eitaa logo
المرسلات
10.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
543 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ولایت فقیه و بداهت دلیل آن در نگاه حضرت امام(ره) 🔰 حجت‌الاسلام والمسلمین علی فرحانی مطرح کرد؛ 🔹 مساله ولایت فقیه از مسائلی است که اگرچه اصل آن در بین فقهاء قدمت چندین ساله داشته باشد اما نزاع جدی و پرداختن به اقوال در این زمینه اولین بار توسط سوالی که امام مطرح کردند شروع شد. 🔹 حضرت امام(ره) معتقدند که مدل شارع برای ظرف کلان اجتماع، ولایت فقیه است کما این‌که جمیع فقهائی که به مساله فوق التفات داشته‌اند اگر قبول داشته باشند که شارع هم به این عرصه توجه داشته و در این باره سخن گفته است تصدیق می‌کنند که مدل شارع برای این ظرف، ولایت فقیه است. 🔹 حکومت به معنای ظرف کلان اجتماع- اجتماع بما هو اجتماع- است و بدین وسیله تا حدودی معنای عمیق الاسلام هو الحکومة و الاحکام من شئونها، معلوم می‌گردد. لهذا از نظر حضرت امام اولین دلیل بر ولایت فقیه- قبل از رجوع به ادله خاص لفظی- بداهت است، و مقابله با آن مقابله با بدیهی است. 🔹 سبک مشهوری که در تقریر نظر امام مبنی بر تفکیک حوزه‌های ولایت فقیه – اعم از افتاء و امور حسبه و رفع الخصومات و زعامت سیاسی و حدود- وجود دارد سبک صحیحی نمی‌باشد بلکه سبک صحیح همانطور که توضیح اش گذشت موجب دفع اساس شبهه شده و مقصود را کاملا تبیین می‌کند. 📝 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=27744 ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftahandishe_com
📌انا لله و انا الیه راجعون ◼️در گذشت عالم جلیل القدر بقیه السلف الصالح حضرت آیت الله ناصری دولت آبادی ره را به محضر امام زمان ع و مقام معظم رهبری مدظله و عموم شیعیان و ارادتمندان آن بزرگوار، تسلیت عرض میکنیم. @almorsalaat
📌الصراط صراطان؛ فاما الصراط الذی فی الدنیا فهو ... 💢روى الصدوق طاب ثراه في كتاب معاني الأخبار بإسناده عن الصادق عليه السّلام: أنه سئل عن الصراط 💢فقال 'هو الطريق إلى معرفة اللّٰه و هما صراطان صراط في الدنيا و صراط في الآخرة فأما الصراط الذي في الدنيا فهو الإمام المفترض الطاعة من عرفه في الدنيا و اقتدى بهداه مر على الصراط الذي هو جسر جهنم في الآخرة 💢و من لم يعرفه في الدنيا زلت قدمه عن الصراط في الآخرة و تردى في جهنم 📚الوافي ج ۲۵، ص ۶۶۷ @almorsalaat
📌مقدمه قاضی سعید قمی بر فوائد الرضویه ❇️مقدمة المؤلف‏ 💢بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم‏ 💢الحمد للَّه الواحد المُتوحّد، و الفرد المُتفرّد، الّذي توحّد بالتوحيد في‏ توحّده، و تفرّد بالتفريد في تفرّده، منه الكثرات بجملتها لوحدته، و ابتدأت منه الموجودات برمّتها لفرديته، سبحانه و تعالى في كبرياء تقدّسه، 💢و الصلاة على نبيّ الرحمة، و مجمع بحري الوحدة و الكثرة إنسان العين، و عين الإنسان، و العالم بالبيان، محمّد المبعوث على الإنس و الجانّ و المنعوت بنعوت الفرقان، و الموصوف بأنَّ خلقه القرآن و على وصيّه الّذي تشعّب منه أولاد النّبيّ، و تأحّد معه في سَيره الأنواري بالنصّ الجليّ و على آله الّذين هم تقاسيم وجود النّبيّ و الوليّ، 💢و هم أولياء الرحمن، و المقصود من إيجاد الأكوان ما جرى الجاري على الجامدات، و فضل الزائد على الناقصات. 💢أمّا بعد: فالفقير إلى اللَّه الغنيّ، و المُتمسّك بحبل النبيّ الامّي، مُحمّد المُشتهر بسعيد الشريف القُمّي يقول: إنَّ الحكمة كلّ الحكمة، ما ورد في الكتاب و السُنّة، و العلم حقّ العلم ما صدر عن مدينة العلم و إنَّ في أخبار الأئمّة الطاهرين لبلاغاً لقوم عابدين، إنَّ في ذلك لذكرى للعالمين، كيف لا؟ 💢و هم عليهم السلام أهل بيت الحكمة، و معدن الوحي و الرسالة (فالكليم البس حلّة الاصطفاء لمّا شاهدوا منه الوفاء، و جبرئيل في جنان الصاغورة ذاق من حدائقهم الباكورة) 💢و أنّى يكون لغيرهم، و فيهم الإمام المُبين، و قال عزّ من قائل: «وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» 💢ثمّ إنَّ في الخبر الذي رواه أصحابنا، و دار في ألسنة إخواننا رضوان اللَّه عليهم، و أثبتوه في دفاترهم، من سؤال رأس الجالوت مولانا أبا الحسن الرضا عليه السلام، و ما أجابه الإمام عليه السلام لحكمة بالغةٍ لا تبلغها أيدي الخائضين في الحكمة المُتعالية، فضلًا عن الفلسفة الرسميّة، و أسرار رائقة لا يكاد ينالها إلّا من أتى البيوت من أبوابها؛ و أنوار بارقة لا يستنير بأشعّتها الشارقة إلّا من اقتبَس من مشكاة الولاية الفائقة. 💢و إنّي بعد ما نصفت السبعين، و كنت في عشر الأربعين، اطّلعت على هذه الرواية، و استسعدت بتلك الزيارة، فوجدتها عذراء لم يطمثها قبل ذلك الأوان إنس و لا جانّ، بل لم يخطبها الفحول و لا الفتيان، و كيف لهم من ذلك، و إنّها لمن أهل بيت النبوّة، و لم يكافئها أحدٌ من الامّة، اللّهم إلّا من آجر نفسه ثماني حِجَج من اثنتي عشر من الحجج، و تقلّد بالتابعيّة المحضة، و فاز بالمحبوبيّة الكاملة، حتّى يكون اللَّه سبحانه سمعه و بصره و عقله، فيسمع بسمعه، و يَبصُر ببصره، و يعقل بعقله إذ لا يحمل عطاياهم إلا مطاياهم، و لا يعلم ما في الدار إلّا محارم الأسرار. 💢و هذا المسكين و إن كان قليل البضاعة في هذه التجارة، و لم يسعد لتلك الإجارة، إلّا أنَّ الكريم لا ينظر إلى البضاعة و نِفاقها و يبتدئ بالنعم قبل استحقاقها، فَلَقد أتى عليّ حين من الدهر لم أكن متفحّصاً لآثارهم، خادماً لأخبارهم، راصداً لأسرارهم، سائراً في أنوارهم، حتّى أتاني في مبشرة نوميّة أمر من جنابهم بالنظر في خطابهم، فقُمت بمأمورهم، حتّى فتح اللَّه بصيرتي بسرورهم، و شرح صدري بنورهم، و زاد في يقيني بأُمورهم، و لعمر الحبيب إِنَّ أمرهم صعبٌ مُستصعبٌ، لا يحتمله إلّا نبيٌّ مُرسلٌ، أو ملك مُقرّب، أو مُؤمن مُمتَحَنٌ قلبه للإيمان عند الربّ 💢فمن تلك الفتوحات ما الهمتُ من شرح هذا الحديث العويص شرحاً لا يحيف عن الحقّ و لا يحيص و ليس ذلك إلّا من اقتباس نورهم، بل هو جذوة من قبسات طورهم، و ما أقول إلّا ما القي في الرّوع، و من اللَّه المعونة في البدء و الرجوع، و هو حسبي و نعم الوكيل، و على اللَّه قصد السبيل و لِنُسمِّ تلك المقالة ب «الفوائد الرضوية» و نُرتّبها على مقدّمة و ثلاث فوائد و خاتمة، مُستعيناً باللَّه في الاولى و الآخرة. @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| قاضی سعید قمی در بیان حضرت امام رضوان الله علیه 🎙استاد شیخ علی فرحانی 🔰عبارت حضرت امام در مدح قاضی سعید و کتاب فوائد الرضویه: 🌀...و بعد: فإنّ ممّا وفّقني التأييدات الربوبيّة، و أيّدني التوفيقات القدسيّة الالوهيّة، هو الاستسعاد بزيارة هذا الحديث القدّيس، النازل عن سماء الوحي و التقديس، و شرحه الذي أفاده ، قدوة أصحاب القلوب و السالكين، كاشف إشارات الأخبار و رموزها، مُخرج لباب الآثار و كنوزها، ، و ذخر أهل المعرفة و زينها، المؤيّد بتأييدات الرّبّ المجيد، القاضي الشريف السعيد، أفاض اللَّه عليه من أنوار رحمته الواسعة، و تجلّى عليه بالأنوار الباهرة، و اتّفق ذلك في العشر الثالثة من مراحل عمري و منازل دهري.. 🌀و هو أوّل كتاب منه- قدّس سرّه- وفّقني اللَّه لزيارته و الاستفادة من حضرته، و لمّا رأيته مُحتاجاً إلى بعض ، و رفع الحجاب عن بعض ، أحببت أن اعلّق عليه بعض التعاليق، شارحاً لكلامه مع بعض ما سنح بخاطري القاصر، و نظري‏ الفاتر في شرح الحديث الشريف، مُعترفاً بالتقصير و القصور، و مُتوكّلًا على ربّ الأنام في المبدأ و الختام، فنقول مُستعيناً بالرّب المُعين، و مُتمسّكاً بولاية أوليائه المعصومين‏... 📚التعليقة على الفوائد الرضوية، ص: 38 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غبارروبی مضجع نورانی امام رضا علیه‌السلام توسط رهبر معظم انقلاب 🔻مدتی است دلتنگ دیدن این تصاویر معنوی بودیم 🔻خدا را شاکریم که دوباره این لحظات دل انگیز را مشاهده کردیم 🔅اللّهُمَ احفَظ و أیِّد قائدنا @almorsalaat
📝| مبحث صحیح و اعم از نگاه آخوند خراسانی و حضرت امام 📌تقریر تدریس کفایه الاصول استاد شیخ علی فرحانی(۱۳۹۱) 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Chinipardaze) 🌀اصولیین قائل اند که این بحث یک بحث لفظی است(1) و متمرکز بر وضع الفاظ معاملات و عبادات است(2) که آیا وضع برای صحیح شده اند یا اعم از صحیح و فاسد. 🌀مرحوم آخوند می فرمایند معنای صحیح یک معنای واحد است یعنی لفظ «صحیح» مشترک لفظی نیست بلکه معنای آن همان «تمامیت» است که البته لوازم متعددی دارد یعنی در هر علمی با توجه به غرض آن، لوازم این معنا متفاوت شده و مقصود خاصی را از این لفظ اراده می کنند اما در ما نحن فیه به معنای تام الاجزاء و الشرائط است. 🌀معنای الفاظ عبادات هم به صورت مشترک معنوی است یعنی این معنای کلی، مصادیق متعددی دارد که البته چون مصادیق اش بسیار متکثر و بسیار متعدد است، در مورد موضوع له آنها تعبیر به «معنا» نمی شود بلکه آخوند تعبیر به «جامع» می کند. 🌀مضاف به اینکه امور اعتباری به خلاف امور حقیقی، محکی نداشته و ثباتی هم ندارند بلکه متغیر و سیال اند لذا اول باید جامع را تصویر کنیم تا بعد نوبت به تبادر برسد زیرا اگر جامع صحیح یا اعم قابل تصویر نباشد، تبادر آن از لفظ هم بی معنا میشود. 🌀اگر کسی قائل شود نه جامع صحیح قابل تصویر است و نه جامع اعم، مجبور میشود که در جمیع الفاظ عبادات قائل به اشتراک لفظی شود یعنی لفظ صلاه به ازاء جمیع مصادیق آن وضع و موضوع له جداگانه ای دارد در نتیجه باید جمیع ادله را تاویل ببرد در حالی که این نگاه، خلاف ارتکاز جمیع فقهاء است. 🌀مضاف به اینکه چون باید جامع در ناحیه اجزاء هم بررسی شود در حالی که اجزاء هم متکثر المصداق اند نتیجه این قول این است که تمام مسائل ابواب عبادات (اعم از اصل صلاه و اجزاء و شروط آن) تبدیل به مسائل متشتت و شتی و متباین شوند که هیچ ارتباطی به هم ندارند از این رو است که مبحث جامع صحیح و اعم در بسیار موثر است. 🌀شیخ اعظم در مطارح الانظار در ضمن دو تقسیم ثنائی، جمیع حالات جامع صحیح را ابطال کرده و اشکال سختی را در مسیر اصولیین قرار داده است. 🌀شیخ می فرمایند جامع درون شیء (یعنی جامعی که از درون شیء به دست می آید) یا جامع بسیط است یا جامع مرکب. اگر جامع بسیط باشد یا عنوان «مطلوبٌ» است یا عنوان ای که ملازم با عنوان «مطلوبٌ» می باشد. 🌀اما شیخ می فرمایند جامع مرکب، قابل تصور نیست زیرا اجزاء و شرائط عبادت هیچ ثباتی ندارند و با حالات مکلف، متغیر میشوند مع ذلک صلاه همان صلاه صحیحه باقی می ماند. 🌀اما اگر جامع بسیط باشد (اعم از عنوان مطلوب و عنوان ملازم با مطلوب) لازمه این مطلب، وجوب احتیاط در اقل و اکثر ارتباطی است. 🌀توضیح اینکه شک در اجزاء و شرائط یعنی ورود در وادی اقل و اکثر ارتباطی. مبحث اقل و اکثر ارتباطی اجنبی از شک در محصل و وادی امتثال بوده و متعلق به مرتبه فعلیت (ابلاغ) از مراتب حکم است در نتیجه چون قدر زائد مصداق شک در تکلیف زائد است، مجرای برائت می باشد. 🌀اما اگر مامور به امری بسیط باشد (اعم از اینکه عنوان مطلوب یا ملازم با عنوان مطلوب باشد) جزء و شرط ندارد بلکه شک در آن شک در محصل بوده و به حکم «الاشتغال الیقینی یستدعی الفراغ الیقین» محکوم به احتیاط در وادی امتثال است و‌ امکان جریان برائت وجود ندارد. 🌀همانطور که آخوند تبیین میکنند: اینکه برخی اصولیین مانند آیت الله سبحانی استدلال کردند چون غرض شارع به مرکب صحیح، تعلق گرفته است پس لفظ به ازاء مرکب صحیح اعتبار و وضع میشود، صحیح نمی باشد زیرا باید بین اعتبار معنای مرکب و اعتبار لفظ برای معنا تفکیک کنیم، یک اعتبار تابع غرض است و منجر به اعتبار مرکب صلاه میشود اما اعتبار لفظ برای معنا، اعتبار دیگری است که البته تابع تفهیم و تفهم بوده و هیچ تلازمی بین این دو اعتبار نیست. 🌀مرحوم آخوند می فرمایند نتیجه اشکال شیخ این نیست که کلا جامعی نداریم بلکه نتیجه آن این است که «جامع درونی» برای صحیح و اعم نداریم لذا آخوند قائل اند که جامع هم بسیط (ملازم با عنوان مطلوب) است و هم مرکب است. توضیح اینکه: 🌀اولا جامع اعم به خاطر اینکه مشتمل بر فاسد است اولا اثر مطلوبه شرعی را ندارد ثانیا فاسد مراتب بسیاری زیادی و مصادیق بسیار متکثری دارد و جامعی برای ان تصویر نمیشود پس نه جامع درونی نه جامع بیرونی برای اعم تصویر نشده و امکان وضع الفاظ عبادات برای آن وجود ندارد. 🌀اما جامع صحیح را می توان از طریق آثار و لوازمی که شارع برای آن بیان کرده است مانند «قربان کلی تقی» یا «تنهی عن الفحشاء و المنکر» یا هر اثر و لازمه دیگری، تعریف و تصویر کرد لذا معرفت ما از جامع، است. توضیح اینکه: 🌀آخوند رضوان الله علیه می فرمایند خطاب شارع بر اساس مراتب حکم، یک مرتبه واحده ندارد بلکه تفاوت بین انشاء و فعلیت است که اشکال شیخ را حل میکند. در مرتبه انشاء عنوان عبادت بسیط است چه اینکه در این مرتبه شارع اساسا ناظر به اجزاء و شرائط نیست فلذا اطلاق هم جاری نمیشود مانند «اقیموا الصلاه/ آتو الزکاه» 🌀اما از طرفی آخوند اضافه میکند که این مطلب موجب نمیشود که برائت در اقل و اکثر ارتباطی نداشته باشیم زیرا در مرتبه بعد از انشاء یعنی مرتبه فعلیت و ابلاغ، عنوانی که شارع استخدام می کند یک عنوان مرکب و ذو اجزاء است و شک در آن هم شک در اقل و اکثر ارتباطی است که مجرای برائت است. 🌀البته جامع بسیط غیر از جامع مرکب و جامع مبهم است زیرا در اعتبارات عقلائیه، جامع مبهم، جامعی مرکب است که برخی از اجزاء آن نادیده گرفته شده و دائره صدق بیشتری پیدا کرده است در حالی که جامع بسیط، اساسا جزئی ندارد. 🌀پس بسیط بودن جامع، اشکال صحیح و اعم را مرتفع کرده و مرکب بودن آن، اشکال اقل و اکثر ارتباطی را مرتفع میکند. ❇️یلاحظ علیه: 🌀حقیقت این است که عنوان باب صحیح و اعم اشتباه طرح شده است، زیرا: 1⃣ با توجه به اینکه صحیح را به معنای «تام الاجزاء و الشرائط» دانستیم، نطاق وسیع شرائط، شامل شرائط بعد از امر (مانند قصد امتثال امر) و جمیع شرائط عقلی و عقلائی هم می شود لذا نتیجه وضع الفاظ عبادات برای صحیح این است که مثلا جزء موضوع له صلاه صحیح، قصد امتثال امر باشد در حالی که حکم هم متوقف بر موضوع میباشد لذا دور پیش میآید. 2⃣ثانیا سوال باب صحیح و اعم، ناشی از خلط مراتب حکم با وادی امتثال است زیرا صحیح به معنای تام الاجزاء و الشرائط، متعلق به وادی امتثال است در حالی که طبق توضیح مرحوم آخوند جامع بسیط است یعنی «الفاظ وضع برای معنای بسیط شده اند» زیرا موضوع له همان قالب اولیه و معنای اولیه عبادت است که در مرحله بعد و خطابات ثانویه است که شارع اجزاء و شرائط آن را بیان میکند و با اتمام این دو مرحله، نوبت به امتثال می رسد. لذا بحث از وضع الفاظ عبادات به مراتبی تقدم بر وادی امتثال دارد. 🌀در نتیجه این نگاه، چون جامع بسیط است شکی که در اجزاء و شرائط میشود ارتباطی با جامع بسیط ندارد بلکه بعد از صدق اصل جامع بسیط است لذا چه قائل به صحیح باشیم چه قائل به اعم هر گاه شک در اجزاء و شرائط شود، امکان جریان اطلاق وجود دارد. ❇️به همین خاطر است که حضرت امام از همان ابتدای بحث صحیح و اعم می فرمایند بحث ما اجنبی از صحت و فساد بوده و با التفات به همین نکته کل باب صحیح و اعم را پی ریزی میکند از این رو است که عبارات حضرت امام در باب صحیح و اعم حاشیه بر نظریات دیگران نبوده بلکه است. @almorsalaat
📌فبعزتک لاغوینهم اجمعین 🔰علامه طهرانی رضوان الله علیه ◽️حاج امام قلى نخجوانى كه استاد معارف مرحوم آقا سيّد حسن آقا قاضى والد مرحوم آقا حاج ميرزا على آقا قاضى - رضوان الله تعالى عليهم - بود و در نزد مرحوم آقا سيّد قريش قزوينى - رضوان الله عليه - در اخلاقيّات و معارف الهيّه مراتب استكمال را طىّ‌ مى‌نمود گويد: «پس از آنكه به سنّ‌ پيرى و كهولت رسيدم شيطان را ديدم كه هر دوى ما در بالاى كوهى ايستاده‌ايم. ◽️من دست خود را بر محاسن خود گذارده و به او گفتم: مرا سنّ‌ پيرى و كهولت فرا گرفته اگر ممكنست از من درگذر. شيطان گفت: اين طرف را نگاه كن. وقتى نظر كردم درّه‌اى را بسيار عميق ديدم كه از شدّت خوف و هراس عقل انسان مبهوت مى‌ماند. شيطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مِهر قرار نگرفته اگر چنگال من بر تو بند گردد جاى تو در ته اين درّه خواهد بود كه تماشا مى‌كنى». 📚رساله لب اللباب ؛ ص ۷۱ @almorsalaat
📌اشاره ای به مقام رفیع حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها 🔰علامه طهرانی 🌀و در تفسير«برهان » از شيخ حافظ‍‌ رجب بُرسى روايت است كه گفت : ابن عبّاس روايت كرده است كه من در مسجد رسول الله صلّى الله عليه و آله بودم كه قارى قرائت كرد: 🌀فِي بُيُوتٍ‌ أَذِنَ‌ اللّهُ‌ أَنْ‌ تُرْفَعَ‌ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‌ يُسَبِّحُ‌ لَهُ‌ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‌. 🌀من عرض كردم : اى رسول خدا ! مراد از اين بيوت ، چه خانه‌هائى مى‌باشند؟! 🌀رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: بُيُوتُ‌ الانْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ‌ السَّلَامُ‌، وَ أَوْمَى بِيَدِهِ‌ إلَى بَيْتِ‌ فَاطِمَةَ‌ الزَّهْرَاءِ صَلَوَاتُ‌ اللَّهِ‌ عَلَيْهَا ابْنَتِهِ‌. «مراد بيوت پيغمبران عليهم السّلام است ، و با دستش اشاره كرد به سوى بيت فاطمة الزّهراء صلوات الله عليها دختر خودش .» 🌀بارى ، از اين مباحث ، خوب روشن شد معنى نور خدا و حقّيّت و عظمت مقام ولايت كه عين توحيد است ، و نيز طريق افاضۀ نور از مقام وحدت حضرت ربوبيّت كه عين نور و أصل الجود و الوجود است ، و طلوع آن در مصباح و استمداد مصباح از زَيْتُونَةٍ‌ لا شَرْقِيَّةٍ‌ وَ لا غَرْبِيَّةٍ‌ ، و تلألؤ آن در زجاجه ، و انعكاس آن در مشكات ، و حفظ‍‌ و حراست مشكات از نور، و افاضه و پخش كردن نور را در فضاى اطاق ، و بهره‌مندى مردم بواسطۀ آن در فضاى متلألئ و درخشان آن هر يك به نوبۀ خود. 🌀و معلوم شد سرّ ولايت و امامت كه معدن و منبع نور مى‌باشد. و نيز معلوم شد كيفيّت اتّحاد و وحدت انوار خمسۀ طيّبه كه از جملۀ آنان مقام اقدس و اعظم حضرت بى‌بى فاطمۀ زهرا سلام الله عليها مى‌باشد، كه چگونه نور آن مقام معظّم از مناشى و مبادى عالم ايجاد و نشئۀ حيات در دو سلسلۀ تكوين و تشريع است . 🌀و با آنكه ذكوريّت و اناثيّت در عوالم تجرّد نيست و حقيقت ولايت ، ولايت الله است ، و آن واحد است ؛ مع‌ذلك به مناسبت ملاحظۀ نشأة كثرت آن حضرت را با اسم رجال نام برده و در بيوت رفيعۀ انوار وحى و الهام و ذكر خدا قرار داده است . 🌀به هر حال شايد ذكر نور جلال آن حضرت در اخبار و آثار، به ملاحظۀ اناثيّت در عالم كثرات باشد كه ديدۀ هر بيننده را مى‌بندد و نمى‌گذارد به مقام نور جمال وى كه جمال الله است مطّلع شوند. آن نور جمال خدائى ازلى ابدى سرمدى چنان مى‌درخشد كه هر چشم ناتوان را كور مى‌كند؛ و لهذا نور جلال ، حجاب نور جمال مى‌شود. 🌀و هنگام عبور و مرور آن سرور عالميان و سيّدۀ نساء جهانيان از صحراى محشر كبرى فرياد غُضُّوا أبْصَارَكُمْ‌ (ببنديد چشمهايتان را) از فرشتگان قدس ، فضاى عرصات را فرا مى‌گيرد، و آن معدن ولايت و كان امامت با چادرى كه هزاران هزار حجزَه (ريشه و دستگيرانه براى تمسّك ) دارد عبور مى‌كند، و هر شيعه خودش را به يك ريشه و حُجزه مى‌بندد و متّصل مى‌كند . 🌀تا مى‌آيد و مى‌آيد تا در مقام عرض در آن موقف عظيم الهى درحالى‌كه در كف دست راستش سر بريدۀ فرزندش حسين و در كف دست چپش پيراهن خون‌آلود اوست عرض مى‌كند : خداوندا ! حسين من در راه تو داد هر چه را داشت ، اين سرش و اين پيرهنش ! جزاى او چيست!؟ 🌀فوراً از جانب خدا ، رضوان پاسدار بهشت و مالك خازن جهنّم ، دو كليد بهشت و دوزخ را در دو كف دست بى‌بى مى‌گذارند و مى‌گويند : 🌀خدا مى‌گويد : حسينت هر چه داشت به ما داد ، ما هم هر چه داريم به او مى‌دهيم ؛ اينك بگير اين دو كليد را و به بهشت ببر دوستان را و به جهنّم درافكن دشمنان را كه اين موقف ، موقف عدل من است . ❇️وَ لَها جَلالٌ‌ لَيْسَ‌ فَوْقَ‌ جَلالِهَا جَلالٌ‌، إلاّ جَلالُ‌ اللَّهِ‌ جَلَّ‌ جَلالُهُ‌.(١) ❇️وَ لَها نَوالٌ‌ لَيْسَ‌ فَوْقَ‌ نَوالِهَا نَوالٌ‌، إلاّ نَوالُ‌ اللَّهِ‌ عَمَّ‌ نَوالُهُ‌.(٢) 🌀١- و او داراى جلالى است كه برتر از آن جلال ، جلالى متصوّر نمى‌باشد مگر جلال خداوند؛ به به ! چقدر جليل است جلال خداوند. 🌀٢- و او داراى عطا و كرمى است كه برتر از آن عطا و كرم ، عطا و كرمى متصوّر نمى‌باشد مگر عطا و كرم خداوند؛ به به ! چقدر عطا و كرم خداوند گسترده است. 📚رساله الله شناسی . ج اول. ص 75 (س) @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| حقیقت انشاء در بیان آخوند خراسانی و تقابل آن با نظریه ابراز از محقق خوئی 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
♨️♨️ «فقه الله الاکبر»؛ آن چیزی که زندگی انسان را اداره می کند است 🔰 رهبر معظم انقلاب 💢💢💢💢💢💢 💠 ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه‌اللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را اداره می‌كند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است. 💠 اگر ما بخواهیم در طول سال این فقه را فقط یاد بگیریم، آیا میتوانیم؟ عمل کردن، از یاد گرفتن مشکلتر است. این‌طور نیست که وقتی ما بخواهیم در یک جامعه گناه از بین برود، با اشاره‌یی یا با اعمال زوری بشود این کار را کرد. اگر بخواهیم فقر از جامعه برود و زایل بشود، این‌طور نیست که جامعه‌یی که سالهای متمادی، بلکه متمادی، از همه جهت موارد درآمدی و ارتباطات اقتصادی او زیر فشار سلطه‌های ظالم بوده، ما بتوانیم در مدت کوتاهی به این جامعه نظم و نسقی بدهیم؛ این کار بسیار سخت است. ، اداره‌ی زندگی و مواجه شدن با واقعیت، به مراتب دشوارتر است از آنچه که از ترتیب اوضاع در ذهن انسان میگذرد. 📚 بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| تنها مشکل انسان در وصول الی الله، حجاب علم حصولی و حجاب اعتباریات است. 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
📌اصدق کلمه قالتها العرب (صادق ترین و صحیح ترین کلام عرب...) ❇️قَالَ النبی صل الله علیه و آله أَصْدَقُ كَلِمَةٍ قَالَتْهَا اَلْعَرَبُ كَلِمَةُ لَبِيدٍ أَلاَ كُلُّ شَيْءٍ مَا خَلاَ اَللَّهَ بَاطِلٌوَ كُلُّ نَعِيمٍ لاَ مَحَالَةَ زَائِلٌ فَالْزَمْ مَا أَجْمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلصَّفَا وَ اَلْتُّقَى مِنْ أُصُولِ اَلدِّينِ وَ حَقَائِقِ اَلْيَقِينِ وَ اَلرِّضَا وَ اَلتَّسْلِيمِ وَ لاَ تَدْخُلْ فِي اِخْتِلاَفِ اَلْخَلْقِ وَ مَقَالاَتِهِمْ فَتَصْعُبَ عَلَيْكَ وَ قَدِ اِجْتَمَعَتِ اَلْأُمَّةُ اَلْمُخْتَارَةُ بِأَنَّ اَللَّهَ وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ أَنَّهُ عَدْلٌ فِي حُكْمِهِ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاءُ وَ يَحْكُمُ مٰا يُرِيدُ وَ لاَ يُقَالُ لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْ صُنْعِهِ لِمَ وَ لاَ كَانَ وَ لاَ يَكُونُ شَيْءٌ إِلاَّ بِمَشِيَّتِهِ وَ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا يَشَاءُ صَادِقٌ فِي وَعْدِهِ وَ وَعِيدِهِ ❇️وَ أَنَّ اَلْقُرْآنَ كَلاَمُهُ وَ أَنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ أَنَّهُ كَانَ قَبْلَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْمَكَانِ وَ اَلزَّمَانِ وَ أَنَّ إِحْدَاثَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْفَنَاءِ عِنْدَهُ سَوَاءٌ مَا اِزْدَادَ بِإِحْدَاثِهِ عِلْماً وَ لاَ يَنْقُصُ بِفِنَائِهِ مُلْكُهُ عَزَّ سُلْطَانُهُ وَ جَلَّ سُبْحَانُهُ فَمَنْ أَوْرَدَ عَلَيْكَ مَا يَنْقُضُ هَذَا اَلْأَصْلَ فَلاَ تَقْبَلْهُ وَ جَرِّدْ بَاطِنَكَ لِذَلِكَ تَرَى بَرَكَاتِهِ عَنْ قَرِيبٍ وَ تَفُوزُ مَعَ اَلْفَائِزِينَ 📚مصباح الشریعه @almorsalaat
daneshgah-allameh~1.mp3
22.45M
🎙 ❇️انجمن علمی فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) : 💢نشست مجازی «بررسی مبانی علامه طباطبائی (ره) در اصول فقه» 💢سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین علی فرحانی (زید عزه) 📆تاریخ برگزاری نشست : دوشنبه ٢۴ مرداد ١۴٠١ ساعت ١۶ @almorsalaat
📌گریه های شبانه و خلوات و معنویت عجیب استاد شهید مطهری / پاداش و ثواب این رساله را به روح فقید سعید مطهری اهداء میکنم 🔰علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف 🌀دوست مكرّم و سرور ارجمند مهربان‌تر از برادر ما مرحوم آية الله شيخ مرتضى مطهّرى - رضوان الله عليه - كه سابقۀ آشنائى ما با ايشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيّه، با ذهن رشيق و نفس نقّاد خود بالأخره در اين چند ساله آخر عمر خود بالعيان دريافت كه بدون اتّصال به باطن و ربط‍‌ با خداى منّان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربّانيّه، اطمينان خاطر و آرامش سِرّ نصيب انسان نمى‌گردد، و هيچ‌گاه نمى‌تواند در حرم مطهّر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طوف كند و به كعبه مقصود برسد. 🌀و چون شمعى كه دائماً بسوزد و آب شود، يا پروانه‌اى كه خود را به آتش زند، و همانند مؤمن متعهّدى كه شوريده‌وار دلباخته گردد و در درياى بى‌كرانۀ ذات و صفات و اسماءِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعۀ وجود خدا متّسع شود قدم راستين در مضمار اين ميدان نهاد. 🌀بيدارى شب‌هاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغّل در ذكر و فكر و ممارست درس قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان، و پيوستن به اهل الله و اولياى خدا، مشهود سير و سلوك او بود. رحمة الله عليه رحمةً‌ واسعةً‌. 🌀لِمِثْلِ‌ هذا فَلْيَعْمَلِ‌ الْعامِلُونَ‌، إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الَّذِينَ‌ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ‌ هُمْ‌ مُحْسِنُونَ‌ 🌀چندى قبل از اين حقير خواستند تا براى سالگرد شهادت ايشان چيزى بنويسم. اين فقير كه حقّاً خود را نالايق مى‌ديدم با وجود تراكم مشاغل و شواغل از قبول اين عهده پوزش طلبيدم. 🌀اخيراً كه مراجعه مكرّر شد، روح آن صديق گرامى مَدَد نمود كه اين مختصر را تحرير نموده و به عنوان مقدّمه به رساله‌اى كه در سير و سلوك نوشته بودم ملحق نموده و براى شادى روح آن مرحوم در دسترس طالبان حقّ‌ و پويندگان سُبُلِ‌ سَلام و راه حقيقت قرار دهم. بِيَدِهِ‌ ازِمَّةُ‌ الاُمورِ وَ بِهِ‌ أسْتَعينُ‌. 🌀اصل اين رساله اسّ‌ و مخّ‌ اوّلين دوره از درسهاى اخلاقى و عرفانى است كه حضرت استاد گرامى ما علاّمۀ طباطبائى - روحى فداه - در سالهاى يك‌هزار و سيصد و شصت و هشت و شصت و نه هجريّۀ قمريّه در حوزۀ مقدّسۀ علميّۀ قم براى بعضى از طلاّب بيان فرموده و اين حقير به عنوان تقريرات درس به رشتۀ تحرير درآورده بودم و قرائت و مرور به آن را در اوقات قبض و كدورت و خستگى موجب تنوير روح و تلطيف جان خود مى‌دانستم. 🌀اينك يك دوره بر آن مرور نموده با تنقيحات و اضافاتى مهيّا و پاداش و ثواب آن را به روح فقيد سعيد مطهّرى - أعلى الله مقامه الشريف - اهداء مى‌كنم. 🌀اللَّهُمَّ‌ احُشُرْهُ‌ مَعَ‌ أوْليائِكَ‌ الْمُقَرَّبينَ‌، وَ اخْلُفْ‌ عَلى عَقِبِهِ‌ فِى الْغابِرِينَ‌، وَ اجْعَلْهُ‌ مِنْ‌ رُفَقِاء مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‌ الطَّاهِرينَ‌، وَ ا رْحَمْهُ‌ وَ ايَّانَا بِرَحْمَتِكَ‌ يا ارْحَمَ‌ الرَّاحِمينَ‌ 📚رساله لب اللباب ص ۱۷ @almorsalaat
📍'حسین برای همه' و 'همه برای حسین' دو راهبرد ضروری در مورد پدیده بی نظیر اربعین ۱.آگاهان و استراتژیست های دوست و دشمن اربعین را یک پدیده عظیم تمدنی تحلیل می کنند که ظرفیت آن را دارد به راحتی نخ تسبیح یک تمدن بزرگ جهانی شود این یارگیری از میان همه فرق اسلامی و ادیان آسمانی و حتی آزادگان جهان که مقید به دین خاصی هم نیستند به طور خودجوش و بدون مدیریت خاص در جریان است نکته بسیار مهمی که باید در سطح گسترده و آگاهانه جزء سیاست های کلان مدیریتی اربعین قرار بگیرد "عدم انحصار این پدیده در حوزه جهان تشیع و تبلیغ آن در قامت یک رستاخیز فراگیر جهانی با شعارها و خط و مشی های جهانی است زیرا ذات و اصول اساسی مکتب حسینی (ع) فرا جناحی، فرا فرقه ای، فرا ادیانی، فرا جغرافیایی و فرا نژادی است. لذا برای تحقق این مهم لازم است یک تشکیل شود و شعار "حسین برای همه" را سر دست بگیرد. ۲. بار سنگین این جریان حیات بخش، قدرت آفرین و تمدن ساز بر دوش برادران عزیز عراقی است آنها هر سال دار و ندار خود را در طَبَق اخلاص گذاشته و تقدیم زوار می کنند اما این بزرگ ترین تجمع مذهبی جهان هر سال بزرگ تر و پرشمارتر می شود دولت و ملت سرافراز عراق نباید در این راه تنها بمانند پیشنهاد خوب و سهل الوصولی جهت مدیریت اساسی اربعین وجود دارد که امیدوارم رسانه ها و متنفذین آن را به و تبدیل کنند و آن این است که؛ مومنین سالانه برای کارهای خیر هزینه های زیادی انجام می دهند که خداوند قبول کند در کنار این موارد هر عاشق امام حسین علیه السلام در طول یک سال مبلغی در حد توان هر چقدر کم به نیت زمینه سازی تمدن جهانی به رهبری امام حسین علیه السلام کنار گذاشته و به دست ستاد بین المللی اربعین برسانند. همه چیز این مکتب مردمی است اگر تشکیلاتی مستقل و جهانی شکل بگیرد به راحتی می تواند همه را پای کار بیاورد و شعار "همه برای حسین " محقق شود و با سرعت پیش برود و به اهداف بلند الهی و انسانی خود برسد ✍ش.علی امیری @almorsalaat @nabzqalam
50.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| کیفیت وضع حروف و هیئات در بیان آخوند خراسانی/ کیفیت تفکیک اسم از حرف و انشاء از خبر 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
📌الآن وارد خاك عراق شديم چون حضرت ابا عبد الله عليه السّلام به من خير مقدم فرمودند. 🔰علامه طهرانی رحمه الله علیه 💢يكى از دوستان چنين نقل مى‌كرد كه: «در ماشين نشسته و مشرّف به كربلاى معلّى مى‌شدم، سفر من از ايران بود. در نزديكى صندلى من جوانى ريش تراشيده و فرنگى مآب نشسته بود لهذا سخنى بين ما و او ردّ و بدل نشد. 💢ناگهان صداى اين جوان دفعتاً به زارى و گريه بلند شد. بسيار تعجّب كردم، پرسيدم سبب گريه چيست‌؟ 💢گفت: پس اگر به شما نگويم به چه شخصى بگويم. من مهندس راه و ساختمان هستم. از دوران كودكى تربيت من طورى بود كه لامذهب بار آمده و طبيعى بودم و مبدأ و معاد را قبول نداشتم فقط‍‌ در دل خود محبّتى به مردم ديندار احساس مى‌كردم خواه مسلمان باشند يا مسيحى يا يهودى. 💢شبى در محفل دوستان كه بسيارى بهائى بودند حاضر شدم و تا ساعتى چند به لهو و لعب و رقص و غيره اشتغال داشتم. پس از گذشت زمانى در خود احساس شرمندگى نمودم و از افعال خودم خيلى بدم آمد ناچار از اطاق خارج شده به طبقۀ فوقانى رفتم و در آنجا تنها مدّتى گريه كردم و چنين گفتم: اى آنكه اگر خدائى هست آن خدا توئى، مرا درياب. 💢پس از لحظه‌اى به پائين آمدم. شب به پايان رسيد و تفرّق حاصل گرديد. فرداى آن شب به اتّفاق رئيس قطار و چند نفر از بزرگان براى مأموريّت فنّى خود عازم مسافرت به مقصدى بوديم، ناگهان ديدم از دور سيّدى نورانى نزديك من آمده به من سلام نمود و فرمود: با شما كارى دارم، وعده كردم فردا بعد از ظهر از او ديدن كنم. اتّفاقاً پس از رفتن او بعضى گفتند: اين بزرگوار است و چرا با بى‌اعتنائى جواب سلام او را دادى‌؟ چون وقتى كه آن سيّد به من سلام كرد گمان كردم او احتياجى دارد و براى اين منظور اينجا پيش من آمده است. 💢از روى تصادف رئيس قطار فرمان داد كه فردا بعد از ظهر كه كاملاً تطبيق با همان وقت معهود مى‌نمود بايد فلان مكان بوده و دستوراتى چنين و چنان به من داد كه بايد عمل كنى، من با خود گفتم بنا بر اين نمى‌توانم ديگر به ديدن اين سيّد بروم. فردا چون وقت كار محوّله رئيس قطار نزديك مى‌شد در خود احساس كسالت كردم و كم‌كم تب شديدى روى نموده به قسمى كه بسترى شدم به طورى كه طبيب براى من آوردند و طبعاً از رفتن براى مأموريّتى كه رئيس قطار داده بود معذور گرديدم. 💢پس از آنكه فرستادۀ رئيس قطار از نزد من بيرون رفت ديدم تب فرونشست و حالم به حالت عادى برگشت كاملاً خوب و سرحال خود را ديدم، دانستم بايد در اين ميان سرّى باشد، از اين روى برخاسته به منزل آن سيّد رفتم، 💢به مجرّد آنكه نزد او نشستم فوراً يك دوره اصول اعتقاديّه با برهان و دليل براى من گفت به طورى كه من مؤمن شدم و سپس دستوراتى به من داده فرمود: فردا نيز بيا، چند روزى همچنان نزد او رفتم. هنگامى كه پيش روى او مى‌نشستم آنچه از امور واقعه روى داده بود براى من بدون ذرّه‌اى كم‌وبيش حكايت مى‌نمود و از افعال و نيّات شخصى من كه احدى جز من بر آنها اطّلاع نداشت بيان مى‌نمود. 💢مدّتى گذشت تا اينكه شبى از روى ناچارى در مجلس دوستان شركت كردم و ناچار شدم قمارى بنمايم. فردا چون خدمت او رسيدم فوراً فرمود: آيا حيا و شرم ننمودى كه اين گناه كبيره موبقه را انجام دادى‌؟ اشك ندامت از ديدگان من سرازير شد گفتم: غلط‍‌ كردم، توبه كردم، فرمود: غسل توبه كن و ديگر چنين منما؛ و سپس دستوراتى ديگر فرمود. 💢خلاصه به طور كلّى رشتۀ كارم را عوض كرد و برنامۀ زندگى مرا تغيير داد. چون اين قضيّه در زنجان اتّفاق افتاد و بعداً خواستم به طهران حركت كنم امر فرمود كه بعضى از علماء را در طهران زيارت كنم و بالأخره مأمور شدم كه براى زيارت اعتاب عاليات بدان صوب مسافرت كنم. اين سفر، سفرى است كه به امر آن سيّد بزرگوار مى‌نمايم». 💢دوست ما گفت: «در نزديكى‌هاى عراق دوباره ديدم ناگهان صداى او به گريه بلند شد، سبب را پرسيدم گفت: ❇️«الآن وارد خاك عراق شديم چون حضرت ابا عبد الله عليه السّلام به من خير مقدم فرمودند». @almorsalaat
◽️الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ‌ اللّهِ‌ بِأَمْوالِهِمْ‌ وَ أَنْفُسِهِمْ‌ أَعْظَمُ‌ دَرَجَةً‌ عِنْدَ اللّهِ‌ وَ أُولئِكَ‌ هُمُ‌ الْفائِزُونَ‌ - يُبَشِّرُهُمْ‌ رَبُّهُمْ‌ بِرَحْمَةٍ‌ مِنْهُ‌ وَ رِضْوانٍ‌ وَ جَنّاتٍ‌ لَهُمْ‌ فِيها نَعِيمٌ‌ مُقِيمٌ‌ خالِدِينَ‌ فِيها أَبَداً إِنَّ‌ اللّهَ‌ عِنْدَهُ‌ أَجْرٌ عَظِيمٌ‌ . 📚سوره توبه. آیات 20-22 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| انسان کامل، واجد جمیع انحاء فاعلیت است / معنای «انما أنا بشر مثلکم» 🎙استاد شیخ علی فرحانی @almorsalaat
📌سوره مبارکه اخلاص از احکام فطرت، و نسبت حق تعالی است 🔰حضرت امام خمینی رحمه الله علیه 💢‏‏بدان که از فطرتهایی که فطر النّاس علیها، فطرت تنفر از نقص است، و انسان از هر چه متنفر است، چون در او نقصانی و عیبی یافته است از آن متنفر است. پس، عیب و نقص مورد تنفر فطرت است، چنانچه کمال مطلق مورد تعلق آن است.‏ 💢‏‏پس، متوجه إلیه فطرت باید «واحد» و «احد» باشد، زیرا که هر کثیر و مرکبی ناقص است، و کثرت بی محدودیت نشود، و آنچه ناقص است مورد تنفر فطرت است، نه توجه آن، 💢پس، از این دو فطرت، که فطرت تعلق به کمال و فطرت تنفر از نقص است، توحید نیز ثابت شد. بلکه استجماع حق جمیع کمالات را و خالی بودن ذات مقدّس از جمیع نقایص نیز ثابت گردید. 💢و سوره مبارکه «توحید» که نسبت حق جلّ و علا را بیان می فرماید (به حسب فرموده شیخ بزرگوار ما‏‎ روحی فداه) از هویّت مطلقه که متوجّه إلیه فطرت است و در صدر سوره مبارکه به کلمه مبارکه «هو» اشاره به آن شده است، برهان بر شش صفتی است که در دنباله آن مذکور است، 💢زیرا که چون ذات مقدسش هویت مطلقه است 1⃣ و هویت مطلقه باید کامل مطلق باشد، و الا هویت محدوده است، پس مستجمع جمیع کمالات است، پس «الله» است. 2⃣و در عین استجماع جمیع کمالات بسیط است، و الا هویت مطلقه نخواهد شد، پس «احد» است، و لازمه احدیت واحدیت است. 3⃣و چون هویت مطلقه مستجمعه همه کمالات از جمیع نقایص، که منشأ همه برگشت به نماید، مبراست، پس آن ذات مقدس «» است و میان تهی نیست. 4⃣و چون هویت مطلقه است، چیزی از او تولید و منفصل نشود 5⃣و او نیز از چیزی منفصل نگردد، 💢بلکه او مبدأ همه اشیاست و مرجع تمام موجودات است، بدون انفصال که مستلزم نقصان است. 6⃣و هویت مطلقه نیز کفوی ندارد، زیرا که در صرف کمال، تکرار تصور نشود. 💢پس، سوره مبارکه از احکام فطرت، و نسبت حق تعالی است. 📚چهل حدیث؛ حدیث یازدهم(فطرت) @almorsalaat
📌وجه الله همان مظهر خدا و مظهر خدا همان اسماء جمالیه و جلالیه خدا است / این معنای روایت «نحن اسماء الله» است 🔰علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف 💢چون سالك از عالم طبع و برزخ گذشت به عالم روح وارد مى‌شود و سپس مراحلى را طىّ‌ مى‌كند كه ان شاء الله تعالى شرح آن به تفصيل خواهد آمد. 💢اجمال آن اينست كه سالك توفيق يافته، مشاهده نفس خود و صفات و اسماء الهيّه را نموده كم‌كم به مرحلۀ فناء كلّى رسيده و سپس به مقام بقاءِ به معبود مى‌رسد، در اين موقع حيات ابدى بر او ثابت مى‌گردد. ❇️هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ؛ ثبت است در جريده عالم دوام ما 💢در اثر تأمّل و تدبّر در آيات كريمۀ قرآنيّه اين اصل مسلّم مى‌گردد، و حاصل آنكه خداوند در جائى از قرآن مجيد مى‌فرمايد: 💢مسافران كشته‌شدۀ در راه خدا به طور جاويد زنده‌اند و هرگز نميرند. ❇️وَ لا تَحْسَبَنَّ‌ الَّذِينَ‌ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ‌ اللّهِ‌ أَمْواتاً بَلْ‌ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يُرْزَقُونَ‌ . 💢و در جائى ديگر مى‌فرمايد: هر چيزى فنا و نيستى‌پذير است مگر وجه پروردگار. ❇️كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ‌ إِلاّ وَجْهَهُ‌ 💢و در جاى ديگر مى‌فرمايد: هر چه در نزد پروردگار است بقا و ثبات دارد. ❇️ما عِنْدَكُمْ‌ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ‌ باقٍ‌ 💢از انضمام اين آيات به يكديگر معلوم مى‌شود آنان كه زنده بوده و در نزد پروردگار روزى مى‌خورند عبارتند از وَجْهُ‌ الله كه بَوار و زوال به نصّ‌ آيۀ قرآن در آن راه ندارد. 💢از طرف ديگر از آيات كريمۀ قرآنيّه معلوم مى‌شود كه مراد از وجه الله تعالى كه زوال‌پذير نيست همانا اسماءِ الهيّه است. 💢و بيان آن اينست كه در آيۀ ديگرى همين وَجْهُ‌ الله را كه فنا و زوال در او راه ندارد تفسير به اسماء خود نموده و صفت عزّت و جلالت را بر آن مترتّب ساخته است: ❇️كُلُّ‌ مَنْ‌ عَلَيْها فانٍ‌ - وَ يَبْقى‌ وَجْهُ‌ رَبِّكَ‌ ذُو الْجَلالِ‌ وَ الْإِكْرامِ‌ . 💢به اتّفاق جميع مفسّرين كلمۀ «ذو» صفت براى «وجه» مى‌باشد يعنى «وجه» پروردگار تو كه آن وجه ذوالجلال والاكرام است باقى است. 💢و چون مى‌دانيم كه وجه هر شىء عبارتست از آن چيزى كه مواجهه بدان حاصل مى‌شود، بنابراين وجه هر چيز آن چيز است، و مظاهر، همان هستند كه مواجهۀ خدا با تمام مخلوقات به وسيلۀ آنها انجام مى‌گيرد؛ و نتيجۀ آن اين مى‌شود كه تمام موجودات فنا و زوال پذيرند مگر اسماء جلاليّه و جماليّه 💢و بالنتيجه معلوم مى‌شود كه سالكان إلىِ‌ الله كه به فيض سعادت بَلْ‌ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يُرْزَقُونَ‌ رسيده‌اند عبارتند از اسماء جلاليّۀ و جماليّۀ حضرت پروردگار جلّ‌ و عزّ. 💢از همين گفتار به خوبى معلوم مى‌شود كه مرادِ ائمّۀ طاهرين سلام الله عليهم اجمعين - كه فرموده‌اند: ، چه بوده است، و الاّ مقام حكومت ظاهريّۀ اجتماعيّه و وساطت و مباشرت در امور شرعيّه و احكام ظاهريّه الهيّه مقامى نيست كه بدين كيفيّت خود را توصيف كنند. 💢بلكه مراد همان فناء در ذات احديّت است كه ملازم با وجه الله گرديدن و مظهر اتمّ‌ صفات جماليّه و جلاليّۀ او شدن است كه قابل قياس با هيچ مقام و منصبى نيست. 📚رساله لب اللباب. صص 29 - 30 @almirsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| اشاره ای به ثمره مبحث مقدمه واجب در علم اصول / رابطه مبحث مقدمه واجب و مبحث کیفیت جعل احکام وضعیه 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
📌 فهَذَا مَقَامٌ‌ مَكْنُونٌ‌ لا يمَسُّهُ‌ الّاالْمُطَهَّرونَ‌ 🔰علامه سید محمد حسین طهرانی 💢در اخبار زيادى وارد شده است كه نيّت سه مرتبه دارد، منها ما قال الصّادق عليه السّلام: العُبَّادُ ثَلاَثَةٌ‌: قَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ خَوْفًا فَتِلْكَ‌ عِبَادَةُ‌ الْعَبيدِ، وَقَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ طَمَعًا فَتِلْكَ‌ عِبادَةُ‌ الاُجَراءِ، وَقَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ حُبًّا فَتِلْكَ‌ عِبَادَةُ‌ الْأحْرارِ. 💢در اثر تأمّل و دقّت واضح خواهد شد كه عبادت دو دستۀ اوّل به حقيقت صحيح نيست زيرا عبادت آنها به خدا و براى خدا نبوده و مرجع عبادت آنها به خودپرستى است و در واقع آنها خود را پرستيده‌اند نه خداى تعالى را، چون بازگشت عبادت آنها به همان علائق و مشتهيات نفسانى است، و چون خودپرستى با خداپرستى جمع نمى‌شود بنا بر اين بايد بر حسب نظريّۀ اوّل، اين جماعت به خدا كافر بوده و خدا را منكر باشند ليكن چون قرآن كريم به نصّ‌ خود اصل خداپرستى را فطرى هر بشرى بيان فرموده است و هرگونه تغيير و تبديلى را در خلقت نفى نموده است: 💢فَأَقِمْ‌ وَجْهَكَ‌ لِلدِّينِ‌ حَنِيفًا فِطْرَتَ‌ اللَهِ‌ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ‌ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ‌ لِخَلْقِ‌ اللَهِ‌ ذلِكَ‌ الدِّينُ‌ الْقَيِّمُ‌ وَ لكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاسِ‌ لا يعْلَمُونَ‌ . 💢بنابراين انحراف بشر از جادّۀ خداپرستى نيست بلكه از جادّۀ توحيد است كه خدا را در فعل و صفت واحد نمى‌دانند بلكه غير او را با او سهيم و شريك مى‌كنند، و لذا قرآن در همه جا براى اثبات توحيد خداوند و نفى شرك از او قيام فرموده است. و بر اين اساس دو دستۀ اوّل خدا را در منظور خود سهيم و شريك مى‌دانند و در عين خداپرستى نيز از خودپرستى دست باز نمى‌دارند و فعل خود را در عبادات براى هر دو منظور بجا مى‌آورند و اين همان شرك است، و در حقيقت اين دو گروه، مشرك به خداى متعال مى‌باشند كه به نصّ‌ قرآن براى آن آمرزشى نيست. 💢إِنَّ‌ اللّهَ‌ لا يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَكَ‌ بِهِ‌ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ‌ ذلِكَ‌ لِمَنْ‌ يَشاءُ . 💢بنابراين عبادت آنها ابدا مثمر ثمر نبوده و آنها را به خداى متعال نزديك نخواهد ساخت. 💢امّا دستۀ سوّم كه خدا را بر اصل محبّت مى‌پرستند كه همان عبادت احرار است و در بعضى از روايات وارد است كه تِلْكَ‌ عِبادَةُ‌ الْكِرَامِ‌ 💢اين همان عبادت صحيحۀ واقعيّه است و به آن نمى‌رسند مگر پاكان درگاه الهى. فهَذَا مَقَامٌ‌ مَكْنُونٌ‌ لا يمَسُّهُ‌ الّاالْمُطَهَّرونَ‌ 💢محبّت عبارتست از انجذاب، يعنى كشيده شدن چيزى به سوئى و حقيقتى. دسته سوّم گروهى هستند كه پايۀ عبادت و پرستش خود را بر محبّت و كشش به سوى خدا قرار داده غير از كشيده شدن به سوى او و تقرّب به حضرت او هيچ مقصود و منظورى ندارند و صرفاً همان انجذابى كه از ناحيه محبوب در خود حسّ‌ مى‌كنند داعى و محرّك آنها به سوى محبوب و موجب حركت آنها بدان حريم است. 💢در بعضى از اخبار وارد شده است كه حقّ‌ تعالى را از آن جهت كه اهليّت عبادت دارد پرستش نمائيد. و معلوم است كه اين اهليّت بازگشتش به صفات الهى نبوده بلكه راجع به مقام ذات مقدّس اوست جَلَّ‌ جَلَالُه و عَظُمَ‌ شَأنُهُ‌، و بنا بر اين مفادش آن خواهد بود كه خداوند را چون خداوند است عبادت كنيد: 💢الَهى مَا عَبَدْتُكَ‌ خَوْفًا مِنْ‌ نَارِكَ‌ وَ لا طَمَعًا فِى جَنَّتِكَ‌، بَلْ‌ وَجَدْتُكَ‌ اهْلًا لِلْعِبَادَةِ‌ فَعَبَدْتُكَ‌. 💢انْتَ‌ دَلَلْتَنى عَلَيْكَ‌، وَ دَعَوْتَنى الَيْكَ‌، وَ لَولاَ انْتَ‌ لَمْ‌ أ دْرِ مَا انْتَ‌. @almorsalaat