👆👆👆
«وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»
آن چیزی که باعث غفران و نجات شما از گذشتههایی که در آن ظلم بزرگ و کار زشتی انجام دادید و بر انفس خود ظلم کردید، میشود شما نیستید؛ خداست.
کسی دیگری مگر میتواند این کار را بکند؟! شما تنها کاری که باید بکنید این است که «وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ»
دیگه اصراری بر آن اشتباهی که در گذشته انجام دادهاید نداشته باشید و با توجه این کار را انجام ندهید.
اگر این کار را انجام دهید «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» همین توجهی که شما دارید، تقواست؛ در همان حدی که متوجه میشوید و همان مقداری که برای شما ممکن هست آن را انجام بدهید و این روزی که در میگذرد و زمانهایی که دارد میگذرد برای همین است که «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» این مسیر، مسیری است که برای شما هموار شده تا شما در ایمانتان تسویه و پاک بشوید.
«وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ»
شما قبل از این آرزو داشتید و پیوسته میگفتید که ما مرگ روحی، مرگ از این مسیر و از این زندان را میخواهیم و نجات روح و احیای روح «مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ» قبل از اینکه زمانش برسد.
«فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ»
حالا که زمان آن است و مسیر برای شما آماده شده است و شما میتوانید حرکت کنید، اینجا نشستهاید و تماشا میکنید! مگر شما نبودید که میگفتید که ما آرزوی رهایی داریم، الان زمان این رهایی است.
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ»
همهی این رسولان ظاهری و باطنی، رسل و پیامآورانی از سوی حق و حقیقت هستند و اگر آنها نباشند، شما این مسیرتان را رها میکنید. اما حرکت درست در این ایام، روزها و در این دورههای زمانی، وقتى صورت میگیرد که انسان در برنامهی خودش جدیّت داشته باشد و برای رفتناش و برای آن نتیجهای که میخواهد بگیرد اهمیت قائل باشد و برای آن برنامه بریزد.
مسئلهی رشد روحی و استفاده از این دورهی زمانی مسئلهی اول او باشد نه مسئلهی آخر، نه زمانهای باطل و زمانهایی که مرده است. اینطور نباشد که وقتی همهی کارهایش را بکند و دیگر کاری نداشت سراغ این بیاید. اگر به این مسئله روحی و به خودش توجه کند، تمام امور دنیایی و آخرتیاش هم اصلاح میشوند.
اما اگر همهی آن کارها را انجام بدهد؛ کارهای دنیایی، شغل و همهی مسائلی که دارد و وقتی که وقت اضافه آورد به امور و مناسک ظاهری بپردازد و اندکی نيز به خود بپردازد، اینگونه به نتیجه نمیرسد!
«وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ»
گواه باید باشد با این وجود، باید حاضر باشد در آن مسیر. شهید کسی است که گواه است، کسی که وجودش در آنجا است و کسی که حرکت میکند.
این رمضان زمانی است که ما میتوانیم این حرکت خودمان را شروع بکنیم و خطاب خداوند قرار بگیریم «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» شما برترید، به محض اینکه ایمان بیاورید. اگر متوجه این مسئله بشوید و به این حقیقت توجه کنید.
«هَٰذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ»
این مسیری است که برای شما گفته میشود نه برای کس دیگر! خطاب این آیات خود شما و خود ما هستیم به محض اینکه توجه کردیم «أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ» شما برترید و این برتری حق شماست. همهی کائنات برای این برتری شما بسیج شدهاند و شما را به آنجا میرسانند.
خداوند ضامن است «كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ» این را بر خودش واجب کرده تا شما را به این نتیجه برساند. به شرط اين که شما سستی به کار نبرید و سست نشوید و این توجه را مرتب و در دورههای زمانی که متناسب با روح خودتان است، داشته باشید.
#روز_هفتم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۸ رمضان ۱۴۴۵
٢٩ اسفند ۱۴۰۲
﴿وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾
سیر انسانی که میخواهد به سمت رحمان برود، سیر عبادت و بندگی و سیر انسانیت، بدون مشی درستی در زندگی روزمره و ارتباطات صحیحی با جهانی که پر از جهالت است، ممکن نیست. کسی که طمع دارد به این مقام برسد و سعی و کوشش مىكند و میخواهد سیر انسانی داشته باشد، باید مشیاش بر این زمین و زندگی روزمره و ایام همراه با آرامش و فروتنی باشد.
آرامش، چیزی است که انسان را کمک میکند تا نیرو های درونیاش بجوشند و فوران آن آتشفشانی که درونش هست، او را به سوی حقیقت رحمان و به سوی نامتناهی پیش ببرد. فروتنی اين است که فرد به جای اینکه در مقابل عواملی که در این زمین برافراشته شدهاند، او هم پرچمی برافروخته و با آنها به جنگ و نزاع برخیزد، خودش را فرو بگیرد و تنها به خودش بپردازد و این پرداختن به خود، کمک بکند که از درونش این حقیقت و آن نامتناهی آماده فوران باشند.
اما کسی که که این آرامش و فروتنی را ندارد، در زندان جنگش با اطراف و با عواملی که در این جهان کم نیستند، همهی نیرو و توانش صرف اینها میشود و چیزی برای او باقی نمیماند. آن کسی که فروتنی ندارد، این گردنکشی و فراتر رفتن و سرافراز بودن مسئلهی اصلیاش است.
دچار توجه به خودِ غیر حقیقیاش میشود، و دیگر امکان ندارد که آن حقیقت درونی در او بروز و ظهور داشته باشد، و تا زمانی که حقیقت درونی بروز و ظهور نداشته باشد، امکان توجه به نامتناهی برای او فراهم نیست.
بندگان رحمان، رحمت الهی برای انسان از طریق این آرامش و فروتنی ظهور و بروز دارد، وقتی انسان مراحلی را طی میکند و سعی میکند به یک حرکتی برسد و سعی میکند به نتایجی برسد، آن موقع مدتها باید با این آرامش و فروتنی راه برود و زندگی متعادل و آرام داشته باشد. زندگی که به راحتی طی میکند تا به تدریج این استعدادهای درونی در او بروز و ظهور پیداکند.
انسانی که مشی بر روی زمین را فراموش کرده است، حتی کسی که به دنبال معنویت و مراحل معنوی و عبادت سعی در حرکت می کند، اگر این حرکت، تمایل و انگیزه، او را از مشی آرام بر روی زمین باز بدارد، چه بسا ناآرامیها، مانع اصلی رسیدن به مقام معنوی او بشود. همچنین انسان در این زندگیاش، هميشه با جهالتهای بسیاری روبروست و وقتی که با این جهالتها روبرو میشود، به خصوص وقتی که جاهلان بیرونی به انسان هجوم میآوردند و او را مورد خطاب و مخاطبه قرار میدهند، تنها راهش این است که با سخنان مسالمتآمیز، با مقام سلام، با راحتی و آرامش و با شرایطی که نزاع و آتش آن را افروخته نکند، با آن روبرو شود.
و گرنه این جهان پر از جهالت هست و ما هرگز نمیتوانیم این جهان را اصلاح کنیم. اگر هم بنا بر اصلاح باشد، اول باید بتوانیم خودمان را در این مشی و رسیدن به مقام حقیقت، به مقام عبادت و به مقام توجه به رحمان برسانیم و بعد آماده نزاع با جهالتها باشیم.
بهترین ابزار، بالاترین وسیله و مهمترین تکنیکی که به انسان کمک میكند که در مقابل خطاب جاهلان با مقام سلام برخورد کند، این است که توجه کند به جهالتی که درون خودش است. دیدن جهالتهای بیرونی همیشه انسان را برافروخته میکند و او را تحریک میکند كه با آن مبارزه و مضاده داشته باشد، اما وقتی که توجه کند که عین همین جهالت درون او هم هست و هنوز نتوانسته این جهالتها را ترک کند، آن موقع متوجه میشود خود او هم جاهلی چون جاهلان است.
بهترین جواب بر آنها همان سلامی است که میدهد و این، کمک میکند تا مشی آرام خودش را ادامه بدهد و در این مشی آرام، در این رفتن پیوسته و با استمرار و در زندگی که با فروتنی همراه است به تدریج قوای درونی، بیرون بیاید و آن حقیقتی که درون او هست، حقیقت انسانی بروز و ظهور و جلوه پیدا کند.
#روز_هشتم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۹ رمضان ۱۴۴۵
١ فروردين ١٤٠٣
﴿ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ/ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ ﴾
مسیر انسان به سوی رهایی و حرکت، از طریق تمام کائنات یاری و همراهی میشود. ما در محضر خداوند و معصومین(ع) و در جنتی هستیم که همهی مرضهایمان دست آنها و در حال شفاست؛ اما این خود ما هستیم که با هوی و هوس و مخالفت، از این شفا جلوگیری میکنیم.
آن کسی که از مقام خداوند استفاده کند و خود را از هواهای متفاوت و بازدارنده نهی کند، این جنت و این شفا را میبیند. ما تمام وجودمان از امراض و بیماریها آکنده است؛ گوشهای کر، چشمهای نابینا و قلبهايی که قساوت آن را فرا گرفته است و در مقابل تمام کائنات و معصومینى هستند که همهی نیرو و توانشان را برای ما میگذارند.
این ما هستیم که باید نفسمان را از هوی دور کنیم تا این بهشت، این شفاعت، این شفا و این درمان را بچشیم.
غیر از دوری از این هوی و فاصله گرفتن از آن، هیچ راهحلی نیست و این ما هستیم که میتوانیم به سهولت و سادگی این شفاعت را درک کنیم و به نتیجه برسیم.
هوی همهی این امور متفاوت و متشتتی است که ما را از تمرکز در این مسیر باز میدارد؛ هرچیزی که ما را گرفتار میکند.
در آستانه سال جدید و مایی که از این بیماری و سختیها جانمان به لب آمده؛ همهی امیدمان به شفای بزرگان است و به این است که این کری، کوری، قلب قسی و این همه مشکلات؛ مشکلات فردی اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و آن چیزی که همهی مسلمین و همهی بشریت را تهدید میکند، با شفاعت و شفای آنها بهبود پیدا بکند.
بهبود آنها در آستانهی رسیدن است، مانع، خود ما هستیم، هوی و آن نگاهها، دیدنها، شنیدنها، تفکرات، توهمات و آن چیزهای متشتتی که سرتاسر وجودمان را در هر لحظه، هر ساعت و هر زمان به نوعی و به گونهای فرا گرفته است؛ هرچیزی که ما را از تمرکزمان باز میدارد.
رها شدن از این توهمات، فاصله گرفتن از این افکار و باورهایی که عمری گرفتارش بودیم و هرگز برای ما نتیجهای نداشته، کار سختی نیست!
در آستانهی ورود به سال جدید، همهی امیدمان به این است که گذشتههای سخت و پر از ناراحتی، شکست و ناکامیمان جبران شود، و امید ما به بزرگانی است که در این سرزمین، صاحب زندگی ما هستند و آنها ما را نجات میدهند و شفای خود را از آنها میخواهیم.
#روز_نهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قال رسولالله (ص):
«خَدِیجَةُ وَ اَینَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ آزَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ اَعَانَتْنِی عَلَیهِ بِمَالِهَا...»
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمدحسین_رحیمی
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۱٠ رمضان ۱۴۴۵
٢ فروردين ۱۴۰۲
﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾
حرکتِ انسان نیاز به ذکر دائم در وجود انسان دارد. اینکه انسان به صورت طبیعی ذکر خداوند را انجام دهد، به معنای این نیست که این لفظ یا این توجه به مبدأ که در ذهن خودش درست کرده را دائم داشته باشد. بلکه به معنای این است که به آن زندان روزمره گرفتار نشود و پیوسته، به فراتر از آن و به آن استعداد نامتناهی و مبدأ جهان که از رگ گردن به او نزدیکتر است، توجه داشته باشد.
حقیقتِ ذکر، این توجه و این فراتر رفتن است.
حقیقتِ ذکر یعنی توجه کردن و فراتر رفتن و آماده پرواز بودن، و اینکه انسان از درون خودش و حقیقت خودش به سمت نامتناهی متوجه شود، و از امور روزمره و از آن چیزهایی که گردش روزانه او را به خودش مشغول میکند، گذر بکند.
️گذر انسان از این موارد و از این روزمرگی و گذر انسان برای توجه به مبدأ بالاتر، حقیقت ذکر است.
حقیقتِ ذکر در درون انسان رخ میدهد، با تضرع و به صورت پنهان؛ «دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ»
️نیازی به داد و بیداد، و سر و صدا نیست. نیازی نیست که بیرون از وجودش پیوسته در حال صدا کردن و شعار دادن و در حال امر به معروف و اعلام باشد.
بلکه بسیاری از موارد این اعلام بیرونی و ظهور بیرونی و اینکه پیوسته چیزهایی را در این رابطه با ادعا و بیان و شعار و پلاکارد بیان میکند، باعث میشود که ذکرش از حقیقت خالی شود. حقیقت ذکر این اتصال و پرواز است، و این جهش انسان از درون خودش به سوی بینهایت. ولی وقتی برای آن نمایی بیرونی درست میکند، برای آن شعار و پلاکارد و بَنر و امثال اینها درست میکند، به زندانی میماند که این جهش را درون خودش خفه میکند.
مانند جسم سنگینی است که به پای پرندهای بسته میشود و نمیگذارد که او به بینهایت پرواز کند و به سوی آسمان برود.
«وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً»
با تضرع و با پنهانکاری و از روی فروتنی و از روی بیم و ترس، اما نه ترسی که از ضعف انسان است، بلکه ترس از گرفتار شدن در این زندان و به سوی بینهایت رفتن و بدون جهل منالقول.
نیازی به این همه صدا نیست.
اما ذکر حقیقی انسان، «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»
ذکری که در تمام شبانه روز، روز و شب یا در ابتدای روز و ابتدای شب در جایگاه خودش قرار میگیرد و زندگی روزمره انسان را رها میکند و زندگی انسان را میسازد.
برای اینکه روز با گرفتاری سپری نشود و شبش با گرفتاری به انتها نرسد.
ذکر «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» یعنی:
صبح و شامش با آن توجه عجین میشود.
«وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ»
و وضعیت مقابل این ذکر، غفلت است. انسان یا در حال ذکر است و یا در حال غفلت. برای اینکه غفلت نداشته باشد باید این ذکر را انجام دهد، و وقتی ذکر را انجام داد از غفلت نجات پیدا میکند.
#روز_دهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
زندگی با قرآن
۱۱ رمضان ۱۴۴۵
٣ فروردين ۱۴۰۲
﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾
اگرچه ما ادعای اعتقاد به قرآن داریم و فکر میکنیم که آن چیزی که به نام قرآن است، برای ما مقدس است؛ اما در حقیقت چیزی از آن درک نمیکنیم و در مقام حقیقت، منکرش هستیم. قرآن حقيقتى است که خود می فرمايد: «اگر این قرآن، بر کوهها نازل میشد، آن کوه در حالت خشیّت قرار میگرفت.»
اين برای ما همچون افسانهای بیش نیست!
چگونه چنين چیزی امکان دارد که کوهی در مقابل قرآن به خشیّت بیفتد، اما براى ما که هر روز قرآن را میبینیم، میخوانیم، توجه و نگاه میکنیم، هرگز اثری نداشته باشد؟!
اما این حقیقت، برای ما هم قابل درک است؛ به شرطی که بسوی آن برويم. اگرچه آن مرتبه درك بالاى قرآن که اگر بر کوه نازل شود، به خشیّت مىافتد، برای ما قابل حصول نیست؛ اما عظمت قرآن و این که قرآن آثار عظیمی دارد، در وجود ما تا حدی قابل درک است.
ما در صورتی میتوانیم این حقیقت را درک کنیم که مواجهه با قرآن را به شکل حقیقی و صحیح در وجود خود پیاده کنیم. مواجه شدن و رودررویی با قرآن، و قرار گرفتن در آن مسیر و در آن مقام، و در حالتی که قرآن را همچون آینهای ببینیم كه گویی دربارهی ما صحبت میکند و ديدن خود در آن کلمات.
این کار برای ما، در همين ماه مبارک رمضان شدنی است. اگرچه این حقيقتی است که به تدريج در انسان پیاده میشود، اما چشیدن آن برای همهی ما ممکن است و میتوانیم بخشی از این حقیقت را درک کنیم، و بخشی از آن را در زندگی پیاده کنیم و بخشی از این حقیقت را ببینیم.
از جمله آیات و سوری که میتواند چنین نگاهی را در ما ایجاد کند، این آیات است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
وَالْعَصْرِ
إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ
إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
قسمى که به عصر خورده شده، با معانی گوناگونی که مفسرین ذکر کردهاند، از جمله زمان یا فشار یا هر آن چیز ديگرى که میتواند معنای عصر باشد؛ قسمی عظیم است به این که انسان در حال خسران است!
و این خسران، همين گذران زندگی است که پیوسته و همیشگی در حال انجام است.
هر لحظه که میگذرد، خسارتی بر ما وارد میشود و ما زیانکاریم، مگر آن لحظهای که به عمل میپردازیم؛ عمل صالحی که بعد از ایمان است. ایمان يعنی همین توجهی که به حقیقت نامتناهی میتوانیم بکنیم؛ توجه به این نیرویی که در ما هست، به این استعداد و به اين امکان که سرمايهی عمر را از خسارت نجات دهيم.
عمل صالح، یعنی همان کاری که در هر لحظه، بر اساس چیزی که میفهمیم، باید انجام دهيم؛ همان اجرايى که شأن همان لحظه است و شأن آن ظرف است.
سپس «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
این رابطه متقابلی که انسانها میتوانند با هم برقرار کنند، و تواصی و سفارش و رابطه متقابل و دوگانهای که انسانها با هم دارند؛ برای ترغیب به حق و ترغیب به صبر.
ترغیب به حق، يعنی توجه به همان حرکت، به همان اقدام و همان وظیفهای که در آن لحظه داریم، و صبر برای رسیدن به مقامی که شایسته انسان است، براى هر کس در حد خودش.
در همین ماه مبارک رمضان، اين امکان برای ما فراهم میشود که به این آیه توجه کنیم و اقدام کنیم، به همان مقداری که ظرفمان کشش دارد؛ با توجه به استعدادهایمان و به اندازهاى كه اعمال گذشتهمان ایجاب میکند. به اين مرحله که رسیدیم، در این رمضان، همه ما امکان اين را داریم كه دوری از خسارت را بچشیم. زمانی که شروع به عمل کردیم، آن وقت این آیه و این آیات و این سوره براي ما معنیاى پيدا مىكند که قبل از این نداشته است.
#روز_يازدهم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
#رمضان۱۴۴۵
@AllaamehWisdom
خداوند در مخلوقات تجلی کرد، به تمام مخلوقاتش اختیار داد و انسان در قبول ولایت خداوند، ادعا کرد که نسبت به بقیه موجودات تسلیمتر است.
قبول ولایت یعنی خداوند متولی و سرپرست او باشد.
همان عرض امانتی که خداوند به کل مخلوقات عرضه کرد.
[إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ ] احزاب:۷۲
انسان ادعا کرد که من میتوانم خدایی تو را بپذیرم، تحت سرپرستی تو قرار بگیرم و من تسلیم مدیریت تو هستم. در این ادعا فقط ۱۴ معصوم صداقت حقیقی داشتند فلذا مخاطب قرآن که جلوه کتبی خودشان است، فقط آنها قرار گرفتند.
[انما یعرف القران من خوطب به]
بقیه انسانها ادعا کردند و این خلقت به این شکلی که الان هست به خاطر ادعای انسانهاست.
حضرت آدم علیهالسلام در مجموعه انسانها، پیشقدم شد در قبول این ولایت که نماینده انسانها باشد .
اما حضرت آدم هم به خاطر حرصی که نسبت به منزلت اهل بیت داشت[ که حقیقت آدمیت و حقیقت قبول ولایت بود] نتوانست به تعهدی که داده بود عمل کند.
چون حضرت آدم نماد همه انسانها بود در واقع بیانگر این حقیقت شد که نشان دهد ، توان تحمل بار ولایت را ندارد.
این متن هنوز تمام نشده است...
#آسمان_بار_امانت_نتوانست_کشید
#قرعهی_کار_به_نام_من_دیوانه_زدند
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
[وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً ]
طه:۱۱۵
آیه فوق اشاره به عدم جدیت در قبول ولایت و عدم تسلیم ولایت بودن در حضرت آدم هست.
روح هر کسی در قالب بدن شناخته میشود که چقدر روح متعالی دارد یا چقدر روح پستی دارد.
اگر الفاظ رکیک بر زبانش جاری میشود و یا نگاه شهوتآمیز دارد، اگر اختیار شکم و زبانش را ندارد، نشان دهنده روح ضعیف اوست.
اگر صبر و عقل زیادی دارد نشان دهنده روح متعالی اوست. چون روح مجرد است در قالب بدن خودنمایی میکند و عظمت و ذلتش را در بدن و کارکردهایش نشان میدهد. بلا تشبیه، چون خداوند مجرد است یعنی عین و حقیقت تجرد است، پس ولایت و سرپرستی خودش را در ولیالله نشان داد و اهل بیت عصمت و طهارت تجلی خداوند و خلیفةالله شدند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#روح_مجرد
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
[ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ]
بقره:۳۰
ولیالله شدند، علی ولیالله...
ولیالله شدن به این معنا که:
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. یعنی علی سرپرست اوست.
متولی تربیت اوست.
فلذا در شأن امیرالمومنین وارد شده که:
از امام صادق پرسیدند چرا به حضرت علی، امیرالمومنین گفته میشود؟
ایشان فرمودند:
توشه مومنین به دست امیرالمومنین است.
البته برای همه انسانها این توشه به دست ایشان است اما برای مومنین بهطور خاص هست.
اگر مومنین حرف خوبی میزنند و فکر خوبی دارند، اعتقاد خوبی دارند از خودشان نیست. اینها حوالهجات امیرالمومنین هست.
چیزی که در این بین به انسانها مربوط میشود، رد کردن است. غیر مومنین رد میکنند ولی مومنین قبول میکنند. حتی قبول کردن هم به عنایت خود اهل بیت است. فقط رد کردن توسط انسان انجام میشود.
کسی محروم است که قبول نمیکند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#مومنین
#ولی_الله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ع)
@AllaamehWisdom
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند...
به حول و قوه الهی و با عنایت مولا امیرالمومنین علیهالسلام، از این رمضان، در این کانال مطالبی با نگاه تعقلی بر حکمتهای نهجالبلاغه بارگزاری خواهد شد.
#حکمت
#نهجالبلاغه
#مشق_خط
@AllaamehWisdom
وَ قَالَ عليهالسلام وَ قَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ اَلْأَنْصَارِيُّ بِالْكُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مَعَهُ مِنْ صِفِّينَ وَ كَانَ أَحَبَّ اَلنَّاسِ إِلَيْهِ لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ
درود خدا بر او، فرمود: (پس از بازگشت از جنگ صفّين، يكى از ياران دوست داشتنى امام، سهل بن حنيف از دنيا رفت.) اگر كوهى مرا دوست بدارد، در هم فرو مىريزد.
✨اگر کوه من را دوست داشته باشد، فرو میپاشد.
اشاره به یک قله انسانیست.
جنس عالم مصیبت است و انتخابهای انسان هم گاهی باعث مصیبت انسان میشود. گاهی انتخاب انسان طوری است که خود به خود بدون مشکلات نمیتوان به آنجا رسید.
امیرالمومنین، قله خاصی است.
خود حضرت میفرمایند در این مسیر کوه هم باشید و من را دوست داشته باشید متلاشی میشوید.
این، شرایط ذاتی این قله است به دلیل برتری و بزرگیاش. امکان ندارد انسان با یک زندگی عادی و راحت و بدون هیچ زحمتی و بدون هیچ دردسری
به آن قله رسید .
برخی انسانها بخشی از این راه را میروند، برخی همه راه را میروند که تبدیل به صحابه خاص آن حضرت شدند.
اهل بیت همگی یک نور واحد هستند اما در شرایط مختلفی که این ۱۴ معصوم بودند، هر کدام یک جنبهای از جلوههای نورانی مطلق آنها ظهور و بروز پیدا میکرد. در این میان امیرالمومنین علیهالسلام در درگیر شدن و سختیها و مشکلاتی که برای اهل بیت بود، تقریبا بالاترین حد را داشت.
با این اوصاف، کسی که بخواهد امیرالمومنین را دوست داشته باشد و به ایشان نزدیک شود اگر کوه هم باشد نابود میشود.
🖋بخشی از حکمت ۱۱۱
#حکمت
#نهجالبلاغه
#مشق_خط
#محمدحسین_قدوسی
@AllaamehWisdom
مناجاتِ سرنوشت
قراری در شبهای قدر
📌ساعت شروع ۲۳
♦️دهم تا چهاردهم فروردین ماه ۱۴۰۳
(شبهای نوزدهم تا بیستوسوم ماه رمضان)
📝متن ها
🔸دربارهٔ شبهای سرنوشت
🔸کمکردن درجهٔ خلوت
🔸رو در رو با قرآن
🔸مخاطبه با قرآن
🔸از لينك زير به فضای جلسه در نرمافزار اسکایپ وارد شوید.
https://join.skype.com/Eiw45Abi2mgI
#مخاطبه #شبهای_سرنوشت #مناجات_سرنوشت #محمد_حسین_قدوسی
@AllaamehWisdom
ان الراحل الیک قریب المسافة.mp3
2.96M
وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ
ابوحمزه ثمالی
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
#شب_سرنوشت
#شب_قدر
#شب_یکم
@Allaamehwisdom
[ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ]
بقره:۳۰
ولیالله شدند، علی ولیالله...
ولیالله شدن به این معنا که:
مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ.
هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست. یعنی علی سرپرست اوست.
متولی تربیت اوست.
فلذا در شأن امیرالمومنین وارد شده که:
از امام صادق پرسیدند چرا به حضرت علی، امیرالمومنین گفته میشود؟
ایشان فرمودند:
توشه مومنین به دست امیرالمومنین است.
البته برای همه انسانها این توشه به دست ایشان است اما برای مومنین بهطور خاص هست.
اگر مومنین حرف خوبی میزنند و فکر خوبی دارند، اعتقاد خوبی دارند از خودشان نیست. اینها حوالهجات امیرالمومنین هست.
چیزی که در این بین به انسانها مربوط میشود، رد کردن است. غیر مومنین رد میکنند ولی مومنین قبول میکنند. حتی قبول کردن هم به عنایت خود اهل بیت است. فقط رد کردن توسط انسان انجام میشود.
کسی محروم است که قبول نمیکند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
خداوند تبارک و تعالی چون مجرد است، متولی و سرپرست بودنش را در قالب اهل بیت معرفی کرد که اینها ولیالله هستند.
علی ولیالله است. اولاد علی اولیاالله هستند. متولی بقیه مخلوقات هستند. هرکسی که تحت ولایت و سرپرستی اینها قرار بگیرد، به اندازه "ظرفیت وجودی" خودش به مراتبی از امامت راه پیدا میکند و جلوه امام میشود، همانطور که امام جلوه خداست.
بعد از این شرح، این سوال مطرح میشود که چرا اهل بیت و امیرالمومنین متولی و سرپرست شدند و دیگران نشدند که در پاسخ باید گفت اینها سبقت در قبول زحمت گرفتند. چون سرپرستی یک عده انسانی که جز تمرد و سرکشی و لج کردن با خداوند، عملکرد دیگری را نشان نداده، خیلی سخت است. همه انبیا مأمور بودند اول چوپانی کنند، چون میخواستند سرپرستی حیوانات را بر عهده بگیرند.
همه، قبول این زحمت را رد کردند چون دیدند که هم اینکار خیلی مشکل است و هم پاسخ دادن به خداوند بسیار کار دشواری است.
خود اهل بیت که قبول کردند متولی و سرپرست باشند به خداوند گفتند چون امر کردی، پذیرفتیم ولی از خودت درخواست میکنیم که با پوششهایی از نور بازگردیم و مصونیت پیدا کنیم.
اهل بیت متولیان بشریت و کل مخلوقات شدند که "هر مخلوقی را به کمالی که میخواهد" و طلب کرده برسانند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪻انسان بهشتساز
انسانی است که از شادی درونی او، بهشت ساخته میشود...
#رمضان
#بهشت
#مکتب_علامه_طباطبایی
#محمدحسین_رحیمی
@AllaamehWisdom
تعبیری در شأن اهل بیت وارد شده که:
ظهور "لاالهالاالله" و ظهور "توحید" به این انوار مقدسه است.
چون خداوند میخواست خدایی خودش را عرضه کند، اهل بیت را به زحمتی که [خودشان قبول کرده بودند] انداخت و چون آنها مقام خلیفةاللهی و آمدن میان این جماعت حیوانات، اولین انسانها تا آخرین آنها و بعد همه مخلوقات قبل و بعد و اجنه و شیاطین را قبول کردند، خداوند به آنها گفت شما به گردن من حق پیدا میکنید.
با اینکه آنها در مقابل خدا حقی ندارند ولی خداوند با رحمت و لطف واسعهای که دارد گفته:
بر منِ خدا، ادای حق اینها واجب است.
خداوند برای اینکه بشر قدردان خدایی خداوند باشد، جلوه بدلی هم قرار داد که جایگاه اختیار کاملا مشخص شود.
اختیار به این معنا که بشر اختیار داشته باشد که ولایت اهل بیت را رد کند.
یعنی به بشر این اختیار را داد که ولایت اهل بیت که ولایت خداوند است قبول نکند.
برای اینکه بشر قدرت اختیار داشته باشد در این رد کردن، برایش یک "بدل" قرار داد.
بدلی که به اختیار خود بشر این بدل شکل گرفت.
خداوند وقتی دید بشر حقیقتا اولیای او را نمیخواهند، از نخواستن آنها آتش را خلق کرد.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
تعبیری در شأن اهل بیت آمده که:
اگر اینها ولایت اهل بیت و علی را قبول میکردند اصلا آتشی خلق نمیشد.
اگر آتش خلق شده در واقع آتش، عدم قبول ولایت است. این مطلب به شکل ظاهری، به شکل خلفا جلوه پیدا میکند. یعنی آن کسی که غصب خلافت امیرالمومنین را کرده و گفته من جای امیرالمومنین هستم یا جای پیامبر هستم و با این ادعا به حسب ظاهر پوششی از دیانت بر تن خودش کرده که بشریت به اشتباه بیفتد. در طول تاریخ، هارون و مأمون و همه خلفای بن العباس و ... همه خلفایی که میآیند، همه اینها ادعای خلافت کردند و با پوششی از حق بشریت را به اشتباه انداختند.
مثل اسرائیل که در این اتفاقات اخیر در جوامع بشری خودش را مظلوم جلوه داد. ما با ظلم اینها آشنا بودیم و با این فرهنگ بزرگ شدیم که اینها یهودی هستند و آیه قرآن داریم که :
أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً هستند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
مائده:۸۲
اما آنها در پوششی خودشان را مظلوم جلوه دادند. آن خلفا هم در آن زمان، خودشان را خلیفه معرفی کردند و میلیونها طرفدار داشتند. حتی الان هم میلیونها طرفدار دارند.
انگار خداوند، در این جریانات اخیر غزه، باطن عدم قبول ولایت را آشکار کرد که متولیان شما اینها هستند. کار نخست وزیر خبیث اسرائیل که آب و غذا را بر روی مردم میبندد تا مردم از گرسنگی و تشنگی بمیرند شبیه کاری است که معاویه در زمان خودش کرده. اگر اعمال معاویه را ظلم میبینید که اینها هم ظالم هستند. اگر آنها را بیگناه میدانید که این اسرائیلیها هم گناهی ندارند. اینها فرزندان همانها هستند.
خلفا با پوشیدن لباس خلافت خودشان را عِدل و معادل و هم ارز امیرالمومنین علیهالسلام قرار دادند و بشریت از اول به اشتباه افتاد، البته اشتباه که نه چون این نخواستن ولایت توسط بشریت بود و همین نخواستن بشر باعث جلو افتادن خلفا شد تا زمان ظهور ولیعصر سلام الله علیه.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
#غزه
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
🔸️فرازی از دعای امام سجاد در رویت هلال نو🌙
بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ما را در شمار خشنودترين كسان قرار ده كه اين هلال بر آنان طلوع مىكند و منزهترين كسان كه به اين هلال نگريستهاند و نيكبختترين كسان كه در اين ماه تو را مىپرستند. ما را در اين ماه توفيق توبه عنايت كن و از گناه در امان دار و از ارتكاب معاصى خود حفظ فرماى.
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#هلال_نو
#صحیفه
@Allaamehwisdom
این نخواستن ولایت توسط بشریت که باعث شکلگیری سقیفه و خلفای نابهحق شد، تا زمان ظهور ولی عصر سلام الله علیه ادامه دارد.
در ذیل آیه (وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ)(فجر:۴) آمده:
دولت ابوبکر تا زمان ظهور ادامه دارد.
این خلافت جور که در طول تاریخ، هر کدام در یک کشوری با یک عنوانی خلافت میکنند، "استمرار سقیفه" است.
دستبسته بودن امیرالمومنین برای بیعت و نخواستن ولایت توسط بشریت، دست حقیقت را تا زمان ظهور بست.
آن موقعی که درِ خانه حضرت زهرا را آتش زدند و ایشان در خانهشان امنیت نداشتند، در همان زمان و مکان، یهود در امنیت بود.
امیرالمومنین سلام الله علیه هم اشاره کردند که:
اگر ولایت منِ علی را قبول نکنید، منتظر روزی باشید که یهود و نصارا بر گُردهتان سوار شوند و متولیان شما شوند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
#سقیفه
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
🔹️صبر
🔹️ورع
🔹️رضی
🔹️زهد
حکمت چهارم نهجالبلاغه:
وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.
آن حضرت فرمود: ناتوانى آفت، پايدارى شجاعت، زهد در دنيا ثروت، و پاكدامنى سپر از بلاست. و رضا به قضا همنشينى نيكوست.
#ترجمه_انصاریان
#نهجالبلاغه
#حکمت_چهارم
#مشق_خط
شرح مطلب:
در حکم نهج البلاغه در کلمات قصار، خیلی از مواقع میبینیم مطالبی گفته شده که در ظاهر مطالب ارزشی هستند اما وقتی که انسان محتوا را میبیند که نه تنها از دید ارزشی صحبت نشده است، بلکه یک نوع آثار عینی و واقعی رو بررسی کردهاند، مثل زهد، اما بدون توجه به آن ارزشی که دارد و نه به عنوان یک معیار اخلاقی اینکه انسان بتواند این پایداری را انجام دهد در این نیست که اقدام کند، گاهی اقدام نکردن شجاعت بیشتری میخواهد و این ظرافتی است که حضرت به کار گرفتهاند.
وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، اینجا هم یک نقطه این چنینی دارد، ثروت یعنی دارایی، مثل خانه، ملک، مغازه و ... ، ثروت را در جاهایی به کار میبریم که دارایی باشد، حضرت اینجا در چیزی که ندارد به کار میبرد.
🔻«نداری» دو نوع است: نداشتنی که شما با تمام وجود میخواهی داشته باشی یا حداقل راضی نیستی یا اگر به تو بدهند خوشت میآید و نوع دوم اینکه میگویی همین که دارم کافیست و تمایلات خود را محدود میکنی، آمال، آرزوها و شهوات و تمایلاتی که در زندگی برای انسان پیدا میشود کسی با اراده و تصمیم خودش میگوید جلویش را گرفتم، فرض کنید برای پستی به کسی مراجعه میکنند و او را برای آن پست کاندید میکنند ولی او میگوید میخواهم آزاد و رها باشم، با تمایل و دست خودش به این نداری، منصوب نشدن، نداشتن و نرسیدن صحه میگذارد و آن را میپذیرد، این «ورع» است که حضرت میفرمایند این ورع و این نوع نداری که با تمایل انسان همراه است و انسان با دست خود آن را انجام میدهد ثروتی است که از ثروتی که در اثر دارایی است بالاتر است، زیرا با این دارایی بینیاز هستی و میتوانی کارهایی بکنی و راضی و خشنود باشی ولی آثاری که با نداریای که انسان با دست خود آن را میپذیرد قابل مقایسه نیست، این است که زهد خودش یک ثروت و دارایی میشود و ملاکهای دارایی را بیشتر دارد...
این متن هنوز تمام نشده است...
#حکمت
#نهجالبلاغه
#محمدحسین_قدوسی
#مکتب_علامهطباطبایی
@AllaamehWisdom