🔴 شديدترين درجات گناه، توجّه و محبّت به اهل معاصى است
❌ محبّت استقلالى به غير خدا شديداً در قرآن مورد انتقاد قرار گرفته است
⛔️ آيات ناهيه در مورد محبّت به غير خدا
💫 محبّت به خدا شريفترين موهبت الهى
🔰اطاعت از رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم، لازم غير قابل انفكاک محبّت به خداست
سابقاً ذكر شد كه اُسّ و مُخّ دين و طىّ راه خدا، محبّت به خدا و منسوبين به اوست و لذا بهترين و سريعترين راه براى اين مقصود تحصيل محبّت است. و به عكس شديدترين درجات گناه، توجّه و محبّت به اهل معاصى و دشمنان خداست؛ چون محبّت به أفراد منحرف و ستمگر در دل اثر قساوت و شقاوت میگذارد و دل را به نقش دل آنان منقّش میگرداند و بدين وسيله صفات و روحيّات آنان در دل ظهور و به تبع آن ، كردار و أعمال آنان در انسان پيدا میشود.
لذا نفسِ محبّت به دنيا و زخارف زودگذر آن گناه شمرده شده است؛ كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ.[1] و محبّت به جمعآورى مال و ذخيره كردن آن گناه شمرده شده است؛ وَ تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً.[2]
و گذشته از آنكه مُنكرات يكايک گناه شمرده شده است، محبّت به كارهاى قبيح و انتشار آن در بين جامعهٔ اسلامى و مؤمنين نيز گناه شمرده شده، بلكه چون اين محبّت خود مولّد گناه و سرچشمهٔ پيدايش معاصى است داراى كيفرى بسيار سخت خواهد بود؛ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِى الَّذِينَ ءَامَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِى الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ وَ اللّٰهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُم لَاتَعْلَمُونَ.[3]
و همچنين نفس محبّت به غير خدا، به محبّت استقلالى، و محبّت به بُتها و به أفرادى كه انسان آنها را مورد تبعيّت و اطاعت خود قرار میدهد و به عنوان شركاء خدا محسوب مىگردند، شديداً در قرآن مجيد مورد انتقاد قرار گرفته است؛
وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّٰهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّٰهِ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوٓا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ.[4]
و در مقابل اين آيات كه جدّاً انتقاد از محبّت دنيا و جمع مال و شركاى خدا و غيره مىكند، آياتى است كه بنحو أتمّ از محبّت به خدا و اولياى خدا تمجيد و تحسين مىنمايد؛ قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّٰهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللّٰهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ.[5] «بگو اى پيغمبر: اگر محبّت به خداى داريد بايد از من پيروى كنيد تا بالنّتيجه شما نيز مورد محبّت خدا واقع شويد و گناهان شما را بيامرزد.»
معلوم مىشود كه محبّت به خدا گرانمايهترين و شريفترين موهبت از مواهب الهى است كه او را خدا موضوع كلام قرار داده و بر آن اطاعت از رسول خدا را مترتّب نموده است، در حالی كه ممكن بود بگويد: اگر مىخواهيد بهشت برويد يا جهنّم نرويد، يا جامعهٔ شما اصلاح گردد، يا داراى نفس متّقى و پاكيزه گرديد و غير اينها.
ولى ملاحظه مىشود كه فقط محبّت به خدا را عنوان قرار داده و نفس اطاعت از رسول خدا را به عنوان لازم غير قابل انفكاک، ملازم آن قرار داده است. و در جائى كه مؤمنين را از ارتداد مىترساند و به آنها از اين عاقبت وخيم بيم مىدهد و غناى خود و رسول خود را از ايمان و ارتداد آنان بيان مىفرمايد، جماعتى از مؤمنين را كه محبّت به رسول خدا دارند و رسول خدا به آنان محبّت دارد، معرّفى مىنمايد كه آنان پس از ارتداد شما ايمان خواهند آورد، و بهترين معرّف آنها در كمال و مزاياى انسانى محبّت آنها به رسول خدا است؛ يَـآ أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِى اللّٰهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ.[6]
و در آيهٔ ديگر محبّت به طهارت و تزكيهٔ نفس را بهترين معرّف و شاهد مزايا و كمال افراد میگيرد؛ لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَ اللّٰهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ.[7] در اينجا خداوند به پيغمبرش امر مىكند كه در مسجد قبا نماز بگزارد و در آنجا قيام به عبادت كند؛ چون علاوه بر آنكه از روز اوّل بنيادش با تقوى پايه گذارى شده است، جماعتى از مؤمنين كه حبّ طهارت و صفاى باطن و ملاقات خدا را دارند، در آنجا به نماز و عبادت اشتغال مىنمايند.
و از همه بالاتر آنكه خداوند كسانى را كه با مبارزين با خدا و پيمبرش مودّت و دوستى بنمايند يكسره از زمرهٔ مؤمنين اخراج كرده است، گرچه آن مبارزين فرزندان يا پدران يا برادران يا اهل و قبيلهٔ آنان باشد.
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
🔴 محبّت به دشمنان خدا و رسول، انسان را از ايمان خالى میكند
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
... معلوم مىشود محبّت به دشمنان خدا و رسول چنان اثر قوى در نفس انسان میگذارد كه به كلّى زمينهٔ نفس را از ايمان خالى مىكند و رائحهاى از آن باقى نمىگذارد. و در اين صورت أعمال صالحهٔ انسان چون خس و خاشاكى خواهد بود كه در سرزمين خشک و بىآب و علف روئيده، هيچ بو و طراوتى و جمال و زيبندگى نخواهد داشت. مثال عمل صالح به انضمام محبّت به دشمنان دين، مثال گل و گياهى است كه در مزابل روئيده باشد؛ اگر فرضاً ظاهرى فريبا داشته باشد ولى باطن و اصل آن متعفّن و زشت است.
لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ۚ أُولَـٰٓئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ ۖ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ۚ أُولَـٰٓئِكَ حِزْبُ اللَّهِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.[8]
در اين آيهٔ مباركه ملاحظه مىشود كه علاوه بر آنكه محبّين به دشمنان خدا را از صفّ مؤمنين بطور قاطع جدا مىكند، بهترين صفت مؤمنين و روشنترين أثر روحى آنان را عدم محبّت به دشمنان خدا قرار داده كه بدين مناسبت دائماً از روح خدا بدانها افاضه میگردد و در بهشتهاى جاودان زيست خواهند نمود، آنان مورد رضاى خداى خود بوده و خود نيز از خداى خود راضى خواهند بود. و از همه بالاتر آنكه فقط و فقط اين دسته از مؤمنين را كه روحشان با صفت حبّ به خدا و رسول و عدم حبّ به دشمنان خدا و رسول آميخته شده است، حزب خدا معرّفى نموده و علناً سعادت و نجاح مطلق را منحصراً بدين افراد سپرده است.
📚 رسالهٔ مودت، ص۴۳-۴۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آيهٔ 20، از سورهٔ 75: القيامة؛ [«هرگز! بلكه شما دنياى نقد و عاجل را دوست میداريد.»]
2- آيهٔ 20، از سورهٔ 89 : الفجر؛ [«و مال دنيا را بسيار دوست میداريد.»]
3- آيهٔ 19، از سورهٔ 24: النّور؛ [«حقّاً كسانى كه دوست دارند أعمال زشت و ناپسند در بين مؤمنين رواج يابد، عذابى دردناک براى آنها در دنيا و آخرت خواهد بود؛ و خدا میداند و شما نمىدانيد.»]
4- قسمتى از آيهٔ 165، از سورهٔ 2: البقرة؛ [«برخى از مردم شريكانى را در برابر خدا اختيار مىكنند كه آنان را همانند دوستى و محبّت به خدا، دوست مىدارند، ولى كسانى كه ايمان آوردهاند با شدّتى بيشتر خداوند را دوست میدارند.»]
5- قسمتى از آيهٔ 31، از سورهٔ 3: ءَال عمران.
6- قسمتى از آيهٔ 54، از سورهٔ 5: المآئدة؛ [«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما كه از دين خود برگردد، در آينده خداوند (به جاى مرتدّين) جماعتى را خواهد آورد كه خدا آنها را دوست داشته و آنان نيز خدا را دوست میدارند، در مقابلِ مؤمنين خاشع و خاضع بوده و در مقابل كافرين با عزّت رفتار مىكنند.»]
7- قسمتى از آيهٔ 108، از سورهٔ 9: التّوبة؛ [«سوگند كه مسجدى كه تأسيس آن از ابتداى أمر بر اساس تقوى و خشنودى خدا بوده است؛ سزاوار است كه در آن نماز بگزارى! زيرا كه در آن مسجد، مردانى هستند كه دوست دارند پاک و پاكيزه و مطهّر گردند، و البتّه خداوند پاكان و پاكيزه شدگان را دوست دارد.»]
8- آيهٔ 22، از سورهٔ 58: المجادلة؛ [«نمىيابى جماعتى را كه ايمان به خدا و روز قيامت داشته باشند و با اين وجود با كسانى كه خدا و رسول او را دشمن میدارند دوستى نمايند، اگرچه اين دشمنان، پدران يا پسران يا برادران و يا خاندان آنها باشند. خداوند در قلوب اين مؤمنين ايمان را تثبيت نموده و با روحى از نزد خود، آنان را تأييد كرده است. و آنان را در باغهائى وارد مىسازد كه از زير آنها نهرها جارى و روان است و به طور ابدى در آن بهشتها زندگى مىكنند و خدا از آنها راضى و آنها نيز از خدا راضى هستند. ايشان حزب و گروه خدا میباشند. آگاه باشيد كه تنها حزب و گروه خدا، رستگاران واقعىاند.»
🆔 @allame_tehrani
❤️ اثر محبت
محبّت، جان را به جان پیوند مىدهد، محبّت عمل محبوب را عمل محبّ مىكند، محبّت جان حبیب و محبوب را متّحد مىسازد، محبّت معیت مىآورد، و بنا به خاصیت ظروف مرتبطه در علم فیزیک موجب همسطحى سطوح افكار و علوم و عقائد و ایمانِ افراد مختلفه در علم روانشناسى مىگردد.
📚 معادشناسی، ج۹، ص۲۷۶
🆔 @allame_tehrani
🔰 #پخش_زنده_صوتی
🏴 مراسم رحلت (شهادت) جانگداز پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
📍از طریق:
«صفحهٔ نورمجرد در آپارات»
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
پنجشنبه ۲۸صفرالخیر، حدود ساعت ۵:۱۵ صبح
💠 مکان:
از بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدظلهالعالی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏴 اوّل مظلوم عالم پیامبر بود
همه میگویند که امیرالمؤمنین علیهالسلام اوّل مظلوم عالم است، ولى به نظر من پیامبر صلیاللهعلیهوآله از أمیرالمؤمنین هم مظلومتر بود.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🆔 @allame_tehrani
🔸تأسف ابن عباس از اینکه از آوردن صحیفه براى رسولالله مانع شدند
🔺مانع شدن عمر از آوردن کاغذ و دوات برای رسولالله
... بارى بر همین اساس بود که رسولالله صلىاللهعلیهوآله در معرفى و نصب علىّ بن أبیطالب اهتمام بسیار داشت، حتى در مرض موت توصیه و سفارش مىفرمود و مردم را به پیروى از آنحضرت دعوت مىفرمود، تا سرحدی که در همان ساعات آخر حیات کاغذ و قلمى خواستند تا بنویسند دربارهٔ امامت آنحضرت آنچه باید بنویسند.
ولى افسوس، و هزار افسوس، که عمر مانع شد و نگذاشت مقصود رسول خدا تحقق یابد، و گفت: مرض بر او غلبه کرده، هذیان مىگوید، کتاب خدا ما را بس است، رسول خدا با یک دنیا اندوه و غم چشم از جهان بستند؛
ابن سَعد در طبقات با اسناد خود از سعید بن جُبیر از ابن عباس روایت میکند قال: اشتکی النّبی صلّیاللّٰهعلیهوآله یوم الخمیس، فَجَعَلَ، یعنی ابن عباس، یبْکی وَ یقول: یوْمُ الْخَمیس و ما یوْمُ الْخَمیس!
اشْتَدَّ بِالنّبّی صلّیاللّٰهعلیهوآله وَجَعُهُ فقال: ائتونی بِدَواةٍ وَ صَحیفَةٍ اکتُبْ لَکمْ کتاباً لاتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً،
قالَ: فقال بَعْضُ مَنْ کانَ عِنْدَهُ: إنَّ نَبِیَّاللّٰهِ لَیهْجُرُ!
قال: فقیل لَهُ: ألا نَأتیک بِما طَلَبْتَ؟
قال: أوَ بَعْدَ ماذا؟ قال: فَلَمْ یدْعُ بِهِ (1)
ابن عباس مىگوید: در روز پنجشنبه رسول خدا صلّىاللهعلیهوآله از مرض متألم و ناراحت بودند، ابن عباس گریه مىکرد و مىگفت: روز پنجشنبه و نمىدانید در روز پنجشنبه چه خبر بود، درد و مرض پیغمبر شدت کرد و فرمود: یک دوات و صفحهاى بیاورید، تا براى شما مطلبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید.
ابن عباس گوید: بعض افراد مجلس گفت: پیغمبر خدا هذیان مىگوید.
ابن عباس گوید: و پس از آن برسول خدا گفته شد: آیا بیاوریم آنچه را میخواستى؟ فرمود: آیا بعد از این حادثهٔ واقع شده؟ و رسول خدا دیگر طلب ننمود.
و با سند دیگر از سعید بن جعفر روایت مىکند که ابن عباس گفت: یوم الخمیس و ما یوم الخمیس!
قال: اشْتَدَّ بِرَسولِاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله وَجَعُهُ فی ذلِک الْیوْم فَقالَ: ائْتونی بِدَواةٍ وَ صَحیفةٍ اکتُبْ لَکمْ کتاباً لاتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً، فَتَنازَعوا و لاینْبَغی عِنْدَ النّبی التَّنازُعُ.
فقالوا: ما شَاْنُهُ، أَهَجَرَ؟ اسْتَفْهَموه! فَذَهَبوا یُعیدونَ عَلَیهِ فقال: دَعونی فَالَّذی أنَا فیه خَیرٌ مَمّا تَدْعونَنی إلَیهِ الحدیث.(2)
ابن عباس مىگوید: روز پنجشنبه و نمىدانید روز پنجشنبه چه روزى بود. کسالت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله شدّت کرد و فرمود: دوات و صفحهاى بیاورید تا براى شما مکتوبى را بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید، و در حالی که در نزد پیغمبر خدا دعوى و تنازع جایز نیست نزاع کردند و گفتند: حالش چگونه است؟ آیا هذیان مىگوید؟ از او سؤال کنید!
رفتند بار دیگر از رسول خدا بپرسند که چه مىخواهد، فرمود: واگذارید مرا، آنچه من الان در آن هستم بهتر است از آنچه شما مرا به آن مىخوانید.
و با سند دیگر از جابر بن عبدالله انصارى روایت کند که: لمّا کانَ فی مَرَضِ رَسولاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله الذی تَوَفّی فیهِ، دَعا بِصحیفَةٍ لِیکتُبَ فیها لِأمّتِهِ کتاباً لایُضِلُّونَ وَ لایُضَلُّونَ،
قال: فَکانَ فی الْبَیت لغطٌ وَ کلامٌ وَ تَکلَّمَ عُمَرُ بن الخَطّابِ قال: فَرَفَضَهُ النَّبِیُّ.
جابر بن عبدالله انصارى مىگوید: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در مرض موت خود صفحهاى خواستند، تا در آن نامهاى براى امت خود بنویسند، که بر اثر آن امت گمراه نکنند، و گمراه نشوند.
جابر گوید: در اطاق رسول خدا در اثر این درخواست پیغمبر سخنانى رفت، و صدا بلند شد، و عمر بن خطاب تکلّم نمود، و پیغمبر او را طرد فرمود.
▪️ادامـــه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- طبقات ابن سعد، ج2، ص242، چاپ بيروت 1376 هـ.ق.
2- طبقات ابن سعد، ج2، ص244.
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
و با سند دیگر از عمر بن خطاب روایت مىکند: قال: کنّا عِنْدَ النَّبِیِّ وَ بَینَنا وَ بَینَ النِّساء حِجابٌ، فَقالَ رَسولُاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله: اغْسِلونی بِسَبْعِ قِرَبٍ، وَ أْتونی بِصَحیفَةٍ وَ دَواةٍ، اکتُبْ لَکمْ کتاباً لَنْتَضِلّوا بَعْدَهُ أبَداً!
فقالِ النِّسْوَةُ: ائْتوا رَسولَاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله بِحاجَتِهِ.
قال عمر: فَقُلْتُ: اسْکتْنَ فَإنَّکنَّ صَواحِبُهُ، إذا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْینَکنَّ وَ إذا صَحَّ اخَذْتُنَّ بِعُنُقِهِ!
فقالَ: رَسولُاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله: هُنَّ خَیرٌ مِنْکمْ.(3)
عمر بن خطاب گوید: ما در محضر پیغمبر خدا بودیم و بین ما و جماعت زنان پرده و حجابى بود، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: مرا با هفت مشک آب غسل دهید، و یک صفحه و دوات بیاورید تا براى شما مکتوبى بنویسم که بعد از آن هیچگاه گمراه نشوید!
زنان گفتند: آنچه را که رسول خدا طلب کرده است برایش بیاورید.
عمر مىگوید: من گفتم: اى زنان ساکت باشید! چون شما همبستران او هستید، چون مریض گردد چشمان خود را به اشک میفشرید و چون صحت یابد بگردن او دست میآویزید!
رسول خدا صلّىاللهعلیهوآله فرمود: این زنان بهتر از شما هستند.
و با سند دیگر از عباس روایت میکند، قال: لَمّا حضرت رسولاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله الْوَفاةُ، وَ فِی الْبَیتِ رِجالٌ فیهِمْ عمر بن الخطاب
فقالَ رسولُاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله: هَلُّمَ اکتُبُ لَکمْ کتاباً لَنْتَضِلّوا بَعْدَهُ!
فَقال عمر: إنَّ رَسولَاللّٰهَ قَدْ غَلَبَهُ الْوَجَعُ، وَ عِنْدَکمُ الْقُرْآنُ حَسْبُنا کتابُاللّٰهِ؛ فَاخْتَلَفَ أهْلُالْبَیت وَ اخْتَصَموا، فَمِنْهُمْ مَنْ یقولُ: قَرِّبوا یَکتُبْ لَکمْ رَسولُاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله، وَ مِنْهُمْ مَنْ یقولُ: ما قالُ عُمَرُ؛
فَلَمّا کَثُرَ اللَّغْطُ وَ الاِخْتِلافُ وَ غمّوا رَسولَاللّٰهِ صلّیاللّٰهعلیهوآله.
فقالَ: قُوموا عَنّی! فَقالَ عُبَیدُاللّٰهِ بْنِ عَبْدِاللّٰهِ فَکانَ ابْنُ عبّاس یقولُ: الرَّزِیةِ کلُّ الرَّزِیةِ ما حالَ بَینَ رَسولِاللّٰه صلّیاللّٰهعلیهوآله وَ بَینَ أنْ یَکتُبَ لَهُمْ ذلِک الْکتابَ مِنْ اخْتِلافِهِمْ وَ لَغْطِهِم(4)
ابن عباس گوید: چون وفات رسول خدا صلّیاللّٰهعلیهوآله نزدیک شد، و در اطاق آنحضرت جماعتی از جمله عمر بن خطاب حاضر بودند، رسول خدا فرمود: بیاورید (یا نزدیک من بیائید) تا من برای شما چیزی بنویسم که پس از آن ابداً گمراه نگردید.
عمر گفت: درد بیماری بر رسول خدا غلبه کرده و او را بیخویشتن نموده (و بدون تأمّل و تفکر و اختیار سخن میگوید) کتاب خدا برای ما بس است؛ در بین اهل خانه اختلاف افتاد، و نزاع و مخاصمه در گرفت، بعضی از اهل خانه گفتند: برای رسول خدا حاضر سازید آنچه را که میخواهد، تا برای شما بنویسد، و بعضی دگر طرفداری از عمر کرده، و همان سخن او را گفتند؛ چون اختلاف شدید شد و صداها بلند شد و رسولاللّٰه را به غمّ و اندوه فرو بردند فرمود: از نزد من برخیزید، و بروید!
عبیدالله بن عبدالله بن عباس گوید: پدرم عبدالله بن عباس پیوسته میگفت: مصیبت، مصیبت بزرگ همان بود که میان رسول خدا و نوشتهاش فاصله انداختند، و نگذاردند که آن مکتوبی را که در نظر داشت بنویسد، و بهعلّت اختلاف و بلند کردن صدا در مجلس آنحضرت مانع از این مهم شدند.
📚 امامشناسی، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
3- طبقات ابن سعد، ج2، ص244.
4- طبقات ابن سعد، ج1، ص244.
🆔 @allame_tehrani
ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۱).pdf
3.28M
🏴 ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۱)
🔹لحظات آخر عمر رسول خدا و وصيت به فاطمه علیهاالسلام
🔹اشعار أبیطالب در مدح رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
🔹اشعار أبیطالب در حمايت از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
🔹امر رسول خدا به سد ابواب و آوردن كاغذ و قلم برای نوشتن وصيت
🔹حزن و اندوه فاطمه عليهاالسلام در رحلت پدر
🔹بيان علامه سيد شرفالدين در فضيلت حضرت زهرا علیهاالسلام (پاورقی)
🔹اهميت مقام ولايت و جانشينی رسول خدا
📚 امامشناسی، ج۱۳، ص۹۹-۱۱۵
🆔 @allame_tehrani
ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۲).pdf
2.75M
🏴 ساعات و لحظات آخر حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله (۲)
🔹امر رسول خدا به خروج وجوه مهاجرين و انصار با لشگر اسامه
🔹خطبهٔ رسول خدا در تمسک به ثقلين
🔹استغفار رسول خدا برای مردگان بقيع و اخبار از روی آوردن فتنهها
🔹خطبهٔ ديگر از آن حضرت در آخرين روزهای عمر خود
🔹ایستادن پیامبر بعنوان امام جماعت و عدم اجازه به ابوبکر و عمر
🔹امر رسول خدا به آوردن قلم و دوات برای نوشتن وصيت
🔹منع عمر از آوردن قلم و دوات و نسبت ياوهگويی به پيامبر
📚 امامشناسی، ج۱۳، ص۱۱۵-۱۲۸
⬇️ ادامـــه در پست بعد ⬇️
🆔 @allame_tehrani