eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
214 دنبال‌کننده
589 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
💭 «اصلا خودِ #خدا هم اینقدرها که میگن #سخت_گیر نیست...» ( #دیالوگ #فیلم 🎬 #مارمولک) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌" " [بخش اول] 🔻 قصه پرغصه ، و چیزهای دیگر! ☘️ حالا که مستند آقا پخش شد و فرازی از گفت‌وگوهایش مربوط به فیلم مارمولک بود، فرصت را مناسب می‌بینم، یادداشت/مقاله‌ای که سال گذشته نوشتم را منتشر کنم! البته داستان این یادداشت، خودش یک یادداشت مجزاست! ☘️ بر اساس تجربه زیسته‌ی خود و فهمی که از کلاس‌هایی که از اساتید هنر و سینما به دست آورده بودم، به یک مطلبی رسیدم که فکر می‌کردم تذکرش مهم است. من فیلم را به‌عنوان یک مصداق، کردم تا از دل این بررسی مخاطب را به یک قاعده راهبردی برسانم. اسم یادداشت این شد: "«مارمولک» باید تایید می‌شد، نه مخالفت". و زیرعنوانش: "مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب". ☘️ طبق آن چیزی که در سیاه‌مشق‌هایم نوشته‌ام، نگارش این یادداشت حدودا 2000 کلمه‌ای، از 98.07.20 تا 98.09.08 طول کشید. من برای این یادداشت تقریبا معادل یک مقاله علمی‌پژوهشی وقت گذاشتم. با اینکه آورده‌ای هم برایم نداشت، ولی مسئله را مهم دیدم و این وقت هزینه‌ای را گذاشتم! ☘️ برای انتشار، طبق روال، یادداشتم را برای فرستادم. دبیر سرویس مربوطه، تازه عوض شده بود و پرسید چرا الان باید به فیلم مارمولک بپردازید؟ مناسبت این مسئله چیست؟ دوم اینکه قرار است دقیقا با این یادداشت چه نتیجه ای بگیرید؟ در واقع واکاوی شما به چه دلیلی است؟ گفتم انتهای یادداشت مشخص است. من در انتها چند توصیه عملیاتی کردم. آن‌ها نتیجه اند. مناسبتش هم فیلم‌های هرروزه‌ای است که با سوژه روحانیت ساخته می‌شود، نمونه‌اش . (آن موقع تازه پارادایس منتشر شده بود) گفت: شاید بخواهم که خودتان برایم بیان کنید! ارجاعمان ندهید به متن تان. من ترجیح دادم کل‌کل الکی نکنم. با آرزوی موفقیت، یادداشت را پس گرفتم. ☘️ با یکی از اعاظم خبرگزاری ، آشنایی دارم، در حدی که اگر پیام بدهم، بی‌جواب نمی‌گذارد. برای او فرستادم. آن آقا بعد از کلی یادآوری گفت مدیر مربوطه مخالفه و میگه اینطور در شرایط امروز بلاوجهه. (!) گفتم من حرف از خودم نزدم، حرف آقا رو آوردم! در ثانی، اگر زدن کلاً بده، دیگه چرا میگید"در شرایط امروز"؟ و اضافه کردم: من خودم حوزوی‌ام و خواستم با هدف جلوگیری از آسیب‌های موجود، یک توصیه کاربردی کنم. حالا خبرگزاری شما فقط جلوی چشم خودشو ببینه منتشر نکنه، بعدا باید بیاد ماله بکشه روی کار تهیه‌کننده‌هایی که روی پایین‌کشیدن فیلماشون از سینماهای قم، مانور تبلیغاتی میدن! این به ضرر من نیست. من وظیفم این بود این نکته رو به جریان انقلاب بگم. ادامه... 👇🏻 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌" " [بخش اول] 🔻 قصه پرغصه ، و چیزهای دیگر! [... ادامه از 👆 ] ☘️ گفت بذار خودم بخونم. بعد از چند روز گفت چون نقل‌قول از آقا داره، نمیشه منتشر بشه (!) و اینکه متوجه نشدم الان چرا باید سراغ مارمولک رفت. گفتم نقل‌قول غیرمستقیمه و من خودم از خبرگزاری نقل کردم. گفت فرق نداره. (یعنی مثل اینکه کلا مجاز نیست نقل قول غیرمستقیم از آقا. حالا اینکه چطور رفرنس‌های من مثل تسنیم و ... منتشر کرده بودند، خدا داند) درباره نکته دوم هم گفتم مارمولک فقط یک شاهده، اصل مطلب چیز دیگریست؛ گفت خبرگزاری بهونه روز می‌خواد. گفتم همین فیلمای روز مثل بهونس. همینکه پاشنه‌آشیل ماست، بهونس. همین بهونس که جریان انقلابی سر این قضیه داره باخت میده. تهیه کننده فروشش کم میشه، یک جوری انگولک میکنه تا جو رسانه‌ای بسازه. جو رسانه ای رو هم با تحریک قم درست می‌کنه. من تو این یادداشت، یک تجربه تاریخی رو جلوی چشم طرف گذاشتم و آخرش درس عبرت گرفتم! گفت خوبه ولی بهونه نیست. رسانه بهونه می‌خواد. گفتم حین دعوا که تحلیل عمیق معنا نداره. در آرامشه که میشه تحلیل کرد. اگر سوژه عینی بشه که دیگه جای این مطلب نیست. گفت بهونه الزامن دعوا نیست. گفتم من آنچه می‌توانستم کردم. خدانگهدار. ☘️ همان اوایل، چون آن آقا سرش شلوغ بود و چند روزی جواب نداد، دادم به یکی از دوستان فعال در آن مجموعه. گفتم پیگیری کند بلکه بشود. آن عزیز هم با مسئول مربوطه صحبت کرد. گفت نیم‌ساعتی باهاش صحبت کرده ولی گفته الان وقتش نیست (!) خودش گفت "نمی‌دونم چرا اینطوری می‌کنن! بعضی موقع‌ها از در دروازه رد نمیشن ولی بعضی مواقع از سوراخ رد میشن" (!) و اینکه گفت خودش لینک می‌زند با چندجا که منتشر کنند. بعد از یک هفته گفت چندجا دادم ولی هیچکس کار نمی‌کنه. میگن تو مناسب نیست. با کلی معذرت‌خواهی. ☘️ بعد از یک ماه، یاد کانال‌ها و سایت‌های آزاد حوزوی افتادم. سایت تقریبا معروف است و بارقه‌های روشنفکری هم دارد البته. به سردبیرش در تلگرام پیام دادم. بخش پایانی یادداشت را مجمل دانست و تقاضای بسط بیشتر کرد. تکمیل کردم. تقریبا بعد از دو هفته منتشر شد. ☘️ کل این رفت‌وبرگشت‌ها از 24آذر98 شروع شد و تا 15بهمن98 به اتمام رسید. یعنی چیزی حدود 50 روز. 🌺 و این بود قصه‌ی این یادداشت پرغصه. فکر نمی‌کنم نیازی به نتیجه‌گیری من از این داستان زخمی‌کننده باشد... حالا باز شما -اگر فرصت کردید- بخوانید، اگر احیانا مناسب نیافتیدش، بر من ببخشایید! 🤦🏻‍♂️ 🍁 پی‌نوشت: مدتی بعد از انتشار، با یکی از رفقای خبرگزاری ؟؟؟ گپ‌وگفت می‌کردیم. گفت چرا یادداشت‌هایت را به جای مباحثات، نمی‌دهی به ما؟! [من: 😐] و این هم یادداشت ⬇️ ✳️ https://t.me/mobahesatmagz/1802 ✳️ https://eitaa.com/mobahesat/448 ✳️ http://mobahesat.ir/22573 🌐 @aliebrahimpour_ir