eitaa logo
علیرضا مهرپرور
155 دنبال‌کننده
463 عکس
988 ویدیو
99 فایل
در این کانال یافته ها را تقدیم میکنم ارتباط @mehrparvar110
مشاهده در ایتا
دانلود
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️دل‌های اربعینی قطراتی هستند که در کربلا بهم می‌پیوندند و خروش آن دریا این نواست: اللهم عجل لولیک الفرج... (۲) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️صاحب عزا! ردّپای این همه عاشق روی دل جادۀ اربعین یعنی؛ تو . . . نزدیکِ نزدیکی . . . (۳) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️شور حسین برپاست تا انتقام مهدی! این غم نمی‌نشیند جز با قیام مهدی... (۴) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️شور اربعینی که در دل دارم شیرینی نگاه تو را کم دارد یعنی من حر شوم و تو مانند حسین قبولم کنی... (۶) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
‍ ❤️دلت کجاست؟! ▪️از کوفه آمده بود مدینه، تمام تنش درد می‌کرد. می‌خواست برود دیدن امامش، اما تاب راه رفتن نداشت. خدمتکار امام از راه رسید. در دستش شربتی عطرآگین؛ گفت: «مولا فرموده: این را بنوش و پیش من بیا». شربت را که نوشید اثری از درد و بیماری نماند. راه افتاد. به خانه‌ی امام که رسید گریه امانش نمی‌داد. امام باقر علیه السلام پرسید: «محمد بن مسلم! چرا گریه می‌کنی؟!» گفت: «... گریه‌ام از دوری شماست؛ راهم دور است؛ نمی‌توانم زیاد پیش شما بمانم و شما را سیر ببینم.» فرمود: « ...همین که دوست داری نزدیک ما باشی؛ همین که دوست داری ما را ببینی و نمی‌توانی؛ ❤️ بدان که خدا از حال دلت خبر دارد پاداش این حسرت با خود اوست.» 📚برگرفته از کامل الزیارات، باب۹۱، حدیث۷. ✋ مهم نیست الان پاهایت کجای دنیا و کجای تاریخ ایستاده؛ ببین پای دلت کجاست. خدا به دلت نگاه میکند دلت هرجا باشد خدا تو را همانجا می‌بیند! 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️این دل نخ نما شده از بس که پا خورده است؛ حالا در آستانه‌ی اربعین، تو  آن را بخر،  تو که آشنای قدیمی قلبهایمان هستی. (۹) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️می‌شود خستگی راه‌ها را با یک نگاه از تن بیرون آورد: نگاهی از سمت تو، آن هم در بهشتی‌ترین نقطه‌ی زمین، کربلا. (۱۰) 📲 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا راه جبران برای جاماندگان است؟ 🔊 👈 توصیه علیه‌السلام به در عالم رؤيا بر اینکه برای جاماندگان کار میکند.
✴️ روایت یک ناصبی از برکت زیارت امام رضا علیه السّلام ✍🏻 شیخ صدوق رحمه الله نقل کرده : 🔹 ابونصر احمد بن حسن ضبّى _ كه من كسى را از او ناصبى‌تر نديده بودم و از شدت دشمنی‌اش با اهل بيت در صلوات می‌گفت: «اللّهمّ صلّ على محمّد» و بر آل آن حضرت صلوات نمى فرستاد_ گويد : 🔸 شنيدم ابوبكر حمّامى فرّاء كه از محدّثين آن سرزمين است در «سكّة الحرب» كه نام محلّى است در نيشابور، می‌گفت : از بعض مردم نزد من مالى به وديعه بود، و من آن را در زمين پنهان كردم، و بعد موضع آن را فراموش كردم و متحيّر شدم چه كنم، و صاحب آن وديعه مرا به بردن مال متّهم ساخت، با كمال اندوه و غم از منزل بيرون آمدم و حيران ماندم كه چه بايد كرد . 🔹 در آن حال جماعتى ديدم كه به سوى مزار علىّ بن موسى الرّضا عليه السّلام می‌روند و قصد زيارت آن حضرت را دارند و من با ايشان رهسپار شدم و به مشهد آمده زيارت كردم و دعا كردم كه خداوند عزّ وجلّ محلّ وديعه مزبور را به من ياد آورَد. 🔸 در آنجا شبى در خواب ديدم مثل اينكه كسى آمد و به من گفت : وديعه را در فلان موضع دفن كردى؛ من به صاحب وديعه مراجعه كرده و گفتم : مال تو در فلان مكان است. و آنجا كه در خواب به من گفته بودند به او نشان دادم در حالى كه خود چندان به خوابم عقيده نداشتم. وى بدان جا رفت و زمين را حفر كرده و مال وديعه را با همان مُهرى كه خود بر آن زده بود يافت، و از آن پس ماجرا را در مجالس نقل می‌كرد و مردم را به زيارت آن قبر كه بر ساكنش درود و سلام باد تشويق می‌نمود. 📚 عيون أخبار الرضا عليه السّلام ، جزء ٢ ، صفحه ٢٧٩ .
‍ بیست و سوم رجب حمله خوارج به امام حسن (علیه‌السلام) و مسموم شدن امام کاظم (علیه‌السلام) و فرار عمر بن خطاب و ابوبکر از جنگ خيبر بیست و سوم رجب سال ۴۱ هجری قمری جراح بن سنان اسدی ملعون در تاریکی شب با به (علیه‌السلام) شد و حضرت را تا استخوان ، (علیه‌السلام) در ماه رجب با لشکری از مسلمانان به قصد از خارج شدند و به شهر وارد گشتند، در این شهر (علیه‌السلام) برای لشکر خواندند، اما عده‌ای از خوارج آن حضرت را گذاشتند و فریاد زدند به خدا حسن (علیه‌السلام) مثل پدرش کافر شده است ، سپس عده‌ای از آن ملعون‌ها به (علیه‌السلام) شدند و از امام حسن (علیه‌السلام) ، (علیه‌السلام) قصد شدن فرمودند که در این هنگام جراح بن سنان اسدی حرامزاده ملعون که از بود، به آن حضرت شد و با به حضرت وارد کرد که تا استخوان امام حسن (علیه‌السلام) را ، آن حضرت از شدت درد، دست را در گردن نحس آن ملعون انداخته و هر دو به زمين افتادند، دوستان و شیعیان حضرت به سرعت جلو آمده و با آن ملعون درگیر شدند و همانجا آن جراح بن سنان اسدی (لعنت‌الله‌علیه) به واصل شد و به شتافت، (علیه‌السلام) را نیز به جناب سعد بن مسعود ثقفی بزرگوار بردند که ایشان بودند، نیز ایامی را از (علیه‌السلام) کردند، جراحى آوردند و آن حضرت و اثر در بدن مبارک را نمودند، با آن (علیه‌السلام) در این روز امام حسن (علیه‌السلام) مناسب است، شدن (علیه‌السلام) همچنین در بیست و سوم رجب سال ۱۸۳ هجری قمری (علیه‌السلام) به هارون عباسی ملعون در زندان بغداد شدند، عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بیست و دوم رجب و بیست و سوم رجب سال ۷ هجری قمری نیز سالروز عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بوده است، که با ديدن دشمن از جنگ گريختند و لشکر را نيز به فرار تشويق كردند. منابع: مصباح المتهجد ص ۷۴۹ ، فيض العلام ص ۳۱۷ ، زاد المعاد ص ۳۵ ، بحار الانوار ج ۴۸ ص ۱ و ج ۹۷ ص ۲۰۲ ، وقايع الايام ج ۱ ص ۲۱۱ ، مصباح المتهجد ص ۷۴۹ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
‍ بیست و هفتم رجب روز مبعث بیست و هفتم رجب ۱۳ سال قبل از هجرت، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ۴۰ سالگى به شدند و همچنین آغاز بر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در اين بوده است، و آن حضرت و مخصوصا اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) در وارد شده است، در آمده که (علیه‌السلام) فرمودند: به هنگام بر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، ناله شیطان را ، گفتم: یا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، این ناله چیست؟ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: این ناله شیطان است، یا (علیه‌السلام) إنَّکَ تَسمعُ ما أسمَع و تَرَی ما أرَی إلا أنَّکَ لستَ بنَبیٍّ و لَکنَّکَ وزیرٌ وإنَّکَ لعَلَی خَیْر، ای (علیه‌السلام) آنچه من تو و آنچه من می تو نیز ، جز اینکه نیستی، ولی من و بر طریق خیر هستی، هنگامی که (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از برگشتند، انوار و ايشان را فرا گرفته بود، به حدى كه هيچكس را آن نبود كه به آن حضرت نظر كند، از هر درخت و گياه و سنگی كه در آن حضرت می‌شدند و به می‌گفتند: "السلام علیک يا نبى الله، السلام علیک يا رسول الله" از جمال آن حضرت منور شده بود امام جواد (علیه‌السلام) فرمودند: (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به ۷۳ می‌خواند و می‌نوشت، نام یعنی آن جناب از بود و مکه از امهات یعنی مهم‌ترين شهرها بود. منابع: ، علل الشرایع ص ۱۲۵ ، زاد المعاد ص ۳۶ ، منتهی الامال ج ۱ ص ۴۷ ، بحارالانوار ج ۱۹ ص ۱۷۴ ص ۱۸۶ و ج ۶۰ ص ۲۶۴ ، نهج البلاغه خطبه ۲۳۴ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)
🌺 ماجرای ملک روایت است چنین از ششم امامِ مبین کتابِ ناطق ، ز نسلِ صدّیقین در آن زمان که خداوندگارِ لَمْ یَزَلی نمود عرضه به خیلِ ملک ، بجز یکی ز ملائک که داشت فطرس ، نام که بود از حَمَلْة عرش و بس بلند مقام فرشتگان ، همه این امر را پذیرفتند ز صدقِ دل ، به ولای علی ، بلی گفتند غضب نمود به فطرس ، مُهیمنِ متعال گرفت رتبة وی را ، شکست از او یک بال به اختیار پذیرفت عذابِ دنیا را نداشت چونکه تحمّل ، عِقابِ عقبا را چو هفت قرن ، خدا در جزیره ای سوزان ز پلکهایِ دو چشمش نمود آویزان در آن جزیر که حق از غضب ، وِرا افکند همیشه بوی بَد و دودِ تیره بود بلند در اوجِ غم ، نَه پیِ شکوه گرم طاعت بود که هفت قرن ، شب و روز در عبادت بود شبی بدید که با جبرئیل از سویِ عرش فرشتگانِ زیادی شدند راهیِ فرش بگفت روحِ امین را کجا رَوی دل شب ؟ جواب داد : برِ عقلِ کُل ، به عرضِ ادب خدا به دخترِ پیغمبرش ، پسر داده از آنچه وصف توان کرد ، خوبتر داده به حکمِ سرمد ، سویِ سرآمدِ ثقلین رَویم و گوییمش تهنیت برای به عجز گفت که همراهِ خود مرا ببرید مریض را به شفاخانه ، از وفا ببرید مرا اُمید بُوَد کز دعایِ پیغمبر شَوَم غریق ، به دریایِ رحمتِ داور ز راهِ مهر ، به اذن خدای – جلّ جلال - سوار کرد وِ را جبرئیل بر سرِ بال به نزد احمدش آوَرْد ، تهنیت گویان نمود بهرِ پیمبر ، قضیّه را عنوان بگفت : بینِ من و او ، اُخوّتی باشد مرا ز درگهت ، اُمّیدِ رحمتی باشد دعا نما که خداوندِ قادر و متعال به فطرس از رهِ احسان ز نُو دهد پر و بال رسولِ حق چو شنیدی ، مصائبِ فطرس نگه ز لطف و کرم کرد جانبِ فطرس نخست عرضه نمودش نبی ، ولایِ علی بلادرنگ بلی گفت و داد دل به علی سپس رسول بفرمود : رُو ، به سویِ حسین بخواه حاجتت از حق به آبرویِ حسین بمال بال و پرت را به او که مشکلِ تو شود حل به یک اشارة او فرشته رفت به سویِ حسین و می نالید به بالِ خویش را مالید ز فیضِ او ، به رگش خونِ تازه شد جاری گرفت بال و پر ، از لطفِ حضرت باری به سوی عرش روان گشت و گفت با دلِ شاد مرا ز بندِ بالایا ، حسین کرد آزاد دوباره فطرسِ والا به عرش یافت حضور در آسمان به شد مشهور نمود عهد به جبرانِ این عنایتِ او هر آنکسی ز وفا رفت بر او وَ یا به زادة زهرا ، درود گفت و سلام نماید این همه ، ابلاغ بر امامِ همام سلامِ ما به حسین و به خونِ حنجرِ او به جدّ و مادر و باب و به نسلِ اطهرِ او به دهر « » از او زیارتش طلبد به آخرت ز عنایت ، شفاعتش طلبد          امیر ایزدی