کانال علامه طهرانی
✅ کسی که عرفان ندارد، نه دنیا دارد نه آخرت! 💬 حکایتی شنیدنی دربارهٔ حضرت آیتالله سید جمالالدین گل
🔸کسی که عرفان ندارد نه دنیا دارد نه آخرت
روزی به جهت عیادت بعدازظهر خدمت ایشان [آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی] رسیدم، زیرا آقا سید جمالالدین مدتی بود که به بیماری پروستات مبتلا و بستری بودند و از طرفی برای یکی از فرزندان ایشان حادثهٔ مولمهای پیش آمده بود که موجب نگرانی ایشان و اهل منزل شده بود، و از طرفی فقر و مضیقه به شدت اهل خانه را تحت تأثیر قرار داده بود.
هنگامی به خدمت ایشان رسیدم دیدم در بستر خوابیده و صحیفهٔ سجادیه را میخواند و همین طور گریه میکند. من رفتم و کنار ایشان نشستم و از این وقایعی که برای ایشان پیش آمده بود میخواستم ابراز تأسف و تألم کنم که دیدم ایشان صحیفه را بستند و رو کردند به من و فرمودند:
«آقا سید محمدحسین! کسی که عرفان ندارد نه دنیا دارد نه آخرت! مرا که میبینی با این گرفتاریها خوشم و هیچ احساس ناراحتی و شکوه ابداً و ابداً ندارم.»
📚 مطلعأنوار، ج۲، ص۴۱۹
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
🔰روابط علامه طهرانی با آیتالله حاج سید جمالالدین گلپایگانی (رضواناللهعلیهما) حضرت علامه طهرانی
شرح احوال آيةالله سید جمالالدین گلپایگانی.pdf
1.39M
🔰در احوال مرحوم آيةالله و آیةالحقوالیقین سيد جمالالدين گلپايگانی (تغمدهاللهبرحمته)
🔹عادت مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی به خريدن نقل يا شيرينی در اعياد و شبها و روزهای جمعه
🔹تشرّف مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی در كربلا در عيد فطر يا اضحی خدمت امام زمان عجلاللهفرجه
🔹اضطرار مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی و عنايت امام زمان عجلّاللهتعالیفرجهالشريف
🔹عمل جراحی پرستات مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی و بيهوش نكردن ايشان به امر خودشان
🔹استاد مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی قبل از مرحوم آقا سيّد احمد كربلائی آقا شيخ محمدعلی نجفآبادی معروف به آخوند گربه بود
🔹خبر دادن مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی به فرزندشان آقا سيّد علی راجع به مرگ خود
🔹لحظات وفات مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی
🔹توصيهٔ مرحوم آقا سيّد جمال به فرزندشان آقا سيّد علی در لزوم مراقبه و نماز شب
🔹منع شديد مرحوم آقا سيّد جمال گلپايگانی از دخول در دستگاه ظلمه نسبت به قائم مقام رفيع
📚 جُنگ15، ص40-47
(مطلعأنوار، ج2، ص397-406)
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸روزمرگی!
🗓دیروز، امروز، فردا
عمر انسان دائماً میگذرد؛ امروز مثل دیروز و فردا مثل امروز. میگویند آقا ما که از دنیا چیزی نفهمیدیم، همهاش تکرار مکررات است! نه آقا اینطور نیست؛ برای اولیاء خدا، برای دوستان خدا، برای سالکین راه خدا تکرار مکررات نیست؛ اینها آرزو میکنند یک شب به عمرشان اضافه شود؛ آنهایی که نرسیدهاند آرزو میکنند یک شب به عمرشان اضافه شود تا یک مرتبهٔ دیگر بیداری شب را درک کنند، یک توشهٔ دیگری را بردارند. آرزو میکنند! کجا تکرار مکررات است؟! بله برای آنهایی که میخورند و میخوابند تکرار مکررات است!
✍ حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
📚 گلشن أحباب، ج۳
🆔 @allame_tehrani
📝 شـنـاسـنـامـه
كاری كنيد كه فعليّت شما خوب باشد و كارنامۀ قبولی بدست شما آيد.
در آن موقع شناسنامۀ شما را عوض میكنند و اسم دگری برای شما میگذارند؛ كاری كنيد كه آن اسم، مؤمن و صالح و متّقی باشد نه كافر و طالح و متجرّی.
اگر به طريق اوّل باشد آن درنگ پيوسته توأم با سرور و نشاط و بهجت و لذّت خواهد بود. و اگر بطريق دوّم باشد آن اقامت مشحون به انواع گرفتاريها و اندوهها و مرارتها خواهد بود.
📚 معادشناسی، ج۱، ص۲۷۷
📍مـشـاهـدهٔ مـتـن کـامـل:👇
https://eitaa.com/allame_tehrani/2549
🆔 @allame_tehrani
💎 موعظۀ أميرالمؤمنين (عليهالسّلام) در تهيّۀ استعداد مرگ
در خطبههای شريفۀ آنحضرت كه در «نهجالبلاغة» آمده، با آنكه مطالب متنوّعی از هر گونه است ولی تمام آنها بر سه محور: توحيد، معاد و مرگ، و تقوی دور میزند.
أَيُّهَا النَّاسُ! إنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ، وَ الآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ.
ای مردم! دنيا محلّ عبور است و شما در آنجا درنگ نداريد و پيوسته در حركت هستيد. الآن در اينجا كه ما نشستهايم، نَفْس ما درنگ ندارد؛ بدن ما نشسته است وليكن نفس در حركت است.
در اين ساعت همگی حركت كردهايم، يک ساعت به جلو آمديم، يک ساعت از زمان تولّد ما گذشت و به زمان مرگ نزديک شديم، و در تمام لحظات اين ساعت در حركت بوديم و بدون لحظهای توقّف مسيری را طیّ نموديم.
در اين حركت برای ما اختياری نيست، چه خود در حركت باشيم و راه برويم، يا بنشينيم و سكونت داشته باشيم، بخوابيم يا بيدار باشيم، در هر حال اين مسير طیّ ميشود، تا آنكه به آن نقطۀ معهود كه زمان مرگ ماست برسيم.
امّا آخرت جای سكونت و آرامش است، محلّ درنگ و اقامت است. در اين دنيا كه در حركتيم و خسته، و مانند آدم راهپيموده میخواهيم لباس خود را در منزل درآورده و استراحت كنيم؛ لذا در نقطۀ مرگ كه حركت سفر ما پايان میپذيرد، لباس كهنۀ بدن را خلع و از آثار و تبعات آن رها شده، با جامۀ تجرّد مخلّع و آمادۀ سكونت و استراحت خواهيم بود.
فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ.
بنابراين از اين راه تجاوز و سفر، برای آن خانۀ اقامت و استراحت توشهای برداريد و ساز و برگی ببريد كه در آنجا شما را بكار آيد و مناسب آنجا باشد. چون در آنجا كه عالم فعليّت و اقامت است تهيّۀ غذا و توشه و وسائل استراحت محال است، چون تهيّۀ اين موادّ را نمودن بواسطۀ حركت است و آن در اين دنياست كه محلّ استعداد و قابليّت و ظهور مراتب پائين از فعليّت است.
كاری كنيد كه فعليّت شما خوب باشد و كارنامۀ قبولی بدست شما آيد.
در آن موقع شناسنامۀ شما را عوض میكنند و اسم دگری برای شما میگذارند؛ كاری كنيد كه آن اسم، مؤمن و صالح و متّقی باشد نه كافر و طالح و متجرّی.
اگر به طريق اوّل باشد آن درنگ پيوسته توأم با سرور و نشاط و بهجت و لذّت خواهد بود. و اگر بطريق دوّم باشد آن اقامت مشحون به انواع گرفتاريها و اندوهها و مرارتها خواهد بود.
وَ لَا تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ أَسْرَارَكُمْ.
حجابهای عفّت و پردههای عصمت و مصونيّت خود را از دستبرد شيطان و نفس امّاره محفوظ داريد و آنها را ندريد، و در پيشگاه با عظمت خدائی كه بر اسرار خفيّه و رازهای پنهان شما آگاه است آنها را پاره نكنيد.
وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ.
و دلهای خود را از دنيا خارج كنيد قبل از آنكه بدنهای شما بيرون رود. يعنی كارهائی كه میكنيد بر اساس حقّ باشد نه نفس امّاره، در اينصورت آن خواست و ميل، خود به خود و رفته رفته بكلّی زائل میشود و دل آدمی پاک و صاف میگردد و بجای آن حقّ و ميل و رضای خدا مینشيند، و با عالم أبديّت مشابهت دارد؛ امّا دلی كه به هوای نفس خو گرفته باشد با آن عالم مشابهتی ندارد و در وقت مرگ كه همان زمان خروج بدن است دچار نگرانيها و كشمكشها و اضطرابها خواهد شد كه قابل بيان و توصيف نيست.
فَفِيهَا اخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَيْرِهَا خُلِقْتُمْ.
در اين دنيا برای اكتساب ملكات حميده و عقائد پاک و أفعال حسنه آمدهايد، و لذا شما را در بوتۀ امتحان و آزمايش ميگذارند و در هر ساعت مورد امتحان قرار میدهند تا تقديم خواست باطن شما بر رضای خدا يا عكس آن مشخّص گردد. وليكن علّت آفرينش شما برای اين دنيا نيست بلكه برای غير آن از عالم أبديّت و فعليّت محضه و آرميدن در حرم امن و لقای خداست.
إنَّ الْمَرْءَ إذَا هَلَكَ قَالَ النَّاسُ: مَا تَرَكَ؟ وَ قَالَتِ الْمَلَآئِكَةُ: مَا قَدَّمَ؟
انسان وقتی كه میميرد مردم میگويند: از خود چه باقی گذارده است؟ و فرشتگان میگويند: چه برای خود پيش فرستاده است؟
چون مردم دنيا نظر بدنيا دارند و شخصيّت و اعتبار را بر محور تعيّنات دنيوی از زن و فرزند و مال و شغل و عشيره و ياران میدانند، لذا از كيفيّت موقعيّت، در اين مرزِ اعتبار سخن میگويند و تجليل و بزرگداشت آنها از او بر اين محور دور میزند، و به اختلاف اين اصل در احترام و تكريم به او كه غير از جنازۀ او چيزی نمیپندارند، اختلاف میپذيرند.
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
امّا فرشتگان الهی نظر به ملكوت دارند و مقام و منزلت او را در آنجا بر اساس تقوی و فضيلت و معارف الهيّه و علوم سرمديّه میدانند، لذا از موقعيّت او در اين حرم به گفتگو میپردازند و احترام آنها نسبت به او با اين اساس سنجيده میشود، و به اختلاف اين اصل در تجليل و بزرگداشت او ـ كه همان نفس ناطقۀ ملكوتيّه است و غير از آن چيزی نمیدانند ـ به اختلاف درجات و مراتب و سكونت دادن او را در منازل مختلفه مشغول میگردند.
لِلَّهِ ءَابَآؤُكُمْ! فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَكُنْ لَكُمْ قَرْضاً؛ وَ لَا تُخَلِّفُوا كُلّاً فَيَكُونَ عَلَيْكُمْ [1].
ای مردم! شما را به پدرانتان سوگند! كمی برای سعادت خود برای آخرت پيش بفرستيد كه آن در نزد پروردگار منّان بعنوان قرض، ذخيره و محفوظ بوده و خداوند آن را به اضعاف مضاعفه به شما در روز نياز ردّ خواهد نمود؛ و همه را در دنيا پشت سر خود نگذاريد كه سنگينی و وبال آن دامنگير شما خواهد بود.
مالهائی را كه انسان در دنيا ذخيره میكند و به هر يک از آنها علاقهای بهم میزند، تمام آن علاقهها جمع شده و با جان او عقد میبندند و پيوند ناگسيختنی برقرار میكنند و در وقت رحلت كه میخواهد كوچ كند و قدرت بر حمل اين اموال و تعلّقات را با خود ندارد، آثار عقد و پيوند كه جان او را در قيد و بند درآورده است او را به شدّت میكوبد و بر روان او سنگينی میكند، گوئی تمام اين اموال و تعلّقات را بر شانۀ او گذاشته و او را مأمور حمل آن نمودهاند.
📚 معادشناسی، ج۱، ص۲۷۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ «نهجالبلاغة» فقراتی از خطبۀ 201؛ و از طبع مصر با تعليقۀ شيخ محمّد عبده، ج1، ص418
🆔 @allame_tehrani
💯 قرائت صد مرتبه سورهٔ قدر
🌿 هزار نسیم رحمت در عصر جمعه
▪️امام کاظم علیهالسلام:
إِنَّ لِلَّهِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَلْفَ نَفْخَةٍ مِنْ رَحْمَتِهِ يُعْطِي كُلَّ عَبْدٍ مِنْهَا مَا يَشَاءُ فَمَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ بَعْدَ الْعَصْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مِائَةَ مَرَّةٍ وَهَبَ اللَّهُ لَهُ تِلْكَ الْأَلْفَ وَ مِثْلَهَا.
خداوند متعال در روز جمعه هزار نفحه و نسیم رحمت دارد كه به هر بندهای هر مقدار از آن را بخواهد میدهد. هر كه در عصر روز جمعه، 100 مرتبه *سورهٔ قدر* را بخواند خداوند آن هزار نفحهٔ رحمت و مانند آن را به او بخشد.
📚 الأمالی الصدوق، ص۶۰۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرحوم آيةاللـه حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى قدّسسرّهالعزيز دربارهٔ اين ذكر شريف در كتاب أسرارالصّلوة مطلب ارزشمندى را از استاد خود عارف بىبديل مرحوم حاج ملّاحسينقلى همدانى قدّساللـهنفسه نقل مىفرمايند:
«من از برخى از مشايخ بزرگوارم كه حكيمى عارف و معلّمى حاذق و طبيبى كامل مانند او نديدهام، پرسيدم: كداميک از أعمال جوارحى را تجربه نمودهايد كه در قلب انسان تأثير بگذارد؟ فرمود: سجدهاى طولانى در هر روز كه آن را يکساعت يا سهربعساعت ادامه دهد و در آن اين ذكر را بگويد: لا إلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، درحاليكه نفس خود را در زندان طبيعت گرفتار و به قيود و زنجيرهاى أخلاق رذيله بسته ببيند، و خداوند متعال را تنزيه نموده و عرض كند كه اين بدیها و نواقص را تو بر من وارد نساختى و به من ظلمى ننمودى بلكه من بر خودم ظلم كردم و نفسم را در اين مهلكهٔ عظيم افكندم. و ديگر صدمرتبه خواندن سورهٔ قدر در شب جمعه، و ديگر صدمرتبه خواندن اين سورهٔ مباركه در عصر روز جمعه. شيخ ما قدّسسرّه فرمود: هيچ عملى از أعمال مستحبّه را نيافتم كه به ميزان اين سه عمل تأثير داشته باشد.»
📚 نورمجرد، ج۱، ص۴۶۳
📍اطلاعات بیشتر:👇
▪️eitaa.com/allame_tehrani/925
🌐 https://rahtousheh.ir/3315-2/
▪️eitaa.com/salehy/2837
🆔 @allame_tehrani
salavate-zarabe-esfahani.mp3
10.82M
📜صلواتامامزمان(أرواحنافداه)
[مـــــــعـــروف بــه صــــلـــــوات ابـوالـحسن ضــرّاب اصـفـهـانـی]
🎙با نوای حاج مهدی صدقی
ـــــــــــــــــــــــــ
📖 صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی در عصر روز جمعه
▪️سیدبنطاووسفرمودهاست:
اینصلواتازمولایماحضرتمهدی (عـجـلاللـهتـعـالیفرجهالشریف) روایـتشـدهاسـتوچــنــانــچــه تعقیباتروزجـمعهرابهجهتعـذری نتوانستیبخوانی،هرگزاینصلوات راترکنکن،بهجهتامریکهخداوند جَلَّجَلالُهمارابهآنآگاهکردهاست.
📚مـفـاتـیـحالـجـنـان
💎 گنج پنهان:👇
eitaa.com/allame_tehrani/940
🔰 معرفی این صلوات شریف:👇
eitaa.com/allame_tehrani/941
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💥شوق دیدار امام زمان 📍آن بندهای که شوق نداشته باشد آقا امام زمان را ببیند از بندگی ساقط است... 🎙ح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اگر ما عاشق امام زمان علیهالسلام هستیم...
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 خودتان را به حلقهٔ یاران خاص حضرت صاحبالزمان برسانید
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
🆔 @allame_tehrani
🔸غم و غصههای پس از تصویب قانون کاهش جمعیت...
نسبت به حفظ کیان اسلام و مسلمین حمیت و غیرت فوقالعادهای داشتند. به طوری که اگر منکری را مشاهده میفرمودند بسیار متأثر شده و تا مدّتها آثار حزن و اندوه و کسالت در وجودشان مشهود بود.
در همین مسألهٔ کاهش جمعیّت همواره به شدّت ابراز ناراحتی و تأسّف مینمودند خصوصاً پس از آنکه شنیدند مجلس تصویب نموده است که خانوادههای پرجمعیت از بسیاری از مزایای اجتماعی محروم هستند.
در ماههای آخر عمر شریفشان هر روز در منزل و مجالس و محافل خصوصی با عصبانیت ناراحتی خود را از این مسأله ابراز میکردند و میفرمودند که دشمنان اسلام آن کاری را که میخواستند بکنند کردند و نسل شیعیان عقیم شد و این امر دیگر به این زودیها قابل اصلاح نخواهد بود و هر بار این مطلب را میفرمودند صورتشان از غصه چنان سرخ میشد که حقیر نگران میشدم که عارضهٔ سکته ایشان عود نماید و گمان حقیر این بود که ایشان از غصهٔ این مسأله دق کردند و این معنا در سکتهٔ نهائی ایشان دخیل بود.
✍ پیام حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی به همایش بزرگداشت مرحوم علامه طهرانی در مشهد مقدس (مـتـن کـامـل)
🆔 @allame_tehrani
🔹برای کمک به ولیّفقیه باید روشنگری کرد...
محرز است که حضرت آیةالله خامنهاى با این طرح (طرح کاهش جمعیت) موافق نیستند و افرادى از ثقات از خود ایشان نقل کردهاند که ایشان از این مسأله پشتیبانى نمىکنند و لذا مخالفت با این طرح نه فقط منعى ندارد بلکه وظیفهاى شرعى است؛ در جائى که ولىّفقیه با مسألهاى مخالف است و ما میدانیم که شرائط به شکلى است که او نمىتواند اعمال قدرت کند، بر عهدۀ دیگران است که به عرصه آمده با روشنگرى و تبیین حقائق به ولىّفقیه در اجراء قوانین اسلام کمک نمایند.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 «نورمجرد»، ج3، ص208
🆔 @allame_tehrani
📔 رسالهٔ نکاحیه؛ كاهش جمعيّت،
ضربهاى سهمگین بر پيكر مسلمین
🔴 مشكل اصلی در جوامع، عدم توازن جمعيت و توزيع نادرست امكانات است نه افزايش جمعيت.
🔰معرفی کتاب:
🔹اصل اين رساله قسمتی از جلد اوّلِ «نورِملكوتِقرآن» میباشد كه به تفسير آيهٔ: «وَ لَايَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ» پرداخته و به جهت اهمّيّت مطالب، از آن كتاب استخراج و بطور مستقلّ به نام «رسالهٔ نكاحيّه» منتشر گرديد. و چون در حين طبع اين رساله كه از ارتحال فقيد معظّم، رهبر كبير انقلاب اسلامی پنج سال میگذشت و در اين مدّت با عنوان تنظيم خانواده و كنترل جمعيّت فعّاليّتهای چشمگيری به وقوع پيوست؛ حضرت آيةالله علّامه اقدام به نوشتن تذييلاتی بر اين رساله فرموده و با عطف جملهٔ «كاهش جمعيّت، ضربهای سهمگين بر پيكر مسلمين» نام رسالهٔ نكاحيّه را تفسير نمودهاند.
🔹در اين تذييلات كه شامل سيزده مطلب میباشد مسألهٔ كنترل جمعيّت از ديدگاه قرآن و اسلام مورد تحليل قرار گرفته و با بیان اینکه کاهش جمعیت ضربهای سهمگین بر پیکر مسلمین است از سياستهای مزوّرانهٔ استكبار در جهت كاهش قوّت مسلمين که با بهانهٔ تنظیم خانواده و کنترل جمعیت و با عناوين واهىِ «اقتصاد و زيبائى شهر و زندگانى راحت و مرفّه» هستى مسلمین را به باد فنا میدهند، پرده برداشته شده است.
🔰توضیحات بیشتر + منتخبی از مطالب کتاب:
https://eitaa.com/allame_tehrani/2558
ـــــــــــــــــــــــــــ
📥 دانلود مستقیم فایل pdf کتاب:
🔸طبع قـدیـم 🔹طبع جـدیـد
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامهٔ توضیحات
دربارهٔ کتاب «رسالهٔ نکاحیه»: ⬇️
🔰توضیحات بیشتر:
🔹پشتوانهٔ يک مملكت، نيروى انسانى و قواى علمى و عملى آحاد آن ملّت است و صنعت و تمدن زائيدهٔ اين نيرو است. لذا تضعيف نيروى انسانى بوسيلهٔ كاهش جمعيّت، زمينههاى رشد و توسعه را رو به اُفول خواهد برد. بالا بردن كيفيّت نيز جز با ثروت هنگفت و توان مالی بالا يا فراوانى نيروى كار ارزان قابل پیریزی نخواهد بود. بنابراين كاهش جمعيّت در ممالک اسلامى اثرى جز انهدام امّت و ملّت و مملكت اسلام و استقلال آنها نخواهد داشت.
🔹كتاب «كاهش جمعيّت ضربهاى سهمگين بر پيكر مسلمين» در ضمن سيزده فصل به ريشهيابى فكرى و عملى طرح كاهش جمعيّت پرداخته و جوانب مختلف جسمى و روحى، تجربى و فلسفى آن را نقد و بررسى نموده است . اصل اين رساله قسمتى از جلد اوّل از دورهٔ «نور ملکوت قرآن» است كه به جهت تأثير حياتى مباحث آن در سلامت جامعه و خانواده بطور مستقل به نام «رسالهٔ نكاحيّه» استخراج گرديده بود؛ كه بواسطهٔ هجوم طرح كاهش جمعيّت در همان زمان، علّامه مؤلّف قدّسسرّه اقدام به نوشتن تذييلاتى بر اين رساله نمودند كه بصورت مستقل طبع گرديد.
📍اين كتاب مشتمل است بر دو بخش:
1⃣ بخش نخست دربارۀ ازدواج در اسلام و اهميّت تكثير اولاد و ارزش يک فرد مسلمان میباشد.
2⃣ بخش دوّم، «تذييلات» سيزدهگانهای است كه مسألۀ كنترل جمعيّت را از ديدگاه اسلام مورد تحليل و بررسی قرار داده و از سياستهای مكّارانۀ استكبار در راستای كاهش قدرت مسلمانان پرده برداشته است.
از آنجا كه اين طرح استعماری در فاصلۀ كوتاهی پس از ارتحال رهبر كبير انقلاب (رحمةاللهعليه) در قالب تنظيم خانواده و كنترل جمعيّت صورت پذيرفت، مرحوم علّامهٔ مؤلّف (قدّس سرّه) در همان زمان با روشنبينی خاصّی إقدام به تأليف و نشر اين كتاب نمودند. و نسبت به غلط بودن اين مسير و عواقب آن هشدار دادند.
🔰بعضی از عناوین تشکیل دهندهٔ تذییلات عبارتاند از:
- یورش سهمگین استکبار جهانی بعد از ارتحال رهبر کبیر فقید انقلاب.
- عدم رجوع به رأی مجتهدین و فقهاء حتی به فتوای رهبر کبیر انقلاب.
- نظر حضرت آیةالله خامنهای در امر کاهش جمعیت.
- آمار تلفات زنان و مردان در خصوص بستن لوله.
- حرمت بستن لولهها و تعلق یک دیهٔ کامل به آن.
- ضدیت فلسفهٔ اسلام و روح ایمان با کاهش جمعیت.
🔰منتخبی از مباحث کتاب:
- سرّ حرمت انتحار و خودکشی.
- حرمت سقط جنین در شریعت مقدس اسلام.
- وظيفهٔ دولت اسلام در فراهم كردن تسهيلات ازدواج.
ـ خداوند گنجايش زمين و منابع آن را براى بشریت تا ابد تضمين کرده است.
ـ ترغيب اسلام به تكثير أولاد.
- توصيهٔ پيامبر به ازدياد نسل در زمان رفاه مسلمين نبود.
(تأكيد و ترغيب اسلام بر كثرت اولاد در همهٔ زمانها بوده نه فقط در زمان رفاه مسلمین.)
ـ مشکل اصلی در جوامع، عدم توازن جمعیّت و توزیع نادرست امکانات است؛ نه افزایش جمعیّت.
ـ مخفى نمودن عواقب وخيم بستن لولهها در زن و مرد.
- فوائد بیشمار حامله شدن زنان و مضرات بیشمار نازائى.
- زن با هر بچه ضريب خدمات خود به جامعه را بالا میبرد.
ـ سياست كنترل جمعيّت براى به بازار كشاندن زنان و تضييع عمر آنها است.
ـ مشكلات مردم از سياستهاى جهانی و سلطهٔ غرب است؛ امّا غربیها وانمود مىكنند كه از اقتصاد كشورهاى اسلامى است.
ـ كاهش جمعيّت و تجزيهٔ كشورها و تضعیف قدرت انسانی آنها، كارآمدترين سياست قدرتهاى جهانی و سلطهگر است.
- آمار مساعدتهاى سازمانهاى بينالمللى و غرض اصلی آنها.
ـ عدم رجوع به رأى فقهاء و مراجع ذىصلاح در اجرا كردن اين طرح.
ـ اختلاط پسران و دختران در دانشگاهها موجب تشتّت أفكار و در نتيجه ضعف علمى آنان خواهد شد.
ـ آمريكا براى قطع نسل سرخپوستان، آنها را عقيم کرد.
ـ استيضاح مدير و برنامهريز طرح تهديد جمعيّت در پنج سؤال.
ـ ريشهٔ اين طرح، در فلسفهٔ مالتوس انگليسى است.
- تفكر مالتوس منطبق با بينش يهود و در ضديت كامل با بينش اسلام است.
ـ تشويق كشاورزان به مصرف و تجمّل، هدم زراعت است.
ـ استعمار با توسعهٔ ورزش، مردم را از اولويّتهاى اساسى زندگانى منصرف مىنمايد.
ـ فقيه نمىتواند تشخيص مَضرّات بستن لولهها و داروها و لوازم جلوگيرى را بعهدهٔ عوامّ بگذارد.
(در موضوعات مستنبطه مثل «عقيم شدن در صورت بستن لوله»، تشخيص با فقيه است نه عرف!)
- در اجرای اين طرح به هشدارهای حياتی كارشناسان و فقهای مخالف اعتناء نشد.
- مخالفت مجامع علمیِ اهل سنت با طرح تحدید نسل.
ـ تفكّر كاهش جمعيّت با روح ايمان و فلسفهٔ اسلام ضدّيّت كامل دارد.
🆔 @allame_tehrani
🔰برخی از عناوین برگزیده و مطالب مهمّهٔ کتاب
۱- حرمت سقط جنین در شریعت مقدس اسلام و مقدار دیهٔ آن بر حسب مراتب حمل
۲- مشابهت قانون سقط جنین در کشورهای کفر با عمل أعراب دوران جاهلیت
۳- ترغیب اسلام به نکاح و تکثیر اولاد و حامله شدن زنان بجای دخولشان در فنون و صنایع اجتماعی مناسب مردان
۴- عواقب وخیم و خطرات و امراض
ناشی از بستن لولهها در مردان و زنان
۵- انگیزهٔ کاهش جمعیت، فقط أهداف
سیاسی است
۶- عامل مشکلات اقتصادی در کشورهای اسلامی، سیطرهٔ غرب بر آنها و غارت منابع آنها و فساد حكومتهاست؛ اما آنان إعلام میکنند که این مشکلات ناشی از افزایش تعداد فرزندان خانوادهها میباشد
۷- کاهش جمعیت و تجزیهٔ کشورها، کارآمدترین سیاست قدرتهای سلطهگر است
۸- توصیهٔ پیامبر صلى الله عليه و آله و سلم به ازدیاد نسل در زمان رفاه مسلمانان نبود
۹- عدم رجوع به رأى فقهاء و مراجع معاصر حتى به فتوای رهبر کبیر فقید انقلاب و لحاظ ننمودن آراء أطباء و کارشناسان مخالف، در مسألهٔ کاهش جمعیت
۱۰- بارداری زنان، منافاتی با کارهای مختصهٔ آنها و استیفای حقوقشان ندارد
۱۱- اختلاط پسران و دختران در دانشگاهها، آتشزنندهٔ عصمت درونی آنها و موجب تشتت أفكار و بالأخره بیسوادی آنهاست
۱۲- قتل عام مسلمين و شیعیان، غرض اصلی کمکهای مجامع بینالمللی
۱۳- کنترل نسل و اشاعهٔ بیحجابی و شرابخواری و فساد و فحشاء از سیاستها و دستورات أكیدهٔ انگلستان دربارهٔ مسلمانان بود که اینک آمریکائیان آن را مو به مو دنبال میکنند
۱۴- نظریهپرداز ضرورت مبارزه با افزایش جمعیت، مالتوس انگلیسی است
۱۵- مشکل اصلی، به هم خوردن توازن جمعیت و عدم توزیع صحیح و استفاده از امکانات است؛ نه افزایش جمعیت
۱۶- فقیه نمیتواند تشخیص عقیم شدن در صورت بستن لوله را بر عهدهٔ عوام بگذارد
۱۷- بس است گزیدگی ما از نیشهای دیرین استعمار! اینک چرا؟!
۱۸- حرمت بستن لولههای مرد و زن و تعلق دیهٔ کامله به آن
۱۹- عقیم کردن از مصادیق واضحهٔ تغییر دادن خلقت خداوند و از قدر متيقن اجماع مسلمين - حتى عامه - بر حرمت نقص جزئی از اجزاء بدن است
۲۰- کاهش جمعیت بأیّ نحو كان، از ترس فقر و مشکلات زندگی، ضد فلسفهٔ اسلام و روح ایمان است
🆔 @ezdevaje_elahi
🔴 گزیدهای هشدار دهنده از رسالهٔ نکاحیه
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۴۵
📝 مـشـاهـدهٔ مـتـن کـامـل:👇
https://eitaa.com/allame_tehrani/2567
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰«مواهب فرزندآوری از نگاه علامه طهرانی»
🆔 @allame_tehrani
❌ فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 حرمت سقط جنین در شریعت مقدس اسلام
📍نکاتی دربارهٔ سقط جنین
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۲۲-۲۴ و ص۳۵-۳۹
🆔 @allame_tehrani
🔴 مفاسد عزل و خوردن داروهای ضدّ حيض و ضدّ حاملگی
چون نطفه در رحم قرار گرفت، ديگر بهيچ وجهی نمیتوان آن را خارج كرد؛ إخراج آن به هر كيفيّتی باشد سِقط محسوب میشود؛ و مستلزم أداء بيست دينار است.
عزل [1] موجب عدم استقرار نطفه در رحم است، نه اخراج آن بعد از استقرار. و معذلک جواز آن هم محلّ اشكال است. و بنا بر فرض حرمت، موجب ده دينار ديهٔ آن است.
اشكالی كه در عزل میباشد اينست كه: در زن عقدی دائمی، نطفه حقّ اوست و مرد نمیتواند بدون رضايت او عزل كند؛ و هر بار كه عزل كند بايد ديهٔ آن را به زوجۀ دائميّهٔ خود بدهد.
و همانطور هم كه ديديم، ريختن نطفه در رحم نيز حقّ مرد است؛ و زن بهيچ وجه من الوجوه چه دائميّه باشد و چه منقطعه نمیتواند مرد را مجبور به عزل كند.
نطفه در حقيقت، مادّهٔ اوّليّهٔ سرشت انسان (همچون تخم مرغ و يا تخم سيب) است كه پس از طیّ مراحل و منازلی ـ كه در ابتداء خاک بوده و بعداً با آب مخلوط شده، و درجات و مراتبی را در سير استعداد طبعی و طبيعی خود طیّ كرده است ـ اينک قابليّت آن برای مبدأ تكوين انسان تامّ و تمام شده، و پس از سير مدارج حركت جوهريّه در رحم، تبديل به يک انسان كامل میشود.
عزل يعنی اين استعداد و قابليّت قريب به فعليّت را ضايع نمودن، و مبدأ سرشت و آفرينش يک انسان را كه تا اين سر حدّ پيش آمده است فاسد كردن و نابود ساختن و در بوتهٔ اعدام سپردن؛ و لذا ديديم كه در اين امر طبق روايت وارده در «مجمع البيان» رسول أكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم گفتهاند: الْعَزْلُ هُوَ الْوَأْدُ الْخَفِيُّ [2] يعنی: عزل نمودن، در حكم و طراز همان زنده به قبر نمودن طفل است. غايةالأمر اين نتيجه در عزل پنهان است، و در وَأْد آشكارا و ظاهر.
عزل دو ضرر كلّی برای مرد و زن دارد. البتّه ضرر مزاجی و جسمی، غير از ضررهای روحی.
أمّا دربارهٔ مرد، موجب كسالت اعصاب میشود؛ و در اثر تكرار به حدّی میرسد كه درمانش صعب میگردد.
أمّا دربارهٔ زن، موجب پيدايش مرضی در رحم به نام غدّۀ فيبْرُم و أحياناً سرطان رحم میشود كه در اثر تهيّج رحم برای غذای آن كه نطفه است، و سپس آن را بدون غذا و گرسنه گذاردن پيدا میشود.
خوردن دارو برای جلوگيری رحم از پذيرش نطفه، و آبستن نشدن زنان كه امروزه بصورت قرص متداول و معمول شده است ضررهای مزاجی شديد دارد، و موجب كسالت اعصاب و در بعض از احيان منجرّ به جنون و ديوانگی است. و علاوه موجب كسالت قلب [3] و سرطان رحم و اختلال جريان خون، و بهم خوردن سير طبيعی و عمل طبيعی غُدَد و ترشّحات زائده، و امراض فراوان ديگری است كه دست بگريبان جوامع فقير بشر شده است. خوردن اين داروها به هر صورت و به هر كيفيّتی كه باشد، و با هر فورمولی كه ساخته شود، موجب قطع جريان حيض در اوقات معيّنه و مشخّصه میگردد؛ و موجب عدم قبول رحم نطفه را در خود میشود؛ و عواقب وخيمی را در پی دارد.
و لذا بهداری در زمان طاغوت كه ابداً نظری بحال ضعفاء و مصلحت آنان نداشت، برای ترغيب و تحريص مردم به نازائی و عقيم شدن و بچّه نياوردن، به مقدار فراوان از اين دارو را در درمانگاههای عمومی دولتی مجّاناً در اختيار زنان میگذاشت؛ و زنان مسكين هم مراجعه نموده، اخذ مینمودند و میخوردند و به مفاسد و پیآمدهای آن گرفتار میشدند. امّا زنهای أعيان و پولدار ابداً از اينها مصرف نمینمودند؛ و مَثل «مرگ حقّ است امّا برای همسايه» خوب در اينجا مصداق و موضوع روشنی پيدا میكرد.
بسياری از زنان مؤمنه هم در وقت زيارت مشاهد مشرّفه، و در وقت حجّ بيتاللهالحرام، برای جلوگيری از عادت ماهيانه و قدرت بر عمل مشروط به طهارت از اين قرصها میخوردند، كه هم كسالت و مرض جسمی، و هم در بعضی از أوقات كسالت روانی پيدا مینمودند. و علاوه چه بسا عادت ماهيانهشان خراب و دگرگون میشد؛ و به قول معروف از اينجا مانده و از آنجا رانده میشدند. هم عملشان خراب میشد و هم بهرهٔ معنوی و روحی از اين زيارت و مناسک نمیبردند.
شارع مقدّس اسلام برای زنان حائض تكليف خاصّی مقرّر كرده است كه با بجا آوردن آن هم حجّشان صحيح است و هم عمرهشان. ديگر در اينصورت چرا در كار او تصرّف كنيم؟ تصرّفی كه چه بسا موجب بطلان عمل میشود و حجّ و عمرهٔ صحيح و مطلوب را كه پيغمبر به بعضی از زوجات خود دستور دادند و آنها عمل نمودند، با دست خود و تصرّف خود آلوده و مشتبه سازيم؛ و عمل يقينی را بصورت عمل مشكوک انجام دهيم؟!
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۳۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️پاورقی در «پست بعد» ⬇️
🆔 @allame_tehrani
▪️پاورقی «پست قبل»:⬇️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ عزل عبارت است از كنارهگيری مرد از زن، و در اينجا ـ همانطور كه بيان شد ـ به معنای كنارهگيری خاصّی است كه بدان وسيله، مرد نطفه را در خارج از رحم زن بريزد.
2ـ ص19 از همين كتاب و نيز در تعليقهٔ آن آورديم كه اين حديث را حاكم در «المستدرک»، ج4، ص69 با إسناد خود از دختر وهب أسديّه روايت میكند كه: قالَتْ: وَ سُئِلَ رَسولُاللَهِ صلَّی اللهُ عَلَیه وَ ءَالِهِ وَ سلَّم عَنِ الْعَزْلِ، فَقالَ: هُوَ الْوَأْدُ الْخَفِيُّ.
در «إحياءالعلوم»، ج4، ص242 از رسولخدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت میكند دربارهٔ كسی كه عزل را ترک كرده و نطفه را در جای خودش استقرار داده است، كه برای او ثواب كسی است كه از آن جماع متولّد شده و زندگی نموده و در سبيل خدای تعالی به شهادت رسيده است، و اگرچه از آن جماع بچّهای برای او متولّد نشود. (أَنَّ لَهُ أَجْرَ غُلامٍ وُلِدَ لَهُ مِنْ ذَلِكَ الْجمَاعِ وَ عَاشَ فَقُتِلَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ تَعَالَی، وَ إنْ لَمْ يُولَدْ لَهُ.)
3ـ دكتر پروفسور سيفالدّين نبوی تفرشی در كتاب «درمان رايگان با ورزش» ص54 گويد: در بدن زنان يک آنزيمی وجود دارد به نام «آلفاليپو پروتئين كلسترول» كه اين آنزيم در نزد مردان خيلی كمتر وجود دارد و در نتيجهٔ وجود اين آنزيم است كه زنان در عمر دوّم و سوّم يعنی قبل از يائسگی خيلی كمتر به بيماریهای عروقی قلب و آنفاركتوس مبتلا میشوند مگر آنكه زنان در دوران يادشده از قرصهای ضدّآبستنی و سيگار زياد استفاده نمايند كه در اينصورت خطر ابتلاء به بيماری عروقی و آنفاركتوس قلبی بهمانند مردان افزايش میيابد.
🆔 @allame_tehrani
🔹سلامت زن در آنست كه يا حامله باشد و يا بچّه شير دهد
سلامت بدن و روان زن در زائيدن است؛ در حامله شدن و شير دادن است. بَه بَه از بانوانی كه يا در شكم خود بچّه میپرورند، و يا در آغوش خود بچّه را شير میدهند! اين بهشت است. اين سُبُل سلام است.
خداوند خالق آفرينش، مزاج زن را طوری آفريده است كه از زمان بلوغ تا دوران يائسگی پيوسته مزاج او غذای خاصّی را مطابق مزاج طفل در بدن درست میكند؛ و آن خون حيض است كه در زمان حاملگی اين خون در رحم مادر غذای طفل است. علّت آنكه زنان در دوران بارداری غالباً عادت ماهيانه نمیشوند برای آنست كه اين خون در رَحِم صرف غذا و طعام جنين میگردد.
و چون بچّه را زمين گذارند و وضع حمل كنند، اين خون تبديل به شير شيرين سفيد و نرم و راحت و ملايم با مزاج نوزاد میشود، و از سوراخهای پستان سرازير میشود. فلهذا زنان در دوران رضاع و شير دادن نيز غالباً عادت ماهيانه نمیشوند.
أمّا وقتی كه آبستن نيستند و شير هم نمیدهند، اين غذا مصرفی ندارد و بنابراين از دهانهٔ رحم خارج و دور ريخته میشود. يعنی زن بواسطهٔ عدم حمل و عدم رضاع (آبستن نبودن و شير ندادن) مقداری از قوای بدنی و جسمی خود را كه خداوند بصورت خون در آورده است هَدَر نموده و ضايع كرده است. فلذا از رحمت خدا دور است. و خداوند در اينجا به وی إجازهٔ عبادت و خشوع و خضوعی را كه بواسطهٔ نماز و روزه و طواف حاصل میشود نداده است.
زن بايد مانند مرد پيوسته راه تقرّب را بپيمايد، و آن وقتی است كه: دوش به دوش مرد نماز بخواند و روزه بگيرد و طواف كند؛ و اين فقط در وقتی است كه حامله باشد و يا طفل خود را شير دهد.
اين زن قرين رحمت خداست كه حائض نيست؛ و اجازهٔ ركوع و سجود و قيام و طهارت به وی داده شده است. و اجازهٔ صيام به وی داده شده است. و اجازهٔ طواف گرد كعبه به وی داده شده است.
بنابراين، زنان بايد پيوسته يا حامله باشند و يا شير دهند، تا در كاروان انسانيّت و حركت به سوی معبود و محبوب، و قبلهٔ مشتاقان و كعبهٔ عاشقان و پويندگان به سوی حرم و حريم امن و امان او، با مردان همآهنگ باشند.
حائض شدن زنان موقعی است كه در اين كاروان نشستهاند و از حركت افتاده و متوقّف گشتهاند. بنابراين، اصل در زنان عبادت است؛ يعنی اصل در زنان حمل و رضاع است. حيض زنان خلافِ اصل است؛ يعنی عَدم حمل و عدم رضاع خلاف است. فتَأمَّلْ در اين نكتهٔ دقيق.
▪️ادامـــه دارد...
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
اين حقير روزی به يكي از پزشكان حاذق و بصير و متعهّد [1] كه سخن از اين موضوع به ميان آمده بود، گفتم: سلامت و سعادت زن در اينست كه: يا حامله باشد و يا بچّه در زير پستان خود داشته باشد.
قدری تأمّل كرد و گفت: آقا اين گفتار، مطابق آخرين نتيجهٔ كنگرههای پزشكی است كه امسال در امريكا برگزار شده است. و من تز دكتری خود را در امريكا در همين موضوع قرار دادهام.
آنگاه گفت: طبق آخرين مدارک و آمار، دخترانی كه قبل از هجده سال بچّه بزايند سرطان پستان نمیگيرند. و هر چه ديرتر بچّه بزايند، درصدِ خطر تهديد سرطان پستان در آنها زياد میشود؛ تا چون از سنّ سی سالگی بگذرند خطر سرطان پستان به نحو مضاعف بالا میرود.
امّا زنانی كه اصلاً ازدواج نكنند و بچّه نياورند، درصد خطر سرطان پستان در آنها سرسامآور است.
اين مطالب را كه عين واقعيّت است، قياس كنيد با تبليغات و انتشارات استعمار كافر كه بر در و ديوار نوشته بود: «زندگی خوشتر، فرزند كمتر» و يا «فرزند فقط يكی يا دو تا» و در يک صفحه پوستر يا پلاكارد، عكس يک مرد و يک زنی را كشيده بود، كه در دستشان يک دختر و يک پسر بود، و بطور شادابی و خوشحالی در حركت بودند و دست راست را بلند كرده، فقط انگشت وُسْطَی و مُسَبِّحه (سَبّابه) را بطرف بالا باز نموده، تا نشان دهند كه أوّلاً فقط فرزند بايد دو تا باشد و بس، و ثانياً اين را با حرف 7 كه رمز موفّقيّت است، خاطر نشان نموده باشند.
از اين تابلوها بر هر ادارهای و كانونی، بالأخصّ در سالن بيمارستانها و درمانگاهها و محلّ اجتماع مردم زده میشد و مردم میديدند. بيچارهها هم باور میكردند و از زيادی بچّه خودداری میكردند. و زنها دسته دسته به درمانگاهها میآمدند و قرصهای ضدّ حاملگی را به عنوان هديه و تُحفه، مجّانی میگرفتند و با خوشحالی همراه خود میبردند. غافل از اينكه اين قرصها همچون قرص اِسْتِرِكْنين، سمّ قاتل است كه بر روی آن لعاب شيرين كشيده باشند.
پزشكان غير متعهّد و خود فروخته هم، پيوسته در روزنامه و راديو و تلويزيون، تبليغات را در اين موضوع بالا میبردند.
يک روز پزشكی به خانمی كه برای معالجه نزد او رفته بود گفته بود: خانم! رَحِم زن حكم درخت را دارد. مگر درخت چقدر ميوه میدهد؟! اين زن هم به منزل آمده بود و بنای بد سری در آبستن شدن، با شوهرش گذارده بود.
شوهرش در مسجد نزد من آمد و از زنش شكايت كرد، و گفتار دكتر را كه به وی گفته بود بازگو كرد.
گفتم: اين دكتر در اين سخن مغالطه نموده است؛ و به اصطلاح عامّهٔ مردم، حُقّه بازی نموده است. برو منزل و به عيالت بگو: درخت ميوه تا زنده است ميوه میدهد! به مجرّد آنكه به بلوغ خود رسد (در بعضی از درختان در سال دوّم، و در بعضی نيز ديده شده است كه در سال اوّل) ميوه میدهد.
درختان ميوه هر سال مرتّب ميوه میدهند. هيچ ميوهشان قطع نمیشود، مگر زمانی كه آفتی به آنها برسد و ريشهٔ آنها كرم بزند. در اين صورت چوب است. ديگر درخت ميوه نيست؛ آن را میبرند.
بسوزند چوب درختان بیبر
سزا خود همين است مَر بیبری را
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۴۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- دكتر حاج سيّد حميد سجّادی، از مفاخر چشم پزشكان عصر ما در جهان؛ كه علاوه بر نبوغ الهی در فنّ پزشكی، و دارا بودن دو شهادت و گواهی فوق تخصّص در قسمتهای خَلْفی و قُدّامی چشم (شبكه و قرنيّه)، از جوانان مسلمان و خوش فهم و غيور و دلسوز و متعهّد به اسلام و جامعهٔ مسلمين است. چشم راست حقير را كه مبتلا به پارگی شبكه (دِكُلْمان) شده بود، و از سختترين انواع پارگی بود؛ يعنی نعلی شكل دور تا دور پاره شده، و فقط از يک نقطه مختصر اتّكاء باقی مانده بود، و خطر آن نود و پنج درصد بود؛ و اين نوع از عمل از مشكلترين اقسام عملی است كه در سطح جهان بر روی چشم انجام میگيرد، به فوريّت عمل كرد. زمان عمل هفت ساعت طول كشيد و للّه الحمد و له الشّكر، عمل در نهايت خوبی، و منتج نتيجه شد. شَكَّرَ اللّٰهُ مَساعِيَهُ الْجَميلَة؛ و أبْقاهُ اللّٰهُ ذُخْراً لِلْمُسْلِمين، وَ خَتَمَ لَهُ بِالْحُسْنَیٰ بِمُحَمَّدٍ وَ ءالِهِ الطّاهِرين.
🆔 @allame_tehrani
🔰فوائد بیشمار حامله شدن زنان و مضرّات بیشمار نازائی
✅ ترغيب اسلام به تكثير أولاد زنان بجای دخول ايشان در فنون و صنايع اجتماعی
بچّه، شادابترين ميوهٔ خوش زندگی است؛ و عالیترين ثمره حياتی از بوستان انسانيّت، و معطّرترين گل از گلستان بشريّت است. زنهائی كه بجای بچّهداری و تكثير اين نوباوۀ ريحان آدمی، اين عمل سالم و نيكو را ترک میكنند، و به دنبال كارهای خارج از منزل میروند، چقدر از قافلهٔ تقدّم و پيشرفت عقب افتادهاند!
آنها هر كاری بكنند و به هر مقام و شغلی دست بزنند، و هرگونه هنر و فنّی را بياموزند، بطوریكه فرضاً سراسر اطاقشان را از تابلوهای دكتری و مهندسی و سائر فنون زينت دهند، و تا پايان عمرشان هم اگر تلاش كنند، و حقّاً و واقعاً نيّتشان خوب باشد، و در صدد خدمت به اجتماع بوده باشند، همۀ اينها بقدر يک بچّه زائيدن و شيردادن و آن را بزرگ كردن و تربيت نمودن و به جامعه تحويل دادن ارزش ندارد.[1]
به دو دليل:
اوّل آنكه: اين خانمی كه سراسر اطاقش را از ديپلمها و ليسانسها و دكتراها پر كرده است، و در هر مقام و پست كه شاغل شده است، صد برابر آن هم اگر فرضاً بر آن افزوده گردد، چنانچه به او بگويند: تو حاضری اين فرزندت را بدهی و مقامات و گواهینامههايت محفوظ باشد؟! و يا آنها را فدای اين فرزند میكنی؟!
فوراً میگويد: فدا میكنم! فرزند، برای من ارزشش بيشتر است.
پس ای خانمی كه به يک فرزند و يا دو فرزند اكتفا كردهای و خودت را سرگرم كارهای ديگر نمودهای! بدان كه: آن فرزندهای احتمالی كه در صورت فرض زائيدن به وجود میآمدند و اينک نيامدهاند، همانند همين فرزند تو میباشند. همۀ آنها را از دست دادهای! و به فوز عظيم نرسيدهای! و آن فرزندهای لطيف و شيرين را فدای اين مشاغل و در حقيقت شواغل نمودهای! اين به اعتراف خودت، خسرانی است بزرگ و تهیدستی و فقری است سترگ.
و علّت و رمز حلّ اين معمّا آنست كه: فرزند دارای حيات و زندگی است، و مشابه خود توست، و بقاء وجود توست! فلهذا هيچ چيز از اموال و تجارتها و صناعتها و مقامها، ارزش او را ندارند و نمیتوانند داشته باشند.
زيرا اصل حيات و زندگی تو، برای تو ارزشش از همهٔ مقامها و تعيّنات و اندوختهها بيشتر است.
دوّم آنكه: بچّه زائيدن، تكثير مثل نمودن است. يعنی زن، موجوداتی را مشابه خود، از پسر و دختر بوجود میآورد. اگر زنی شش اولاد زائيد، شش انسان مشابه خود را در خارج ايجاد كرده است. و اگر ده اولاد زائيد، ده انسان مشابه خود را. تازه اگر اين اولاد دختر باشند، وگرنه اگر همهٔ آنها يا بعض از آنها پسر باشند، موجودات قویتر و نيرومندتری را در خارج بوجود آورده است.
اين اولاد در اثر زحمت مادر و تكميل رشد و تربيت، هر كدام به نوبهٔ خود، انسانی از جميع جهات مشابه مادر، و يا نيرومندتر و مؤثّرتر از او هستند؛ و در فعّاليّت و خدمت به جامعهٔ مسلمين عيناً مانند مادرشان، و يا بهتر و فعّالتر و مؤثّرتر میباشند.
اگر زنی بجای دخول و شركت در كارها و فنون و صنايع اجتماعی، بچّه بزايد و بزرگ كند و تحويل اجتماع دهد، خدمات وجودی خود را در أعلاترين درجه، با ضريب تعداد فرزندان خود بالا برده است.
اگر هشت فرزند زائيد، هشت برابر خدماتِ اجتماعی خود به جامعه خدمت نموده است؛ و اگر بچّهای نزائيد و تربيت ننمود، درجات خدمت خود را با ضريب هشت پائين آورده و ساقط نموده است.
و در حقيقت اين چنين بانوانی كه در اجتماع وارد میشوند و خود را خادم و دلسوز مجتمع میدانند، با اين ضريب، خود را از اجتماع دور كرده و از خدمت به آن شانه خالی كردهاند.
اينها همه بجای خود محفوظ، و در عين حال تحصيل كمالات معنوی و علوم الهی، و تحصيل دانشهائی كه به درد بانوان میخورد، از قبيل خانهداری، خيّاطی، غذاپزی، بهداشت و حفظ الصّحّه، قابلگی و پزشكی زنان، و فراگيری علوم تربيت فرزند و غيرها كه بسيار است، ابداً با بچّهداری منافات ندارد، بلكه كمال ملايمت را نيز دارد.
▪️ادامـــه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- چه خوب يک خانم اداری میگفت: اين جامعه، ما را از پرستاری و تربيت فرزندانمان در خانه بريده است و به پرستاری فرزندان مردم مشغول كرده است.
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
از آنچه گفته شد، همچنين میتوانيم اين نتيجه را بگيريم كه: بانوانی كه با عمل جرّاحی لولههای رحم خود را مسدود میكنند، در حقيقت اساسیترين دستگاه موجوديّت خود را كه زنيّت است، خراب و تباه و فاسد مینمايند.
رَحِم زن، مانند چشم و دست و پا و قلب او يكی از أعضای پيكر اوست. بلكه از اعضای بسيار مهمّ است كه با بقاء و سلامت آن، موجوديّت و زنيّت زن محفوظ، و با فناء و نابودی و مرض آن، زنيّت زن تباه شده است.
پزشک و جرّاح، حقّ بستن لولههای رحم را ندارد، گرچه با اجازه و يا امر زن و شوهرش باشد؛ زيرا موجب نقصان عضو است، و نقصان عضو شرعاً و عقلاً حرام است.
همانطور كه كسی حقّ ندارد به جرّاح بگويد: دست مرا ببر! و يا گوش مرا ببر! و يا پای مرا قطع كن! همينطور نمیتواند بگويد: لولههای رحم مرا مسدود كن! انسان اختيار اجزاء و اعضای بدن خود را نداشته، و حقّ از بين بردن و خراب كردن آنها را ندارد. مالک انسان خداوند است، و او به انسان، نه عقلاً و نه شرعاً إجازهٔ اينگونه تصرّفات را نداده است.
كسی كه لولههايش را بستهاند، بكلّی عقيم و نازا میگردد؛ و با فرض بازكردن لولهها با عمل جرّاحی دگر، باز حمل برداشتن و آبستن شدن او بسيار بعيد است. ولی أحياناً اگر بانوئی كه از روی جهالت خود و يا شوهرش لولههايش را بستهاند، گمان آن رود كه با عمل جرّاحی مجدّد میتوانند لولهها را باز كنند، شرعاً بر او واجب است كه: در صورت امكان و عدم محذوری، خود را تحت عمل قرار داده و لولههای خود را باز كند.
در زمان طاغوت بستن لولهها برای طبقهٔ مُرفّه و بیدرد مُد شده بود، و اينک كه بعضی متوجّه خطای منكر خود شدهاند، كار از كار گذشته و در آرزوی طفل نوزاد عمرشان به پايان میرسد.
گويند: سخن در اين بود كه مردان فقير و كم بضاعت را كه غالباً كثيرالأولاد میباشند اخته كنند، و اين اخته كردن بصورت قانونی درآيد؛ همچون مردان هندی كه جبراً و قهراً حكومت وقت آنها را اخته مینمايد [2]، و در اينصورت ديگر نه زنی در كشور باقی بود، نه مردی؛ زنان بواسطهٔ خوردن قرص و بستن لوله، و مردان بواسطهٔ عقيم كردن و كوبيدن خُصْيَتَين (بَيْضَتَين). اينست معنای ذلّت و اسارت و بردگی! اينست مفهوم استثمار حقيقی! و اينست مفاد استحمار و استعباد واقعی؛ كه آنچه را كه با بردگان زمان جاهليّت نمیكردند، با ما بنمايند.
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۴۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
2- اينک در كشور چين، هر خانوادهای فقط حقّ يک أولاد را دارد؛ و اگر احياناً بيشتر بياورد، از جهت رفاه اجتماعی نظير مدرسه و مسكن و بهداشت و آذوقه و كثرت ماليّات آنقدر سخت میگيرند كه وی را عاجز نمايند فلهذا فعلاً خانوادههائی كه فرزندشان دختر است، بواسطهٔ اشتياق به پسر، دختر خود را میكشند؛ تا با آوردن يک پسر نزد حكومت مجرم نباشند. ولی اين محدوديّت برای مسلمانان ساكن چين نيست؛ زيرا چون كثرت اولاد بر اساس مبنای مذهبی آنهاست، حكومت چين آنها را در ازدياد اولاد آزاد گذارده است.
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 گزیدهای از کتاب رسالهٔ نکاحیه؛ کاهش جمعیت، ضربهای سهمگین بر پیکر مسلمین
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۱۵۵
📝 مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/2570
🆔 @allame_tehrani
⁉️ چرا استكبار در زمان جنگ نخ بخيه را ممنوع كرده بود و اينک دلارها را مجّاناً میدهد؟!
مگر در مدّت جنگ تحميلی مشاهده نكرديد كه دنيای صهيونيزم و استكبار آمريكا با تحريم اقتصادی دروازهها را به روی ايران مسدود نمود، و حتّی دارو و وسائل جرّاحی را برای مجروحان جنگی منع كرد؛ با آنكه در تمام دنيا هلال أحمر موظّف است برای مجروحان غذا و دارو ببرد و هيچ قوّهٔ عمليّه نمیتواند مانع گردد.
ماهها و سالها گذشت و مجروحان ما برای عمل جرّاحی نخ بخيه نداشتند و مجروحان میمردند. روزی در بيمارستان حضرت امام رضا عليهالسّلام در همين خيابانكشیهای ممتدّ آن میرفتم؛ ناگاه يک خانم پرستاری از داخل كه مرا ديده بود دهشت زده به سوی من دويد و گفت: «آقا چكار بكنيم؟! نخ بخيه نداريم، و مجروحان قابل معالجه در برابر چشمان ما بواسطهٔ كمبود نخ بخيه جان میسپارند.»
اين صندوق جهانی پول و خانم دكتر نفيس صديق پاكستانیـآمريكائی كجا بود آنوقت كه اين صندوق را نه اينكه به كمک بطلبد، بلكه فقط يک ندا كند كه: اجازهٔ ورود نخ بخيه و آلات جرّاحی پزشكی را به ايرانيان بدهيد!
اينک قدم بر چشم ما گذارده، و ايران ما را چندين بار منوّر فرموده، و وسائل پيشگيری از آبستنی را، از آمپولهای گرانقيمت و دستگاههای آی.يو.دی و انواع قرص و كاندوم و غيره به اقصی نقاط روستاها میرساند؛ و برای هر عمل بستن لولۀ زنان: توبكتومی، و بستن لولهٔ مردان: وازكتومي پاداشهای فراوان میدهد؛ و آنان را در امور زندگی در اولويّت قرار میدهد.
و به پزشكانی كه اين جنايات را انجام میدهند و لولهها را میبندند با بالارفتن ضريب، پاداش جزيل مرحمت میفرمايد؟! ؟! ؟!
دوست ارجمند و بزرگوار خودم جناب آقای دكتر اسماعيلزاده میگفت: «يكی از رفقای جرّاح من نقل میكرد: در شهری كه به يكی از رفقای ايشان مأموريّت يکماهه داده بودند، براي هر يک عمل توبكتومی (بستن لولهٔ زنان) سه هزار و پانصد تومان میپرداختند و چون از مأموريّت در آنجا خلاص شد مبلغی حدود 200,000 تومان به جيب زده بود.»
فاضل ارجمند جناب آقای سيّد أبوالقاسم آقاميری فرمودند: «در ماه محرّم 1415 كه برای تبليغ به روستای «حاجیكلاته» از توابع علیآباد كَتول (بين گرگان و آزاد شهر) رفته بودم؛ مسؤول بهداشت آنجا آقای مصطفی علمشاهی گفتند: آمپولهای ضدّ حاملگی كه مدّت 3 ماه از بچّهدار شدن جلوگيری میكند، هر دانهٔ آن 15 تا 16 هزار تومان برای دولت خرج برمیدارد كه بطور مجّانی توزيع میشود.
در اين روستا كه 400 خانوار جمعيّت دارد، 70 نفر زن لوله بستهاند؛ و بقيّه بوسيلهٔ ديگر وسائل، جلوگيری مینمايند.
لازم به ذكر است كه آقای حسينی شاهرودی، امام جمعۀ اين محلّ با اين طرح مخالف میباشد.»
📚 رسالهٔ نکاحیه، ص۱۵۵
🆔 @allame_tehrani