المرسلات
📝 #یادداشت: پیرامون روش تحصیل منطق 🔰حجت الاسلام مقدسی @fater290👇
📝 #یاداشت: پیرامون روش تحصیل علم #منطق
📌 حجت الاسلام مقدسی در کانال معارج (@maarejj) درباره یکی از #صوت های استاد فرحانی درباره روش تحصیل منطق، #یادداشتی را نوشته اند که متن آن را در ادامه می خوانیم.
⬇️لینک دانلود صوت👇👇👇
http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/heda-va-maha/download.php?file=08-elme-mantegh/050-piramone-khandane-mantegh-v-jambandi-doroos@almorsalat.mp3
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔴 بنده در این #یادداشت به مناسبت مطالبی که استاد در این صوت بیان می کنند دو نکته مهم را تذکر می دهم:
1️⃣ #نکته_اول
♨️ بسیاری از دوستانی که با استاد فرحانی آشنا می شوند همیشه این سوال برای آنها مطرح است که «سبک شروع از #مطلب_ما چگونه است؟»
🔹 این صوت بخشی از جلسه هفتاد و سوم اصول مظفر بخش اول (پایه پنجم) است. استاد در بخش اول این صوت به مناسب مسئله #اعتبارات_ماهیت بحث بسیار ارزشمندی درباره #ماده و #جهت بیان می کنند.
🔻 در این بحث استاد به صورت کاربردی، سبک شروع از #مطلب_ما را در این موضوع پیاده می کنند. ایشان با پرسش و پاسخ ها و بررسی جوانب و لوازم مسئله #ماده و #جهت و تفاوت این دو، نشان می دهند که برای فهم چیستی ماده و جهت صرفا به تعریف آن ها نمی توان بسنده کرد و لازم است با بررسی جوانب مختلف آن، شناخت صحیحی از این مفهوم و ابعادش حاصل شود.
🔻پس از شناخت جوانب مختلف این مسئله، ثمرات و کاربردهای صحیح آن نیز روشن می گردد.
🔻براساس این تبیین، بسیاری از ابهاماتی که در «مطلب هل» و «مطلب لم»، (هستی و چرایی) مسائل وجود دارد، از عدم فهم صحیح چیستی آن مسئله نشأت می گیرد. لذا مسئله #ماده و #جهت که در ذهن بسیاری از طلبه ها بحثی بی ثمر است، پس از فهم صحیح آن ثمراتش آشکار می شود.
2️⃣ #نکته_دوم
🔰 استاد در این صوت درمورد اهمیت یادگیری علم منطق و ضرورت نظام بخشی ذهن به وسیله قواعد منطق نکات ارزشمندی را بیان می کنند و تاکید می کنند که #حتما #حتما قبل از اینکه ذهن از مطالب اصولی و فلسفی و ... پر شود باید ابتدا به وسیلۀ قوانین منطق آن را خط کشی و دسته بندی کرد، در غیر اینصورت کسی که در ضمن تحصیل این علوم بخواهد منطق را یاد بگیرد به #مغالطات زیادی دچار خواهد شد.
🤔 یکی از سؤالاتی که بسیاری از دوستان مطرح می کنند این است که ما چگونه این توانایی را به دست بیاوریم؟؟ غالبا تدریس های موجود منطق این ملکه را ایجاد نمی کند و استاد هم صوت کامل و با کیفیتی از منطق ندارند. پس چه باید کرد؟؟
🔆 پاسخی که به ذهن بنده می رسد و پس از گفتگوهای متعدد، به نظرم می رسد که نظر استاد فرحانی نیز همین مطلب باشد این است که:
✅ از جهت سیر منطقیِ رشد علمی، باید ابتدا تسلط بر گزاره ها و قواعد منطقی حاصل شود و سپس حرکت در مسیر رشد علمی صورت گیرد.
🔰 ولی با توجه به شرایط موجود، راه کار دیگری نیز وجود دارد که استاد نیز در این صوت به آن اشاره ای می کنند.
برای توضیح این راه کار مقدمه ای عرض می کنم:
#مقدمه
یادگیری علم منطق دو بخش دارد:
➖ تسلط و شناخت صحیح گزاره ها و محتوای علم منطق
➖ یادگیری و ملکه شدن استعمال و به کاربردن این علم در سیر اکتسابات علمی
♨️ عزیزانی که تصمیم دارند با سیر علمی استاد فرحانی کار علمی خود را آغاز کنند، ولی مشکل منطق دارند، باید توجه کنند که استاد در ضمن تدریس #الموجز، #اصول_مظفر و #بدایه_الحکمه علاوه بر اینکه مقدار زیادی از گزاره های منطقی را به مناسبت های مختلف تبیین کرده اند، به صورت عملیاتی شیوه استعمال و به کارگیری قوانین منطقی را در این کتب به طلبه یاد می دهند.
♨️ اگر شخصی از ابتدای الموجز مباحث استاد را پیگیری کند و با رعایت #آداب_استماع_صوت تقریرهای منظمی از دروس الموجز و اصول مظفر داشته باشد، لازم است مباحثی را که استاد در موضوعات ذیل بیان می کنند مشخص و جدا نماید:
☑️ #روش_تحصیل_علم
☑️ توضیحات درباره سازمان و کاربرد علم منطق
☑️ توضیحات درباره یکی از مباحث و گزاره علم منطق
☑️ توضیحات در مسئله #حقیقت و #اعتبار
علاوه بر این عناوین و عناوین مشابه، لازم است در هر بحث به سبک ورود در بحث و بررسی جوانب مختلف آن دقت نماید.
🔅 با این کار می تواند پس از استماع صوت های #اصول_مظفر مطالب گردآوری شده را دسته بندی و جمع بندی کند.
♨️ استاد در تدریس کتاب #بدایه_الحکمه با کنترل دقیق ذهن طلاب، گزاره های فلسفی را در چارچوب دقیق ضوابط منطقی ارائه می دهند و اگر سرمایه ای که در الموجز و اصول مظفر برای طلبه فراهم شده را به همراه داشته باشد، #ذهن_منطقی وی شکل می گیرد و در مسائل گوناگون، می تواند براساس ضوابط منطقی حرکت کند و در موارد بسیاری به صورت ناخودآگاه به عدم رعایت ضوابط منطقی واکنش نشان می دهد.
✅ پس از تحصیل فلسفه، طلبه می تواند با ملکه ای که به دست آورده است، به صورت پژوهشی، علم منطق را در قالب پروژه های تحقیقاتی جمع بندی نهایی کند.
@fater290
#یادداشت و #مشاورۀ_مجازی
💢عدم تقدّم حکمت سینوی بر حکمت متعالیه در سیر فراگیری علم فلسفه
🔰مشاور: عباس افروزی
🆔: @A_Afrouzi133
♻️ پست حاضر، مشاورۀ یکی از کاربران محترم با مشاور کانال حجت الإِسلام عباس افروزی است درمورد روش سلوک تحصیلی در فراگیری علم فلسفه
🌀 #مخاطب: با عرض سلام و احترام. بنده قصد جدّی در فراگیری علم فلسفه دارم اما نمی دانم آیا حتما قبل از حکمت متعالیه باید حکمت سینوی خوانده شود یا منطقا چنین تقدّمی در کار نیست؟
🔶 #مشاور: با عرض سلام و قدر دانی از دغدغۀ یادگیری صحیح حکمت الهی، برای جواب دادن به این سؤال، دو نکتۀ مهم را باید مد نظر قرار دهید:
🔹 #نکتۀ_اول: متعلّم فلسفه باید در ابتدا مشخص کند که غرضش از خواندن فلسفه چیست؟ آیا می خواهد در علم فلسفه مجتهد شده و یکی از صاحب نظران در عرصۀ فلسفه گردد؟ یا نه؛ می خواهد با علم فلسفه، یک نظام فکریِ صحیح بر ذهن خود حاکم کند تا با آن بتواند خودش را، جهانش را، خدایش را، بشناسد و به ندای «أَفلا تعقلون» های قرآن لبیک گوید؟ همان نظام تفکّری که بتواند با آن توحید، مبدء و معاد و معارف دین خود را به صحیح ترین شکل یاد بگیرد، با یقین و جزم راسخ به اصالت معارف دین خود پی برده و در نهایت با آن نظام فکری، به بنیانی مرصوص تبدیل گردد. «كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ».
🔅 اگر متعلّم فلسفه، غرض اول را مد نظر دارد، اقتضایش این است که تمامی کتب و نوشته جاتی که در موضوع فلسفه به رشته تحریر در آمده است را خط به خط خوانده و با نقد و بررسی فیلسوفانه، عمر خود را در نقض و إبرام جمیع آن کتب سپری کند.
🔻 بدیهی است که لازمۀ این سیر و این هدف، سپری شدن مدت زیادی از عمر او در سر و کله زدن با کتب و مقالات فلسفی است. و در نهایت هم به خاطر تشتّت و اختلاف نظرهای شدید فیلسوفان، معلوم نیست به آرامش رسیده و قلۀ حقیقی پیشرفت علم را فتح کند.
🔅 اما اگر متعلّم غرض دوم را در نظر دارد، لازم نیست که تمام کتب و مقالات فلسفی را زیر و رو کرده و در مسیر علمی، ذهن خود را به هزاران نظر غلط و متناقض آلوده سازد. بلکه می تواند با روشی صحیح در علم آموزی، آخرین نظرات مطرح شده در علم -که دقیقترین و صحیح ترین نظرات هستند- را بیاموزد و در مدّت مان کوتاه تر، نظام فکری منظم و منسجمی را از گزاره های صحیح فلسفی در ذهن خود به وجود بیاورد.
🔹 #نکتۀ_دوم: علم آموزی به دو سبک امکان پذیر است:
🔅 سبک اول: آموزش علم بر اساس طول عمر و تاریخ آن علم است. به این گونه که متعلّم قدم به قدم مطابق با فراز و نشیب هایی که در طول تاریخ آن علم - از روز تولّد علم تا آخرین نظریات مطرح شده- به وجود آمده علم آموزی کند.
🔅 سبک دوم: علم آموزی بر اساس دقیق ترین و صحیح ترین نظرات مطرح شده در علم بدون آلوده ساختن ذهن به نظرات غلط و متناقض مطرح شده در طول تاریخ آن علم.
🔻در سبک دوم علم آموزی -که آن را سبک آموزشی مهندسی شده می نامند- تمام تاریخ علم را از روز تولد تا آخرین نظرات مطرح شده در آن، به دو قسمت اساسی تقسیم کرده و دو نوع متن برای علم آموزی آماده می کنند: #متن_آموزشی، و #متن_پژوهشی.
🔸 #متن_آموزشی؛ کتابی است که مؤلّف در آن سالیان آخر علم – که شامل دقیقترین و صحیح ترین نظرات در آن علم است- را در برای آموزش آماده کرده است. که در نظام های آموزشی صحیح ابتدئا -قبل از متون پژوهشی- آن متن آموزشی را به دانش آموز تعلیم می دهند تا ذهنش با دقیق ترین نظرات آن علم سامان یابد.
🔸 #متن_پژوهشی؛ بعد از آنکه به وسیلۀ متن آموزشی دقیقترین نظرات علم را به متعلّم یاد دادند، نظرات و کتبی که در تاریخ علم مطرح شده است را به عنوان متن پژوهشی به او ارائه می کنند.
👌بدیهی است وقتی متعلم نظام صحیح تفکّری علم را به دست آورد، دیگر در دریای متون پژوهشی علم غرق نمی شود. بلکه با نظام فکری صحیح خود بر آن نظرات تاریخی سیطره پیدا کرده و آن ها را جرح و تعدیل می کند.
♨️بررسی فواید و مضرّات دو سبک علم آموزی فوق:
🔻در سبک اول علم آموزی بر فرضی که متعلّم سیر علم را تا قلۀ نهایی بالا رود، به قوی ترین شکل ممکن بر آن علم تسلّط پیدا می کند. اما در این سبک، ذهن با یاد گرفتن نظرات غلط و متناقضِ مطرح شده در تاریخ علم، دائما رنگ عوض کرده و دچار فرسودگی و خستگی مفرطی می شود. به علاوه که این سبک نیز بخش زیادی از عمر او را به خود اختصاص می دهد.
🔻اما در سبک دوم از آنجا که نظام و چارچوبۀ ذهن با دقیق ترین و صحیح ترین نظرات سامان یافته، دچار فرسایش و افسردگی نمی شود و در مدت زمان بسیار کمتری می تواند نظام فکری صحیح آن علم را به دست آورد.
👌 در پایان، با توجه به اینکه #استاد_علی_فرحانی در تدریس های خود، سبک آموزشی مهندسی شده را مد نظر قرار داده و به بهترین شکل اجرا می کند، پیشنهاد می شود که برای شروع فلسفه، صوت درسی ایشان را استماع کنید. بخصوص که این سبک تدریسی موجب می شود شما بتوانید مفاهیم فلسفی را به خوبی تصوّر کرده و به جان و دل بسپارید.
📌 لینک دانلود صوت بدایه الحکمه استاد علی فرحانی👇
🆔:http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/falsafe/bedaye-sadooghi-89-92-kamel-edit
#مشاوره_تحصیلی #روش_تحصیل_فلسفه #طلبۀ_موفّق #واحد_مشاوران_المرسلات
🌐@almorsalaat
#یادداشت #مشاورۀ_مجازی
💢 نکات مهم و کلیدی در تعلیم و تعلّمِ علم فلسفه
🔰 مشاور: عباس افروزی
🆔:@A_Afrouzi133
♻️ پست حاضر، مشاورۀ مدیرمسئول یکی از مؤْسسات فلسفی است با مشاور محترم کانال حجت الإِسلام عباس افروزی درمورد نکات کلیدی و کاربردیِ مهم در سیر تدریس فلسفه
🔷 #مخاطب: با عرض سلام و تشکر و قدردانی از زحمات مخلصانۀ و بدون چشمداشت گروه تان در واحد مشاوران، بنده مدیر مسئول یکی از مؤْسسات فلسفی هستم. (البته بیرون از قم وگرنه حضوری خدمتتان می رسیدم)
🔹 می خواستم نظرتان درمورد چگونگی تدریس بهتر و عمیق تر علم فلسفه را بدانم. یک مدرّس فلسفه چه مسائل و نکات کلیدی ای را باید مدّ نظر داشته باشد تا فلسفه را به بهترین صورت ممکن تدریس کند و به جان شاگردان برساند؟
🔶 #مشاور: علیکم السلام. با سپاس از نظر لطفی که به کانال و گروه مشاوران المرسلات دارید، باید عرض کنم سوال شما حقیقتا سوال مهم و سنگینی است و مثل منی توانایی پاسخگویی به آن را ندارد. اما چند نکته اساسی که از دروس فلسفه #استاد_علی_فرحانی در ذهن دارم را خدمتتان عرض می کنم.
🌀 #نکتۀ_اساسی: مهمترین و حساسترین مسالۀ درمورد علم فلسفه این است که مدرّس فلسفه باید تمام مفاهیم و گزاره های این علم را زنجیره وار و سازمان یافته در یک سیستم فکری منجسم تصور کرده باشد و بالتبع سیر تدریسی اش را متناسب با آن سیستم فکری نظم و نسق خاص ببخشد. تا در نهایت بتواند چارچوب و نظام فکری منسجمی را در ذهن متعلّم به وجود آورد.
🔸 نکات دیگری که در ادامه اشاره می شود مسائل عمده در به دست آوردن این سیستم فکری است👇
🌀 #نکتۀ_اول: نکته ای که لازم است در ابتدا عرض شود این است که مدرّس باید کلاس خود به شکل قضیۀ خارجیه مدیریت کند نه قضیۀ حقیقه. به این معنا که مدرّس در تدریس فلسفه باید شناخت خوب و دقیقی از تک تک متعلّمین داشته باشد و متناسب با آن شناخت تدریس خود را مدیریت کند. باید ببیند مطالبی که درس داده است را هر کدام از شاگردان به چه اندازه صحیح تصور کرده اند. اینطور نباشد که بدون در نظر گرفتن وضعیت و شرائط مخاطب، همه را به یک چوب رانده و به صورت قضیۀ حقیقه تدریسش را به پایان برساند.
👌 #استاد_فرحانی این مسالۀ مهم را با گذاشتن کلاس های مشاوره ای مدیریت می کردند. به این صورت که متعلّمین در آن کلاس ها خود را جای استاد گذاشته و تقریرِ عصارۀ فهم خود را برای استاد و دیگر شاگردان بازخوانی می کند. تا مدرّس با بحث و به چالش انداختن آن شاگرد، به عمق ذهن او پی برده و نقصان ها و نارسایی های ذهنی اش را به دست آورد.
🌀 #نکتۀ_دوم: مدرّس باید از اولین گام تدریسی خود توجه به سیر از بدیهی به نظری در مباحث خود داشته باشد. یعنی تنها ادراکاتی را می تواند برای ورود در فلسفه استفاده کند که یقینی و بدیهی باشند. و باید سلسله گزاره های بعدی را بر آن سوار کند بدون وساطت هیچ گزارۀ غیر یقینی. لزوم رعایت این نکته را چند مساله اثبات می کند:
🔻 متعلّم فلسفه می خواهد علمی متقن و یقینی را فرا بگیرد. لذا باید پایه های ادراکی اش سفت و محکم بوده و در آن هیچ شک و تزلزلی وجود نداشته باشد. تا در قدم بعد، گذاره های جدید را به صورت پله ای و زنجیره وار بر آن ها سوار کند. پس باید سیر از بدیهی به نظری رعایت شود.
🔻 جدا از رعایت حال متعلّم، اساسا اقتضاء منطق و رسیدن به نتیجۀ یقینی سیر از بدیهی به نظری است. در منطق خواندیم که نتیجه تابع اخسّ مقدمات است. اخسّ یعنی پایین ترین، پست ترین. اگر گزاره و مقدمه ای غیر یقینی -که در اعتبار و حجیّت اخسّ از گزاره یقینی است- را در استدلالهای خود اخذ کنیم، نتیجه قطعا یقینی نخواهد بود. صد البته چنین نتیجه ای ارزش و مقامی در حیطۀ علم فلسفه نخواهد داشت.
🔻 از آنجا که فلسفه علم أَعلی و أَعمّ العلوم است، گزاره های ابتدایی اش -که می خواهد بیس و پلۀ گزاره های بعدی قرار بگیرند- باید یقینی و بدیهی باشند. چراکه أَعم و أَعلی بودن علم فلسفه نسبت به سائر علوم به این معناست که هیچ علمی ما فوق علم فلسفه وجود ندارد تا آن گزاره های ابتدایی را اثبات و بدیهی کند.
🔻 دلیل آخری که بر لزوم رعایت سیر از بدیهیات به نظریات به ذهنم آمد عرض کنم -که شاید بهتر بود به عنوان اولین دلیل بیان می شد- مرز و حریم علم فلسفه است. علم فلسفه دائرمدار یقین بالمعنی الأَخص منطقی است. یعنی تا هر جا که عقل بشری توانایی به دست آوردن یقین بالمعنی الأَخص -با رعایت تمام شروط مقدمات برهان- را داشت، فلسفه امتداد دارد. اما اگر گزاره ای محلّی به این لباس زینت بخش نبود، اساسا وارد در فلسفه نخواهد شد، نه اینکه گزاره ای فلسفی باشد بعد عدم مطابقتش آشکار گردد. فتأَمّل
🌀 #نکتۀ_سوم: مدرّس باید توجه داشته باشد که ذهن متعلّم - حتی اگر هیچ یک از کتب فلاسفۀ شرق و غرب و دیگر علوم حوزوی را نخوانده و رنگ و دیدگاه های خاص به خودش نگرفته باشد باز - نسبت به گزاره ها و قضایای فلسفی بی طرف نیست. بلکه به خاطر انس و اخت و تعامل روزانه اش با ماهیات و حدود، به صورت پیشفرض ماهیت بین است و ناخواسته معانی و مفاهیم فلسفی را ماهوی می بینید؛ « در مباحث فلسفی به دلیل اینکه ذهن مباحث مفهومی و ماهوی را بهتر می شناسد، ذهن ابتدا با ماهیت انس می گیرد. و این امر توهم اصالت ماهیت را تقویت می کند...» رحیق مختوم، ج۹، ص:۴۵۱
🔻 بنابراین نباید بدون توجّه به این نکتۀ مهم، شروع به تدریس مطالب و مفاهیم عمیق فلسفی کرد. بلکه باید به تدریج متعلّم را با همان دیدگاه ماهوی به جلو بکشاند و ذهنش را گام به گام قوی و قوی تر کرد. در قدم بعد کم کم توضیحات را وجودی کرده و سعی در انتقال مفاهیم با بیان خاص وجودی داشت. الحذر الحذر که از همان ابتداء بخواهید مفاهم سنگین و عمیق وجودی را به متعلّم بفهمانید. علامۀ طباطبایی «ره» در خاتمۀ باب وجوب و امکان این نکتۀ اساسی را صریحا بیان کرده و اجرا می کنند «رک بدایة الحمکه، ص۵۴»
🌀 #نکتۀ_چهارم: مدرّس فلسفه قبل از ورود در علم و پرداختن به مسالۀ اصالت وجود و ماهیت، ابتدا باید شبهۀ معرفت شاسانۀ انطباق ادراکات با خارج را کاملا حل کرده و متعلّمین را تبدیل به یک رئالیست افراطی کند. به گونه ای که جای هیچ شک و شبهه ای در وصول به خارج و انطابق ادراکات با همان چیزی که در خارج وجود دارد «الماهیة کما فی کذلک فی الخارج» باقی نماند.
🔸 در تبیین این مساله لازم است دقت شود که تقسیم ادراکات به معقول اولی و معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی، به حسب حکایتگری از خارج نیست. همه ادراکات بدون استثناء، در حکایتگری و انطباق قطعی با خارج مشترک اند.
🔹 وجه تقسیم در این تقسیم بندی چگونگی اتخاذ مفاهیم یعنی به ذهن آمدن مفاهیم از خارج است نه حکایتگری آن ها از خارج. کما اینکه تقسیم ادراک به حسی و خیالی و..... هم به حسب کیفیت اتخاذ آن ادراک است. که انسان یک بار ادراکی را در رتبۀ حواس خمسه اش اتحاذ میکند، یکبار در رتبۀ خیال، یکبار در رتبۀ عقل. عقل خود نیز دارای مراتبی است: ادراک عقلی یکبار در رتبۀ معقول اولی اخذ می شود، یکبار در رتبۀ معقول ثانی منطقی اخذ می شود، یکبار در رتبۀ معقول ثانی فلسفی اخذ می شود. این بحث سر دراز دارد.
🌀 #نکتۀ_پنجم: در طرح اولین مسالۀ فلسفی یعنی اصالت الوجود و اصالت الماهیت، مدرّس باید مسالۀ را به گونه ای تقریر کند که متعلّم کاملا حسّ کند فقط یکی از این دو فرض می تواند اصیل باشد و دیگری قطعا اعتباری و پوچ خواهد بود. به طوری که خود به خود فرض اصالت الوجود و الماهیة معا، از بین برود و اساسا در ذهن مخاطب چنین فرضی رخ ننماید.
🔅بنابراین اصالت الوجود باید به گونه ای طرح و بررسی و اثبات شود که ماهیت را پوچ و پوچ کرده و هیچ حظّی از وجود و هستی را به او ندهد. تا بالتبع مخاطب وجود را تنها عنصر توضیح دهنده هستی تلقی کرده و هر آنچه غیر از وجود است را هالک و باطل بداند. (اذ لو کانت خارجه کانت هالکه باطله)
🌀 #نکتۀ_ششم: در یک نگاه کلی علم فلسفه شامل موضوع واحد و محمولات متعدد است. موضوع همان واقعیت و هستی و موجودیت، و محمولات احکام و آثار متعدده ای است که از آن موضوع بر می خیزد مانند: ذهنی و خارجی، وجوب و امکان، علت و معلول، رابط و مستقل، مجرد و مادی و قوه و فعل و ...
🔸حال وقتی در اولین گام ورود در فلسفه می خواهید موضوع را تحلیل و بررسی کرده و پی به اصالت وجودی یا ماهوی اش ببرید، باید دقت داشته باشید که اگر موضوع را وجود دانستید باید تمام آثار و محمولاتش را هم وجودی تبیین و تشریح کنید (البته با تدریج و رفق و مدارا با ذهن های انیس با حدود و ماهیات) و اگر موضوع را ماهیت دانستید باید تمام محمولات را نگاهی اصالت الماهوی تشریح و تبیین کنید.
🔻 بدیهی است که محمولات فلسفی اگرچه نامشان در هر دو نگاهِ وجودی و ماهوی یکی است واحد اما روح و مغزایشان متفاوت بوده و اصطلاحا #مشترک_لفظی می باشند.
🌀 #نکتۀ_آخر: فیلسوف چه اصالت الوجودی باشد چه اصالت الماهوی، به مباحث ماهیات و مقولات عشر نیاز مبرّم داشته و هیچ گاه نمی تواند از آنها دست کشیده و طرحشان در علم فلسفه را استدرادی بداند.
🔸 چراکه کار با مفاهیم ماهوی -که همان علم حصولی است- خصیصۀ ذاتی نفس انسان است. تا نفس، نفس است با چنین مفاهیمی سر و کار دارد. اگر چیزی را بخواهیم تجزیه و تحلیل کرده و محمولی را بر آن بار کنیم، به وسیله همین ادراکات مفاهیم حصولی است. لذا نمی توان به بهانۀ اصالت الوجودی بودن، مباحث ماهوی را از حریم فلسفه بیرون و استدرادی دانست.
🔸 به علاوه در تخصّص نوع ثالث اثبات می شود که ادراکات ماهوی اگرچه اصیل نبوده و بویی از رائحه هستی نبرده اند، اما با دقت در مکانیزم تولید علم حصولی و صدق ماهیت واحده بر وجود خاص دون وجود اخری و.... پی می بریم ادراکات ماهوی دروغ و گزاف نبوده و در حدّ حکایت گری خود، صادق اند.
🔻 بماند که بدون بحث از ماهیات و مقولات عشر، طرح مباحث نفس و انسان شناسی امکان نخواهد داشت
#هدایت_تحصیلی #کیفیت_تعلیم_فلسفه #واحد_مشاوران_المرسلات
🌐@almorsalaat