eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
529 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 نکات مهم و کلیدی در تعلیم و تعلّمِ علم فلسفه 🔰 مشاور: عباس افروزی 🆔:@A_Afrouzi133 ♻️ پست حاضر، مشاورۀ مدیرمسئول یکی از مؤْسسات فلسفی است با مشاور محترم کانال حجت الإِسلام عباس افروزی درمورد نکات کلیدی و کاربردیِ مهم در سیر تدریس فلسفه 🔷 : با عرض سلام و تشکر و قدردانی از زحمات مخلصانۀ و بدون چشمداشت گروه تان در واحد مشاوران، بنده مدیر مسئول یکی از مؤْسسات فلسفی هستم. (البته بیرون از قم وگرنه حضوری خدمتتان می رسیدم) 🔹 می خواستم نظرتان درمورد چگونگی تدریس بهتر و عمیق تر علم فلسفه را بدانم. یک مدرّس فلسفه چه مسائل و نکات کلیدی ای را باید مدّ نظر داشته باشد تا فلسفه را به بهترین صورت ممکن تدریس کند و به جان شاگردان برساند؟ 🔶 : علیکم السلام. با سپاس از نظر لطفی که به کانال و گروه مشاوران المرسلات دارید، باید عرض کنم سوال شما حقیقتا سوال مهم و سنگینی است و مثل منی توانایی پاسخگویی به آن را ندارد. اما چند نکته اساسی که از دروس فلسفه در ذهن دارم را خدمتتان عرض می کنم. 🌀 : مهمترین و حساسترین مسالۀ درمورد علم فلسفه این است که مدرّس فلسفه باید تمام مفاهیم و گزاره های این علم را زنجیره وار و سازمان یافته در یک سیستم فکری منجسم تصور کرده باشد و بالتبع سیر تدریسی اش را متناسب با آن سیستم فکری نظم و نسق خاص ببخشد. تا در نهایت بتواند چارچوب و نظام فکری منسجمی را در ذهن متعلّم به وجود آورد. 🔸 نکات دیگری که در ادامه اشاره می شود مسائل عمده در به دست آوردن این سیستم فکری است👇 🌀 : نکته ای که لازم است در ابتدا عرض شود این است که مدرّس باید کلاس خود به شکل قضیۀ خارجیه مدیریت کند نه قضیۀ حقیقه. به این معنا که مدرّس در تدریس فلسفه باید شناخت خوب و دقیقی از تک تک متعلّمین داشته باشد و متناسب با آن شناخت تدریس خود را مدیریت کند. باید ببیند مطالبی که درس داده است را هر کدام از شاگردان به چه اندازه صحیح تصور کرده اند. اینطور نباشد که بدون در نظر گرفتن وضعیت و شرائط مخاطب، همه را به یک چوب رانده و به صورت قضیۀ حقیقه تدریسش را به پایان برساند. 👌 این مسالۀ مهم را با گذاشتن کلاس های مشاوره ای مدیریت می کردند. به این صورت که متعلّمین در آن کلاس ها خود را جای استاد گذاشته و تقریرِ عصارۀ فهم خود را برای استاد و دیگر شاگردان بازخوانی می کند. تا مدرّس با بحث و به چالش انداختن آن شاگرد، به عمق ذهن او پی برده و نقصان ها و نارسایی های ذهنی اش را به دست آورد. 🌀 : مدرّس باید از اولین گام تدریسی خود توجه به سیر از بدیهی به نظری در مباحث خود داشته باشد. یعنی تنها ادراکاتی را می تواند برای ورود در فلسفه استفاده کند که یقینی و بدیهی باشند. و باید سلسله گزاره های بعدی را بر آن سوار کند بدون وساطت هیچ گزارۀ غیر یقینی. لزوم رعایت این نکته را چند مساله اثبات می کند: 🔻 متعلّم فلسفه می خواهد علمی متقن و یقینی را فرا بگیرد. لذا باید پایه های ادراکی اش سفت و محکم بوده و در آن هیچ شک و تزلزلی وجود نداشته باشد. تا در قدم بعد، گذاره های جدید را به صورت پله ای و زنجیره وار بر آن ها سوار کند. پس باید سیر از بدیهی به نظری رعایت شود. 🔻 جدا از رعایت حال متعلّم، اساسا اقتضاء منطق و رسیدن به نتیجۀ یقینی سیر از بدیهی به نظری است. در منطق خواندیم که نتیجه تابع اخسّ مقدمات است. اخسّ یعنی پایین ترین، پست ترین. اگر گزاره و مقدمه ای غیر یقینی -که در اعتبار و حجیّت اخسّ از گزاره یقینی است- را در استدلالهای خود اخذ کنیم، نتیجه قطعا یقینی نخواهد بود. صد البته چنین نتیجه ای ارزش و مقامی در حیطۀ علم فلسفه نخواهد داشت. 🔻 از آنجا که فلسفه علم أَعلی و أَعمّ العلوم است، گزاره های ابتدایی اش -که می خواهد بیس و پلۀ گزاره های بعدی قرار بگیرند- باید یقینی و بدیهی باشند. چراکه أَعم و أَعلی بودن علم فلسفه نسبت به سائر علوم به این معناست که هیچ علمی ما فوق علم فلسفه وجود ندارد تا آن گزاره های ابتدایی را اثبات و بدیهی کند. 🔻 دلیل آخری که بر لزوم رعایت سیر از بدیهیات به نظریات به ذهنم آمد عرض کنم -که شاید بهتر بود به عنوان اولین دلیل بیان می شد- مرز و حریم علم فلسفه است. علم فلسفه دائرمدار یقین بالمعنی الأَخص منطقی است. یعنی تا هر جا که عقل بشری توانایی به دست آوردن یقین بالمعنی الأَخص -با رعایت تمام شروط مقدمات برهان- را داشت، فلسفه امتداد دارد. اما اگر گزاره ای محلّی به این لباس زینت بخش نبود، اساسا وارد در فلسفه نخواهد شد، نه اینکه گزاره ای فلسفی باشد بعد عدم مطابقتش آشکار گردد. فتأَمّل 🌀 : مدرّس باید توجه داشته باشد که ذهن متعلّم - حتی اگر هیچ یک از کتب فلاسفۀ شرق و غرب و دیگر علوم حوزوی را نخوانده و رنگ و دیدگاه های خاص به خودش نگرفته باشد باز - نسبت به گزاره ها و قضایای فلسفی بی طرف نیست. بلکه به خاطر انس و اخت و تعامل روزانه اش با ماهیات و حدود، به صورت پیشفرض ماهیت بین است و ناخواسته معانی و مفاهیم فلسفی را ماهوی می بینید؛ « در مباحث فلسفی به دلیل اینکه ذهن مباحث مفهومی و ماهوی را بهتر می شناسد، ذهن ابتدا با ماهیت انس می گیرد. و این امر توهم اصالت ماهیت را تقویت می کند...» رحیق مختوم، ج۹، ص:۴۵۱ 🔻 بنابراین نباید بدون توجّه به این نکتۀ مهم، شروع به تدریس مطالب و مفاهیم عمیق فلسفی کرد. بلکه باید به تدریج متعلّم را با همان دیدگاه ماهوی به جلو بکشاند و ذهنش را گام به گام قوی و قوی تر کرد. در قدم بعد کم کم توضیحات را وجودی کرده و سعی در انتقال مفاهیم با بیان خاص وجودی داشت. الحذر الحذر که از همان ابتداء بخواهید مفاهم سنگین و عمیق وجودی را به متعلّم بفهمانید. علامۀ طباطبایی «ره» در خاتمۀ باب وجوب و امکان این نکتۀ اساسی را صریحا بیان کرده و اجرا می کنند «رک بدایة الحمکه، ص۵۴» 🌀 : مدرّس فلسفه قبل از ورود در علم و پرداختن به مسالۀ اصالت وجود و ماهیت، ابتدا باید شبهۀ معرفت شاسانۀ انطباق ادراکات با خارج را کاملا حل کرده و متعلّمین را تبدیل به یک رئالیست افراطی کند. به گونه ای که جای هیچ شک و شبهه ای در وصول به خارج و انطابق ادراکات با همان چیزی که در خارج وجود دارد «الماهیة کما فی کذلک فی الخارج» باقی نماند. 🔸 در تبیین این مساله لازم است دقت شود که تقسیم ادراکات به معقول اولی و معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی، به حسب حکایتگری از خارج نیست. همه ادراکات بدون استثناء، در حکایتگری و انطباق قطعی با خارج مشترک اند. 🔹 وجه تقسیم در این تقسیم بندی چگونگی اتخاذ مفاهیم یعنی به ذهن آمدن مفاهیم از خارج است نه حکایتگری آن ها از خارج. کما اینکه تقسیم ادراک به حسی و خیالی و..... هم به حسب کیفیت اتخاذ آن ادراک است. که انسان یک بار ادراکی را در رتبۀ حواس خمسه اش اتحاذ میکند، یکبار در رتبۀ خیال، یکبار در رتبۀ عقل. عقل خود نیز دارای مراتبی است: ادراک عقلی یکبار در رتبۀ معقول اولی اخذ می شود، یکبار در رتبۀ معقول ثانی منطقی اخذ می شود، یکبار در رتبۀ معقول ثانی فلسفی اخذ می شود. این بحث سر دراز دارد. 🌀 : در طرح اولین مسالۀ فلسفی یعنی اصالت الوجود و اصالت الماهیت، مدرّس باید مسالۀ را به گونه ای تقریر کند که متعلّم کاملا حسّ کند فقط یکی از این دو فرض می تواند اصیل باشد و دیگری قطعا اعتباری و پوچ خواهد بود. به طوری که خود به خود فرض اصالت الوجود و الماهیة معا، از بین برود و اساسا در ذهن مخاطب چنین فرضی رخ ننماید. 🔅بنابراین اصالت الوجود باید به گونه ای طرح و بررسی و اثبات شود که ماهیت را پوچ و پوچ کرده و هیچ حظّی از وجود و هستی را به او ندهد. تا بالتبع مخاطب وجود را تنها عنصر توضیح دهنده هستی تلقی کرده و هر آنچه غیر از وجود است را هالک و باطل بداند. (اذ لو کانت خارجه کانت هالکه باطله) 🌀 : در یک نگاه کلی علم فلسفه شامل موضوع واحد و محمولات متعدد است. موضوع همان واقعیت و هستی و موجودیت، و محمولات احکام و آثار متعدده ای است که از آن موضوع بر می خیزد مانند:‌ ذهنی و خارجی، وجوب و امکان، علت و معلول، رابط و مستقل، مجرد و مادی و قوه و فعل و ... 🔸حال وقتی در اولین گام ورود در فلسفه می خواهید موضوع را تحلیل و بررسی کرده و پی به اصالت وجودی یا ماهوی اش ببرید، باید دقت داشته باشید که اگر موضوع را وجود دانستید باید تمام آثار و محمولاتش را هم وجودی تبیین و تشریح کنید (البته با تدریج و رفق و مدارا با ذهن های انیس با حدود و ماهیات) و اگر موضوع را ماهیت دانستید باید تمام محمولات را نگاهی اصالت الماهوی تشریح و تبیین کنید. 🔻 بدیهی است که محمولات فلسفی اگرچه نامشان در هر دو نگاهِ وجودی و ماهوی یکی است واحد اما روح و مغزایشان متفاوت بوده و اصطلاحا می باشند. 🌀 : فیلسوف چه اصالت الوجودی باشد چه اصالت الماهوی، به مباحث ماهیات و مقولات عشر نیاز مبرّم داشته و هیچ گاه نمی تواند از آنها دست کشیده و طرحشان در علم فلسفه را استدرادی بداند. 🔸 چراکه کار با مفاهیم ماهوی -که همان علم حصولی است- خصیصۀ ذاتی نفس انسان است. تا نفس، نفس است با چنین مفاهیمی سر و کار دارد. اگر چیزی را بخواهیم تجزیه و تحلیل کرده و محمولی را بر آن بار کنیم، به وسیله همین ادراکات مفاهیم حصولی است. لذا نمی توان به بهانۀ اصالت الوجودی بودن، مباحث ماهوی را از حریم فلسفه بیرون و استدرادی دانست. 🔸 به علاوه در تخصّص نوع ثالث اثبات می شود که ادراکات ماهوی اگرچه اصیل نبوده و بویی از رائحه هستی نبرده اند، اما با دقت در مکانیزم تولید علم حصولی و صدق ماهیت واحده بر وجود خاص دون وجود اخری و.... پی می بریم ادراکات ماهوی دروغ و گزاف نبوده و در حدّ حکایت گری خود، صادق اند. 🔻 بماند که بدون بحث از ماهیات و مقولات عشر، طرح مباحث نفس و انسان شناسی امکان نخواهد داشت 🌐@almorsalaat