eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
883 دنبال‌کننده
6هزار عکس
669 ویدیو
65 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🌹 ماموریت عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد. در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت بود كه 41 در جناح راست و 27 (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود (ع) در در 2 مرحله وارد عمل شد در بود که گردانهای، (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی برادر احمدلو (ع) به فرماندهی وگردان عاشورا به فرماندهی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به از داخل جزيره وارد عملیات شدند و كه در تاريخ 9/12/62 در محور و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت - مسئول اطلاعات – مسئول محور - فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 ✍🏿✍🏿✍🏿 راوی: خبر رسید دشمن در جبهه فکه پیشروی کرده و تیپ سید الشهدا مأموریت مقابله با دشمن را دارد. نزدیک ماه رمضان بود. قرار بود که بچه ها برای مرخصی به تهران بروند و بعضی‎ها هم رفته بودند راه آهن اندیمشک بلیط بگیرند نزدیک عصر بود که گردان (ع) و گردان (ع) وارد شدند، همه با تجهیزات کامل آمدند. مثل اینکه کار خیلی جدی بود. شهید برای شناسایی رفته بود. وقتی برگشت از حضور پرحجم دشمن در منطقه فکه می‎گفت. از سعید عمق میدان مین را پرسیدم و گفت که: ما به میدون نرسیدیم و هنوز دشمن فرصت نکرده میدان مین و موانع ایجاد کنه. قرارشد بچه ها تقسیم شوند و تیم‏های معبر به گردان‎ها مأمور شوند. هم که بو برده بود عملیات در پیشه، مدام دور و بر شهید می پلکید تا اینکه سید را راضی کند که او هم با بچه‏ها به عملیات بره. شهید سیدمحمد اجازه نمی داد تا اینکه برادرش، شهید (تخریب‎چی شهید سید مجتبی زینال الحسینی در عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فکه به شهادت رسید) هم به جمع اضافه شد. با حیا مقابل برادرش ایستاد و گفت: آقا سید ما را هم بفرست. سید یک مقدار مِن مِن کرد اما اصرار را که دید، گفت سریع وسایلت را جمع کن و تجهیزات بگیر . مجتبی که رفت. سیدمهدی با التماس دوباره به آقا سید گفت: آقا سید ما چی!!!! ما بمونیم؟ شهید سیدمحمد خیلی عاطفی بود و علاقه شدید به سیدمهدی داشت. گفت: تو بمون با گردان های بعدی برو. سیدمهدی گفت: آقا سید ما را جواب می‏کنی. خلاصه از سید مهدی اصرار تا اینکه شهید زینال الحسینی راضی شد و سید مثل باز شکاری رها شد. سریع ساکش رو تحویل داد و تجهیزات گرفت و مهیا شد که با گردان حضرت علی اصغر(ع) برود. نماز مغرب را خوندیم، بچه ها حرکت کردند و رفتند. ما داخل مقر الوارثین نگران بچه ها بودیم. گفتیم با گردان هایی که ادامه دفع تجاوز می کنند به منطقه برویم. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🌹 ماموریت عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد. در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت بود كه 41 در جناح راست و 27 (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود (ع) در در 2 مرحله وارد عمل شد در بود که گردانهای، (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی برادر احمدلو (ع) به فرماندهی وگردان عاشورا به فرماندهی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به از داخل جزيره وارد عملیات شدند و كه در تاريخ 9/12/62 در محور و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت - مسئول اطلاعات – مسئول محور - فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🌹 ماموریت عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد. در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت بود كه 41 در جناح راست و 27 (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود (ع) در در 2 مرحله وارد عمل شد در بود که گردانهای، (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی برادر احمدلو (ع) به فرماندهی وگردان عاشورا به فرماندهی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به از داخل جزيره وارد عملیات شدند و كه در تاريخ 9/12/62 در محور و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت - مسئول اطلاعات – مسئول محور - فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
سیدالشهداء_علیه_السلام از آنجا که ارتفاعات مرزی# قلاویزان به ویژه در تثبیت 1 و مناطق آزاد شده نقش حساس و استراتژیکی داشت لذا فرماندهان بر آن شدند تا با تصرف کامل ارتفاعات قلاویزان و قله 223 بر منطقه عملیاتی کربلای 1 (منطقه عمومی مهران) و و عراق اشراف کامل یافته و تثبیت عملیات نمایند. لذا این مرحله در سحرگاه 16/4/65 با حمله هماهنگ لشکرهای 10 (ع) و 27 آغاز شد. گردان (ع) از لشکر 10 سید الشهداء با سرعت عمل و عبور از استحکامات و موانع دشمن و دو یال چپ ارتفاع 223 آخرین ارتفاعات قلاویزان را به تصرف در آوردند. گردان‌های(ع) و از لشکر 10 سید الشهداء (ع) باقیمانده یال‌های 223 در غرب این قله را تصرف کردند. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی از عناصر آن از جمله به اسارت در آمد. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
ماموریت عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد. در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت بود كه 41 در جناح راست و 27 (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند . روز 7 اسفند بود که تیپ سیدالشهدا ماموریت درگیری با دشمن گرفت و شب هشتم بچه ها به دشمن زدند (ع) در در 2 مرحله وارد عمل شد در بود که گردانهای، (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی برادر احمدلو (ع) به فرماندهی وگردان عاشورا به فرماندهی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به از داخل جزيره وارد عملیات شدند و كه در تاريخ 9/12/62 در محور و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت - مسئول اطلاعات – مسئول محور - فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌿🌺 ✍️✍️✍️ راوی: شب با بچه های مامور به گردانها سوار وانت شدیم .مسیر ما از (نام یکی از مقر های لشگر10 درماووت) تا خط اول تقریبا طولانی بود و در مسیر که میرفتیم حرفهای نشون میداد بدجوری هوایی شده.و ورد زبونش شده بود که : . گاهی هم ازمن سووال میکرد. برادر جعفر؟؟؟ کم نیاد....حمید وظیفه کشیدن طناب معبر در میدون مین رو داشت.و این اولین ماموریت معبر زدن حمید بود . ساعت حدود 12 شب بود که به مسوولین گردانها معرفی شدیم.از نیمه شب گذشته بود که با ستون گردانها به سمت راه کارهای حرکت کردیم. نزدیک خط دشمن ستون نیروها نشستن و به اتفاق نزدیک شدیم. صدای تلق و تولوق میومد و دشمن داشت موانع مقابل سنگرهاش رو تقویت میکرد . قرار شد منتظر بمونیم که نیروهای دشمن رو ترک کنند. دستور رسید که بچه های تخریب معبرها رو باز کنند و بدون اینکه دشمن بفهمه با توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) معابر باز شد و دستور آغاز عملیات صادر شد. نیروها رو از عبور دادیم . در گیری سختی بود. دشمن بر منطقه مسلط بود و آتش سنگینی روی معبر اجرا میکرد. مجبور شدیم با پشت تخته سنگی پناه بگیریم. هوا داشت روشن میشد و صحنه درگیری کاملا مشخص بود.گردان (ع) و (ع) هم وارد میدون شدند و زیر آتش فوق العاده سنگین از معبر گذشتن. نماز صبح رو فکر کنم بدو بخیز خوندیم . یکی دوساعت از روز گذشته بود که مواضع اولیه تثبیت شد و قرار شد های_تخریب برای ماموریت بعدی به عقب برگردند. همه اومدن غیر از حمید. که یکی ازبچه ها که صورتش غرق خون بود گفت : خمپاره خورد بین من وحمید و دیگه نفهمیدم چی شد. بچه های تخریب رو جمع کردیم وبه سمت عقب اومدیم. اکثر بچه ها مجروح بودند. از آخرین خاکریز که رد شدیم سنگر های_تخریب پیدابود و از اون دور معلوم بود که یکی مقابل سنگر ایستاده. نزدیکتر که شدیم دیدم (معاون تیپ کربل وفرمانده تخریب ل10). بعد از اینکه گزارش کار رو دادم سید حال اولین نفری رو که پرسید بود.گفت برادر چی شد. گفتم آقا سید: . تا اینوگفتم دیدم سید عقب عقب رفت وبه گونی های سنگر تکیه داد میشد غم رو ازچهره اش خوند. وبا حسرت و خیلی غلیظ گفت: 🌿🌺 🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel