در دستگاهش همه‌جوره نوکر دارد... 🔻پیشینه غلام سیاه حضرت ارباب، جناب جَون (ر.ک: «بیمه جون») 🔻ریشه معنوی از اسم اصحابي مثل حضرت جون بهتر میتوان انرژي گرفت. اگر بگوييم همه مثل حضرت عباس فکر کنند، مثل او حرف بزنند، عمل کنند راهي براي کسي باز نميشود. مگر در کربلا چند حبيب بن مظاهرِ حافظ قرآن، فقيه و انديشمند داريم و مگر چند نفر ميتوانند مثل آن‌ها شوند؟ در کربلا «جون» هم هست. جون يک فتح باب بزرگ عاشورايي‌شدن است، يک غلام سياه (رنگ سياه، بوي بد، بدون حسب... ولي حسين او را خريد) با جون ميتوان انرژي گرفت! جون دريچه اي به سمت افق کربلايي‌شدن به امضاي حضرت ارباب است. بي‌همه‌چيز هم ميتوان حسيني شد، فارغ از رنگ و پوست و صورت و نام و حسب و اعتبار و وجهه ... «از بردگي مقام بلالي گرفته اند در مکتبي که ارزش انسان به رنگ نيست» جهت مطالعه بیشتر به اثر «خادم ارباب کیست؟» مراجعه شود. 🔻کاربرد وقتی میگویند «لیاقت فلان کار را نداری» یا «به درد فلان جا نمی‌خوری» یا وقتی به کسی کاری در هیئت نمی‌دهند به این خاطر که شاید کاری از او ساخته نیست. (آقا! پای «لیاقت» را وسط نکش!) 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه کسی که می‌خواهد برای امام «بذل مُهجه» داشته باشد و هستیش را فدای امام کند باید دارایی مقبول و در حد قابل قبولی بیاورد. توقعی که از جناب حبیب می‌رود در همان تراز حبیب است نه پایین‌تر. اگر حبیب کمتر از «حبیب فقیه دین شناس» بود امام حسین او را اینگونه نمی‌خریدند. بریرِ سیدالقرا باید «سیدالقرا» باشد و بذل مهجه کند تا از او قبول کنند. هرکسی در مقیاس خودش باید خدمتی داشته باشد. یک طلبه یا دانشجو هم باید باسواد باشد تا امام او را بخرد. چون قرار است برای آقایش آبرو باشد. بذل مهجه آن حبیبی تماشایی است که آبروی برآمده از علم و فقاهتش را خرج امام حسین کرده است. پس باید مواظب بود ضرب‌المثل «امام حسین غلام سیاه هم می‌خواهد» بهانه و توجیهی برای کم‌کاری و پایین‌تر از سطح خویش کار و خدمت‌کردن نشود. جای خودت را بشناس! مثل مشابه: «سیاه‌لشکرتیم ارباب!» 📚 #احلی_من_المثل #حجت_الاسلام_علوی #نشر_جمکران @tanhaelaj

🗞صفحه اول روزنامه‌های سه شنبه 23 دی 99 https://www.hawzahnews.com/photo/938654 ‌ •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه

_ سخته مسلمون بودن! _اما میشه بود هنوز @GOM_IR @alfavayedolkoronaieh🌱

📌 #متن_خان_انگلیسی (دغدغه مهم رهبری) 😇به زبان ساده+تحلیل+ارائه اسناد💪 🔴قسمت سی و چهارم4⃣3⃣ 💠ما در ادامه بحث های #خان_انگلیسی می رسیم به جلد چهارم. جلد چهارم چون بیشتر مباحثش راجع به دعوای نمایندگان رو سر و کله هم دیگه است.😐 چون حکومت عوض شد و مجلس جدید تشکیل شد خلاصه دعواهایی با هم داشتند خیلی از موارد نطق های این جماعته به همین خاطر میشه جلد چهارم رو تو یک جلسه خدمت شما بگیم.🙂 🌐بحث انتخابات مجلس مؤسسان که شرکت کرده بودند و تأسیس شد که حکم بدند به تغییر سلطنت👑، از جمله نشانه های فرمایشی بودن انتخابات رو گفتیم تقلب شده بود و خیلی از افراد مثل #مدرس، #مصدق و #ملک_الشعرای_بهار اصلا اجازه ندادند وارد مجلس مؤسسان بشن😳 ✅ که توضیح دادیم جلسه قبل، از ۲۷۲ نماینده ۲۶۹ نفر رأی مثبت دادن به تغییر حکومت و فقط سه نفر نماینده هم رأی ممتنع دادند نه رأی مخالف😑، که خود این یکی از دلایل و استنادات بسیار خوبه که نشون بدیم این انتخابات یک انتخابات کاملا فرمایشی بود.😬 ✳️ #رضا_خان باید سوگند نامه ای رو می‌خوند متن سوگند نامه📃 اینه من خدای متعال را گواه می گیرم به کلام الله مجید و به آنچه که نزد خدا محترم است و .... در ترویج سلطنت بکوشم و در ترویج مذهب شیعه اثنی عشری سعی و کوشش بکنم و از ارواح طیبه اولیای اسلام کمک بگیرم...😲 🔷آقایونی که می گید رضاخان هیچ داعیه دینداری📿 نداشت و هر غلطی که می کرد به اسم دین تمام نمی شد پس این قسمش چیه؟ قسمی که خورد، حالا خواهم گفت که چطور قسم خورد، اون قسم رو برای چی خورد؟؟😒 ❄️هم به قرآن قسم می خوره، هم میگه اهل بیت رو واسطه می گیرم که در ترویج مذهب شیعه بکوشم.. شراب خوردنش ترویج شیعه بود؟😠 روزه نگرفتنش و نماز نخوندنش ترویج شیعه بود؟ آزاد کردن حجاب و قانون بی حجابی ترویج شیعه بود؟😤 ببینید این ها رو، چرا به دروغ میگید رضاخان داعيه دینداری نداشت و هر غلطی می کرد به اسم دین اسلام نوشته نمی شد؟ کی گفته این ها رو؟؟😒 💥ایران رو اون زمان به نام ایران شیعی🇮🇷میشناختن. پادشاهان #قاجار ظاهر رو حفظ می کردند اما رضا خان که پادشاه شد همه چیز رو زد کنار.🤦‍♂ 🕸رضا خان در روز سه شنبه ۲۴ آذر ۱۳۰۴ وارد مجلس میشه و برای آنکه سوگند بخوره (نگاه کنید آقای #مکی میگه) در برابر قرآن زانو می زنه قرآن رو دودستی برمی داره می بوسه بالای سر خودش می گذاره رضا خان😬، بعد قسم نامه رو می خونه و اینجور حرف ها. پس ببینید واقعا رضا خان به قرآن قسم خورد پس داعیه اسلام داشت داعیه شیعه داشت، اما آیا بعدا به این قسم خودش عمل کرد؟😕 این رو بگید به اون افرادی که پیش خودشون می گن بله رضا خان طرفداری از دین نمی کرد فلان و اینجور حرف ها.😏 🍀در روز تحلیف ( قسم خوردن) هم رضاخان مقداری به روحانیت👳‍♂احترام می گذاشت، اما کم کم روحانیت رو از حیطه کار خارج و بعداز اینکه به سلطنت رسید اول اون مجلس روضه ی قزاق ها، تکیه ای که مال قزاق ها بود و عزاداری می کردند تعطیل کرد🤭 بعد به شهربانی ابلاغ کرد هر کجا هر مسجدی، هر تکیه ای قرار مجلس عزا برگزار کند حتی برای امام حسین باید از قبل اجازه بگیرند، کسانی که بدون مجوز مجلس عزا می گیرن دستگیر کنید.😰 🌸#حسین_مکی می گه یاد دارم که اواخر سلطنت #پهلوی در شب عاشورا کارناوال شادی🎉 به راه انداختن و کامیون کامیون دسته جات رقاصه با ساز و آواز وارد شهر میشدند و اگر کسی از ذاکرین را در شب عاشورا با عبا و عمامه می گرفتند دستگیر می کردند.😔 ⚡ببینید این #رضا_خان بود که در اواخر حکومتش اینجوری شد. پس نگید رضا خان مذهبی بود اون کارها و اون اداها رو در میاورد برای اینکه علما رو طرفدار خودش کنه مردم رو طرفدار خودش بکنه که وقتی بعدا بخواد شاه بشه کسی جلوش رو نگیره. این بود جناب رضاخان.😡 🍂ادامه دارد.... 🆔 @tpahlavi تاریخ پهلوی 🆔 @arshiv_link313 کل مجموعه ی استاد🔴 🆔 @ma_va_o دیانت همراه سیاست✅ @alfavayedolkoronaieh🌱

#مناجات @alfavayedolkoronaieh🌱

💌 #پیام_معنوی | برای عاشقی آماده شو! @Panahian_ir @alfavayedolkoronaieh🌱

🔺📹 بکسوات یا بکس و باد؟ #زبان_فارسی #درست_نویسی #همه_عقل_و_همه_علم_و_همه_فرهنگ_شویم @videokame @alfavayedolkoronaieh🌱