eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
895 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
688 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹🌷🌹🌷 🌹🌷 🌹 تیرماه 66 ✍✍✍ راوی: از برگشته بودم، هرکاری می کردم نمی تونستم رو از سرم خارج کنم وبی قراری شدیدی تمام وجودم رو گرفته بود.... تصمیم گرفتم دوباره به هر نحوی شده به جبهه برگردم ، اما برام مهم بود که کجا و با چه کسی برم، چون اصلا نمی تونستم غریبی و حس بدی که بهم دست می داد در جبهه ها رو، تحمل کنم ... یکی از شبهای گرم تابستان در بسیج مسجد نشسته بودم که خبر شهادت که در لشگر 27 حضرت محمد رسول الله( ص )بود رو آوردند و جو عجیب و معنوی که در اون زمانها ایجاد میشد با حضور شهدا و تشییع جنازه ها و صدای آهنگران و..... به شدت هوایی شدم، در همین تفکرات بودم که دوست و برادر خوبم علیرضا رفاهی فرد رو دیدم که داشت در مورد حضورش در حضرت_سیدالشهدا علیه السلام صحبت می کرد، فهمیدم که مدتی است در گردان تخریب سیدالشهدا (ع) بعنوان بسیجی حضور دارد ، ازش خواستم شرایط حضور در گردان رو برام بگه ، اون همم خیلی صریح و سریع گفت به این راحتی ها نیست ، باید بری پایگاه ثبت نام کنی ، بعد از آموزش تقاضا کنی بندازنت لشگر 10 و بعد تقاضا کنی بیافتی گردان تخریب واگر فرمانده گردان موافقت کرد شما رو به تخریب بفرستند..... گفتم: ای بابا ، اینها که خیلی طول میکشه..... خیلی حالم گرفته شد.... همین طور که داشتم با خودم کلنجار می رفتم ، برادر رفاهی گفت ولی من یه راه خوب بهت میگم که زودتر بیای گردان .... برق عجیبی تو چشام زد و هیجان زده گفتم چه راهی ؟ گفت برو (عج) و به مسئول ستاد عقبه لشگر 10 بگو من از طرف اومدم و به من گفته خیلی سریع اعزام بشم به گردان تخریب ... برام کمی عجیب و دلهره آور بود ... فکرهای زیادی کردم و ذهنم به شدت مشغول شد ، من که آقا سید رو نمیشناسم خب اگر من رفتم اونجا و در حین صحبت من آقا سید هم اونجا بود و به من گفت ، من به شما گفتم ؟ اصلا شما کی هستی؟ و... من چه کنم؟ برادر رفاهی گفت : نه بابا الان آقا سید منطقه است . تازه اگر این اتفاق افتاد و آقا سید اونجا بود بگو من را برادر رفاهی معرفی کرده کمی خیالم راحت شد . با خودم گفتم : تازه من که خلاف نمیخوام بکنم، خیلی ها شناسنامشونو تغییر می دهند و خودشون رو بزرگ نشون میدن خیلی‌ها امضای باباهاشون رو میزنند و میرن جبهه ، من فقط یه نقل قول می خوام بکنم فوقش نمیشه . خلاصه با همه ی ترس و دلهره ای که داشتم رفتم پادگان ولیعصر و نزد رئیس ستاد عقبه لشکر ۱۰ ، یه نفس عمیق کشیدم و قیافه مردونه حق به جانب گرفتم گفتم : سلام برادر گفت :سلام اخوی بفرمایید ... گفتم : من باید هر چه سریع‌تر به برم ، آقا سید محمد گفتند زود بیا کارت دارم ، همین که اسم آقا سید را آوردم مسئول ستاد که نمیدونم اسمش چی بود بلافاصله یک فرم گذاشت مقابل من و گفت : فرم را تکمیل کن و مدارک لازم را فردا بیار تا برگه اعزام انفرادی را صادر کنم ... با خودم گفتم : واقعاً؟ به همین سرعت ، خدایا چی شد.. چه زود... برادر رفاهی دمت گرم چه اسم جادویی و طلایی بود سیدمحمد ؟ خلاصه اعزام شدم به لشگر 10 حضرت سیدالشهدا ... در که بعداً شد ... 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
#فرمانده_صمیمی #شهید_زینال_حسینی #فرمانده_گردان_تخریب_لشگر_10 شهادت تیرماه 66 #ماووت @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت تیرماه 66 ✍✍✍ راوی : روزهای اولی که رفتم ، متوجه شدم در مراسمات اعیاد و یا عزاداری ها بعد از مراسم همه بچه های گردان شام رو در حسینیه گردان میل می‌کنند و برای ایجاد صمیمیت و آشنایی بیشتر هر دو نفر در یک ظرف غذا می خورند . در یکی از اون شبها بعد از مراسم با یکی از برادران گردان که نمیشناختمش و تا حالا ندیده بودم کنار هم نشسته بودیم و با هم در یک ظرف مشغول خوردن شام شدیم. اون رزمنده بعد از سلام و احوالپرسی خیلی عادی و صمیمی گفت : شما تازه اومدی گردان؟ گفتم: بله سووالش رو ادامه دادو پرسید که کی و از کجا اومدی ؟ من هم خیلی ساده و بدون سانسور ، داستان چگونه اومدن به رو خیلی آبدار و با شوق وذوق ، تعریف کردم و گفتم : داداش به کسی نگو یه وقت به گوش آقا سید برسه و خراب میشه ، اونم گفت: نه داداش خیالت راحت، من دهنم قرصه نگران نباش ... بعد من بهش گفتم : خوب اخوی حالا که من خودم رو معرفی کردم ، نوبت شماست ، تعریف کن ببینم شما چی ؟ کی و چطوری به این گردان اومدی ؟ با یک نگاه رویایی و زیبا و پر از جاذبه ، که همه بچه های گردان جذبه چشمهای آقا سید رو میدونن به من نگاه کرد و گفت :من ؟ گفتم :بله گفت : من سید محمدم چی گفتی ؟ گفتم که سیدمحمد ...!! گفتم: واویلا....، ؟ گفت: بله آقا من رو میگی...!! قاشق غذا از دستم افتاد وسط ظرف غذا ، یعنی تا چند دقیقه کپ کردم ؛که شروع کرد به خندیدن و گفت : نگران نباش، به کسی نمیگم اون شب بود که فهمیدم سید ما مرد بزرگیست و چه توفیقی است ، هم غذا شدن با فرمانده گردان. 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 #هفته_بسیج_مبارکباد سلام بر عاشقان بسیجی #شهید_حمید_رضا_دادو #شهادت تیرماه 66 #ماووت @alvaresinchannel
🌱🍃 #ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_و_روز_جوان_مبارکباد #علی_اکبر_های_خمینی 🌷🍃 #تخریبچی_شهید_حمید_رضا_دادو شهادت عملیات نصر4 #ماووت #ولادت : 1346/4/1 #شهادت : 1366/4/14 @alvaresinchannel
🌱🍃 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 وقتی دعا میکرد اشاره به میکرد و میفرمود: خدایا این رو از تن ما بیرون نکن. آخرش هم به آرزوش رسید و با به خاک رفت راوی : 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
1️⃣ 6 تیرماه 1367 ✍️✍️✍️ : (وهابی) تخریبچی لشگر10 لشگر 10 سیدالشهداء در ارتفاعات مشرف به شهر ماووت(ارتفاع قشن ) خط پدافندی داشت و ماموریت پیدا کرد برای جلوگیری از حمله عراق جلوی خط دفاعی قرار دهد مسوول اجرای مین گذاری برادر آقایی بود و من هم در خدمت ایشون و برادر ابوالفضل رضایی و تعدادی از نیرو های تخریب به رفتیم. برادر اقایی بنده و شهید ابوالفضل رضایی رو برای شناسایی منطقه به ارتفاعات قشن فرستاد. شب پنجم تیرماه ۶۷ من به همراه شهید ابوالفضل رضایی برای شناسایی منطقه( ارتفاعات قشن) رفتیم اما از آنجا که حجم آتش عراقی ها زیاد و غیر طبیعی بود تصمیم گرفتیم عملیات شناسایی را به چند ساعت بعد که هوا روشن تر میشود و عراقی ها معمولا در آن ساعت خواب هستند به تاخیر بیاندازیم ..از این رو به سنگر هایمان برگشتیم. بعد از نماز صبح در کمال تعجب مشاهده کردیم برادر آقایی با تعداد زیادی از بچه های تخریب به خط مقدم آمده بودند و خبر دادند که دستور رسیده که لشگر ۱۰ باید تا مرزهای بین المللی (پل بیت المقدس ) عقب نشینی کند و _های_تخریب هم به صورت نامنظم منطقه رو مین گذاری و تله گذاری کنند. ادامه دارد.............. @alvaresinchannel
🌷🌷🌷🌷 🌷🌷 راوي:✍️✍️✍️ در که در نیمه تیرماه سال 66 انجام شد براي اولين بار، فرماندهي نيروهاي پياده را بر عهده داشت. در حقيقت آخرين روزهاي حضورش پيش از شهادت بود. در منطقه برای كمك به تيپ دوم عاشورا به سمت ارتفاعات حركت كرديم. درگيري سختي ميان ما و دشمن آغاز شد و سيد محمد هم در خط مقدم حضور داشت که ناگهان صداي حزن‌آلود رزمنده‌اي برخاست: «سيد محمد افتاد!» باور نمي‌كرديم، اول تصورمان اين بود كه شخص ديگري است ولي وقتي بالاي سرش رسيديم، نگاه‌هايمان بر او خيره ماند. سید را به اورژانس رسانديم اما سيد حالش وخيم‌تر شد و با وجود تلاش پزشكان به حالت اغماء رفت. سيد به عنوان جانشين تيپ سوم كربلا و در منطقه عمومي‌ تپه دو قلو شهر ماووت عراق با اصابت تركش كوچكي به قلبش درتاريخ 14/4/1366 دريچه‌اي به وسعت آسمان به رويش گشوده شد و شهادت، روح او را ازقله‌هاي خاكي به عروجي ملكوتي به پرواز درآورد. 🌷🌷 🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
1️⃣ 6 تیرماه 1367 ✍️✍️✍️ : (وهابی) تخریبچی لشگر10 لشگر 10 سیدالشهداء در ارتفاعات مشرف به شهر ماووت(ارتفاع قشن ) خط پدافندی داشت و ماموریت پیدا کرد برای جلوگیری از حمله عراق جلوی خط دفاعی قرار دهد مسوول اجرای مین گذاری برادر آقایی بود و من هم در خدمت ایشون و برادر ابوالفضل رضایی و تعدادی از نیرو های تخریب به رفتیم. برادر اقایی بنده و شهید ابوالفضل رضایی رو برای شناسایی منطقه به ارتفاعات قشن فرستاد. شب پنجم تیرماه ۶۷ من به همراه شهید ابوالفضل رضایی برای شناسایی منطقه( ارتفاعات قشن) رفتیم اما از آنجا که حجم آتش عراقی ها زیاد و غیر طبیعی بود تصمیم گرفتیم عملیات شناسایی را به چند ساعت بعد که هوا روشن تر میشود و عراقی ها معمولا در آن ساعت خواب هستند به تاخیر بیاندازیم ..از این رو به سنگر هایمان برگشتیم. بعد از نماز صبح در کمال تعجب مشاهده کردیم برادر آقایی با تعداد زیادی از بچه های تخریب به خط مقدم آمده بودند و خبر دادند که دستور رسیده که لشگر ۱۰ باید تا مرزهای بین المللی (پل بیت المقدس ) عقب نشینی کند و _های_تخریب هم به صورت نامنظم منطقه رو مین گذاری و تله گذاری کنند. ادامه دارد.............. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 در 14 تیرماه 1366 یاد و خاطره شهدای تخریبچی لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام در گرامیباد @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 سلام بر علی اکبر علیه السلام 🔴 در آغوش پدر 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 @alvaresinchannel
1️⃣ 6 تیرماه 1367 ✍️✍️✍️ : (وهابی) تخریبچی لشگر10 لشگر 10 سیدالشهداء در ارتفاعات مشرف به شهر ماووت(ارتفاع قشن ) خط پدافندی داشت و ماموریت پیدا کرد برای جلوگیری از حمله عراق جلوی خط دفاعی قرار دهد مسوول اجرای مین گذاری برادر آقایی بود و من هم در خدمت ایشون و برادر ابوالفضل رضایی و تعدادی از نیرو های تخریب به رفتیم. برادر اقایی بنده و شهید ابوالفضل رضایی رو برای شناسایی منطقه به ارتفاعات قشن فرستاد. شب پنجم تیرماه ۶۷ من به همراه شهید ابوالفضل رضایی برای شناسایی منطقه( ارتفاعات قشن) رفتیم اما از آنجا که حجم آتش عراقی ها زیاد و غیر طبیعی بود تصمیم گرفتیم عملیات شناسایی را به چند ساعت بعد که هوا روشن تر میشود و عراقی ها معمولا در آن ساعت خواب هستند به تاخیر بیاندازیم ..از این رو به سنگر هایمان برگشتیم. بعد از نماز صبح در کمال تعجب مشاهده کردیم برادر آقایی با تعداد زیادی از بچه های تخریب به خط مقدم آمده بودند و خبر دادند که دستور رسیده که لشگر ۱۰ باید تا مرزهای بین المللی (پل بیت المقدس ) عقب نشینی کند و _های_تخریب هم به صورت نامنظم منطقه رو مین گذاری و تله گذاری کنند. ادامه دارد.............. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 در 14 تیرماه 1366 یاد و خاطره شهدای تخریبچی لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام در گرامیباد @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 سلام بر علی اکبر علیه السلام 🔴 در آغوش پدر 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 @alvaresinchannel
🌱🍃 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 وقتی دعا میکرد اشاره به میکرد و میفرمود: خدایا این رو از تن ما بیرون نکن. آخرش هم به آرزوش رسید و با به خاک رفت راوی : 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
1️⃣ 6 تیرماه 1367 ✍️✍️✍️ : (وهابی) تخریبچی لشگر10 لشگر 10 سیدالشهداء در ارتفاعات مشرف به شهر ماووت(ارتفاع قشن ) خط پدافندی داشت و ماموریت پیدا کرد برای جلوگیری از حمله عراق جلوی خط دفاعی قرار دهد مسوول اجرای مین گذاری برادر آقایی بود و من هم در خدمت ایشون و برادر ابوالفضل رضایی و تعدادی از نیرو های تخریب به رفتیم. برادر اقایی بنده و شهید ابوالفضل رضایی رو برای شناسایی منطقه به ارتفاعات قشن فرستاد. شب پنجم تیرماه ۶۷ من به همراه شهید ابوالفضل رضایی برای شناسایی منطقه( ارتفاعات قشن) رفتیم اما از آنجا که حجم آتش عراقی ها زیاد و غیر طبیعی بود تصمیم گرفتیم عملیات شناسایی را به چند ساعت بعد که هوا روشن تر میشود و عراقی ها معمولا در آن ساعت خواب هستند به تاخیر بیاندازیم ..از این رو به سنگر هایمان برگشتیم. بعد از نماز صبح در کمال تعجب مشاهده کردیم برادر آقایی با تعداد زیادی از بچه های تخریب به خط مقدم آمده بودند و خبر دادند که دستور رسیده که لشگر ۱۰ باید تا مرزهای بین المللی (پل بیت المقدس ) عقب نشینی کند و _های_تخریب هم به صورت نامنظم منطقه رو مین گذاری و تله گذاری کنند. ادامه دارد.............. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 در 14 تیرماه 1366 یاد و خاطره شهدای تخریبچی لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام در گرامیباد @alvaresinchannel
14 تیرماه 66 حمید در کنکور سراسری سال 66 دانشگاه قبول شد و مهرماه باید ثبت نام میکرد و درس دانشگاه رو شروع میکرد اما در دانشگاه الهی پذیرفته شد. @golzarshohada
🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 وقتی دعا میکرد اشاره به میکرد و میفرمود: خدایا این رو از تن ما بیرون نکن. آخرش هم به آرزوش رسید و با به خاک رفت راوی : 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌱🍃 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 وقتی دعا میکرد اشاره به میکرد و میفرمود: خدایا این رو از تن ما بیرون نکن. آخرش هم به آرزوش رسید و با به خاک رفت راوی : 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 در 14 تیرماه 1366 یاد و خاطره شهدای تخریبچی لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام در گرامیباد @alvaresinchannel
شب حضرت علی اکبر علیه السلام و به یاد 🌷🍃 شهادت عملیات نصر4 : 1346/4/1 : 1366/4/14 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel