eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
895 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
689 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 #پدر_و_پسر #شهیدان #سید_محمد_علی_اعتصامی و #تخریبچی_شهید_سید_مهدی_اعتصامی امام زاده محمد شهرستان کرج این تصاویر را آقا سید مرتضی اعتصامی از یک روز برفی در امام زاده محمد کرج برای ما ارسال نمود جایی که پدر و پسری شهید در کنار هم آرمیده اند. در این روز گرم با دیدن این تصاویر یک مقدار خنک بشید. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 سومین سالگرد شهادت گرامیباد هدیه نثار روح این شهید و شهدای فاتحه مع الصلوات @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌿🌹 این تکه کلام بود. سید خیلی دوست داشت بره سوریه و اسمش توی مدافعان حرم ثبت بشه و خیلی هم به این در و اون در زد اما قسمتش نشد. بارها ازش شنیده بودم که میگفت : جعفر.. خدا به اخلاص آدم ها نمره میده و به هیاهوها توجه نمیکنه. خدا هم به اخلاص نمره 20 داد و چند تا دشمن قسم خورده و به تعبیری اشقی الاشقیا رو فرستاد برای شهید کردن سید مهدی عزیز. و چقدر سعادتمند که بعد از تجدید وضو ودر حالیکه آب وضویش خشک نشده بود مزدوران داعشی بالای سرش رسیدند و اورا گلوله باران کردند و به شهادت یکی از بازماندگان این حادثه که در چند قدمی سید مخفی شده بود و مصلحت الهی بود که زنده بماند نقل کرد که آخرین جمله ای که از سید قبل از شهادتش شنیدم خواندن این آیه از قرآن بود : و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين. و پايان گفتار ما اينست كه: حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است. در روز 17 خرداد 96 در حمله تروریستی در محل کارش در مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید. یاد شبهایی که آقا سید مهدی در بر کرسی موعظه مینشست و دفترچه ای که حاصل سالهای زحماتش در کسوت سربازی امام صادق علیه السلام بود میگشود و مباحث بکری را برای دوستان و همرزمانش مطرح و زمین تشنه وجود شان را سیراب مینمود بخیر. هفته های بعد از دهه اول محرم سال گذشته بود که بحثی را شروع کرد در مورد امام شناسی وبرای توضیح بحث وارد مصادیقی از واقعه کربلاشد. سید برای ما گفت : عدم معرفت نسبت به امام کار را به جایی میرساند که به چشم خود نظاره گربریدن سر امامت میشوی و تکانی نمیخوری. سید فرمود روز عاشورا وقت ذبح سر حجت خدا و امام بر حق حسین ابن علی علیه السلام عده زیادی برای تماشای این منظره خود را به بالای گودال رسانیده بودند ومثل مادربچه مرده ضجه میزدند وناله میکردن. حضرت زینب سلام الله علیها رو به آنها کرد وفرمود برای چه کسی ناله وشیون میکنید. جواب دادند .. به چشم خود میبینیم که فرزند پیغمبر ما را به ظلم سر میبرند و ناله و فریادمان بلند است. حضرت زینب سلام الله علیها برآشفته شد و برسرشان فریاد زد… گریه میکنید؟؟؟؟ بروید یاریش کنید!!!!!! از همه جا که نا امید شد رو به مدینه کرد و از پیامبر استمداد طلبید سید میگفت : باید معرفتمان را نسبت به امام مسلمین بالا ببریم و فرامینش را اطاعت کنیم. همانگونه که شهدا گوش به فرمان امامشان بودند و او را تنها نگذاشتند ما هم امروز باید مطیع فرمان نائب امام عصرباشیم سید مهدی به سخنان امام خامنه ای اشاره کرد که آقا فرمودند من خیلی وقته شمشیر به دست در میدان رزم مشغول جنگیدن هستم واین بیان یعنی اینکه از امام مسلمین عقب نمانیم روح پاکش را به فاتحه ای میهمان کنیم 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 💐🌷 بعد از اينكه سال دوم دبيرستان را قبول شدم به سركار رفتم بعد از 45 روز آن كار راترك كردم و به رفتم و من چون متولد 1349 بودم، نمي گذاشتند و براي همين در فتوكپي شناسنامه دست كاري كردم و ما را به (ع) معرفي كردند . در (ع) تهران كه مي خواستند ما را تقسيم بكنند، يكي از نماينده هاي به آنجا آمده بود و از ماموریت در جبهه گفت و من داوطلب اعزام به تخریب شدم به گردان تخريب رفتم و همان اول با معاون گردان صحبت كردم كه وقتي مدرسه ها باز شد من بايد بروم و او هم قبول كرد و من 45 روزي ماندم و با بچه ها انس گرفتم واحتياجات جبهه و خودم را ديدم و بالاخره قسمت اين بود كه ما آنجا بمانيم. در آنجا كلاس هاي آشنائي با مين مي گذاشتند و كلاسهاي آر پي جي و تيراندازي هم داشتيم شروع شد و ما به منطقه رفتيم ولي قسمت نبود كه در این عمليات شركت كنيم و بعد از عمليات يكسري از بچه ها را به مشهد بردند بعد از اينكه از مشهد آمديم گردان براي بچه ها آموزش گذاشت و مادر آن شركت كرديم و تا اينكه قرار شد شروع بشود و يكسري از بچه ها را بردند كه ياد بگيرند و من هم رفتم و 10-15 روز بيشتر طول نكشيد و آماده عملیات شدیم. در به عنوان به گردان مامور شدیم. معبر ما به نام (س) بود. شب عملیات قبل از ما تعدادی از جلو رفته بودند تا موانع رو بشکافند و معبر برای عبور غواصان ایجاد کنند. قبل از رسیدن گروهانی که ما همراهش بودیم عملیات لو رفت. 8 رده سیم خاردار جلوی ما بود و هر رده باز 8 رديف سيم خاردار داشت كه 4 تا روي آب و 4 تا زير آب ، و يكسري از مين ها هم زیر آب بودكه يكي از بچه ها ، پايش روي مين رفت و شهيد شد. از طرف فرماندهي گردان فرمان رسيد كه به هر نحوي هست بقیه راه را باز كنند حتي اگر بايد روي سيم خاردار بخوابند به علت آتش دشمن تعدادی از بچه ها شهید و مجروح شده بودند . قرار شد برای حمله به دشمن و رسیدن به در گروه های 5 و 10 نفره با استفاده از به دشمن حمله کنیم و از موانع عبور کرده و به دژ برسیم. يكي از بچه هاي جلوی ستون قرار گرفت و يكي از پشت سر او و من هم پشت سر ايشان و چند نفر ديگر هم پشت سر من ایستادند و به یک ستون حرکت کردیم برای عبور از موانع. هنوز چند متری نرفته بودیم که آتش دشمن به سمت ما قفل شد و در یک لحظه با تیر اندازی دشمن داخل آب برادر اطلاعات عمليات شهيد شد و نفر جلوی من هم که از بچه های خودمون بود تير به سرش خورد و شهيد شد. من سر ستون بودم و مسیر رو ادامه دادم هرچه جلو میرفتم آتش تیربارهای دشمن سنگین و دقیق تر میشد تا جایی رسیدیم که پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم کسی نیست. تعدادی مجروح و شهید شده بودند و همان لحظه هم احساس کردم دست چپم سنگین شد. تیر به دستم خورده بود . دیدم دستم دیگه کار نمیکنه و خودم رو روی آب سر دادم تا به خاکریزی که سمت راست معبر بود و پای یکی از مجروحین رو هم گرفتم و به خاکریز چسبیدیم. چند ساعتی گذشت. هوا به شدت سر بود و خون زیادی از ما رفته بود و همه ی وجودمان رو سرما گرفته بود. تیم های که جلو رفته بودند داشتند برمیگشتند. دستور رسیده بود که غواص ها عقب بیایند. اونها به داد ما رسیدند و کمک کردند و ما ما را روي آب هل دادند و قايق آمدند و ما سوار شديم . ما رو با آمبولانس به اهواز و از آنجا هم به مشهد اعزام شدیم و در بیمارستان مشهد ادامه عمليات را از تلويزيون نگاه كرديم. 45 روز دستم توي گچ بود و بعد از طی شدن ایام درمان مجددا به برگشتم و برای عملیات بعد اعلام آمادگی کردم . 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 وداع_با_شهید شهادت 17 خرداد 96 حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی یادش گرامیباد روحش شاد @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🖕🏿🖕🏿🖕🏿🖕🏿 🌹 "آنهایی که پای بند میمانند باید از غصه دق کنند" من این جمله ی اخیر رو قبول ندارم آنهایی که پای بند میمانند شاهد به ثمر نشستن این نهال و تناور شدن این درخت خواهند بود ....با برگشتن یک عده از این قافله عظیم هرگز این قافله از راه باز نمیماند دلها را باید نگه داشت بعضی از دلها میلرزند ، میلغزند نمیتوانند خودشون رو بر آن لبه مرتفع نگهدارند و حرکت را ادامه بدهند.... @alvaresinchannel
🔶🔶🔶🔶🔶🔶 🔶 چند سال پیش با رفتیم عیادت پدر تخریبچی شهید حسین معمار زاده در میدان تجریش. جلسه ی خوبی بود. وقت خداحافظی قرار شد یک عکس یادگاری بگیریم. اسماعیل قاب عکس شهید رو در آغوش گرفت و قبل از اینکه تصویر ثبت بشه یکی از دوستان بهش گفت: حاج اسماعیل او هم خندید و این تصویر به ثبت رسید. خدا نگهدارت باشه سردار سر به زیر @alvaresinchannel
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌹 🌹 همنفسان کجایید نفسم بالا نمیاد برای شفای عاجل یادگار شهدا حمد شفا با صلوات بر محمد و آل محمد(ص) @alvaresinchannel
🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾 🌿 یکی از توفیقاتی که خدا به خیلی از رزمندگان بخصوص رزمندگان تهرونی عنایت کرد درک حضور این عالم ربانی بود نزدیکی ،محل استقرار رزمندگان اعزامی از تهران به دزفول این برکت رو داشت که هرازگاهی این مرد خدا در محرابش به نماز می ایستاد و ما به او اقتدا میکردیم. یادش بخیر 🔶 وقتی برای نماز پادگان می‌آمدند ،صورت سفیدش مثل ماه می‌درخشید. اما وقت رفتن از شدت روبوسی رزمنده ها صورتش سرخ بود اون مرد خدا با مهربانی مجاهدان خدا رو در آغوش میگرفت و بهشون محبت میکرد. مرحوم قاضی درتمام عملیات‌هایی که درمنطقه عمومی شوش و ذزفول انجام می‌شد، وجودش و دعایش کارساز بود. آخرین نماز جمعه ای که پشت سر ایشون خوندیم قبل از بود بعد از نماز جمعه مقرمون رو از کنار جمع کردیم و رفتیم کنار کارون و در مستقر شدیم این مرد الهی در دهه فجر سال 64 بدرود حیات گفت و در جوار شهدای دزفول در به خاک رفت @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 حاج جعفر جهروتی زاده فرمانده تخریب لشگر27 در عملیات بیت المقدس @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔶 میخواستیم رو ببریم به امام نشون بدیم یاد باد آن روزگاران یاد باد @alvaresinchannel
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿 علی آهنی یعنی این یاد باد آن روزگاران یاد باد @alvaresinchannel
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌹🌿 🔶◼️ روز گذشته مطلبی در کانال ها و سایت ها منتشر شد با این عنوان . ابتدا که عنوان رو دیدم تصورم بر این بود که از حرف به میون میاد اما در اون متن بعد از صغری وکبری کردن به ترکش های آهنی که در بدن فرمانده ما جا خوش کردند اشاره شد. اما روی دیگر سکه فرمانده ماست. حاج علی به بیشتر شهرت داشت تا به ترکش های آهنی. حاج علی به حفظ جون نیروهاش اهمیت میداد و چون خودش قد رشیدی داشت میدونست اگر میخواهی در مقابل دشمن سرپا باشی و سر خم نکنی باید از سرت محافظت بکنی. لذا به حفاظت از سر رزمندگان توجه میکرد. خودش و دیگران رو توصیه میکرد که در مناطق عملیاتی حتما که نه قطعا از استفاده کنند. هم رزمندگان و هم فرماندهان گردان ها و واحدها خاطرات شیرینی و یک کم تلخی از اجبار کردن حاج علی به استفاده از دارند. گاها شده بود میان معرکه ی نبرد فرمانده گردان رو مقابل نیروهاش به خاطر نگذاشتن به سرش سینه خیز میبرد و تنبیه میکرد. متاسفانه در بیان حقایق سال های دفاع مقدس به این ریزه کاری ها توجه نمیشه. دوسال قبل که رفته بودیم برای بزرگداشت شهدای عملیات سیدالشهداء علیه السلام یه اونجا به دیوار آویزون بود . رفتم اون کلاه رو برداشتم و دوستان یکی یکی رو سرشون میگذاشتن و عکس میگرفتیم. نوبت به حاج علی که رسید هر چی اصرار کردیم کلاه رو سرش نگذاشت که عکس بگیره. و با خنده یه اشاره به لباس سبز سپاه که در نهایت تمیزی بر تن داشت کرد و درحالیکه دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام دورش حلقه زده بودند گفت: از اینجا باید جای دیگر برم و خوب نیست سر و وضعم به هم میریزه. و بچه ها هم به شوخی گفتند: حاجی!!!! یکی طلب ما. حاج علی الان هم نسبت به حفظ سلامت و نظافت خود و اطرافیانش وسواس داره. و در این ایامی که اطباء موضوع درمانش رو پیگیری میکردند کاملا مطیع بود و هرچی میگفتند تمام و کمال انجام میداد. فرمانده خدا نگهدارت باشه @alvaresinchannel