#موقعییت_جغرافیایی
#عملیات_کربلای_5 (19/10/65) و
#عملیات_کربلای_8 (18/1/66)
#شلمچه
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
✅ #انتقال_تجربیات
جلسه فرمانده لشگر10 با فرماندهان گردان ها و واحدها
بعد از #عملیات_کربلای_5
زمستان سال 1365
🔸 #سردار_شهید_زینال_حسینی فرمانده تخریب
🔸 #سردار_شهید_حاج_احمد_عراقی فرمانده اطلاعات عملیات
و سایر فرمانده هان پیشنهاد خود را در مورد کادر سازی و آموزش نیروها برای ادامه عملیات های دفاع مقدس در حضور فرمانده لشگر10 برادر فضلی بیان میکنند.
این سند یک از اسناد #مدیریت_در_دفاع_مقدس است.
این فرماندهان همه زیر 30 سال سن دارند
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#خاطرات_شهید
#حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
#غواص_خط_شکن_عملیات_کربلای_5
💐🌷#از_مدرسه_تا_گردان_تخریب
بعد از اينكه سال دوم دبيرستان را قبول شدم به سركار رفتم بعد از 45 روز آن كار راترك كردم و به #جبهه رفتم و من چون متولد 1349 بودم، نمي گذاشتند و براي همين در فتوكپي شناسنامه دست كاري كردم و ما را به #گردان_حضرت_علي_اكبر(ع) معرفي كردند .
در #پادگان_وليعصر(ع) تهران كه مي خواستند ما را تقسيم بكنند، يكي از نماينده هاي #گردان_تخريب به آنجا آمده بود و از ماموریت #بچه_های_تخریب در جبهه گفت و من داوطلب اعزام به تخریب شدم
به گردان تخريب رفتم و همان اول با معاون گردان صحبت كردم كه وقتي مدرسه ها باز شد من بايد بروم و او هم قبول كرد و من 45 روزي ماندم و با بچه ها انس گرفتم واحتياجات جبهه و خودم را ديدم و بالاخره قسمت اين بود كه ما آنجا بمانيم.
در آنجا كلاس هاي آشنائي با مين مي گذاشتند و كلاسهاي آر پي جي و تيراندازي هم داشتيم #عمليات_كربلاي_2 شروع شد و ما به منطقه رفتيم ولي قسمت نبود كه در این عمليات شركت كنيم و بعد از عمليات يكسري از بچه ها را به مشهد بردند بعد از اينكه از مشهد آمديم گردان براي بچه ها آموزش گذاشت و مادر آن شركت كرديم و تا اينكه قرار شد #عمليات_كربلاي_5 شروع بشود و يكسري از بچه ها را بردند كه #غواصي ياد بگيرند و من هم رفتم و 10-15 روز بيشتر طول نكشيد و آماده عملیات شدیم.
در #شب_عملیات_کربلای_5 به عنوان #غواص_تخریبچی به گردان #حضرت_علي_اكبر_علیه_السلام مامور شدیم.
معبر ما به نام #فاطمه_زهراء (س) بود.
شب عملیات قبل از ما تعدادی از #بچه_هاي_تخريب جلو رفته بودند تا موانع رو بشکافند و معبر برای عبور غواصان ایجاد کنند.
قبل از رسیدن گروهانی که ما همراهش بودیم عملیات لو رفت. 8 رده سیم خاردار جلوی ما بود و هر رده باز 8 رديف سيم خاردار داشت كه 4 تا روي آب و 4 تا زير آب ، و يكسري از مين ها هم زیر آب بودكه يكي از بچه ها ، پايش روي مين رفت و شهيد شد.
از طرف فرماندهي گردان فرمان رسيد كه به هر نحوي هست بقیه #بچه_هاي_تخريب راه را باز كنند حتي اگر بايد روي سيم خاردار بخوابند به علت آتش دشمن تعدادی از بچه ها شهید و مجروح شده بودند .
قرار شد برای حمله به دشمن و رسیدن به #دژ_شلمچه در گروه های 5 و 10 نفره با استفاده از #آر_پی_جی به دشمن حمله کنیم و از موانع عبور کرده و به دژ برسیم.
يكي از بچه هاي #اطلاعات_عمليات جلوی ستون قرار گرفت و يكي از #بچه_هاي_تخريب پشت سر او و من هم پشت سر ايشان و چند نفر ديگر هم پشت سر من ایستادند و به یک ستون حرکت کردیم برای عبور از موانع.
هنوز چند متری نرفته بودیم که آتش دشمن به سمت ما قفل شد و در یک لحظه با تیر اندازی دشمن داخل آب برادر اطلاعات عمليات شهيد شد و نفر جلوی من هم که از بچه های خودمون بود تير به سرش خورد و شهيد شد. من سر ستون بودم و مسیر رو ادامه دادم هرچه جلو میرفتم آتش تیربارهای دشمن سنگین و دقیق تر میشد تا جایی رسیدیم که پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم کسی نیست. تعدادی مجروح و شهید شده بودند و همان لحظه هم احساس کردم دست چپم سنگین شد. تیر به دستم خورده بود . دیدم دستم دیگه کار نمیکنه و خودم رو روی آب سر دادم تا به خاکریزی که سمت راست معبر بود و پای یکی از مجروحین رو هم گرفتم و به خاکریز چسبیدیم. چند ساعتی گذشت. هوا به شدت سر بود و خون زیادی از ما رفته بود و همه ی وجودمان رو سرما گرفته بود.
تیم های #غواصی که جلو رفته بودند داشتند برمیگشتند. دستور رسیده بود که غواص ها عقب بیایند.
اونها به داد ما رسیدند و کمک کردند و ما ما را روي آب هل دادند و قايق آمدند و ما سوار شديم .
ما رو با آمبولانس به اهواز و از آنجا هم به مشهد اعزام شدیم و در بیمارستان مشهد ادامه عمليات را از تلويزيون نگاه كرديم.
45 روز دستم توي گچ بود و بعد از طی شدن ایام درمان مجددا به #گردان_تخریب برگشتم و برای عملیات بعد اعلام آمادگی کردم .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یوسف_گردان_زهیر
🔷 جانباز شهید #علی_شکاری
فرمانده گروهان بعثت گردان زهیر
شهادت: اول شهریور 1367 مصادف با عصر روز عاشورا
محل شهادت: ارتفاعات مشرف به جاده بوکان مهاباد
در آخرین ماموریت لشگر10 در دفاع مقدس: مقابله با ضد انقلاب
✅ علی شکاری در گردان زهیر جایگاه ویژه ای داشت..
علی در عین ابهت و صلابت به نهایت رئوف و مهربان بود
اون هایی که علی رو ندیده و نمیشناسند کافیست به عکسش زول بزنند و محبت و رفاقت با علی رو در وجودشون حس کنند.
چهره مهربان و نگاه نافذش خیلی ها رو شکار کرد و چون پروانه گرد شمع وجودش جمع شدن..
این تعارف نیست... کلمات و جملات گنجایش توصیف علی رو ندارند...
علی از شاگردان ممتاز #شهید_داوود_حیدری فرمانده گردان زهیر(ع) بود
علی ابهت و دلاوری رو در محضر حاج داوود آموخته بود
#عملیات_کربلای_5 بود که پنجه در پنچه دشمن انداخت و مچ دست راستش در #شلمچه افتاد..
کمتر علی رو با آستین خالی میدیدی...
سعی میکرد با دست مصنوعی آستین رو پر کنه...
علی برادر دو شهید بود و جانبازی هم میتونست بهانه باشه که بشتر در خدمت مادرش باشه..
اما علی جبهه بود و جبهه بود....
علی رفیق های خوبی داشت که همه شون شهید شدن..
یک ماه قبل از شهادت ، داغ رفیقی دیگر بر دلش نشست... سید حمید متولیان رزمنده گردان زهیر ، شوهر خواهر علی بود
او جزء نیروهای امنیت پرواز بود سید حمید روز 12 تیرماه 1367 اسمش در لیست پرواز هواپیمای ارباس بود... اون هواپیما با موشک ناو وینسنس آمریکایی در خلیج فارس سقوط کرد و سید حمید هم آسمانی شد...
کسی نمیدونه به علی چه گذشت در اون 15 روزی که پیکر سید حمید در میان امواج خلیج فارس گرفتار بود...
بعد از 15 روز خبر رسید پیکری متلاشی شده در بندر لنگه روئیت شده و کارت شناسایی همراهش نشانی از سید حمید متولیان میداد.
روزهای آخر تیرماه پیکر سید حمید بعد از تشییع در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آرمید و علی هم بعد از مراسمات سید حمید با مادر و خواهر داغدیده اش که طفلی از سید حمید را در آغوش داشت خداحافظی کرد و راهی جبهه شد...
لشگر 10 سیدالشهداء(ع) در نیمه اول مرداد 67 نبرد سختی را پشت سر گذاشت ...
تازه آتش بس اعلام شده بود و قرار بود نیروهای UN در مرز مستقر شوند...
خبر رسید ضد انقلاب از فرصت آتش بس سوء استفاده کرده و ارتفاعات مشرف به جاده بوکان و مهاباد را تصرف کرده...
بخشی از رزمندگان لشگر10 از جنوب با هواپیما اومدند و بخشی از نیروهای لشگر از مقر میاندوآب راهی منطقه نبرد شدند...
علی شکاری هم با نیروهای گروهانش به منطقه درگیری عازم شد .....
روزهای تاسوعا و عاشورا سال 1367 روزهای درگیری با ضد انقلاب بود...
ظاهرا جنگ رسما تمام شده بود اما درب باغ شهادت بسته نشده بود
روز عاشورا گروهان بعث راهی شد برای ضربه زدن به ضد انقلاب و عصر روز عاشورا بود که تیری که از اسلحه دشمن رها شد سر علی شکاری را نشانه رفت و علی شکاری همزمان با شهادت اربابش اباعبدالله الحسین ندای ارجعی را لبیک گفت....
شهید علی شکاری در زمره آخرین شهدای دفتر شهادت شهیدان لشگر10 سیدالشهداء(ع) است...
علی مزدش را گرفت و به برادران شهیدش ملحق شد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها میهمان خاک شد.
روحش شاد...
و مجالست با اربابش اباالفضل نوش جانش باد
جامانده از شهدا(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#لبخند_یک_شهید
#اصغر_همیشه_خندان
#صفای_هر_چی_بسیجیه
#تخریبچی_شهید_اصغر_رحیمی
شهادت : 31 مرداد 1367
محل شهادت: جاده بوکان مهاباد
✅ اخلاص توی وجودش موج میزد .
یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود.
هر کاری به او میگفتی نه نمیگفت.
بعد از #عملیات_کربلای یک بود که به #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد.
بسیجی شهید #اصغر_رحیمی فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس....
و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو میچشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمیکرد.
اصغریک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون میداد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن...
روحش شاد باشه
🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین #عملیات_کربلای_5 و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم #تخریبچی_های مامور به گردان #امام_سجاد لشگر10هستند.از سمت راست... #شهید_اصغر_رحیمی ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی
@alvaresinchannel
#شب_جشن
ولادت #خاتم_الانبیاء
🔶 روزهای آخر آبانماه سال 65 مصادف با ایام ولادت #حضرت_ختمی_مرتبت و امام صادق علیهم السلام بود.
یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.
بخشی از #بچه_های_تخریب در منطقه #عملیات_کربلای_2 در پیرانشهر و یه تعداد هم مشغول #مین_گذاری در #جزیره_مجنون مقابل خط پدافندی لشگرسیدالشهداء(ع) بودند.
چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچه های تخریب هم کنار #رودخانه_دز در حال تمرین غواصی و آموزش های آبی و خاکی بودند.
شب ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در #حسینیه_الوارثین جمع شوند
جشن با شکوهی به پا شد. اونجا هم بگ و مگو بود که بچه ها حین سرود خوندن کف بزنند یا نزنند.
من که در این برنامه میخوندم اصراری بر کف زدن نداشتم
و #شهید_زینال_حسینی هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچه ها نداشت.
در حین سرود خوندن بعضی ها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه #شهید_محمد_مرادی جلسه رو دست گرفت. ابتدا یه آه کشید تا همه ی توجه ها رو به خودش جلب کنه و بعد دستهاش رو بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یه عده نوچه هاش هم همراهی کردند و جلسه رو از دست ما گرفت.
اون شب بچه ها خیلی شادی کردن.
✅ #شهید_محمد_مرادی در 19 دیماه سال 1365و در #عملیات_کربلای_5 به عنوان #تخریبچی به #گردان_امام_سجاد(ع) مامور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل #5_ضلعی به شهادت رسید.
یاد همشون بخیر
راوی: جعفرطهماسبی
💐
💐💐💐💐💐💐💐
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
#سه_تخریبچی_شهید_در_یک_قاب
از سمت راست
شهید حاج رسول فیروزبخت
شهید علیرضا پیکاری
شهید سید حسین نوراللهی
🔷 حاج رسول فیروزبخت و علیرضا پیکاری شب #عملیات_کربلای_5 جزء غواصان خط شکن تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) بودند که در شب 19 دیماه 65 به سینه به آب زدند و خود را به موانع دژ شلمچه رساندند. علیرضا پیکاری در حال باز کردن #میدان_مین و موانع شلمچه گلوله های دشمن سینه اش را شکافت وبه ملاقات پروردگار رفت و رسول هم از ناحیه سر وصورت مجروح شد و به قول خودش شربت شهادت نصیبش نشد.. سیدحسین نوراللهی هم تخریبچی گردان های خط شکن بود و از کربلای 5 سالم برگشت و قسمتش این بود که در فروردین ماه سال66 در #عملیات_کربلای_8 از شلمچه و غرب کانال ماهی روحش طیران کند و جسم پاکش بیش از ده سال برخاک شلمچه باقی بماند و بالاخره حاج رسول با تلاش زیاد و علی رغم مجروحیت های متعدد در عملیات های مختلف شهادتش امضاء شد و از منطقه عملیاتی سردشت با انفجار مین والمر در 10 آبان 66 به آرزویش رسید و به دیدار حق شتافت...
شهادت گوارایشان باد . هرسه شهید را به صلواتی میهمان کنیم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
☘️@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
✅#صفای_هر_چی_بسیجیه
#لبخند_یک_شهید
#اصغر_همیشه_خندان
#تخریبچی_شهید_اصغر_رحیمی
شهادت : 31 مرداد 1367
محل شهادت: جاده بوکان مهاباد
✅ اخلاص توی وجودش موج میزد .
یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود.
هر کاری به او میگفتی نه نمیگفت.
بعد از #عملیات_کربلای یک بود که به #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد.
بسیجی شهید #اصغر_رحیمی فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس....
و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو میچشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمیکرد.
اصغریک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون میداد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن...
روحش شاد باشه
🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین #عملیات_کربلای_5 و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم #تخریبچی_های مامور به گردان #امام_سجاد لشگر10هستند.از سمت راست... #شهید_اصغر_رحیمی ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی
@alvaresinchannel
▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️
🌹▪️🌹▪️
🌹▪️
#فرمانده_فاطمی
#آقا_سید_محمد
فاطمیه سال 65
#عملیات_کربلای_5
سید بعد از توجیه #بچه_های_غواص .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت:
#برادرها_ایام_فاطمیه است .
#ایام_شهادت_مادر_ما_فاطمه(س) است.
و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد.
مادر جون دست ما را بگیر.
ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم
سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد.
#سید_محمد_شب_عملیات_کربلای_5 سنگر بچه های تخریب در زیر#پل_هفتی_هشتی رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد.
آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است.
سید با این اشعار وارد روضه شد.
سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است
فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است
یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت
بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است
اون شب #آقا_سید روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد
#دنبال_حیدر_می_دوید.
#ازسینه_اش_خون_می_چکید.
در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر10سیدالشهداء علیه السلام
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی
گرامیباد
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#آخرین_شناسایی
#شلمچه
#شهید_عیسی_کره_ای
شهادت 4 دیماه 1365- خرمشهر
✍🏿 راوی : علی سلیمانی
#شهید_عیسی_کره_ای با تیمی از بچه های اطلاعات عملیات و تخریب لشگر10 برای شناسایی منطقه عملیاتی شلمچه راهی شدند . شهید آقا غلام کیان پور جانشین اطلاعات عملیات ، منتظر ماند تا بچه ها از گشت برگردند. وقتی عیسی کره ای از شناسایی برگشت شهید کیان پور از وی پرسید که شناسایی چطور بود و تا کجا رفتید. شهید کره ای گفت: حاجی به کمین دشمن خوردیم و خیلی خدا رحم کرد....وقتی عیسی گفت به کمین خوردیم شهید کیان پور گفت : پس و جعلنا چه کاره بود؟! شهید کره ای با تعجب گفت :وجعلنا؟.. صحبت ها به پایان رسید و قرار شد شب بعد نیز شهید کره ای برای شناسایی مجدد به همان منطقه برود.با عنایت پروردگار،آن شب شهید کره ای از کمین عراقی ها عبور کرد وبا موفقیت شناسایی را انجام داد و بازگشت.طبق روال همیشه شهید کیان پور به استقبالشون آمد و پرسید: عملیات شناسایی چگونه پیش رفت؟ عیسی کره ای در جواب گفت:وجعلنا کار خودش را کرد.
#شهید_عیسی_کره_ای چهارمین روز از زمستان در حین #عملیات_کربلای_4 از خرمشهر پرکشید و #شهید_حاج_غلام_کیانپور در 19 دیماه 65 در روز اول #عملیات_کربلای_5 در هنگام هدایت نیروها برای فتح #نونی_های_شلمچه آسمانی شد.
@alvaresinchannel
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🌷🌿
شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید
#15_روز_بیقراری
#بچه_های_تخریب برای
#شکستن #دژ_شلمچه
#عملیات_کربلای_5
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی
🌹شاید سخت ترین روزهای حضورم درجبهه روزهای بین #کربلای_4_و_5 بود هم روزهای سختی بود وهم روزهای سرد.
از روز 5 دیماه 65 برنامه #آموزش بچه ها شروع شد.
آموزش که نه تداوم آموزش بود.
عده ای از بچه ها پشت #اردوگاه_کوثر و کنار کانال #شهید_چمران چادر زدند و مشغول #آموزش_غواصی شدند.
عده ای هم درمقر #تخریب_لشگر 40 صاحب الزمان علیه السلام در تیم های انفجارات سازماندهی شدند و برای زدن دژ و خاکریز تمرین میکردند. یه تعداد بچه ها هم در #اردوگاه_کوثر لشگر10 مامور به گردان ها بودند و درمانور گردانها شرکت میکردند.
با شهید #حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده تخریب لشگر10رفتیم دنبال جایابی برای مقری که نزدیک منطقه عملیاتی باشد.
چند جا رو سرزدیم تا رسیدیم به یک محوطه بزرگی که با چند تا جاده مرتفع محصور شده بود.
سید گفت همین جا خیلی خوبه.هم به جاده نزدیکه و هم میتونیم چادرها رو روی این جاده های متروکه برپا کنیم واگر هم بارون بیاد مشکلی پیش نمیاد.و هم جون میده برای میدون مین آموزشی و رزم شبانه...
برگشتیم اردوگاه کوثر و حدود 20 نفر با چند تا چادر و یک منبع آب پشت ماشین گذاشتیم و اومدیم و اینجا بود که #مقر_شهید_پیام_پوررازقی سرپا شد.
در این پانزده روز #مسوولیت_نانوشته_ای داشتم و اون هم جابجایی در مقرهایی که بچه ها مشغول آموزش بودند. چون به #ایام_فاطمیه نزدیک میشدیم فضای معنوی هم پررنگ میشد. صبح ها زیارت عاشورا و شبهای توی چادرها مجلس توسل به اهل بیت علیهم السلام رو داشتیم.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده ما اصرار داشت که باید از فرصت باقی مانده برای عملیات جدید استفاده کرد و روحیه بچه ها که به خاطر #عملیات_کربلای_4 یه مقدار به هم ریخته بود بازسازی بشه.
کاربه جایی رسیده بود که توی #روضه_ها_و_سینه_زنی_ها خودش هم دست به کار میشد و دم میداد... روضه میخوند.
بچه ها سعی میکردند در معنویات کمک کار همدیگه باشند.
یه شب زیر #پل_هفتی_هشتی در #جاده_اهواز_خرمشهر بودیم که بین نماز مغرب و عشاء دقایقی شهید سید محمد رو به بچه ها کرد و گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم و ایاک نعبد و ایاک نستعین. برادرها ما برای #انجام_تکلیف پا در این میدون گذاشتیم و مامور به وظیفه هستیم.به قول قرآن چه بکشیم وچه کشته بشیم پیروزیم و ادامه داد . مقدر شده در منطقه ای به زودی زود عملیاتی داشته باشیم که #امام_فرموده اند این منطقه از #مظلوم_ترین مناطق جنگ است. #بچه_های_اطلاعات_و_تخریب مشغول شناسایی هستند ودعا کنید که کار زودتر نتیجه بده..
و شهید سید محمد در انتهای صحبت هاش به تلاش #بچه_های_تخریب در کسب معنویت تاکید کرد و اشاره داشت که شما #بچه_های_تخریب_امید_عملیات هستید و در انتها هم خودش توسلی به مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها داشت.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#شب_قبل_از_کربلای_5 برای #تیم_های_غواصی و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید زینال حسینی(فرمانده گردان تخریب لشگر10) سخنرانی کرد.
ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت
گفت : با توجه به عملیات قبل( #کربلای_4) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم
سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی رزم نداشته باشه از جمع خط شکنان بیرون بیاد.
اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود.
گفت برادرها!!!
نقل قولی از #امام_عزیز به ما رسیده
ایشون فرمودند
به #بچه_های_رزمنده بگویید که...
#رزمنده_ها_شما_به_کربلا_میروید
من هم می آیم
و آنجا با هم نماز میخوانیم
این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند
خدایا خدایا تا انقلاب #مهدی حتی کنار #مهدی #خمینی رو نگهدار.
✍️✍️راوی : #جعفر_طهماسبی
✔️🔻🔹 نکته: خاطره بالا رو جایی نقل کردم و سردار جعفر اسدی فرمانده لشگر33 المهدی (ع)هم بودند.
ایشون فرمودند نقل قول از امام تا مستند نشده جایی نقل نکنید.
بنده گفتم این رو از قول فرمانده مون نقل کردم و اون هم در جلسه فرمانده هان لشگر شنیده بود.
دیدم ایشون قانع نشد عرض کردم ما در سلسله مراتب فرماندهی در جبهه امر فرمانده را امر امام و امام عصر(ع) و در نهایت دستور خدا میدانستیم و اطاعت از امر فرمانده رو واجب میدونستیم و این نقل و قول رو هم از فرمانده به این دلیل بدون سند قبول کردیم.
خیلی گشتم یک تصویر از این جمله امام که در اردوگاه کوثر چند روز قبل از #عملیات_کربلای_5 بر روی پارچه ای نوشته و مقابل میدان صبحگاه نصب شده بود پیدا کنم که میسر نشد تا اینکه در بازبینی فیلمی از فضای اردوگاه کوثر قبل از کربلای 5 این جمله را دیدم و از روی فیلم تصویر گرفتم.
🍃🌹
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🔴 #فرمان_امام بود که #عملیات_کربلای_5 انجام شود
به روایت حاج علی فضلی
✅ فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع)
آقای هاشمی رفسنجانی فرمودند که امام خواستهاند که نیروها این عملیات(کربلای5) را انجام بدهند.
همین چند جملهی کوتاه در جلسهای که سه شبانهروز نیروها بحث کرده بودند و از حداقل استراحت و خواب بهرهمند بودند مثل این بود که آبی روی آتش ریخته شود.. دیدنی بود چهره فرماندهانی که در آن جمع بود ند .
چهرهی شهید حسن شفیعزاده فرمانده توپخانهی سپاه را هیچ وقت از یاد نمیبرم که چگونه مثل گل شکفت ..
همه اعلام آمادگی کردند وگفتند ما برای چنین روزهای سختی ساخته و آماده شدهایم تا کاری کنیم که رضایت خاطر ایشان را تأمین شود . امام خواسته باشند و ما بگوییم که آمادگی نداریم!
بنا شد که محدوده عملیات قرارگاهها مشخص شده وآنها هم منطقه عملیات یگانها را اعلام کنند.
بحث شد که کدام یگان به دژ شلمچه میزند ..
گفتند: لشکر 10 سیدالشهداء (ع) که در خط حضور دارد، مأموریت #دژ_شلمچه را داشته باشد.
بعد از جلسه و مشخص شدن ماموریت لشگرما برای شکستن دژ شلمچه فرصت ما برای آمادگی و انجام عملیات 10 روز بیشتر نبود. باید برای فتح دژ شلمچه به طول 5/5 کیلومتر و تسخیر هلالی اول و دوم تا جاده شلمچه بصره برنامه ریزی میکردیم
🌻🌻 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#عملیات_کربلای_5
نیمه شب 19 دیماه 1365
آب گرفتگی شلمچه
لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام
✅یاد و خاطره شهدای غواص تخریبچی گرامی باد
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیات_کربلای_5
ورود گردان های لشگر 10 به عملیات
#گردان_علی_اکبر_علیه_السلام
#گردان_سجاد_علیه_السلام
#گردان_المهدی_علیه_السلام
#گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
🔴 گردان حضرت علی اکبر(ع) در نیمه شب 19 دیماه به #دژ_شلمچه حمله کرد که با توجه به انبوه موانع دشمن و هوشیاری کمین ها کار انجام نشد و گردان امام سجاد(ع) از پهلو وارد 5 ضلعی شد و در ادامه گردان علی اکبر(ع) با عبور از معبر گردان امام سجاد(ع) به کمک آمد و گردان های المهدی(ع) و حضرت زینب(ع) برای توسعه ی عملیات وارد عمل شدند و تا ظهر روز 19 دیماه #نونی_اول با شهادت سردار شهید #حاج_غلام_کیانپور به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
@alvaresinchannel
ساعت حدود 12 شب بود که رمز #عملیات_کربلای_5 پشت بیسیم اعلام شد
#رمز_عملیات_یازهراء(س) بود.
هنوز #بچه_های_تخریب با موانع پرحجم مقابل کمین های #دژ_شلمچه کلنجار میرفتند که درگیری از سمت راست و از طرف آبگرفتگی #بوبیان شروع شد و منورها بود که به آسمان میرفت وهمه جا مثل روز روشن شد.
آتش کینه دشمن سینه #غواصان_تخریب رو شکافت.
و خونشان آب شلمچه را رنگین کرد.
#معبر_حضرت_زهراء سلام الله علیها قفل شد.
همه در قرارگاه به تکافو افتادند و نگران تکرار #کربلای_4 دوباره.
اما حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به امداد آمد
و با حمله برق آسای #رزمندگان_لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام از معبری که با هدایت بی بی دوعالم گشوده شد کمر دشمن شکست.
یاد همه شهدای این نبرد عاشورایی بخیر
@alvaresinchannel
😂😂😂😂😂😂😂
😂
☺️☺️عجب حکایتی🌴
👈🏿✍🏿✍🏿✍🏿 #جعفر_طهماسبی
روز قبل از #عملیات_کربلای_5 برای نهار ظهر چلوگوشت توی کیسه نایلون ریخته بودند و توی خط و عقبه بین رزمندگان توزیع کردند و خوشبختانه و یا متاسفانه به ما نرسید و ما ظهر رو با نون لواش و خرما و کشمش سر کردیم. تا اینجا رو داشته باشید که خبر رسید توی #پنج_ضلعی_شلمچه موقع درگیری با دشمن بعضی ها برای قضای حاجت به اینور و اونور میرفتند.
زیر #پل_هفتی_هشتی بودم که بچه های تیم انفجار از ماموریت برگشتند. همه سالم بودند.تا چشم #شهید_اربابیان به من افتاد صدا زد جعفر... تو رو خدا لباس های من رو با یه پتو بیار جلوی حموم... و خودش با لباس غواصی دوید سمت حموم صحرایی. حموم که چه عرض کنم آبش تگری بود. از اون موقعی که دوش رو باز کرد از شدت سردی آب سرو صدا کرد تا خودش رو شست...
خودتون حدس بزنید چی شده بود...
لباس پوشید و هنوز کاملا خشک نشده بود که برگشتیم توی خط.
تا هوا روشن شد چندین با رفت دشتشویی...
هردفعه هم که میرفت آفتابه رو جا میگذاشت و مجبور بود دوباره برگرده و آفتابه رو بیاره..
بعد از نماز صبح هم آفتابه پر آب رو از خودش جدا نمیکرد و خیلی هم مواظب بود آفتابه ترکش نخوره.
خلاصه اون شب و روزش بر ما گذشت و بر اونهایی که چلو گوشت خراب شده خورده بودن گذشت
برای اون هایی سخت تر بود که سعی میکردن دائم الوضوء باشند مجبور بودند توی اون سرمای استخون سوز هی آستین ها رو بالا بزنند و وضو بگیرند. به اونهایی که قرار بود با وضو شهید بشن که چه عرض کنم.
🌹 @alvaresinchannel
💐🥀🌷💐🥀🌷💐🥀🌷💐🥀🌷
🌷💐🥀
#شادی_شب_ولادت_علی_علیه_السلام
#بچه_های_تخریب_لشگر_10
#مقر_شهید_پوررازقی
شب 13 رجب سال 1365
✍️✍️✍️ : راوی #جعفر_طهماسبی
جمعه شب بود و حاج آقای فضلی فرمانده لشگر10 و شهید حاج احمد آجرلو میهمان #بچه_های_تخریب بودند.
بعد از نماز مغرب و عشاء اول حاج آقای فضلی در مورد #عملیات_کربلای_5 و رشادت بچه های تخریب بیاناتی داشتند و بعد از اون تصمیم براین شد که من میونداری کنم و بچه ها رو کنترل کنم و حاج محمد فرد مداحی کنه.
بعضی ها موافق نبودند بچه ها حین سرود خوندن دست بزن. چون بالاخره حاج آقای فضلی یه جور دیگه به بچه های تخریب نگاه میکرد.
هرچه تلاش کردیم نشد و بچه ها شروع کردند به دست زدن.
غوغایی شد.. همه هجوم آورده بودن به سمت جایی که من بودم. #شهید_حاج_احمد_آجرلو هم بین ما گیر افتاده بود.
چندین بار حین دست زدن دستم خورد توی صورتش و اون هم با بزرگواری عذر ما رو قبول کرد.
شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده ما از دور به من چشم قره میرفت و خط ونشون میکشید اما بچه ها ول کن نبودند. از بعضی بچه ها مثل #شهید_حمید_دادو و #شهید_بیگدلی توقع این همه شیطنت نبود اما هرچه بود به خوبی و خوشی تموم شد و اون شب بچه ها بعد از چند ماه غصه نفس گیر شهادت همسنگرانشون یه جشن مفصل برپا کردند..
یاد همشون بخیر
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
جانباز سرافراز #شهید_حاج_غلامعلی_رضایی به دوستان شهیدش پیوست
✅ جانباز شهید حاج غلامعلی رضایی از فرماندهان #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها لشگر10 بود که در #عملیات_کربلای_5 حماسه آفرید و از ناحیه دست راست و پای راست قطع عضو گردید و این عزیز امروز به علت صدمات شیمیایی و مجروحیت در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مراسم وداع و تشییع متعاقبا اعلام خواهد شد.
@alvaresinchannel
#موقعییت_جغرافیایی
#عملیات_کربلای_5 (19/10/65) و
#عملیات_کربلای_8 (18/1/66)
#شلمچه
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_مداحان_شهید_بخیر
🔸✨ #مداح_شهید_داوود_بنی_جمالی
#شهادت_عملیات_کربلای_5
محل شهادت #شلمچه 21 دیماه 65
اسمش داوود بود اما بیشتر مجید صداش میکردند
از مربیان و فرماند هان پادگان آموزشی 21 حمزه بود
خیلی از رزمنده ها که بعدا شهید شدند زیر دست ایشون آموزش دیدند
صدای بم و زنگ داری این نوکر امام حسین(ع) زبانزد بود و این خودش به سوز صداش اضافه میکرد
شهید بنی جمالی در امر آموزش خیلی جدی بود
اما بعد از کار با همه ی نیروهاش گرم میگرفت
بالاخره هرطوری بود برای عملیات ها خودش رو به جبهه میرسوند تا از نزدیک شاهد رزم دست پرورده هاش باشه.
این مداح متواضع و مخلص در #ایام_فاطمیه و در #عملیات_کربلای_5 از #غرب_کانال_ماهی به عرش پرکشید.
پیکر مطهر این ذاکر اباعبدالله الحسین(ع) بیش از 7 سال بر خاک #شلمچه برجای ماند و سال 77 در گلزار شهدای بهشت زهراء(س) در قطعه 26 برای همیشه آرام گرفت.
#روحش_شاد
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
✅#صفای_هر_چی_بسیجیه
#لبخند_یک_شهید
#اصغر_همیشه_خندان
#تخریبچی_شهید_اصغر_رحیمی
شهادت : 31 مرداد 1367
محل شهادت: جاده بوکان مهاباد
✅ اخلاص توی وجودش موج میزد .
یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود.
هر کاری به او میگفتی نه نمیگفت.
بعد از #عملیات_کربلای یک بود که به #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد.
بسیجی شهید #اصغر_رحیمی فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس....
و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو میچشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمیکرد.
اصغریک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون میداد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن...
روحش شاد باشه
🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین #عملیات_کربلای_5 و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم #تخریبچی_های مامور به گردان #امام_سجاد لشگر10هستند.از سمت راست... #شهید_اصغر_رحیمی ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی
@alvaresinchannel
💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐
💐💐
💐
#شب_جشن
ولادت #خاتم_الانبیاء
🔶 روزهای آخر آبانماه سال 65 مصادف با ایام ولادت #حضرت_ختمی_مرتبت و امام صادق علیهم السلام بود.
یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.
بخشی از #بچه_های_تخریب در منطقه #عملیات_کربلای_2 در پیرانشهر و یه تعداد هم مشغول #مین_گذاری در #جزیره_مجنون مقابل خط پدافندی لشگرسیدالشهداء(ع) بودند.
چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچه های تخریب هم کنار #رودخانه_دز در حال تمرین غواصی و آموزش های آبی و خاکی بودند.
شب ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در #حسینیه_الوارثین جمع شوند
جشن با شکوهی به پا شد. اونجا هم بگ و مگو بود که بچه ها حین سرود خوندن کف بزنند یا نزنند.
من که در این برنامه میخوندم اصراری بر کف زدن نداشتم
و #شهید_زینال_حسینی هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچه ها نداشت.
در حین سرود خوندن بعضی ها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه #شهید_محمد_مرادی جلسه رو دست گرفت. ابتدا یه آه کشید تا همه ی توجه ها رو به خودش جلب کنه و بعد دستهاش رو بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یه عده نوچه هاش هم همراهی کردند و جلسه رو از دست ما گرفت.
اون شب بچه ها خیلی شادی کردن.
✅ #شهید_محمد_مرادی در 19 دیماه سال 1365و در #عملیات_کربلای_5 به عنوان #تخریبچی به #گردان_امام_سجاد(ع) مامور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل #5_ضلعی به شهادت رسید.
یاد همشون بخیر
راوی: جعفرطهماسبی
💐
💐💐💐💐💐💐💐
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#هفته_بسیج_مبارکباد
✅#صفای_هر_چی_بسیجیه
#لبخند_یک_شهید
#اصغر_همیشه_خندان
#تخریبچی_شهید_اصغر_رحیمی
شهادت : 31 مرداد 1367
محل شهادت: جاده بوکان مهاباد
✅ اخلاص توی وجودش موج میزد .
یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود.
هر کاری به او میگفتی نه نمیگفت.
بعد از #عملیات_کربلای یک بود که به #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد.
بسیجی شهید #اصغر_رحیمی فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس....
و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو میچشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمیکرد.
اصغریک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون میداد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن...
روحش شاد باشه
🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین #عملیات_کربلای_5 و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم #تخریبچی_های مامور به گردان #امام_سجاد لشگر10هستند.از سمت راست... #شهید_اصغر_رحیمی ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#سی_هفت_سال_گذشت
سی و هفت سال پیش در چنین روزی 4 آذرماه 66 تیم گشت و شناسایی #اطلاعات_عملیات لشگر10 که شب های قبل برای شناسایی مواضع دشمن در #شاخ_آمدین درجنوب #شهر_ماووت اعزام شده بودند در مسیر برگشت در اثر برخورد با #مین دو نفر از #بچه_های_اطلاعات_عملیات شهید و #تخریبچی تیم شناسایی مجروح میشود.
✅ در این ماموریت #شهید_محمد_دستوری و #شهید_محمود_شیر_ورامینی به شهادت رسیدند.
پیکر این دو شهید در امام زاده عباس چهاردانگه به خاک سپرده شد.
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
تصویر بالا
دیماه سال 1365 #عملیات_کربلای_5
#موقعیت_پل_هفتی_هشتی
از سمت راست
#شهید_محمد_دستوری
برادر محمد رضا توانا
#شهید_حمید_رضا_دادو
@alvaresinchannel