eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
896 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
700 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دویاسه شب قبل ازعمليات کربلای2 ازطريق فرماندهي به مااعلام شدکه برای شناسایی پل دشمن در بچه ها اعزام شوندواطلاعاتی بیاورند. مسیرطولانی بودوبچه هابایدمسیر4 کلیومتری رابه عمق دشمن نفوذمیکردند . جمع بندی تخصصی مااین بودکه رفتن به آن سمت باتوجه به حساسيتي كه دشمن داردو فعاليت نيروهاي خودرا زيادكرده درست نباشد ولي چون فرماندهي گفته بودما یک تیم دونفره ازبچه های اطلاعات و تخریب روبرای این ماموریت اعزام کردیم برادراسماعیلی ازاطلاعات وخاکفیروزاز تخریب برای نفوذدرعمق دشمن آماده شدندو این برادران با توجه به تجربیاتی که داشتندبرای نفوذ در عمق به علت طولانی بودن مسافت وکوهستانی بودن بیش ازیک شب فرصت میخواستندکه بامشورت بافرماندهی به آنهااجازه شدکه اگرنیازدیدند درمنطقه بمانند. پل درعقبه دشمن ودرعمق چهار كيلومتري خط مقابل دشمن بودوبچه هااعزام شدند وبعداز آن ما نتوانستیم هیچ خبری از آنها پیدا کنیم.حتی یکی دو تیم ازبچه های اطلاعات روهم برای کسب خبر و وارسی منطقه ای که اعزام شده بودند فرستادیم اما هیچ خبری مبنی بر اسارت و شواهدی از شهادت این دو عزیز پیدا نکردیم.چون روزي كه بچه‌ها مي‌خواستند از نقطه رهايي رها شوند قرار گذاشتيم فقط يك شب درمنطقه بمانندلذا وقتي يك شب گذشت و نيامدند به فرماندهي اطلاع دادیم.(راوی:شهیدحاج احمدعراقی فرمانده اطلاعات عملیات لشگر10) و درتاریخ 7 شهریورماه سال 65 در حین ماموریت شناسایی بر اثر انفجار مین به شهادت رسیدند و پیکرمطهرشان توسط گروه تفحص کشف گردید و به میهن عزیزمان برای خاکسپاری انتقال پیداکرد. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 آموزش غواصی توسط تخریبچی شهید محمد خاکفیروز چند روز قبل از به همراه برادران اطلاعات عملیات لشگر10 برای شناسایی در عمق خاک دشمن و شناسایی پلی در پشت مواضع دشمن ماموریت پیدا کردند و دیگر بازنگشتند و 10 سال بعد پیکر مطهر این شهید توسط گروهای تفحص کشف شد و در سعید آباد شهریار میهمان خاک شد. @alvaresinchannel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷 🌷🌷 🌷 شهادت ✍️✍️✍️✍️ آدم دقیق و نکته سنجی بود. همیشه خودکار و قلم همراهش بود . نکات آموزشی رو به دقت و با همه ی جزئیاتش یاداشت میکرد. مخصوصا در کلاس های انتقال تجربیات که توسط فرمانده گردان تخریب اداره میشد خیلی سووال میکرد تا حدی که بعضی از بچه ها بهش اعتراض مبکردند. بعضی وقت ها هم که فرمانده از سووال هاش به تنگ میومد میگفت مثل اینکه دلت میخواد. این نکته سنجی و دقت ایشون موجب شده بود که در و مورد توجه فرماندهان گردان باشه توی قبل از مشغول آموزش غواصی بودیم . اونجا هم ول کن نبود وسط آب مدام سووال و جواب میکرد. من هم برای اینکه همه از شر سووالهاش خلاص شوند دستش رو فشار میدادم که سرش زیر اب بره. اون هم عصبانی میشد. خیلی بود. در شناسایی در توسط بعثی ها اسیر شد. چند روز بعد خبرش به ما رسید. من تا شنیدم که خاکفیروز رو گرفتند به شوخی گفتم حتما داشته از سووال و جواب میکرده که گرفتار شده. رو بعد از اسارت زیر شکنجه به شهادت رسوندند و پیکر مطهرش بعد از 10 سال به میهن اسلامی بازگشت 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 خروجی شهر سماوه در 300 کیلومتری کربلا کرببلا ای حرم و تربت خونبار حسین این همه آمده عاشق دیدار حسین(ع) ✅(ع) @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه جوان بودند و عاشق شهادت وعده داده بودند رو باز میکنند یادش بخیر این صدا که پخش میشد به وجد میومدند ... اما موتور شوخی هم روشن میشد. و به شوخی با هم دسته جمعی میخوندند... 🔷 کربلا کربلا ما داریم میاییم اگه مورچه بودیم تا حالا رسیده بودیم😁 اگه لاکپشت بودیم قدس و گرفته بودیم😊 کربلا کربلا ما داریم میاییم اگرم نیاییم ، یارم مییاید دلدارم مییاید😊😊😊 یاد شوخی هاشون هم بخیر 🟢 در روزهای پاده روی اربعین به سوی قرارگاه عاشقان یادتون هستیم @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷 🌷 پسر تعریف میکرد توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند من هم همراه پدرم بودم توی مملو از جمعیت بود وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار میدادند و امام هم دستش رو برای تکون میداد امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن ماشاالله...حزب الله بسیجیها...حزب الله سپاهیا...حزب الله ارتشی ها ...حزب الله و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد. حاجی گفت: کجا میرید... همه گفتند حاجی گفت:باکی میرید.. همه گفتند: حاجی گفت: مارم ببرید همه یکصدا گفتند جا نداریم اینجا بود امام بزرگوار شروع کردن خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش میکشید. گفت آقاجان: ببین این جوونها من پیرمرد رو اذیت میکنند. در این روزهای باقی مانده اربعین یاد همه ی ...یاد گرامی باد 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 ✅ اون روزهایی که رفتیم راه کربلا رو باز کنیم بخیر مادرها به این راحتی اجازه حضور در جبهه رو نمیدادند مادرها رهامون نمیکردند بالاخره اولاد پاره جگر است اما کار به کربلا و باز شدن راه برای زیارت امام حسین(ع) که میرسید اون ها راضی میشدند یا اینکه مادرها رو توی رودبایستی میگذاشتیم که روز قیامت در مقابل حضرت زهرا(س) چی جواب میدهی اگر بهت بگوید من حسینم رو به راه خدا دادم تو چرا از جوانت نگذشتی... عجب روزهایی بود 🔶 یاد شب عملیات... وقتی آماده میشدی برای زدن این اشعار رو زمزمه میکردیم ، چقدر رزمنده ها عاشقش بودن .. چقدر عاشقانه بود.. کربلا دلم برات پر میزنه بال و پر به روی سنگر میزنه کربلا دیدن تو آرزومه آرزوی شب و روز مردمه یا حسین قربون لطف و کرمت کمکم کن تا بیام در حرمت قبر شش گوشتو در بربگیرم آنقدر حسین بگم تا بمیرم @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔻🍂 🥀🕊 تاریخ شهادت 10 شهریورماه 1365 حاج عمران ✅ حسن خیلی منتظر محرم سال 65 بود 4 روز به محرم شهید شد. و پیکر مطهرش در میدان نبرد جا موند تا اینکه سوم آبانماه سال 65 که مصادف با بود پیکر مطهرش پیدا شد و از منطقه نبرد عقب اومد. حسن توی ناله هاش میگفت : ارباب آروم برو تا ما هم برسیم به غافله ات. و به قافله رسید روحش شاد باشه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 عملیات کربلای 2 در ساعت 1 بامداد روز 10 شهریور ماه در توسط رزمندگان اسلام انجام شد. ✅ در این عملیات حضور داشت. ✅ در این عملیات با اسارت در ماموریت شناسایی عملیات و شهید و در حین عملیات سهمی در این عملیات داشت. این عملیات یک هفته قبل از سال 65 آغاز شد و رزمندگان اسلام با (ع) به دشمن یورش بردند. یاد و خاطره شهدای این عملیات گرامیباد. @alvaresinchannel
پیش به سوی حرم حسینی شب جمعه حرم امیر المومنین علیه السلام صحن حضرت زهرا سلام الله علیها @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 تخریبچی ✍️✍️ راوی: عملیات لو رفته بود و هر چه تلاش میکردیم با بی سیم با عقب تماس برقرار کنیم نمیشد. من و و یکی از بچه های و فرمانده گردان و یکی از مسوولین گروهان و برادر جعفری از که بی سیم روی کولش بود برای مشورت دور هم جمع شدیم. صحبت این بود که چکنیم؟؟؟؟ سر تیم میگفت: دستور امام است ما حمله میکنیم. من در آن لحظه شهادت را در چشمان دیدم یک دفعه و پشت سر اون سه نفر هم دویدند چهارقدم از من دور نشده بودند که یک خمپاره 60 جلوی پای خورد و سه نفر شدند و با انفجار خمپاره من هم مجروح شدم . 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
مراسم تشییع ام الزوجه همسنگر تخریبچی برادر جانباز شیخ مسعود تاج آبادی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔻🍂 🥀🕊 تاریخ شهادت 10 شهریورماه 1365 حاج عمران ✅ حسن خیلی منتظر محرم سال 65 بود 4 روز به محرم شهید شد. و پیکر مطهرش در میدان نبرد جا موند. تا اینکه سوم آبانماه سال 65 که مصادف با بود پیکر مطهرش پیدا شد و از منطقه نبرد عقب اومد. حسن توی ناله هاش میگفت : ارباب آروم برو تا ما هم برسیم به غافله ات. و به قافله رسید روحش شاد باشه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel
1️⃣🟢یاد اربعین های جبهه بخیر روز اربعین همه ی بچه های تخریب توی جمع شدند با مهر تربت امام حسین(ع) مقداری خاک رو گل کردند و به سر و پیشانی و به روی کتف ها مالیدند.. و بعد از خواندن زیارت سیدالشهداء(ع) در روز اربعین از حسینیه الوارثین دم گرفتن و بیرون آمدند دستم اگر نمیرسد به قبرت از عشق تو به جبهه رو میکنم همه جوون بودن و آماده شهادت..... تصویر بالا .... لحظه بیرون آمدن دسته عزادی بچه های تخریب لشگر10 از حسینه الوارثین است تاریخ ثبت عکس 22 مهر سال 1366 @alvaresinchannel
2️⃣🟢یادش بخیر اربعین های جبهه بچه های تخریب به صورت هیئتی از حسینیه الوارثین خارج شدند روی وانت گردان یه بوق نصب کرده بودند و آقا جعفر مداح گردان میکرفون به دست جلوی بچه ها نوحه میخوند این نوحه رو دم گرفته بود یک اربعین از ظهر عاشورا گذشته صد اربعین بر زینب کبری گذشته عجب غوغایی بود بیش از صد تا جوون عاشق امام حسین(ع) لباس رزم به تن داشتن و سینه میزدند یادش بخیر تاریخ ثبت عکس 22 مهر سال 1366 @alvaresinchannel
3️⃣🟢یادش بخیر اربعین های جبهه همه دور میگرفتن و جلو می آمدن و شور میگرفتن این دور بچه های تخریب لشگر10 هنگام شور عزاداری در سال 1366 است شور شهادت به سرم آمده... کرببلا در نظرم آمده حسین جان زیارت حسین جان شهادت @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 آخرین اربعین دو فرمانده به روایت جعفرطهماسبی اربعین 1366 با شهید رسول فیروزبخت تصمیم گرفتیم که مراسم روز اربعین رو در با شکوه برگزار کنیم با همفکری که با دوستان داشتیم قرار شد که بچه ها بعد از خواندن زیارت اربعین در حسینیه الوارثین(مقر رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداءعلیه السلام در فکه) ، مسیر حسینیه تا گلزار شهدای الوارثین را به صورت دسته عزاداری سینه زنی کنند و نهار رو در حسینه همه بچه ها سر یک سفره باشند و اونروز نهار در چادرها توزیع نشه. صبح روز قبل از اربعین تازه از صبحگاه اومده بودیم که از بلند گوی مقر یک تعداد اسم خونده شد و تاکید داشتند که برادرها وسایلشون رو جمع کنند و آماده برای ماموریت جدید باشند . این خبر و رفتن بچه ها که تعدادشون به ۳۰ نفر میرسید برنامه اربعین رو به هم میزد. حدود ۱۰ صبح بود که شهید حاج قاسم اصغری جانشین گردان تخریب ل۱۰ با ماشین وارد مقر گردان شد . من و شهید رسول فیروزبخت دم در حسینیه ایستاده بودیم . به رسول گفتم به حاج قاسم بگو رفتن بچه ها رو به عقب بیاندازه و برنامه اربعین رو خراب نکنه. رسول گفت خودت بگو ، من با حاج قاسم رودربایستی دارم . تو بگی حرفت شهید نمیشه. حاج قاسم از جهت روحی حرفش یک کلام بود وقتی میگفت باید بشه دیگه کوتاه نمی اومد. گفتم من با حاجی صحبت میکنم و به بهانه اینکه حاجی موهای سرت بلند شده باید موهات رو کوتاه کنی رفتم ماشین سلمونی دستی ام رو برداشتم و رفتم سراغش و یک گوشه چند تا بلوک سیمانی روی هم چیدم و ماشین سلمونی رو توی موهاش گذاشتم. حاجی خیلی موهاش پرپشت بود و ماشین داخل موهاش گیر میکرد و گاهی هم یک ناله آخی میزد. سر صحبت رو باز کردم و گفتم حاجی قراره بچه ها رو کجا ببری ؟ و بعد از کلی صغری و کبری گفتم برای روز اربعین امام حسین(ع) برنامه عزاداری داریم و رفتن بچه ها مراسم ما رو از رونق می اندازه . حاجی اسم امام حسین علیه السلام که اومد متقاعد شد که برنامه رفتن رو عقب بیاندازه و قرار شد فردای بچه ها به طرف حرکت کنند. این آخرین اربعین حاج رسول و حاج قاسم در این دنیا بود. روز اربعین بعد از نماز صبح دیگه بچه ها صبحگاه نرفتند و آماده شدند برای دسته عزاداری روز اربعین. وانت گردان رو دو تا بوق بلند گو روش سوار کردیم و اطراف گلزار شهدا و مزار یادبودها پرچم ها نصب شد و کاسه ای گل از تربت امام حسین علیه السلام فراهم شد و عزاداری اربعین همانطور که پیش بینی شده بود انجام گرفت. بچه ها با پای برهنه و بر سینه و سر زنان مسیر حسینیه تا گلزار شهدا را پیمودند و من هم میکرفون به دست جلوی اونها حرکت میکردم و نوحه ای که میخوندم این بود که ..یک اربعین از روز عاشورا گذشته…صد اربعین بر زینب (س) کبری گذشته….آنچه که تعجب بر انگیز بود ضجه و ناله شهید حاج قاسم اصغری در این مراسم بود او از خود بیخود شده بود . انگار نه انگار که فرمانده گردان است و باید مقابل نیروهاش مراعات کند… شهید حاج قاسم اصغری و شهید حاج رسول فیروزبخت ۲۰ روز بعد در روز ۹ ربیع الاول و در روز امامت حضرت ولی عصر(ع) در پاکسازی میادین مین منطقه سردشت با انفجار مین والمری هر دو به شهادت رسیدند. @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت امام خمینی رحمهم الله ، در 18 شهریور سال 1357، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز هم دردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم و دولتِ آشتیِ ملی را، دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام کردند. ایشان فرمودند: «... چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سرور شهیدان امام حسین علیه السلام ... ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می شد ... باید علما و روشن فکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران که تصمیم گرفته اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید، در رفراندمی که در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید، به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد ... 17 شهریور مکرِّر عاشورا و میدان شهدا مکرِّرِ کربلا و شهدای ما مکرِّرِ شهدای کربلا و مخالفان ما مکرِّرِ یزید و وابستگان او هستند». @Alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢زیارت مجازی زیارت حرم سیدالشهداء(ع)و قمربنی هاشم ابالفضل العباس(ع) در روز جمعه 17 شهریور 1402 @alvaresinchannel