eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
972 ویدیو
74 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
جمع فرماندهان فرمانده (ع) اولین نفرسمت راست او تا آخرین نفر جنگید و نشکست... کسی گریه اش را در صحنه نبرد ندید.. صدایش نلرزید و نترسید... @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 روزهای حضور حاج کاظم و بچه هاش توی جزیره 35 سال پیش این شب ها روزها به سختی میگذشت. شب ها و روزهای از همه ی روزها و شب ها بیشتر عاشورایی بود دوسه روز بعد از عملیات ، دشمن خودش رو پیدا کرد و پاتک های مرگبارش شروع شد. و از روز ششم اسفند که تیپ سیدالشهداء علیه السلام به فراخوانده شد یک روز خوش ندید. دشمن از زمین و آسمان حمله میکرد.. تانک هایی که لوله به لوله در یک مسیر روی چندتا جاده جزیره جولان میدادند و نفس هر نفس کشی رو میگرفتند. مصاف تن بود و تانک... تانک های تی 72 با غرششون اعصاب برای کسی نگذاشته بودند. هواپیماهای ملخی دشمن و به قول بچه های رزمنده هواپیماهای پنج زاریشون قرار رو از همه گرفته بودند. اونقدر با کالیبرشون دقیق روی پدها و آبراهه ها شلیک میکردند که هیچ بنی بشری از دستشون فراری نداشت. گردان های تیپ سیدالشهداء(ع) یکی پس از دیگری با هلیگوپترهای شنوک گروهان به گروهان روی پدهای جزیره مجنون شمالی پیاده میشدند و با کمپرسی های 1921 آبی رنگ که از دشمن غنیمت گرفته بودند به جزیره مجنون جنوبی وارد میشدند. در مسیر بارها و بارها رزمنده ها به خاطر هجوم هواپیماها ملخی از ماشین پایین میریختند ودر کنارهای جاده جانپناه میگرفتند. علیه السلام.. علیه السلام.. السلام و بعد هم و #.حضرت_علی_اصغر و علیهم السلام. روزهای سخت و تلخی برای فرماندهان مخصوصا فرمانده تیپ سیدالشهداء علیه السلام بود. هنوز فرمان حمله صادر نشده بود که با خبر شهادت و فرمانده عملیات تیپ سیدالشهداء(ع) غافلگیر شد . رستگار کسی نبود که با این خبرها بشکند اما یکی یکی یارانش در چند روز سخت تنهایش گذاشتند. حاج جانشینش روز8 اسفند به سختی مجروح شد و عقب رفت. ساعتی نگذشت که خبر رسید فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام بی سر به ملاقات خدا رفت و به دنبال احمد ، گردان حضرت قاسم علیه السلام بی فرمانده شد و آسمانی شد در یک روز سه فرمانده قدرتمند را از دست داد. ویکی دو روز بعد ، امید تیپ سیدالشهداء(ع) کرد که خیلی روش حساب باز کرده بود با پهلوی شکافته راهی بهشت شد. پاتک های روز 12 و 13 اسفند 62 در پد شرقی جزیره مجنون جنوبی و دلاورمردی بچه های (ع) و (ع) همه توان فرماندهی تیپ سیدالشهداء علیه السلام رو به کمک گرفت. و روزهای غربت فرمانده (ع) و رزمنده های وفادارش از راه رسید... رستگارهنوز در خط مقدم میجنگید این بار دشمن با همه ی توانش حمله کرد.... همه جا پر از تانک بود.. (ع) هم از راه رسیدند و حماسه روزهای 16 و 17 و18 اسفند رقم خورد. هم با همه ی توانش به دشمن زد... همه شاهد بودند از کشته های دشمن پشته ساخت.. و فرزندانش را میدید که در مصاف دشمن چون گل پرپر میشوند... کسی نبود و ندید و ننوشت که به رستگار چه گذشت... فقط رشید ذره ای را بیان کرد و مستند شد.. برادر غلامعلی رشید از جزیره به قرارگاه آمد و درباره منطقه گفت: «وضع خط خراب است، در دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش می آید. (عراق) دائماً نیرو می آورد و شدت عمل به خرج می دهد. نیروهای (ما) در خط خسته شده اند. آتش (دشمن) به شدت زیاد است.جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط ، آرپی جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده می کنند. از شدت حمله دشمن، بچه ها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری می کنیم با مشکل مواجه می شویم.» 35 سال از آن روزها میگذرد. برای نسلی که رستگار را ندیده اند باید گفت : او تا آخرین نفر جنگید و نشکست... کسی گریه اش را در صحنه نبرد ندید.. صدایش نلرزید و نترسید... شما وارثان این چنین مردان با صلابتید باید ایستاد نترسید و نلرزید. غریبانه و مظلومانه در و در آسمانی شد و سالها جسم مطهرش در سرزمین جبهه برجا ماند او در جبهه ماند تا تنها نباشد.. پیکر مهدی باکری را و پیکر را خاک به برگرفت. یادشان بخیر و شهادت گوارایشان باد. جامانده از شهدا 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
✅ روزهای سخت روزهایی که پیام امام رسیده بود که باید حفظ شود همون روزهایی که فرمان رسیده بود ، همه برند جزیره و بجنگند تا مجنون سقوط نکنه. توی این هیاهو وارد خط مقدم علیه السلام شدیم. قبل از اینکه به ، که اوج درگیری بود برسیم اونقدر آتش دشمن سنگین شد که مجبور شدیم به زمین بچسبیم. همه جا رو گرد و خاک گرفته بود. دهها تانک دورما بودند و با گلوله مستقیم رزمنده ها رو نشونه میرفتند. توصیف اون غوغا برای من خیلی مشکله. یه مقدار گرد و خاک که خوابید سینه رو یه کمی ازخاک بلند کردم و نگاهی به اطراف انداختم. یه تصویری توی ذهنم حک شد که تا عمر دارم یادم نمیره. یه رزمنده به صورت افتاده بود که از کمر به پائین رو نداشت. معلوم بود که یکی از گلوله های مستقیم تانک نصیبش شده. اما پشت لباس خاکیش که با خونش گلگون شده بود یه جمله ای نوشته بود که شرح همه ی سرنوشتش بود. نوشته بود با خط خون… 🔷 کرببلا رفتن بس ماجرا دارد یاد همه شون بخیر (جعفر طهماسبی) @alvaresinchannel
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 قبل از عملیات ✅ خیلی از و این عکس ها رو ندیدند و نمیدونن این که نشسته اینقدر با اخلاص داره زیر نور فانوس دوده گرفته همه رو به عرش میبره چه کسی هست. این تصاویر مربوط به رزمندگان (ع) است روزهایی که رزمندگان آماده برای عملیات در میشدند. مداح مقابل نور فانوس نشسته و داره برای همسنگرانش میخونه. محمد جواد مداح تیپ سیدالشهداء(ع) بود و خیلی با اخلاص میخوند عجیب این بود که شهید اسلامی فر موقع صحبت کردن زبونش میگرفت ولکنت داشت اما موقع مداحی کردن اثری از این مشکل نبود . 🔷🔷🔷 مداح شهید جواد اسلامی فر در تاریخ 8 اسفند 62 در و از پرکشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علیها آرام گرفت. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌺 ¬_جمهوری¬_آقا ✍🏿✍🏿راوی : سحر روز جمعه 25 مرداد ماه سال 64 رزمندگان (ع) با حمله غافلگیرانه به مواضع دشمن در منطقه عمومی فکه در یک عملیات که بشتر از چند ساعت طول نکشید انهدام وسیعی از امکانات و نفرات دشمن انجام دادند و نزدیک 40 نفر از دشمن اسیر گرفتند و 30 نفر از رزمندگان نیز به شهادت رسیدند. قبل از طلوع آفتاب همه گردانها عقب آمده بودند و در دهکده حضرت رسول در چنانه مشغول استراحت بودند. ساعت 6 صبح بود که با ماشین ها به سمت حرکت کردیم. داخل ماشین فقط حرف از شهدا می‌زدند و خاطرات شهدا در آخرین لحظه وداع رو مرور می‌کردند و بعضی‌ها هم که یک مجروحیت سطحی داشتند و عقب نرفته بودند. با افتادن ماشین در دست انداز و یا فشار بچه ها داخل ماشین آخ و اوخ می‌کردند. بعضی از وسواسی ها هم غور غور می‌کردند که برادرها مواظب لباس‌های خونی باشید و به ما نمالید. اونها هم به شوخی می‌گفتند خون شهید پاکه. گاهی هم نام یک شهید رو میاوردند و دسته جمعی براش گریه می‌کردند. خلاصه غوغایی بود. اصلا کسی حواسش نبود که امروز روز است. به همه چی فکر می‌کردند الا رای دادن. ساعت 7 صبح رسیدیم مقابل . بچه‌ها با داد و فریاد ماشین‌ها رو متوقف کردند. همه با تجهزات کامل از ماشین ها پیاده شدند و سمت درب ورودی صلواتی هجوم بردند. مقابل ورودی صلواتی روی پارچه ای نوشته بود محل اخذ رای. اما هنوز صندوقی برای رای گیری نبود. بچه‌ها اسلحه‌ها رو روی میزهای چوبی که داخل صلواتی بود گذاشتند و صف کشیدند برای گرفتن صبحانه. نون و پنیر و چای شیرین داخل لیوانهای پلاستیکی قرمز. تازه صبحانه خوردن تمام شده بود که دست اندکاران اخذ رای از اندیمشک آمدند. ساعت 8 بود که رای گیری شروع شد و برادران ارتشی در صفوف منظم می‌آمدند و رای می‌دادند. کاندیداها سه نفر بیشتر نبودند. مقام معظم رهبری بود و آقای عسگراولادی و آقای کاشانی. از مسولین صندوق سوال کردیم که . گفتند باید کارت شناسایی عکس دار داشته باشید. گفتیم کارت داریم ولی عکس نداره. خودمون که هستیم عکس برای چیه. گفتند به ما این طور ابلاغ شده. هر چی بچه‌ها اصرار کردند فایده ای نداشت. فرمانده ها اعلام کردند که برادران سوار ماشین ها شوند و کسی هم اسلحه و تجهیزاتش رو جا نگذاره. تقریبا ما آخرین نفراتی بودیم که از صلواتی کرخه بیرون آمدیم که مسول صندوق با خوشحالی گفت: برادرهای رزمنده !!!!!، تماس گرفتیم با مرکز و اجازه دادند که با کارت جنگی شما رای دهید. این خبر زود میون بچه ها پخش شد و صدها رزمنده تیپ سیدالشهداء(ع) در یک صف شدند و رای خود را به صندوق ریختند. جالب این بود که همه به هم می‌گفتند به رای بدهید. روز 25 مرداد 64 بچه های رزمنده به دو تکلیف عمل کردند. یکی شرکت در و انهدام و دیگری شرکت در . در این انتخابات بیش از 14 میلیون رای به صندوق ها ریخته شد و با بیش از 12 میلیون یعنی 85 درصد آراء رئیس جمهور کشور اسلامی ایران شد. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔴40 روز بعد از شروع جنگ پایش به جبهه باز شد از قدیمی های تخریب بود زیر دست از بنیانگذاران تخریب در جنگ کار کرده بود مرتضی از تخریبچی های در جنوب بود و هنگام عملیات ها به تیپ و لشگرها برای باز کردن معبر مامور میشدند. در پاکسازی در اطراف بستان و هویزه و سوسنگرد خیلی فعال بود. با تشکیل (ع) وقبول فرماندهی از سوی به واسطه ی رفاقتی که با هم از تخریب قرارگاه کربلا داشتند وارد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) شد. در اولین ماموریت تخریب تیپ سیدالشهداء علیه السلام برای پاکسازی میادین مین سومار و گیلانغرب به علت تجربه بالا در پاکسازی میادین مین کمک کار شهید نوریان بود. در این ماموریت بود که در اثر انفجار و اصابت ترکشهای فراوان و قطع شدن هر دوپا از بالای زانو در تاریخ 27آبان 61 به شدت مجروح شد و برای درمان به تهران فرستاده شد . اما درتاریخ 6 آذرماه 1361 به جهت شدت جراحات وارده به شهادت رسید. @alvaresinchannel
ماموریت عملیات خیبر در سوم اسفند ماه سال 1362 با رمز یا رسول الله(ص) در جزایر مجنون انجام شد. در مرحله اول عملیات ماموریتی نداشت مرحله اول عملیات تصرف جزایر و گرفتن سرپل توسط یگانهای عمل کننده بود مرحله دوم عمليات ،ماموريت تيپ سیدالشهداء(ع) ، عمليات آبي- خاكي در داخل _جنوبي و دژ سمت راست، به سمت بود كه 41 در جناح راست و 27 (ص) در جناح چپ عمليات مي كردند .اين تيپ با تحت كنترل عملياتي گرفتن _حضرت_عبدالعظيم(ع)( 4 گردان از بسيجيان اعزامي از شهر ري ) بالغ بر 17 گردان پياده وارد عمل نمود (ع) در در 2 مرحله وارد عمل شد در بود که گردانهای، (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی (ع) به فرماندهی برادر احمدلو (ع) به فرماندهی وگردان عاشورا به فرماندهی (گردان عاشورا همگي از پاسداران رسمي پادگان ولي عصرتهران بودند) به منظور پيشروي در دژ و رسيدن به از داخل جزيره وارد عملیات شدند و كه در تاريخ 9/12/62 در محور و به منظور مقابله با پاتكهاي دشمن وارد عمل شد علي رغم اينكه تيپ حضرت سید الشهدا(ع) در اوج قدرت و توانمندي بسياربالاي خود بود و از قوي ترين و مجربترين فرماندهان در سطوح مختلف بهره مند بود . لاكن درحين اين عمليات . خسارتهاي فراواني ديد، منجمله شهادت - مسئول اطلاعات – مسئول محور - فرمانده گردان حضرت قمربنی هاشم(ع)و فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
✍️✍️✍️✍️ راوی: (اطلاعات عملیات لشگر10) 2️⃣قسمت دوم غروب همه گردان های عمل کننده (ع) نزدیک خط آمدند و منتظر حرکت برای عملیات شدند. من برای پر کردن قمقمه از آب هور لب آب رفتم یک جعبه مهمات کنار در شانه های پد داخل آب بود. برای فرو نرفتن در گل بروی آن رفتم غافل از اینک جعبه چوبی مهمات روی آب است و به داخل افتادم و به خاطر عمیق بودن هور که حدود ۴ متر بود حسابی خیس شدم و چون لباس اضافه نداشتیم و هوا هم سرد بود مجبور شدم یکدست لباس عراقی بپوشم و لباسهای خیس خودم را روی آن بپوشم. نیروها به ستون کنار هم روی پد آماده دستور حرکت بودند هوا داشت روشن میشد و هنوز دستوری نیامده بود. چیزی که من شنیدم این بود که نیروهای بطور کامل به جزیره منتقل نشدند به همین خاطر عملیات به تعویق افتاد. بعد از نماز صبح از سرما و برای استراحت به داخل خانه خشتی رفتم و چون جا نبود نشسته خوابیدم، آقایان حاج کاظم رستگار ، احمد غلامی ، تقی محقق ، بهمن نجفی ، سلمان طرقی ، داود فرخزاد ، نظری و رحمت اله کرد و تعداد زیادی دیگر از بچه های داخل خونه خشتی بودند ، هنوزچشمهایم گرم نشده بود که آتش خمپاره و توپخانه دشمن شروع شد فکر می کنم حاج تقی محقق بود که داخل آمد و بلند به شهید رستگار فرمانده تیپ گفت: نیروهای (ع) برای چی به عقب می روند.. ازشون سووال کردم آنها می گویند تعویض شدیم ! رستگار به بیسم چی گفت که با قرارگاه تماس بگیرد و جویای موضوع بشود ،که قرارگاه گفت هیچ یگانی تعویض نشده ، شدت آتش دشمن زیادتر شد. متوجه شدیم تعداد زیادی تانک از پد وسط جزیره از ما عبور کردند و کل یگانهای مستقر در درمحاصره قرار گرفتند به خاطر تیر مستقیم تانکها همه نیروها از روی پد به شیب کنار پدها به صورت خوابیده جان پناه گرفتند . من داخل خانه خشتی آمدم به من و محرابی و جواد ربیعی و صفری که از بودیم گفت که بلند شویم کمک کنیم گردانها را به عقب ببریم . از خانه خشتی بیرون رفتیم تا ماموریت محوله رو انجام دهیم که با منظره دلخراشی روبرو شدم تعداد زیادی شهید و مجروح درکنار پد خوابونده بودن برای عقب بردن. باید گردان ها رو عقب میاوردیم که به بچه ها آسیبی نرسد. مسیر عقب رفتن یه جاده مالرو در سراشیبی پد بود که اگر احتیاط نمیکردی و یه مقدار بالاتنه در دید دشمن قرار میگرفت با انواع سلاح و توپ و خمپاره میزدند . جاده مالرو زیر دید تانکها بود و آتش پرحجم روی جاده ما رو نگران کرد که مبادا در محاصره قرار گرفتیم. دوباره به داخل خانه خشتی اومدم ، شهید کرد با تعجب پرسید.. پس چی شد گفتم نمیشه عقب رفت تو محاصره ایم ، راه زیر تیر مستقیم کالیبر و توب و تانکه ! شهید کرد زیر لب یه چیز هایی گفت که من نشنیدم و نگاه تلخی بهم کرد که باعث شد آخرین دیدارمان این وداع تلخ باشه بعد گفت چی شد حالا آتیش سنگینه؟؟؟؟؟ اینه! من باورم نمیشد که کرد اینجوری حرف بزنه یه جورایی خجالت کشیدم بیرون آمدم و با گردانها حرکت کردیم جهنم آتش بود . ادامه دارد.............. @alvaresinchannel
✍✍✍ راوی: 🍃 روز سوم بود که (ع) وارد عملیات شد. محمود از من جدا شد و به عنوان (ع) به جزیره مجنون رفت و من هم براي حضور در گردان حضرت علي اصغر(س)آماده شدم. آخرين ديدار من و ايشان فرداي اعزام بود که با موتور به مقر گردان برگشت.او را ديدم. دست دور گردن من انداخت که با هم وداع کنيم. کنار گوش من گفت: . ديدار ما به قيامت! من شهيد مي شوم و ديگر برنمي گردم. شما زحمت بکشيد سلام مرا به مادرم برسان و از ؛ چون خيلي براي من زحمت کشيد و من نتوانستم زحمات او را جبران کنم. » همان طور که او گفته بود، اين آخرين ديدار ما بود.او رفت و با دو هزار شهيدي بر گشت که از آنها تنها پلاک و مشتي استخوان به يادگار مانده بود. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 جمع فرماندهان فرمانده (ع) اولین نفرسمت راست او تا آخرین نفر جنگید و نشکست... کسی گریه اش را در صحنه نبرد ندید.. صدایش نلرزید و نترسید... @alvaresinchannel
✅ یقین دارم خیلی از و این عکس ها رو ندیدند و نمیدونن این که نشسته اینقدر با اخلاص داره زیر نور فانوس دوده گرفته همه رو به عرش میبره چه کسی هست. این تصاویر مربوط به احیای شب های قدر رزمندگان (ع) است روزهایی که رزمندگان آماده برای عملیات در میشدند. مداح مقابل نور فانوس نشسته و داره برای همسنگرانش میخونه. محمد جواد مداح تیپ سیدالشهداء(ع) بود و خیلی با اخلاص میخوند عجیب این بود که شهید اسلامی فر موقع صحبت کردن زبونش میگرفت ولکنت داشت اما موقع مداحی کردن اثری از این مشکل نبود . مداح شهید جواد اسلامی فر در تاریخ 8 اسفند 62 در و از پرکشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علیها آرام گرفت. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🔸 دشمن که در استراتژی عملیات دفاع متحرک به سرزمین ما حمله کرده بود و با حضور به موقع لشگر سیدالشهداء(ع) و لشگر علی لبن ابیطالب(ع) جلوی پیشروی او سد شده بود امشب با حمله دلاورمردان سپاه اسلام وادار به عقب نشینی به مواضع اولیه شد و این گونه با رشادت و شهادت غیور مردان این سرزمین منطقه شرهانی آزاد شد. ⬅️ روز 23 اردیبهشت 1365 مصادف با سومین روز از ماه مبارک رمضان ساعت 23 رزمندگان اسلام برای هجوم به دشمن از سه محور وارد عملیات شدند و دلاورمردان (ع) ، ، ، (ع) و (ص) خط دشمن را شکستند و دشمنی که به طمع تسلط بر ارتفاعات منطقه و بستن جاده اندیمشک به دهلران به خاک جمهوری اسلامی تجاوز کرده بود عقب راندند.در این عملیات به دشمن بعثی تلفات سنگینی وارد شد و جوانان غیرتمندی هم که برای مقابله با دشمن وارد عملیات شدند به معراج رفتند..... یاد و نامشون گرامی باد... درسی و نهمین سالگرد شهادت یادشان را گرامی میداریم.. برای شادی ارواح مطهر صلوات. @alvaresinchannel